چرا نیابت خاصه ادامه نیافت؟ و سرنوشت شیعیان پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر غیبت کبری به چه کسانی واگذار شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را ')
خط ۲۵: خط ۲۵:
::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه [[نایب خاص]] نیازمند پیدایش و پرورش انسان‌های مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در [[جهاد]]، [[شجاعت]]، ذکاوت، [[رازداری]] و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه [[آمادگی]] تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار [[سیستم]] [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود [[رهبری]] نداشت؟ به ویژه که وضعیت [[شهرها]]، جمعیت‌ها، اطلاع رسانی‌ها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود [[نایب عام]] که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از [[نایب]] خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علت‌هایی که ذکر شد و علت‌های دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر [[وصیت]] به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند.
::::#استمرار شیوه ارتباط به واسطه [[نایب خاص]] نیازمند پیدایش و پرورش انسان‌های مانند [[سفرا]] چهارگانه بود که در [[جهاد]]، [[شجاعت]]، ذکاوت، [[رازداری]] و … سرآمد روزگار بودند آیا مادر روزگار در هر برهه [[آمادگی]] تقدیم چنین فرزندانی را داشت؟! آیا استمرار [[سیستم]] [[نیابت]] در درازمدت خطری جدی برای وجود [[رهبری]] نداشت؟ به ویژه که وضعیت [[شهرها]]، جمعیت‌ها، اطلاع رسانی‌ها و … کاملا دگرگون و پیش رفته شده بود.آیا وجود [[نایب عام]] که دست باز و ابتکار عمل مناسب دارد بهتر از [[نایب]] خاصی که به خاطر تعقیب و خفقان و … در خفا و انزوای کامل بسر برد بهتر نیست؟ به خاطر علت‌هایی که ذکر شد و علت‌های دیگری که به آن دسترسی نیست، [[امام مهدی|حضرت حجت]] اندکی پیش از [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] توقیعی صادر فرمودند که دیگر [[وصیت]] به [[نیابت]] نکند و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام کند.
::::::با [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] در سال (۳۲۹ ق) دیگری [[سفیر]] [[منصوب]] نشد و ارتباط مستقیم با [[رهبری]] خاتمه یافت که به معنی پایان کار [[نهاد وکالت]] و آغاز دوره [[غیبت کبری]] بود و به [[دستور]] خود [[ائمه]] امور و [[سرپرستی]] [[مسلمین]] به [[فقهاء]] و [[دانشمندان]] جامع شرایط واگذار شد و مهم‌ترین [[وظیفه]] و [[رسالت]] آن‌ها همانا رسالتی بود که [[ائمه]] در طول حیات خود به تحقق آن لحظه‌ای درنگ نکردند یعنی [[هدایت]] [[بشر]] در پرتو [[حکومت]] [[معصومین]] و تا انسانها [[شایستگی]] دریافت و نگهداری چنین تحولی را پیدا نکنند این امر محقق نخواهد شد، پس بر [[فقهاء]] و [[نواب عام]] است که هم چون گذشته‌ها به دنبال تحقق این مهم باشند<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۴۱، ۲۴۲.</ref>.
::::::با [[وفات]] چهارمین [[سفیر]] در سال (۳۲۹ ق) دیگری [[سفیر]] [[منصوب]] نشد و ارتباط مستقیم با [[رهبری]] خاتمه یافت که به معنی پایان کار [[نهاد وکالت]] و آغاز دوره [[غیبت کبری]] بود و به [[دستور]] خود [[ائمه]] امور و [[سرپرستی]] [[مسلمین]] به [[فقهاء]] و [[دانشمندان]] جامع شرایط واگذار شد و مهم‌ترین [[وظیفه]] و [[رسالت]] آن‌ها همانا رسالتی بود که [[ائمه]] در طول حیات خود به تحقق آن لحظه‌ای درنگ نکردند یعنی [[هدایت]] [[بشر]] در پرتو [[حکومت]] [[معصومین]] و تا انسانها [[شایستگی]] دریافت و نگهداری چنین تحولی را پیدا نکنند این امر محقق نخواهد شد، پس بر [[فقهاء]] و [[نواب عام]] است که هم چون گذشته‌ها به دنبال تحقق این مهم باشند<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۴۱، ۲۴۲.</ref>.
::::::از آنجا که پدیده [[غیبت کبری]] حتمی بوده لذا [[امامان]] [[معصوم]] برای [[رهبری]] [[جامعه بشری]] در روزگاری که [[خورشید]] چهره در نقاب می‌کند تدبیری‌اندیشیده‌اند سال‌ها پیش از آغاز [[غیبت کبری]] [[امام صادق]] {{ع}} گوشه‌ای از کارهای هدایتی را به [[فقهاء]] عصر خویش واگذار کرد و [[مردم]] را به آنها ارجاع داد<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۱۸.</ref>، [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ شخصی که می‌گفت هرگاه دو نفر [[شیعه]] با هم [[نزاع]] کنند در محل [[منازعه]] به چه کسی مراجعه کنند فرمودند: به کسی که [[روایات]] ما را باز می‌گوید، به [[حلال]] و [[حرام]] ما توجه دارد، [[احکام]] و [[دستورات]] ما را می‌داند، باید به [[حکم]] او [[رضایت]] دهید که من چنین شخصی را بر شما [[حاکم]] قرار دادم، هرگاه بر اساس [[داوری]] ما [[داوری]] کرد و کسی آنرا گردن ننهاد، [[حکم]] ما را سبک شمرده و دست رد بر ما زده و کسی که بر ما رد کند بر [[خدا]] رد کرده است و این در حد [[شرک]] به خداست<ref>عاملی، وسایل ال[[شیعه]]، ۱۸،۹۹ کتاب القضاء باب ۱۱ ح ۱ مسلسل ۳۳۴۰۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۲،۲۶۱ رقم ۲۳۲.</ref>.
::::::از آنجا که پدیده [[غیبت کبری]] حتمی بوده لذا [[امامان]] [[معصوم]] برای [[رهبری]] [[جامعه بشری]] در روزگاری که [[خورشید]] چهره در نقاب می‌کند تدبیری‌اندیشیده‌اند سال‌ها پیش از آغاز [[غیبت کبری]] [[امام صادق]] {{ع}} گوشه‌ای از کارهای هدایتی را به [[فقهاء]] عصر خویش واگذار کرد و [[مردم]] را به آنها ارجاع داد<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۱۸.</ref>، [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ شخصی که می‌گفت هرگاه دو نفر [[شیعه]] با هم [[نزاع]] کنند در محل [[منازعه]] به چه کسی مراجعه کنند فرمودند: به کسی که [[روایات]] ما را باز می‌گوید، به [[حلال]] و [[حرام]] ما توجه دارد، [[احکام]] و [[دستورات]] ما را می‌داند، باید به [[حکم]] او [[رضایت]] دهید که من چنین شخصی را بر شما [[حاکم]] قرار دادم، هرگاه بر اساس [[داوری]] ما [[داوری]] کرد و کسی آن را گردن ننهاد، [[حکم]] ما را سبک شمرده و دست رد بر ما زده و کسی که بر ما رد کند بر [[خدا]] رد کرده است و این در حد [[شرک]] به خداست<ref>عاملی، وسایل ال[[شیعه]]، ۱۸،۹۹ کتاب القضاء باب ۱۱ ح ۱ مسلسل ۳۳۴۰۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۲،۲۶۱ رقم ۲۳۲.</ref>.
::::::هر چه کشتی [[شیعه]] به روزگار [[غیبت]] کشتی بان نزدیک‌تر می‌شد، [[پیشوایان]] الهی [[سرنوشت]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را در روزگار [[غیبت]] روشن‌تر بیان می‌کردند، [[امام هادی]] {{ع}} منشور [[رهبری]] [[اجتماعی]] [[شیعه]] را چنین ترسیم می‌کند! اگر بعد از [[غیبت]] [[حضرت]] [[قائم]] [[علماء]] و دانشمندانی نباشند که [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]] [[دعوت]] و [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] و راه وی با [[برهان]] و [[استدلال]] [[دفاع]] کنند و [[بندگان]] ناتوان را از دام [[شیطان]] و [[پیروان]] او و [[نواصب]] برهانند، البته یک نفر باقی نمی‌ماند مگر اینکه از [[دین خدا]] برگشته باشد ولی کسانی هستند که در دل‌های [[امت]] نفوذ کرده و آن‌ها را نگه می‌دارند همان گونه که کشتی بان سرنشینان کشتی را نگه می‌دارد این‌ها در پیشگاه [[خداوند]] [[برتر]] و افضل‌اند<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۱۹ به نقل از الاحتجاج ۲،۲۶۰.</ref>.
::::::هر چه کشتی [[شیعه]] به روزگار [[غیبت]] کشتی بان نزدیک‌تر می‌شد، [[پیشوایان]] الهی [[سرنوشت]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را در روزگار [[غیبت]] روشن‌تر بیان می‌کردند، [[امام هادی]] {{ع}} منشور [[رهبری]] [[اجتماعی]] [[شیعه]] را چنین ترسیم می‌کند! اگر بعد از [[غیبت]] [[حضرت]] [[قائم]] [[علماء]] و دانشمندانی نباشند که [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]] [[دعوت]] و [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] و راه وی با [[برهان]] و [[استدلال]] [[دفاع]] کنند و [[بندگان]] ناتوان را از دام [[شیطان]] و [[پیروان]] او و [[نواصب]] برهانند، البته یک نفر باقی نمی‌ماند مگر اینکه از [[دین خدا]] برگشته باشد ولی کسانی هستند که در دل‌های [[امت]] نفوذ کرده و آن‌ها را نگه می‌دارند همان گونه که کشتی بان سرنشینان کشتی را نگه می‌دارد این‌ها در پیشگاه [[خداوند]] [[برتر]] و افضل‌اند<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۱۹ به نقل از الاحتجاج ۲،۲۶۰.</ref>.
::::::[[امام عسکری]] {{ع}} برای همگانی و نهادینه کردن [[مرجعیت]] علمای [[صالح]] و روشن شدن [[سرنوشت]] [[شیعه]] در روزگار [[غیبت کبری]] [[اقدام عملی]] کردند: ایشان برای برجسته کردن شخصیت [[علی]] بن بابویه قمی که جامع شرایط [[مرجعیت]] بودند خطاب می‌کنند یا شیخی (ای بزرگ من) و بار دیگر [[جایگاه]] آمریت به او می‌دهند که (وأمر شیعتی بالصبر) یعنی [[شیعیان]] را [[دعوت]] به [[صبر]] کن<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۲۰.</ref>.
::::::[[امام عسکری]] {{ع}} برای همگانی و نهادینه کردن [[مرجعیت]] علمای [[صالح]] و روشن شدن [[سرنوشت]] [[شیعه]] در روزگار [[غیبت کبری]] [[اقدام عملی]] کردند: ایشان برای برجسته کردن شخصیت [[علی]] بن بابویه قمی که جامع شرایط [[مرجعیت]] بودند خطاب می‌کنند یا شیخی (ای بزرگ من) و بار دیگر [[جایگاه]] آمریت به او می‌دهند که (وأمر شیعتی بالصبر) یعنی [[شیعیان]] را [[دعوت]] به [[صبر]] کن<ref>صدر، تاریخ الغیبه الصغری، ص ۲۲۰.</ref>.
۲۱۸٬۶۶۰

ویرایش