|
|
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}}
| | #تغییر_مسیر [[منابع و راههای دستیابی معصوم به علم غیب چیستند؟ (پرسش)]] |
| {{جعبه اطلاعات پرسش
| |
| | موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| |
| | موضوع فرعی = منابع [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} چیست؟
| |
| | تصویر = 7626626262.jpg
| |
| | اندازه تصویر = 200px
| |
| | نمایه وابسته = [[منبع علم غیب معصوم (نمایه)|منبع علم غیب معصوم]]
| |
| | مدخل اصلی = [[علم غیب]]
| |
| | موضوعات وابسته =
| |
| | پاسخدهنده =
| |
| | پاسخدهندگان = [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]؛ [[محمد حسن نادم|نادم]]؛ [[رحیم لطیفی]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی]]؛ [[حسین تربتی]]؛ [[سیده رابیل]]؛ پژوهشگران [[مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]]؛ پژوهشگران [[مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن]]
| |
| }}
| |
| '''منابع [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
| |
| | |
| ==عبارتهای دیگری از این پرسش==
| |
| *سرچشمه علم غیب معصوم چیست؟
| |
| *علم غیب از چه طریقی برای معصوم حاصل میشود؟
| |
| == پاسخ نخست==
| |
| [[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
| |
| ::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در کتاب ''«[[پیام قرآن ج۹ (کتاب)|پیام قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند:
| |
| ::::::«نخستین شرط برای تصدی مقام امامت علم و آگاهی و دانش نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم و آنچه در اداره جوامع انسانی لازم است، میباشند و بدون چنان علمی این مسئولیت هرگز به انجام نمیرسد، و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} از چنین علمی برخوردار بودند و معلومات خویش را هرگز نزد معلمان ننمودهاند بلکه علم حضوری بوده است زیرا:
| |
| ::::::اولاً: با تحقیق و تفحص در قرآن مجید و روایات منابع علمی امامان در پنج منبع خلاصه میشود:
| |
| :::::#'''آگاهی کامل از کتاب اللَّه:''' قرآن مجید بهگونهای که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را بخوبی میدانند، قرآن در این باره فرموده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}﴾}}<ref>در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند، سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> . [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: راسخان در علم امیر مؤمنان بعد از او هستند.
| |
| :::::#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} تمام معارف و شرایع اسلام را به علی آموخت و طبق بعضی از روایات علی با خط خود در کتابی نوشت و این علم نسل اندر نسل به فرزندان علی یعنی امامان معصوم رسید.
| |
| :::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|ارتباط با فرشتگان]]:''' [[ائمه]]، مانند: [[خضر]] و [[ذوالقرنین]] و [[مریم]] که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند و حقایق از عالم غیب به آنان [[الهام]] میشد، هستند. از حسن بن یحیای مدائنی نقل شده که از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: هنگامی که سؤالی از امامی میشود چگونه جواب میدهد؟ امام فرمود: گاهی به او [[الهام]] میشود و گاهی از فرشته میشنود و گاهی هر دو.
| |
| :::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح القدس]]:''' از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر میآید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین بوده و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته.
| |
| :::::#'''[[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]:''' همانطور که ملاحظه فرمودید منابع علم [[امامان]]{{عم}} معصوم متعدد و متنوع است و در هیچ منبعی نقل نگردیده که امامی نزد معلمی درس خوانده باشد و اصولاً با وجود این منابع متصل به علم لایتناهی الهی که همهاش هم حضوری است چه نیازی است که به علم حصولی در نزد افراد که شأن علمی شان به مراتب از خود ائمه پایینتر است روی آورند.
| |
| ::::::ثانیاً: [[امامان]]{{عم}} به عنوان جانشیان [[پیامبر]]{{صل}} باید علم و دانشی در خور مأموریت عظیمشان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد کنند، این علم باید خالی از نقص باشد و گرنه جلب اعتماد نمیکند، باید در خور مأموریتشان باشد یعنی [[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|از گذشته و حال و آینده آگاه باشند]]، چون مأموریتشان ظاهر و باطن اجتماع و درون و برون مردم را شامل است این علم باید چنین معلوماتی باشد. پر واضح است که علمی با چنین شرایطی از عهده بشر خارج است و تنها منبعی که میتواند چنین شرایطی داشته باشد اتصال به غیب و با علم لدنی است.
| |
| ::::::ثالثاً: در پارهای از روایات تصریح شده است که [[معصوم چگونه عالم به غیب میشود؟ (پرسش)|ائمه همه علوم را از ناحیه خداوند دریافت میدارند]] مثلا: الف): [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خداوند کسی را برای مردم بر میگزیند چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی [[الهام]] میکند تا برای جواب از هیچ سئوالی درنمانده و در تشخیص حق سرگردان نشود. ب): [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند: کسی که گمان کند خدا بندهای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام آنچه را او به آن نیاز دارد از وی پنهان میکند بر خدا افتراء زده است. ملاحظه میفرمائید که در روایت اول تصریح دارد بگونهای علم به [[امامان]]{{عم}} [[الهام]] میشود که از هیچ سئوالی درنمانند و در روایت دوم ظاهر میشود هر کس بگوید که خداوند همه علوم مورد نیاز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراین نیازی به اکتساب نیست.
| |
| ::::::رابعاً: [[آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم غیب برخوردار بودهاند؟ (پرسش)|امامان از دوران کودکی از قوه قدسیه الهامی برخوردار بودهاند و نسبت به همه علوم و دانشها مهارت داشتهاند]] و در برابر همه پرسشهای مردم در زمینههای گوناگون برای ایشان عرضه میشد بدون آنکه به کتب و مأخذی مراجعه کنند بیدرنگ پاسخ لازم و قانع کنندهای را ارائه مینمودند. حاصل آنکه همه علم امامان معصوم لدنی بوده است و از ناحیه خداوند به ایشان رسیده یا بواسطه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یا [[الهام]] و یا تحدیث فرشتگان این است که نیازمند کسب علوم از دانشمندان بشری نبودهاند زیرا این ائمه بودهاند که مشکلات علمی دانشمندان را حل می نمودهاند و تاریخ بهترین شاهد بر این مدعا است»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶]</ref>.
| |
| | |
| ==پاسخهای دیگر==
| |
| {{جمع شدن|۱. آیتالله سبحانی؛}}
| |
| [[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]]
| |
| ::::::آیتالله '''[[جعفر سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
| |
| ::::::*«مهمترین منابع آگاهی از غیب را می توان در سه قسم خلاصه نمود:
| |
| :::::# موجوداتی که از افق حس بشر بیرون بودن، و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد. مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و جنود غیبی خدا یعنی [[فرشتگان]] و شیوه کار آنان مانند [[تدبیر عالم خلقت]]، و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن، و رستاخیز و مواقف گوناگون آن و.... حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آنها از افق [[حس]] و [[ادراک]] انسان بیرون بوده، و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آنها، آگاه نخواهد گشت، و در برابر آنها وظیفه ای جز [[ایمان به غیب|ایمان به وجود آنها]] ندارد. (...)
| |
| :::::#مکتشفات علمی بشر مانند قوانینی که بر پهنه هستی حکومت می کنند و موجوداتی که قرن ها از افق حس او بیرون بوده اند. مثلاً روزگاری بشر از قانون جاذبه و قانون گریز از مرکز آگاه نبود و نمی دانست که کاخ بی ستون منظومه شمسی، و تمام کهکشان ها و سحابی ها بر اساس این دو قانون استوار است، از این جهت این دو قانون و قوانین دیگری که بشر بعدها کشف کرد همگی از اقسام "[[مغیبات]]" بودند. (...)
| |
| :::::#حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. فرض کنید در خانه کسی، حادثه ای رخ داد و او شاهد آن بود، آگاهی چنین فردی، آگاهی از امر محسوس بوده و [[آگاهی از غیب]] نبود و اگر همان شخص همان حادثه را برای دیگران که در آن محل نبودند، بازگو کند گزارش از غیب نداده است. ولی اگر کسی بدون آن که همان حادثه را ببیند و یا از کسی بشنود، و یا از طریق کتاب و روزنامه و دیگر وسایل ارتباط جمعی، از آن آگاه گردد و یا از قراینی آن را حدس بزند ناگهان به طور یقین از وجود حادثه ای ما را مطلع سازد، یک چنین گزارش، خبر از غیب خواهد بود. بنابراین گزارش های [[قرآن]] راجع به [[امت|امت های]] پیشین به وسیله [[پیامبر خاتم|پیامبری]] که نه درس خوانده و نه این مطالب را از فردی شنیده است، [[خبر از غیب]] می باشد»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٢٧-٣٠.</ref>.
| |
| ::::::*«[[علم غیب]] که باید آن را "معرفت سوم" و یا آگاهی سوم نامید، بدون علت نیست. (...) چنین آگاهی علت عادی و طبیعی ندارد بلکه از مجرای علل غیر عادی و غیر طبیعی وارد ذهن فرد آگاه می گردد اینک به برخی از طرق و علل غیر طبیعی این نوع آگاهی، اشاره می کنیم:
| |
| :::::# '''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی مستقیم الهی]]''': به این معنی که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا در اختیار پیامبر گذارده می شود و برخی از خبرهای غیبی قرآن اعم از حوادث گذشته و آینده، و معارف مربوط به خدا و اسما و صفات و اوضاع جهان برزخ و معاد همگی از این قبیل است یعنی غیبی است که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا می باشد.(...)
| |
| :::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی به وسیله فرشته]]''': گاهی فرشته ای به صورت انسان متمثل می گردد و پیامبران و اولیاء الهی را از یک رشته امور پنهان از حس، مطلع می سازد.
| |
| :::::#'''[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق یا خوابهای راستین]]''': یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت<ref>سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.</ref>. حضرت یعقوب و یوسف از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش بینی می کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می دادند. (...)
| |
| :::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القاء روح]]''': گاهی یک رشته حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر القاء می گردد. ناگهان فضای روح، آن چنان روشن می گردد که یقین پیدا می کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. مادر موسی نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود که ناگهان به او الهام شد او را در میان جعبه ای بگذارد و آن را به روی آب های نیل روانه سازد در سرنوشت او نیندیشد زیرا {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}}<ref>سوره قصص، آیه٧.</ref>»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| {{جمع شدن|۲. آیتالله مصباح یزدی؛}}
| |
| [[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
| |
| آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)| آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«بیشک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهرهمند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>ر. ک: غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>ر. ک: مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر میگشاید و مجموعاً میشود هزار هزار باب، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگها و مصیبتها) و فصلالخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که بصورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه میشده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[مادر موسی]]{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت میرسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛}}
| |
| [[پرونده:673639443601.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم]]]]
| |
| ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]'''، در کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از:
| |
| :::::#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛
| |
| :::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛
| |
| :::::#'''تمثُّل فرشتگان''': گاه میشود که علم غیب از طریق [[ارتباط با فرشته|تمثل فرشتگان]] به صورت انسان، در اختیار بعضی از بندگان قرار میگیرد، مانند: داستان آگاهی حضرت [[مریم]] (س) به اینکه دارای فرزند میشود<ref>نک: مریم، آیه ١٩-٢٠.</ref>. جریان حضرت [[ابراهیم]] و همسرش، بر اینکه در دوران کهن سالی فرزند دار خواهند شد<ref>نک: هود، آیه ٧١-٧٢.</ref>. شاید بتوان این طریق را با طریق [[تحدیث]] جمع نمود؛
| |
| :::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح]]''': فراگیری [[علم غیب]] از طریق [[روح]] هم طریق دیگری است که روایات از آن یاد کردهاند و از روح به عنوان واقعیتی عظیمتر از [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] سخن گفته اند<ref>نک: اصول کافی، ج ٢، باب خلق عظیم.</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|عرش]]'''<ref>نک: حدید، آیه ٤، بروج، آیه ١٦-١٥: معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده "عرش"؛ اصول الکافی، کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب مبین]]''':<ref>انعام، آیه ٥٩، هود، آیه ٦، نحل، آیه ٥٧، سبأ، آیه ٣، یونس، آیه ٦١.</ref> بعضی از آیات، بر آگاهی غیر خداوند بر آنچه در [[کتاب مبین]] است، اشاره دارد<ref>واقعه، ٧٨-٧٩؛ نک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ١٣.</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|ام الکتاب]]'''<ref>آل عمران، آیه 7، رعد، آیه 39، زخرف، آیه 4، نک: مجمع البیان، ج ٥، ص ١٤٢؛ ج7، ص ١٣؛ ج ٨، ص ٣٧٧.</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ]]''':<ref>بروج، آیه ٢١-٢٢؛ بحارالانوار، ج ٥٤، باب القلم و اللوح المحفوظ؛ المیزان فب تفسیر القرآن، ج ٢٠، ص ٢٥٧.</ref> البته ماهیت [[لوح محفوظ]] نامعلوم است، و [[قرآن]] و [[روایات]] فقط نشانههایی درباره آن گفتهاند که شاید [[لوح محفوظ]]، [[ام الکتاب]]، [[کتاب مبین]]، [[امام مبین]] نامهای مختلف یک حقیقت باشند<ref>نک: منابع فوق.</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه لوح محو و اثبات با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محو و اثبات]]'''<ref>رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.</ref>؛
| |
| :::::#'''[[رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب اعمال]]:''' این کتاب غیر از [[کتاب مبین]] است»<ref>اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،</ref> <ref>ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| {{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛}}
| |
| [[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]]
| |
| ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[قلمرو دین (کتاب)|قلمرو دین]]»'' در این باره گفته است:
| |
| ::::::«[[انبیا]] از راههای مختلفی علوم خود را کسب مینمایند. در قرآن به این راهها اشاره شده است:
| |
| ::::::#[[وحی]]:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ }}﴾}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵ .</ref>.
| |
| ::::::#سیر و سلوک [[پیامبران]] و صعود آنها به عوالم دیگر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ }}﴾}} <ref> پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱ .</ref>.
| |
| ::::::#[[روح القدس]]:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ}}﴾}} <ref> و ما به عیسی پسر مریم، برهانهای روشن دادیم و او را با روح القدس پشتیبانی کردیم؛ سوره بقره آیه: ۲۵۳ .</ref><ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92808/135#134 وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| {{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین برنجکار؛}}
| |
| [[پرونده:873589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رضا برنجکار]]]]
| |
| ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''دکتر [[رضا برنجکار]]''' در ''«دومین دوره مدرسه تابستانی کلام امامیه»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«در باب علوم امام چند منبع، دسته و شکل را میتوان ذکر کرد:
| |
| ::::::الف) علوم انتقالی از [[پیامبر]]{{صل}} که این دسته خود شامل علم القرآن، علم دیگر کتب آسمانی، [[کتاب جامعه]] و [[الف باب]] میشود. در کتاب کافی سه {{عربی|اندازه=150%|«باب ما عند الأئمة من كتب الأولين كتب الأنبياء التوراة و الإنجيل و الزبور و صحف إبراهيم»}} و {{عربی|اندازه=150%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ عِنْدَهُمْ جَمِيعُ الْكُتُبِ الَّتِي نَزَلَتْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا عَلَىاخْتِلَافِ أَلْسِنَتِهَا»}} و {{عربی|اندازه=150%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ يَعْلَمُونَ جَمِيعَ الْعُلُومِ الَّتِي خَرَجَتْ إِلَى الْمَلَائِكَةِ وَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُل»}} به علم امام به همه کتب آسمانی از جمله قرآن اشاره دارد. همچنین بر اساس روایاتی که در کافی و دیگر کتب روایی داریم، کتابی با املای [[پبامبر]]{{صل}} و خط [[امیرالمومنین]]{{ع}} وجود داشته که تمام مسائل شرعی و {{عربی|اندازه=150%|«كُلُّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْه»}} در آن بوده که از آن به کتاب جامعه یاد می شده است و این کتاب از طریق [[رسول خدا]]{{صل}} به ائمه رسیده است. همچنین روایاتی داریم که [[پیامبر خدا]]{{صل}} هزار باب از علم را به [[امیرالمومنین]]{{ع}} آموختند که از هر کدام هزار باب باز می شد.
| |
| ::::::ب) علوم انتقالی از [[ملائکه]] که مصحف [[فاطمه]]{{س}} و تحدیث از طریق «نقر در سمع» و [[الهام]] از طریق «نکت در قلب» در ذیل آن قرار دارد. دو {{عربی|اندازه=150%|«بَابٌ فِيهِ ذِكْرُ الصَّحِيفَةِ وَ الْجَفْرِ وَ الْجَامِعَةِ وَ مُصْحَفِ فَاطِمَةَ{{س}}»}} و {{عربی|اندازه=150%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ {{عم}} مُحَدَّثُونَ مُفَهَّمُون»}} در کتاب کافی به احادیث متعددی درباره این منبع علم اشاره دارد.
| |
| ::::::ج) علوم اخذ شده از خداوند که این دسته نیز شامل علم الهامی از طریق [[روح القدس]] و علم به اسم اعظم خداست که ابوابی نظیر {{عربی|اندازه=150%|«فِيهِ ذِكْرُ الْأَرْوَاحِ الَّتِي فِي الْأَئِمَّةِ {{عم}}»}} و {{عربی|اندازه=150%|«بَابُ الرُّوحِ الَّتِي يُسَدِّدُ اللَّهُ بِهَا الْأَئِمَّةَ{{عم}}»}} بر این نوع از علم امام دلالت دارد»<ref>[http://ekalam.ir/post/Neshast_ElmeEmamDarQuran%26Hadith پایگاه مطالعات کلام امامیه]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی؛}}
| |
| [[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]]
| |
| ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)| علم غیب معصوم]]»'' در این باره گفته است:
| |
| ::::::«پاسخ این پرسش تا حدودی از راه بررسی روایات ممکن است هر چند پاسخ نهایی آن چه بسا ممکن نباشد و از مصادیق علوم غیبی باشد که از انسانهای عادی ایمان به آنها خواسته شده است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}﴾}}<ref>«همان کسانی که غیب را باور میدارند» سوره بقره آیه ۳.</ref>. منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است:
| |
| :::::#نزد [[ائمه]]{{عم}} [[اسم اعظم]] است: روایات [[اسم اعظم]] را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد [[ائمه]]{{عم}} است و یک حرف آن مخصوص خدای سبحان است، نزد آصف بن برخیا، کارگزار حضرت سلیمان که کارهای شگفت انجام میداد، تنها یک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود. اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هیچ گاه برای ما روشن نخواهد شد، تنها همین مقدار فهمیده میشود که دارنده این اسم دارای مقام عالی و استثنایی است و خداوند از این حروف به علم من الکتاب تعبیر کرده است.
| |
| :::::#نزد [[امامان]] مواهب [[انبیا]] است: برخی روایات خبر از وجود آیات و مواهب [[انبیا]]{{عم}} در نزد [[ائمه]]{{عم}} میدهند، مانند الواح [[حضرت موسی]]{{ع}} و انگشتر [[حضرت سلیمان]]{{ع}}. این موضوع ثابت میکند که [[امامان]]{{عم}} از علم و قدرت عالی برخوردارند.
| |
| :::::#نزد [[ائمه]]{{عم}} هزاران باب علمی است که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}} آموخته است: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«انّ النبّی {{صل}} حدّث علیآً بالف باب یوم توفی رسول الله وکل باب یفتح الف باب فذلک الف الف باب»}} [[امام صادق]]{{ع}} ضمن تأیید این منبع، سه منبع دیگر (الجامعه، مصحف الفاطمه و جفر) را میافزاید»<ref>[[علم غیب معصوم ۳(مقاله)|علم غیب معصوم]]، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛}}
| |
| [[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی]]]]
| |
| حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«منابع و راههاى عامِ آگاهى [[ائمه]]{{عم}} از غیب عبارتاند از:
| |
| ::::::'''١. [[قرآن]]''': قرآن (کتاب) نخستین منبع نامتناهى علوم [[اهل بیت]]{{عم}} است که احکام و دستورهاى دین را از آن مىگیرند. استنباط و برداشت [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} از قرآن به دو صورت است: گاهى ظاهر آیه بسیار روشن است. ازاینرو [[اهل بیت]]{{عم}} حکمى را که بیان مىکنند، به این آیات محکم استناد مىدهند. اما گاهى ظاهر آیه روشن نیست و احتیاج به تأویل دارد. در این صورت، [[اهل بیت]]{{عم}} که راسخان در علم و آگاهان به تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآناند، حکم آن را از قرآن استخراج مىنمایند.(...)
| |
| ::::::'''٢. تعلیم از [[پیامبر]]{{صل}}''': [[علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)|دومین منبع علم امامان، وصایت و وراثت از پیامبر یا تعلیم از پیامبر و به عبارت دیگر، آگاهى از سنت پیامبر است]]؛ یعنى [[پیامبر خاتم]]{{صل}} تمام معارف و علوم خود را به نخستین وصى خود، [[حضرت على]]{{ع}} منتقل نمود و این علوم نیز بعد از ایشان به فرزندان او [[امامان]]{{عم}} نسل به نسل منتقل شده است تا به [[امام مهدی|خاتمالاوصیا امام زمان]]{{ع}} رسیده است. این تعلیم و وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} به دو صورت بدون واسطه و با واسطه به آنان رسیده است که در اینجا به توضیح آن مىپردازیم.
| |
| ::::::'''<small>تعلیم بدون واسطه</small>''': مجموعه معارف و علومى است که [[پیامبر]]{{صل}} بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على{{ع}} تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}} )<ref>سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.</ref> نازل شد، پیامبر اسلام{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»}}.<ref>«از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.</ref>(...)
| |
| ::::::'''<small>تعلیم باواسطه</small>''': مجموعه معارفى است که با یک واسطه یا بیشتر از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به سایر [[اهل بیت]]{{عم}} رسیده است؛ یعنى امامانى که [[رسول خدا]]{{صل}} را درک نکردهاند و مستقیم از آن حضرت کسب فیض ننمودهاند. ولى از اجداد خود نقل حدیث مىکنند تا به [[رسول خدا]]{{صل}} مىرسد؛ مثل حدیث معروف سلسلة الذهب که [[امام رضا]]{{ع}} در نیشابور چنین فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»}}.<ref>«عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.</ref> شخصى از امام صادق{{ع}} پرسید که علوم شما از چه منبعى گرفته شده است؟ حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»}}.<ref>«هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا{{صل}} است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.</ref>(...)
| |
| ::::::'''٣. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب امیرمؤمنان على]]'''{{ع}}: یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}}، کتاب [[على]]{{ع}} است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع [[پیامبر]]{{صل}} که با املاى ایشان و با خط [[على]]{{ع}} نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب [[على]]{{ع}} نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان [[پیامبر]]{{صل}} نوشته شده است.<ref>أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب [[على]]{{ع}}را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على{{ع}}على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء [[رسول الله]]{{صل}} و خط [[على]]{{ع}} و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».</ref> گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است<ref>اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.</ref> که بعد از [[امام على]]{{ع}} به [[امامان]]{{عم}} یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان{{ع}} است. (...)
| |
| ::::::'''۴. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|جفر]]''': «جفر» یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نگارش [[على]]{{ع}} بوده و در بردارنده علم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا [[امام عصر]]{{ع}} مىباشد. (...)
| |
| ::::::'''۵. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]'''{{س}}: صحیفه [[فاطمه]]{{س}} از جمله منابع عام علم [[امامان]]{{عم}} است که براساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که [[جبرئیل]] بعد از رحلت پیامبر اسلام{{صل}} به [[حضرت زهرا]]{{س}} عرضه کرد و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز مطالب آن را نگاشت.<ref>کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.</ref>
| |
| ::::::'''۶. [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مُحَدَّث بودن]]''': یکى از منابع عام علوم ائمه{{عم}} "محدث" بودن آنهاست؛ یعنى [[ائمه|امامان شیعه]]، بخشى از علم خود را از راه "تحدیث" که توسط فرشتگان الهى صورت مىگیرد، به دست مىآورند. البته این صفت منحصر به آنها و مخصوص به منصب امامت نیست. بلکه دختر پیامبر اسلام، [[حضرت فاطمه]]{{س}} نیز داراى این صفت بوده است. (...)
| |
| ::::::'''۷. [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القای روح القدس]]''': یکی دیگر از منابع علم [[ائمه|امامان]] {{عم}}، القای [[روح القدس]] است، اینکه روح القدس چیست؟ میان مفسران اختلاف است. از روایات استفاده میگردد که [[روح القدس ]]نیروی غیبی است که با همه [[پیامبران]] و [[معصومان]]{{عم}} همراه بوده است و در موراد مختلفی امدادهای الهی را به آنها منتقل ساخته است و [[حضرت عیسی]] با همان نیروی غیبی مردگان را به اذن خدا زنده مینموده است، (...) [[اهل بیت]] {{ع}} نیز به سبب داشتن ملکه عصمت در بالاترین مرتبه از این نیروی غیبی برخوردار بودند؛ به طوری که از آن در هدایت مردم کمک میگرفتند.(...)
| |
| ::::::'''۸. [[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]''': از جمله منابع علم [[امام]]{{ع}} بهرهمندى از نور الهى است؛ چنانکه هر وقت خواسته باشند از غیب آگاهى یابند، به سبب قدرت و اذنى که خداوند به آنها داده است هرچه را بخواهند براى آنها روشن میگردد(...)
| |
| ::::::'''۹. [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|اسم اعظم]]''': [[اسم اعظم]] یکى دیگر از منابع [[علم امام]]{{ع}} است. روایات متعددى درباره [[اسم اعظم]] بیان شده است(...)
| |
| ::::::'''۱۰. [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه]]''': از جمله منابع علم [[امامان]]{{عم}} خواب و رؤیاى آنان مىباشد. ما معتقدیم که خواب [[انبیا]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهرهمندند و از غیب آگاه مىشوند.<ref>أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.</ref> (...)
| |
| ::::::'''۱۱. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتب انبیا]]''': تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران{{عم}} نازل کرده، نزد [[ائمه]]{{عم}} است این کتابها یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} است؛ چنانکه در روایتى [[ابوحمزه ثمالى]] از [[امام صادق]] نقل مىکند که حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَلْوَاحُ مُوسَى {{ع}} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»}}<ref>«الواح [[موسى]] و عصاى [[موسى]] نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.</ref> همچنین در روایت دیگرى، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»}}<ref>«... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.</ref> (...)
| |
| ::::::'''١٢. [[آیا معصوم عالم به ملکوت است؟ (پرسش)|عالم به ملکوت]]''': یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} آگاهى آنها از عالم ملکوت است که بسیارى از علوم و معارف خود را از طریق مشاهده ملکوت، دریافت مىکنند و با دید و درک غیرظاهرى خود به حقایق مىرسند. این منبع، ویژه [[پیامبران]]، صالحان و مؤمنان خاص خداوند است که [[ائمه اطهار]]{{عم}} از مصادیق کامل آن مىباشند. (...)
| |
| ::::::'''١٣. عقل کامل''': یکى دیگر از منابع علم [[ائمه]]{{عم}}، عقل کاملى است که خداوند به آنان داده است. در واقع بسیارى از حقایق علمى با عقل عادى درکپذیر نیست؛ چرا که عقل و خرد معمولى انسان، شعاع خاصى را روشن مىسازد. ولى عقل [[ائمه اطهار]]{{عم}} شعاع بسیار گستردهاى را روشن مىسازد و این امر سبب مىشود که حقایقى را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹].</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۸. آقای دکتر رستمی (استادیار دانشگاه قم)؛}}
| |
| [[پرونده:11522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]]]]
| |
| دکتر '''[[محمد زمان رستمی|رستمی]]''' در مقاله ''«[[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]»'' در اینباره گفتهاند:
| |
| ::::# قلم اعلی یا عقل اول: یکی از مخازن علم الهی که از مصادر [[علم امام]]{{ع}} است و امام در بالاترین مراحل سیر کمالی خود به آن دست مییابد، قلم اعلی یا عقل اول است. میان احدیّت ذات و واحدیّت او، برزخیّت اول (برزخیّت أکبر) و میان علم الهی و وجود ممکنات، برزخیت دوم است و آن برزخیت اول، منشأ برزخیت دوم و برزخیت دوم، منشأ عقل اول یا قلم اعلی است. که محلی برای نفوذ اقتدار الهی است.
| |
| ::::#[[لوح محفوظ]]: پس از قلم، لوح محفوظ آفریده شده که محل تأثیر قلم است. قلم، آنچه از علم خدا را در خود به اجمال دارد، به تفصیل در لوح ایجاد میکند. [[لوح محفوظ]] یا [[ام الکتاب]] که قلم اعلا در آن مینویسد، از فراموشی و تبدیل و تغییر مصون و محفوظ است. برای دل، دو درب است: یک درب به سوی لوح محفوظ گشوده میشود و درب دوم، حواس پنجگانه است که به سوی عالم شهادت باز میشود. فرق [[علم امام]]{{ع}} با علم حکما و علما، آن است که [[علم امام]]{{ع}} از [[لوح محفوظ]] به درون دل میآید و علم حکما و علما از طریق حواس از عالم شهادت اخذ میشود. در روایتی نقل شده هرگاه خداوند اراده کند که [[وحی]] بفرستد، لوح را به اسرافیل ارائه میدهد و او آن را به [[میکائیل]] و او به [[جبرئیل]] و وی به [[انبیا]] القا میکند.
| |
| ::::#عرش: پس از لوح، عرش قرار دارد. عرش، مظهرِ عقل کلی و روح اعظم و جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استوا یافته است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آن است؛ چنانکه عرش روحانی به جمیع حقایق روحانی و جسمانی و عرش جسمانی به جمیع اجسام، محیط است. همه عرشها، مظهر عرش اعظم، اسم رحمان است که بزرگترین اسم خداست. حضرت رسول فرمودند: هیچ مخلوقی نیست، مگر اینکه صورت آن در زیر عرش است.
| |
| ::::#کرسی: پس از عرش، کرسی و پس از آن، دیگر افلاک یکی پس از دیگری قرار دارند که هر یک، مظهر و تنزل یافته دیگری است و امام به تدریج به همه این مقامات عالی صعود میکند و سرانجام با عقل اول اتحاد یافته و سپس از آن هم درمیگذرد و به آن برزخیتی که از جمله صفات آن، وحدانیت است (که مرتبه پایین احدیت است) اتصال مییابد و این رازی است که آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۲۳ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ]]}}﴾}}<ref>و همه کارها به او بازگشت دارد؛ سوره هود آیه ۱۲۳.</ref> نیز به آن اشاره دارد.
| |
| ::::#وحی: یکی از مصادر علم امام، وحی است که گاهی به وسیله فرشته وحی و گاهی بدون واسطه از سوی خداوند متعال القا میشود. هنگام مخاطبه بیواسطه با خداوند، غشیهای امام را فرا میگیرد که هنگام نزول وحی، چنین نمیشود؛ زیرا گرفتن وحی از خدای تعالی سنگینتر و دشوارتر است.
| |
| ::::#علوم [[انبیا]] و اوصیای پیشین: هر علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} و دیگر انبیای الهی نازل شد، به آسمان برنگشت و به ارث رسید. هر پیامبر، علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکند تا مجموع آنها به پیامبر گرامی اسلام میرسد و پس از ایشان نیز انتقال مییابد. چونان که [[حضرت سلیمان]]{{ع}} تمامی اسرار و معارف [[حضرت داوود]]{{ع}} را به ارث برد. [[حضرت زکریا]]{{ع}} دعا میکرد ولیای از نسل خودش وارث علم او باشد. [[حضرت ابراهیم خلیل]]{{ع}} از خدای متعال درخواست میکرد. این سنت پس از ختم نبوت نیز استمرار یافت.
| |
| ::::#صحیفه: هر امام از نبی و وصی، صحیفهای دارد که در آن، هر چه باید در مدت [[امامت]] به آن عمل شود، ثبت شده است»<ref>[[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۹. آقای تربتی؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین تربتی]]]]
| |
| ::::آقای '''[[حسین تربتی]]'''(نام مستعارِ حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید جواد حسینی]]''') در مقاله ''«[[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«[[امام معصوم]]{{ع}} علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود:
| |
| :::::#'''خداوند:''' سرمنشأ اصلی علوم [[انبیا]] و [[ائمّه]] از علم لایزال و بی انتهای الهی است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره میفرماید: به خدا سوگند! تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده و درهای دانش و روشنایی امور نزد ما اهل بیت است. پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنکه در گوشم نجوا کرد و مرا مطلع ساخت. ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: ما انکار نمیکنیم که در میان افراد بشر اشخاصی باشند که از غیب خبر بدهند؛ امّا میگوییم آگاهی آنان از غیب مستند به خداوند است و خداوند وسیله آگاه شدن آنان را از غیب فراهم می آورد.
| |
| :::::#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|پیامبر اکرم یا امام قبلی]]:''' [[علم غیب]] در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به [[پیغمبر]] یا [[امام]] قبلی نسبت داده شده است. حضرت علی در مورد [[آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش)|علم غیب]] خود در پاسخ به یکی از اصحاب خود که سوال کرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو علم غیب داده شده است؟ با تبسّم فرمود: ای برادر کلبی! این اخباری که خبر میدهم علم غیب نیست؛ علمی است که از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها، علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. و پیامبر دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح من از آن پر گردد. در جملات فوق امام علی میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی کلمات فرموده: من [[علم غیب]] میدانم، مثلا فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر کدام شما، از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا می ترسم که درباره من نسبت به رسول خدا کافر شوید. و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها کوچ میکردید. بنابراین، جای این سؤال است که جمع این دو گروه از کلمات حضرت چگونه امکان پذیر است؟ پاسخ این است که آنجایی که حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی علم غیب ذاتی ندارد؛ اما آنجا که میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را کسب نمودهام.
| |
| :::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح القدس]]:''' منبع سوم برای علم امامان از جمله [[امام علی]]، روح القدس است که به امر الهی با آنها سخن میگوید. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: به راستی که اوصیاء وامامان محدّث هستند، روح القدس با آنان سخن میگوید؛ در حالی که او را نمیبینند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6591/76854/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87 مقاله [[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]، ماهنامه مبلغان شماره ۹۵، صفحه ۳۷ و ۳۸]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۱۰. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
| |
| [[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
| |
| خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' اینباره گفته است:
| |
| ::::::«آگاهی انسان از غیب که پس از عقل و حس باید آن را معرفت سوم نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد:
| |
| :::::#آگاهی از طریق وحی: پیامبران بزرگ الهی کسانی هستند که از طریق وحی از امور غیبی خبردار میشوند. تمام خبرهای غیبی قرآن کریم اعم از حوادث گذشته و آینده و نیز ویژگیها و احوال معاد و ... همگی از این دسته هستند که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، از طریق وحی از آن مطلع شد آیه پیش گفته نمونه خوبی از این قسم است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ]]}}﴾}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که به تو وحی کردیم و تو نزد آنها نبودی» سوره آل عمران آیه ۴۴.</ref>.
| |
| :::::#از طریق فرشته: گاهی فرشتهای از فرشتگان خدا به صورت انسان متمثل شده و اخباری را در اختیار برخی از انسانها قرار میدهند. این قسم از خبرها اختصاص به [[انبیاء]] ندارد و نمونه برجسته آن، تمثل فرشته الهی برای حضرت مریم بود. همچنین خبردار شدن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از باردار شدن همسرش و نیز خبردار شدن از نابودی قوم لوط و اینکه همسر لوط از جمله نابودشدگان است، از طریق فرشته در اختیار آن حضرت قرار گرفت.
| |
| :::::#از طریق الهام: گاهی برخی حقایق و امور پنهان، بر روح انسان القا و الهام میشود، به گونهای که انسان یقین به درستی آن پیدا میکند. این قسم از خبرها نیز اختصاص به [[انبیاء]]{{عم}} ندارد و نمونه برجسته آن، الهام خداوند به مادر [[حضرت موس]] {{ع}} مبنی بر انداختن آن حضرت در دریا و اطمینان دادن به او به اینکه وی در آینده فرزندش را بازپس خواهد گرفت، است.
| |
| ::::::در پایان این نکته را نیز متذکر میشویم که با توجه به مصادیق بهرهمندان از این علم، که در ادامه نوشتار به آنها خواهیم پرداخت، میتوان مدعی شد که پرهیزگاری و جهاد با نفس از جمله راههای مؤثر در دستیابی به امور غیبی است»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۱۱. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| '''پژوهشگران [http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=7670&t=qa وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| |
| ::::::«علوم [[امام]] از منابع گوناگونی سرچشمه میگیرد که عبارتند از:
| |
| ::::::۱ . قرآن:آگاهی کامل [[امامان]]{{عم}} از کتاب خدا و قرآن مجید به گونهای است که تفسیر، تأویل، ظاهر، باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی میدانند.
| |
| ::::::قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ }}﴾}}<ref> و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>؛ از این آیه به خوبی روشن میشود کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست، زیرا علمالکتاب بدون قید و مطلق آمده است و شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی میشود، برخلاف آن چه در آیه ۴۰ سوره نمل آمده: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}﴾}}<ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم؛ سوره نمل ، آیه ۴۰.</ref> آن کسی که دانشی از کتاب آسمانی و بخشی از علم کتاب نزد او بود، گفت: من تخت ملکه سبا را پیش از آن که چشم بر هم زنی، نزد تو خواهم آورد.
| |
| ::::::بدیهی است کسی که از تمام علم کتاب آگاه است، کتابی که سرچشمه فیاض علوم و دانشهاست، کارهای بسیار مهمتری میتواند انجام دهد، اما چه کسی تمام علم کتاب نزد اوست؟ قرآن اشاره سربستهای دارد، اما مفسران بسیاری در کتب خود نقل کردهاند که این آیه اشاره به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[ائمه|ائمه هدی]] {{عم}} است.
| |
| ::::::[[قرطبی]] مفسر [[اهل سنت ]]در تفسیر خود به نقل از [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر "الذی عنده علم الکتاب" میگوید: {{عربی|اندازه=150%|«انما ذلک [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}»}}<ref> او فقط [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۳۵۶۵.</ref>.
| |
| ::::::در روایت دیگری از [[ابن عباس]] میخوانیم: {{عربی|اندازه=150%|«من عنده علم الکتاب انما هو علی لقد کان عالماً بالتفسیر و التأویل و الناسخ و المنسوخ»}}<ref>کسی که علم کتاب نزد اوست فقط [[علی]]{{ع}} است، او عالم به تفسیر قرآن و تأویل و ناسخ و منسوخ آن است؛ ینابیع الموده، ص ۱۰۴.</ref>. آری؛ این آگاهی وسیع نسبت به قرآن مجید و اسرار و دقایق و ظاهر و باطن آن، یکی از منابع اصلی علم [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} است<ref>روایات مختلفی در تفسیر مصداق راسخان در علم سوره آل عمران، ۷ وارد شده که راسخان در علم را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} میدانند که برای رعایت اختصار در متن نیاوردهایم. برای تکمیل بحث رجوع شود به: کلینی، اصول کافی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ج۱، ص ۲۱۳، احادیث ۱ و ۲ و ۳ و تفاسیر روایی از قبیل نور الثقلین ذیل آیه.</ref>.
| |
| ::::::۲ . وراثت از [[پیامبر]]{{صل}}: دومین منبع از منابع علوم [[امامان]]{{عم}} [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر{{صل}} است]]، به این معنی که [[پیامبر]] تمام معارف و شرایع اسلام را به [[علی]]{{ع}} آموخت و این علم و آگاهی از [[علی]]{{ع}} به [[امامان]] {{عم}} منتقل شد، [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|اندازه=150%|«عَلَّم رسولُ اللهِ علیّاً الفَ بابٍ یُفتَحُ من کلِّ بابٍ الفُ بابٍ»}}<ref>رسول خدا به [[علی ]]{{ع}} هزار باب از علم را آموخت و از هر بابی هزار باب گشوده شد.</ref>.
| |
| ::::::حدیث معروف: {{عربی|اندازه=150%|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}} که پیامبر فرمودند: «من شهر علم هستم و علی درب آن است، را راویان مختلفی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] در کتب خود نقل کردهاند <ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی المرعشی نور الله، احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸ ـ ۵۰۱؛ و برای آگاهی به منابع این حدیث به کتاب شریف «جامع الاحادیث» مراجعه شود.</ref>.
| |
| ::::::۳ . ارتباط با فرشتگان:از منابع علم [[امامان]]{{عم}} ارتباط با فرشتگان است، البته نه به این معنی که آنها در زمره [[پیامبران]] بودهاند، بلکه آنها همچون [[خضر]]، [[ذوالقرنین]] و [[مریم]] بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند.
| |
| ::::::در حدیثی از [[امام باقر]] میخوانیم که فرمود: {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثا»}}<ref>علی {{ع}} محدث بود.</ref>. هنگامی که از آن حضرت توضیح خواستند که چه کسی با او سخن میگوید، فرمود: {{عربی|اندازه=150%|«يُحَدِّثُهُ مَلَك»}}<ref>فرشته با او سخن میگفت.</ref>. و هنگامی که سؤال کردند آیا او پیامبر بود؟ دست خود را به علامت نفی و انکار تکان میداد و سپس افزود: {{عربی|اندازه=150%|«مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَيْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَى وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْن»}}<ref>او همانند دوست سلیمان (آصف بن برخیا) یا دوست موسی (یوشع یا خضر) یا ذی القرنین بود.</ref>.
| |
| ::::::۴ . القای [[روح القدس]]: چهارمین منبع علم امامان، فیض روح القدس است.
| |
| ::::::از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر میآید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه [[پیامبران]] و [[انبیاء]] و [[معصومین]] {{عم}} بوده است، و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل میساخته، حتی از روایات متعددی که در منابع [[اهل سنت]] نیز وارد شده است، استفاده میشود که گاه که کارهای مهم یا سخنان و اشعار پر مغز از کسی صادر میشد، میفرمودند: این به کمک [[روح القدس]] بوده است، این تعبیر کمک [[روح القدس]] درباره [[سنان بن ثابت]] مدافع [[پیامبر]] و [[کمیت بن زید اسدی]] مدافع [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دعبل خزاعی]] شاعر قصیده معروف مدارس آیات از زبان [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است<ref>جلال الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج ۱، ۸۷؛ و سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۹۵۶؛ و کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۱۸.</ref>.
| |
| ::::::و از این جا به خوبی روشن میشود که [[روح القدس]] یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام کارهای معنوی و الهی یاری میدهد، و البته به تفاوت مراتب اشخاص متفاوت است، در [[پیامبران]] و [[امامان]] به گونه فوق العادهای قوییتر و بارزتر عمل میکند، و در دیگران به اندازه خودشان.
| |
| ::::::۵ . نور الهی: منبع دیگری که برای علوم [[امامان]] میتوان ذکر کرد [[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی است]]، [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: هنگامی که امام پیشین از دنیا میرود، خداوند برای [[امام]] بعد از او ستونی از نور بر میافرازد که به وسیله آن اعمال مردم را میبیند، و از این طریق خداوند حجت را بر خلق خود تمام میکند.
| |
| ::::::با توجه به منابع فوق، [[امامان]]{{عم}} از سایر مردم ممتاز شده و به انجام وظایف مهمی که در مورد حفظ اسلام و تعلیمات قرآن و هدایت بندگان دارند، نایل میشوند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۱۱ تا ۱۳۴؛ و سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، ج ۱، ص۱۴۸ و ۱۴۹.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۱۲. پژوهشگران مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| '''پژوهشگران [http://www.matquran.com/fa/Question/View/64702/%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-- وبگاه مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| |
| ::::::«[[پیامبران]] الهی و از آن جمله، [[پیامبر عظیم الشأن]] اسلام دانش غیبی خود را از ناحیه خداوند و به تعلیم الهی و از طرق مختلف دریافت مینمایند. بنابراین، [[علم غیب]] [[پیامبر]] منحصر به آنچه در قرآن آمده نیست، همانطور که تنها از طریق فرشته [[وحی]] نمیباشد، بلکه از راههای گوناگونی به دست میآید که به برخی اشارت میرود:
| |
| ::::::۱ . '''فرشته [[وحی]]''' قرآن کریم میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}}﴾}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی، به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه ۱۹۲ – ۱۹۵ .</ref>.
| |
| ::::::۲ . '''ارتباط روحی و معنوی با [[عالم غیب]]''' راه دیگر علوم [[پیامبران]]، ارتباط روحی و معنوی با [[عالم غیب]] است. خداوند چشم حقیقتبین آنان را چنان گشوده است که حجابهای [[عالم غیب]] را شکافته، به ماوراء آن راه پیدا کرده، و به حقایق زیادی دست یافتنهاند؛ چنان که خداوند سبحان درباره [[حضرت ابراهیم]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}﴾}} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و چنین میکنیم تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>
| |
| ::::::۳ . '''از طریق سیر و مشاهده آفاقی «عالم هستی»''' برای بعضی از [[پیامبران]] به عنایت الهی، سیر و مشاهده آفاقی رخ میداد، و از این طریق از عوالم مختلف این جهان آگاه میشدند، همان گونه که در مورد [[پیامبر اکرم]] در مسأله معراج واقع شد. قرآن کریم در این باره میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}} <ref> پاکا آن خداوند که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱ .</ref>.
| |
| ::::::۴ . '''[[روح القدس]]''' از آیات قرآن کریم استفاده میشود که، حقیقتی به نام [[روح القدس]] با [[انبیاء]] بوده است، و آنان را در مسیر خود، آگاه، تأیید و تقویت مینموده است؛ برخی معتقدند: [[روح القدس]] همان فرشته [[وحی]] است، ولی برخی دیگر آن را نیروی مرموز غیبی خاصی میدانند که همراه با [[انبیا]] بوده است، چنانکه در مورد [[حضرت عیسی]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً }}﴾}} <ref> زمانی که تورا با [[روح القدس]] تقویت کردم؛ که در گهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی؛ سوره انبیاء، آیه ۱۱۰.</ref>. در مورد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ}}﴾}} <ref> بگو: «روح القدس» آن را از جانب پروردگارت به حق نازل كرده سوره نحل، آیه ۱۰۲.</ref><ref>پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج۷، ص۲۱۵ - ۲۶۲؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲.</ref>. قرآن مجید در آیات زیادی مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ }}﴾}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ}}﴾}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ }}﴾}} <ref> بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم ؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴</ref>؛ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}﴾}}<ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴</ref> آگاهی [[پیامبر]] از [[غیب]] را به [[وحی]] نسبت داده است، چنان که میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}﴾}}<ref>سرگذشت حضرت مریم به صورتی که خالی از هرگونه خرافه باشد، در هیچ یک از کتابهای تحریف یافته پیشینیان وجود نداشت، و سند آن فقط وحی الهی بود. (تفسیر نمونه، ذیل آیه).</ref> بنابراین، آگاهی [[پیامبر اکرم]] از غیب فقط به تعلیم الهی بوده است، اما طرق دریافت آن مختلف بوده است؛<ref>پیام قرآن، ج۷، ص۲۱۵ - ۲۶۲؛ منشور جاوید، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲؛ التفسیر المنیر، دکتر وهبه الزهیلی، ج۲۶، ص۲۲؛ المیزان علامه طباطبایی، ج۱۸، ص۱۹۴ - ۱۹۶؛ التفسیر الکاشف، محمد جواد المغنیه، ج۳، ص۴۳۱ - ۴۳۳.</ref> از طریق فرشته، [[روح القدس]]، ارتباط روحی و معنوی، سیر در آفاق، در خواب، بیداری و... چنان که [[علم غیب]] [[پیامبر]] از طریق [[وحی]]، منحصر به قرآن نمیباشد، بلکه اعم است از قرآن و غیر قرآن، همان گونه که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] از طریق [[وحی]]، از جنگ [[امام علی|امیر المؤمنین]] با ناکثین، قاسطین و مارقین، شهادت [[امام حسین]]، مرگ نجاشی، تسلط بنی امیه بر مسلمین و ... آگاه شد<ref>منشور جاوید، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲؛ التفسیر الکاشف، ج۳، ص ۴۳۱-۴۳۳.</ref>»<ref>[http://www.matquran.com/fa/Question/View/64702/%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-- وبگاه مركز آموزش تخصصي تفسير و علوم قرآن]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۱۳. پژوهشگران مركز رهروان ولایت؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| '''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه مركز رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| |
| ::::::«از جمله این منابع میتوان به این موارد در کلمات [[امام صادق]]{{ع}} اشاره کرد:
| |
| ::::::#[[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]{{س}} که بنا به گزارش [[امام صادق]]{{ع}} حجمی به اندازه سه برابر قرآن دارد و مطالب آن کاملاً با مطالب قرآن غیر مشترک است.
| |
| ::::::#[[جامعه]]، تعریفی که [[امام ششم]] شیعیان از این منبع علمی ارائه داده اند چنین است: صحیفهای است که هفتاد ذراع به اندازه ذراع [[رسول خدا]]{{صل}}، طول دارد و در آن همه چیز از حلال و حرام و تمام آنچه بشر به آن نیاز دارد، موجود است. این صحیفه به املای [[پیامبر]]{{صل}} و کتابت [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} میباشد.
| |
| ::::::#[[جفر]] ابیض، این منبع شامل کتب آسمانی انبیای گذشته مانند [[زبور]] [[داود]]، [[تورات]] [[موسی]]، [[انجیل]] [[عیسی]] و [[صحف ابراهیم]]{{عم}} میباشد.
| |
| ::::::#صحیفه صغیره، این صحیفه متصل به شمشیر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده و در بیانی رمزآلود گفته شده که دارای حروفی است که هر کدام از این حروف گشاینده هزار حرف دیگر است»<ref>[http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه مركز رهروان ولایت]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| {{جمع شدن|۱۴.پژوهشگران وبگاه پرسمان؛}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| '''[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 پژوهشگران وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| |
| ::::::«پیامبران و امامان دانشهای غیبی خود را از راههایی گوناگون به دست میآورند که در این جا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
| |
| :::::#[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی و الهام]]: وحی آسمانی که خود پدیدهای غیبی و فراتر از تجربه عادی است دریچههای جهان غیب را به روی پیامبران الهی میگشاید و آنان را با حقایقی آشنا میسازد که ابزار ادارکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی به آنها را ندارد. چنانکه پیش تر گذشت، [[انبیا]] نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمرو موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره میبرند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار میسازند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانهای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را به زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با رازگشایی از محل استقرار شتر، به طعنههای دشمنان پایان داد. از سوی دیگر، هر چند با رحلت [[پیامبر خااتم|پیامبراکرم]]{{صل}} باب وحی بسته شد، راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخششهای او بی شمار است و نعمتهایش بسیار- در پارهای از روزگار پس از پارهای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز. چگونگی بهره مندی امامان معصوم{{عم}} از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهره مندی پیامبران{{عم}} از آن ندارد، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی. براین اساس، [[امام علی]]{{ع}} در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی میکرد. همچنین آن حضرت در جایی دیگر، با اشاره به [[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ الهی]]، میفرماید: خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است. امامان معصوم{{عم}} در روایاتی فراوان، مُحدث خوانده شدهاند؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: من و جانشینانم ... محدث هستیم. بنابر برخی از این احادیث، محدث کسی است که صدای فرشته را میشنود، هر چند او را نمیبیند. تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با روح الهی (برخی از روایات، روح را موجودی دانستهاند که برتر از جبرئیل و میکائیل است؛ چنانکه [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: کسی که روح الهی را درمییابد... از رویدادهای گذشته آینده و ... آنچه را در دل مردمان و زمین و آسمان است، آگاه میگردد.
| |
| :::::#[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق]]: پیامبران و [[امامان]]{{عم}} نه تنها در بیداری که در خواب نیز از تأیید الهی برخوردارند و از این راه، بر بسیاری از حقایق جهان دست مییابند چنانکه [[ابراهیم]]{{ع}} در خواب از مأموریت ذبح فرزندش آگاه شد و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام اعمال عمره را در آینه رؤیا دید. از این روست که در روایاتی بسیار، رؤیای صادق، شاخه از نبوت به شمار آمده است و اندیشه مندان مسلمان آن را گونهای وحی و الهام دانستهاند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز بر بسیاری از امور غیبی از این راه آگاه میشدند و در حقانیت آن، تردیدی به خود راه نمیدادند. برای نمونه، [[امام علی]]{{ع}} در خواب از رحلت سلمان فارسی آگاهی یافت. سپس به مدائن رفت و به غسل و کفن او پرداخت.
| |
| :::::#آموختن از پیامبر و امام پیشین: [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} هنگام رازگشایی از امور نهانی و غیبی، بارها بر این حقیقت پای میفشارد که این آگاهی را از [[رسول خدا]]{{صل}} به دست آورده است. در اینجا برای نمونه، به چند حکایت اشاره میکنیم: در روایتی [[امام علی]]{{ع}} در گفتاری به یادماندنی آمادگی خود را برای پاسخ به مشکلات علمی جامعه اعلام میکند: از من بپرسید، پیش از آنکه مرا نیابید. به خدا قسم، نمیپرسید از گروهی که صد تن را به راه راست میخواند و صد تن دیگر را گمراه میسازد. جز آنکه شما را آگاه کنم از آن کس که مردم را بدان میخواند و آنکه آنان را میراند. در این هنگام، یکی از حاضران از روی طعن و استهزا از شمار موهای سر و صورت خود پرسید. امام در پاسخ فرمود: به خدا قسم، حبیبم [[پیامبر]]{{صل}} به من خبر داده است که بر هر دسته از موهایت فرشتهای گمارده شده است که تو را لعنت میکند و ... در خانهات فرزندی است که پسر رسول خدا را میکشد. در برخی از نقلها، این جملات نیز بر پاسخ امام افزوده شده است: به خدا قسم، من شمار موهایت را میدانم، اما اگر بگویم، تو چگونه میتوانی به درستی گفتارم پی ببری؟ این فرزند، کسی نبود جز سنان بن أنس نخعی که در به شهادت رساندن [[امام حسین]]{{ع}} سهمی چشمگیر داشت. همچنین نقل است که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بردهای- که سالم نامیده میشد خرید و آزاد کرد. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به من خبر داده است: نامی که پدرت بر تو نهاده، میثم است. مشاهده این معجزه، وی را از یاران نزدیک امام ساخت. در ماجرایی، داوری شگفت انگیز [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میان چند برادر و خواهر، آنان را واداشت که آن حضرت را به دلیل آگاهی از غیب پروردگار خود بخوانند. امام با تأکید بر ناروا بودن این پندار، فرمود: به من خبر داده بود که این حادثه در چنین روزی و در این ساعت روی خواهد داد. نیز نقل است یکی از یاران [[امام علی]]{{ع}} پس از شنیدن پیشگوییهای آن حضرت، شگفت زده، پرسید: ای امیرمؤمنان، تو را [[علم غیب]] دادهاند؟ امام در پاسخ فرمود: این، علم غیب نیست، علمی است که از دارنده علم آموختهام. علم غیب، علم قیامت است و آنچه خدا در گفته خود شمرده است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ}}﴾}}<ref>سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند و جز این، علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخته و او نیز مرا آموخته و دعا کرده است که سینه من آن را فرا گیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد. امیرمؤمنان{{ع}} بارها از شهادت خود و چگونگیاش خبر داده است و این گونه بر تردید ناپذیریاش پای فشرده است: به خدا سوگند، چنین خواهد شد. دروغ نمیگویم و به من دروغ نگفتهاند. گاه میفرمود: در انتظار روزی هستم که وعده رسول خدا{{صل}} تحقق یابد و محاسنم با خون سر خضاب گردد. در برخی دیگر از روایات، امام با استناد به سخن پیامبراکرم{{صل}} روز دقیق ضربت خوردن و شهادت خود را نیز تعیین کرده است. اندیشهمندان شیعه و سنی در اینکه [[امام علی]]{{ع}} بیش از هر کس از گنجینه علوم نبوی بهره برده و در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} دانش اندوخته است، اتفاق نظر دارند. احادیثی از این دست در کتب هر دو گروه فراوان به چشم میخورد که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: هر گاه از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میپرسیدیم، پاسخ میداد و چون ساکت میشدیم، خود آغاز به سخن میکرد. اما نکته در خور توجه آن است که این بهرهگیری همواره به گونه عادی نبوده و چه بسا راه فراگیری علوم غیبی، خود نیز پدیدهای استثنایی بوده است، چنانکه [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: رسول خدا هزار درِ دانش را به روی من گشود... که هر دری خود به هزار درِ دیگر رهنمون است... به گونهای که اکنون از زمان فرا رسیدن مرگ و پیشامدهای ناگوار خبر دارم و با دانش خدادادی به داوری میپردازم. ناگفته پیداست که درهای دانش که در این حدیث آمده است، چیزی فراتر از اصل و قانون کلی است که میتوان از آن، فروع گوناگون را با روش معمولِ اجتهاد، استنباط کرد. در هیچ مکتب بشری نمیتوان اصلی را یافت که بسط و گسترش آن، به چنین آگاهیهای غیبی بینجامد. به فرموده [[امیرمؤمنان]]{{ع}} این دانشهای غیبی در اختیار یکی از شایستگان [[اهل بیت|اهل بیتاش]] قرار گرفته است و تا روز قیامت از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد. بر این اساس، [[امام معصوم]]{{ع}} همواره بر این حقیقت پای فشردهاند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث رسیده است. گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفههایی همچون جَفر و جامعه، کتاب علی و مصحف فاطمه صورت پذیرفته که ویژگیهای آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بی گمان پیشوایان [[معصوم]]{{ع}} بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتابها مستند ساختهاند و به ویژه درباره مصحف فاطمه بر این حقیقت پای فشردهاند که رویدادهای آینده در آن پیشگویی شده است.
| |
| :::::#فهم بطون قرآن: به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژهای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را میداند، توانایی خود را برای بهره گیری از کتاب الهی چنین شرح میدهد: از آن قرآن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید، اما من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن دانش آینده و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| {{جمع شدن|۱۵.پژوهشگران ماهنامه پرسمان.}}
| |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| |
| '''پژوهشگران [[پرسمان (نشریه)|ماهنامه پرسمان]]''' در مقاله ''«[[چند پاسخ درباره چگونگی علم امام (مقاله)|چند پاسخ درباره چگونگی علم امام]]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
| |
| ::::::«در خصوص منابع علوم [[ائمه]] معصومین {{عم}} تقسیم بندیهای مختلفی توسط صاحب نظران بیان شده است که سعی میکنیم یکی از بهترین تقسیم بندیهای این باب را مطرح کنیم:
| |
| ::::::'''منابع مکتوب علم امام:''' این دسته از منابع، شامل کتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی کتب آسمانی و مقدس دیگر است که ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه {{عم}} مربوط، به این دسته است. برای اینکه ببینیم کتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از کتب آسمانی انبیای پیشین کدامها هستند، با اشاره به این نکته که جزئیات موجود در این خصوص بی شمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرار آمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم:
| |
| :::::#صحیفه جامعه: که آن را صحیفه یا جامعه نیز میگویند به این معنا که در روایات این باب هر سه لفظ برای آن استعمال شده است. صحیفه جامعه عبارت است از توماری که هفتاد ذراع طول دارد و در بردارنده علم کلیه حلالها و حرامهاست. این کتاب را پیامبر اکرم {{صل}} املا کرده و [[امام علی]] {{ع}} نگاشته است.
| |
| :::::#جفر: که شامل جفر ابیض (جفر سفید) و جفر احمر (جفر سرخ) میگردد. در مورد جفر ابیض در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} چنین آمده است: همانا نزد من، جفر سفید است؛ که وقتی راوی از محتوای جفر سفید میپرسد، حضرت میفرماید: جفر سفید در بردارنده زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، حلال و حرام و مصحف فاطمه است. در مورد جفر سرخ نیز در ادامه همین روایت آمده است که امام صادق {{ع}} فرمود: و نزد من است جفر سرخ. راوی می پرسد: چه چیزی در جفر سرخ است؟ حضرت پاسخ میدهد: سلاح و آن تنها برای خون گشوده میشود که صاحب شمشیر (امام زمان {{ع}} ) آن را برای نبرد و قتل خواهد گشود.
| |
| :::::#مصحف فاطمه: در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که حضرت فرمود: همانا نزد ما مصحف فاطمه است... راوی میپرسد: مصحف فاطمه چیست؟ که حضرت میفرماید: مصحف فاطمه سه برابر قرآن حجم دارد در حالی که حتی یک حرف از قرآن هم در آن نیست. از روایات دیگر استفاده میشود که این مصحف را جبرئیل پس از رحلت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} برای فاطمه آورده که آن را فاطمه املا میکرد و [[امام علی]] {{ع}} مینوشت.
| |
| :::::#کتاب علی یا مصحف علی: عنوان کتاب علی {{ع}} در منابع روایی، بسیار مورد استفاده و استناد [[ائمه]] {{عم}} قرار گرفته است که در مورد آن دو احتمال وجود دارد: یک: نسخه کامل قرآن به همراه تأویل و تفسیر آیات که توسط [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} نوشته شده است. دو: کتابی که پیامبر اکرم {{صل}} برای حضرت [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} املا کرده و ایشان نوشته که به تعبیر برخی بزرگان در آن هر آنچه شرایع دینی بدان محتاجاند و احکام و قضایا ثبت شده است.
| |
| :::::#صحیفه صغیره: این صحیفه متصل به شمشیر امیرالمؤمنین علی {{ع}} بوده است که در خصوص چیستی آن و محتوایش [[امام صادق]]{{ع}} در ضمن تعبیری رمز آلود فرموده است: دارای حروفی است که هر حرف گشاینده هزار حرف دیگر است.
| |
| ::::::'''منابع شفاهی علم امام:''' در خصوص منابع شفاهی علم ائمه {{عم}} که شامل تمامی علومی میشود که هر امامی به صورت شفاهی از امام پیش از خود دریافت نموده، روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره میکنیم: امام صادق {{ع}} فرمود: پیامبر اکرم {{صل}} هزار باب علم به علی {{ع}} تعلیم داد که از هر باب هزار باب دیگر گشوده می شود. در پایان حدیثی که به نام حدیث دو انار شهرت دارد، [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: هیچ حرفی نبود از آنچه خداوند به پیامبر اکرم {{صل}} تعلیم کرد مگر آنکه پیامبر اکرم {{صل}} آن را به علی {{ع}} تعلیم داد.
| |
| ::::::'''سایر منابع علم امام:''' در منابع روایی ما، ابزار دیگری برای علم ائمه {{عم}} شمرده شده است که از جمله آنها نکت یا قذف فی القلب و عمود نور است.
| |
| ::::::[[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نکت به حالتی میگویند]] که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید. شخصی از امام صادق {{ع}} پرسید: گاهی که ما از شما سئوال میپرسیم سریع پاسخ میدهید و گاهی کمی مکث میکنید سپس پاسخ ما را میدهید، علّت آن چیست؟ که حضرت فرمود: بله پاسخ برخی سئوالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما میآید سپس ما آنها را به زبان میآوریم. در خصوص عمود نور، در منابع روایی برای امام ستونی از نور که به سوی آسمان کشیده شده، تصویر میشود که امام هر آنچه از علوم را که بخواهد در آن مشاهده میکند.
| |
| ::::::با وجود اینکه برخی از منابع علم امام را با توجه به روایات ذکر کردیم و البته به برخی نیز نپرداختیم، امّا این نکته حائز اهمیت است که علم غیب امام منحصر و محدود به این منابع نیست و به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است. به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه {{عم}} و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است»<ref>[[چند پاسخ درباره چگونگی علم امام (مقاله)|چند پاسخ درباره چگونگی علم امام]]</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
| | |
| ==پرسشهای وابسته==
| |
| {{پرسشهای وابسته}}
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| # [[رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)]]
| |
| # [[علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)]]
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
| ==[[:رده:آثار علم غیب معصوم|منبعشناسی جامع علم غیب معصوم]]==
| |
| {{پرسشهای وابسته}}
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای علم غیب معصوم|کتابشناسی علم غیب معصوم]]؛
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای علم غیب معصوم|مقالهشناسی علم غیب معصوم]]؛
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای علم غیب معصوم|پایاننامهشناسی علم غیب معصوم]].
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:علم غیب معصوم]]
| |
| [[رده:پرسشهای جامع امامت و ولایت]]
| |
| [[رده:پرسشهای علم غیب معصوم]]
| |
| [[رده:پرسشهای علم غیب پیامبر]]
| |
| [[رده:پرسشهای نیازمند ترجمه]]
| |