سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۹۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ اوت ۲۰۲۱
خط ۲۱: خط ۲۱:


یکی از [[وظایف علما]]، [[اجتهاد]] است. [[اجتهاد]] یعنی کوشش عالمانه با روش درست برای [[فهم]] [[تعالیم]] و [[مقررات اسلامی]] از منابع معتبر. [[اجتهاد]] باعث [[پویایی فقه]] [[شیعه]] و پاسخگویی به نیازهای روز می‌شود. یکی دیگر از [[وظایف علما]]، احراز [[منصب]] [[قضا]] است. فقهای [[عادل]]، افزون بر [[ولایت]] در بیان [[احکام]] و [[قضا]]، دارای [[ولایت]] در حکومت‌ هستند و از طرف [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} مأمورند [[حکومت]] تشکیل دهند و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کنند<ref>کتاب البیع‌، امام خمینی، ج۲، ص:۴۸۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286-287.</ref>.
یکی از [[وظایف علما]]، [[اجتهاد]] است. [[اجتهاد]] یعنی کوشش عالمانه با روش درست برای [[فهم]] [[تعالیم]] و [[مقررات اسلامی]] از منابع معتبر. [[اجتهاد]] باعث [[پویایی فقه]] [[شیعه]] و پاسخگویی به نیازهای روز می‌شود. یکی دیگر از [[وظایف علما]]، احراز [[منصب]] [[قضا]] است. فقهای [[عادل]]، افزون بر [[ولایت]] در بیان [[احکام]] و [[قضا]]، دارای [[ولایت]] در حکومت‌ هستند و از طرف [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} مأمورند [[حکومت]] تشکیل دهند و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کنند<ref>کتاب البیع‌، امام خمینی، ج۲، ص:۴۸۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286-287.</ref>.
==سکولاریسم در سیره سیاسی پیامبر اعظم==
در [[جهان غرب]]، اصطلاح سکولاریسم در معانی مختلف، از جمله در موارد زیر به کار می‌رود:
# [[جدایی دین از سیاست]]: در این معنا که معنای مشهور سکولاریسم است، [[نسبت دین و سیاست]] به طور کلی [[نفی]] شده و [[دین]] از وارد شدن در عرصه [[سیاسی]] منع شده است.
#جدایی دین از [[دنیا]]: در این معنا دین به یک امر فردی تقلیل داده شده است. فرق معنای اول و دوم در این است که در معنای دوم فعالیت دین نه تنها در عرصه سیاسی، بلکه در عرصه [[اجتماعی]] و در کل در عرصه [[دنیوی]] نفی شده است.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۵۹.</ref>
==مبانی سکولاریسم==
===علم‌گرایی===
همگام با [[رشد]] [[علم]] [[تجربی]]، [[آموزه‌های دین]] [[مسیحیت]] مورد [[جرح]] و [[نقد]] و در نهایت [[انکار]] قرار گرفت. این به دلیل آن بود که آموزه‌های مسیحیت با [[قواعد]] [[علمی]] هم‌خوانی نداشت. به همین جهت [[کلیسا]] این [[علوم]] را نامقدس خواند و به [[محاکمه]] [[عالمان]] تجربی دست زد. [[تفتیش]] [[عقاید]] و محاکمه [[دانشمندان]] سبب [[دین‌گریزی]] دانشمندان شد و در نهایت دانشمندان بر این [[باور]] شدند که [[علم و دین]] هیچ‌گونه نسبتی با هم ندارند.
جداانگاری دین و علم یا سیانتیسم باعث نفی متافیزیک از جمله وجود [[خداوند]] گردید، چه این که در آموزه‌های مسیحیت همه امور به خداوند منتسب بود، اما علم برای هر پدیده علت مادی جست‌وجو می‌کرد.
===[[عقل‌گرایی]]===
ضدیت آموزه‌های مسیحیت به [[علم محدود]] نگردید، بلکه انگاره‌های جزمی آن با [[عقل]] نیز در چالش جدی قرار گرفت. آموزه‌های [[تثلیث]]، تجسد، [[گناه]] نخستین، فروش آمرزش‌نامه، [[قداست]] و [[عصمت]] کلیسا و پاپ، تناقض‌های [[کتاب مقدس]] و [[حمایت]] [[معنوی]] از [[حاکمان جور]] و [[مشروعیت‌بخشی]] به [[حکومت]] آنها<ref>ر.ک: محمد حسن قدردان قراملکی، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، ص۵۱ - ۴۴ و ۵۴ و ۷۵.</ref>، نمونه‌هایی از چالش جدی آموزه‌های مسیحیت با عقل است. این چالش هنگامی جدی گردید که راسیونالیسم علاوه بر تأکید بر [[توانایی]] [[عقول]] [[انسان‌ها]] در [[شناخت خداوند]]، بر استغنای انسان‌ها از دین در تمام عرصه‌های [[حیات اجتماعی]] مثل [[حکومت]]، [[سیاست]] و [[اقتصاد]] نیز پای فشرد.<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۵۹.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۸۵۷

ویرایش