بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مسروق بن وائل حضرمی در تاریخ اسلامی]] - [[مسروق بن وائل حضرمی در معارف و سیره حسینی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
'''مسروق بن وائل حضرمی''' از نیروهای خبیث [[سپاه عمر سعد]] که در [[کربلا]] حضور داشت. در پیشاپیش نیروهای [[کوفه]] بود، به این [[امید]] که [[سر امام حسین]]{{ع}} را به [[دست]] آورد و نزد [[ابن زیاد]]، [[مقام]] یابد. در گفتگویی با [[امام]]، به آن [[حضرت]] [[جسارت]] کرد و [[سید الشهدا]]{{ع}} او را [[نفرین]] کرد و فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ حُزْهُ إِلَى النَّارِ}}. او [[خشمگین]] شد و خواست که به سوی [[امام]] اسب بتازد. هنگام پرش از نهر، پایش در رکاب ماند و بدنش از اسب آویخته شد. مسروق از این صحنه مرعوب شد و خود را از میدان [[نبرد]] کنار کشید. علّت را که پرسیدند، به این [[معجزه]] اشاره کرد و گفت: {{عربی|رَأَيْتُ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ شَيْئاً لاَ أُقَاتِلُهُمْ أَبَداً}}. از این [[دودمان]] چیزی دیدم که هرگز با آنان نخواهم جنگید. در برخی نقلها آمده است که اسبش او را آن [[قدر]] به سنگها و درختها کشید و کوبید تا | '''مسروق بن وائل حضرمی''' از نیروهای خبیث [[سپاه عمر سعد]] که در [[کربلا]] حضور داشت. در پیشاپیش نیروهای [[کوفه]] بود، به این [[امید]] که [[سر امام حسین]]{{ع}} را به [[دست]] آورد و نزد [[ابن زیاد]]، [[مقام]] یابد. در گفتگویی با [[امام]]، به آن [[حضرت]] [[جسارت]] کرد و [[سید الشهدا]]{{ع}} او را [[نفرین]] کرد و فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ حُزْهُ إِلَى النَّارِ}}. او [[خشمگین]] شد و خواست که به سوی [[امام]] اسب بتازد. هنگام پرش از نهر، پایش در رکاب ماند و بدنش از اسب آویخته شد. مسروق از این صحنه مرعوب شد و خود را از میدان [[نبرد]] کنار کشید. علّت را که پرسیدند، به این [[معجزه]] اشاره کرد و گفت: {{عربی|"رَأَيْتُ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ شَيْئاً لاَ أُقَاتِلُهُمْ أَبَداً"}}. از این [[دودمان]] چیزی دیدم که هرگز با آنان نخواهم جنگید. در برخی نقلها آمده است که اسبش او را آن [[قدر]] به سنگها و درختها کشید و کوبید تا مُرد <ref>عبرات المصطفین، ج۲، ص۲۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۵۱.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۰: | خط ۱۶: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{قاتلان امام حسین}} | |||
{{عاملان واقعه کربلا}} | |||
[[رده:مسروق بن وائل حضرمی]] | [[رده:مسروق بن وائل حضرمی]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | [[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||