آتش در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'راه' به 'راه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه')
خط ۲۸: خط ۲۸:


==نقش مادی آتش==
==نقش مادی آتش==
[[کشف]] آتش به وسیله [[انسان]]، اهمّیّت شایان توجّهی دارد <ref>تاریخ تمدّن، ج ۱، ص ۱۶.</ref> و از عظیم‌ترین حوادث [[زندگی]] [[بشر]] است و تمدّن بشری با آن آغاز شده.<ref>فی‌ظلال، ج ۶، ص ۳۴۶۹.</ref> این پدیده، از جمله وسایلی است که تداوم [[حیات بشر]] و [[رشد]] و تحوّل [[صنعت]] در گرو آن بوده و هست. [[انسان]] برای ادامه حیاتش به [[غذا]] نیاز دارد که تهیّه آن با حرارت و آتش ممکن است.<ref>الجواهر، ج ۹، ص ۲۳۴.</ref> به ساخت‌وساز ابزارهای فلزی محتاج است که با آتش انجام می‌شود. {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> نقشی که آتش در زندگی بشر ایفا می‌کند، به قدری حائز اهمّیّت است که خداوند از آن به متاع (کالای زندگی) تعبیر کرده {{متن قرآن|نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ}}<ref>«ما آن را مایه اندرز و سرمایه‌ای برای بیابانگردان  کرده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۷۳.</ref> و نیز از آتش با صفت {{متن قرآن|تَذْكِرَةً}} یاد شده که یادآور [[نعمت]] خدای متعالی است؛<ref>کشف‌الاسرار، ج ۹، ص ۴۶۱.</ref> هم‌چنین در همین [[سوره]]، از [[آتش]] به {{متن قرآن|مَتَاعً}} (کالا) تعبیر شده که نشان‌دهنده استفاده همه [[انسان‌ها]] از آن است: {{متن قرآن|نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ}}<ref>«ما آن را مایه اندرز و سرمایه‌ای برای بیابانگردان  کرده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۷۳.</ref> {{متن قرآن|مُقْوِي}}از ریشه "قواء" به معنای بیابان و ملازم با [[ناداری]] است.<ref>مفردات، ص ۶۹۴، «قوی».</ref> قُطرب آن را از واژه‌های اَضداد و به معنای [[فقیر]] و [[غنی]] شمرده <ref> قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۴۴.</ref> و [[مفسّران]]، مقصود از "مقوین" را همه کسانی دانسته‌اند که از [[نور]] و گرمای آتش استفاده می‌کنند و برای پختن نان و [[غذا]] از آن بهره می‌گیرند؛<ref>قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۴۴.</ref> با این حال، در برخی [[آیات]]، مواردی از استفاده خاص از آن، مورد اشاره قرار گرفته است. آتش، وسیله گرمازا و وسیله روشنایی‌بخش است که می‌توان از آن برای یافتن [[راه]] در [[تاریکی]] استفاده کرد؛ چنان‌که [[موسی]]{{ع}} پس از [[مشاهده]] آتش در بیابان، برای گرفتن شعله‌ای از آن برای گرم شدن یا یافتن راه در تاریکی [[شب]] به طرف آن رفت: {{متن قرآن|إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى}}<ref>«آن هنگام که آتشی دید به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید! من آتشی دیدم باشد که از آن شعله‌ای بیاورم یا با آتش رهنمودی بیابم» سوره طه، آیه ۱۰.</ref> نیز {{متن قرآن|إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای  آتش  برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.</ref> و {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>.
[[کشف]] آتش به وسیله [[انسان]]، اهمّیّت شایان توجّهی دارد <ref>تاریخ تمدّن، ج ۱، ص ۱۶.</ref> و از عظیم‌ترین حوادث [[زندگی]] [[بشر]] است و تمدّن بشری با آن آغاز شده.<ref>فی‌ظلال، ج ۶، ص ۳۴۶۹.</ref> این پدیده، از جمله وسایلی است که تداوم [[حیات بشر]] و [[رشد]] و تحوّل [[صنعت]] در گرو آن بوده و هست. [[انسان]] برای ادامه حیاتش به [[غذا]] نیاز دارد که تهیّه آن با حرارت و آتش ممکن است.<ref>الجواهر، ج ۹، ص ۲۳۴.</ref> به ساخت‌وساز ابزارهای فلزی محتاج است که با آتش انجام می‌شود. {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> نقشی که آتش در زندگی بشر ایفا می‌کند، به قدری حائز اهمّیّت است که خداوند از آن به متاع (کالای زندگی) تعبیر کرده {{متن قرآن|نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ}}<ref>«ما آن را مایه اندرز و سرمایه‌ای برای بیابانگردان  کرده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۷۳.</ref> و نیز از آتش با صفت {{متن قرآن|تَذْكِرَةً}} یاد شده که یادآور [[نعمت]] خدای متعالی است؛<ref>کشف‌الاسرار، ج ۹، ص ۴۶۱.</ref> هم‌چنین در همین [[سوره]]، از [[آتش]] به {{متن قرآن|مَتَاعً}} (کالا) تعبیر شده که نشان‌دهنده استفاده همه [[انسان‌ها]] از آن است: {{متن قرآن|نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ}}<ref>«ما آن را مایه اندرز و سرمایه‌ای برای بیابانگردان  کرده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۷۳.</ref> {{متن قرآن|مُقْوِي}}از ریشه "قواء" به معنای بیابان و ملازم با [[ناداری]] است.<ref>مفردات، ص ۶۹۴، «قوی».</ref> قُطرب آن را از واژه‌های اَضداد و به معنای [[فقیر]] و [[غنی]] شمرده <ref> قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۴۴.</ref> و [[مفسّران]]، مقصود از "مقوین" را همه کسانی دانسته‌اند که از [[نور]] و گرمای آتش استفاده می‌کنند و برای پختن نان و [[غذا]] از آن بهره می‌گیرند؛<ref>قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۴۴.</ref> با این حال، در برخی [[آیات]]، مواردی از استفاده خاص از آن، مورد اشاره قرار گرفته است. آتش، وسیله گرمازا و وسیله روشنایی‌بخش است که می‌توان از آن برای یافتن راه در [[تاریکی]] استفاده کرد؛ چنان‌که [[موسی]]{{ع}} پس از [[مشاهده]] آتش در بیابان، برای گرفتن شعله‌ای از آن برای گرم شدن یا یافتن راه در تاریکی [[شب]] به طرف آن رفت: {{متن قرآن|إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى}}<ref>«آن هنگام که آتشی دید به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید! من آتشی دیدم باشد که از آن شعله‌ای بیاورم یا با آتش رهنمودی بیابم» سوره طه، آیه ۱۰.</ref> نیز {{متن قرآن|إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای  آتش  برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.</ref> و {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>.


