ریاست‌دوستی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}}))
خط ۱۷: خط ۱۷:
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۳''']]
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۳''']]


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:ریاست‌دوستی]]
[[رده:ریاست‌دوستی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۸


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ریاست‌دوستی است. "ریاست‌دوستی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ریاست‌دوستی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

روایات مربوطه

  1. در محضر امام کاظم(ع)، سخن از مردی رفت که میل به ریاست داشت؛ آن حضرت فرمودند: "دوگرگی که در گلّه‌ای بی‌چوپان رها شوند، برای آن گلّه بیشتر از آن‌چه ریاست‌دوستی برای دین انسان مسلمان ضرر دارد، ضرر نخواهند داشت"[۱]؛
  2. امام صادق(ع) فرمودند: "هرکس ریاست را طلب نماید، هلاک شود" [۲]؛
  3. امام صادق(ع) فرمودند: "از این رئیسان که بر قوم خود ریاست می‌کنند برحذر باشید، به خدا قسم کفش‌ها پشت سر هیچ‌کس به صدا در نیامد، مگر آن‌که خود هلاک شد و دیگران را به هلاکت انداخت"[۳]؛
  4. امام صادق(ع) فرمودند: "ملعون است کسی که در پی ریاست باشد، ملعون است کسی که به آن همّت ورزد، ملعون است کسی که درباره ریاست با خود سخن گوید" [۴]؛
  5. امام صادق(ع) به ابوحمزه ثمالی فرمودند: "برحذر باش از ریاست، و برحذر باش از آن‌که پشت‌سر مردان به حرکت درآیی. ابوحمزه گوید: به ایشان عرض کردم: فدایت شوم! منظور شما از ریاست را دانستم، امّا آن‌که فرمودید پشت‌سر مردان به حرکت در نیایم، دو سوّم دارایی من از حرکت پشت‌سر مردان به دست آمده است؛ حضرت فرمودند: منظورم این نبود، منظورم آن است که برحذر باش از آن‌که کسی را بدون دلیل برگزینی، و زان پس هرآن‌چه گفت را تصدیق نمایی" [۵]؛
  6. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "شش صفت بود که اوّلین بار باعث عصیان بر خداوند و نافرمانی از او شد: دنیادوستی، ریاست‌دوستی، غذادوستی، زن‌دوستی، خواب‌دوستی استراحت‌دوستی" [۶]؛
  7. امام کاظم(ع) فرمودند: "دو گرگی که در گلّه‌ای بی‌چوپان رها شوند، برای آن گلّه بیشتر از آن‌چه ریاست‌دوستی برای دین انسان مسلمان ضرر دارد، ضرر نخواهند داشت" [۷][۸].

منابع

پانویس

  1. « عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(ع)‌ أَنَّهُ ذَكَرَ رَجُلًا فَقَالَ إِنَّهُ يُحِبُّ الرِّئَاسَةَ فَقَالَ مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ‌ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَةِ»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷.
  2. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَكَ»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷.
  3. « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ‌ إِيَّاكُمْ وَ هَؤُلَاءِ الرُّؤَسَاءَ الَّذِينَ يَتَرَأَّسُونَ فَوَاللَّهِ مَا خَفَقَتِ النِّعَالُ خَلْفَ رَجُلٍ إِلَّا هَلَكَ وَ أَهْلَكَ‌»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷.
  4. « قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)‌ مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۸.
  5. « عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)‌ إِيَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِي يَدِي إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ‌ فَقَالَ لِي لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِيَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۸.
  6. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)‌ أَوَّلُ مَا عُصِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِسِتِّ خِصَالٍ حُبِّ الدُّنْيَا وَ حُبِّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبِّ الطَّعَامِ وَ حُبِّ النِّسَاءِ وَ حُبِّ النَّوْمِ وَ حُبِّ الرَّاحَةِ»؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص ۱۵۳.
  7. « عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(ع)‌: مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ‌ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَةِ»؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷.
  8. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۵-۳۷.