←خبرچینی برخی یهودیان
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== خبرچینی برخی [[یهودیان]]=== | === خبرچینی برخی [[یهودیان]]=== | ||
بر اساس [[آیات]] ۴۱ | بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref> حادثهای برای یهودیان [[خیبر]] رخ داد. [[احبار]] [[یهود]] به رغم [[حکم]] صریح [[تورات]] برخلاف آن حکم کردند و سپس افرادی را نزد [[پیامبر اکرم]] فرستادند تا در این باره [[داوری]] کند و در صورتی که [[پیامبر]]{{صل}} [[حکم]] خلاف آنان را [[تأیید]] کرد، آن را بپذیرند وگرنه از پذیرش آن خودداری کنند<ref>الدرالمنثور، ج ۳، ص ۷۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۶ - ۳۷؛ المیزان، ج ۵، ص ۳۳۹. </ref>. گروهی از [[مفسران]]،<ref> مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۳۳ - ۳۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۳۵۹؛ تفسیر ابی السعود، ج ۲، ص ۴۱. </ref> تعبیر {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ}} اول را به معنای گوش دهندگان و دومی را به معنای [[جاسوسان]] [[تفسیر]] و [[آیه]] را این گونه معنا کرده اند: گروهی از [[یهودیان]]، بسیار پای [[سخن پیامبر]]{{صل}} مینشینند تا با [[تحریف]] و [[سوء]] استفاده از آن بر [[پیامبر خدا]] [[دروغ]] ببندند. آنان جاسوس یهودیانی بودند که نزد [[پیامبر]] نیامده بودند و شنیدههای خود را به آنان و دیگر [[دشمنان]] انتقال میدادند. <ref> تفسیر المنار، ج ۶، ص ۳۸۹. </ref> در مقابل، شمار دیگری از [[مفسران شیعه]] <ref> التبیان، ج ۳، ص ۵۲۲؛ المیزان، ج ۵، ص ۳۴۰؛ غریب القرآن، ص ۳۶۶. </ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، ج ۶، ص ۳۱۹؛ الکشاف، ج ۱، ص ۶۳۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۱۸. </ref> به [[پیروی]] از [[ابن عباس]]، سدّی و ابن [[زید]]، {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ}} دومی را به معنای "پذیرندگان" معنا کردهاند؛ یعنی آن گروه از یهودیان [[عوام]] که نزد پیامبر{{صل}} آمدند، سخنان تحریف شده و [[دروغین]] [[عالمان]] خود را گوش میدادند و گفتههای آنان را بی چون و چرا پذیرفته، از آنها پیروی میکردند. در این صورت موضوع این آیه به بحث [[جاسوسی]] مربوط نمیشود.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
===[[خیانت]] [[همسران]] [[نوح]] و [[لوط]]=== | ===[[خیانت]] [[همسران]] [[نوح]] و [[لوط]]=== | ||
[[مفسّران]] ذیل آیه {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> در کنار تفسیر [[خیانت]] همسران نوح و لوط به [[کفر]]، [[نفاق]] <ref> التبیان، ج ۱۰، ص ۵۲؛ زاد المسیر، ج ۸، ص ۵۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۳۱. </ref> و... اغلب از جاسوسی آنان برای [[کافران]] [[قوم]] خود یاد کردهاند. <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۴؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۳۵. </ref> از جمله هنگامی که کسی به نوح{{ع}} [[ایمان]] میآورد، [[همسر]] او به کافران خبر میداد؛<ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۱۹. </ref> همچنین زمانی که مهمانی بر [[لوط]]{{ع}} وارد میشد [[همسر]] او شبها با روشن کردن [[آتش]] و روزها با [[دود]] به [[کافران]] علامت و جای مهمان را به آنان نشان میداد. <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ زاد المسیر، ج ۸، ص ۵۵ - ۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۳۱. </ref> | [[مفسّران]] ذیل آیه {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> در کنار تفسیر [[خیانت]] همسران نوح و لوط به [[کفر]]، [[نفاق]] <ref> التبیان، ج ۱۰، ص ۵۲؛ زاد المسیر، ج ۸، ص ۵۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۳۱. </ref> و... اغلب از جاسوسی آنان برای [[کافران]] [[قوم]] خود یاد کردهاند. <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۴؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۲۳۵. </ref> از جمله هنگامی که کسی به نوح{{ع}} [[ایمان]] میآورد، [[همسر]] او به کافران خبر میداد؛<ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۱۹. </ref> همچنین زمانی که مهمانی بر [[لوط]]{{ع}} وارد میشد [[همسر]] او شبها با روشن کردن [[آتش]] و روزها با [[دود]] به [[کافران]] علامت و جای مهمان را به آنان نشان میداد. <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۲۱۶؛ زاد المسیر، ج ۸، ص ۵۵ - ۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۳۱. </ref> |