←تشنگی در تمثیلهای قرآن
(←مقدمه) |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ل. در آیهای دیگر به [[تغییر]] رنگ پوست [[اهل]] [[دوزخ]] از شدت تشنگی اشاره شده است: «لَوّاحَةٌ لِلبَشَر».(مدثّر / ۷۴، ۲۹) <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۷۸. </ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی| ملک محمدی، مهدی]]؛ [[تشنگی (مقاله)|مقاله «تشنگی»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | ل. در آیهای دیگر به [[تغییر]] رنگ پوست [[اهل]] [[دوزخ]] از شدت تشنگی اشاره شده است: «لَوّاحَةٌ لِلبَشَر».(مدثّر / ۷۴، ۲۹) <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۷۸. </ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی| ملک محمدی، مهدی]]؛ [[تشنگی (مقاله)|مقاله «تشنگی»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | ||
==تشنگی در | ==تشنگی در تمثیلهای [[قرآن]]== | ||
# آیه ۳۹ | #آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«و کردارهای کافران چون سرابی است در بیابانی خشک که تشنه آن را آب میپندارد تا چون بدان رسد آن را چیزی نیابد و (کافر) خداوند را نزد آن (کارهای خویش) فرا مییابد که به حسابش تمام میرسد و خداوند حسابرسی سریع است» سوره نور، آیه ۳۹.</ref> [[اعمال]] کافران را به سرابی در بیابان [[تشبیه]] میکند که [[انسان]] [[تشنه]] به [[گمان]] آب در پی آن میرود؛ ولی چون بدان نزدیک میشود درمییابد که آنچه دیده هیچ واقعیتی نداشته و [[عطش]] او را برطرف نمیکند، زیرا [[کافر]] [[سعادت]] را نزد [[خدایان]] دیگر و انجام عمل برای آنان میپندارد، در حالی که هیچ فایدهای ندارند و سعادت و [[پاداش اعمال]] نزد [[خداوند]] است. <ref>التبیان، ج۷، ص۴۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۷؛ المیزان، ج۱۵، ص۱۳۱. </ref> | ||
#در آیه {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref> [[واقعیت]] [[دعا]] و درخواست [[مشرکان]] و [[بتپرستان]] که از غیر [[خدا]] درخواست میکنند، ضمن تمثیلی بیان شده است. آنها مانند تشنهای دو دست خود را به سوی آب دراز میکنند تا آب را به دهان برسانند و موفق نمیشوند. آنچه را مشرکان میپرستند در [[دنیا]] و آخرت صدایشان را نمیشنود و خیر و شری به آنها نمیرساند<ref>جامعالبیان، ج۱۳، ص۱۶۹ ـ ۱۷۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۵۲۵؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۶۲۸ ـ ۶۲۹. </ref>. [[عرب]] هم کسی را که [[بیهوده]] تلاش میکند به کسی که مشتی آب در دست دارد مثال میزند. <ref>تفسیر قرطبی، ج۹، ص۳۰۰. </ref> | |||
بعضی از [[مفسران]] تعبیر {{متن قرآن|كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ}} را تهکّم به [[مشرکان]] و از باب تعلیق بر محال دانستهاند. این عبارت را چندگونه توضیح دادهاند: | |||
## مرد تشنهای که بر کنار [[چاه]] نشسته و دست در چاه فرو میکند؛ ولی به آب نمیرسد و هیچ سودی نمیبرد. <ref>الدرالمنثور، ج۴، ص۶۲۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۵۲۵؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۹. </ref> | |||
##کسی که آب را با اشاره و زبان به سوی خود میخواند تا به دهانش برسد؛ ولی آب [[قدرت]] [[پاسخ گفتن]] و رسیدن به دهان او را ندارد. <ref>تفسیر مجاهد، ج۱، ص۳۲۶؛ التبیان، ج۶، ص۲۳۳؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۶۲۸. </ref> | |||
## تشنهای که دو دست خود را از [[راه]] دور بهسوی آب دراز میکند تا به آن برسد و بتواند خود را [[سیراب]] کند؛ ولی بر اثر دوری مسافت آبی به دست نمیآورد. <ref>جامعالبیان، ج۱۳، ص۱۷۰؛ روضالجنان، ج۱۱، ص۲۰۲ـ۲۰۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۳۶. </ref> | |||
## [[انسان]] تشنهای که دست در میان آب میگذارد و آب به دهانش نمیرسد، مگر اینکه دستان را طوری مشت کند تا آب در آن جای گیرد. <ref>تفسیر قرطبی، ج۹، ص۳۰۱؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۹؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۶۶۹. </ref> | ## [[انسان]] تشنهای که دست در میان آب میگذارد و آب به دهانش نمیرسد، مگر اینکه دستان را طوری مشت کند تا آب در آن جای گیرد. <ref>تفسیر قرطبی، ج۹، ص۳۰۱؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۹؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۶۶۹. </ref> | ||
## کسی که دو دست خود را به سوی آب دراز میکند؛ ولی قبل از رسیدن آب به دهانش میمیرد. <ref>جامعالبیان، ج۱۳، ص۱۷۱؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۴۳۶. </ref> بعضی [[روایات]] در ذیل [[آیه]] داستان [[تشنگی]] [[قابیل]] را در [[سرزمین]] | ## کسی که دو دست خود را به سوی آب دراز میکند؛ ولی قبل از رسیدن آب به دهانش میمیرد. <ref>جامعالبیان، ج۱۳، ص۱۷۱؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۴۳۶. </ref> بعضی [[روایات]] در ذیل [[آیه]] داستان [[تشنگی]] [[قابیل]] را در [[سرزمین]] احقاف پس از کشتن [[برادر]] با [[اختلاف]] در مضمون بیان کردهاند. <ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۱؛ البرهان، ج۳، ص۲۴۱؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۶۲۹. </ref> | ||
# آیه ۵۵ | #آیه {{متن قرآن|فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ}}<ref>«مینوشید چونان که شتران تشنه مینوشند» سوره واقعه، آیه ۵۵.</ref> با تمثیلی چگونگی تشنگی و [[نوشیدن]] [[اهل]] [[جهنم]] را تصویر میکند. براساس این [[آیه]] [[جهنمیان]] مانند شتران [[مبتلا]] به [[بیماری]] [[عطش]] ازآب سوزان میآشامند<ref> التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۷۵؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۸۹. </ref> | ||
<ref>[[مهدی ملک محمدی| ملک محمدی، مهدی]]؛ [[تشنگی (مقاله)|مقاله «تشنگی»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | افزون بر سه گروه [[آیات]] فوق برخی [[تفاسیر]] {{متن قرآن| هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ}}<ref>« این نوشین گواراست که نوشیدنش خوشگوار است» سوره فاطر، آیه ۱۲.</ref> را به آب گوارای برطرف کننده [[تشنگی]] <ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۲۴، ۴۱۴؛ روح المعانی، ج۱۹، ص۵۰؛ ج۲۲، ص۲۶۵. </ref> معنا کردهاند؛ همچنین [[روایات]]، کسانی را که [[توانایی]] [[تحمل]] تشنگی را ندارند از مصادیق {{متن قرآن|عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ }}<ref>« بر آنان که به دشواری آن را بر میتابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی » سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref> برشمرده و [[روزه]] [[ماه رمضان]] را بر آنان [[واجب]] ندانستهاند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۹۸؛ فقه القرآن، ج۱، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی| ملک محمدی، مهدی]]؛ [[تشنگی (مقاله)|مقاله «تشنگی»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |