ابراهیم بن محمد خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غایب' به 'غایب')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. وی از دیار [[خراسان]]<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۸۸.</ref> و از [[راویان حدیث]] در [[قرن سوم]] قمری بود. اکثر رجالیون به اتفاق وی را [[ثقه]] و از [[اصحاب]] و راویان امام رضا{{ع}} دانسته‌اند<ref>رجال النجاشی، ص۲۵؛ رجال الطوسی، ص۳۵۳؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۳۱.</ref>. [[علامه حلی]] می‌گوید: من به روایت‌هایش [[اعتماد]] می‌کنم<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۷.</ref>. [[شیخ طوسی]] ضمن اختصاص سه عنوان جداگانه به وی، ابتدا از وی به نام [[ابراهیم بن ابی‌محمود]] و بدون قید [[خراسانی]] یاد کرده و او را از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} و صاحب مسائل دانسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۲.</ref>، سپس از وی به همان نام، اما با قید خراسانی، یاد کرده و او را ثقه و [[مولی]] خوانده و در شمار [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۱.</ref>، پس از آن از شخصی به نام [[ابراهیم بن محمد مولای خراسانی]] نام برده و او را نیز از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته است<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۳.</ref>، اما از آنجا که متأخران چون تفرشی<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۸۵.</ref>، [[محسن امین]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۲۰۸.</ref> و خویی<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۷.</ref> از چنین شخصی فقط از قول شیخ طوسی در [[رجال]] نام برده‌اند و دیگر رجالیون به این شخص اشاره نکرده‌اند، به [[اتحاد]] او با [[ابراهیم بن ابی محمود خراسانی]] نظر دارند.
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. وی از دیار [[خراسان]]<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۸۸.</ref> و از [[راویان حدیث]] در [[قرن سوم]] قمری بود. اکثر رجالیون به اتفاق وی را [[ثقه]] و از [[اصحاب]] و راویان امام رضا{{ع}} دانسته‌اند<ref>رجال النجاشی، ص۲۵؛ رجال الطوسی، ص۳۵۳؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۳۱.</ref>. [[علامه حلی]] می‌گوید: من به روایت‌هایش [[اعتماد]] می‌کنم<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۷.</ref>. [[شیخ طوسی]] ضمن اختصاص سه عنوان جداگانه به وی، ابتدا از وی به نام [[ابراهیم بن ابی‌محمود]] و بدون قید [[خراسانی]] یاد کرده و او را از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} و صاحب مسائل دانسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۲.</ref>، سپس از وی به همان نام، اما با قید خراسانی، یاد کرده و او را ثقه و [[مولی]] خوانده و در شمار [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۱.</ref>، پس از آن از شخصی به نام [[ابراهیم بن محمد مولای خراسانی]] نام برده و او را نیز از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته است<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۳.</ref>، اما از آنجا که متأخران چون تفرشی<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۸۵.</ref>، [[محسن امین]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۲۰۸.</ref> و خویی<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۶۷.</ref> از چنین شخصی فقط از قول شیخ طوسی در [[رجال]] نام برده‌اند و دیگر رجالیون به این شخص اشاره نکرده‌اند، به [[اتحاد]] او با [[ابراهیم بن ابی محمود خراسانی]] نظر دارند.


برخی معاصران هم بر اساس [[مشترکات]] بین آنها، چون اسم، مولی بودن، یعنی [[غیر عرب]] [[خالص]]<ref>تعلیقة علی منهج المقال، ص۲۵؛ توضیح المقال فی علم الرجال، ص۲۲۷.</ref>، و از اصحاب امام رضا{{ع}} بودن، احتمال اتحاد آنان را داده‌اند<ref>قاموس الرجال، ج۱، ص۲۹۰.</ref>، اما مامقانی گرچه نظر آنان را انعکاس می‌دهد، اصراری بر این اتحاد ندارد و با این [[استدلال]] که [[ابراهیم]] بن ابی [[محمود]] در زمره اصحاب امام کاظم{{ع}} ذکر شده و صاحب [[کتابی]] بوده، ولی ابراهیم بن محمد در میان اصحاب امام کاظم{{ع}} ذکر نشده و هیچ اثری نیز به وی منسوب نشده است، ترجیح می‌دهد که اینان را دو شخص جدا بداند<ref>تنقیح المقال، ج۴، ص۳۵۲.</ref>، با اینکه کشی ضمن روایتی او را از [[اصحاب]] کاظم{{ع}} نیز یاد می‌کند و برقی نیز بر آن صحه می‌گذارد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸؛ کتاب الرجال، برقی، ص۱۲۵.</ref>.
برخی معاصران هم بر اساس [[مشترکات]] بین آنها، چون اسم، مولی بودن، یعنی [[غیر عرب]] [[خالص]]<ref>تعلیقة علی منهج المقال، ص۲۵؛ توضیح المقال فی علم الرجال، ص۲۲۷.</ref>، و از اصحاب امام رضا{{ع}} بودن، احتمال اتحاد آنان را داده‌اند<ref>قاموس الرجال، ج۱، ص۲۹۰.</ref>، اما مامقانی گرچه نظر آنان را انعکاس می‌دهد، اصراری بر این اتحاد ندارد و با این [[استدلال]] که ابراهیم بن ابی [[محمود]] در زمره اصحاب امام کاظم{{ع}} ذکر شده و صاحب [[کتابی]] بوده، ولی ابراهیم بن محمد در میان اصحاب امام کاظم{{ع}} ذکر نشده و هیچ اثری نیز به وی منسوب نشده است، ترجیح می‌دهد که اینان را دو شخص جدا بداند<ref>تنقیح المقال، ج۴، ص۳۵۲.</ref>، با اینکه کشی ضمن روایتی او را از [[اصحاب]] کاظم{{ع}} نیز یاد می‌کند و برقی نیز بر آن صحه می‌گذارد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸؛ کتاب الرجال، برقی، ص۱۲۵.</ref>.


به هر حال، در عین وجود احتمال [[اتحاد]] این دو، نظر بر جدایی آنها خالی از قوت نیست. برابر روایتی از [[حسن بن موسی خشاب]] از قول [[ابراهیم]] آمده است که [[خدمت]] [[امام جواد]]{{ع}} رسید و نامه‌هایی از [[امام رضا]]{{ع}} را به ایشان نشان داد. [[امام]] پس از [[قرائت]] [[نامه‌ها]]، آنها را بر دیدگانش گذاشت و با [[اندوه]] و تأثر، بر [[صحت]] انتساب آنها به پدرش تأکید کرد. او می‌گوید: به امام عرض کردم: پدرتان در [[مجلسی]] چند بار به من گفت: [[خداوند]] تو را داخل [[بهشت]] کند و در آن ساکن گرداند. پس ایشان نیز گفت: من نیز چنین می‌گویم<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، می‌توان [[شأن]] ابراهیم نزد امام رضا{{ع}} و امام جواد{{ع}} را دریافت.
به هر حال، در عین وجود احتمال [[اتحاد]] این دو، نظر بر جدایی آنها خالی از قوت نیست. برابر روایتی از [[حسن بن موسی خشاب]] از قول ابراهیم آمده است که [[خدمت]] [[امام جواد]]{{ع}} رسید و نامه‌هایی از [[امام رضا]]{{ع}} را به ایشان نشان داد. [[امام]] پس از [[قرائت]] [[نامه‌ها]]، آنها را بر دیدگانش گذاشت و با [[اندوه]] و تأثر، بر [[صحت]] انتساب آنها به پدرش تأکید کرد. او می‌گوید: به امام عرض کردم: پدرتان در [[مجلسی]] چند بار به من گفت: [[خداوند]] تو را داخل [[بهشت]] کند و در آن ساکن گرداند. پس ایشان نیز گفت: من نیز چنین می‌گویم<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، می‌توان [[شأن]] ابراهیم نزد امام رضا{{ع}} و امام جواد{{ع}} را دریافت.


برخی وی را فردی [[نابینا]] ذکر کرده‌اند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>، اما بنا به روایتی از او که می‌گوید، امام رضا{{ع}} را هنگام [[وداع]] [[خانه خدا]] دیدم، چون می‌خواست از در [[مسجد]] خارج شود، رو به [[قبله]] می‌ایستاد و [[سجده]] می‌کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۵۳؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۲۸۱.</ref> و همچنین روایت ابی‌جعفر و دیدن [[گریه]] آن [[حضرت]]، می‌توان نهایتاً نابینایی‌اش را مربوط به اواخر عمرش دانست.
برخی وی را فردی [[نابینا]] ذکر کرده‌اند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>، اما بنا به روایتی از او که می‌گوید، امام رضا{{ع}} را هنگام [[وداع]] [[خانه خدا]] دیدم، چون می‌خواست از در [[مسجد]] خارج شود، رو به [[قبله]] می‌ایستاد و [[سجده]] می‌کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۵۳؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۲۸۱.</ref> و همچنین روایت ابی‌جعفر و دیدن [[گریه]] آن [[حضرت]]، می‌توان نهایتاً نابینایی‌اش را مربوط به اواخر عمرش دانست.
[[باقر]] [[شریف]] قرشی با [[عنایت]] به برخی از [[روایات]] ابراهیم بن ابی‌محمد، متن وصیتی از امام رضا{{ع}} خطاب به او را آورده است<ref>حیاة الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۵.</ref>. امام رضا{{ع}} ضمن بیان [[حدیثی]] از [[پیامبر]]{{صل}} راجع به [[فضائل]] [[حضرت علی]]{{ع}} و توصیف آن حضرت توسط پیامبر{{صل}} و سپس سؤال ابراهیم مبنی بر [[اخبار]] [[اهل بیت]]{{عم}} در نزد [[مردم]]، فرمود: اخبار مردم سه قسم است: یا [[غلو]] است یا [[تقصیر]] و یا تصریح به مثالب [[دشمنان]] ما<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۳۳۹.</ref>. سپس به ابراهیم سفارش می‌کند: آنچه را برایت می‌گویم، به خاطر بسپار و [[حفظ]] کن و اگر آن را جمع‌آوری کردی و نگهداری نمودی، در آن برای تو خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] است، زیرا [[متابعت]] از [[اهل بیت]]{{عم}} و [[اقتدا]] به [[سیره]] آنها باعث [[نجات]] و [[امنیت]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۳۴۰.</ref>.
[[باقر]] [[شریف]] قرشی با [[عنایت]] به برخی از [[روایات]] ابراهیم بن ابی‌محمد، متن وصیتی از امام رضا{{ع}} خطاب به او را آورده است<ref>حیاة الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۵.</ref>. امام رضا{{ع}} ضمن بیان [[حدیثی]] از [[پیامبر]]{{صل}} راجع به [[فضائل]] [[حضرت علی]]{{ع}} و توصیف آن حضرت توسط پیامبر{{صل}} و سپس سؤال ابراهیم مبنی بر [[اخبار]] [[اهل بیت]]{{عم}} در نزد [[مردم]]، فرمود: اخبار مردم سه قسم است: یا [[غلو]] است یا [[تقصیر]] و یا تصریح به مثالب [[دشمنان]] ما<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۳۳۹.</ref>. سپس به ابراهیم سفارش می‌کند: آنچه را برایت می‌گویم، به خاطر بسپار و [[حفظ]] کن و اگر آن را جمع‌آوری کردی و نگهداری نمودی، در آن برای تو خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] است، زیرا [[متابعت]] از [[اهل بیت]]{{عم}} و [[اقتدا]] به [[سیره]] آنها باعث [[نجات]] و [[امنیت]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۳۴۰.</ref>.
[[ابراهیم]] یکی از سه طریق اصلی [[شیخ صدوق]] در کتاب [[من لا یحضره الفقیه]] می‌باشد<ref>نقد الرجال، ج۴، ص۲۸۰؛ ج۵، ص۳۴۸-۳۴۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، چنان که بیش از ۳۲ [[روایت]] از [[امام رضا]]{{ع}} را از قول ابراهیم روایت کرده است<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۵.</ref>. همچنین وی یکی از [[سلسله]] اسناد [[روایی]] شیخ صدوق در الامالی و نیز در [[الکافی]] [[کلینی]] و [[شیخ طوسی]] در الاستبصار است. ابراهیم بن ابی‌محمد، علاوه بر [[ائمه]]{{عم}} پیش گفته، از [[علی بن یقطین]] روایت کرده است<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۰.</ref>.
ابراهیم یکی از سه طریق اصلی [[شیخ صدوق]] در کتاب [[من لا یحضره الفقیه]] می‌باشد<ref>نقد الرجال، ج۴، ص۲۸۰؛ ج۵، ص۳۴۸-۳۴۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، چنان که بیش از ۳۲ [[روایت]] از [[امام رضا]]{{ع}} را از قول ابراهیم روایت کرده است<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۵.</ref>. همچنین وی یکی از [[سلسله]] اسناد [[روایی]] شیخ صدوق در الامالی و نیز در [[الکافی]] [[کلینی]] و [[شیخ طوسی]] در الاستبصار است. ابراهیم بن ابی‌محمد، علاوه بر [[ائمه]]{{عم}} پیش گفته، از [[علی بن یقطین]] روایت کرده است<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۰.</ref>.


کسانی چون [[ابراهیم بن هاشم ابواسحاق کوفی قمی]]، از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}}<ref>الفوائد الرجالیة، ج۱، ص۴۳۹.</ref>، [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[حسن بن احمد مالکی]]<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۱۹۰.</ref>، [[علی بن اسباط]]، [[حسین بن سعید]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۰۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، [[عبدالعظیم حسنی]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۰۵؛ التوحید، ص۱۱۶؛ الأمالی، صدوق، ص۴۹۴.</ref> و [[حسن بن موسی خشاب]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۰۹؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>، از [[راویان حدیث]] ابراهیم بن ابی محمدند.
کسانی چون [[ابراهیم بن هاشم ابواسحاق کوفی قمی]]، از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}}<ref>الفوائد الرجالیة، ج۱، ص۴۳۹.</ref>، [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[حسن بن احمد مالکی]]<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۱۹۰.</ref>، [[علی بن اسباط]]، [[حسین بن سعید]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۰۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، [[عبدالعظیم حسنی]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۰۵؛ التوحید، ص۱۱۶؛ الأمالی، صدوق، ص۴۹۴.</ref> و [[حسن بن موسی خشاب]]<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۰۹؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۸.</ref>، از [[راویان حدیث]] ابراهیم بن ابی محمدند.
۲۱۸٬۴۷۸

ویرایش