بحث:رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
صفحه 112 | صفحه 112 | ||
==محمد نظیر عرفانی در پایان نامه بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین== | |||
از منابع علوم معصومان{{عم}} علم لدنی میباشد که دانشمندان اسلام در مورد آن نظرات مختلفی را بیان نمودهاند که در ذیل برخی از آنها را بیان مینماییم: | |||
1- ابوحامدغزالی: «نبوت و ولایت یكی از درجات شرف آدمی است. و حاصل آن سه خاصیت است، ... سومین خاصیت این است كه آنچه از علوم كه دیگران به آموختن حاصل شود، وی را از باطن خویش حاصل شود، و بعضی از علمها به خاطر صافی دل حاصل شود بدون تعلم همه علوم یا بیشتر از آنها به كسی تعلق گیرد كه دلش صافتر و قویتر باشد بدون تعلم، این علم لدنی است چنان كه ذات ازلی گفت كه «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما ». | |||
2- عزالدین محمود كاشانی: «علم لدنی علمی است كه اهل قرب را به تعلیم و تفهیم ربانی معلوم و مفهوم شود، نه با دلایل عقلی و نقلی، چنانكه كلام قدیم (قرآن كریم) در حق خضر{{ع}} گفت: «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما» ، و فرق بین علم الیقین و علم لدنی آن است كه علم الیقین ادراك نور ذات و صفات الهی است. و علم لدنی ادراك معانی و كلمات از حق، بیواسطه بشر، و آن سه قسم است: وحی، الهام، فراست» | |||
3- صاحب رساله اسرار القلوب: «هر كلمهای كه در نتیجه مواظبت به طاعت و عبادت بدون واسطه، از طریق كشف و الهام در قلب ظاهر شود این علم لدنی است. پس در علم لدنی بابی از علم بدون سبب شناخته شدهای از خارج در قلب گشوده میشود.» | |||
4- شمس الدین محمد آملی: «حصول برخی از علوم به تعلیم الهی که آن را علم لدنی گویند و آن به چند وجه است، به وحی، الهام، مناجات، فراست، جذب و ریاضت.» | |||
مفسرین قرآن در تبیین مراد از علم لدنی، دو دسته شده اند: بعضی همچون صاحب جوامع الجامع ، صاحب تفسیر زاد المسیر ، وصاحب تفسیر جلالین ... وغیره، با اشاره مختصر از كنار این مسئله گذشته و به این مقدار كه میگویند این علم، علم مغیبات است اكتفا كردهاند و برای تأكید سخن خودشان، سخن ابن عباس را نقل میكنند كه در ذیل آیه «عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا» گفته: (اعطاه علماً من علم الغیب) | |||
اما بعضی دیگر از مفسرین این مسأله را شرح و بسط داده، خصائص و ویژگیهائی را برای این علم ذكر نمودهاند، از جمله اینکه: | |||
1. به توفیق الهی تحقق میپذیرد. | |||
2. این علم، از ناحیه خداوند بدون واسطه حاصل میشود | |||
3. از طریق الهام حاصل شده و به اولیاء اختصاص دارد. | |||
4. علم به اسرار مخفی و بواطن اشیاء و حقیقت آنها. | |||
5. معرفت ذات و صفات باری تعالی است كه به تعلیمات الهی به دست میآید. | |||
صفحه188 |
نسخهٔ ۲۹ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۲۳
ابن طاووس معتقد است علم ائمه(ع) از این قبیل (علم لدنی)است. یعنی آنان بدون تعلّم و شاگردی کردن نزد کسی عالم شدهاند. به نظراو امامان شیعه حتی نزد پدران خود نیزعلم نیاموختهاند. وی در این باره میگوید: «علوم ائمه(ع) که خود نشانهای الهی و معجزهای ربانی است، مهمترین دلیل بر امامت ایشان است، زیرا آنان هرگز نزد معلم و استادی زانو نزده و از کسی نیاموختهاند و هیچ کس از دوستان و دشمنان ندیده و نشنیده است که این دانشها را مانند دیگران نزد کسی، حتی پدران خود آموخته باشند یا در کتابی خوانده و مطالب آن را حفظ کرده باشند، بلکه هرگاه امامی از دنیا میرفت، امام بعدی که به نصب امام پیشین جانشین او بود، علم و همه کمالاتی را که برای مقام امامت بدان نیاز داشت وارث میشد». هرچند ابن طاووس از واژة علم لدنی استفاده نکرده است، اما تفسیری که دربارة علوم ائمه(ع) نموده است بر علم لدنی منطبق میشود. علاوه بر این، عبارتی را از غزالی نقل میکند که وی گفته است، علم امیرمؤمنان(ع)، علم لدنی و موهبت الهی است. (ابن طاووس، علي، سعد السعود، ص 284؛ الطرائف في معرفة مذاهب الطوايف، ص 136.)
صفحه 112
محمد نظیر عرفانی در پایان نامه بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین
از منابع علوم معصومان(ع) علم لدنی میباشد که دانشمندان اسلام در مورد آن نظرات مختلفی را بیان نمودهاند که در ذیل برخی از آنها را بیان مینماییم: 1- ابوحامدغزالی: «نبوت و ولایت یكی از درجات شرف آدمی است. و حاصل آن سه خاصیت است، ... سومین خاصیت این است كه آنچه از علوم كه دیگران به آموختن حاصل شود، وی را از باطن خویش حاصل شود، و بعضی از علمها به خاطر صافی دل حاصل شود بدون تعلم همه علوم یا بیشتر از آنها به كسی تعلق گیرد كه دلش صافتر و قویتر باشد بدون تعلم، این علم لدنی است چنان كه ذات ازلی گفت كه «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما ». 2- عزالدین محمود كاشانی: «علم لدنی علمی است كه اهل قرب را به تعلیم و تفهیم ربانی معلوم و مفهوم شود، نه با دلایل عقلی و نقلی، چنانكه كلام قدیم (قرآن كریم) در حق خضر(ع) گفت: «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما» ، و فرق بین علم الیقین و علم لدنی آن است كه علم الیقین ادراك نور ذات و صفات الهی است. و علم لدنی ادراك معانی و كلمات از حق، بیواسطه بشر، و آن سه قسم است: وحی، الهام، فراست» 3- صاحب رساله اسرار القلوب: «هر كلمهای كه در نتیجه مواظبت به طاعت و عبادت بدون واسطه، از طریق كشف و الهام در قلب ظاهر شود این علم لدنی است. پس در علم لدنی بابی از علم بدون سبب شناخته شدهای از خارج در قلب گشوده میشود.» 4- شمس الدین محمد آملی: «حصول برخی از علوم به تعلیم الهی که آن را علم لدنی گویند و آن به چند وجه است، به وحی، الهام، مناجات، فراست، جذب و ریاضت.» مفسرین قرآن در تبیین مراد از علم لدنی، دو دسته شده اند: بعضی همچون صاحب جوامع الجامع ، صاحب تفسیر زاد المسیر ، وصاحب تفسیر جلالین ... وغیره، با اشاره مختصر از كنار این مسئله گذشته و به این مقدار كه میگویند این علم، علم مغیبات است اكتفا كردهاند و برای تأكید سخن خودشان، سخن ابن عباس را نقل میكنند كه در ذیل آیه «عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا» گفته: (اعطاه علماً من علم الغیب) اما بعضی دیگر از مفسرین این مسأله را شرح و بسط داده، خصائص و ویژگیهائی را برای این علم ذكر نمودهاند، از جمله اینکه: 1. به توفیق الهی تحقق میپذیرد. 2. این علم، از ناحیه خداوند بدون واسطه حاصل میشود 3. از طریق الهام حاصل شده و به اولیاء اختصاص دارد. 4. علم به اسرار مخفی و بواطن اشیاء و حقیقت آنها. 5. معرفت ذات و صفات باری تعالی است كه به تعلیمات الهی به دست میآید.
صفحه188