حضرت سلیمان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه')
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
فرهنگ‌نویسان، "[[سلیمان]]" را از واژگان [[عبری]] دانسته‌اند.<ref> المعرب، ص۸۵؛ التحقیق، ج۵، ص۱۹۶، "سلیمان".</ref> مصطفوی آن را برگرفته از واژه عبری "شالوم" به معنای صحّت،<ref> التحقیق، ج۵، ص۱۹۶.</ref> هاکس به معنای آکنده از [[سلامت]] و تندرستی<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۴۸۴، "سلیمان".</ref> و نولدکه و آرتور جفری آن را واژه‌ای [[سریانی]] دانسته‌اند. جفری وجود صورت‌های یونانی، سریانی و [[حبشی]] سلیمان در کنار صورت عبری آن را دلیلی [[قطعی]] بر [[مسیحی]] بودن اصل این واژه دانسته است.<ref>واژه‌های دخیل، ص۲۶۸-۲۶۹، "سلیمان".</ref> در مقابل، برخی آن را [[عربی]]، از ریشه "س - ل - م" به معنای [[صلح]] و مصغّر [[سلمان]] دانسته <ref> نک: لسان العرب، ج۶، ص۳۵۰، "سلم".</ref> و برخی خاورشناسان نیز این دیدگاه را [[تأیید]] کرده‌اند.<ref>نک: واژه‌های دخیل، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref> اغلب فرهنگ‌نویسان عربی <ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۷۹؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۳۴۴، "سلم".</ref>به ویژه نخستینیان<ref>نک: العین، ج۷، ص۲۶۵-۲۶۷؛ الصحاح، ج۵، ص۱۹۵۰-۱۹۵۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰-۹۱، "سلم".</ref> و برخی واژه‌پژوهان [[قرآنی]]<ref>مفردات، ص۲۴۱، "سلم".</ref> ذیل ماده "سِلم" یا جای دیگر هیچ اشاره‌ای به سلیمان و عربی بودن آن نکرده‌اند. مصطفوی [[تصور]] عربی بودن سلیمان را ناشی از [[اشتباه]] لغت‌نویسان دانسته است.<ref>التحقیق، ج۵، ص۱۹۶.</ref> منشأ چنین دیدگاهی را به احتمال می‌توان برخی اشعار عربی دانست که واژه سلیمان در آنها به سبب [[ضرورت]] شعری به سُلَیم، سالم و [[سلام]] بدل شده است.<ref>نک: لسان العرب، ج۶، ص۳۵۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از [[پیامبران]] و [[پادشاهان]] بزرگ و پرآوازه بنی [[اسرائیل]] بود. نام وی ۱۷ بار در [[قرآن کریم]] آمده و [[قرآن]] او را از [[نوادگان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، فرزند [[حضرت داود]]{{ع}} و برخوردار از [[وحی]]، [[نبوت]]، [[دانش]] و [[هدایت الهی]]، [[کتاب آسمانی]] و [[حکومت]] معرفی کرده است. {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ  وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> [[شکوه]] فراوان و فراگیر و منحصر به فرد بودن [[پادشاهی]] سلیمان{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref> و برخورداری وی از نیروها و سپاهیانی انبوه و نیرومند با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، [[شیاطین]]، پرندگان و نیز [[فرمانروایی]] آن [[حضرت]] بر پدیده‌های طبیعی همچون باد از دیگر گزارش‌های [[قرآن کریم]] است. {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> قرآن کریم همچنین درباره [[کاخ]] سلطنتی باشکوه و [[دیدار]] [[سلیمان]]{{ع}} با [[ملکه]] سبأ گزارش کرده است. {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ}}<ref>«و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.</ref> به رغم این گزارش‌های کلی [[قرآن]]، [[مفسران]] در [[تفسیر آیات]] مربوط، به تفصیل سخن گفته‌اند. آنها، به ویژه شمار زیادی از [[مفسران اهل سنت]] با اثرپذیری از گزارش‌های [[کتاب مقدس]] و گفته‌های [[یهودیانِ]] [[مسلمان]] شده و [[مسلمانان]] آشنا به منابع [[اهل کتاب]]، مانند [[محمد بن کعب]] قرظی و [[وهب بن منبه]]، همان گزارش‌ها و سخنان را با پرداختی متفاوت در جزئیات و برخی افزوده‌ها [[نقل]] کرده‌اند. به رغم تلاش‌های انجام گرفته برای تعدیل و هماهنگ‌سازی برخی از این گزارش‌ها با [[باورهای اسلامی]]، دسته دیگری از مفسران، آنها را از [[اسرائیلیات]] خوانده و به سبب [[ناسازگاری]] با [[آموزه‌های اسلامی]] به چالش کشیده‌اند. (ادامه همین مقاله، بخش‌های مختلف) همچنین بخشی از مسائل مربوط به چگونگی [[فرمانروا]] شدن و نیز نحوه [[حکومت]] کردن و [[مرگ]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و فرمانروایی او بر [[انس]] و [[جن]] و شیاطین و پرندگان و باد و [[معادن]] و... همچنان اسرارآمیز و بی‌پاسخ مانده‌اند. درباره [[تاریخ]] [[زندگی]] و حکومت وی حکایت‌های مشهوری هستند که معمولاً اصل آنها مورد اشاره، تصریح و [[تأیید]] قرآن کریم است؛ ولی درباره چند و چون آنها داستان‌ها و افسانه‌هایی نقل شده‌اند که گاه با مبانی قرآن کریم درباره [[شخصیت]] آن حضرت ناسازگارند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
فرهنگ‌نویسان، "[[سلیمان]]" را از واژگان [[عبری]] دانسته‌اند.<ref> المعرب، ص۸۵؛ التحقیق، ج۵، ص۱۹۶، "سلیمان".</ref> مصطفوی آن را برگرفته از واژه عبری "شالوم" به معنای صحّت،<ref> التحقیق، ج۵، ص۱۹۶.</ref> هاکس به معنای آکنده از [[سلامت]] و تندرستی<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۴۸۴، "سلیمان".</ref> و نولدکه و آرتور جفری آن را واژه‌ای [[سریانی]] دانسته‌اند. جفری وجود صورت‌های یونانی، سریانی و [[حبشی]] سلیمان در کنار صورت عبری آن را دلیلی [[قطعی]] بر [[مسیحی]] بودن اصل این واژه دانسته است.<ref>واژه‌های دخیل، ص۲۶۸-۲۶۹، "سلیمان".</ref> در مقابل، برخی آن را [[عربی]]، از ریشه "س - ل - م" به معنای [[صلح]] و مصغّر [[سلمان]] دانسته <ref> نک: لسان العرب، ج۶، ص۳۵۰، "سلم".</ref> و برخی خاورشناسان نیز این دیدگاه را [[تأیید]] کرده‌اند.<ref>نک: واژه‌های دخیل، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref> اغلب فرهنگ‌نویسان عربی <ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۴۷۹؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۳۴۴، "سلم".</ref>به ویژه نخستینیان<ref>نک: العین، ج۷، ص۲۶۵-۲۶۷؛ الصحاح، ج۵، ص۱۹۵۰-۱۹۵۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰-۹۱، "سلم".</ref> و برخی واژه‌پژوهان [[قرآنی]]<ref>مفردات، ص۲۴۱، "سلم".</ref> ذیل ماده "سِلم" یا جای دیگر هیچ اشاره‌ای به سلیمان و عربی بودن آن نکرده‌اند. مصطفوی [[تصور]] عربی بودن سلیمان را ناشی از [[اشتباه]] لغت‌نویسان دانسته است.<ref>التحقیق، ج۵، ص۱۹۶.</ref> منشأ چنین دیدگاهی را به احتمال می‌توان برخی اشعار عربی دانست که واژه سلیمان در آنها به سبب [[ضرورت]] شعری به سُلَیم، سالم و [[سلام]] بدل شده است.<ref>نک: لسان العرب، ج۶، ص۳۵۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از [[پیامبران]] و [[پادشاهان]] بزرگ و پرآوازه بنی [[اسرائیل]] بود. نام وی ۱۷ بار در [[قرآن کریم]] آمده و [[قرآن]] او را از [[نوادگان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، فرزند [[حضرت داود]]{{ع}} و برخوردار از [[وحی]]، [[نبوت]]، [[دانش]] و [[هدایت الهی]]، [[کتاب آسمانی]] و [[حکومت]] معرفی کرده است. {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ  وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> شکوه فراوان و فراگیر و منحصر به فرد بودن [[پادشاهی]] سلیمان{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref> و برخورداری وی از نیروها و سپاهیانی انبوه و نیرومند با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، [[شیاطین]]، پرندگان و نیز [[فرمانروایی]] آن [[حضرت]] بر پدیده‌های طبیعی همچون باد از دیگر گزارش‌های [[قرآن کریم]] است. {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> قرآن کریم همچنین درباره [[کاخ]] سلطنتی باشکوه و [[دیدار]] [[سلیمان]]{{ع}} با [[ملکه]] سبأ گزارش کرده است. {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ}}<ref>«و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.</ref> به رغم این گزارش‌های کلی [[قرآن]]، [[مفسران]] در [[تفسیر آیات]] مربوط، به تفصیل سخن گفته‌اند. آنها، به ویژه شمار زیادی از [[مفسران اهل سنت]] با اثرپذیری از گزارش‌های [[کتاب مقدس]] و گفته‌های [[یهودیانِ]] [[مسلمان]] شده و [[مسلمانان]] آشنا به منابع [[اهل کتاب]]، مانند [[محمد بن کعب]] قرظی و [[وهب بن منبه]]، همان گزارش‌ها و سخنان را با پرداختی متفاوت در جزئیات و برخی افزوده‌ها [[نقل]] کرده‌اند. به رغم تلاش‌های انجام گرفته برای تعدیل و هماهنگ‌سازی برخی از این گزارش‌ها با [[باورهای اسلامی]]، دسته دیگری از مفسران، آنها را از [[اسرائیلیات]] خوانده و به سبب [[ناسازگاری]] با [[آموزه‌های اسلامی]] به چالش کشیده‌اند. (ادامه همین مقاله، بخش‌های مختلف) همچنین بخشی از مسائل مربوط به چگونگی [[فرمانروا]] شدن و نیز نحوه [[حکومت]] کردن و [[مرگ]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و فرمانروایی او بر [[انس]] و [[جن]] و شیاطین و پرندگان و باد و [[معادن]] و... همچنان اسرارآمیز و بی‌پاسخ مانده‌اند. درباره [[تاریخ]] [[زندگی]] و حکومت وی حکایت‌های مشهوری هستند که معمولاً اصل آنها مورد اشاره، تصریح و [[تأیید]] قرآن کریم است؛ ولی درباره چند و چون آنها داستان‌ها و افسانه‌هایی نقل شده‌اند که گاه با مبانی قرآن کریم درباره [[شخصیت]] آن حضرت ناسازگارند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==[[خانواده]] سلیمان==
==[[خانواده]] سلیمان==
خط ۳۱: خط ۳۱:


===ویژگی‌های پادشاهی سلیمان===
===ویژگی‌های پادشاهی سلیمان===
در آیات مربوط به پادشاهی داود و جانشینی سلیمان{{ع}} به جای او، الگویی بسیار طبیعی و خردمندانه از انتقال [[مسالمت‌آمیز]] [[سلطنت]] و [[قدرت]]، ارائه شده است. {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> ویژگی‌های برجسته آنان به ویژه برتری [[علمی]]، زمینه [[گرایش]] [[مردم]] و انتقال قدرت به آنها را فراهم می‌ساخت. سلطنت سلیمان{{ع}} بسیار [[عظیم]]، فراگیر و منحصر به فرد بود و به درخواست خود وی به او داده شده بود: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ }}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا می‌خواست به نرمی روان می‌شد. و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص» سوره ص، آیه ۳۵-۳۷.</ref> مسخر کردن باد و [[شیاطین]] برای آن [[حضرت]] و نیز یادکرد [[قرآن]] از [[سپاهیان]] انبوه و نیرومند [[سلیمان]]{{ع}} با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، شیاطین، پرندگان و [[فرمانروایی]] او بر پدیده‌های طبیعی همچون باد، بیانگر [[اجابت]] درخواست وی و برخوردار شدن او از [[سلطنت]] و قدرتی بسیار باشکوه و عظمتی بی‌مانند است: {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref>.<ref>نک: التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۱۵۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.</ref> وی همچنین دارای قصر شاهی بسیار باشکوه و خارق‌العاده‌ای بوده است. {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref> یاد کرد سلطنت بسیار با [[عظمت]]، [[مقتدر]] و منحصر به فرد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ظاهراً بیشتر برای آن است که به این وسیله [[قدرت]]، عظمت و [[شکوه]] [[خیره]] کننده [[خداوند]] در این زمینه نسبت به [[سلاطین]] [[دنیا]] روشن شود و [[مردم]] متأثر از شکوه و [[شوکت]] شاهان به [[بندگی]] و [[سرسپردگی]] آنان نپردازند. {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ}}<ref>«و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> درخواست سلطنتی منحصر به فرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref> از سوی سلیمان{{ع}} و سبب آن مورد گفت و گوی [[مفسران]] قرار گرفته است. این درخواست شائبه [[آزمندی]] و [[بخیل]] بودن آن حضرت را پدید آورده است و مفسران، پاسخ‌هایی به آن داده‌اند: گروهی درخواست چنین سلطنتی را با داستان [[ابتلا]] و از دست رفتن [[پادشاهی]] وی پیوند داده و گفته‌اند: هنگامی که وی دوباره سلطنت خویش را به دست آورد، از خداوند خواست تا سلطنتی به او [[عنایت]] کند که دیگر کسی نتواند آن را از دست وی بگیرد و خداوند باد، [[جن]] و شیاطین را مسخر او ساخت.<ref>جامع‌البیان، ج۲۳، ص۱۸۹-۱۹۰؛ التبیان، ج۸، ص۵۶۳-۵۶۴؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} همچنین با این درخواست برآن بود که بداند آیا [[خداوند]] [[استغفار]] و دعای وی را پس از [[ابتلا]] پذیرفته است یا نه.<ref>زادالمسیر، ج۳، ص۵۷۵.</ref> چالش‌هایی که داستان از دست رفتن [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با آنها روبه‌روست، این پاسخ را نیز دچار چالش می‌کنند. دسته‌ای دیگر با [[انکار]] [[ارتباط]] این درخواست با ماجرای ابتلای [[حضرت سلیمان]]{{ع}} پاسخ‌هایی گوناگون در این‌باره داده‌اند؛ از جمله برخی [[مفسران]] با اشاره به [[معجزه]] اختصاصی پیامبرانی مانند [[حضرت ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[حضرت صالح|صالح]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} گفته‌اند که حضرت سلیمان{{ع}} نیز با توجه به شرایط دوران زندگی‌خویش می‌‌خواست با برخورداری از یک [[پادشاهی]] منحصر به فرد و متمایز با سلطنت دیگران، معجزه‌ای ویژه داشته باشد تا [[گواه]] صدقی برای [[رسالت]] و [[نبوت]] او باشد و هیچ کس نتواند از این جهت با وی معارضه کند. [[اجابت]] دعای او و مسخر شدن باد، [[شیاطین]] و پرندگان برای آن [[حضرت]] مؤید این معناست و هیچ کس در دوران خود سلیمان{{ع}} و پس از وی از چنین [[قدرت]] و سلطنتی برخوردار نشد،<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۹؛ نمونه، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref> بنابراین چنین درخواستی هرگز به معنای حریص و [[بخیل]] بودن وی نیست و دیگران می‌توانند مُلکی فراتر از [[مُلک]] سلیمان{{ع}} بخواهند؛ ولی ویژگی‌های سلطنت وی را نخواهد داشت. این دیدگاه با ظاهر [[آیات]] سازگارتر و دفاع‌پذیرتر است.<ref>نمونه، ج۱۹، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> روایتی منسوب به [[امام کاظم]]{{ع}} که در آن امکان بخیل بودن [[پیامبران]] رد شده مؤید این دیدگاه است. براساس این [[روایت]]، پادشاهی دو گونه است: یکی با [[زور]] و [[غلبه]] به دست می‌آید و دیگری [[حکومتی]] مانند سلطنت [[ذوالقرنین]] و [[طالوت]] که از سوی خداوند [[عطا]] می‌شود و پادشاهی مورد درخواست سلیمان{{ع}} از نوع دوم است و آن حضرت سلطنتی خواست که پس از وی کسی نتواند بگوید که سلیمان{{ع}} آن را با زور و [[اجبار]] به دست آورده است و [[فرمانروایی]] وی بر باد، پرندگان و [[جنیان]] سبب شده بود که هیچ‌کس [[سلطنت]] او را با سلطنت [[پادشاهان]] دیگر مقایسه نمی‌کرد و آن را کاملاً متفاوت می‌دانستند.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۵-۸۶؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹-۴۶۰؛ الصافی، ج۶، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
در آیات مربوط به پادشاهی داود و جانشینی سلیمان{{ع}} به جای او، الگویی بسیار طبیعی و خردمندانه از انتقال [[مسالمت‌آمیز]] [[سلطنت]] و [[قدرت]]، ارائه شده است. {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> ویژگی‌های برجسته آنان به ویژه برتری [[علمی]]، زمینه [[گرایش]] [[مردم]] و انتقال قدرت به آنها را فراهم می‌ساخت. سلطنت سلیمان{{ع}} بسیار [[عظیم]]، فراگیر و منحصر به فرد بود و به درخواست خود وی به او داده شده بود: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ }}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا می‌خواست به نرمی روان می‌شد. و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص» سوره ص، آیه ۳۵-۳۷.</ref> مسخر کردن باد و [[شیاطین]] برای آن [[حضرت]] و نیز یادکرد [[قرآن]] از [[سپاهیان]] انبوه و نیرومند [[سلیمان]]{{ع}} با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، شیاطین، پرندگان و [[فرمانروایی]] او بر پدیده‌های طبیعی همچون باد، بیانگر [[اجابت]] درخواست وی و برخوردار شدن او از [[سلطنت]] و قدرتی بسیار باشکوه و عظمتی بی‌مانند است: {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref>.<ref>نک: التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۱۵۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.</ref> وی همچنین دارای قصر شاهی بسیار باشکوه و خارق‌العاده‌ای بوده است. {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref> یاد کرد سلطنت بسیار با [[عظمت]]، [[مقتدر]] و منحصر به فرد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ظاهراً بیشتر برای آن است که به این وسیله [[قدرت]]، عظمت و شکوه [[خیره]] کننده [[خداوند]] در این زمینه نسبت به [[سلاطین]] [[دنیا]] روشن شود و [[مردم]] متأثر از شکوه و [[شوکت]] شاهان به [[بندگی]] و [[سرسپردگی]] آنان نپردازند. {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ}}<ref>«و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> درخواست سلطنتی منحصر به فرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref> از سوی سلیمان{{ع}} و سبب آن مورد گفت و گوی [[مفسران]] قرار گرفته است. این درخواست شائبه [[آزمندی]] و [[بخیل]] بودن آن حضرت را پدید آورده است و مفسران، پاسخ‌هایی به آن داده‌اند: گروهی درخواست چنین سلطنتی را با داستان [[ابتلا]] و از دست رفتن [[پادشاهی]] وی پیوند داده و گفته‌اند: هنگامی که وی دوباره سلطنت خویش را به دست آورد، از خداوند خواست تا سلطنتی به او [[عنایت]] کند که دیگر کسی نتواند آن را از دست وی بگیرد و خداوند باد، [[جن]] و شیاطین را مسخر او ساخت.<ref>جامع‌البیان، ج۲۳، ص۱۸۹-۱۹۰؛ التبیان، ج۸، ص۵۶۳-۵۶۴؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} همچنین با این درخواست برآن بود که بداند آیا [[خداوند]] [[استغفار]] و دعای وی را پس از [[ابتلا]] پذیرفته است یا نه.<ref>زادالمسیر، ج۳، ص۵۷۵.</ref> چالش‌هایی که داستان از دست رفتن [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با آنها روبه‌روست، این پاسخ را نیز دچار چالش می‌کنند. دسته‌ای دیگر با [[انکار]] [[ارتباط]] این درخواست با ماجرای ابتلای [[حضرت سلیمان]]{{ع}} پاسخ‌هایی گوناگون در این‌باره داده‌اند؛ از جمله برخی [[مفسران]] با اشاره به [[معجزه]] اختصاصی پیامبرانی مانند [[حضرت ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[حضرت صالح|صالح]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} گفته‌اند که حضرت سلیمان{{ع}} نیز با توجه به شرایط دوران زندگی‌خویش می‌‌خواست با برخورداری از یک [[پادشاهی]] منحصر به فرد و متمایز با سلطنت دیگران، معجزه‌ای ویژه داشته باشد تا [[گواه]] صدقی برای [[رسالت]] و [[نبوت]] او باشد و هیچ کس نتواند از این جهت با وی معارضه کند. [[اجابت]] دعای او و مسخر شدن باد، [[شیاطین]] و پرندگان برای آن [[حضرت]] مؤید این معناست و هیچ کس در دوران خود سلیمان{{ع}} و پس از وی از چنین [[قدرت]] و سلطنتی برخوردار نشد،<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۹؛ نمونه، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref> بنابراین چنین درخواستی هرگز به معنای حریص و [[بخیل]] بودن وی نیست و دیگران می‌توانند مُلکی فراتر از [[مُلک]] سلیمان{{ع}} بخواهند؛ ولی ویژگی‌های سلطنت وی را نخواهد داشت. این دیدگاه با ظاهر [[آیات]] سازگارتر و دفاع‌پذیرتر است.<ref>نمونه، ج۱۹، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> روایتی منسوب به [[امام کاظم]]{{ع}} که در آن امکان بخیل بودن [[پیامبران]] رد شده مؤید این دیدگاه است. براساس این [[روایت]]، پادشاهی دو گونه است: یکی با [[زور]] و [[غلبه]] به دست می‌آید و دیگری [[حکومتی]] مانند سلطنت [[ذوالقرنین]] و [[طالوت]] که از سوی خداوند [[عطا]] می‌شود و پادشاهی مورد درخواست سلیمان{{ع}} از نوع دوم است و آن حضرت سلطنتی خواست که پس از وی کسی نتواند بگوید که سلیمان{{ع}} آن را با زور و [[اجبار]] به دست آورده است و [[فرمانروایی]] وی بر باد، پرندگان و [[جنیان]] سبب شده بود که هیچ‌کس [[سلطنت]] او را با سلطنت [[پادشاهان]] دیگر مقایسه نمی‌کرد و آن را کاملاً متفاوت می‌دانستند.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۵-۸۶؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹-۴۶۰؛ الصافی، ج۶، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


=== قلمرو [[پادشاهی]] [[سلیمان]]===
=== قلمرو [[پادشاهی]] [[سلیمان]]===
خط ۷۳: خط ۷۳:


===مجسمه‌ها===
===مجسمه‌ها===
درباره صورت مجسمه ساخته شده جنیان نیز دیدگاه یکسانی وجود ندارد: برخی هماهنگ با قرآن {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> بدون پرداختن به جزئیات از ساختن تندیس‌های مورد نظر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} [[سخن]] گفته‌اند.<ref>التبیان، ج۸، ص۳۸۳.</ref> برخی دیگر با توجه به [[حرمت]] ساختن مجسمه جانداران در [[اسلام]]، مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}} را مجسمه درخت، [[خورشید]]، ماه، [[ستاره]] و مانند آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲.</ref> در [[حدیثی]] منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}}، تندیس درخت و مانند آن دانسته و ساختن مجسمه [[زنان]] و مردان [[نفی]] شده است.<ref> الکافی، ج ۶، ص ۴۷۷؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۶۰۰.</ref> شماری دیگر گفته‌اند که آنان تندیس [[فرشتگان]]، [[انبیا]] و [[صالحان]] را برای [[نصب]] در [[معابد]] می‌ساختند تا [[مردم]] برای [[عبادت]] [[خداوند]] از آنان [[الگو]] بگیرند. براساس این دیدگاه و در پاسخ به چالش حرمت مجسمه‌سازی، [[قبح]] آن را غیر [[عقلی]] دانسته و از امکان جواز آن در آن [[زمان]] سخن گفته‌اند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲.</ref> (مجسمه‌سازی) دیدگاه چهارمی مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}} را مجسمه حیوانات، از جمله درندگان بر روی تخت [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با [[هدف]] افزایش [[هیبت]] و [[شکوه]] دانسته واز ساخت تندیس دو شیر در پایین تخت و دو [[عقاب]] در بالای آن سخن گفته‌اند. بر اساس این گزارش، هنگامی که حضرت سلیمان{{ع}} می‌خواست بر تخت بنشیند، شیرها دستان خود را پیش پای وی می‌گشودند و هنگامی که بر تخت می‌نشست، تندیس عقاب‌ها با بال‌های خود بر سر آن [[حضرت]] سایه می‌افکندند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۳.</ref> براساس برخی از پرداخت‌های این [[روایت]]، کسی جز حضرت سلیمان{{ع}} نمی‌دانست که چگونه بر آن تخت جلوس کند، از همین‌رو زمانی که بخت‌النصر پس از اشغال [[بیت‌المقدس]] خواست بر [[تخت سلیمان]]{{ع}} بنشیند، تندیس شیر دست خود را بلند کرد و پای بخت‌النصر را از هم [[درید]] و او بی‌هوش بر [[زمین]] افتاد. پس از آن کسی را یارای نشستن بر آن تخت نبود.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۰.</ref> گزارش‌های [[کتاب مقدس]] از [[تزیین]] تخت و هیکل سلیمان و ساختمان‌های دیگر به وسیله تصاویر شیر و [[نخل]] خرما حکایت می‌کنند.<ref>کتاب مقدس، اول پادشاهان ۶-۷؛ دوم تواریخ ۳-۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
درباره صورت مجسمه ساخته شده جنیان نیز دیدگاه یکسانی وجود ندارد: برخی هماهنگ با قرآن {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> بدون پرداختن به جزئیات از ساختن تندیس‌های مورد نظر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} [[سخن]] گفته‌اند.<ref>التبیان، ج۸، ص۳۸۳.</ref> برخی دیگر با توجه به [[حرمت]] ساختن مجسمه جانداران در [[اسلام]]، مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}} را مجسمه درخت، [[خورشید]]، ماه، [[ستاره]] و مانند آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲.</ref> در [[حدیثی]] منسوب به [[امام صادق]]{{ع}} نیز مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}}، تندیس درخت و مانند آن دانسته و ساختن مجسمه [[زنان]] و مردان [[نفی]] شده است.<ref> الکافی، ج ۶، ص ۴۷۷؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۶۰۰.</ref> شماری دیگر گفته‌اند که آنان تندیس [[فرشتگان]]، [[انبیا]] و [[صالحان]] را برای [[نصب]] در [[معابد]] می‌ساختند تا [[مردم]] برای [[عبادت]] [[خداوند]] از آنان [[الگو]] بگیرند. براساس این دیدگاه و در پاسخ به چالش حرمت مجسمه‌سازی، [[قبح]] آن را غیر [[عقلی]] دانسته و از امکان جواز آن در آن [[زمان]] سخن گفته‌اند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲.</ref> (مجسمه‌سازی) دیدگاه چهارمی مراد از {{متن قرآن|تَمَاثِيلَ}} را مجسمه حیوانات، از جمله درندگان بر روی تخت [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با [[هدف]] افزایش [[هیبت]] و شکوه دانسته واز ساخت تندیس دو شیر در پایین تخت و دو [[عقاب]] در بالای آن سخن گفته‌اند. بر اساس این گزارش، هنگامی که حضرت سلیمان{{ع}} می‌خواست بر تخت بنشیند، شیرها دستان خود را پیش پای وی می‌گشودند و هنگامی که بر تخت می‌نشست، تندیس عقاب‌ها با بال‌های خود بر سر آن [[حضرت]] سایه می‌افکندند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۸۲؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۳.</ref> براساس برخی از پرداخت‌های این [[روایت]]، کسی جز حضرت سلیمان{{ع}} نمی‌دانست که چگونه بر آن تخت جلوس کند، از همین‌رو زمانی که بخت‌النصر پس از اشغال [[بیت‌المقدس]] خواست بر [[تخت سلیمان]]{{ع}} بنشیند، تندیس شیر دست خود را بلند کرد و پای بخت‌النصر را از هم [[درید]] و او بی‌هوش بر [[زمین]] افتاد. پس از آن کسی را یارای نشستن بر آن تخت نبود.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۰.</ref> گزارش‌های [[کتاب مقدس]] از [[تزیین]] تخت و هیکل سلیمان و ساختمان‌های دیگر به وسیله تصاویر شیر و [[نخل]] خرما حکایت می‌کنند.<ref>کتاب مقدس، اول پادشاهان ۶-۷؛ دوم تواریخ ۳-۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله «سلیمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===ظروف و حوضچه‌ها===
===ظروف و حوضچه‌ها===
۲۱۸٬۴۷۸

ویرایش