←اهداف و فلسفه امامت در قرآن
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
از دیگر آیاتی که اهمیت ویژه و جایگاه والای امامت را روشن میکند آیه {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> است. مفاد [[آیه]] این است که [[روز قیامت]] هر جمعیتی با نام پیشوایشان مورد خطاب قرار گرفته و با [[امام]] خود وارد عرصه [[محشر]] میشوند. بنابراین اطلاق کلمۀ «بإمامهم» هم [[امامان حق]] را شامل میشود و هم [[امامان]] [[باطل]] را<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>. از آیه این نکته به دست میآید که [[امامت]] در [[زندگی]] و [[سرنوشت انسان]] نقش [[تعیین]] کنندهای دارد. [[انسان]] هر [[پیشوایی]] را [[ه]] در [[دنیا]] برگزیند در سرای [[قیامت]] نیز با او [[محشور]] خواهد شد؛ اگر [[امام حق]] باشد او را به [[بهشت]] و اگر [[امام باطل]] باشد او را روانۀ [[دوزخ]] خواهد کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۴۰-۴۱.</ref>. | از دیگر آیاتی که اهمیت ویژه و جایگاه والای امامت را روشن میکند آیه {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> است. مفاد [[آیه]] این است که [[روز قیامت]] هر جمعیتی با نام پیشوایشان مورد خطاب قرار گرفته و با [[امام]] خود وارد عرصه [[محشر]] میشوند. بنابراین اطلاق کلمۀ «بإمامهم» هم [[امامان حق]] را شامل میشود و هم [[امامان]] [[باطل]] را<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>. از آیه این نکته به دست میآید که [[امامت]] در [[زندگی]] و [[سرنوشت انسان]] نقش [[تعیین]] کنندهای دارد. [[انسان]] هر [[پیشوایی]] را [[ه]] در [[دنیا]] برگزیند در سرای [[قیامت]] نیز با او [[محشور]] خواهد شد؛ اگر [[امام حق]] باشد او را به [[بهشت]] و اگر [[امام باطل]] باشد او را روانۀ [[دوزخ]] خواهد کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۴۰-۴۱.</ref>. | ||
==اهداف و [[فلسفه]] امامت در قرآن== | ==اهداف و [[فلسفه]] امامت در قرآن (چرایی یا غایت)== | ||
===تبیین [[مفاهیم قرآنی]]=== | ===تبیین [[مفاهیم قرآنی]]=== | ||
یکی از [[وظایف]] [[پیامبر]]{{صل}} تبیین معانی و مفاهیم [[قرآن کریم]] بود، [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. در [[حدیث ثقلین]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[عترت]] خود را ملازم و همراه با [[قرآن]] قرار داده و فرموده است: {{متن حدیث|انی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی}}<ref>«من دو شی، گرانبها در میان شما میگذارم که این دو عبارتند از: کتاب خدا و عترت من»</ref>؛ یعنی [[فهم]] [[حقایق]] قرآن باید با [[راهنمایی]] عترت باشد، همچنین [[تأویل قرآن]] را جز [[خدا]] و [[راسخان در علم]] نمیدانند، چنانکه قرآن کریم میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است [[ائمه]]{{ع}} [[راسخان در علم]] هستند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا أَبَا الصَّبَّاحِ نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَالِ وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۳.</ref>. | یکی از [[وظایف]] [[پیامبر]]{{صل}} تبیین معانی و مفاهیم [[قرآن کریم]] بود، [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. در [[حدیث ثقلین]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[عترت]] خود را ملازم و همراه با [[قرآن]] قرار داده و فرموده است: {{متن حدیث|انی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی}}<ref>«من دو شی، گرانبها در میان شما میگذارم که این دو عبارتند از: کتاب خدا و عترت من»</ref>؛ یعنی [[فهم]] [[حقایق]] قرآن باید با [[راهنمایی]] عترت باشد، همچنین [[تأویل قرآن]] را جز [[خدا]] و [[راسخان در علم]] نمیدانند، چنانکه قرآن کریم میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است [[ائمه]]{{ع}} [[راسخان در علم]] هستند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا أَبَا الصَّبَّاحِ نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَالِ وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۱۳.</ref>. |