بحث:رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
چند پاسخ:
چند پاسخ:
==مصطفی سلطانی==
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛}}
در کتاب: امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه
[[پرونده:765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
::::::« شیعه معتقد است، [[امام]] از [[علم غیب]] و لدنی بهره‌مند است به بیان [[سید لاری]] مراد از [[علم امام]] ظاهری به دست آمده از طریق نشانه‌ها، حواس ظاهری و علوم کسبی نیست، بلکه مراد علم باطنی فطری لدنی است که خداوند از طریق [[الهام]]، [[وحی]]، [[روح القدس]] و مانند آنها، از طریق اسباب خاص به انبیا و اوصیا می‌بخشد<ref>رسائل سید لاری، ص۱۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹ ]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


شیعه معتقد است، امام از علم غیب و لدنی بهره‌مند است به بیان سید لاری مراد از علم امام ظاهری به دست آمده از طریق نشانه‌ها، حواس ظاهری و علوم کسبی نیست، بلکه مراد علم باطنی فطری لدنی است که خداوند از طریق الهام، وحی، روح القدس و مانند آنها، از طریق اسباب خاص به انبیا و اوصیا می‌بخشد. رسائل سید لاری، ص13.
ص69
==مجید معارف==
==مجید معارف==
در مقاله:  نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن
در مقاله:  نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن

نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۰

چند پاسخ:

مجید معارف

در مقاله: نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن

برخی از مفسران، علم غیب مخصوص خداوند را «علم ذاتی و مستقل» دانسته اند. برخی «علم به همه انواع غیوب» و عده ای «علم به مفاتح غیب». نظریه نخست، نظریه برگزیده است. این نظر بیان می دارد که دانش غیب اصالتاً و بالذّات از آن خداوند است. مشیت و اراده او تعیین می کند که برخی از رسولانش نیز از غیب آگاه شوند. به تَبَع و با تعلیم رسولان الهی، جانشینان آنها نیز از غیب مطلع می گردند. بنابراین، سخن شیعیان مبنی بر علم غیب ائمه اطهار(علیهم السلام)، علم ذاتی به غیب نیست، کما اینکه علم اکتسابی از جهان خلقت نیز نمی باشد؛ بلکه علمی لدنّی است که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از خداوند متعال آموخت و مأمور بود که به جانشینانش نیز بیاموزد. ازاین رو با رحلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) «نزول وحی» قطع شد ولی ارتباط جانشینان آن حضرت(صلی الله علیه و آله) از طریق «الهام به قلب» و «تحدیث ملائکه» با عالم بالا، همچنان ادامه یافت. روایات اسلامی از قول اصحاب، بیانگر تعلیم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به حضرت علی(علیه السلام) است. حضرت علی(علیه السلام) و دیگر ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز بر اخذ علم خویش از پیامبر(صلی الله علیه و آله) تصریح می کنند.

ص47

در بحث بماند

  • در بسیاری از روایات و داستانها می‌شنویم که ائمه از برخی حوادث آینده خبر می‌دادند. یا برخی علوم را که در آن روزگار کسی نمی‌دانست می دانستند، و یا به مقتضای هر سوالی بدون مطالعه و تحقیق فی‌المجلس جواب را می‌دانستند به طوری که عالم‌ترین عالمان بودند. پس آیا این علم به واسطه ی عالم بودن آنها به علم غیب بوده است؟ بخشی از این سوال همان است که در بالا پاسخ دادیم که گه گاه طومار علم غیب در مقابل ائمه باز می‌شده است و آنها به برخی از مسائل آینده آگاه می‌شده‌اند. با این حال در قطعی بودن این حوادث که در آن زمان به ائمه نشان می‌دادند هنوز می‌توان تردید کرد. زیرا ممکن بود این حوادث تغییر کند به همین دلیل نیز ائمه سعی می‌کردند با ادعیه یا سفارشات یا حرکت‌های خود و آگاه کردن دوستان خود این حوادث را تغییر دهند. اما چرا اگر ایشان صاحب علم غیب نبودند، بر بسیاری از علومی که دیگران در آن زمان خبر نداشتند بدون مطالعه و تحقیق مشرف بودند.
  • پاسخ؛ وجود علم لدنی در نفس ائمه و پیامبران است. پیامبر و ائمه به واسطه ی وظیفه خود که رهبری مادی و معنوی بشر و تزکیه و تعلیم آنها بوده است باید به برخی علوم مسلط باشند. به عنوان مثال اگر عالَم را به یک مدرسه ی بزرگ تشبیه کنیم که کاملاً مجهز به دوربین‌ها و بایگانی الکترونیکی چندرسانه ای قوی می‌باشد، مدیر مدرسه حتماً با ابزار خود می‌تواند از تمامی جزئیات و تمامی قسمتهای مدرسه در تمامی زمانهای گذشته آگاه شود. فقط کافی است بخواهد و پشت نمایشگر خود بنشیند و کنترل اطلاعات را بدست بگیرد. این مدیر اگر بخواهد به خوبی دانش‌آموزان را هدایت کند و تعلیم دهد و از انحراف آنها جلوگیری کند باید به این ابزار مجهز باشد تا بداند که کدام شاگردش حرکت رو به جلو و موفقی داشته و کدام شاگرد رو به عقب حرکت می‌کند. ضمناً چون مدیر مدرسه وقت کافی برای دیدن جزئیات رفتار هرکدام از هزاران دانش آموز خود را ندارد از طریق ابزاری برای او نمودارها و اطلاعات کاملی تهیه می‌کنند و با توجه به علوم روانشناسی، پزشکی، رفتاری و سایر علوم، این داده‌ها را تحلیل می‌کنند ودر اختیار او می‌گذارند تا بتواند مدیریت مدرسه را درست به عهده بگیرد و حرکت دهد. گرچه این مثال از برخی ابعاد ما را از مطلب دور می‌کند اما در برخی ابعاد که مربوط به دامنه وسیع علم و آگاهی ائمه و لزوم آن برای هدایت اجتماع بشری در کلان و خرد می‌باشد، ما را به مطلب نزدیک می‌کند. اگر امامی مانند امام موسی کاظم(ع) که سالها در زندانهای مخوف عباسی روزگار می‌گذرانند به این ابزار مسلط نباشد چگونه می‌تواند هدایت مادی و معنوی جامعه را به دوش بگیرد و حرکت‌هایی در جهت تنظیم آن ایجاد کند؛ یا اگر امام حسین(ع) براساس داده‌های تحلیل شده در دسترس خود به نتیجه قطعی نرسیده بود که یک قیام خونین نیاز است تا جامعه تنظیم شود، به آن خوبی و به آن زیبایی نمی‌توانست در موقع مناسب و با شکل مناسب جامعه را برای قرنها تنظیم کند.
  • ابوعبدالله صادق(ع) گفت: ذات الله را دو گونه علم است: گونه‌ای پنهان شده در خزانه ی غیب که جز الله بر آن واقف نباشد. تغییر در سرنوشتها براساس همین علم پنهان رخ می‌دهد. گونه ی دوم علمی است که در اختیار فرشتگان و رسولان الهی قرار داده است ما نیز از گونه دوم باخبریم (گزیده کافی حدیث 58)
  • ابوعبدالله صادق (ع) گفت: همانا خداوند تبارک و تعالی یکتا است. و یکتایی ویژه ی اوست در فرمانروایی خود یکی وتنها است از آنها پس جمعی را آفریده و بر فرمان خود گماشت. ما از آن جمع هستیم. ماییم حجت خدا در میان بندگانش ماییم گنجواران خدا بردانشش.(گزیده‌ کافی حدیث 82)
  • ابوجعفر باقر (ع) فرمود: حتماً‌که خدا را دو گونه علم است: علمی منتشر و علمی پنهان. علم منتشر در اختیار فرشتگان و رسول است و آنچه فرشتگان و رسولان می‌دانند ما نیز می‌دانیم و علم پنهان همان علمی است که تنها در نزد خداست و مادر (یعنی سرچشمه) همه ی علوم است که چون بر صفحه ی دفتر آفرینش ثبت و ظاهر شود و به وسیله ی فرشتگان و رسولان جامه ی عمل می‌پوشد (گزیده کافی حدیث 90)
  • استاد بهبودی در شرح این احادیث می‌فرماید: حقیقت علم، همان نوامیس طبیعت است این نوامیس و این عوامل برخی برای فرشتگان و رسولان، و شمه‌ای برای افراد بشر مکشوف شده است که آن را علم منتشر می‌خوانیم و آن قسمت که برای هیچ کس مکشوف نشده و در نزد الله است علم پنهان می‌خوانیم.
  • پس علومی که نزد ائمه است همگی از جنس علم غیب نیست زیرا علم غیب الهی چنانچه به دست یکی از افراد بشر برسد دیگر علم غیب نیست. اما محققاً ائمه از علوم دیگری بهره‌مندند که دیگر افراد بشر به آن دسترسی ندارند که این به مقتضای مقام ولایت و امامت آنها است و آن را علم لدنی می‌نامیم. البته بعید نیست که با پیشرفت دانش بشری بسیاری از این علوم به دست بشر برسد. چنانکه بسیاری از علومی که ائمه از آن برخودار بودند و در اختیار شاگردان خاص خود گذاشته بودند اکنون با پیشرفت علم به دست تمامی اقشار بشر رسیده است اما در آن زمان منحصراًَ در اختیار ائمه بوده است.
  • لازم به ذکر است که از علم لدنی هم تعبیرات متفاوتی شده است. از جمله صوفیان آن را به علومی که از راه تصرف و ریاضت بدست می‌آورند اطلاق می‌کنند که البته این معنا مدنظر نویسنده نیست. این علوم همان علومی است که پیامبران و امامان نیاز دارند تا از طریق آنها بتوانند به مدیریت جوامع بپردازند و هدایت الهی را در تشریح و تکوین پیاده سازی نمایند و مردم را تعلیم و تزکیه دهند. که البته نمی‌توان همه آنها را از راه تعلیم و تعلم، تجربه، کشف و شهود و... بدست آورد و آنها منحصر در وجود مقدس ایشان بوده است. همان طور که در مثال مدیر مدرسه ذکر شد. مدیر مدرسه می‌تواند از طریق ابزار و وسایلی که در اختیار دارد از جزئیات عملکرد تمامی دانش‌آموزان آگاه شود و یا در مجموع از روند پیشرفت تحصیلی آنان مطلع گردد. البته به دلیل محدودیت وقت و قوای ذهنی مدیر مدرسه ایشان نمی‌تواند هر هفته تمامی پرونده‌های دانش‌آموزان را برای تمامی اعمال و رفتارشان بازبینی کند اما می‌تواند گزارش‌های تحلیلی را براساس کلاس، رده سنی، پیشرفت‌های علمی و... از طریق کارکنان مدرسه در اختیار او قرار می گیرد را ملاحظه کند و تحلیل درستی از اعمال دانش آموزان خود داشته باشد و در نتیجه می‌تواند برنامه ریزی درستی برای امور مدرسه داشته باشد.

http://quranpapers.persianblog.ir/post/12/