احصان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳٬۴۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 8...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۸: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
احصان از ماده "حِصن" در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری است. قلعه و [[دژ]] را نیز [[حصن]] نامیده‌اند چون جنگجویان و افراد [[پناهنده]] در آن خود را از خطر [[دشمن]] حفظ می‌کنند. از بنای [[استوار]] و جایگاه بلند، گاهی تعبیر به حصن شده است. به [[زره]] و ادوات [[جنگی]] هم اطلاق حصن شده است؛ چون سبب [[حفاظت]] از جنگجویان در مقابل دشمن می‌شود.
احصان در لغت، معنای مصونیّت بخشیدن و [[حفظ]] کردن <ref>مقاییس اللغه، ج‌۲، ص‌۶۹.</ref> دارد که با "[[حصن]]"، به‌ معنای بنای مستحکم و غیر قابل [[نفوذ]] <ref>تهذیب‌الاسماء، ج‌۱، ق‌۲، ص‌۶۶ «حصن»؛ دائرة‌الفرائد، ج‌۶، ص‌۴۴۱.</ref> یا جایگاه مرتفع<ref> التحقیق، ج۲، ص۲۳۴‌ـ‌۲۳۵؛ المصباح، ص‌۱۳۹.</ref> هم‌خانواده است. [[لطافت]] واژه احصان از این جهت است که صفتی ارزشی <ref>التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۶.</ref> و [[ثابت]] در [[شخصیّت]] فرد را نشان می‌دهد با صرف نظر از برخورد با عوامل خارجی؛<ref>التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۵.</ref> ولی به ظاهر، این ویژگی‌ها در "حفظ" به‌کار نرفته است.<ref>التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۵.</ref> به [[زره]] که [[انسان]] را از آسیب و جراحت مصون می‌دارد، درع [[حصین]] می‌گویند.<ref>مفردات، ص‌۲۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج‌۱، ق ۲، ص‌۶۶.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: [[صنعت]] زره‌سازی را به [[حضرت داوود]]{{ع}} یاد دادیم تا [[مردم]]، از خطرهای [[جنگ]] حفظ شوند: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>«و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان  نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.</ref> در جای دیگر، از قلعه‌ها و دژهای مستحکم [[یهود]] که بر اثر [[ترس]] از جنگ در آنها [[پناه]] می‌گرفتند، نام می‌برد: {{متن قرآن|لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«همگی با شما جنگ نمی‌کنند جز در آبادی‌هایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان  میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم می‌یابی اما دل‌هاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب  را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>
 
در اصطلاح [[قرآن]] به صیغه مفعولی {{متن قرآن|مُحْصَنَاتُ}} در سه معنا به کار رفته است:
#[[زنان]] پاکدامن
#زنان شوهردار
#زنان [[آزاد]] (در مقابل زنان مملوکه).
به صیغه اسم فاعل {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ}} نیز استعمال شده که به معنی مردان همسردار است و نیز ماضی آن به صورت: {{متن قرآن|أَحْصَنَتْ}، مضارع به صورت: {{متن قرآن|تُحْصِنُ}}، {{متن قرآن|تُحْصِنُونَ}} و ماضی مجهول آن به صورت {{متن قرآن|أُحْصِنَّ}} به کار رفته است.
 
بنابراین به همین مناسبت به مردان و زنان دارای [[همسر]] و زنان پاکدامن و [[عفیف]] که از آمیزش جنسی با دیگران خود را حفظ می‌کنند "محصن" و "محصنه" (هر دو به [[فتح]] صاد) گفته می‌شود. نیز به زنان آزاد در مقابل [[کنیزان]] اطلاق می‌شود، زیرا [[آزادی]] آنها در [[حقیقت]] به منزله حریمی است که مانع دخالت دیگران در کارهای آنان می‌شود.
خلاصه اینکه احصان به معنی داشتن همسر، مشترک میان معنای لغوی و اصطلاحی آن است. واژه {{عربی|"تَحَصُّن"}} به معنای "[[خویشتن‌داری]]" و "خود را در جایی نگه‌داشتن" و در اصطلاح [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] آن "ماندن و اقامت اعتراضی بر سر موضوعی" است.
 
در اصطلاح [[فقه]] جزایی نیز "احصان" به معنای همسر داشتن در [[زن]] یا مرد به کار رفته است که ارتکاب [[زنا]] در این حالت، سبب تشدید [[مجازات]] آن می‌شود که به آن "احصان [[رجم]]" گفته می‌شود. گاهی نیز واژه "احصان" در مورد [[پاکدامنی]] مرد یا زن به کار می‌رود که اگر کسی در آن حالت، آنان را [[قذف]] کند یعنی نسبت زنا بدهد، حدّ قذف بر او جاری می‌شود که بر آن "احصان [[قذف]]" گفته می‌شود. گاهی نیز "احصان" به معنی [[حرّیت]] و [[اسلام]] و [[بلوغ]] می‌آید.
 
در متون مربوط به [[جاهلیت]] نیز با توجه به رواج ارتکاب [[زنا]]، دسته‌ای از [[زنان]] پاکدامن نیز در مقابل هر نوع [[فساد]] و [[فحشا]] خود را کنترل می‌نموده‌اند و گروه {{متن قرآن|مُحْصَنَاتُ}} را تشکیل می‌داده‌اند و گاه برای محافظت از آنان جنگ‌هایی نیز رخ می‌نموده است. این واژه از اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] و کلمه کانونی حوزه معنایی است که شامل: {{متن قرآن|مُحْصَنَاتُ}}، {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ}}، [[تعفّف]]، [[تقوا]]، حصور و [[ضد]] آن مانند: منکر و فحشا است. این میدان معنی [[شناختی]]، مبتنی و [[استوار]] بر اصول [[توحید]]، [[عقیده]] به [[آخرت]] و [[پاداش الهی]] است.
 
کاربردهای [[قرآنی]] این واژه عبارتند از:
#به معنی داشتن [[همسر]] با تعبیر {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> که بر اساس آن [[ازدواج]] با زنان شوهردار [[حرام]] است.
#به معنی [[پاکدامنی]] با تعبیر {{متن قرآن|أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا}}<ref>«و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود» سوره انبیاء، آیه ۹۱ و سوره تحریم، آیه ۱۲.</ref>. این [[آیه]] از [[مقام عصمت]] و پاکدامنی [[مریم]]{{س}} حکایت می‌کند که در مقابل تهمت‌های [[یهودیان]] زمانش، [[قرآن کریم]] از او با صفت "پاکدامن" نام می‌برد. واژه "تحصّن" در مورد [[کنیزان]] نیز به کار رفته است: {{متن قرآن|وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا}}<ref>« کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>.
#به معنی [[آزاد]] بودن (در مقابل مملوک بودن)، چون آزاد بودن، [[پیشگیری]] از مملوک شدن می‌کند: "و هرکس از شما که از نظر [[مالی]] [[استطاعت]] نداشت با [[زنان]] [[آزاده]] با [[ایمان]] [[ازدواج]] کند از [[کنیزان]] با [[ایمانی]] که در [[ملک]] شما [[مسلمان]] هستند [[اختیار]] کند و [[خدا]] به ایمان و آزاد و [[بنده]] شما داناتر است و شما هم‌شأن یکدیگرید، زیرا شما با یکدیگر پیوند ایمانی دارید؛ پس با اجازه صاحبانشان با آنان ازدواج کنید و مهرشان را به وجه [[پسندیده]] به آنان بدهید در صورتی که پاکدامن باشند نه [[بدکار]] و [[رفیق]] باز؛ پس هرگاه شوهر کردند و باز به کار [[زشت]] ([[زنا]]) [[دست]] زدند، نصف [[مجازات]] زنان آزاده بر آنان است. این [[حکم]] [ازدواج با کنیزان] برای کسی از شماست که [[بیم]] [[رنج]] و [[زحمت]] [[[آلوده]] شدن به [[گناه]]] دارد و [[صبر]] کردن برای شما [از ازدواج با کنیزان] بهتر است و خدا [[آمرزنده]] [[مهربان]] است" {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>.
#به معنی [[پذیرش اسلام]] به عنوان [[دین]] که [[انسان]] را از [[پیروی]] [[شهوات]] و [[هوای نفس]] [[حفظ]] می‌کند <ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref>. و یا با [[اسلام]]، [[جان]] و [[مال]]، محترم و محفوظ می‌ماند، چنان که بعضی احتمال داده‌اند که در {{متن قرآن|فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ}}<ref>«آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، احصان به معنای اسلام می‌باشد. {{متن قرآن|مُحْصَنَاتُ}} در [[آیه]] ۵ [[سوره مائده]] دو بار تکرار شده که آن را نیز به "[[زنان]] [[مسلمان]]" [[تفسیر]] کرده‌اند.
#به معنی [[بلوغ]]، چنان که برخی جمله {{متن قرآن|فَإِذَا أُحْصِنَّ}}را به بلوغ [[کنیزان]] معنا کرده‌اند<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۱۰.</ref>. در نتیجه این آیه، نیمی از حدّ زنان [[آزاد]] را بر کنیزان بالغ [[واجب]] می‌کند.
 
به طور کلی در مورد احصان در [[قرآن]] میتوان به این نتیجه رسید که احصان به عنوان صفتی برای مردان و زنان خویشتن‌دار در مقابل [[فحشا]] و [[هرزگی]] است و با این تعبیر، نقش ارزنده و تعالی‌بخش [[ازدواج]] را در قرآن که محصول آن [[عفاف]] و [[پرهیزکاری]] و [[حفظ آبرو]] و حیثیت زوجین است بیشتر آشکار می‌شود و در واقع احصان به منزله [[دژ]] [[خویشتن‌داری]] است که [[پناهنده]] خود را از هر نوع آسیبی نگه‌داری می‌کند و به [[زن]] یا مردی که [[عفت]] داشته باشد به این اعتبار که عفاف، موجب [[مصونیت]] می‌شود، {{متن قرآن|مُحْصَنَ}} و {{متن قرآن|مُحَصَّنَةٍ}} و به اعتبار اینکه او خود را حفظ می‌کند "مُحصِن و مُحصِنه" گویند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref>.


قرآن درباره [[مریم]] واژه {{متن قرآن|أَحْصَنَتْ}}<ref>«و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود» سوره انبیاء، آیه ۹۱ و سوره تحریم، آیه ۱۲.</ref> به کار برده است؛ که صفت عفت‌ورزی او را به رخ جهانیان می‌کشد. در [[آیه]] ۵ [[سوره مائده]] نیز {{متن قرآن|مُحْصَنَ}} سه بار تکرار شده و به همین معنا آمده است و [[ازدواج]] با [[زنان]] پاکدامن [[مسلمان]] و [[اهل کتاب]] تجویز شده است {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند» سوره مائده، آیه ۵.</ref> و به مردان هشدار داده که پاکدامن باشید نه زناکار و نه صاحب [[دوست]] پنهانی: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ... أَخْدَانٍ}} و در [[سوره نساء]] آیه ۲۴ و ۲۵ واژه احصان نیز درباره مردان به صورت: {{متن قرآن|مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ}} و درباره زنان به صورت {{متن قرآن|مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ}} آمده است.
این واژه، در اصطلاح [[فقه]] جزایی، گاه به‌معنای [[همسر]] داشتن، در [[زن]] یا مرد، به‌کار رفته است که ارتکاب [[زنا]] در این وضعیّت، [[مجازات]] را تشدید می‌کند و از ۱۰۰ تازیانه به سنگ‌سار شدن ([[رجم]]) مبدّل می‌شود؛ بدین سبب به آن، احصان رجم گویند.<ref>سلسلة الینابیع، ج‌۲۳، ص‌۳۷۷، «الجامع للشرایع».</ref> گاهی نیز به‌معنای [[پاک‌دامنی]] در مرد یا زن است که اگر کسی با وجود این حالت، او را [[قذف]] کند، یعنی به او [[تهمت]] جنسی بزند، بر تهمت زننده حدّ جاری می‌شود؛ بدین جهت به آن، احصان قذف گویند. گاهی نیز احصان به‌معنای [[حریّت]] و [[اسلام]] و [[بلوغ]] می‌آید. همه معانی پیشین با تکیه بر مفهوم اصلی و لغوی آن (حفظ کردن) در قرآن مطرح است <ref>التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


از جهت [[اخلاقی]] نیز احصان از لوازم جدایی‌ناپذیر [[نکاح]] شمرده شده است. غزالی در [[احیاء العلوم]] در کتاب [[آداب]] النکاح از آن، تعبیر به {{عربی|التحصن عن الشیطان}} نموده است و آنگاه به [[حدیث نبوی]] [[استشهاد]] نموده که: "هرکس ازدواج کند، نصف دینش را [[حفظ]] کرده است و باید برای حفظ باقی مانده آن از [[خدا]] [[پروا]] کند"<ref>{{متن حدیث|من نکح فقد حصن نصف دینه فلیتق الله فی الشطر الآخر}}، احیاء علوم، ج۴، ص۱۰۷.</ref>. در [[دعا]] آمده است که: "خدایا، از تو درخواست می‌کنم که دلم را [[پاکیزه]] گردانی و دامنم را از [[آلودگی]] نگه بداری". از دیگر لوازم احصان نزد [[عالمان]] [[اخلاق]]، [[حیاء]] می‌باشد که عبارت از محدود ساختن نفس از [[ترس]] به جای آوردن [[زشتی‌ها]] و [[پرهیز]] کردن از [[نکوهش]] [[حق]] و یا شنیدن [[دشنام]] به [[حق]] است<ref>تهذیب الاخلاق، ص۷۱.</ref>.
==اقسام احصان==
===احصان با داشتن [[همسر]]===
در این کاربرد، واژه محصَن و محصَنه (به فتح‌ صاد)<ref>الروضة‌البهیه، ج۹، ص۷۲؛ مفردات، ص۲۳۹‌ـ‌۲۴۰ «حصن».</ref> به هریک از [[زن]] و مرد، اطلاق می‌شود؛ زیرا آنان با [[ازدواج]]، از [[گناهان]] بسیاری [[حفظ]] می‌شوند.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>. در این [[آیه]]، [[ازدواج]] با [[زنان]] شوهردار [[حرام]]، و یک مورد با {{متن قرآن|إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ}} استثنا، و این جمله، به دو گونه [[تفسیر]] شده‌ است:
#زنان [[اسیر]] شده از [[دشمن]]، در [[جنگ]] اگر شوهر داشته باشند، نکاحشان با [[اسارت]] فسخ‌ می‌شود و پس از استبرا (عدّه)، [[مسلمانان]] می‌توانند با آنان ازدواج کنند. جریان اسارت زنان [[قبیله]] اوطاس در [[حنین]]، این تفسیر را تأیید‌می‌کند.<ref>جامع البیان،مج ۴، ج‌۵، ص‌۴‌ـ‌۵.</ref>
#اگر [[کنیزان]] شوهردار فروخته شوند، علقه زوجیّت بین [[کنیز]] و شوهرش [[باطل]] می‌شود؛ چون این [[معامله]] در [[حکم]] [[طلاق]] است و [[مالک]] جدید پس از استبرا می‌تواند با او آمیزش کند یا او را به ازدواج شخص دیگری درآورد.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۲.</ref> جمله {{متن قرآن|إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ}} در هر دو صورت استثنای منقطع است؛<ref>نمونه،ج ۳، ص‌۳۳۳.</ref> زیرا در هر حال نمی‌توان با زن شوهردار (محصَنه) ازدواج کرد.<ref>نمونه،ج ۳، ص‌۳۳۳.</ref> شرایط احصان [[رجم]] عبارتند از:
##مرد یا زن همسر دائم (نه [[متعه]]) یا مرد، کنیز داشته باشد؛<ref> النهایه، ص‌۶۹۳.</ref>
##هریک از آنان [[آزاد]] باشند؛
##آمیزش صورت گرفته باشد؛
##دست‌رسی به همسر ممکن باشد؛ بنابراین، هر یک از زن یا شوهر که [[محبوس]] یا مسافر باشد، از احصان خارج می‌شود.<ref>فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۳۷۱.</ref>


[[فخر رازی]] می‌گوید: [[حیا]] عبارت از دگرگونی و شکستگی‌ای است که برای [[انسان]] از ترس آنچه عیبش بکنند و بنکوهند دست می‌دهد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۳۲.</ref>. از دیگر لوازم احصان، [[عفت ورزیدن]] است که از ارکان [[اخلاق]] به شمار می‌رود. ابن‌مسکویه گوید: [[عفت]] عبارت از [[حد وسط]] میان دو [[رذیلت]] است و آن دو، شَرَه (میل زیاد) یا [[آزمندی]] و خُمود [[شهوت]] (و یا بی‌میلی) است و مقصودم از شَرَه، فرو رفتن در لذت‌هاست و بیرون رفتن از حدی است که سزاوار آن است و مرادم به [[خمود]] شهوت، سکون از حرکت به سوی [[لذت]] جمیلی است که [[بدن]] برای دربایست‌های خود به آن [[نیازمند]] است و آنها اموری هستند که [[صاحب شریعت]] و [[عقل]] هر دو، در مورد آنها جواز [[رخصت]] داده‌اند و اما فضائلی که زیر [[عفت]] است از جمله آنها [[حیاء]] است که [[حد وسط]] میان دو [[رذیلت]] است. یکی از آنها [[وقاحت]] و دیگری خُرُق (شرمگینی) است<ref>تهذیب الاخلاق، ص۸۰.</ref>. [[پیامبر]] فرموده است: "[[شرم]] و [[آزرم]]، جزء [[ایمان]] است"<ref>{{متن حدیث|الْحَيَاءُ مِنَ‏ الْإِيمَانِ‏}}، ارشاد القلوب، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.
برخی گفته‌اند: قرآن، [[رجم]] محصن و محصنه را مطرح نکرده است؛ ولی راوندی از بعضی [[مفسّران]] نقل می‌کند که در دو جا {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهاده‌ایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری  کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> پس از آنکه از [[زنا]]، [[نهی]] می‌کند و آن را کاری [[زشت]] و راهی [[ناپسند]] می‌شمارد، می‌گوید: هرگز نفس محترمی را که [[خدا]] قتلش را [[حرام]] کرده، مکشید، مگر آنکه به [[حق]]، مستحقّ [[قتل]] شود. در نتیجه، [[زنا]] در حال احصان، از موارد [[استحقاق]] قتل (به‌صورت سنگ‌سار شدن) به‌شمار می‌رود که در این [[آیات]]، به آن اشاره شده است.<ref>فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۳۷۱‌ـ‌۳۷۲.</ref> از آیات دیگری که به این‌گونه احصان اشاره دارد، آیه‌ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> است. این [[آیه]] از [[ازدواج]] با [[کنیزان]] [[سخن]] گفته؛ سپس ارتکاب [[فحشا]] از سوی آنان را مطرح می‌کند که [[مجازات]] سبک‌تری از مجازات [[زنان]] [[آزاد]] برای آنان در نظر گرفته شده است: {{متن قرآن|فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ }}<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


آخرین حد احصان و [[حیا]] این است که [[آدمی]] با همه وجود بداند که [[خداوند]] از حال وی اطلاع کامل دارد و همواره خود را تحت [[مراقبت]] کسی بداند که یک لحظه در [[نهان]] و آشکار از نگاه دید او پنهان نمی‌باشد. اگر [[بنده]] [[معتقد]] به این باشد که [[خدا]] او را میبیند و در عین حال [[گناه]] کند، معلوم می‌شود که حیاء ندارد و به [[قدرت خدا]] [[جاهل]] است و اگر معتقد باشد که خداوند او را نمی‌بیند [[کافر]] است<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص۲۸۸.</ref>.
=== احصان بر اثر [[پاک]] دامنی===
به [[زن]] یا مردی که [[عفّت]] داشته باشد، به این اعتبار که [[عفاف]]، موجب مصونیّت می‌شود، "محصَن و محصَنه" و به اعتبار اینکه او خود را [[حفظ]] می‌کند، "محصِن و محصِنه" گویند.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.</ref> [[قرآن]] درباره [[مریم]]{{س}} با آنکه هیچ‌گاه ازدواج نکرد، در دو مورد لفظِ احصان را به‌کار برده است: {{متن قرآن|وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ}}<ref>«و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود  و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۲.</ref>،  {{متن قرآن|وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود و در او از روان خویش دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان نشانه‌ای (شگرف) گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۱.</ref>. طبق گفته برخی، این آیات، از [[مقام]] والای مریم (علیها السلام) حکایت می‌کند، و صفت پابرجا و [[ثابت]] عفتورزی در او را نشان می‌دهد که به جای «حفظ» به‌کار برده شده است.<ref> التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۶.</ref> این‌گونه احصان، درباره کنیزان نیز به‌کار رفته است. آیه‌ {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند  اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید  و از مال خداوند  که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که  خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> از واداشتن کنیزان به [[زنا]]، برای کسب درآمد، [[نهی]] می‌کند و می‌گوید: اگر خود آنان میل به [[پاکدامنی]] دارند، فحشا را بر آنان [[تحمیل]] نکنید: {{متن قرآن| وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا }}. در آیه‌ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> نیز "محصَن" سه بار به همین معنا آمده است. در این آیه، [[ازدواج]] با زنان پاک‌دامن <ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۱.</ref> [[مسلمان]] و [[اهل‌کتاب]] تجویز شده است: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }}؛ سپس به خود مردان خطاب کرده که شما نیز پاک‌دامن باشید، نه زناکار و صاحب [[دوست]] پنهانی: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ }}. واژه احصان در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> نیز درباره مردان: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ}} و درباره [[زنان]]: {{متن قرآن|مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ}} آمده‌ است <ref>تفسیر شاهی، ج‌۲، ص‌۳۲۲.</ref>.


در نگاه [[اجتماعی]] احصان و عفت‌ورزی، زمینه‌های پاک‌ورزی در [[خانواده]] را فراهم می‌آورد و [[حس]] [[اعتماد]] به یکدیگر را در همه امور به‌ویژه در [[انتخاب همسر]] تسریع می‌بخشد. در جوامعی که [[فساد]] و [[بی‌بندوباری]] و انوع [[روابط]] [[نامشروع]] در آنها رواج دارد، حس [[بی‌اعتمادی]] از یک طرف و دغدغه [[تربیت]] صحیح، [[ذهن]] کارشناسان [[تعلیم و تربیت]] را به خود مشغول می‌سازد و در چنان شرایطی [[سلامت روانی]] [[خانواده]] شدیداً به مخاطره می‌افتد تا جایی که ادامه چنان روند ناسالمی [[مدیریت]] و کنترل [[نسل]] جدید را با بحران‌های گوناگون مواجه می‌سازد؛ به گونه‌ای که در راستای آن، [[سیاست]] و [[اقتصاد]] هم آسیب‌های فراوانی می‌بیند؛ زیرا [[بی‌اعتمادی]] [[اجتماعی]]، سبب [[بی‌اعتنایی]] در سطح کلان، به‌ویژه در [[امور سیاسی]] و [[اقتصادی]] می‌شود.
از آیاتی که به [[مجازات]] متّهم‌کننده اشخاص پاک‌دامن پرداخته و احصان [[قذف]] را مطرح کرده، دو [[آیه]] در [[سوره نور]] است. در آیه‌ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) می‌زنند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref> آمده: کسی که بدون آوردن ۴ [[شاهد]]، [[زن]] محصنه را به [[زنا]] متّهم کند، سه [[حکم]] دارد. نخست آنکه حدّ قذف (۸۰ تازیانه) را بر او می‌زنند؛ دوم اینکه شهادتش پذیرفته نمی‌شود، و سوم آنکه به [[فسق]] محکوم می‌گردد. در آیه‌ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که به زنان پاکدامن بی‌خبر مؤمن، تهمت (زنا) می‌زنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شده‌اند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.</ref>، بار دیگر، مسأله متّهم‌سازی زنان پاک‌دامن که [[مؤمن]] و از آلودگی‌ها بی‌خبر هستند، مطرح شده و دوری متّهم‌کنندگان از [[رحمت]] [[پروردگار]] و مواجهه آنان با [[عذاب]] را بیان کرده است. [[غافل]] بودن زنان پاک‌دامن، شاید تعبیر لطیفی از شدّتِ احصانِ آنان باشد. این احتمال نیز وجود دارد که غافل بودن، به‌معنای [[ناآگاه]] بودن زنان از نسبت‌های ناروایی است که به آنان داده شده است و به همین دلیل، از خود دفاع‌ نمی‌کنند؛ بنابراین احتمال، [[سخن]] از [[تهمت]] زندگانی است که برای زنان پاک‌دامن ناشناخته مانده و خود را از [[حدّ شرعی]] مصون نگه‌داشته‌اند. [[قرآن]] می‌گوید: [[تصوّر]] نکنند که با این عمل می‌توانند از [[کیفر الهی]] دور بمانند. [[خدا]] آنان را از رحمت خویش دور می‌کند و در [[آخرت]]، [[کیفری]] سخت می‌دهد.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۴۱۷ـ۴۱۸.</ref> در احصان قذف، شرایطی معتبر است: شخص اتّهام زده شده، به جز [[پاک‌دامنی]]، باید بالغ، [[عاقل]]، [[آزاد]] و [[مسلمان]]، و اتّهام زننده نیز باید بالغ و عاقل باشد تا حدّ [[قذف]] اجرا‌ شود<ref>المبسوط، ج‌۸، ص‌۱۵‌ـ‌۱۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۱۵۶؛ مسالک‌الافهام، ج‌۴، ص‌۱۹۷‌ـ‌۱۹۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


در نگاه کارشناسان [[علوم اجتماعی]]، روند [[بی‌بندوباری]] [[شهوانی]]، [[نظام]] [[خانواده]] را [[تضعیف]] و [[نسل]] نو را با هیجان‌ها و اضطراب‌های فراوان [[روانی]] و [[اخلاقی]] مواجه نموده است. در شماری از کشورها آمار [[ازدواج]] به قلت‌گراییده و آمار [[جمعیت]] تنزل یافته و [[جامعه]] با کمبود نیروی [[انسانی]] مواجه گردیده است که آثار و عوارض آن از جهات گوناگون قابل مطالعه و بررسی است و این چیزی جز دور شدن از دایره [[عقل]] و [[فطرت سالم]] نمی‌باشد.<ref>[[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احصان - کوشا (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
===احصان، بر اثر [[حریت]]===
احصان، گاهی به‌معنای آزاد بودن است؛ زیرا آزاد بودن، [[پیش‌گیری]] می‌کند که کسی [[مالک]] [[انسان]] شود و در نتیجه، فرمانش درباره او نافذ باشد <ref> التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.</ref> یا از آن جهت که نقصان [[بردگی]] در او وجود ندارد <ref> الفرقان، ج‌۵، ص‌۴۱۲.</ref> و شاید از آن جهت که آزاد بودن [[زن]]، مانع از ارتکاب [[زنا]] می‌شود؛ چرا که در گذشته، [[زنا]] در بین [[کنیزان]] رایج بوده است و آزادها از آن [[ننگ]] داشته‌اند.<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۲۶۶‌ـ‌۲۶۷.</ref> این احصان در آیه‌ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> آمده که در آن، [[ازدواج]] با کنیزان را در‌صورت عدم امکان [[ازدواج]] با [[زنان]] آزاد، تجویز کرده،<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۷.</ref> و [[شاهد]] اینکه مقصود از {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتِ}} در این [[آیه]]، زنان آزاد هستند، [[تقابل]] آن با {{متن قرآن|فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ}} است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۷.</ref> برخی، آیه‌ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> را به ازدواج با زنان آزاد مسلمان و زنان آزاد از [[اهل‌کتاب]] مربوط دانسته <ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۰؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۴۴۵‌ـ‌۴۴۶؛ تهذیب‌الاسماء، ج۱، ق۲، ص‌۶۶.</ref> و احتمال [[اراده]] زنان پاکدامن را [[ضعیف]] دانسته‌اند<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== احصان به سبب [[اسلام]]===
[[پذیرش اسلام]] به عنوان صورت [[دینی]]، [[انسان]] را از [[پیروی]] [[شهوات]] و [[هوای نفس]] [[حفظ]] می‌کند.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج‌۱، ص‌۶۷؛ الفرقان، ج‌۵، ص‌۴۱۲.</ref> نیز می‌توان گفت: با‌اسلام، [[جان]] <ref>موسوعة الفقه، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> و [[مال]]، محترم و محفوظ می‌ماند. در آیه‌ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> احتمال داده‌اند که احصان به‌معنای اسلام باشد. محصنات در آیه‌ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>، دوبار تکرار شده که آن را نیز به "زنان [[مسلمان]]" [[تفسیر]] کرده‌اند؛ با این توضیح که مقصود از {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ}} زنانی هستند که در اصل مسلمانند و {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }} زنانی به‌شمار می‌روند که [[اهل‌کتاب]] بوده و‌مسلمان شده‌اند<ref> فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۱۳۴.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===احصان بر اثر [[بلوغ]]===
برخی، احصان را به‌معنای «بلوغ» گرفته، و جمله {{متن قرآن|ٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ}} را به بلوغ [[کنیزان]] معنا کرده‌اند؛<ref>شافی العلیل، ج‌۱، ص‌۵۳۲.</ref> در نتیجه، این [[آیه]]، اجرای نیمی از حدّ [[زنان]] [[آزاد]] را بر کنیزان بالغ، [[واجب]] می‌کند.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احصان - کوشا (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش