مسجد سهله: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۰۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox religious building|religious_affiliation=[[اسلام]]، [[شیعه]]|name=مسجد سَهْله|image=مسجد سهله.jpg|image_size=270px|location=[[کوفه]]، [[عراق]]}}
{{Infobox religious building|religious_affiliation=[[اسلام]]، [[شیعه]]|name=مسجد سَهْله|image=مسجد سهله.jpg|image_size=270px|location=[[کوفه]]، [[عراق]]}}


==تاریخچه مسجد سهله==
یکی از مشهورترین مساجد [[اسلامی]] که در قرن اول هجری توسط‍‌ [[قبایل]] [[عرب]] در شمال غربی [[مسجد]] جامع [[کوفه]] به فاصله حدود دو کیلومتر ساخته شده است؛ [[مسجد]] [[شریف]] "[[سهله]]" است که در [[منابع تاریخی]] از آن با نام‌هایی چون [[مسجد سهیل]]، بنی [[ظفر]] و [[عبد]] القیس<ref>"سهله" که اکثرا آن را به سین مفتوحه ضبط کرده‌اند به "زمین هموار" گفته می‌شود و بعضی هم به سین مکسور خوانده‌اند که به معنی "خاک ماسه" مانند است که به‌وسیله سیل در مسیل‌ها جمع می‌شود. بنابراین نام‌گذاری این مسجد به سهله به لحاظ جنس خاک آن منطقه بوده است و همین‌طور در علت تسمیه آن به نام‌های دیگر گفته‌اند که "سهیل" نام سازنده آن مسجد است و "عبد القیس" نام طایفه‌ای است که این مسجد در منطقه سکونت آن‌ها بنا شده است و "بنی ظفر" هم یکی از طایفه‌های قبیله عبد القیس است و...ابن الفقیه روایت می‌کند [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: در کوفه چهار بقعه مقدس وجود دارد که چهار مسجد در آن ساخته شده است. به آن حضرت عرض شد آن‌ها کدام مساجدند؟ حضرت فرمود: یکی از آن‌ها مسجد ظفر یا همان مسجد سهله است.</ref>... یاد شده است. این [[مسجد]] در زمینی خالی از سکنه ساخته شده که اطراف آن پوشیده از ماسه‌های قرمز است<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>.


==مقدمه==
[[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] فرمود: پس از [[مسجد الحرام]] و [[مسجد النبی]]، [[بهترین]] سرزمین‌ها [[کوفه]] است زیرا آن سرزمین است که [[پاک]] گشته و [[قبور]] انبیای و [[پیامبران]] و [[قبور]] [[اوصیا]] و [[صالحان]] بسیاری در آن است و مسجد سهله که تمام [[پیامبران]] در آن [[نماز]] خوانده‌اند در آن قرار دارد. [[خداوند]] [[عدل]] خود را از آن مکان آشکار می‌‌کند و [[حضرت قائم]]{{ع}} و ائمه‌ای که پس از او [[رجعت]] خواهند نمود در آن ساکن خواهند شد....<ref> [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref>.
*درباره [[محل زندگی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و [[حکومت]] آن [[حضرت]] در [[عصر ظهور]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارد. در این [[روایات]]، به طور عمده مسجد سهله را منزل آن [[حضرت]] و [[شهر]] [[کوفه]] را پایگاه حکومتی آن [[حضرت]] معرفی کرده‏‌اند.
*[[امام علی|امیر مؤمنان، علی]]{{ع}} هنگام ترسیم خط سیر [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} [[در آستانه ظهور]]، فرمود: "گویی او را با چشم خود می‌‏بینم که از [[وادی السلام]] عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانی‏اش همی درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه دارد و [[خدا]] را این‏گونه می‌‏خواند: {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ حَقّاً حَقّا‏ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>  طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۳</ref>
*[[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[یار]] با وفایش [[ابو بصیر]] فرمود: "ای ابا [[محمد]]! گویی فرود آمدن [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} را با اهل و عیالش در مسجد سهله، با چشم خود می‏‌بینم. [[ابو بصیر]] عرض کرد: آیا محل اقامت دائمی آن [[حضرت]]، در مسجد سهله خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمود: آری. سپس فرمود: مسجد سهله، اقامتگاه [[حضرت ادریس]]{{ع}} بود. مسجد سهله اقامتگاه [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بود. [[خداوند]] سبحانه و تعالی، [[پیامبری]] را برنیانگیخت، جز این‏که در مسجد سهله [[نماز]] گزارده است. مسجد سهله، پایگاه [[حضرت خضر]]{{ع}} است. کسی که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسی است که در [[خیمه]] [[رسول اکرم]]{{صل}} اقامت کند. مرد و [[زن]] با ایمانی یافت نمی‌‏شود، جز این‏که دلش به سوی مسجد سهله پر می‏زند .... "<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۴۳۵، ح ۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۹ - ۴۰۰.</ref>.


==مسجد سهله در موعودنامه==
==مقام‌های موجود در مساجد==
*یکی از مشهورترین مساجد [[اسلامی]] که در قرن اول هجری توسط‍‌ [[قبایل]] [[عرب]] در شمال غربی [[مسجد]] جامع [[کوفه]] به فاصله حدود دو کیلومتر ساخته شده است؛ [[مسجد]] [[شریف]] "[[سهله]]" است که در [[منابع تاریخی]] از آن با نام‌هایی چون [[مسجد سهیل]]، بنی [[ظفر]] و [[عبد]] القیس<ref>"سهله" که اکثرا آن را به سین مفتوحه ضبط کرده‌اند به "زمین هموار" گفته می‌شود و بعضی هم به سین مکسور خوانده‌اند که به معنی "خاک ماسه" مانند است که به‌وسیله سیل در مسیل‌ها جمع می‌شود.بنابراین نامگذاری این مسجد به سهله به لحاظ جنس خاک آن منطقه بوده است و همین‌طور در علت تسمیه آن به نام‌های دیگر گفته‌اند که "سهیل" نام سازنده آن مسجد است و "عبد القیس" نام طایفه‌ای است که این مسجد در منطقه سکونت آن‌ها بنا شده است و "بنی ظفر" هم یکی از طایفه‌های قبیله عبد القیس است و...ابن الفقیه روایت می‌کند [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند:در کوفه چهار بقعه مقدس وجود دارد که چهار مسجد در آن ساخته شده است.به آن حضرت عرض شد آن‌ها کدام مساجدند.حضرت فرمود:یکی از آن‌ها مسجد ظفر یا همان مسجد سهله است.</ref>... یاد شده است. این [[مسجد]] در زمینی خالی از سکنه ساخته شده که اطراف آن پوشیده از ماسه‌های قرمز است.  
مجموع فضای [[مسجد]] از دو قسمت شبستان و صحن تشکیل شده است. در بخش‌های مختلف صحن [[مسجد]]، محراب‌هایی ساخته شده است که به نام [[پیامبران]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} نام‌گذاری شده‌اند و در اصطلاح آن‌ها را [[مقام]] می‌خوانند. این مقام‌ها عبارتند از: [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت یونس]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت ادریس]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت صالح]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت سجاد]] {{ع}}، [[مقام]] [[امام صادق]] {{ع}} و [[مقام]] [[امام زمان]] {{ع}}؛ این [[مقام]] در قسمت میانی [[مسجد]]، کمی مایل به سمت جنوب، در بین مقام‌های [[امام سجاد]] {{ع}} و [[حضرت]] یونس {{ع}} قرار دارد.
*مجموع فضای [[مسجد]] از دو قسمت شبستان و صحن تشکیل شده است. در بخش‌های مختلف صحن [[مسجد]]، محراب‌هایی ساخته شده است که به نام [[پیامبران]] و [[ائمه]] اطهار {{عم}} نامگذاری شده‌اند و در اصطلاح آن‌ها را [[مقام]] می‌خوانند. این مقام‌ها عبارتند از: [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت]] یونس {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت]] ادریس {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت صالح]] {{ع}}، [[مقام]] [[حضرت سجاد]] {{ع}}، [[مقام]] [[امام صادق]] {{ع}}، و [[مقام]] [[امام زمان]] {{ع}}؛ این [[مقام]] در قسمت میانی [[مسجد]]، کمی مایل به سمت جنوب، در بین مقام‌های [[امام سجاد]] {{ع}} و [[حضرت]] یونس {{ع}} قرار دارد.  
 
*امروزه ساختمانی به طول ۸۰ متر و عرض ۵/۵ متر در این محل بنا شده است. [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در این [[مقام]]، [[نماز]] و [[دعا]] و [[نیایش]] به جای آورده‌اند و عالم بزرگوار [[علامه]] [[بحر العلوم]] آن [[حضرت]] را در این مکان [[شریف]]، در حال [[مناجات]] با [[پروردگار]] [[زیارت]] کرده‌اند. گذشته از آن، گزارش‌های بسیاری از [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در این [[مسجد]] [[مبارک]] در طول [[تاریخ]] [[نقل]] شده است که این امر سبب [[اقبال]] بسیار [[عاشقان]] و شیفتگان [[خالص]] آن [[حضرت]] به این مکان [[شریف]] گشته و در نتیجه ساختمان این قسمت، بارها توسط‍‌ [[شیعیان]] [[مخلص]] تجدیدبنا شده است. برای این [[مقام]] [[زیارتنامه]] مخصوصی در کتب روایی [[نقل]] شده است که به همراه سایر [[دعاها]] و [[عبادات]] به جای آورده می‌شود. در مجموعه [[روایات]] با تعابیر مختلفی از [[جایگاه]] معنوی و [[منزلت]] مسجد سهله یاد شده است. می‌توان گفت از [[اخبار]] چنان معلوم می‌شود که بعد از [[مسجد]] اعظم [[کوفه]]، مسجدی به [[فضیلت]] این [[مسجد]] وجود ندارد.
امروزه ساختمانی به طول ۸۰ متر و عرض ۵/۵ متر در این محل بنا شده است. [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در این [[مقام]]، [[نماز]] و [[دعا]] و [[نیایش]] به جای آورده‌اند و عالم بزرگوار [[علامه]] [[بحر العلوم]] آن حضرت را در این مکان شریف، در حال [[مناجات]] با [[پروردگار]] [[زیارت]] کرده‌اند. گذشته از آن، گزارش‌های بسیاری از [[ملاقات]] با آن حضرت در این [[مسجد]] [[مبارک]] در طول [[تاریخ]] [[نقل]] شده است که این امر سبب [[اقبال]] بسیار [[عاشقان]] و شیفتگان [[خالص]] آن حضرت به این مکان [[شریف]] گشته و در نتیجه ساختمان این قسمت، بارها توسط‍‌ [[شیعیان]] [[مخلص]] تجدید بنا شده است.
*[[ابو بصیر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} به ایشان فرمودند: ای ابا [[بصیر]]! گویی روزی را می‌بینم که [[حضرت مهدی]] {{ع}} با خانواده‌اش در مسجد سهله فرود می‌آیند. [[ابو بصیر]] می‌گوید: به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم آن [[مسجد]] منزل [[قائم]] {{ع}} خواهد بود؟ [[حضرت]] فرمودند: آری، این [[مسجد]] منزل [[حضرت ادریس]] {{ع}} و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} بوده است و [[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را به [[پیامبری]] [[مبعوث]] نکرده است. مگر آن‌که وی در این [[مسجد]] [[نماز]] گزارده است. مسکن [[حضرت خضر]] {{ع}} در این [[مسجد]] است. هرکسی در این [[مسجد]] اقامت داشته باشد، مثل آن است که در چادر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اقامت دارد... هرکس در این مکان [[شریف]] [[نماز]] به جای آورد و به دنبال آن با [[نیت]] [[خالص]] [[دعا]] کند؛ [[حاجت]] او برآورده می‌شود و اگر کسی از [[ترس]] امری به آن‌جا [[پناه]] ببرد، [[خداوند]] وی را از آن خطر در [[امان]] نگه می‌دارد. [[ابو بصیر]] می‌گوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: به درستی که این مکان [[شریف]] بسیار [[فضیلت]] دارد. [[حضرت]] فرمودند: آیا باز فضیلت‌های آن را بشمارم. عرض کردم: آری. [[حضرت]] فرمودند: مسجد سهله از جمله مکان‌هایی است که [[خداوند]] تبارک و تعالی [[دوست]] دارد در آن‌جا [[دعا]] خوانده شود. هیچ شب و روزی نیست مگر آن‌که [[ملائکه]] این [[مسجد]] را [[زیارت]] می‌کنند و در آن‌جا به [[عبادت]] [[خدا]] مشغول می‌شوند. اگر من در نزدیک این [[مسجد]] ساکن بودم همه نمازهایم را در آن‌جا به جای می‌آوردم... بعد [[ابو بصیر]] می‌گوید به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم: [[قائم]] {{ع}} همیشه آن‌جا خواهند بود؟ [[حضرت]] فرمودند: آری...<ref>بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۴۳۵.</ref>.
 
*[[آداب]] و اعمال مسجد سهله در [[مفاتیح الجنان]] آمده است<ref>نشریه موعود، شماره ۳۹، ص ۴۸.</ref>. بسیاری از کسانی که [[تشرف]] به محضر [[حضرت مهدی]] {{ع}} را درخواست می‌کردند، [[چهل]] [[شب جمعه]] از [[مسجد کوفه]] به مسجد سهله می‌رفتند یا [[چهل]] شب چهارشنبه در مسجد سهله بیتوته و [[عبادت]] می‌کردند تا به [[فیض حضور]] نائل شوند. [[حضرت]] [[آیت الله]] مرعشی نجفی می‌گوید: در ایام تحصیل [[علوم دینی]] و [[فقه]] [[اهل بیت]] {{عم}} در [[نجف اشرف]]، [[شوق]] زیادی جهت [[دیدار]] [[جمال]] مولایمان [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} داشتم. با خود [[عهد]] کردم [[چهل]] شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این [[نیت]] که [[جمال]] آقا [[صاحب الامر]] {{ع}} را [[زیارت]] کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم. تصادفا در این شب، رفتنم از [[نجف]] به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک شب [[وحشت]] و [[ترس]] وجود مرا فراگرفت، مخصوصا از زیادی قطّاع الطریق و دزدها. ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب [[ترس]] و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، [[سید]] [[عربی]] را با [[لباس]] اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان [[فصیح]] گفت: ای [[سید]]! [[سلام]] علیکم. [[ترس]] و [[وحشت]] به کلی از وجودم رفت و [[اطمینان]] و سکون [[نفس]] پیدا کردم و تعجب‌آور بود که چگونه این شخص در [[تاریکی]] شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به‌هرحال سخن می‌گفتیم و می‌رفتیم از من سؤال کرد: کجا قصد داری‌؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت‌؟ گفتم: به قصد [[تشرف]] و [[زیارت]] [[ولی عصر]] {{ع}}. مقداری که رفتیم به [[مسجد زید]] بن صوحان که [[مسجد]] کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل [[مسجد]] شده و [[نماز]] خواندیم و بعد از دعایی که [[سید]] خواند -گویی دیوار و سنگ‌ها با او آن [[دعا]] را می‌خواندند- احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از [[وصف]] آن عاجزم.
برای این [[مقام]] [[زیارتنامه]] مخصوصی در کتب روایی [[نقل]] شده است که به همراه سایر [[دعاها]] و [[عبادات]] به جای آورده می‌شود. در مجموعه [[روایات]] با تعابیر مختلفی از [[جایگاه]] معنوی و [[منزلت]] مسجد سهله یاد شده است. می‌توان گفت از [[اخبار]] چنان معلوم می‌شود که بعد از [[مسجد]] اعظم [[کوفه]]، مسجدی به [[فضیلت]] این [[مسجد]] وجود ندارد<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>.
*بعد از [[دعا]] [[سید]] فرمود: [[سید]] تو گرسنه‌ای، چه خوب است [[شام]] بخوری. پس سفره‌ای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل این‌که تازه از باغ چیده و آن‌وقت چله زمستان و سرمای زننده‌ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده‌؟ طبق [[دستور]] آقا [[شام]] خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل [[مسجد]] شدیم. آقا مشغول اعمال وارده در [[مقامات]] شد و من هم متابعت آن [[حضرت]] انجام [[وظیفه]] می‌کردم و بدون [[اختیار]] [[نماز]] [[مغرب]] و عشا را به آقا [[اقتدا]] کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست‌؟ بعد از آن‌که اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: ای [[سید]]! آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به [[مسجد کوفه]] می‌روی یا در همین‌جا می‌مانی‌؟ گفتم: می‌مانم و سپس در وسط‍‌ [[مسجد]] در [[مقام]] [[امام صادق]] {{ع}} نشستیم. به [[سید]] گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم‌؟ در جواب [[کلام]] جامعی را فرمود: این امور از فضول [[زندگی]] است و ما از این فضولات دوریم.  
 
*این [[کلام]] در اعماق وجودم اثر گذاشت، به نحوی که هرگاه یادم می‌آید ارکان وجودم می‌لرزد.  
==مسجد سهله مکان زندگی [[امام زمان]] {{ع}}==
*به‌هرحال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنم.
درباره [[محل زندگی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و [[حکومت]] آن حضرت در [[عصر ظهور]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارد. در این [[روایات]]، به طور عمده مسجد سهله را منزل آن حضرت و [[شهر]] [[کوفه]] را پایگاه حکومتی آن [[حضرت]] معرفی کرده‏‌اند.
#[[امام علی|امیر مؤمنان، علی]]{{ع}} هنگام ترسیم خط سیر حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} [[در آستانه ظهور]]، فرمود: "گویی او را با چشم خود می‌‏بینم که از [[وادی السلام]] عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانی‏اش همی درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه دارد و [[خدا]] را این‏گونه می‌‏خواند: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ حَقّاً حَقّا}}<ref> طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۳</ref>
#[[ابو بصیر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} به ایشان فرمودند: "ای ابا [[بصیر]]! گویی روزی را می‌بینم که [[حضرت مهدی]] {{ع}} با خانواده‌اش در مسجد سهله فرود می‌آیند. [[ابو بصیر]] می‌گوید: به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم آن [[مسجد]] منزل [[قائم]] {{ع}} خواهد بود؟ حضرت فرمودند: آری، این [[مسجد]] منزل [[حضرت ادریس]] {{ع}} و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} بوده است و [[خداوند]] هیچ [[پیامبری]] را به [[پیامبری]] [[مبعوث]] نکرده است. مگر آنکه وی در این [[مسجد]] [[نماز]] گزارده است. مسکن [[حضرت خضر]] {{ع}} در این [[مسجد]] است. هرکسی در این [[مسجد]] اقامت داشته باشد، مثل آن است که در چادر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اقامت دارد... هرکس در این مکان [[شریف]] [[نماز]] به جای آورد و به دنبال آن با [[نیت]] [[خالص]] [[دعا]] کند؛ [[حاجت]] او برآورده می‌شود و اگر کسی از [[ترس]] امری به آنجا [[پناه]] ببرد، [[خداوند]] وی را از آن خطر در [[امان]] نگه می‌دارد. [[ابو بصیر]] می‌گوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: به درستی که این مکان [[شریف]] بسیار [[فضیلت]] دارد. حضرت فرمودند: آیا باز فضیلت‌های آن را بشمارم. عرض کردم: آری. حضرت فرمودند: مسجد سهله از جمله مکان‌هایی است که [[خداوند]] تبارک و تعالی [[دوست]] دارد در آن‌جا [[دعا]] خوانده شود. هیچ شب و روزی نیست مگر آنکه [[ملائکه]] این [[مسجد]] را [[زیارت]] می‌کنند و در آن‌جا به [[عبادت]] [[خدا]] مشغول می‌شوند. اگر من در نزدیک این [[مسجد]] ساکن بودم همه نمازهایم را در آنجا به جای می‌آوردم... بعد [[ابو بصیر]] می‌گوید به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم: [[قائم]] {{ع}} همیشه آنجا خواهند بود؟ حضرت فرمودند: آری...<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۴۳۵، ح ۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref>
#[[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: محلی که [[حضرت قائم]]{{ع}} پس از [[قیام]] برای سکونت خود [[انتخاب]] می‌‌نماید مسجد سهله است و در برخی [[روایات]] این [[مسجد]] را مرکز [[بیت المال]] و محل تقسیم [[غنایم]] [[جنگی]] معرفی می‌‌کند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۳ و بحار الأنوار: ج ۵۳، ص ۱۱.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref>
 
==تشرف آیت الله مرعشی نجفی خدمت [[امام زمان]] {{ع}} در مسجد سهله==
بسیاری از کسانی که [[تشرف]] به محضر [[حضرت مهدی]] {{ع}} را درخواست می‌کردند، [[چهل]] [[شب جمعه]] از [[مسجد کوفه]] به مسجد سهله می‌رفتند یا [[چهل]] شب چهارشنبه در مسجد سهله بیتوته و [[عبادت]] می‌کردند تا به [[فیض حضور]] نائل شوند. [[آیت الله]] مرعشی نجفی می‌گوید: در ایام تحصیل [[علوم دینی]] و [[فقه]] [[اهل بیت]] {{عم}} در [[نجف اشرف]]، [[شوق]] زیادی جهت [[دیدار]] [[جمال]] مولایمان [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} داشتم. با خود [[عهد]] کردم [[چهل]] شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این [[نیت]] که [[جمال]] آقا [[صاحب الامر]] {{ع}} را [[زیارت]] کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم. تصادفا در این شب، رفتنم از [[نجف]] به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک شب [[وحشت]] و [[ترس]] وجود مرا فراگرفت، مخصوصا از زیادی قطّاع الطریق و دزدها. ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب [[ترس]] و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، [[سید]] [[عربی]] را با [[لباس]] اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان [[فصیح]] گفت: ای [[سید]]! [[سلام]] علیکم. [[ترس]] و [[وحشت]] به کلی از وجودم رفت و [[اطمینان]] و سکون [[نفس]] پیدا کردم و تعجب‌آور بود که چگونه این شخص در [[تاریکی]] شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به‌هرحال سخن می‌گفتیم و می‌رفتیم از من سؤال کرد: کجا قصد داری‌؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت‌؟ گفتم: به قصد [[تشرف]] و [[زیارت]] [[ولی عصر]] {{ع}}. مقداری که رفتیم به مسجد [[زید بن صوحان[[ که [[مسجد]] کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل [[مسجد]] شده و [[نماز]] خواندیم و بعد از دعایی که [[سید]] خواند ـ گویی دیوار و سنگ‌ها با او آن [[دعا]] را می‌خواندند ـ احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از [[وصف]] آن عاجزم.
 
بعد از [[دعا]] [[سید]] فرمود: [[سید]] تو گرسنه‌ای، چه خوب است [[شام]] بخوری. پس سفره‌ای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن‌وقت چله زمستان و سرمای زننده‌ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده‌؟ طبق [[دستور]] آقا [[شام]] خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل [[مسجد]] شدیم. آقا مشغول اعمال وارده در [[مقامات]] شد و من هم متابعت آن حضرت انجام [[وظیفه]] می‌کردم و بدون [[اختیار]] [[نماز]] [[مغرب]] و عشا را به آقا [[اقتدا]] کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست‌؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: ای [[سید]]! آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به [[مسجد کوفه]] می‌روی یا در همین‌جا می‌مانی‌؟ گفتم: می‌مانم و سپس در وسط‍‌ [[مسجد]] در [[مقام]] [[امام صادق]] {{ع}} نشستیم. به [[سید]] گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم‌؟ در جواب [[کلام]] جامعی را فرمود: این امور از فضول [[زندگی]] است و ما از این فضولات دوریم. این [[کلام]] در اعماق وجودم اثر گذاشت، به نحوی که هرگاه یادم می‌آید ارکان وجودم می‌لرزد. به‌هرحال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنم.
#در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. [[سید]] [[عرب]] فرمود: ای [[سید]] با [[تسبیح]] به چه نحو استخاره می‌کنی‌؟ گفتم: سه مرتبه [[صلوات]] می‌فرستم و سه مرتبه می‌گویم: {{عربی|"أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ"}} پس قبضه‌ای از [[تسبیح]] را گرفته می‌شمارم. اگر دو تا بماند بد است و اگر یکی ماند خوب است. فرمود: برای این استخاره، باقی‌مانده‌ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند، فوراً [[حکم]] به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد [[کشف]] می‌شود، استخاره اول خوب است، اما اگر یکی آمد [[کشف]] می‌شود که استخاره اول میانه است.
#در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. [[سید]] [[عرب]] فرمود: ای [[سید]] با [[تسبیح]] به چه نحو استخاره می‌کنی‌؟ گفتم: سه مرتبه [[صلوات]] می‌فرستم و سه مرتبه می‌گویم: {{عربی|"أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فِي عَافِيَةٍ"}} پس قبضه‌ای از [[تسبیح]] را گرفته می‌شمارم. اگر دو تا بماند بد است و اگر یکی ماند خوب است. فرمود: برای این استخاره، باقی‌مانده‌ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند، فوراً [[حکم]] به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد [[کشف]] می‌شود، استخاره اول خوب است، اما اگر یکی آمد [[کشف]] می‌شود که استخاره اول میانه است.
#از جمله مطالب در این جلسه تأکید [[سید]] [[عرب]] بر [[تلاوت]] و قرائت این سوره‌ها بعد از نمازهای [[واجب]] بود. بعد از [[نماز]] صبح سوره یاسین و بعد از [[نماز]] ظهر سوره عم‌، بعد از [[نماز]] عصر سوره [[نوح]] و بعد از [[نماز]] [[مغرب]] سوره واقعه و بعد از [[نماز]] عشاء سوره ملک.
#از جمله مطالب در این جلسه تأکید [[سید]] [[عرب]] بر [[تلاوت]] و قرائت این سوره‌ها بعد از نمازهای [[واجب]] بود. بعد از [[نماز]] صبح سوره یاسین و بعد از [[نماز]] ظهر سوره عم‌، بعد از [[نماز]] عصر سوره [[نوح]] و بعد از [[نماز]] [[مغرب]] سوره واقعه و بعد از [[نماز]] عشاء سوره ملک.
#دیگر این‌که تأکید فرمودند: بر دو رکعت [[نماز]] بین [[مغرب]] و عشا که در رکعت اول بعد از [[حمد]] هر سوره‌ای خواستی می‌خوانی و در رکعت دوم بعد از [[حمد]] سوره واقعه می‌خوانی و فرمود: [[کفایت]] می‌کند این از [[خواندن]] سوره واقعه بعد از [[نماز]] [[مغرب]].
#دیگر اینکه تأکید فرمودند: بر دو رکعت [[نماز]] بین [[مغرب]] و عشا که در رکعت اول بعد از [[حمد]] هر سوره‌ای خواستی می‌خوانی و در رکعت دوم بعد از [[حمد]] سوره واقعه می‌خوانی و فرمود: [[کفایت]] می‌کند این از [[خواندن]] سوره واقعه بعد از [[نماز]] [[مغرب]].
#تأکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این [[دعا]] را بخوان: {{عربی|"اللّهمّ‌ سرّحني عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك يا ارحم الراحمين"}}.
#تأکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این [[دعا]] را بخوان: {{عربی|"اللّهمّ‌ سرّحني عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك يا ارحم الراحمين"}}.
#و دیگر تأکید بر [[خواندن]] این [[دعا]] بعد از ذکر [[رکوع]] در نمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر: {{عربی|"اللّهمّ‌ صلّ‌ علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم"}}.
#و دیگر تأکید بر [[خواندن]] این [[دعا]] بعد از ذکر [[رکوع]] در نمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر: {{عربی|"اللّهمّ‌ صلّ‌ علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم"}}.
#در تعریف و [[تمجید]] از شرایع الاسلام مرحوم [[محقق حلی]] فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
#در تعریف و [[تمجید]] از شرایع الاسلام مرحوم [[محقق حلی]] فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
#تأکید بر [[خواندن]] [[قرآن]] و هدیه کردن [[ثواب]] آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند، یا دارند لکن یاد از آن‌ها نمی‌کنند.
#تأکید بر [[خواندن]] [[قرآن]] و هدیه کردن [[ثواب]] آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند، یا دارند لکن یادی از آنها نمی‌کنند.
#تحت الحنک را زیر حنک قرار دادن و سر آن را در [[عمامه]] قرار دادن؛ چنان‌که علمای [[عرب]] به همین نحو عمل می‌کنند و فرمود: در [[شرع]] این‌چنین رسیده است.
#تحت الحنک را زیر حنک قرار دادن و سر آن را در [[عمامه]] قرار دادن؛ چنان‌که علمای [[عرب]] به همین نحو عمل می‌کنند و فرمود: در [[شرع]] این‌چنین رسیده است.
#تأکید بر [[زیارت]] [[سید الشهدا]] {{ع}}.
#تأکید بر [[زیارت]] [[سید الشهدا]] {{ع}}.
#[[دعا]] در [[حق]] من و فرمود: قرار دهد [[خدا]] تو را از خدمتگزاران [[شرع]].
#[[دعا]] در [[حق]] من و فرمود: قرار دهد [[خدا]] تو را از خدمتگزاران [[شرع]].
#پرسیدم: نمی‌دانم آیا [[عاقبت]] کارم خیر است و آیا من نزد [[صاحب]] [[شرع]] [[مقدس]] روسفیدم‌؟ فرمود: [[عاقبت]] تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی.
#پرسیدم: نمی‌دانم آیا [[عاقبت]] کارم خیر است و آیا من نزد [[صاحب]] [[شرع]] [[مقدس]] روسفیدم‌؟ فرمود: [[عاقبت]] تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی.
گفتم: نمی‌دانم آیا [[پدر]] و [[مادر]] و اساتید و ذوی الحقوق از من [[راضی]] هستند یا نه‌؟ فرمود: تمام آن‌ها از تو راضی‌اند و درباره‌ات [[دعا]] می‌کنند.
استدعای [[دعا]] کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف. [[دعا]] فرمودند. در این‌جا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست. پس خواستم از [[مسجد]] بیرون [[روم]] به خاطر حاجتی، آمدم نزد [[حوض]] که در وسط‍‌ راه قبل از خارج شدن از [[مسجد]] قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این [[سید]] [[عرب]] کیست که این همه بافضیلت است‌؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در [[مسجد]] نبود. [[یقین]] پیدا کردم که آقا را [[زیارت]] کردم و غافل بودم. مشغول [[گریه]] شدم و همچون دیوانه اطراف [[مسجد]] [[گریه]] می‌کردم تا صبح شد؛ چون عاشقی که بعد از وصال [[مبتلا]] به هجران شود. این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می‌آید، بهت‌زده می‌شوم<ref>نشریه موعود، شماره ۱۲، ص ۲۰.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>.


==مسجد سهله در فرهنگ‌نامه آخرالزمان==
گفتم: نمی‌دانم آیا [[پدر]] و [[مادر]] و اساتید و ذوی الحقوق از من [[راضی]] هستند یا نه‌؟ فرمود: تمام آنها از تو راضی‌اند و درباره‌ات [[دعا]] می‌کنند. استدعای [[دعا]] کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف. [[دعا]] فرمودند. در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست. پس خواستم از [[مسجد]] بیرون [[روم]] به خاطر حاجتی، آمدم نزد [[حوض]] که در وسط‍‌ راه قبل از خارج شدن از [[مسجد]] قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این [[سید]] [[عرب]] کیست که این همه بافضیلت است‌؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در [[مسجد]] نبود. [[یقین]] پیدا کردم که آقا را [[زیارت]] کردم و غافل بودم. مشغول [[گریه]] شدم و همچون دیوانه اطراف [[مسجد]] [[گریه]] می‌کردم تا صبح شد؛ چون عاشقی که بعد از وصال [[مبتلا]] به هجران شود. این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می‌آید، بهت‌زده می‌شوم<ref>نشریه موعود، شماره ۱۲، ص ۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۹.</ref>
*مسجد سهله مسجدی است که در بیرون [[شهر]] [[کوفه]] قرار دارد و فاصله آن تا [[مسجد کوفه]] حدود ۵ / ۱ کیلومتر است. این [[مسجد]] مکانی بسیار [[مقدس]] است و [[انبیا]] و اوصیای زیادی در آن [[نماز]] خوانده‌اند که محل نمازگزاری آنان در این [[مسجد]] مشخص شده است و به [[مقامات]] مختلف مشهور است. مرحوم [[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[شریف]] [[مفاتیح الجنان]] [[روایت]] می‌‌کند: بدان که بعد از [[مسجد]] بزرگ [[کوفه]]، در آن نواحی مسجدی با فضیلت‌تر از مسجد سهله نیست زیرا آن [[مسجد]] خانه [[حضرت]] ادریس و [[حضرت ابراهیم]] و محل ورود و مسکن [[حضرت خضر]]{{ع}} است. [[ابوبصیر]] پرسید: آیا [[امامانی]] که پس از او ([[رجعت]] می‌‌نمایند) نیز در آن [[مسجد]] ساکن خواهند بود؟ [[حضرت]] فرمود: بلی تا پایان [[زندگی]] [[دنیا]] چنین خواهد بود.  
*[[امام صادق]]{{ع}} به [[ابوبصیر]] فرمود: ای [[ابا محمد]]! گویا می‌‌بینم که [[صاحب الامر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به مسجد سهله آمده است و اهل و عیال آن [[حضرت]] نیز همراه او هستند. [[خدای متعال]] هیچ [[پیامبری]] را به [[پیامبری]] نفرستاده مگر آنکه در این [[مسجد]] [[نماز]] گزارده است. هر کسی که در این [[مسجد]] اقامت نماید مانند شخصی است که در [[خیمه]] [[رسول خدا]]{{صل}} ساکن است. تمام مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] دلشان به سوی این [[مسجد]] پر می‌‌کشد و در این [[مسجد]] سنگی قرار دارد که [[شمایل]] هر [[پیامبری]] بر آن نقش بسته است<ref>شاید زمانی که حضرت مهدی{{ع}} ظهور نماید آن سنگ را خارج نموده تا همگان مشاهده کنند.</ref>. هر کسی که صادقانه در این [[مسجد]] [[دعا]] کند، به [[یقین]] حاجتش برآورده خواهد شد. هر کسی که به این [[مسجد]] پناهنده شود، از هر گزندی که از آن [[بیم]] دارد در [[امان]] خواهد بود. سپس [[حضرت]] اضافه فرمود که این [[مسجد]] از جمله بقاع متبرکه‌ای است که [[خداوند]] [[دوست]] دارد او را در آن بقاع یاد کنند و در هر شب و روز [[ملائکه]] به این [[مسجد]] آمده و به [[عبادت]] [[پروردگار]] می‌‌پردازند. آنگاه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: اگر من در نزدیکی این [[مسجد]] [[زندگی]] می‌‌کردم، تمام نمازهایم را در این [[مسجد]] به جای می‌‌آوردم، ای [[ابا محمد]]! این توصیفاتی را که گفتم اندکی از [[فضایل]] این [[مسجد]] است. سپس [[ابوبصیر]] از [[حضرت صادق]]{{ع}} سؤال کرد: قربان شما گردم! آیا [[حضرت قائم]]{{ع}} پیوسته در این [[مسجد]] اقامت خواهد داشت؟ [[حضرت]] پاسخ داد: بلی: در [[روایت]] دیگری [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: [[مستحب]] است دو رکعت [[نماز]] میان [[نماز]] [[مغرب]] و عشا در این [[مسجد]] خوانده شود و پس از آن [[دعا]] کنند، این کار باعث زدوده شدن غم‌های [[انسان]] خواهد شد<ref>مفاتیح الجنان: اعمال مسجد سهله و بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۳۸۱ و کافی: ج ۳، ص ۴۹۵ و بحارالانوار: ج ۱۰۰، ص ۴۳۵ و ۴۳۶.</ref>.
*[[سید بن طاووس]] [[بهترین]] وقت برای رفتن به این [[مسجد]] و [[دعا]] و [[نماز]] را شب چهارشنبه می‌داند و اعمالی را برای آن [[نقل]] نموده است. از قدیم الایام مرسوم بوده است که هر کس [[چهل]] شب چهارشنبه را در این [[مسجد]] بیتوته کند، [[حضرت قائم]]{{ع}} را [[زیارت]] خواهد نمود. این مطلب را به تجربه بسیاری از افراد آزموده‌اند و نتیجه گرفته‌اند و داستان‌های [[تشرف]] آنان در کتبی که این دسته از داستان‌ها را جمع‌آوری نموده‌اند موجود است<ref>نجم الثاقب: باب تشرفات.</ref>.
*[[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: محلی که [[حضرت قائم]]{{ع}} پس از [[قیام]] برای سکونت خود [[انتخاب]] می‌‌نماید مسجد سهله است و در برخی [[روایات]] این [[مسجد]] را مرکز [[بیت المال]] و محل تقسیم [[غنایم]] [[جنگی]] معرفی می‌‌کند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۳ و بحار الأنوار: ج ۵۳، ص ۱۱.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دعایی را از زبان [[حضرت قائم]]{{ع}} [[نقل]] می‌‌نماید و می‌‌فرماید: گویا می‌‌بینم که [[حضرت قائم]]{{ع}} از [[وادی السلام]] به سوی مسجد سهله می‌‌رود و خوشه‌ای خرما به دست اوست که خرماهایی پر تلألؤ دارد و به [[خواندن]] این [[دعا]] مشغول است {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً...}}<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۴۵.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] فرمود: پس از [[مسجد الحرام]] و [[مسجد النبی]]، [[بهترین]] سرزمین‌ها [[کوفه]] است زیرا آن سرزمین است که [[پاک]] گشته و [[قبور]] انبیای و [[پیامبران]] و [[قبور]] [[اوصیا]] و [[صالحان]] بسیاری در آن است و مسجد سهله که تمام [[پیامبران]] در آن [[نماز]] خوانده‌اند در آن قرار دارد. [[خداوند]] [[عدل]] خود را از آن مکان آشکار می‌‌کند و [[حضرت قائم]]{{ع}} و ائمه‌ای که پس از او [[رجعت]] خواهند نمود در آن ساکن خواهند شد....<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۵۲-۵۵۳.</ref>.


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش