بحث:صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱٬۵۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
صحابه یا [[اصحاب]]، جمعِ صاحب، کسی که همراه و هم‌دوره با [[پیامبر خدا]]{{صل}} و مدتی با آن [[حضرت]] بوده و او را دیده و از سخنان او شنیده است. به [[یاران پیامبر]]، [[اصحاب]] و صحابه گفته می‌شود و به کسانی که در [[نسل]] بعد بوده و [[پیامبر]] را ندیده‌اند، "[[تابعین]]" گویند. [[صحابه پیامبر]] بودن یک [[افتخار]] است و [[رسول خدا]]{{صل}} [[اصحاب]] خود را [[ستایش]] کرده است. کسانی همچون [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[بلال]]، [[ابن مسعود]]، [[مقداد]]، [[عمار یاسر]]، [[حمزه]]، از [[اصحاب پیامبر]] بوده‌اند و شمار آنان به هزاران نفر می‌رسد. البته برخی از صحابه، [[کارهای ناپسند]] و خلاف داشتند، و بعضی از [[منافقین]] هم در جمع صحابه بودند، پس نمی‌توان همه صحابه را [[عادل]] و بی‌عیب دانست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۳۱.</ref>.
==مقدمه==
* [[اصحاب]] و [[یاران پیامبر خاتم|یاران پیامبر]]{{صل}} می‌باشند، اصطلاحاً آنان‌که زمان [[پیامبرخاتم|رسول خدا]] را [[درک]] کرده و او را دیده‌اند. شمار آنان را تا سی‌هزار نفر هم گفته‌اند که البته رقم دقیقی نیست، چون تنها در حجّة [[الوداع]]، بیش از صدهزار نفر با آن [[حضرت]] [[حج]] انجام دادند و سخنان او را در [[غدیر]] شنیدند. برخی هم [[صحابی]] را کسی دانسته‌اند که او را دیده و از او [[حدیث]] [[نقل]] کرده یا مدّتی با او [[مصاحبت]] داشته است. در مقابل صحابه، تابعین‌اند که [[نسل]] پس از صحابه‌اند. بحث از صحابه از آنجا ریشه می‌گیرد که [[اهل سنت]] معتقدند همۀ صحابه [[عادل]] و منزّه‌اند و دلیلشان هم آیاتی است که از [[مؤمنان]] و [[مهاجران]] و [[انصار]] [[ستایش]] می‌کند و این [[اعتقاد]]، برای تصحیح [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]] و نیز توجیه خلاف‌های عملی آنان است. در حالی که در [[آیات]] متعدّدی از برخی افراد آن زمان [[نکوهش]] شده و به [[گواهی]] [[تاریخ]] نیز خطاهای بزرگی از برخی سرزده و [[اعتقاد]] به [[عدالت]] همۀ صحابه، چیزی جز چشم نهادن بر واقعیات [[تاریخی]] و توجیه [[ظلم]] و [[انحراف]] برخی نیست. آیا [[امام علی|علی]]{{ع}} که در همۀ صحنه‌های [[نبرد]] علیه [[باطل]] و [[شرک]] حضور داشته، و [[ابو سفیان]] که در همۀ توطئه‌ها علیه [[اسلام]] فعالیّت داشته و اواخر [[عمر]] [[پیغمبر]] منافقانه [[مسلمان]] شده است برابرند؟<ref>در این‌باره ر. ک: «نظریة عدالة الصحابه»، احمد حسین یعقوب، «معالم المدرستین»، ج ۱ ص ۸۷، «الصحابة فی القرآن و السنّة و التاریخ» مرکز الرساله</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۶۱.</ref>.
==صحابه در [[قرآن]]==
*در [[قرآن]]، شکل‌های گوناگون این واژه به کار رفته و مترجمان و [[مفسران]] [[قرآن]] در ترجمه و [[تفسیر]] آن، معانی لغوی آن را به کار برده‌اند:
#'''ملازمه و [[همراهی]] دو [[بنده]] [[صالح]] [[خداوند]]:''' {{متن قرآن|قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا}}<ref>«گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.</ref>.
#'''[[معاشرت]] [[مؤمن]] و [[کافر]]:''' {{متن قرآن|وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا}}<ref>«و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش -که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم» سوره کهف، آیه ۳۴.</ref>.
#'''[[معاشرت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مشرکان]]:''' {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست» سوره اعراف، آیه ۱۸۴.</ref>.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۵-۱۶.</ref>
==آیا [[قرآن]] به [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} تضمین می‌دهد؟==
*ستایشی که [[قرآن کریم]] از [[رفتار]] گذشته [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[پلید]] کرده است، هرگز [[دلیل]] بر [[پاکی]] آنها از هر نوع [[فساد]] و [[انحرافی]] در دوران عمرشان نیست؛ زیرا [[رضایت خداوند]] و [[سعادت ابدی]] [[انسان]] در گرو تداوم [[ایمان]] و استمرار [[عمل صالح]] در طول میداد و خود [[اسوه]] [[فضایل]] [[انسانی]] بود و هرگز به [[شرک]] و [[گناه]] آلود نشد، این‌گونه خطاب می‌کند: {{متن قرآن|لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref>. همچنین در مورد [[پیامبر]] بزرگ [[ابراهیم]] و فرزندانش می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.</ref>.
*از نظر [[تاریخی]] [[بدیهی]] است که همه کسانی که به نام صحابه معرّفی شده‌اند، [[صالح]] و [[پارسا]] نبوده‌اند. [[بخاری]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "در [[قیامت]] من بر لب [[حوض کوثر]] ایستاده‌ام و در [[انتظار]] کسانی هستم که نزدم خواهند آمد، در این هنگام گروهی را از کنار من جدا می‌کنند و دور می‌نمایند. می‌پرسم: اینان هم از صحابه من هستند؟ می‌گویند: آری! اما تو خبر نداری اینان (پس از تو) [[عقب‌گرد]] کردند و به قهقرا برگشتند"<ref>صحیح بخاری، کتاب فتن.</ref>.
* [[تفتازانی]] می‌نویسد: "[[جنگ]] و اختلافاتی میان صحابه رخ داده و در کتب [[تاریخ]] [[ثبت]] شده و از طریق افراد موثّق [[نقل]] گردیده است. از همه اینها می‌توان پی برد که گروهی از [[اصحاب]] از راه [[حقّ]] [[منحرف]] شدند و به [[فسق]] و [[ستمکاری]] [[آلوده]] گردیدند، [[انگیزه]] این [[انحراف]] و [[فسق]] و [[ستم]]، [[حس]] [[کینه‌توزی]] عناد و [[حسد]] و سلطنت‌خواهی و [[ریاست‌طلبی]] و [[تمایل]] به لذّات و [[شهوات]] بوده است؛ زیرا چنین نبود که همگی صحابه از [[گناه]] و [[پلیدی]] مبرّا و [[معصوم]] باشند"<ref>شرح المقاصد، ص۴۶.</ref>.
* [[مجتهد]] و معذور، بلکه مأجور دانستن صحابه و [[تنزیه]] آنان از سوی [[اهل سنت]] باعث تجری گروهی [[دنیاطلب]] و [[خودخواه]] گردید. کسانی همچون [[معاویه]]، [[عمرو بن عاص]]، [[خالد بن ولید]]، [[مغیرة بن شعبه]]، [[سعید بن عاص]]، [[بسر بن ارطاة]] و... به هر عمل خلاف و جنایت باری دست زدند و کسی نتوانست زبان به [[اعتراض]] بگشاید. [[رهبر]] [[خوارج نهروان]] - [[حرقوص بن زهیر]]- از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} بود که [[حضرت]] درباره‌اش فرمود: "او [[دین]] خود را رها می‌کند، همچون تیری که از ترکش بیرون می‌رود". همچنین [[عبدالله بن جحش]] - که از [[مهاجرین]] به [[حبشه]] بود- از [[اسلام]] برگشت و به [[آیین مسیحیت]] در آمد.
*بنابراین نه تنها به [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و سایر [[مؤمنان]] تضمینی داده نشده که چنین تضمینی حتّی به شخص [[پیامبر]]{{صل}} نیز - که وجودش سراسر [[ایمان]] و [[تقوی]]، [[رحمت]] و [[برکت]] برای [[انسان]] است- داده نشده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
==سیمای صحابه در [[سخنان پیامبر]]{{صل}} و [[تاریخ]]==
*بر طبق [[تاریخ]]، گروهی از صحابه، در زمان [[زندگانی رسول خدا]]{{صل}} به جای [[خواندن قرآن کریم]] و [[تدبر]] در آن، به سراغ نسخه‌های [[تورات]] [[تحریف]] شده و کتاب‌های [[یهود]] رفته و شیفته [[خواندن]] آنها بودند. وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} از این موضوع [[آگاه]] شد، به آنان فرمود: "با وجود [[کتاب خدا]] - [[قرآن کریم]] - کتاب‌های دیگر را همراه آن نگیرید و از آنها استفاده نکنید. به [[خدا]] اگر [[موسی]] به اینجا می‌آمد، شما از او [[پیروی]] می‌کردید، اما اگر او زنده بود و مرا می‌دید از من [[پیروی]] می‌کرد<ref>سنن دارمی، ج۱، ص۱۱۶؛ مصنف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۳۱۳ و ج۱۱، ص۱۳ - ۱۱۰؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۱۸۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۱، ص۶۶۶؛ الفائق، زمخشری، ج۴، ص۱۱۴.</ref>.
*پسر [[عمر]] می‌گوید: ما در زمان [[زندگی پیامبر]]{{صل}} درباره همسران‌مان و شیوه [[رفتار]] با ایشان نگران بودیم که مبادا سخنی بگوییم که آیه‌ای در [[سرزنش]] ما نازل شود ولی پس از درگذشت [[پیامبر]]{{صل}}، در این باره آسوده خاطر شدیم و نسبت به همسران‌مان به [[راحتی]] صحبت می‌کردیم<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۶، ص۱۴۶.</ref>.
*نتیجه آنکه، صِرف [[صحابی]] بودن و دیدن [[پیامبر]]{{صل}} و [[نقل]] سخنان آن [[حضرت]]، [[شرافت]] نیست بلکه [[پایداری]] بر آن [[اعتقاد]] و [[رفتار]] بر اساس [[آموزه‌های دینی]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} از جمله شروط [[عدالت]] است. در [[زندگی]] [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} مواردی بر خلاف [[دستورها]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} [[اسلام]] [[مشاهده]] می‌شود؛ از جمله:
#[[بدعت‌گذاری]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>صحیح بخاری، بخاری، کتاب التفسیر، باب کنت علیهم شهیدا، ج۵، ص۲۴۰ و باب تفسیر سورة الأنبیاء، باب کما به أنا اول خلق، ج۷، ص۱۲۸ و ۲۰۸، ح۶۵۷۶ و کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛
#[[ارتداد]] گروهی از صحابه پس از [[پیامبر]]{{صل}}<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۴، ص۱۴۲ و ۶۶۴، ح۳۴۴۷، کتاب بدء الخلق و کتاب الفتن، باب ما جاء فی قول الله تعالی "واتقوا فتنة" و کتاب تفسیر، باب تفسیر الانبیاء.</ref>؛
#دوری ایشان از [[حوض]]<ref>صحیح مسلم، مسلم، ج۱، ص۱۵۰، کتاب الطهاره، باب استحباب اطالة العزة و التعجیل فی الوضوء، ح۳۹ و کتاب الفضائل، باب ۹، باب اثبات حوض النبی{{صل}}.</ref>؛
#ورودشان به [[جهنم]]<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛
#[[نفرین]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.</ref>.
*اما امروز به [[شیعیان]] و [[پیروان مکتب اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[تهمت]] [[مخالفت]] با صحابه [[رسول خدا]]{{صل}} زده می‌شود؛ در حالی که آنها پیرو بزرگ‌ترین، [[داناترین]] و فاضل‌ترین صحابه [[رسول خدا]]{{صل}}؛ یعنی [[صدیق اکبر]]، [[فاروق]] اعظم، [[یعسوب الدین]] و [[جانشین]] [[راستین]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.</ref> هستند و [[علمای شیعه]] درباره صحابه [[شایسته]]، کتاب‌ها و رساله‌ها نگاشته، بنا به شیوه [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[عقیده]] خود را گفته‌اند، و گوشه‌های مبهم و تاریک را در [[رفتار]] گروهی از صحابه آشکار، و با استناد به منابع کهن، اهداف آنها را از رفتارهای‌شان بیان کرده‌اند.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۶-۱۱۷.</ref>
==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[اهل سنت]]==
*[[مامقانی]] می‌نویسد: گفته شده، اولین نویسنده کتاب درباره صحابه، [[علی بن مدینی]] با عنوان "معرفة ما نزل فی الصحابه" است. همچنین [[محمد بن عمر واقدی]] نویسنده کتاب‌های "المغازی" و "فتوح الشام" و معاصر [[خلافت]] [[مأمون]]، مفصل‌ترین گزارش را درباره [[زندگی]] صحابه نوشت که هم درباره [[زندگی]] [[رسول خدا]] و هم درباره [[اصحاب]] است. پس از او [[محمد بن سعد کاتب واقدی]]  [[کتاب]] "الطبقات الکبری"، [[بلاذری]] [[کتاب]] "[[انساب الاشراف]]"، [[ابن عبدالبر]] [[کتاب]] "الاستیعاب" و [[ابن حجر عسقلانی]] [[کتاب]] "الاصابه فی معرفة الصحابه" را نوشته‌اند<ref>مقباس الهدایه، ج۳، ص۲۹۷؛ و نیز ر.ک: دانشنامه تشیع، ج۱۰، ص۲۷۵، واژه صحابه.</ref>.
*بنا به مبنای در پیش گفته شده، پرداختن به این موضوع در میان [[اهل سنت]] با توجه به نگرش ایشان درباره صحابه است.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۷-۱۱۸.</ref>
==اهمیت بررسی [[زندگی]] صحابه از دیدگاه [[شیعه]]==
*[[شیعیان]] به [[نص در امامت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] بوده و با [[ادله]] محکم برگرفته از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} بر این دیدگاه [[اسلامی]] تأکید کرده‌اند و از کسانی که [[دین]] را از [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفته، به آیندگان انتقال داده‌اند و نیز در [[نگهداری دین]] [[جان]] فشانی‌ها نموده، [[مشکلات]] [[جان]] فرسا را [[تحمل]] کرده‌اند، [[غفلت]] نورزیده و پیوسته یاد ایشان را زنده نگهداشته و از تلاش‌های ایشان [[ستایش]] کرده و می‌کنند. آنها برای پیراستن سیمای [[اصحاب]] [[راستین]] از گرد و غبار [[مخالفت]] با [[دستورات الهی]] می‌کوشند و به همین جهت، برخی از افراد پیرامون [[پیامبر]]{{صل}} را که به دنبال اغراض خود بودند، [[تأیید]] نمی‌کنند و از [[رفتار]] ایشان در زمان [[پیامبر]] و پس از درگذشت او [[انتقاد]] کرده، به [[پیروی]] از [[قرآن]]، این گروه [[منافق]] را [[سرزنش]] می‌کنند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، [[سکوت]] در برابر تلاش‌های [[انحرافی]] ایشان را نمی‌پسندد، و به [[نقل]] [[متقی هندی]]<ref>کنز العمال، ج۱، ص۲۳۸.</ref> [[بهترین]] [[امت]] و مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> زمانی محقق می‌شود که همانند صحابه [[راستین]] مانند [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، [[عمار]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[بلال]] و... [[احکام]] [[حق تعالی]] را پاس داشته، در [[ترویج]] آن بکوشند.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۸.</ref>
==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[شیعیان]]==
*[[شیعه]] نوشته‌های مفصلی در شرح حال صحابه ننوشته است چرا که آن را ضروری نمی‌دانست؛ زیرا با توجه به مبانی [[قرآن]] و [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[استمرار]] [[دین]] بر عهده [[امام علی]]{{ع}} است که [[پیامبر]]{{صل}} [[تعیین]] کرده و [[اصحاب]] نیز همانند دیگران در سایه [[پیروی]] از [[ولایت]] و [[امامت]]، دارای ارج خواهند بود؛ از این رو توجه فراوان به ایشان در مقابل [[قرآن]] و [[پیامبر]]{{صل}} و [[جانشین پیامبر]]{{صل}}، غیر ضروری است ولی مخالفین [[تشیع]] با اتهام‌های ناروا این شیوه معقول و [[استوار]] [[شیعه]] را به عنوان ابزاری برای [[تهمت]] زدن به [[شیعه]] قرار می‌دهند و با [[تحریف]] واقعیت، به [[شیعه]] [[تهمت]] [[مخالفت]] و [[دشمنی]] با صحابه را می‌زنند. [[عالمان]] [[آگاه]] [[شیعه]] برای روشن کردن [[افکار]] و برای [[بزرگداشت]] صحابه بزرگوار، کتاب‌هایی را نوشته‌اند؛ مرحوم [[سید علی خان مدنی شیرازی]] "الدرجات الرفیعه" را نوشت تا هم [[پایبندی]] بسیاری از صحابه به [[دین]] و [[امامت]] و هم حوادث [[صدر اسلام]] را [[یادآوری]] کند، و با همین شیوه، پاسخ بسیاری از [[شبهات]] را داده باشد. سپس مرحوم [[محدث قمی]] "تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب" را نوشت و مرحوم [[عالمی دامغانی]] نیز کتاب "پیغمبر و یاران" را نوشت.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۹.</ref>
== [[عدالت صحابه]]==
== [[سنت صحابه]]==
==پانویس==
{{پانویس}}
==صحابه از دیدگاه شیعه==
==صحابه از دیدگاه شیعه==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
۱۰۷٬۱۹۴

ویرایش