ابان بن محمد بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%;...» ایجاد کرد)
 
خط ۹: خط ۹:


==مقدمه==
==مقدمه==
از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[امام رضا]]{{ع}}. [[ابوالفرج ابان بن محمد بزاز]]، معروف و ملقب به سندی، مکنی به ابابشر، از تیره [[جهینه]] یکی از [[قبایل]] [[حجاز]]<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۱۴.</ref> و به قول مشهورتر [[بجیله]] یکی از قبایل [[یمن]] از [[عبد شمس بن سعد]]<ref>الأنساب، سمعانی، ج۹، ص۳۳۴.</ref> بود. وی فرزند [[خواهر]] [[صفوان بن یحیی]] معروف (۲۱۰ق) است که از [[اصحاب اجماع]] بود. ابان فردی [[ثقه]] و از اصحاب سرشناس [[کوفی]] و دارای یک اصل<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۱۳۶.</ref> و نیز کتاب النوادر<ref>رجال النجاشی، ص۱۸۷؛ خلاصة الأقوال، ص۱۶۱.</ref> است که راویانی مثل [[محمد بن علی بن محبوب]] و [[احمد بن ابی عبدالله]] آن را [[روایت]] کرده‌اند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۹۱.</ref>. [[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام هادی]]{{ع}} برشمرده است<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۱۷؛ ج۳۰، ص۲۹۲.</ref>. با اینکه وی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۹۲.</ref> و [[امام جواد]]{{ع}}<ref>بحار الأنوار، ج۸۸، ص۱۲۷؛ ج۹۶، ص۳۰۱.</ref> نیز روایتی دارد، زیست نامه‌اش چندان روشن نیست، اما گفته‌اند در نیمه اول [[قرن سوم]] در قید [[حیات]] بوده است<ref>کتابخانه سید بن طاووس، ص۲۰۰.</ref> و در حوزه روایت‌گری، از افراد برجسته به شمار می‌رود و از افرادی مانند [[ابوالبختری]] - فردی که از وی روایت می‌کند السندی بن محمد است که شاید با ابان متفاوت باشد - [[ابان بن عثمان الاحمر]]، [[صفوان بن یحیی]] روایت کرده، چنانکه محدثانی مثل [[احمد بن محمد بن خالد]]، [[علی بن حسن بن فضال]]، [[محمد بن احمد]] و [[محمد بن حسن صفار]] از او روایت کرده‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۵۶؛ ج۴، ص۳۲۲.</ref>.
از [[اصحاب امام رضا|اصحاب]] و [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[ابوالفرج ابان بن محمد بزاز]]، معروف و ملقب به سندی، مکنی به ابابشر، از تیره [[جهینه]] یکی از [[قبایل]] [[حجاز]]<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۱۴.</ref> و به قول مشهورتر [[بجیله]] یکی از قبایل [[یمن]] از [[عبد شمس بن سعد]]<ref>الأنساب، سمعانی، ج۹، ص۳۳۴.</ref> بود. وی فرزند [[خواهر]] [[صفوان بن یحیی]] معروف (۲۱۰ق) است که از [[اصحاب اجماع]] بود. ابان فردی [[ثقه]] و از اصحاب سرشناس [[کوفی]] و دارای یک اصل<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۱۳۶.</ref> و نیز کتاب النوادر<ref>رجال النجاشی، ص۱۸۷؛ خلاصة الأقوال، ص۱۶۱.</ref> است که راویانی مثل [[محمد بن علی بن محبوب]] و [[احمد بن ابی عبدالله]] آن را [[روایت]] کرده‌اند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۹۱.</ref>. [[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام هادی]]{{ع}} برشمرده است<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۱۷؛ ج۳۰، ص۲۹۲.</ref>. با اینکه وی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۹۲.</ref> و [[امام جواد]]{{ع}}<ref>بحار الأنوار، ج۸۸، ص۱۲۷؛ ج۹۶، ص۳۰۱.</ref> نیز روایتی دارد، زیست نامه‌اش چندان روشن نیست، اما گفته‌اند در نیمه اول [[قرن سوم]] در قید [[حیات]] بوده است<ref>کتابخانه سید بن طاووس، ص۲۰۰.</ref> و در حوزه روایت‌گری، از افراد برجسته به شمار می‌رود و از افرادی مانند [[ابوالبختری]] - فردی که از وی روایت می‌کند السندی بن محمد است که شاید با ابان متفاوت باشد - [[ابان بن عثمان الاحمر]]، [[صفوان بن یحیی]] روایت کرده، چنانکه محدثانی مثل [[احمد بن محمد بن خالد]]، [[علی بن حسن بن فضال]]، [[محمد بن احمد]] و [[محمد بن حسن صفار]] از او روایت کرده‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۵۶؛ ج۴، ص۳۲۲.</ref>.


ابان را از راویان امام رضا{{ع}} دانسته‌اند<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۱.</ref>، از آن رو که گویا با آن [[حضرت]] در رابطه بوده و روایتی را از ایشان نقل کرده است<ref>إیمان أبی طالب و سیرته، ص۷۰.</ref>. وی می‌گوید: نامه‌ای به [[امام]] نوشتم و در آن درباره [[شک]] و تردیدم راجع به [[اسلام]] حضرت [[ابوطالب]] سخن به میان آوردم. آن حضرت در پاسخ با تذکار این [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>، فرمود: اگر تو به [[ایمان ابوطالب]] [[اقرار]] نکنی عاقبتی جز [[آتش جهنم]] نخواهی یافت<ref>کنز الفوائد، کراجکی، ص۱۸۲؛ مکاتیب الأئمة{{عم}}، ج۵، ص۲۹۶.</ref>. غیر از این، [[روایت]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} به نقل وی وجود ندارد. البته [[ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] از [[ابوحامد السندی بن محمد]] نقل کرده که گفت: من نامه‌ای به [[ابوالحسن الرضا]]{{ع}} نوشتم و از او [[طلب]] [[دعا]] کردم<ref>مدینة المعاجز، ج۷، ص۴۹.</ref>، اما این روایت از فردی است که [[گمان]] اتحادش با [[ابان]]، به ویژه با [[کنیه]] ابوحامد، سخت محل تردید است، چون هیچ یک از کسانی که درباره ابان سخن گفته‌اند، وی را با این کنیه [[شناسایی]] نکرده‌اند.
ابان را از راویان امام رضا{{ع}} دانسته‌اند<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۱.</ref>، از آن رو که گویا با آن [[حضرت]] در رابطه بوده و روایتی را از ایشان نقل کرده است<ref>إیمان أبی طالب و سیرته، ص۷۰.</ref>. وی می‌گوید: نامه‌ای به [[امام]] نوشتم و در آن درباره [[شک]] و تردیدم راجع به [[اسلام]] حضرت [[ابوطالب]] سخن به میان آوردم. آن حضرت در پاسخ با تذکار این [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>، فرمود: اگر تو به [[ایمان ابوطالب]] [[اقرار]] نکنی عاقبتی جز [[آتش جهنم]] نخواهی یافت<ref>کنز الفوائد، کراجکی، ص۱۸۲؛ مکاتیب الأئمة{{عم}}، ج۵، ص۲۹۶.</ref>. غیر از این، [[روایت]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} به نقل وی وجود ندارد. البته [[ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] از [[ابوحامد السندی بن محمد]] نقل کرده که گفت: من نامه‌ای به [[ابوالحسن الرضا]]{{ع}} نوشتم و از او [[طلب]] [[دعا]] کردم<ref>مدینة المعاجز، ج۷، ص۴۹.</ref>، اما این روایت از فردی است که [[گمان]] اتحادش با [[ابان]]، به ویژه با [[کنیه]] ابوحامد، سخت محل تردید است، چون هیچ یک از کسانی که درباره ابان سخن گفته‌اند، وی را با این کنیه [[شناسایی]] نکرده‌اند.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش