بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | |||
{{ | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زبیده در تراجم و رجال]] - [[زبیده در تاریخ اسلامی]] - [[زبیده در معارف مهدویت]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
در میان [[زنان]] مشهور [[خاندان عباسی]]، نام زبیده، از لحاظ [[شأن]] و [[مقام]] گاه همردیف [[هارون عباسی]] در داستانهای خیالانگیز [[بغداد]] و افسانههای هزار و یک شب میدرخشد؛ به طوری که در بسیاری از حوادث [[تاریخ]] [[عباسی]]، مقارن [[حکومت]] [[هارون]] و بعد از او، ردّپایی از [[اعمال]] نظر و دخالت مستقیم و غیرمستقیم زبیده، [[مشاهده]] میشود<ref>کارنامه اسلام، ص۱۵.</ref>. | |||
امّة العزیز، دختر [[جعفر بن منصور عباسی]]، ملقّب به زبیده، یکی از زنان معروف و ممتاز عصر عباسی است. علّت [[شهرت]] زبیده به این [[لقب]] به [[دوران کودکی]] وی بر میگردد، زمانی که [[منصور]] [[خلیفه عباسی]] وی را در آغوش خود میرقصاند و او را زبیده صدا میزد. این صفت از همان [[زمان]] بر نام او [[غالب]] شد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۴۳۳-۴۳۴.</ref>. زبیده، در لغت به معنای هر آنچه که از شیر حاصل شود (سرشیر و کف و....) و اسم تصغیر از ماده زَبَدَ است<ref>منجد الطلاب، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref>. بنابراین علت آن سفیدپوستی، طراوت و درخشانی صورتش بود<ref>المعجم الالقاب و الأسماء، ص۱۵۰.</ref>. در برخی متون از وی با [[کنیه]] امّجعفر و امّواحد نیز یاد شده است<ref>العقد الفرید، ج۵، ص۱۱۷.</ref>. | |||
از زبیده، در [[منابع تاریخی]] به عنوان زنی [[دیندار]]، اصیلزاده، زیباروی، [[محبوب]]، [[نیکوکار]]، [[خیّر]] و بانفوذ یاد شده است<ref>الاعلام، ج۳، ص۷۳.</ref>. انتساب وی به [[خاندان]] [[سیاسی]] [[حکومتی]] توجه نویسندگان را برانگیخته است، به طوری که در این زمینه وی را در میان [[عباسیان]] یگانه و [[بیهمتا]] میدانند. او فرزند جعفر، نوه منصور، [[همسر]] [[هارونالرشید]]، عروس [[مهدی عباسی]] و [[خیزران]]، [[مادر]] [[امین]] عباسی و نیز مادر ناتنی [[مأمون]] و [[معتصم]] عباسی است. نویسندگان، زبیده را زنی [[عاقل]]، هنرمند، [[آگاه]] به [[فنون]] [[ادب]] و [[شعر]]، [[همنشین]] با [[علما]] و شعرا و شاعره معرفی کردهاند. [[رحم]]، [[شفقت]]، [[کرامت]]، [[بخشندگی]] و [[کیاست]]، جزو صفات بارز وی بوده است که در باب این صفات و ویژگیها، حکایتهای فراوان وجود دارد<ref>الدیارات، ص۴۵.</ref>. | |||
محفل زبیده، محل [[اجتماع]] هنرمندان، [[علماء]]، اطبّا، شعرا و ادبا بود، و همگی از عطایای بانو بهره میبردند. گفتنی است کمکهای زبیده، شامل حال زاهدان، [[نیکوکاران]]، [[فقرا]] و [[بیچارگان]] هم میشد<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۷.</ref>. | |||
زبیده در مرکز [[خلافت عباسی]] ([[بغداد]]) [[رشد]] و [[تربیت]] یافت و به همین دلیل از جریان [[علمی]] و [[فرهنگی]] و ادبی آن [[روزگار]] بیتأثیر نبود. سشیات وی همزمان با دوران طلایی [[حکومت عباسی]] بود که [[شهرت]] و [[شکوه]]، جلال و [[ثروت]]، [[علم]] و [[ادب]] آن نامآور بود. | |||
زبیده مشغول [[فراگیری علم]] قرائت، [[کتابت]]، [[حفظ]] [[شعر]] و [[اخبار]] و سِیر شد و در شعر و [[ادبیات]] چنان [[غرق]] شد که به روایتی دیوارهای اتاقش را با اشعار میآراست<ref>شهیرات النساء، ص۱۹۸.</ref>. | |||
او [[حافظ قرآن]] بود و صد [[کنیز]] داشت که آنها نیز [[حافظان قرآن]] بودند و هر کدام موظف بودند که یکدهم [[قرآن]] را [[تلاوت]] کنند. صدای [[قرائت قرآن]] همواره از [[خانه]] زبیده به گوش میرسید<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۷۰.</ref>. | |||
زبیده، در سن هفده سالگی در بغداد با پسرعموی خویش، [[هارونالرشید]] [[عباسی]] [[ازدواج]] کرد<ref>شهیرات النساء، ص۱۹۹.</ref>. [[تاریخ]] این ازدواج به [[سال ۱۶۵ هجری]] قمری و در محل قصر الخلد در بغداد بود<ref>البدایة والنهایة، ج۱۰، ص۲۷۱.</ref>. | |||
با [[مرگ]] [[خیزران]]، [[مادر]] قدرتمند [[هارون]] به [[سال ۱۷۳ هجری]] قمری، زبیده، [[زن]] صاحب [[قدرت]] و [[نفوذ]] در دربار عباسی شد و سررشته امور را به طور غیرمستقیم به دست گرفت. علت این امر شاید نفوذ و قدرت [[خاندان]] [[برمکی]] در امور [[کشور]] بود. | |||
از حوادث مهم [[زندگی]] مشترک هارون و زبیده، مسافرتهای آن دو به [[سرزمین]] [[وحی]] و انجام [[مراسم حج]] بوده است<ref>الکامل، ج۵، ص۲۰.</ref> که در یکی از سفرهای زیارتی، زبیده در اطراف سرزمین [[مکه]] اقدامات فراوانی در خصوص بنای قناتها، منازل، پُلها و... در فاصله راه [[عراق]] تا [[حجاز]] انجام داد. در زمانی که یک [[مشک]] آب در [[شهر]] مکه به یک [[دینار]] [[ارزش]] داشت، او [[حجاج]] و سایر [[مردم]] مکه را [[سیراب]] میکرد؛ ظاهراً زبیده در اینگونه خدمات عمرانی مصارف فراوانی [[خرج]] نموده است<ref>العقد الفرید، ج۶، ص۲۲۸؛ تاریخ عرب، ص۳۸۲.</ref>. [[همراهی]] زبیده در [[سفر]] حجّی که [[هارون]] به [[سال ۱۸۶ هجری]] قمری انجام داد و در آن طومار ولایتعهدی پسرانش را در [[کعبه]] آویزان نمود، حتمی است<ref>تاریخ تمدن اسلام، ج۵، ص۷۹۰.</ref>. | |||
زبیده در [[سال ۱۷۰ هجری]] قمری، در رصافه، [[محمّد]] [[امین]] را به [[دنیا]] آورد. امین تنها فرزند زبیده بود؛ لذا پسرش را بینهایت [[دوست]] میداشت. [[تربیت]] امین در [[کودکی]] به «کسایی»، استاد بزرگ [[علم]] نحو در [[کوفه]] در [[سال ۱۸۹ هجری]] قمری سپرده شد. ظاهراً کسایی در تربیت امین کمی سخت میگرفت و این مسئله [[رأفت]] مادرانه زبیده را تحریک کرد و به کسایی [[پیام]] داد که در رفتارش با امین تجدیدنظر نماید<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۰؛ المعارف، ص۳۸۷.</ref>. این [[رفتار]] دلسوزانه زبیده، در مقابل معلّم دیگر امین که «احمر» نام داشته نیز صورت گرفت که این اوج [[احساسات]]، [[عواطف]] و نازکدلی زبیده را نسبت به امین میرساند<ref>عصر المأمون، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. | |||
از دیگر موارد دخالت زبیده در مسائل [[سیاسی]]، داستان [[نزاع]] میان [[مأمون]] و امین بر سر [[خلافت]] بود. با [[مرگ]] هارون، فصل جدیدی در [[زندگی]] زبیده آغاز شد، فصلی که در نهایت به مرگ پسرش امین و [[انزوا]] و [[گوشهگیری]] زبیده منجر شد. در آغاز [[حکومت]] امین، زبیده در [[رقّه]] بود و به درخواست امین به [[بغداد]] آمد تا در [[جشن]] خلافت وی شرکت نماید. در [[ابهت]] و [[شکوه]] جایگاه زبیده در [[سیاستمداران]] آن [[زمان]] همان بس که به هنگام حرکت به سوی بغداد، امین با همه امرا، [[کارگزاران]]، اعیان و اکابر [[دولت]] به استقبال زبیده آمد<ref>الشهیرات النساء، ص۲۰۹.</ref>. این آخرین صحنه باشکوه زندگی زبیده بود. زبیده در بغداد [[ثروت]] و [[مکنت]] هارون و امور [[بیتالمال]] را به دست گرفت و بعد از مدتی آن را به امین داد. این مسئله (سپردن امور بیتالمال به امین) و [[حمایت]] [[مالی]] زبیده، امین را در برانداختن نام مأمون از خلافت و [[منازعه]] با او تحریک و تقویت کرد. طرفداری داییهای امین از [[حکومت]] وی و شرط [[قریشی بودن]] [[خلیفه]] و پشتوانه محکم [[مالی]] تأثیر بسزایی در تحریک [[امین]] مبنی بر [[عزل]] [[مأمون]] از ولایتعهدی و [[انتصاب]] فرزندش [[موسی بن امین]] داشت. این مسائل باید خیلی مهم بوده باشد که [[فضل بن سهل]] - [[وزیر]] مأمون - وی را بدان متذکر ساخته بود<ref>الکامل، ج۵، ص۱۲۷؛ تاریخ تمدن اسلام، ج۲، ص۲۴۲؛ عصر المأمون، ج۱، ص۱۹۱.</ref>. بنابر [[روایات]]، زبیده در [[نزاع]] بین دو [[برادر]] دخالت مستقیمی نکرد و نیز هیچ واکنشی در قبال عزل مأمون از سوی امین از خود نشان نداد، اما زبیده [[زن]] سیاستمداری بود و سرانجام امور را مدّنظر داشت. هنگامی که [[علی بن عیسی بن ماهان]] از طرف امین، [[مأمور]] [[مبارزه]] با [[سپاه]] مأمون و [[دستگیری]] وی به سوی [[خراسان]] حرکت میکرد، به هنگام ترک [[بغداد]] برای خداحافظی نزد زبیده آمد و زبیده، درباره [[رفتار]] علی بن عیسی با مأمون بسیار سفارش نمود<ref>المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۱۹؛ البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۲۳؛ اخبار العلوال، ص۳۹۶؛ الکامل، ج۵، ص۱۴۳.</ref>. | |||
زبیده به هنگام [[عقد]] مأمون و پوران حضور داشت و بعد از آن جواهرات و زر و سیم بر سر عروس افشاند و لباسهای فاخر بر تن او کرد<ref>شهیرات النساء، ص۲۱۸.</ref>. | |||
زبیده، تحت تأثیر [[علویان]] و [[شیعیان]] قرار گرفت و [[شیعه]] شده بود. هنگامی که [[هارونالرشید]] از [[عقیده]] او مطّلع گشت، [[سوگند]] یاد نمود که او را [[طلاق]] خواهد داد<ref>به نقل از: امالی شیخ صدوق.</ref>. سرانجام زبیده، در [[جمادی الاولی]] [[سال ۲۱۶ هجری]] قمری، در سن ۶۹ سالگی در بغداد درگذشت<ref>الدیارات، ص۱۵۸.</ref>. | |||
در [[سال ۴۴۳ هجری]] قمری، در [[آشوب]] بزرگ شیعه و [[سنی]] که گورهای [[آل بویه]] و [[مرقد مطهر]] [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} به [[آتش]] کشیده شد، [[قبر]] این بانو نیز مورد تهاجم قرار گرفت<ref>الکنی و الالقاب، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | |||
طبق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، زبیده یکی از ۱۳ زنی است که در رکاب [[حضرت مهدی]] خواهد بود<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۷۰.</ref><ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۰.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:زبیده]] | |||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده: | [[رده:اعلام]] | ||