میسره مولی کنده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خطیب بغدادی' به 'خطیب بغدادی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'خطیب بغدادی' به 'خطیب بغدادی')
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[شیخ طوسی]] می‌نویسد: [[میسره]]، مولای - [[غلام]] [[آزاد]] شده - [[قبیله کنده]]، و از [[اصحاب]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بوده است<ref>رجال طوسی، ص۵۸، ش۱۰؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۵.</ref>. وی در [[جنگ نهروان]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. و از آن [[حضرت]] نیز [[نقل حدیث]] کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۴۳.</ref>.
[[شیخ طوسی]] می‌نویسد: [[میسره]]، مولای - [[غلام]] [[آزاد]] شده - [[قبیله کنده]]، و از [[اصحاب]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بوده است<ref>رجال طوسی، ص۵۸، ش۱۰؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۵.</ref>. وی در [[جنگ نهروان]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. و از آن [[حضرت]] نیز [[نقل حدیث]] کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۴۳.</ref>.


[[خطیب]] [[بغدادی]] از [[میسره]] [[نقل]] می‌کند که گفت: ما روزی مثل روز [[جنگ نهروان]]، [[علی]]{{ع}} را این طور بی‌تاب ندیدیم، او مرتب می‌فرمود: "ذو الثدیه را پیدا کنید". ما گشتیم در میان کشته‌ها و [[ذوالثدیه]] را نیافتیم. چون نزد [[حضرت]] آمدیم، فرمود: "اسم این مکان چیست؟" گفتیم: [[نهروان]] است، باز [[حضرت]] [[بی‌تابی]] کرد و فرمود: "[[خدا]] و رسولش راست گفتند شما [[دروغ]] می‌گویید، به [[خدا]] [[قسم]] [[ذوالثدیه]] در میان این کشته‌هاست". [[میسره]] می‌گوید: [[امام]]{{ع}} [[بی‌تابی]] کرد به طوری که [[غرق]] در عرق شد با این که وقت عرق کردن نبود، باز مکرراً می‌فرمود که: "[[ذوالثدیه]] را پیدا کنید"، و او را نمی‌یافتند. باز [[حضرت]] می‌پرسید: "این جا کجاست؟ و این نهر چه نام دارد؟" جواب می‌دادند که [[نهروان]] است. سپس فرمود: "بر دست [[ذوالثدیه]] گوشت زیادی است مانند پستان [[زن]]. و بر آن هفت (یا پنج) مو روییده است". [[میسره]] می‌گوید: سرانجام [[ذوالثدیه]] را به نشانه‌هایی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} داده بود، پیدا کردیم<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۲۲.</ref> و وقوع این [[خبر غیبی]] همگان را به [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} در آن [[جنگ]] و [[باطل]] بودن نهروانیان واقف کرد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۶۲-۱۳۶۳.</ref>
[[خطیب بغدادی]] از [[میسره]] [[نقل]] می‌کند که گفت: ما روزی مثل روز [[جنگ نهروان]]، [[علی]]{{ع}} را این طور بی‌تاب ندیدیم، او مرتب می‌فرمود: "ذو الثدیه را پیدا کنید". ما گشتیم در میان کشته‌ها و [[ذوالثدیه]] را نیافتیم. چون نزد [[حضرت]] آمدیم، فرمود: "اسم این مکان چیست؟" گفتیم: [[نهروان]] است، باز [[حضرت]] [[بی‌تابی]] کرد و فرمود: "[[خدا]] و رسولش راست گفتند شما [[دروغ]] می‌گویید، به [[خدا]] [[قسم]] [[ذوالثدیه]] در میان این کشته‌هاست". [[میسره]] می‌گوید: [[امام]]{{ع}} [[بی‌تابی]] کرد به طوری که [[غرق]] در عرق شد با این که وقت عرق کردن نبود، باز مکرراً می‌فرمود که: "[[ذوالثدیه]] را پیدا کنید"، و او را نمی‌یافتند. باز [[حضرت]] می‌پرسید: "این جا کجاست؟ و این نهر چه نام دارد؟" جواب می‌دادند که [[نهروان]] است. سپس فرمود: "بر دست [[ذوالثدیه]] گوشت زیادی است مانند پستان [[زن]]. و بر آن هفت (یا پنج) مو روییده است". [[میسره]] می‌گوید: سرانجام [[ذوالثدیه]] را به نشانه‌هایی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} داده بود، پیدا کردیم<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۲۲.</ref> و وقوع این [[خبر غیبی]] همگان را به [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} در آن [[جنگ]] و [[باطل]] بودن نهروانیان واقف کرد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۶۲-۱۳۶۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش