امام مهدی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۷: خط ۲۷:
:::::*'''ساعت و روز تولد و قابله''': در سحر [[نیمه شعبان]] [[شب جمعه]]<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۸۱، ح ۷۶۰؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۵۶، ح ۹۰۳.</ref>، قابله‌اش: عمه پدرش [[حکیمه خاتون]].
:::::*'''ساعت و روز تولد و قابله''': در سحر [[نیمه شعبان]] [[شب جمعه]]<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۸۱، ح ۷۶۰؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۵۶، ح ۹۰۳.</ref>، قابله‌اش: عمه پدرش [[حکیمه خاتون]].
:::::*'''خصوصیات حمل و ولادت''': حمل او مخفی بود تا هنگام ولادت، مانند حمل [[موسی بن عمران]]، یعنی به‌طوری بود که تا ساعت تولد هیچ کس اثر حمل در [[نرجس]] نمی‌دید، حتی قابله‌های متخصصی که [[معتمد]] گماشته بود که هرگاه در خانواده [[امام عسکری]] {{ع}} اثر حمل ببینند فورا اطلاع دهند.
:::::*'''خصوصیات حمل و ولادت''': حمل او مخفی بود تا هنگام ولادت، مانند حمل [[موسی بن عمران]]، یعنی به‌طوری بود که تا ساعت تولد هیچ کس اثر حمل در [[نرجس]] نمی‌دید، حتی قابله‌های متخصصی که [[معتمد]] گماشته بود که هرگاه در خانواده [[امام عسکری]] {{ع}} اثر حمل ببینند فورا اطلاع دهند.
::::::چنان‌که فرعون قابله‌های بسیار بر زنان [[بنی اسرائیل]] گماشته بود و این از جهت خوفی که بنی العباس از دوازدهمی داشتند مطابق اخباری که از [[پیغمبر]] {{صل}} و [[امیر المؤمنین]] و [[حضرت باقر]] و [[حضرت صادق]] {{عم}} شنیده بودند<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۰، ح ۶۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۲۱، ح ۱۲۶۲.</ref> مانند خوفی که فرعون از [[موسی]] {{ع}} داشته برحسب [[اخبار]] منجمین، چنان مخفی بود که تا آخرین لحظه ولادت [[حکیمه خاتون]] اثر حمل در [[نرجس]] مشاهده نکرد که گفت: نزدیک بود مرا [[شک]] عارض شود که ناگاه صدای برادرزاده‌ام بلند شد: "عمه [[شک]] مکن، بخوان سوره انا انزلناه را".
 
::::::[[حکیمه خاتون]] گفت: "شروع کردم به خواندن سوره، ناگاه دیدم از میان رحم با من هم‌آواز شد، چون سوره تمام شد متولد گردید و در هنگام تولد نوری از وی ساطع گردید که چشم‌های مرا خیره کرد.
چنان‌که فرعون قابله‌های بسیار بر زنان [[بنی اسرائیل]] گماشته بود و این از جهت خوفی که بنی العباس از دوازدهمی داشتند مطابق اخباری که از [[پیغمبر]] {{صل}} و [[امیر المؤمنین]] و [[حضرت باقر]] و [[حضرت صادق]] {{عم}} شنیده بودند<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۰، ح ۶۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۲۱، ح ۱۲۶۲.</ref> مانند خوفی که فرعون از [[موسی]] {{ع}} داشته برحسب [[اخبار]] منجمین، چنان مخفی بود که تا آخرین لحظه ولادت [[حکیمه خاتون]] اثر حمل در [[نرجس]] مشاهده نکرد که گفت: نزدیک بود مرا [[شک]] عارض شود که ناگاه صدای برادرزاده‌ام بلند شد: "عمه [[شک]] مکن، بخوان سوره انا انزلناه را".
::::::ناگاه او را دیدم که به [[سجده]] افتاده و شهادتین و [[شهادت]] بر [[وصایت]] پدران خود بر زبان جاری کرد و چون به خودش رسید، گفت: {{عربی|""اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املأ بی الارض قسطا و عدلا""}} بار خدایا! وعده مرا سریع و مسلم گردان و [[امر]] مرا تمام ساز و قدم مرا ثابت بدار و [[زمین]] را به واسطه من پر از [[عدل]] و داد گردان!".
 
::::::بقیه خصوصیات موکول است به کتب مبسوطه<ref>معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴، ۳۵۲ به بعد احادیث ۱۳۵۳- ۱۳۴۶.</ref>.
[[حکیمه خاتون]] گفت: "شروع کردم به خواندن سوره، ناگاه دیدم از میان رحم با من هم‌آواز شد، چون سوره تمام شد متولد گردید و در هنگام تولد نوری از وی ساطع گردید که چشم‌های مرا خیره کرد.
 
ناگاه او را دیدم که به [[سجده]] افتاده و شهادتین و [[شهادت]] بر [[وصایت]] پدران خود بر زبان جاری کرد و چون به خودش رسید، گفت: {{عربی|""اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املأ بی الارض قسطا و عدلا""}} بار خدایا! وعده مرا سریع و مسلم گردان و [[امر]] مرا تمام ساز و قدم مرا ثابت بدار و [[زمین]] را به واسطه من پر از [[عدل]] و داد گردان!".
 
بقیه خصوصیات موکول است به کتب مبسوطه<ref>معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴، ۳۵۲ به بعد احادیث ۱۳۵۳- ۱۳۴۶.</ref>.
:::::*'''دوران [[تربیت]]''': تا سال دویست و شصت که پنج سال یا چهار سال و کسری از سن شریفش گذشته بود در [[کفایت]] پدر بزرگوارش بود و به [[روح القدس]] سپرده شده بود و در این مدت مخفی از همه می‌زیست، مگر بعضی از [[خواص]] که از ولادتش مطلع گشته و او را در ایام کودکی مشاهده کردند.
:::::*'''دوران [[تربیت]]''': تا سال دویست و شصت که پنج سال یا چهار سال و کسری از سن شریفش گذشته بود در [[کفایت]] پدر بزرگوارش بود و به [[روح القدس]] سپرده شده بود و در این مدت مخفی از همه می‌زیست، مگر بعضی از [[خواص]] که از ولادتش مطلع گشته و او را در ایام کودکی مشاهده کردند.
:::::*'''ابتدای [[امامت]]''': از سال دویست و شصت که پدر بزرگوارش به زهر [[معتمد]] عباسی [[شهید]] شد [[امامت]] به او منتقل گردید.
:::::*'''ابتدای [[امامت]]''': از سال دویست و شصت که پدر بزرگوارش به زهر [[معتمد]] عباسی [[شهید]] شد [[امامت]] به او منتقل گردید.
:::::*'''سن مبارک آن حضرت''': تاکنون که از [[هجرت]] هزار و سیصد و هشتاد و سه سال قمری می‌گذرد، هزار و صد و بیست و هفت سال از [[عمر]] شریفش می‌رود<ref>اکنون که سال ۱۴۳۰ هجری قمری است از عمر شریف آن بزرگوار ۱۱۵۵ می‏گذرد.</ref>.
:::::*'''سن مبارک آن حضرت''': تاکنون که از [[هجرت]] هزار و سیصد و هشتاد و سه سال قمری می‌گذرد، هزار و صد و بیست و هفت سال از [[عمر]] شریفش می‌رود<ref>اکنون که سال ۱۴۳۰ هجری قمری است از عمر شریف آن بزرگوار ۱۱۵۵ می‏گذرد.</ref>.
::::::اما هنگامی که ظاهر شود به سیمای جوانی ظاهر خواهد شد، در سن سی یا چهل نمایش خواهد داد و مرور زمان هیچ در وی تأثیر نکرده تا معلوم شود [[قدرت]] [[خدا]]، و هم در این [[امر]] امتحانی باشد برای خلق که به همین علت گروهی از وی برگردند<ref>بحارالانوار، ج ۱۳، ۱۷۳؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۶۵، ح ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۳۲، ح ۱ و ۵۲، ۲۷۹، ح ۳ و ۲۸۵، ح ۱۶ و ۲۸۷، ح ۲۳ و ۲۴.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۳-۲۸.</ref>.
 
اما هنگامی که ظاهر شود به سیمای جوانی ظاهر خواهد شد، در سن سی یا چهل نمایش خواهد داد و مرور زمان هیچ در وی تأثیر نکرده تا معلوم شود [[قدرت]] [[خدا]]، و هم در این [[امر]] امتحانی باشد برای خلق که به همین علت گروهی از وی برگردند<ref>بحارالانوار، ج ۱۳، ۱۷۳؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۶۵، ح ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۳۲، ح ۱ و ۵۲، ۲۷۹، ح ۳ و ۲۸۵، ح ۱۶ و ۲۸۷، ح ۲۳ و ۲۴.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۳-۲۸.</ref>.
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۲: خط ۴۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام دوازدهم]] [[شیعیان]] حضرت [[مهدی موعود]] {{ع}} می‌‌باشد ایشان فرزند [[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[امام یازدهم]] و از نسل [[رسول خدا]] می‌‌باشد چنان که [[پیامبر]] {{صل}} نیز در باره وی فرموده است: {{عربی|اَلْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي}} یعنی [[مهدی موعود]] از فرزندان من و از نسل من می‌‌باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} در سال ۲۵۶ هجری در شهر [[سامرا]] متولد شد و نام مبارکشان مطابق با نام [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (م ح م د) بود.
::::::«[[امام دوازدهم]] [[شیعیان]] حضرت [[مهدی موعود]] {{ع}} می‌‌باشد ایشان فرزند [[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[امام یازدهم]] و از نسل [[رسول خدا]] می‌‌باشد چنان که [[پیامبر]] {{صل}} نیز در باره وی فرموده است: {{عربی|اَلْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي}} یعنی [[مهدی موعود]] از فرزندان من و از نسل من می‌‌باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} در سال ۲۵۶ هجری در شهر [[سامرا]] متولد شد و نام مبارکشان مطابق با نام [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (م ح م د) بود.
::::::از القاب ایشان می‌توان به [[امام عصر]] و [[صاحب الزمان]] اشاره کرد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} تا سال ۲۶۰ هجری تحت کفالت و [[تربیت]] پدر می‌‌زیست و از آنجا که [[خلیفه]] وقت تصمیم جدی به قطع نسل [[امامان]] [[اهل بیت]] {{عم}} و خاتمه دادن به قضیه [[امامت]] [[شیعه]] گرفته بود به [[دستور]] پدر بزرگوارشان ولادت و [[وجود امام]] از [[مردم]] پنهان و پوشیده بود و جز عده‌‌ای از [[خواص]] [[شیعه]] کسی از ایشان خبر نداشت و به [[شرف]] ملاقات وی نائل نمی‌‌شد؛ پس از [[شهادت]] پدر بزرگوارش [[امامت]] در آن حضرت مستقر شد و به [[امر]] [[خدا]] [[غیبت]] [[اختیار]] کرد و از انظار عمومی غایب گردید و به صورت ظاهری امکان مشاهده و ارتباط با ایشان وجود ندارد؛ البته گاه در موارد خاص و استثنایی برای دیگران ظاهر گردیده است. آن حضرت دارای دو دوره [[غیبت صغری]] و کبری می‌‌باشد و پس از آن [[ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] را بر پا خواهد نمود<ref>شیعه در اسلام (طب قدیم)/ ص ۲۳۰/ بررسی‌‌های اسلامی/ ج ۱ صفحه ۲۳۰ / تعالیم اسلام /ص ۱۸۰/ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: ج ۵۱ ص ۲ تا ۳۴ و ۳۴۳ تا ۳۶۶ / الغیبه/ طوسی/ ص ۲۱۴ تا ۲۴۳/ اثبات الهداه/ ج ۶ و ۷.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۹۱.</ref>.
 
از القاب ایشان می‌توان به [[امام عصر]] و [[صاحب الزمان]] اشاره کرد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} تا سال ۲۶۰ هجری تحت کفالت و [[تربیت]] پدر می‌‌زیست و از آنجا که [[خلیفه]] وقت تصمیم جدی به قطع نسل [[امامان]] [[اهل بیت]] {{عم}} و خاتمه دادن به قضیه [[امامت]] [[شیعه]] گرفته بود به [[دستور]] پدر بزرگوارشان ولادت و [[وجود امام]] از [[مردم]] پنهان و پوشیده بود و جز عده‌‌ای از [[خواص]] [[شیعه]] کسی از ایشان خبر نداشت و به [[شرف]] ملاقات وی نائل نمی‌‌شد؛ پس از [[شهادت]] پدر بزرگوارش [[امامت]] در آن حضرت مستقر شد و به [[امر]] [[خدا]] [[غیبت]] [[اختیار]] کرد و از انظار عمومی غایب گردید و به صورت ظاهری امکان مشاهده و ارتباط با ایشان وجود ندارد؛ البته گاه در موارد خاص و استثنایی برای دیگران ظاهر گردیده است. آن حضرت دارای دو دوره [[غیبت صغری]] و کبری می‌‌باشد و پس از آن [[ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] را بر پا خواهد نمود<ref>شیعه در اسلام (طب قدیم)/ ص ۲۳۰/ بررسی‌‌های اسلامی/ ج ۱ صفحه ۲۳۰ / تعالیم اسلام /ص ۱۸۰/ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: ج ۵۱ ص ۲ تا ۳۴ و ۳۴۳ تا ۳۶۶ / الغیبه/ طوسی/ ص ۲۱۴ تا ۲۴۳/ اثبات الهداه/ ج ۶ و ۷.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۹۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۰: خط ۵۶:
| پاسخ = آقای '''[[ابوالفضل هدایتی فخرداود]]''' در کتاب ''«[[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]»''؛ در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[ابوالفضل هدایتی فخرداود]]''' در کتاب ''«[[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]»''؛ در این‌باره گفته‌ است:
::::::«{{عربی|«و صل اللهم علی مبدأ الظهور و غایته،... سیما خاتم الولایة المحمدیة و مقبض فیوضات الأحمدیة»}}<ref>صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۴.</ref>.
::::::«{{عربی|«و صل اللهم علی مبدأ الظهور و غایته،... سیما خاتم الولایة المحمدیة و مقبض فیوضات الأحمدیة»}}<ref>صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۴.</ref>.
::::::از دیدگاه [[امام خمینی]]، [[مهدی موعود]] خاتم [[ولایت]] [[پیامبری]] است که خاتم [[پیامبران]] ابراهیمی است. چنان‌که درباره [[مقام]] حضرت [[رسول]] {{صل}} می‌دانیم، آن حضرت افزون بر [[مقام]] [[پیامبری]] و نذیر و بشیر بودن، [[صاحب]] [[مقام]] [[امامت]] و [[ولایت]] الهی است. در مورد [[حضرت ابراهیم]] [[خلیل]] {{ع}}، [[قرآن کریم]] به [[مقام]] [[امامت]] او و همچنین [[امامت]] نسل او در صورت آراستگی [[جان]] و کردار به [[عدالت]]، اشاره دارد. بدین‌سان [[بعثت]] و [[امامت]] [[ابراهیم]] تردیدناپذیر است، همان‌طور که نمی‌توان در [[امامت]] فرزندان [[صالح]] یا خلفای [[عادل]] او [[شک]] ورزید. بر این اساس، [[عترت]] [[پیامبر اسلام]] و [[امامان شیعه]]، خلفای [[شایسته]] [[رسول]] بوده و [[امامت]] آن حضرت را داشته‌اند و این [[امامت]] از نسلی به نسل دیگر تا [[مهدی موعود]]، انتقال یافته است که آخرین [[ولی خدا]] و [[پیامبر]] است.
 