آتش مزبور که موسی{{ع}} آن را مشاهده کرد، بر نور حمل شده است؛<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۳.</ref> هرچند مفسّران در اینکه آن‌چه موسی دیده، آتش [[حقیقی]] بوده یا نوری بوده که در نظر او آتش آمده، [[اختلاف]] نظر دارند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۹.</ref> در مَثَلی که [[خداوند]] در [[سوره بقره]] آورده و حال [[منافقان]] را به آن [[تشبیه]] کرده، به [[روشنایی]] بخش بودن آتش اشاره شده است: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷.</ref> در سه جای [[قرآن]]، به تصریح یا اشاره، از آتش، به صورت ابزاری برای ساخت زیورآلات، سـدّ و پختن خشت یاد شده است. [[قرآن]]، به دست آوردن [[زینت]] آلات یا وسایلی دیگر چون آهن، مس و روی به کمک حرارت [[آتش]] را [[نعمت]] [[الهی]] دانسته است: {{متن قرآن| وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ }}<ref>« آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> چنان‌که [[ذوالقرنین]] برای جلوگیری از [[ستم]] [[قوم]] [[یأجوج و مأجوج]]، با کمک قطعات ذوب شده آهن (مس)<ref>جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۳۴.</ref> بین دو [[کوه]]، سدّی بنا کرد: {{متن قرآن|آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا}}<ref>«پاره‌های (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کوره‌های آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پاره‌های آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم» سوره کهف، آیه ۹۶.</ref> از اینکه [[فرعون]] از وزیرش [[هامان]] می‌خواهد که با آتش، آجر بسازد و با آن مناره‌ای بنا کند تا وی بتواند به خدای [[موسی]]{{ع}} [[دست]] یابد: {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمی‌شناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز  و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان می‌پندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.</ref> می‌توان به‌دست آورد که کاربرد آتش در ساختن آجر در آن دوران امری شناخته شده بوده است؛ هم‌چنین آتش، به صورت وسیله [[کیفر]] و [[تعذیب]] [[پیامبران]] و [[دین‌داران]] از سوی [[کافران]] به کار رفته است؛ چنان‌که قوم [[نمرود]]، [[ابراهیم]] را به [[جرم]] شکستن بت‌هایشان، با آتش کیفر کرده‌اند: {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر می‌خواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>.<ref>الکشّاف، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و [[اصحاب اخدود]]، مؤمنانی را در گودالی از آتش انداختند و در حالی‌که خود نظاره می‌کردند، آنان را در آتش سوزاندند: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند» سوره بروج، آیه ۴-۷.</ref> در مقابل، از آتش به گونه‌ای برضدّ کافران و کژروان استفاده شده است؛ چنان‌که در تمثیلی، با تشبیهِ [[عمل صالح]] آمیخته با [[ریا]] به باغ سوخته، به [[مؤمنان]] هشدار داده تا [[اعمال صالح]] خود را با ریا و [[نفاق]] نیامیزند {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانه‌ها را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref>. چنان‌که صاحبان باغ سوخته وقتی [[تصمیم]] گرفتند از عواید باغشان به [[فقیران]] کمک نکنند، آتشی آسمانی بر باغ آنان اصابت و آن را به تلّی از خاکستر تبدیل کرد: {{متن قرآن|فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ  فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ}}<ref>«آنگاه، بلایی از سوی پروردگارت بدان رسید و آنان در خواب بودند و چون (باغی) سوخته، سیاه گردید» سوره قلم، آیه ۱۹-۲۰.</ref> هم‌چنین ماجرای [[سوزاندن]] [[گوساله سامری]] با [[آتش]] و ریشه‌کن کردن آن، از جمله موارد استفاده از آتش است. [[موسی]]{{ع}} برای ریشه‌کن کردن [[بت‌پرستی]]، گوساله سامری را در مقابل چشم [[بنی‌اسرائیل]] سوزاند و به دریا افکند.
آتش مزبور که موسی{{ع}} آن را مشاهده کرد، بر نور حمل شده است؛<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۳.</ref> هرچند مفسّران در اینکه آن‌چه موسی دیده، آتش [[حقیقی]] بوده یا نوری بوده که در نظر او آتش آمده، [[اختلاف]] نظر دارند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۹.</ref> در مَثَلی که [[خداوند]] در [[سوره بقره]] آورده و حال [[منافقان]] را به آن [[تشبیه]] کرده، به [[روشنایی]] بخش بودن آتش اشاره شده است: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷.</ref> در سه جای [[قرآن]]، به تصریح یا اشاره، از آتش، به صورت ابزاری برای ساخت زیورآلات، سـدّ و پختن خشت یاد شده است. [[قرآن]]، به دست آوردن [[زینت]] آلات یا وسایلی دیگر چون آهن، مس و روی به کمک حرارت [[آتش]] را [[نعمت]] [[الهی]] دانسته است: {{متن قرآن| وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ }}<ref>« آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> چنان‌که [[ذوالقرنین]] برای جلوگیری از [[ستم]] [[قوم]] [[یأجوج و مأجوج]]، با کمک قطعات ذوب شده آهن (مس)<ref>جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۳۴.</ref> بین دو [[کوه]]، سدّی بنا کرد: {{متن قرآن|آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا}}<ref>«پاره‌های (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کوره‌های آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پاره‌های آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم» سوره کهف، آیه ۹۶.</ref> از اینکه [[فرعون]] از وزیرش [[هامان]] می‌خواهد که با آتش، آجر بسازد و با آن مناره‌ای بنا کند تا وی بتواند به خدای [[موسی]]{{ع}} [[دست]] یابد: {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمی‌شناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز  و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان می‌پندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.</ref> می‌توان به‌دست آورد که کاربرد آتش در ساختن آجر در آن دوران امری شناخته شده بوده است؛ هم‌چنین آتش، به صورت وسیله [[کیفر]] و [[تعذیب]] [[پیامبران]] و [[دین‌داران]] از سوی [[کافران]] به کار رفته است؛ چنان‌که قوم [[نمرود]]، [[ابراهیم]] را به [[جرم]] شکستن بت‌هایشان، با آتش کیفر کرده‌اند: {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر می‌خواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>.<ref>الکشّاف، ج ۳، ص ۱۲۶.</ref> و [[اصحاب اخدود]]، مؤمنانی را در گودالی از آتش انداختند و در حالی‌که خود نظاره می‌کردند، آنان را در آتش سوزاندند: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق، آن آتش پرهیزم، آنگاه که کنار آن نشسته بودند، و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند» سوره بروج، آیه ۴-۷.</ref> در مقابل، از آتش به گونه‌ای برضدّ کافران و کژروان استفاده شده است؛ چنان‌که در تمثیلی، با تشبیهِ [[عمل صالح]] آمیخته با [[ریا]] به باغ سوخته، به [[مؤمنان]] هشدار داده تا [[اعمال صالح]] خود را با ریا و [[نفاق]] نیامیزند {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانه‌ها را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref>. چنان‌که صاحبان باغ سوخته وقتی [[تصمیم]] گرفتند از عواید باغشان به [[فقیران]] کمک نکنند، آتشی آسمانی بر باغ آنان اصابت و آن را به تلّی از خاکستر تبدیل کرد: {{متن قرآن|فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ  فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ}}<ref>«آنگاه، بلایی از سوی پروردگارت بدان رسید و آنان در خواب بودند و چون (باغی) سوخته، سیاه گردید» سوره قلم، آیه ۱۹-۲۰.</ref> هم‌چنین ماجرای [[سوزاندن]] [[گوساله سامری]] با [[آتش]] و ریشه‌کن کردن آن، از جمله موارد استفاده از آتش است. [[موسی]]{{ع}} برای ریشه‌کن کردن [[بت‌پرستی]]، گوساله سامری را در مقابل چشم [[بنی‌اسرائیل]] سوزاند و به دریا افکند.
خط ۴۹: خط ۴۹:
براساس [[آیات قرآن]]، هم در [[آخرت]] [[آتش]] وجود دارد: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref> و هم در [[برزخ]] {{متن قرآن|فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ}}<ref>«آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت» سوره غافر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ}}<ref>«آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان  و پایان روز  بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۴۶.</ref> زیرا طبق این [[آیه]]، [[آل فرعون]] پیش از فرا رسیدن [[قیامت]]، هر صبح‌گاه و شام‌گاه بر آتش عرضه می‌شوند.
براساس [[آیات قرآن]]، هم در [[آخرت]] [[آتش]] وجود دارد: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref> و هم در [[برزخ]] {{متن قرآن|فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ}}<ref>«آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت» سوره غافر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ}}<ref>«آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان  و پایان روز  بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۴۶.</ref> زیرا طبق این [[آیه]]، [[آل فرعون]] پیش از فرا رسیدن [[قیامت]]، هر صبح‌گاه و شام‌گاه بر آتش عرضه می‌شوند.


تفاوت آتش آخرت و آتش برزخ در شدّت و [[ضعف]] آن دو است.<ref>شرح الاسماء، ص ۷۵۴.</ref> آتش آخرت، به مراتب قوی‌تر و سوزاننده‌تر از آتش [[دنیا]] است. در [[حدیثی]] آمده: بخشی از آتش آخرت، هفتاد بار با آب خاموش، سپس شعله‌ور شده تا به صورت آتش دنیا در آمده است.<ref>بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۸.</ref> با توجّه به اینکه [[اعمال انسان‌ها]] دارای دو چهره ظاهری و [[باطنی]] است و در قیامت، همان چهره باطنی [[اعمال]] برای صاحبانشان تجسّم می‌یابد، <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۳۲۵.</ref> چهره باطنی بعضی از اعمال، مانند [[خوردن مال یتیم]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا}}<ref>«آنان که دارایی‌های یتیمان را به ستم می‌خورند جز این نیست که در شکم خود آتش می‌انبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>.<ref>المیزان، ج۴، ص۲۰۳.</ref> یا [[مالی]] که از [[راه]] [[کتمان]] [[وحی]] به دست می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref> همان خوردن آتش است که در آخرت [[ظهور]] پیدا می‌کند. گفته شده: کلمه {{متن قرآن|النَّارَ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref> به صورت استعاره تمثیلی به کار رفته و مشبّه به (آتش) در مشبّه ([[رشوه]] [[خواری]] [[اهل کتاب]]) استعمال شده است.<ref>روح‌المعانی، مج ۲، ج ۲، ص ۶۶.</ref> در آخرت، آتش هر [[انسانی]] از درون وی شعله‌ور شده، مخصوص خود او است و فقط به مبدأ فاعلی ([[ملکات]] [[انسان]]) وابسته است و نیازی به مبدأ قابلی و سبب اعدادی ندارد.<ref>تسنیم، ج ۲، ص ۴۵۷.</ref> این [[آتش]] که تجلّی [[غضب]] و [[انتقام الهی]] است با [[گناهان]] تولید و تقویت و با [[توبه]] خاموش می‌شود؛ بنابراین، آتش [[آخرت]]، ابتدا [[باطن]] شخص را می‌سوزاند و از آنجا به ظاهر سرایت می‌کند؛ چنان‌که از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند رهنمایی کند رهیافته است و آن کسان را که بیراه وانهد هرگز برای آنها در برابر وی یارانی نخواهی یافت و آنان را در رستخیز به رو در افتاده، نابینا و گنگ و ناشنوا گرد می‌آوریم؛ جایگاهشان دوزخ است، هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.</ref>، که در آن تعبیر {{عربی|"زدنهم"}} به کار رفته نه {{عربی|"زدنها"}} به دست می‌آید که هرگاه آتش سوزاننده [[بدن]] [[گمراهان]] فروکش کند، [[خداوند]] آتش درون آنان را شعله‌ور می‌سازد. آتش [[آخرتی]]، افزون بر [[سوزاندن]] اجسام گرم و سرد {{متن قرآن|وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ}}<ref>«و به دریای برافروخته » سوره طور، آیه ۶.</ref> [[نفوس]] را نیز می‌سوزاند: {{متن قرآن|نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ}}<ref>«آتش برافروخته خداوند است که به دل‌ها راه می‌یابد» سوره همزه، آیه ۶-۷.</ref> ولی هیچ‌گاه [[مؤمن]] را نمی‌سوزاند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ}}<ref>«کسانی که برای آنان از سوی ما از پیش نیکی مقرّر است ، از آن (آتش)، برکنارند» سوره انبیاء، آیه ۱۰۱.</ref> بلکه با وارد شدن مؤمن درآن {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد  این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر  انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref> خاموش می‌شود؛<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۳.</ref> چنان که بر اساس روایتی، [[آتش جهنم]] می‌گوید: ای مؤمن! عبور کن که نورت شعله مرا خاموش کرد.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۲.</ref> آتش آخرتی با حواس ظاهری قابل [[مشاهده]] نیست و فقط با [[حواس]]آخرتی می‌توان آن را [[ادراک]] کرد.<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۱۵۰.</ref> آتش جهنّم، برای [[کیفر]] [[کافران]] و [[مجرمان]] [[آفریده]] شده و بیش‌ترین کاربرد آتش در قرآن، به همین‌ آتش مربوط است. اوصافی چون جوشان بودن {{متن قرآن|إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ}}<ref>«چون آنان را در آن درافکنند فریادی از آن (دوزخ) می‌شنوند در حالی که برمی‌جوشد» سوره ملک، آیه ۷.</ref>، شعله داشتن {{متن قرآن|سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ}}<ref>«زودا که در آتشی زبانه‌دار درآید» سوره مسد، آیه ۳.</ref>، [[نفوذ]] بر [[جان‌ها]] {{متن قرآن|نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ }}<ref>«آتش برافروخته خداوند است که به دل‌ها راه می‌یابد» سوره همزه، آیه ۶-۷.</ref>، گداختن چهره {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‌ایم که سراپرده‌هایش آنان را فرا می‌گیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان می‌رسند که (گرمای آن) چهره‌ها را بریان می‌کند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است (آن آتش)» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>، [[سایه]] انداختن {{متن قرآن|لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ}}<ref>«آنان را از فراز سر و از زیر پایشان سایه‌بان‌هایی از آتش است، این است که خداوند بندگانش را با آن می‌هراساند، ای بندگان من! از من پروا کنید» سوره زمر، آیه ۱۶.</ref> و...، برخی اوصاف آتش جهنّم است. از نگرش به مجموع [[آیات]] [[عذاب]] و آتش جهنّم به دست می‌آید که شایع‌ترین و سخت‌ترین عذاب جهنّمیان، آتش است.<ref>[[محمد مرادی|مرادی، محمد]]، [[آتش (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
تفاوت آتش آخرت و آتش برزخ در شدّت و [[ضعف]] آن دو است.<ref>شرح الاسماء، ص ۷۵۴.</ref> آتش آخرت، به مراتب قوی‌تر و سوزاننده‌تر از آتش [[دنیا]] است. در [[حدیثی]] آمده: بخشی از آتش آخرت، هفتاد بار با آب خاموش، سپس شعله‌ور شده تا به صورت آتش دنیا در آمده است.<ref>بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۸.</ref> با توجّه به اینکه [[اعمال انسان‌ها]] دارای دو چهره ظاهری و [[باطنی]] است و در قیامت، همان چهره باطنی [[اعمال]] برای صاحبانشان تجسّم می‌یابد، <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۳۲۵.</ref> چهره باطنی بعضی از اعمال، مانند [[خوردن مال یتیم]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا}}<ref>«آنان که دارایی‌های یتیمان را به ستم می‌خورند جز این نیست که در شکم خود آتش می‌انبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>.<ref>المیزان، ج۴، ص۲۰۳.</ref> یا [[مالی]] که از راه [[کتمان]] [[وحی]] به دست می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref> همان خوردن آتش است که در آخرت [[ظهور]] پیدا می‌کند. گفته شده: کلمه {{متن قرآن|النَّارَ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref> به صورت استعاره تمثیلی به کار رفته و مشبّه به (آتش) در مشبّه ([[رشوه]] [[خواری]] [[اهل کتاب]]) استعمال شده است.<ref>روح‌المعانی، مج ۲، ج ۲، ص ۶۶.</ref> در آخرت، آتش هر [[انسانی]] از درون وی شعله‌ور شده، مخصوص خود او است و فقط به مبدأ فاعلی ([[ملکات]] [[انسان]]) وابسته است و نیازی به مبدأ قابلی و سبب اعدادی ندارد.<ref>تسنیم، ج ۲، ص ۴۵۷.</ref> این [[آتش]] که تجلّی [[غضب]] و [[انتقام الهی]] است با [[گناهان]] تولید و تقویت و با [[توبه]] خاموش می‌شود؛ بنابراین، آتش [[آخرت]]، ابتدا [[باطن]] شخص را می‌سوزاند و از آنجا به ظاهر سرایت می‌کند؛ چنان‌که از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند رهنمایی کند رهیافته است و آن کسان را که بیراه وانهد هرگز برای آنها در برابر وی یارانی نخواهی یافت و آنان را در رستخیز به رو در افتاده، نابینا و گنگ و ناشنوا گرد می‌آوریم؛ جایگاهشان دوزخ است، هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.</ref>، که در آن تعبیر {{عربی|"زدنهم"}} به کار رفته نه {{عربی|"زدنها"}} به دست می‌آید که هرگاه آتش سوزاننده [[بدن]] [[گمراهان]] فروکش کند، [[خداوند]] آتش درون آنان را شعله‌ور می‌سازد. آتش [[آخرتی]]، افزون بر [[سوزاندن]] اجسام گرم و سرد {{متن قرآن|وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ}}<ref>«و به دریای برافروخته » سوره طور، آیه ۶.</ref> [[نفوس]] را نیز می‌سوزاند: {{متن قرآن|نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ}}<ref>«آتش برافروخته خداوند است که به دل‌ها راه می‌یابد» سوره همزه، آیه ۶-۷.</ref> ولی هیچ‌گاه [[مؤمن]] را نمی‌سوزاند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ}}<ref>«کسانی که برای آنان از سوی ما از پیش نیکی مقرّر است ، از آن (آتش)، برکنارند» سوره انبیاء، آیه ۱۰۱.</ref> بلکه با وارد شدن مؤمن درآن {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد  این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر  انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref> خاموش می‌شود؛<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۳.</ref> چنان که بر اساس روایتی، [[آتش جهنم]] می‌گوید: ای مؤمن! عبور کن که نورت شعله مرا خاموش کرد.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۲.</ref> آتش آخرتی با حواس ظاهری قابل [[مشاهده]] نیست و فقط با [[حواس]]آخرتی می‌توان آن را [[ادراک]] کرد.<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۲، ص ۱۵۰.</ref> آتش جهنّم، برای [[کیفر]] [[کافران]] و [[مجرمان]] [[آفریده]] شده و بیش‌ترین کاربرد آتش در قرآن، به همین‌ آتش مربوط است. اوصافی چون جوشان بودن {{متن قرآن|إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ}}<ref>«چون آنان را در آن درافکنند فریادی از آن (دوزخ) می‌شنوند در حالی که برمی‌جوشد» سوره ملک، آیه ۷.</ref>، شعله داشتن {{متن قرآن|سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ}}<ref>«زودا که در آتشی زبانه‌دار درآید» سوره مسد، آیه ۳.</ref>، [[نفوذ]] بر [[جان‌ها]] {{متن قرآن|نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ }}<ref>«آتش برافروخته خداوند است که به دل‌ها راه می‌یابد» سوره همزه، آیه ۶-۷.</ref>، گداختن چهره {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‌ایم که سراپرده‌هایش آنان را فرا می‌گیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان می‌رسند که (گرمای آن) چهره‌ها را بریان می‌کند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است (آن آتش)» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>، [[سایه]] انداختن {{متن قرآن|لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ}}<ref>«آنان را از فراز سر و از زیر پایشان سایه‌بان‌هایی از آتش است، این است که خداوند بندگانش را با آن می‌هراساند، ای بندگان من! از من پروا کنید» سوره زمر، آیه ۱۶.</ref> و...، برخی اوصاف آتش جهنّم است. از نگرش به مجموع [[آیات]] [[عذاب]] و آتش جهنّم به دست می‌آید که شایع‌ترین و سخت‌ترین عذاب جهنّمیان، آتش است.<ref>[[محمد مرادی|مرادی، محمد]]، [[آتش (مقاله)|مقاله «آتش»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>


==استعاره‌های [[قرآنی]] آتش==
==استعاره‌های [[قرآنی]] آتش==
خط ۵۷: خط ۵۷:
کلمه "نار" ۱۴۵ بار در [[قرآن کریم]] ذکر شده<ref>المعجم المفهرس، ص۸۹۳-۸۹۵.</ref> که در بیشتر موارد، مقصود از آن [[آتش جهنم]] است. بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، عامل اصلی پیدایش آتش [[خداوند]] است: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ * أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ}}<ref>«آیا آتشی را که می‌افروزید دیده‌اید؟ * آیا درخت آن را شما آفریده‌اید یا آفریننده ماییم؟» سوره واقعه، آیه ۵۷-۷۴.</ref>.
کلمه "نار" ۱۴۵ بار در [[قرآن کریم]] ذکر شده<ref>المعجم المفهرس، ص۸۹۳-۸۹۵.</ref> که در بیشتر موارد، مقصود از آن [[آتش جهنم]] است. بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، عامل اصلی پیدایش آتش [[خداوند]] است: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ * أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ}}<ref>«آیا آتشی را که می‌افروزید دیده‌اید؟ * آیا درخت آن را شما آفریده‌اید یا آفریننده ماییم؟» سوره واقعه، آیه ۵۷-۷۴.</ref>.


از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شود که آتش، وسیله گرمازا و وسیله روشنایی‌بخش است که می‌توان از آن برای یافتن [[راه]] در [[تاریکی]] استفاده کرد. [[موسی]]{{ع}} پس از [[مشاهده]] آتش در بیابان، به طرف آن رفت تا شعله‌ای از آن برای گرم شدن یا یافتن راه در تاریکی شب برگیرد: {{متن قرآن|إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى}}<ref>«آن هنگام که آتشی دید به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید! من آتشی دیدم باشد که از آن شعله‌ای بیاورم یا با آتش رهنمودی بیابم» سوره طه، آیه ۱۰.</ref>. آتش مزبور که موسی{{ع}} آن را دید، بر نور حمل شده است<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۱۶۳.</ref>. البته [[مفسران]] درباره آنچه موسی دیده است [[اختلاف]] نظر دارند. برخی [[اعتقاد]] دارند [[آتش]] [[واقعی]] بوده یا نوری بوده که در نظر او آتش آمده است.  
از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شود که آتش، وسیله گرمازا و وسیله روشنایی‌بخش است که می‌توان از آن برای یافتن راه در [[تاریکی]] استفاده کرد. [[موسی]]{{ع}} پس از [[مشاهده]] آتش در بیابان، به طرف آن رفت تا شعله‌ای از آن برای گرم شدن یا یافتن راه در تاریکی شب برگیرد: {{متن قرآن|إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى}}<ref>«آن هنگام که آتشی دید به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید! من آتشی دیدم باشد که از آن شعله‌ای بیاورم یا با آتش رهنمودی بیابم» سوره طه، آیه ۱۰.</ref>. آتش مزبور که موسی{{ع}} آن را دید، بر نور حمل شده است<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۱۶۳.</ref>. البته [[مفسران]] درباره آنچه موسی دیده است [[اختلاف]] نظر دارند. برخی [[اعتقاد]] دارند [[آتش]] [[واقعی]] بوده یا نوری بوده که در نظر او آتش آمده است.  


[[خداوند]] مثلی را در [[سوره بقره]] آورده و حال [[منافقان]] را به آن [[تشبیه]] کرده است. در آن مثل به [[روشنایی]] بخش بودن آتش اشاره شده است: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷.</ref>.
[[خداوند]] مثلی را در [[سوره بقره]] آورده و حال [[منافقان]] را به آن [[تشبیه]] کرده است. در آن مثل به [[روشنایی]] بخش بودن آتش اشاره شده است: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷.</ref>.
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش