←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
یکی از فرقههای [[زیدیه]] از [[پیروان]] [[کثیر النوی]] میباشند. آنان [[عقاید]] مشابهی با [[سلیمانیه]]، یکی دیگر از فرقههای زیدیه دارند. در [[اسلام]] و [[کفر]] [[عثمان]] توقف و تردید دارند. در [[مسائل اعتقادی]]، مشرب اعتزال و در [[فروع فقهی]]، بیشتر پیرو [[ابو حنیفه]] هستند. گروهی از آنان نیز پیرو [[شافعی]] یا [[مذهب شیعه]] میباشند<ref>ملل و نحل، ج ۱، ص ۱۶۱.</ref>. | یکی از فرقههای [[زیدیه]] از [[پیروان]] [[کثیر النوی]] میباشند. آنان [[عقاید]] مشابهی با [[سلیمانیه]]، یکی دیگر از فرقههای زیدیه دارند. در [[اسلام]] و [[کفر]] [[عثمان]] توقف و تردید دارند. در [[مسائل اعتقادی]]، مشرب اعتزال و در [[فروع فقهی]]، بیشتر پیرو [[ابو حنیفه]] هستند. گروهی از آنان نیز پیرو [[شافعی]] یا [[مذهب شیعه]] میباشند<ref>ملل و نحل، ج ۱، ص ۱۶۱.</ref>. | ||
[[امیر المؤمنین]]{{ع}} درباره [[فرقه]] | [[امیر المؤمنین]]{{ع}} درباره [[فرقه]] بتریه میفرماید: "هنگامی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند، به سوی [[کوفه]] رهسپار میشود. در آنجا تعداد ده هزار نفر که آنان را بتریه مینامند، در حالی که [[سلاح]] بر دوش گرفتهاند، جلو [[حضرت]] را میگیرند و میگویند: از همانجا که آمدهای، بازگرد؛ زیرا ما به [[فرزندان فاطمه]] نیازی نداریم. حضرت [[شمشیر]] میکشد و همگی آنان را از دم تیغ میگذراند"<ref>ارشاد مفید، ص ۳۶۴؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸.</ref>. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} نیز میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی کوفه رهسپار میشود. در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه، مجهز به سلاح در برابر حضرت میایستند؛آنان [[قاریان قرآن]] و [[دانشمندان دینی]] هستند که پیشانیهای آنان از [[عبادت]] زیاد، پینه بسته، چهرههایشان در اثر [[شبزندهداری]] زرد شده و [[نفاق]] سراپایشان را پوشانده است. انان یکصدا فریاد برمیآورند: ای [[فرزند فاطمه]]! از همان [[راه]] که آمدهای بازگرد، زیرا به تو نیازی نداریم. حضرت در پشت [[شهر]] [[نجف]]، از ظهر [[روز]] [[دوشنبه]] تا شامگاه بر آنان شمشیر میکشد و همه را میکشد"<ref>غیبة طوسی، ص ۲۸۳؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۵۹۸؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۶.</ref>. | [[امام باقر]]{{ع}} نیز میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی کوفه رهسپار میشود. در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه، مجهز به سلاح در برابر حضرت میایستند؛آنان [[قاریان قرآن]] و [[دانشمندان دینی]] هستند که پیشانیهای آنان از [[عبادت]] زیاد، پینه بسته، چهرههایشان در اثر [[شبزندهداری]] زرد شده و [[نفاق]] سراپایشان را پوشانده است. انان یکصدا فریاد برمیآورند: ای [[فرزند فاطمه]]! از همان [[راه]] که آمدهای بازگرد، زیرا به تو نیازی نداریم. حضرت در پشت [[شهر]] [[نجف]]، از ظهر [[روز]] [[دوشنبه]] تا شامگاه بر آنان شمشیر میکشد و همه را میکشد"<ref>غیبة طوسی، ص ۲۸۳؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۵۹۸؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۶.</ref>. |