::::::[[حضرت مهدی]] {{ع}} ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای [[بشر]] واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛... معنویاتی در [[قرآن]] است که برای هیچ‌کس جز [[پیغمبر اکرم]] و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده‌اند، [[کشف]] نشده است... همان‌طوری که [[رسول اکرم]] به حسب واقع، [[حاکم]] بر جمیع موجودات است؛ [[حضرت مهدی]] همان‌طور [[حاکم]] بر جمیع موجودات است. آن خاتم رسل است و این خاتم [[ولایت]]. آن خاتم [[ولایت]] کلی بالأصاله است و این خاتم [[ولایت]] کلی به تبعیت است<ref>صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۲۴۹.</ref>.
از دیدگاه [[امام خمینی]]، [[مهدی موعود]] خاتم [[ولایت]] [[پیامبری]] است که خاتم [[پیامبران]] ابراهیمی است. چنان‌که درباره [[مقام]] حضرت [[رسول]] {{صل}} می‌دانیم، آن حضرت افزون بر [[مقام]] [[پیامبری]] و نذیر و بشیر بودن، [[صاحب]] [[مقام]] [[امامت]] و [[ولایت]] الهی است. در مورد [[حضرت ابراهیم]] [[خلیل]] {{ع}}، [[قرآن کریم]] به [[مقام]] [[امامت]] او و همچنین [[امامت]] نسل او در صورت آراستگی [[جان]] و کردار به [[عدالت]]، اشاره دارد. بدین‌سان [[بعثت]] و [[امامت]] [[ابراهیم]] تردیدناپذیر است، همان‌طور که نمی‌توان در [[امامت]] فرزندان [[صالح]] یا خلفای [[عادل]] او [[شک]] ورزید. بر این اساس، [[عترت]] [[پیامبر اسلام]] و [[امامان شیعه]]، خلفای [[شایسته]] [[رسول]] بوده و [[امامت]] آن حضرت را داشته‌اند و این [[امامت]] از نسلی به نسل دیگر تا [[مهدی موعود]]، انتقال یافته است که آخرین [[ولی خدا]] و [[پیامبر]] است.
::::::نکته‌های ارزنده‌ای در این [[گفتار]] طرح شده است که هرکدام می‌تواند در [[شناخت]] درست [[امام مهدی]] {{ع}} و [[آگاهی]] از چند و چون حرکت نجات‌بخش آن حضرت تأثیرگذار باشد. بی‌گمان تا [[منتظران]] [[موعود]]، به ژرفای [[ولایت]] مهدوی پی نبرند و با رازهای پنهان [[وجود امام]] غایب آشنا نگردند نمی‌توانند مفهوم شفاف و تعیین‌کننده‌ای از [[ظهور]] و [[انتظار]] او به دست آورند. چنان‌که [[امام خمینی]] یادآور شده، به رغم گذشت سده‌ها از میلاد و [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هنوز ابعاد ناشناخته‌ای از شخصیت و [[امامت]] او ناگفته مانده است. زیرا پاره‌ای از امور مربوط به [[امامت]]، فراتر از حوزه [[فهم]] و [[درک]] مخاطبان بوده و پاره‌ای دیگر هنوز [[کشف]] نشده است.
 
::::::همان‌گونه که ایشان گفته است، در [[ادعیه]] [[امامان شیعه]]، [[معارف]] والایی وجود دارد که بیان آن در توان هرکس نیست، مگر حضرت [[صاحب]] در [[وقت ظهور]] به [[تعلیم]] آنها پردازد.
[[حضرت مهدی]] {{ع}} ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای [[بشر]] واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛... معنویاتی در [[قرآن]] است که برای هیچ‌کس جز [[پیغمبر اکرم]] و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده‌اند، [[کشف]] نشده است... همان‌طوری که [[رسول اکرم]] به حسب واقع، [[حاکم]] بر جمیع موجودات است؛ [[حضرت مهدی]] همان‌طور [[حاکم]] بر جمیع موجودات است. آن خاتم رسل است و این خاتم [[ولایت]]. آن خاتم [[ولایت]] کلی بالأصاله است و این خاتم [[ولایت]] کلی به تبعیت است<ref>صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۲۴۹.</ref>.
::::::از نگاه [[امام خمینی]] نمی‌توان تفاوت و تمایزی میان [[ولایت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[ولایت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر هستی و موجودات آن قائل شد، جز این‌که [[ولایت]] کل را برای خاتم [[پیامبران]] بدانیم و [[ولایت]] خاتم اوصیا- [[مهدی]] موعود- را تابع آن به شمار آوریم. بر این اساس، اصالت [[ولایت]] به [[رسول]] تعلق دارد و [[ولایت]] [[حجت]] {{ع}} به مفهوم تبعیت از [[ولایت]] کلی [[پیامبر]] خواهد بود. با این همه در [[حاکمیت]] [[پیامبر]] یا [[حاکمیت]] [[مهدی]] بر عوالم هستی نمی‌توان [[تردید]] ورزید. یعنی [[امام زمان]] در دوران [[امامت]] و [[وصایت]] الهی خویش [[حاکم]] بر جهانیان است، همان‌سان که خاتم [[پیامبران]] در دوران [[بعثت]]، این [[حاکمیت]] را داشت.
 
::::::چنین دیدگاهی درباره [[مهدی موعود]]، آن حضرت را فراتر از یک [[رهبر دینی]] یا سیاسی نشان می‌دهد؛ زیرا [[مقام]] ولایی فراگیر او را می‌نمایاند که در [[فرهنگ]] و منظر [[انسان]] شناسانه موجود [[بشر]] نمی‌گنجد. در این‌جا است که تمایز انسان‌شناسی [[وحی]] از انسان‌شناسی [[بشر]]؛ به رغم [[تکامل]] اندیشه‌ها و دانش‌هایی که در غرب و شرق صورت گرفته است، هویدا می‌گردد. افزون بر آن، معنای [[رهبری]] و [[جایگاه]] [[رهبر]] نیز قابل تأمل خواهد بود. آیا می‌توان به یکسانی در مفاهیم [[رهبر]] و [[رهبری]]، در دو منظر و حیانی و بشری قائل بود؟ آنچه پس از هزاره‌ها برای [[بشر]] معلوم شده‌ است، مفهوم و گستره‌ای از [[رهبری]] است که به نیازهای مادی و جسمانی نظر دارد و ضرورت‌های حیات فردی و جمعی را نشان می‌دهد. اما در [[معارف]] قرآنی و ولایی [[اهل بیت]] [[پیامبر]]- که گاه در گفتارها یا نیایش‌ها به اشارت آمده است- [[رهبری]] و [[رهبری]] [[بشر]] در معانی ارتقا یافته‌ای [[تعلیم]] داده می‌شود.
نکته‌های ارزنده‌ای در این [[گفتار]] طرح شده است که هرکدام می‌تواند در [[شناخت]] درست [[امام مهدی]] {{ع}} و [[آگاهی]] از چند و چون حرکت نجات‌بخش آن حضرت تأثیرگذار باشد. بی‌گمان تا [[منتظران]] [[موعود]]، به ژرفای [[ولایت]] مهدوی پی نبرند و با رازهای پنهان [[وجود امام]] غایب آشنا نگردند نمی‌توانند مفهوم شفاف و تعیین‌کننده‌ای از [[ظهور]] و [[انتظار]] او به دست آورند. چنان‌که [[امام خمینی]] یادآور شده، به رغم گذشت سده‌ها از میلاد و [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هنوز ابعاد ناشناخته‌ای از شخصیت و [[امامت]] او ناگفته مانده است. زیرا پاره‌ای از امور مربوط به [[امامت]]، فراتر از حوزه [[فهم]] و [[درک]] مخاطبان بوده و پاره‌ای دیگر هنوز [[کشف]] نشده است.
::::::ازاین‌رو [[امام خمینی]] به هنگام شناساندن [[امام مهدی]] {{ع}} سخنی حاکی از [[حیرت]] در برابر [[مقام ولایت]] آن حضرت دارد و واژه‌های مأنوس و کاربسته [[بشر]] درباره او را نمی‌پسندد و آنها را فروتر از [[منزلت]] ولایی او نزد [[خداوند]] می‌شمارد. من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم؛ بزرگ‌تر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است؛ برای این‌که دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین‌که [[مهدی موعود]] است<ref>صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۸۲.</ref>.
 
::::::کاربرد تعبیر "[[مهدی موعود]]" یا "[[مهدی]]، [[موعود]] امم" از [[حقیقت]] [[تردید]] ناپذیری حکایت دارد که در عین حال، [[حدیث]] آرزومندی [[بشر]] در دوران‌های ستم‌آلود را تجلی می‌بخشد»<ref>[[ابوالفضل هدایتی فخرداود|هدایتی فخرداود، ابوالفضل]]، [[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]، ص۱۸-۲۰.</ref>.
همان‌گونه که ایشان گفته است، در [[ادعیه]] [[امامان شیعه]]، [[معارف]] والایی وجود دارد که بیان آن در توان هرکس نیست، مگر حضرت [[صاحب]] در [[وقت ظهور]] به [[تعلیم]] آنها پردازد.
 
از نگاه [[امام خمینی]] نمی‌توان تفاوت و تمایزی میان [[ولایت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[ولایت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر هستی و موجودات آن قائل شد، جز این‌که [[ولایت]] کل را برای خاتم [[پیامبران]] بدانیم و [[ولایت]] خاتم اوصیا- [[مهدی]] موعود- را تابع آن به شمار آوریم. بر این اساس، اصالت [[ولایت]] به [[رسول]] تعلق دارد و [[ولایت]] [[حجت]] {{ع}} به مفهوم تبعیت از [[ولایت]] کلی [[پیامبر]] خواهد بود. با این همه در [[حاکمیت]] [[پیامبر]] یا [[حاکمیت]] [[مهدی]] بر عوالم هستی نمی‌توان [[تردید]] ورزید. یعنی [[امام زمان]] در دوران [[امامت]] و [[وصایت]] الهی خویش [[حاکم]] بر جهانیان است، همان‌سان که خاتم [[پیامبران]] در دوران [[بعثت]]، این [[حاکمیت]] را داشت.
 
چنین دیدگاهی درباره [[مهدی موعود]]، آن حضرت را فراتر از یک [[رهبر دینی]] یا سیاسی نشان می‌دهد؛ زیرا [[مقام]] ولایی فراگیر او را می‌نمایاند که در [[فرهنگ]] و منظر [[انسان]] شناسانه موجود [[بشر]] نمی‌گنجد. در این‌جا است که تمایز انسان‌شناسی [[وحی]] از انسان‌شناسی [[بشر]]؛ به رغم [[تکامل]] اندیشه‌ها و دانش‌هایی که در غرب و شرق صورت گرفته است، هویدا می‌گردد. افزون بر آن، معنای [[رهبری]] و [[جایگاه]] [[رهبر]] نیز قابل تأمل خواهد بود. آیا می‌توان به یکسانی در مفاهیم [[رهبر]] و [[رهبری]]، در دو منظر و حیانی و بشری قائل بود؟ آنچه پس از هزاره‌ها برای [[بشر]] معلوم شده‌ است، مفهوم و گستره‌ای از [[رهبری]] است که به نیازهای مادی و جسمانی نظر دارد و ضرورت‌های حیات فردی و جمعی را نشان می‌دهد. اما در [[معارف]] قرآنی و ولایی [[اهل بیت]] [[پیامبر]]- که گاه در گفتارها یا نیایش‌ها به اشارت آمده است- [[رهبری]] و [[رهبری]] [[بشر]] در معانی ارتقا یافته‌ای [[تعلیم]] داده می‌شود.
 
ازاین‌رو [[امام خمینی]] به هنگام شناساندن [[امام مهدی]] {{ع}} سخنی حاکی از [[حیرت]] در برابر [[مقام ولایت]] آن حضرت دارد و واژه‌های مأنوس و کاربسته [[بشر]] درباره او را نمی‌پسندد و آنها را فروتر از [[منزلت]] ولایی او نزد [[خداوند]] می‌شمارد. من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم؛ بزرگ‌تر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است؛ برای این‌که دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین‌که [[مهدی موعود]] است<ref>صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۸۲.</ref>.
 
کاربرد تعبیر "[[مهدی موعود]]" یا "[[مهدی]]، [[موعود]] امم" از [[حقیقت]] [[تردید]] ناپذیری حکایت دارد که در عین حال، [[حدیث]] آرزومندی [[بشر]] در دوران‌های ستم‌آلود را تجلی می‌بخشد»<ref>[[ابوالفضل هدایتی فخرداود|هدایتی فخرداود، ابوالفضل]]، [[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]، ص۱۸-۲۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۵: خط ۷۹:
| پاسخ = آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«'''[[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:''' "[[زمین]] هرگز خالی از [[حجت]] نخواهد بود که یا ظاهر و آشکار، و یا خائف و [[نهان]] خواهد بود. تا [[حجت‌ها]] و [[بینات]] [[حضرت]] [[پروردگار]] [[باطل]] نشود"<ref>{{عربی|" لَا تَخْلُو الْأَرْضُ‏ مِنْ‏ قَائِمٍ‏ بِحُجَّةٍ، ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ مُسْتَتِراً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۴؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۷۰؛ غیبت نعمانی، ص ۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۴۸؛ و قریب به این مضمون: نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۷.عین همین عبارت از امیر مؤمنان، امام باقر و امام صادق ({{عم}}) نیز وارد شده است.</ref>. "[[مهدی]] [[قائم]] {{ع}} از اولاد منست، نام او نام من، کنیه‌اش [[کنیه]] من، و از نظر [[سیرت]] و صورت شبیه‌ترین مردمان است به من"<ref>{{عربی|"الْمَهْدِيُّ مِنْ‏ وُلْدِي‏، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقا‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۲؛ اعلام الوری، ص ۳۹۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۶۳ و ۱۶۸؛ المهدی، ص ۱۴۸ و ۲۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۱ و ۲۶۹؛ البیان، ص ۵۷؛ حقایق الایمان، ص ۱۶۲.</ref>.
::::::«'''[[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:''' "[[زمین]] هرگز خالی از [[حجت]] نخواهد بود که یا ظاهر و آشکار، و یا خائف و [[نهان]] خواهد بود. تا [[حجت‌ها]] و [[بینات]] [[حضرت]] [[پروردگار]] [[باطل]] نشود"<ref>{{عربی|" لَا تَخْلُو الْأَرْضُ‏ مِنْ‏ قَائِمٍ‏ بِحُجَّةٍ، ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ مُسْتَتِراً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۴؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۷۰؛ غیبت نعمانی، ص ۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۴۸؛ و قریب به این مضمون: نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۷.عین همین عبارت از امیر مؤمنان، امام باقر و امام صادق ({{عم}}) نیز وارد شده است.</ref>. "[[مهدی]] [[قائم]] {{ع}} از اولاد منست، نام او نام من، کنیه‌اش [[کنیه]] من، و از نظر [[سیرت]] و صورت شبیه‌ترین مردمان است به من"<ref>{{عربی|"الْمَهْدِيُّ مِنْ‏ وُلْدِي‏، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقا‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۲؛ اعلام الوری، ص ۳۹۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۶۳ و ۱۶۸؛ المهدی، ص ۱۴۸ و ۲۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۱ و ۲۶۹؛ البیان، ص ۵۷؛ حقایق الایمان، ص ۱۶۲.</ref>.
::::::'''[[حضرت علی]] {{ع}} خطاب به [[فرزند]] بزرگوارش [[امام حسین]] {{ع}} فرمود:''' "نهمین [[فرزند]] تو ای [[حسین]]! [[قائم]] به [[حق]] است. او [[دین]] را آشکار می‌سازد و [[عدالت]] را (در روی [[زمین]]) می‌گستراند. آری، [[سوگند]] به خدائی که [[محمد]] {{صل}} را به [[نبوت]] برانگیخت و او را بر همه مخلوقاتش برگزید"<ref>{{عربی|" التَّاسِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِكَ‏ يَا حُسَيْنُ‏ هُوَ الْقَائِمُ‏ بِالْحَقِ‏ الْمُظْهِرُ لِلدِّينِ وَ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ قَالَ الْحُسَيْنُ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ {{ع}} إِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ ‏‏‏"}}؛ بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ الامام المهدی، ص ۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۷ (از امام رضا)؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۴۶۷ (از امام صادق).</ref>. "بعد از [[حسین]] نه تن از صلب او [[خلیفه]] [[خدا]] در روی [[زمین]] هستند و [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] و [[امین]] [[خدا]] بر [[وحی]] او هستند. آنها پیشوای [[مسلمین]]، [[رهبر]] [[مؤمنین]] و سرور پرهیزگاران می‌باشند. نهمی آنها "[[قائم]]" است"<ref>{{عربی|" وَ مِنْ‏ بَعْدِ الْحُسَيْنِ‏ تِسْعَةٌ مِنْ‏ صُلْبِهِ‏ خُلَفَاءُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ حُجَجُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَزَائِنِهِ عَلَى وَحْيِهِ‏ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ قَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَادَةُ الْمُتَّقِينَ وَ تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ ‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۳۷۸.</ref>.
 
::::::'''[[امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌فرماید:'''"هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[عهد]] [[جاهلیت]] مرده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۲۰۶؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۳۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۸؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۱ و ۳۷۷؛ الزام الناصب، ص ۵ و ۲۷؛ عیون الاخبار، ج ۳، ص ۵۸.</ref>. [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} تعبیر {{عربی|"حَيٌ‏ يَعْرِفُه‏‏‏‏"}} دارد، یعنی: کسی‌ که بمیرد و [[امام زمان]] زنده‌اش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>اختصاص مفید، ص ۲۶۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} گامی فراتر نهاده چنین می‌فرماید: "هرکس شبی را به صبح آورد درحالی که [[امام]] زمانش را نمی‌شناسد، مرده‌اش مرده [[جاهلیت]] است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ بَاتَ‏ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ‏ فِيهَا إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۶۲؛ الزام الناصب، ص ۱۲۷.</ref>. از این تعبیر [[امام صادق]] {{ع}} اهمیت والای [[ولایت]] [[اهل بیت]] {{عم}} دقیقا روشن می‌شود.
'''[[حضرت علی]] {{ع}} خطاب به [[فرزند]] بزرگوارش [[امام حسین]] {{ع}} فرمود:''' "نهمین [[فرزند]] تو ای [[حسین]]! [[قائم]] به [[حق]] است. او [[دین]] را آشکار می‌سازد و [[عدالت]] را (در روی [[زمین]]) می‌گستراند. آری، [[سوگند]] به خدائی که [[محمد]] {{صل}} را به [[نبوت]] برانگیخت و او را بر همه مخلوقاتش برگزید"<ref>{{عربی|" التَّاسِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِكَ‏ يَا حُسَيْنُ‏ هُوَ الْقَائِمُ‏ بِالْحَقِ‏ الْمُظْهِرُ لِلدِّينِ وَ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ قَالَ الْحُسَيْنُ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ {{ع}} إِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ ‏‏‏"}}؛ بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ الامام المهدی، ص ۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۷ (از امام رضا)؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۴۶۷ (از امام صادق).</ref>. "بعد از [[حسین]] نه تن از صلب او [[خلیفه]] [[خدا]] در روی [[زمین]] هستند و [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] و [[امین]] [[خدا]] بر [[وحی]] او هستند. آنها پیشوای [[مسلمین]]، [[رهبر]] [[مؤمنین]] و سرور پرهیزگاران می‌باشند. نهمی آنها "[[قائم]]" است"<ref>{{عربی|" وَ مِنْ‏ بَعْدِ الْحُسَيْنِ‏ تِسْعَةٌ مِنْ‏ صُلْبِهِ‏ خُلَفَاءُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ حُجَجُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَزَائِنِهِ عَلَى وَحْيِهِ‏ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ قَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَادَةُ الْمُتَّقِينَ وَ تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ ‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۳۷۸.</ref>.
::::::'''[[امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید:'''"نهمین [[فرزند من]]، [[قائم]] به [[حق]] است. [[خداوند]] به‌ وسیله او [[زمین]] مرده را زنده گرداند، [[دین]] را به دست او آشکار می‌نماید، و [[حق]] را احقاق نماید گرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ الْأَرْضَ‏ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ‏ الدِّينَ‏ يُحِقُ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ كَرِهَ‏ الْمُشْرِكُون‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۳۸۴.</ref>.
 
::::::'''[[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} می‌فرماید:'''"تا روزی که [[قیامت]] برپا شود، هرگز روی [[زمین]] خالی از [[حجت]] نخواهد بود، و اگر [[حجت خدا]] روی [[زمین]] نباشد، [[خدا]] پرستیده نمی‌شود"<ref>{{عربی|" لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ‏ تَقُومَ‏ السَّاعَةُ مِنْ‏ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲ (از امام صادق).</ref>. [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} در سخن کوتاه و کوبنده، نقش اساسی [[امام]] و [[حجت خدا]] را بیان فرموده، آنگاه سنگ زیرین و نکته اساسی آن را در یک [[حدیث]] کوتاه دیگری بیان فرموده است: "جز [[معصوم]]، احدی [[شایسته]] [[امامت]] و [[رهبری]] نیست، و چون [[عصمت]] یک نشان ظاهری نیست که همگان آن را بازشناسند، باید [[امام]] از طرف [[خدا]] تعیین و اعلام شده باشد"<ref>{{عربی|" الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ‏ الْعِصْمَةُ فِي‏ ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ‏ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً ‏‏‏‏‏"}}؛ معانی الاخبار، ص ۱۳۲.</ref>.
'''[[امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌فرماید:'''"هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[عهد]] [[جاهلیت]] مرده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۲۰۶؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۳۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۸؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۱ و ۳۷۷؛ الزام الناصب، ص ۵ و ۲۷؛ عیون الاخبار، ج ۳، ص ۵۸.</ref>. [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} تعبیر {{عربی|"حَيٌ‏ يَعْرِفُه‏‏‏‏"}} دارد، یعنی: کسی‌ که بمیرد و [[امام زمان]] زنده‌اش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>اختصاص مفید، ص ۲۶۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} گامی فراتر نهاده چنین می‌فرماید: "هرکس شبی را به صبح آورد درحالی که [[امام]] زمانش را نمی‌شناسد، مرده‌اش مرده [[جاهلیت]] است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ بَاتَ‏ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ‏ فِيهَا إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۶۲؛ الزام الناصب، ص ۱۲۷.</ref>. از این تعبیر [[امام صادق]] {{ع}} اهمیت والای [[ولایت]] [[اهل بیت]] {{عم}} دقیقا روشن می‌شود.
::::::'''[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید:'''"از کسانی که از [[آل محمد]] (درصدد [[رهبری]] [[امت]] برآمده، [[قیام]] کرده) راه خود را جدا می‌سازند، به دور باش. که برای [[آل محمد]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} پرچمی هست و برای دیگران نیز پرچم‌هایی هست، هرگز از خانه‌ات بیرون نیا، و با هیچیک از آنها خروج مکن، تا مردی از [[اولاد حسین]] {{ع}} [[ظهور]] کند که [[پیمان]] [[پیامبر]] {{صل}} بر او، [[پرچم پیامبر]] در دست او، و [[سلاح]] [[پیامبر]] با او باشد"<ref>{{عربی|"إِيَّاكَ وَ شُذَّاذاً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَإِنَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ رَايَةً، وَ لِغَيْرِهِمْ رَايَاتٍ  ...فَالْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تَتَبَّعْ مِنْهُمْ رَجُلًا أَبَداً حَتَّى تَرَى رَجُلًا مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مَعَهُ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ الملاحم و الفتن، ص ۹۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در عهدی می‌زیست که هریک از اولاد [[امام حسین]] و [[فرزندان]] جناب [[زید]] هوای [[خلافت]] در سر داشته، برای [[تصدی]] [[رهبری]] [[امت]] خروج می‌کردند، [[امام]] {{ع}} [[شیعیان]] خود را بیدار می‌کرد که گول شعارهای جاذب آنها را نخورند و تا عصر [[ظهور قائم]] {{ع}} دست به چنین کاری نزنند. آنگاه [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} را به صورت روشنتری معرفی کرده می‌فرماید: "[[دوازده تن]] [[محدث]] از ماست که هفتمین [[فرزند من]] همان [[قائم]] است"<ref>{{عربی|"مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مُحَدِّثاً، السَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ الْقَائِمُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref>.
 
::::::'''[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید:'''"هنگامی‌که سه نام [[مقدس]]: [[محمد]]، [[علی]] و [[حسن]] پشت سرهم قرار بگیرد، چهارمی آنها "[[قائم]]" خواهد بود"<ref>{{عربی|" إِذَا تَوَالَتْ‏ ثَلَاثَةُ أَسْمَاءٍ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌ‏ وَ الْحَسَنُ‏ كَانَ‏ رَابِعُهُمُ‏ الْقَائِمَ‏ {{ع}}‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۸ و ۱۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۳؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۹؛ الزام الناصب، ص ۶۷.</ref>. طبق فرموده [[امام صادق]] {{ع}} در سه تن از [[امامان معصوم]]: "[[امام]] [[محمد]] [[تقی]] جواد، [[امام علی النقی]] [[هادی]]، و [[امام حسن عسکری]]" سه نام [[مقدس]] پشت سرهم قرار گرفت و چهارمی آنها [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} می‌باشد. شبیه همین تعبیر از [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز وارد شده است: "هنگامی‌که در ضمن چهار [[امام]] از اولاد من، نام‌های: [[محمد]]، [[علی]] و [[حسن]] پشت سرهم قرار گرفت، چهارمی آنها [[قائم]] [[منتظر]] است"<ref>{{عربی|"إِذَا تَوَالَتْ أَرْبَعَةُ أَسْمَاءُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِي مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ ، فرابعها هُوَ الْقَائِمُ الْمَأْمُولُ الْمُنْتَظَرُ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ الملاحم والفتن، ضص:166؛ بحار الانوار، ج51، ص164.</ref>.
'''[[امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید:'''"نهمین [[فرزند من]]، [[قائم]] به [[حق]] است. [[خداوند]] به‌ وسیله او [[زمین]] مرده را زنده گرداند، [[دین]] را به دست او آشکار می‌نماید، و [[حق]] را احقاق نماید گرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ الْأَرْضَ‏ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ‏ الدِّينَ‏ يُحِقُ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ كَرِهَ‏ الْمُشْرِكُون‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۳۸۴.</ref>.
::::::[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید: "ولادتش بر [[مردم]] پوشیده می‌ماند. و بردن نامش تا روزی که [[خداوند]] [[فرمان]] ظهورش دهد روا نمی‌باشد"<ref>{{عربی|" يَخْفَى‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۸۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۲.</ref>.
 
::::::'''[[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[خداوند]] برای این [[امر]] مردی را برمی‌انگیزد که ولادتش بر مردمان پوشیده است ولی [[نسب]] و شخصیت او بر کسی پوشیده نیست"<ref>{{عربی|" يَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهَذَا الْأَمْرِ رَجُلًا خَفِيَ‏ الْمَوْلِدِ وَ الْمَنْشَإِ غَيْرَ خَفِيٍّ فِي نَسَبِهِ‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۸۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ غیبت نعمانی، ص ۸۸ (از امام صادق).</ref>. "چهارمین [[فرزند من]]، پسر [[بانوی کنیزان]] است، که [[خداوند]] به وسیله او روی [[زمین]] را از هرگونه [[ظلم و ستم]] [[پاک]] و [[پاکیزه]] گرداند. در مورد ولادت او دچار [[شک]] و [[تردید]] می‌شوند. او [[پیش از ظهور]]، از دیده‌ها [[غائب]] می‌شود. و به هنگام ظهورش، [[جهان]] با [[نور]] پروردگارش می‌درخشد. او [[میزان]] را به [[عدل]] در میان [[مردم]] قرار دهد. دیگر کسی در [[حق]] کسی [[ستم]] نمی‌کند. او کسی است که [[زمین]] برای او "طی" می‌شود. و سایه‌اش بر [[زمین]] نیفتد"<ref>{{عربی|" الرَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ ابْنُ‏ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۱؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۰؛ الزام الناصب، ص ۵۳؛ المهدی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱؛ الامام المهدی، ص ۹۲ (از امام جواد)؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۱۶۴؛ اختصاص مفید، ص ۳۱۶؛ غایة المرام، ص ۶۶۶.</ref>.
'''[[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} می‌فرماید:'''"تا روزی که [[قیامت]] برپا شود، هرگز روی [[زمین]] خالی از [[حجت]] نخواهد بود، و اگر [[حجت خدا]] روی [[زمین]] نباشد، [[خدا]] پرستیده نمی‌شود"<ref>{{عربی|" لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ‏ تَقُومَ‏ السَّاعَةُ مِنْ‏ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲ (از امام صادق).</ref>. [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} در سخن کوتاه و کوبنده، نقش اساسی [[امام]] و [[حجت خدا]] را بیان فرموده، آنگاه سنگ زیرین و نکته اساسی آن را در یک [[حدیث]] کوتاه دیگری بیان فرموده است: "جز [[معصوم]]، احدی [[شایسته]] [[امامت]] و [[رهبری]] نیست، و چون [[عصمت]] یک نشان ظاهری نیست که همگان آن را بازشناسند، باید [[امام]] از طرف [[خدا]] تعیین و اعلام شده باشد"<ref>{{عربی|" الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ‏ الْعِصْمَةُ فِي‏ ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ‏ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً ‏‏‏‏‏"}}؛ معانی الاخبار، ص ۱۳۲.</ref>.
::::::'''[[امام جواد]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[قائم]] ما همان [[مهدی منتظر]] است که باید در غیبتش [[انتظار]] او را کشید، و در موقع ظهورش از او [[فرمان]] برد. او سومین [[فرزند من]] می‌باشد"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ الْقَائِمَ‏ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُ‏ الَّذِي‏ يَجِبُ‏ أَنْ‏ يُنْتَظَرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ الزام الناصب، ص ۶۸.</ref>. از [[امامان معصوم]] کسی جز او برای تأسیس [[خلافت اسلامی]] [[شمشیر]] نمی‌کشد، و او با آن هیبت و شکوه الهی و [[شمشیر]] برنده‌ای که در دست مبارکش برق می‌زند، از طرف هرکسی [[اطاعت]] می‌شود. "هنگامی‌که پسرم علی- [[امام]] هادی- از [[دنیا]] برود، چراغی بعد از او آشکار می‌شود و سپس مخفی می‌گردد. وای بر کسی‌که در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه دهد. خوشابه‌حال غریبی که [[دین]] خود را برداشته از شهری به شهری فرار می‌کند"<ref>{{عربی|" إِذَا مَاتَ ابْنِي عَلِيٌّ بَدَا سِرَاجٌ‏ بَعْدَهُ‏ ثُمَ‏ خَفِيَ‏ فَوَيْلٌ‏ لِلْمُرْتَابِ‏ وَ طُوبَى لِلْغَرِيبِ الْفَارِّ بِدِينِهِ‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۴.</ref>. منظور از چراغ آشکار [[امام حسن عسکری]] {{ع}} و منظور از [[چراغ مخفی]] [[کعبه]] مقصود و [[قبله]] [[موعود]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} می‌باشد.
 
::::::'''[[امام هادی]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[خلف]] بعد از من پسرم [[حسن]] می‌باشد، ولکن چگونه است حال شما در مورد [[خلف]] بعد از او؟! گفته شد: از چه‌نظر؟ [[جان]] ما فدای تو باد!. فرمود: زیرا شخص او را نخواهید دید. و بازگو کردن نام او بر شما روا نخواهد بود. گفتند: پس چگونه از او یاد بکنیم؟ فرمود: بگوئید: [[حجت خدا]] از [[آل محمد]]"<ref>{{عربی|" الْخَلَفُ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ ابْنِيَ‏ الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ لِأَنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۶؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۲؛ اعلام الوری، ص ۴۱۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۸؛ الزام الناصب، ص ۶۹ و ۸۲؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۲؛ الامام المهدی، ص ۹۳.</ref>.
'''[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید:'''"از کسانی که از [[آل محمد]] (درصدد [[رهبری]] [[امت]] برآمده، [[قیام]] کرده) راه خود را جدا می‌سازند، به دور باش. که برای [[آل محمد]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} پرچمی هست و برای دیگران نیز پرچم‌هایی هست، هرگز از خانه‌ات بیرون نیا، و با هیچیک از آنها خروج مکن، تا مردی از [[اولاد حسین]] {{ع}} [[ظهور]] کند که [[پیمان]] [[پیامبر]] {{صل}} بر او، [[پرچم پیامبر]] در دست او، و [[سلاح]] [[پیامبر]] با او باشد"<ref>{{عربی|"إِيَّاكَ وَ شُذَّاذاً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَإِنَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ رَايَةً، وَ لِغَيْرِهِمْ رَايَاتٍ  ...فَالْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تَتَبَّعْ مِنْهُمْ رَجُلًا أَبَداً حَتَّى تَرَى رَجُلًا مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مَعَهُ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ الملاحم و الفتن، ص ۹۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در عهدی می‌زیست که هریک از اولاد [[امام حسین]] و [[فرزندان]] جناب [[زید]] هوای [[خلافت]] در سر داشته، برای [[تصدی]] [[رهبری]] [[امت]] خروج می‌کردند، [[امام]] {{ع}} [[شیعیان]] خود را بیدار می‌کرد که گول شعارهای جاذب آنها را نخورند و تا عصر [[ظهور قائم]] {{ع}} دست به چنین کاری نزنند. آنگاه [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} را به صورت روشنتری معرفی کرده می‌فرماید: "[[دوازده تن]] [[محدث]] از ماست که هفتمین [[فرزند من]] همان [[قائم]] است"<ref>{{عربی|"مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مُحَدِّثاً، السَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ الْقَائِمُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref>.
::::::'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} می‌فرماید:''' "گویا با چشم خود می‌بینم که بعد از من در مورد [[جانشین]] من به [[اختلاف]] افتاده‌اید، [[آگاه]] باشید که هرکس به همه [[امامان]] بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اعتراف کند ولی پسرم را [[انکار]] نماید، همانند کسی است که به همه [[پیامبران]] اعتراف نموده، [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} را [[انکار]] نماید. زیرا که [[اطاعت]] آخر ما، [[اطاعت]] اول ماست. و [[انکار]] آخر ما چون [[انکار]] اول ماست"<ref>{{عربی|" ُ كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَمَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ‏ أَقَرَّ بِجَمِيعِ‏ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ الْمُنْكِرُ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} كَمَنْ أَنْكَرَ جَمِيعَ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ لِأَنَّ طَاعَةَ آخِرِنَا كَطَاعَةِ أَوَّلِنَا وَ الْمُنْكِرَ لِآخِرِنَا كَالْمُنْكِرِ لِأَوَّلِنَا‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰؛ اعلام الوری، ص ۴۱۲.</ref>. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} در ایام زندانی بودنش در زندان [[معتضد عباسی]]، کمی پیش از [[تولد حضرت مهدی]] {{ع}} به یکی از هم‌زندانهایش فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، به زودی [[خداوند]] برای من پسری [[عنایت]] خواهد فرمود، که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود"<ref>{{عربی|" إِي وَ اللَّهِ‏ سَيَكُونُ‏ لِي‏ وَلَدٌ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا ‏‏‏‏‏‏"}}؛ نور الابصار، ص ۱۶۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۳؛ الامام المهدی، ص ۲۷۸.</ref>. [[امام حسن عسکری]] این سخن را برای وقت‌گذرانی با رفیق زندانی خود نفرمود، بلکه برای اینکه [[حجت]] برای یک نفر تمام شود و به موقع از زبان او برای [[دوست]] و [[دشمن]] [[نقل]] گردد.
 
::::::'''[[حضرت بقیة الله]] {{ع}} می‌فرماید:''' [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] شریفه‌ای که توسط سفیر اولش از [[ناحیه مقدسه]] صادر فرموده است، چنین می‌فرماید: "[[شیعیان]] ما باید بدانند که [[حق]] با ماست و [[حق]] در میان ماست. به جز ما هرکس این ادعا را بکند دروغگوست. و جز ما هرکس این دعوی را بکند ضال و [[گمراه]] است. [[شیعیان]] ما باید این جمله را از ما بپذیرند و [[تفسیر]] آن را نخواهند. از ما اشاره را قبول کنند و تصریح را نخواهند"<ref>{{عربی|" وَ لْيَعْلَمُوا أَنَ‏ الْحَقَ‏ مَعَنَا وَ فِينَا لَا يَقُولُ ذَلِكَ سِوَانَا إِلَّا كَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا يَدَّعِيهِ غَيْرُنَا إِلَّا ضَالٌّ غَوِيٌّ فَلْيَقْتَصِرُوا مِنَّا عَلَى هَذِهِ الْجُمْلَةِ دُونَ التَّفْسِيرِ وَ يَقْنَعُوا مِنْ ذَلِكَ بِالتَّعْرِيضِ دُونَ التَّصْرِيحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱؛ الامام المهدی، ص ۲۵۸.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۱، ص ۳۲-۶۳.</ref>.
'''[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید:'''"هنگامی‌که سه نام [[مقدس]]: [[محمد]]، [[علی]] و [[حسن]] پشت سرهم قرار بگیرد، چهارمی آنها "[[قائم]]" خواهد بود"<ref>{{عربی|" إِذَا تَوَالَتْ‏ ثَلَاثَةُ أَسْمَاءٍ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌ‏ وَ الْحَسَنُ‏ كَانَ‏ رَابِعُهُمُ‏ الْقَائِمَ‏ {{ع}}‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۸ و ۱۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۳؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۹؛ الزام الناصب، ص ۶۷.</ref>. طبق فرموده [[امام صادق]] {{ع}} در سه تن از [[امامان معصوم]]: "[[امام]] [[محمد]] [[تقی]] جواد، [[امام علی النقی]] [[هادی]]، و [[امام حسن عسکری]]" سه نام [[مقدس]] پشت سرهم قرار گرفت و چهارمی آنها [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} می‌باشد. شبیه همین تعبیر از [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز وارد شده است: "هنگامی‌که در ضمن چهار [[امام]] از اولاد من، نام‌های: [[محمد]]، [[علی]] و [[حسن]] پشت سرهم قرار گرفت، چهارمی آنها [[قائم]] [[منتظر]] است"<ref>{{عربی|"إِذَا تَوَالَتْ أَرْبَعَةُ أَسْمَاءُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِي مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ ، فرابعها هُوَ الْقَائِمُ الْمَأْمُولُ الْمُنْتَظَرُ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ الملاحم والفتن، ضص:166؛ بحار الانوار، ج51، ص164.</ref>.
 
[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید: "ولادتش بر [[مردم]] پوشیده می‌ماند. و بردن نامش تا روزی که [[خداوند]] [[فرمان]] ظهورش دهد روا نمی‌باشد"<ref>{{عربی|" يَخْفَى‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ الزام الناصب، ص ۸۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۲.</ref>.
 
'''[[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[خداوند]] برای این [[امر]] مردی را برمی‌انگیزد که ولادتش بر مردمان پوشیده است ولی [[نسب]] و شخصیت او بر کسی پوشیده نیست"<ref>{{عربی|" يَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهَذَا الْأَمْرِ رَجُلًا خَفِيَ‏ الْمَوْلِدِ وَ الْمَنْشَإِ غَيْرَ خَفِيٍّ فِي نَسَبِهِ‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۸۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ غیبت نعمانی، ص ۸۸ (از امام صادق).</ref>. "چهارمین [[فرزند من]]، پسر [[بانوی کنیزان]] است، که [[خداوند]] به وسیله او روی [[زمین]] را از هرگونه [[ظلم و ستم]] [[پاک]] و [[پاکیزه]] گرداند. در مورد ولادت او دچار [[شک]] و [[تردید]] می‌شوند. او [[پیش از ظهور]]، از دیده‌ها [[غائب]] می‌شود. و به هنگام ظهورش، [[جهان]] با [[نور]] پروردگارش می‌درخشد. او [[میزان]] را به [[عدل]] در میان [[مردم]] قرار دهد. دیگر کسی در [[حق]] کسی [[ستم]] نمی‌کند. او کسی است که [[زمین]] برای او "طی" می‌شود. و سایه‌اش بر [[زمین]] نیفتد"<ref>{{عربی|" الرَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ ابْنُ‏ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۱؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۰؛ الزام الناصب، ص ۵۳؛ المهدی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱؛ الامام المهدی، ص ۹۲ (از امام جواد)؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۱۶۴؛ اختصاص مفید، ص ۳۱۶؛ غایة المرام، ص ۶۶۶.</ref>.
 
'''[[امام جواد]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[قائم]] ما همان [[مهدی منتظر]] است که باید در غیبتش [[انتظار]] او را کشید، و در موقع ظهورش از او [[فرمان]] برد. او سومین [[فرزند من]] می‌باشد"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ الْقَائِمَ‏ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُ‏ الَّذِي‏ يَجِبُ‏ أَنْ‏ يُنْتَظَرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏‏‏‏‏‏"}}؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ الزام الناصب، ص ۶۸.</ref>. از [[امامان معصوم]] کسی جز او برای تأسیس [[خلافت اسلامی]] [[شمشیر]] نمی‌کشد، و او با آن هیبت و شکوه الهی و [[شمشیر]] برنده‌ای که در دست مبارکش برق می‌زند، از طرف هرکسی [[اطاعت]] می‌شود. "هنگامی‌که پسرم علی- [[امام]] هادی- از [[دنیا]] برود، چراغی بعد از او آشکار می‌شود و سپس مخفی می‌گردد. وای بر کسی‌که در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه دهد. خوشابه‌حال غریبی که [[دین]] خود را برداشته از شهری به شهری فرار می‌کند"<ref>{{عربی|" إِذَا مَاتَ ابْنِي عَلِيٌّ بَدَا سِرَاجٌ‏ بَعْدَهُ‏ ثُمَ‏ خَفِيَ‏ فَوَيْلٌ‏ لِلْمُرْتَابِ‏ وَ طُوبَى لِلْغَرِيبِ الْفَارِّ بِدِينِهِ‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۴.</ref>. منظور از چراغ آشکار [[امام حسن عسکری]] {{ع}} و منظور از [[چراغ مخفی]] [[کعبه]] مقصود و [[قبله]] [[موعود]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} می‌باشد.
 
'''[[امام هادی]] {{ع}} می‌فرماید:'''"[[خلف]] بعد از من پسرم [[حسن]] می‌باشد، ولکن چگونه است حال شما در مورد [[خلف]] بعد از او؟! گفته شد: از چه‌نظر؟ [[جان]] ما فدای تو باد!. فرمود: زیرا شخص او را نخواهید دید. و بازگو کردن نام او بر شما روا نخواهد بود. گفتند: پس چگونه از او یاد بکنیم؟ فرمود: بگوئید: [[حجت خدا]] از [[آل محمد]]"<ref>{{عربی|" الْخَلَفُ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ ابْنِيَ‏ الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ لِأَنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۶؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۲؛ اعلام الوری، ص ۴۱۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۸؛ الزام الناصب، ص ۶۹ و ۸۲؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۲؛ الامام المهدی، ص ۹۳.</ref>.
 
'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} می‌فرماید:''' "گویا با چشم خود می‌بینم که بعد از من در مورد [[جانشین]] من به [[اختلاف]] افتاده‌اید، [[آگاه]] باشید که هرکس به همه [[امامان]] بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اعتراف کند ولی پسرم را [[انکار]] نماید، همانند کسی است که به همه [[پیامبران]] اعتراف نموده، [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} را [[انکار]] نماید. زیرا که [[اطاعت]] آخر ما، [[اطاعت]] اول ماست. و [[انکار]] آخر ما چون [[انکار]] اول ماست"<ref>{{عربی|" ُ كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَمَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ‏ أَقَرَّ بِجَمِيعِ‏ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ الْمُنْكِرُ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} كَمَنْ أَنْكَرَ جَمِيعَ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ لِأَنَّ طَاعَةَ آخِرِنَا كَطَاعَةِ أَوَّلِنَا وَ الْمُنْكِرَ لِآخِرِنَا كَالْمُنْكِرِ لِأَوَّلِنَا‏‏‏‏‏‏"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۲۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰؛ اعلام الوری، ص ۴۱۲.</ref>. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} در ایام زندانی بودنش در زندان [[معتضد عباسی]]، کمی پیش از [[تولد حضرت مهدی]] {{ع}} به یکی از هم‌زندانهایش فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، به زودی [[خداوند]] برای من پسری [[عنایت]] خواهد فرمود، که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود"<ref>{{عربی|" إِي وَ اللَّهِ‏ سَيَكُونُ‏ لِي‏ وَلَدٌ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا ‏‏‏‏‏‏"}}؛ نور الابصار، ص ۱۶۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۳؛ الامام المهدی، ص ۲۷۸.</ref>. [[امام حسن عسکری]] این سخن را برای وقت‌گذرانی با رفیق زندانی خود نفرمود، بلکه برای اینکه [[حجت]] برای یک نفر تمام شود و به موقع از زبان او برای [[دوست]] و [[دشمن]] [[نقل]] گردد.
 
'''[[حضرت بقیة الله]] {{ع}} می‌فرماید:''' [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] شریفه‌ای که توسط سفیر اولش از [[ناحیه مقدسه]] صادر فرموده است، چنین می‌فرماید: "[[شیعیان]] ما باید بدانند که [[حق]] با ماست و [[حق]] در میان ماست. به جز ما هرکس این ادعا را بکند دروغگوست. و جز ما هرکس این دعوی را بکند ضال و [[گمراه]] است. [[شیعیان]] ما باید این جمله را از ما بپذیرند و [[تفسیر]] آن را نخواهند. از ما اشاره را قبول کنند و تصریح را نخواهند"<ref>{{عربی|" وَ لْيَعْلَمُوا أَنَ‏ الْحَقَ‏ مَعَنَا وَ فِينَا لَا يَقُولُ ذَلِكَ سِوَانَا إِلَّا كَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا يَدَّعِيهِ غَيْرُنَا إِلَّا ضَالٌّ غَوِيٌّ فَلْيَقْتَصِرُوا مِنَّا عَلَى هَذِهِ الْجُمْلَةِ دُونَ التَّفْسِيرِ وَ يَقْنَعُوا مِنْ ذَلِكَ بِالتَّعْرِيضِ دُونَ التَّصْرِيحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱؛ الامام المهدی، ص ۲۵۸.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۱، ص ۳۲-۶۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش