بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۱۳.</ref>، ابونعیم<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۱۱.</ref> و برخی دیگر<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۳۰.</ref> ابراهیم را [[تابعی]] دانستهاند. ابراهیم همانند پدرش، از [[بزرگان مدینه]] و یکی از سه نفری بود که [[رهبری]] [[قیام]] [[مردم]] این [[شهر]] را در سال ۶۳ به عهده داشتند. [[عبدالله بن جعفر]] برای جلوگیری از [[کشتار]] [[مردم مدینه]]، از [[یزید]] خواست [[لشکر]] [[شام]] متعرض آنان نشوند، ولی یزید گفت: چنانچه به [[اطاعت]] گردن ننهند، از تعرض در [[امان]] نخواهند بود. [[عبدالله]]، نامهای به سه نفر از [[رهبران]] قیام، از جمله ابراهیم نوشت، ولی آنان توصیه او را نپذیرفتند؛ در نتیجه، [[واقعه حره]] به وجود آمد. ابراهیم و [[فضل بن عباس بن ربیعه]] در یک [[حمله]] توانستند خود را به نزدیکی [[خیمه]] [[مسلم بن عقبه]] - [[فرمانده سپاه]] شام که به سبب کشتار زیاد به [[مسرف]] گفتند - برسانند، ولی هر دو و همراهانشان کشته شدند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۱؛ طبری، ج۴، ص۳۷۵.</ref>. ابراهیم به وسیله نیزه [[زبیر بن خزیمه خثعمی]] کشته شد<ref>بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. [[مروان]] چون به [[جسد]] [[ابراهیم]] گذر کرد که به گونهای بود که بر حیای وی دلالت داشت گفت: او در زندگانی و [[مرگ]] چنین بود. [[مسرف]] گفت: چنین انسانهایی در بهشتاند، ولی [[مردم]] [[شام]]، این سخن را از تو نشنوند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۱.</ref>. | [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۱۳.</ref>، ابونعیم<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۱۱.</ref> و برخی دیگر<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۳۰.</ref> ابراهیم را [[تابعی]] دانستهاند. ابراهیم همانند پدرش، از [[بزرگان مدینه]] و یکی از سه نفری بود که [[رهبری]] [[قیام]] [[مردم]] این [[شهر]] را در سال ۶۳ به عهده داشتند. [[عبدالله بن جعفر]] برای جلوگیری از [[کشتار]] [[مردم مدینه]]، از [[یزید]] خواست [[لشکر]] [[شام]] متعرض آنان نشوند، ولی یزید گفت: چنانچه به [[اطاعت]] گردن ننهند، از تعرض در [[امان]] نخواهند بود. [[عبدالله]]، نامهای به سه نفر از [[رهبران]] قیام، از جمله ابراهیم نوشت، ولی آنان توصیه او را نپذیرفتند؛ در نتیجه، [[واقعه حره]] به وجود آمد. ابراهیم و [[فضل بن عباس بن ربیعه]] در یک [[حمله]] توانستند خود را به نزدیکی [[خیمه]] [[مسلم بن عقبه]] - [[فرمانده سپاه]] شام که به سبب کشتار زیاد به [[مسرف]] گفتند - برسانند، ولی هر دو و همراهانشان کشته شدند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۱؛ طبری، ج۴، ص۳۷۵.</ref>. ابراهیم به وسیله نیزه [[زبیر بن خزیمه خثعمی]] کشته شد<ref>بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. [[مروان]] چون به [[جسد]] [[ابراهیم]] گذر کرد که به گونهای بود که بر حیای وی دلالت داشت گفت: او در زندگانی و [[مرگ]] چنین بود. [[مسرف]] گفت: چنین انسانهایی در بهشتاند، ولی [[مردم]] [[شام]]، این سخن را از تو نشنوند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۱.</ref>. | ||
[[همسر]] نخست او، [[رقیه]] دختر [[عمر بن خطاب]] و [[خواهر]] [[حفصه]] بوده است که بدین مناسبت، ابراهیم در شمار باجناقهای [[پیامبر]] قرار میگیرد<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۰۱.</ref>. وی از او یک دختر داشت که از [[دنیا]] رفت<ref>ابن حبان، ج۲، ص۱۴۴.</ref>. ابراهیم، همسر دیگری نیز داشت که دختر [[عبیدالله بن عمر]] بود، ولی از دنیا رفت. پس از او، [[عاصم بن عمر]] [[دست]] ابراهیم را گرفت و به [[خانه]] برد و او را در [[انتخاب]] یکی از دو دخترانش، [[امعاصم]] و حفصه مختار کرد. ابراهیم به دلیل اینکه شنیده بود [[آل مروان]] به ام عاصم نظر دارند، حفصه را انتخاب کرد و [[عبدالعزیز بن مروان]] با ام عاصم [[ازدواج]] کرد، ولی درگذشت. پس از کشته شدن ابراهیم در [[واقعه حره]]، عبدالعزیز با حفصه ازدواج کرد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۲۵.</ref>. در [[روایات]]، دو پسر به نامهای [[مجاهد]]<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۳۰.</ref> و ابیبکیر<ref>ابن ابی حاتم، ج۸، ص۱۳۷.</ref> برای ابراهیم گفته شده است که احتمال میرود هر دو یکی باشند.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن نعیم بن نحام عدوی حجازی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۰۲.</ref> | [[همسر]] نخست او، [[رقیه]] دختر [[عمر بن خطاب]] و [[خواهر]] [[حفصه]] بوده است که بدین مناسبت، ابراهیم در شمار باجناقهای [[پیامبر]] قرار میگیرد<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۰۱.</ref>. وی از او یک دختر داشت که از [[دنیا]] رفت<ref>ابن حبان، ج۲، ص۱۴۴.</ref>. ابراهیم، همسر دیگری نیز داشت که دختر [[عبیدالله بن عمر]] بود، ولی از دنیا رفت. پس از او، [[عاصم بن عمر]] [[دست]] ابراهیم را گرفت و به [[خانه]] برد و او را در [[انتخاب]] یکی از دو دخترانش، [[امعاصم]] و حفصه مختار کرد. ابراهیم به دلیل اینکه شنیده بود [[آل مروان]] به ام عاصم نظر دارند، حفصه را انتخاب کرد و [[عبدالعزیز بن مروان]] با ام عاصم [[ازدواج]] کرد، ولی درگذشت. پس از کشته شدن ابراهیم در [[واقعه حره]]، عبدالعزیز با حفصه ازدواج کرد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۲۵.</ref>. در [[روایات]]، دو پسر به نامهای [[مجاهد بن ابراهیم بن نعیم عدوی حجازی|مجاهد]]<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۳۰.</ref> و [[ابیبکیر بن ابراهیم بن نعیم عدوی حجازی|ابیبکیر]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۸، ص۱۳۷.</ref> برای ابراهیم گفته شده است که احتمال میرود هر دو یکی باشند.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن نعیم بن نحام عدوی حجازی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۰۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
*[[مجاهد بن ابراهیم بن نعیم عدوی حجازی]] (فرزند) | |||
*[[ابیبکیر بن ابراهیم بن نعیم عدوی حجازی]] (فرزند) | |||
==منابع== | ==منابع== |