جز
جایگزینی متن - 'مجمع البحرین' به 'مجمع البحرین'
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع') |
جز (جایگزینی متن - 'مجمع البحرین' به 'مجمع البحرین') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
راغب در مفردات گوید: اخ در اصل، اخو باشد و آن، [[مشارکت]] دیگری است در ولادت از دو طرف، یا از یک [[طرفه]]، و یا از طریق رضاع (شیر خوردن)، و از آنجا برای مُشارکی به غیر آن در [[قبیله]] یا در [[دین]] یا در [[صنعت]] یا در [[معامله]] یا در [[دوستی]] و [[محبت]] زیاد و مانند آن در اینگونه مناسبات، عاریه شده است: قوله تعالی: {{متن قرآن|لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ}}؛ برای مشارکتشان در [[کفر]]، و قال تعالی: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، و قال: {{متن قرآن|أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا}}<ref>«آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>، و قوله تعالی: {{متن قرآن|إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«و برادروار بر اورنگهایی روبهرو مینشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.</ref>، [[آگاهی]] است بر انتفای [[مخالفت]] میان آنان، و فی قوله: {{متن قرآن|أَخَا عَادٍ}}<ref>«و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن» سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref> اخا نامیده شده، به لحاظ آگاهی بر این که [[شفقت]] و [[مهربانی]] او بر آنان از نوع شفقت و مهربانی [[برادر]] نسبت به برادرش بوده و بر این مبناست قوله: {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref><ref>مفردات راغب، ص۸.</ref>. | راغب در مفردات گوید: اخ در اصل، اخو باشد و آن، [[مشارکت]] دیگری است در ولادت از دو طرف، یا از یک [[طرفه]]، و یا از طریق رضاع (شیر خوردن)، و از آنجا برای مُشارکی به غیر آن در [[قبیله]] یا در [[دین]] یا در [[صنعت]] یا در [[معامله]] یا در [[دوستی]] و [[محبت]] زیاد و مانند آن در اینگونه مناسبات، عاریه شده است: قوله تعالی: {{متن قرآن|لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ}}؛ برای مشارکتشان در [[کفر]]، و قال تعالی: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، و قال: {{متن قرآن|أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا}}<ref>«آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>، و قوله تعالی: {{متن قرآن|إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«و برادروار بر اورنگهایی روبهرو مینشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.</ref>، [[آگاهی]] است بر انتفای [[مخالفت]] میان آنان، و فی قوله: {{متن قرآن|أَخَا عَادٍ}}<ref>«و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن» سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref> اخا نامیده شده، به لحاظ آگاهی بر این که [[شفقت]] و [[مهربانی]] او بر آنان از نوع شفقت و مهربانی [[برادر]] نسبت به برادرش بوده و بر این مبناست قوله: {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ}}<ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref><ref>مفردات راغب، ص۸.</ref>. | ||
فخرالدین در [[مجمع]] | فخرالدین در [[مجمع البحرین]] فرموده که: شیخ ابوعلی گفته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}: از برای برادرانشان گفتند، و [[لام]]{{متن قرآن|لِيَجْعَلَ}}برای [[عاقبت]] است، و قوله: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}}<ref>«که فراخ رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref>، مراد از اخوان، شباهتداشتن و همشکل شدن است؛ زیرا مراد از [[اخوت]] در جایی که در غیر ولادت باشد، همشکل شدن، همانند شدن و در کاری هماهنگیداشتن است. در [[حدیث]] آمده: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ}}، و معنای آن همچنان که در حدیث [[سلیمان]] [[جعفری]] از [[ابو الحسن]]{{ع}} آمده، چنین است: {{متن حدیث|قال یا سلیمان! ان الله خلق المؤمنین من نوره و صبغهم برحمة و اخذ میثاقهم لنا بالولایة، فالمؤمن اخو المؤمن لابیه و أمه، و ابوه النور، و امه الرحمة}}: ای سلیمان! البته، [[خدای متعال]] [[مؤمنین]] را از [[نور]] خودش آفرید و آنان را با رحمتی رنگآمیزی نمود و از آنان بر [[ولایت]] ما [[پیمان]] گرفت، پس [[مؤمن]] [[برادر]] مؤمن است به خاطر [[پدر]] و مادرش؛ پدر او نور است و مادرش نیز آن [[رحمت]]<ref>مجمع البحرین، ص۴.</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] در تبیان و [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]]، فی قوله: {{متن قرآن|وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ}}، از قول ابی [[علی]] جبایی گفتهاند: {{عربی|فیکون لام العاقبة}}، و مراد از آن، لام {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ}} است<ref>تبیان، ج۳، ص۲۷؛ مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۵.</ref>. | [[شیخ طوسی]] در تبیان و [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]]، فی قوله: {{متن قرآن|وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ}}، از قول ابی [[علی]] جبایی گفتهاند: {{عربی|فیکون لام العاقبة}}، و مراد از آن، لام {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ}} است<ref>تبیان، ج۳، ص۲۷؛ مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۵.</ref>. | ||