|
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر |
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}}
| | #تغییر_مسیر [[قاتلان امام حسین]] |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سرانجام قاتلین امام حسین در حدیث]] - [[سرانجام قاتلین امام حسین در تاریخ اسلامی]] - [[سرانجام قاتلین امام حسین در معارف و سیره حسینی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| | |
| ==[[رُشَید]]، [[غلام]] [[عبیداللّه بن زیاد]]==
| |
| رُشَید، غلام [[ابن زیاد]] و [[قاتل]] [[هانی بن عروه]] بوده است. در قیام مختار، او به همراه ابن زیاد با [[لشکر]] [[ابراهیم بن مالک اشتر]]، رو به رو شد و با آنها در کنار رودخانه خازِر جنگید. در این [[جنگ]]، [[عبدالرحمان بن حصین مرادی]] - که از [[سپاهیان]] ابراهیم بن اشتر بود - او را دید و چون شنید که [[مردم]] گفتند: «این، کشنده [[هانی]] است»، با نیزهاش به وی [[حمله]] کرد و او را کشت.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۶.</ref>
| |
| | |
| ==[[زید بن رقاد]]==
| |
| زید بن رقاد، از تیراندازان لشکر [[عمر بن سعد]] بود و در کشته شدن عبّاس{{ع}} و [[سوید بن عمرو بن ابیمطاع]]، آخرین کشته [[کربلا]]، شرکت داشت. بعدها در قیام مختار، [[سپاه]] ابن کامل، او را تیرباران و سنگباران کردند و جسدش را در حالی که آخرین نَفَسهایش را میکشید، سوزاندند.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۶.</ref>
| |
| | |
| ==[[سنان بن انس]]==
| |
| [[سنان بن انس بن عمرو بن حی بن حارث بن غالب بن مالک بن وهبیل]]، از کسانی است که نقش مؤثّری در [[کشتن امام حسین]]{{ع}} داشتند و در آخرین دقایق، به کمک افرادی مانند [[شمر بن ذی الجوشن]]، [[امام]]{{ع}} را به [[شهادت]] رساندند. پیشتر، [[امام علی]]{{ع}} در [[نکوهش]] [[پدر]] سِنان، این واقعه را [[پیشگویی]] کرده بود. بر پایه گزارشی، سِنان در مجلس حَجّاج، به کشتن امام حسین{{ع}} اعتراف کرد و پس از بازگشت به خانهاش، دیوانه شد و با وضع [[ناگواری]] از [[دنیا]] رفت. در گزارشی دیگر آمده که مختار، سِنان را دستگیر کرد و پس از شکنجهای سخت، او را کشت.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۶.</ref>
| |
| | |
| ==[[عبدالرحمان بن ابی خشکاره بجلی]]==
| |
| عبدالرحمان بن ابی خشکاره بجلی، از تیره روزانی، همان کسی است که به کمک [[مسلم بن عبداللّه ضبابی]]، [[مسلم بن عوسجه]] ([[یار]] بزرگ [[امام حسین]]{{ع}}) را کشت. او در [[قیام مختار]]، دستگیر گردید و به [[دستور]] مختار، در بازار مالفروشان، در برابر دیدگان [[مردم]]، سر [[بریده]] شد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۷.</ref>
| |
| | |
| ==[[عبداللّه بن عَزره خثعمی]]==
| |
| عبداللّه بن عَزْره خَثعَمی، یکی از تیراندازان [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] بود که جنایتهای زیادی مرتکب شد. او [[قاتل]] [[جعفر بن عقیل]] است. و بنا به [[نقلی]]، [[عبدالرحمان بن عقیل]] را نیز با پرتاب تیر به [[شهادت]] رساند. با قیام مختار، او فرار کرد و به مُصعَب، [[پناهنده]] شد و مختار، خانهاش را ویران نمود.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۷.</ref>
| |
| | |
| ==[[عبداللّه بن عقبه]]==
| |
| [[عبداللّه بن عُقبه غَنَوی]]، از تیراندازان [[لشکر]] عمر بن سعد بود که با تیر خود، یکی از [[فرزندان امام حسن]]{{ع}} به نام [[ابو بکر]] را به شهادت رساند. عبداللّه بن عُقبه با قیام مختار، از [[کوفه]] به [[جزیره]] (شمال [[عراق]]) گریخت و از اینرو، مختار، تنها توانست [[خانه]] او را ویران کند.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۷.</ref>
| |
| | |
| ==[[عثمان بن خالد بن اسیر]]==
| |
| [[عثمان بن خالد بن اسیر دهمانی جهنی]]، از تیراندازان لشکر عمر بن سعد بود که به همراه [[بشر بن سوط]] با پرتاب تیر، به [[عبدالرحمان بن عقیل]]، [[حمله]] کردند و او را کشتند و لباسش را به [[غارت]] بردند. مختار، در جریان قیامش دستور داد که آن دو را دستگیر کنند و پس از این که آن دو را کشتند، بدنشان را سوزاندند و پیش از [[سوزاندن]]، مانع دفنشان شد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۷.</ref>
| |
| | |
| ==[[عمرو بن صبیح]]==
| |
| [[عمرو بن صبیح صیداوی]] یا صائدی، از تیراندازان لشکر عمر بن سعد بود. او [[عبداللّه بن مسلم بن عقیل]] را وقتی دستش را بر پیشانیاش نهاده بود، با تیر، نشانه رفت و بدینسان، دست عبداللّه را به پیشانیاش دوخت و با تیر دیگر، [[قلب]] او را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند. عمرو بن صبیح، پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} به درخواست [[عمر بن سعد]]، پاسخ مثبت داد و در شمارِ ده تنی بود که بر [[پیکر امام]]{{ع}}، اسب تاختند. وقتی مختار ثقفی او را دستگیر کرد، [[دستور]] داد سپاهیانش او را در میان بگیرند و با نیزه، او را بزنند تا کشته شود، و این گونه او به [[هلاکت]] رسید.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۸.</ref>
| |
| | |
| ==[[قیس بن اشعث]]==
| |
| قیس بن اشعث کِنْدی، پس از پدرش، [[ریاست]] [[قبیله]] کِنْده را در [[کوفه]] بر عهده داشت. او همانند پدرش، [[نفاق]] و چندچهرگی داشت و از جمله کسانی بود که در آغاز [[قیام امام حسین]]{{ع}} به ایشان [[نامه]] نوشتند و به [[امام]]{{ع}} [[وعده]] [[یاری]] دادند؛ اما به محض ورود [[ابن زیاد]] به [[عراق]]، وی به ابن زیاد پیوست و [[فرماندهی]] قبیله کِنده و بخشی از [[قبیله ربیعه]] را بر عهده گرفت. او به خاطر همدستیاش در [[غارت خیمهها]] پس از [[جنگ]] و نیز [[غارت]] قَطیفه (رواَندازِ) امام{{ع}}، به «قیسِ قَطیفه» مشهور شد. او از جمله کسانی بود که سرهای [[مبارک]] [[شهیدان کربلا]] را برای ابن زیاد بردند. او در جریان [[قیام مختار]]، به یکی از [[فرماندهان]] بزرگ مختار، یعنی عبداللّه بن کامل، [[پناهنده]] شد؛ اما مختار، ابو عَمره را به مخفیگاهش فرستاد و او را کشت.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۸.</ref>
| |
| | |
| ==[[مالک بن نسیر]]==
| |
| [[مالک بن نسیر بدی کندی]]، از مهاجمانی است که بر [[امام حسین]]{{ع}} [[یورش]] آورد و با [[شمشیر]] بر سر مبارک امام{{ع}} ضربت زد. امام{{ع}} نیز او را [[نفرین]] نمود و او بر اثر آن، به [[فقر]] شدید دچار شد. بنا بر برخی گزارشهای [[تاریخی]]، دستانش فلج شد و عقلش کم و [[کاستی]] پیدا کرد. وی در جریان قیام مختار، دستگیر شد و مختار، دستور داد که دستها و پاهایش را قطع کنند و رها گردد تا بمیرد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۹.</ref>
| |
| | |
| ==[[محمد بن اشعث بن قیس]]==
| |
| [[محمد بن اشعث بن قیس کندی]]، [[برادر]] تنیِ قیس بن اشعث، یکی از نقش آفرینان [[حادثه کربلا]] و از فرآهم آورندگان زمینههای حوادث [[عاشورا]] و جزو نویسندگان [[نامه]] به [[یزید]] است که خواستار اقدامات جدّیتر بر ضدّ [[نهضت امام حسین]]{{ع}} شدند. او [[فرمانده]] نیروهایی بود که [[مسلم بن عقیل]] را دستگیر کردند. وی در [[روز عاشورا]]، [[فضیلت]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[منزلت]] انتساب ایشان را به [[پیامبر]]{{صل}}، منکر شد و از اینرو، [[امام]]{{ع}} نفرینش نمود که با [[ذلّت]] بمیرد. طبق برخی گزارشها، در پی [[نفرین]] امام{{ع}}، همان [[روز]]، عقربی سیاه، او را نیش زد و با خواریِ تمام، مُرد. اما روایتهایی که [[شهرت]] بیشتری دارند، میگویند که [[مرگ]] وی، در دوران مختار بوده است. او از [[کوفه]] گریخت و در [[بصره]] به مُصعَب پیوست و در [[نبرد]] مختار و مُصعَب، به دست مختار، کشته شد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۵۹.</ref>
| |
| | |
| ==[[مرة بن منقذ بن نعمان عبدی]]==
| |
| مرة بن منقذ بن نعمان عبدی، در [[جنگ جَمَل]] در [[سپاه امام علی]]{{ع}} بود؛ اما به تدریج، به صف [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} پیوست و در [[حادثه کربلا]]، جزو [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] بود. وی در [[شهادت علی اکبر]]{{ع}}، پسر نیکوخصال و [[رشید]] امام حسین{{ع}}، نقش اصلی را داشت. وقتی مُرّه، [[شجاعت]] [[علی اکبر]]{{ع}} و مهارت و [[شمشیر]] زدنش را در [[جنگ]] دید، در جایی کمین کرد و از پشت، با نیزه به او [[یورش]] آورد و دیگر [[دشمنان]] هم با شمشیرهایشان به او تاختند و او را به [[شهادت]] رساندند. مُرّة بن مُنقِذ، در جریان [[قیام مختار]]، در خانهاش محاصره شد؛ اما با یک نیزه و اسب، از [[خانه]] بیرون آمد و خود را پس از درگیری با آنها، از محاصره رهانید و به [[مصعب بن زبیر]] پیوست. در این درگیری، دست چپ او آسیب دید و فلج شد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۶۰.</ref>
| |
| | |
| ==[[هانی بن ثبیت]]==
| |
| [[هانی بن ثبیت حضرمی]]، از جنگجویان [[لشکر]] عمر بن سعد بود. او را [[قاتل]] تعدادی از [[شهیدان کربلا]]، از جمله عبداللّه و [[جعفر]]، دو پسر برومند [[امیر مؤمنان]]{{ع}}، دانستهاند. هانی بن ثُبَیت، از جمله ده نفری است که پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}}، درخواست [[عمر بن سعد]] را برای اسب تاختن بر پیکر [[پاک]] ایشان، [[اجابت]] کردند. او در [[غارت]] لباسهای [[امام]]{{ع}} و ادوات [[جنگی]] ایشان نیز مشارکت داشت. وی در «[[زیارت]] ناحیه»، به [[صراحت]]، [[لعن]] شده است. با [[قیام مختار]]، [[هانی]] دستگیر شد و زیر پای اسبان [[سپاه]] مختار، به [[هلاکت]] رسید.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۶۰.</ref>
| |
| | |
| ==کور بدریخت==
| |
| [[ابونضر جرمی]] نقل کرده است که: مردی بدریخت و [[کور]] را دیدم. از او سبب کور شدنش را پرسیدم. گفت: من از اعضای [[لشکر]] [[عمر بن سعد]] بودم. وقتی شب فرا رسید، خوابیدم و [[پیامبر]]{{صل}} را در [[خواب]] دیدم که در برابرش، تشتی از [[خون]] بود و پَری خون آلود که برای [[یاران]] عمر بن سعد، برده میشد و عمر بن سعد، آن پَر را میگرفت و با آن، در میان دو چشم سپاهیانش، علامت میکشید. آن گاه مرا آوردند. گفتم: ای [[پیامبر خدا]]! به [[خدا]] [[سوگند]]، نه شمشیری زدم، نه نیزهای و نه تیری. فرمود: «آیا بر تعداد [[دشمنان]] ما نیفزودی؟»، آن گاه، انگشت اشاره و وسطیِ خود را در خون کرد و آن دو را به سوی چشمان من، بالا آورد. چون صبح شد، دیدم که [[بینایی]] ام از دست رفته است<ref>{{متن حدیث|رَأَيْتُ رَجُلاً سَمْجَ الْعَمى، فَسَأَلَتُهُ عَنْ سَبَبِ ذَهَابِ بَصَرِهِ، فَقَالَ: كُنْتُ مِمَّنْ حَضَرَ عَسْكَرَ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ، فَلَمَّا جَاءَ اللَّيْلُ رَقَدْتُ، فَرَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} فِي الْمَنَامِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَسْتٌ فِيهَا دَمٌ، وَ رِيشَةٌ فِي الدَّمِ، وَ هُوَ يُؤْتِى بِأَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ، فَيَأخُذُ الرِّيشَةَ، فَيَخُطُّ بِهَا بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ، فَاُتِيَ بِي، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَاللَّهِ مَا ضَرَبْتُ بِسَيْفٍ، وَلَا طَعَنْتُ بِرُمْحٍ، وَلَا رَمَيْتُ بِسَهْمٍ. قَالَ: أَفَلَمْ تُكَثِّرْ عَدُوَّنا؟! فَأَدْخَلَ إِصْبَعَهُ فِي الدَّمِ ـ السَّبَّابَةَ وَالوُسْطَى ـ وَ أَهْوَى بِهِمَا إِلَى عَيْنِي، فَأَصْبَحْتُ وَقَدْ ذَهَبَ بَصَرِي}}(تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۵۹؛ المناقب، ابن مغازلی، ص۴۰۵، ح۴۵۹).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۶۰.</ref>
| |
| | |
| ==مردی از [[قبیله]] طَی==
| |
| از [[سعد بن عبیده]] نقل شده است: دو نوجوانِ آنها (کاروان [[اسیران]] [[کربلا]]) - که فرزند [[عبداللّه بن جعفر]] یا نوه جعفر بودند - فرار کردند و پیش مردی از [[قبیله]] طَی آمدند و به او [[پناه]] آوردند. او گردن آن دو را زد و سرهایشان را آورد و نزد [[ابن زیاد]] گذاشت. ابن زیاد، گردن آن مرد را زد و [[دستور]] داد خانهاش را ویران کردند<ref>{{متن حدیث|اِنْطَلَقَ غُلَامَانِ مِنْهُمْ ـ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ، أَوِ ابْنِ ابْنِ جَعْفَرٍ ـ فَأَتَيَا رَجُلاً مِنْ طَيِّئٍ، فَلَجَآ إلَيْهِ، فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمَا، وَ جَاءَ بِرُؤُوسِهِمَا حَتَّى وَضَعَهُمَا بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ زِيَادٍ؛ قَالَ: فَهَمَّ بِضَربِ عُنُقِهِ، وَ أَمَرَ بِدَارِهِ، فَهُدِّمَت}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۲۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۶۱.</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| {{منابع}}
| |
| # [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']] | |
| {{پایان منابع}}
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| [[رده:سرانجام قاتلین امام حسین]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |