فرقههای انحرافی مهدویت کدامند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]] | [[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[فرقههای انحرافی]] که در [[اسلام]] به وجود آمدهاند، بسیارند؛ ولی در میان فرق انحرافی که به موضوع [[مهدویت]] ارتباط دارند، سه [[فرقه]] در [[ایران]] شهرت دارند که عبارتاند از [[شیخیه]]، [[بابیت]] و [[بهائیت]]. [[شیخیه]] با [[انحراف]] در بعضی از امور اعتقادی زمینهساز [[بابیت]] و [[بهائیت]] شد و موسّسان این دو [[فرقه]]، براساس بعضی از [[عقاید]] غلط [[شیخیه]] به ادّعاهای [[باطل]] روی آوردند. [[علی محمد باب شیرازی]] خود از [[پیروان]] و شاگردان [[سید کاظم رشتی]] بود و [[میرزا حسین علی نوری]]، بزرگان [[شیخیه]] را مبشران [[ظهور]] خود میدانست<ref>[[میرزا حسین علی نوری]] (بهاء الله) از [[شیخ احمد احسائی]] و [[کاظم رشتی]] با لقب "نورین نیّرین" یاد کرده و آنها را مبشران ظهور خود و باب میخواند. (ایقان، ص ۳ و ۴).</ref> [[شیخیه]] مکتبی است که در اوایل قرن سیزدهم بر اساس تفکرات [[شیخ احمد احسائی]] پایهگذاری شد و پس از او به وسیله شاگردانش ادامه یافت و به تدریج در برخی از [[عقاید]]، پایهگذاری شد و پس از او به وسیله شاگردانش ادامه یافت و به تدریج در برخی از [[عقاید]]، از [[شیعه|تشیع]] فاصله گرفت. [[شیخ احمد احسائی]] و پیروانش بر این باورند که [[امام]] [[غایب]] در عالم دیگری به نام هورقلیا<ref>هورقلیا از نظر احمد به معنای عالمی غیر از عالم دنیا (عالم مادّه) و بالاتر از آن است. به عبارت روشنتر، هورقلیا حد وسط بین عالم دنیا و عالم ملکوت و از جنس عالم مثال است. این ملک محلههای متعددی دارد که تنها در دو مجلۀ جابرسا و جابلقا میلیونها امت با زبانهای متفاوت و با بدن مثالی و جسم لطیف به سر میبرند. جسم لطیف، همان سرشت آدمی است که از آن آفریده شده و همان بدنی است که در قیامت مردگان با آن زنده خواهند شد. (فرهنگ فرق اسلامی، ص ۲۷۰ با تلخیص و تصرّف).</ref> زندگی میکنند و [[راز]] [[عمر طولانی]] او در همین است که با بدنی هورقلیایی و غیرمادی در آن عالم به سر میبرد و هرگاه بخواهد به این دنیای مادّی پا گذارد، صورتی از صورتهای اهل [[زمین]] را میپوشد و کسی او را نمیشناسد<ref>جوامع الکلم، ج ۲، قسمت دوم، ص ۱۰۳.</ref>. | |||
گروهی از [[شیخیه]] معتقدند که اصول [[دین]]، [[ایمان]] به چهار اصل است: [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و پس از آن، رکن چهارم [[ایمان]]، یعنی [[شناخت]] [[شیعه]] کامل است که در [[زمان غیبت]]، [[واسطه فیض]] میان [[امام]] [[غایب]] و [[مردم]] است. او [[احکام]] را بیواسطه از [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میگیرد و به دیگران میرساند.<ref>فرهنگ فرق اسلامی، ص ۲۶۹.</ref> به [[اعتقاد]] اینان [[پیشوایان]] [[شیخیه]] یعنی احسائی و [[جانشینان]] او، مصداق [[شیعه]] کامل و رکن رابع هستند و تنها کسانی هستند که میتوانند [[احکام]] فقهی را برای دیگران بیان کنند. به همین [[دلیل]]، این گروه از [[شیخیه]] به [[اجتهاد]] و [[تقلید]] عقیدهای ندارند<ref>ر.ک: احقاق الحق، ص ۳۵۶ (ص ۲۸۳، ۳۶۳) و بهائیان، ص ۱۱۰، ۱۵۲.</ref>. | گروهی از [[شیخیه]] معتقدند که اصول [[دین]]، [[ایمان]] به چهار اصل است: [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و پس از آن، رکن چهارم [[ایمان]]، یعنی [[شناخت]] [[شیعه]] کامل است که در [[زمان غیبت]]، [[واسطه فیض]] میان [[امام]] [[غایب]] و [[مردم]] است. او [[احکام]] را بیواسطه از [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میگیرد و به دیگران میرساند.<ref>فرهنگ فرق اسلامی، ص ۲۶۹.</ref> به [[اعتقاد]] اینان [[پیشوایان]] [[شیخیه]] یعنی احسائی و [[جانشینان]] او، مصداق [[شیعه]] کامل و رکن رابع هستند و تنها کسانی هستند که میتوانند [[احکام]] فقهی را برای دیگران بیان کنند. به همین [[دلیل]]، این گروه از [[شیخیه]] به [[اجتهاد]] و [[تقلید]] عقیدهای ندارند<ref>ر.ک: احقاق الحق، ص ۳۵۶ (ص ۲۸۳، ۳۶۳) و بهائیان، ص ۱۱۰، ۱۵۲.</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
«فرقههای انحرافیای که در [[اسلام]] به وجود آمدهاند، بسیارند؛ ولی در میان فرق انحرافی که به موضوع مهدویّت ارتباط دارند، سه [[فرقه]] در [[ایران]] شهرت دارند که عبارتند از شیخیّه، بابیّت و [[بهائیت]]. البتّه بابیّت و [[بهائیت]] دو [[فرقه]] شناخته شدهاند که کسی در [[انحراف]] آنها از [[اسلام]]، تردیدی ندارد و [[پیروان]] این دو [[فرقه]]، دیدگاههای مخالف با [[اسلام]] و [[قرآن]] را آشکارا بیان میکنند؛ و شیخیّه با [[انحراف]] در بعضی از امور اعتقادی زمینهساز [[ظهور]] [[بابیت]] و [[بهائیت]] شد و موسّسان این دو [[فرقه]]، بر اساس بعضی از [[عقاید]] غلط [[شیخیه]] به ادّعاهای [[باطل]] روی آوردند. [[سید علی محمد شیرازی|علی محمد باب شیرازی]] خود از [[پیروان]] و شاگردان [[سید کاظم رشتی]] بود و میرزا [[حسین علی نوری]]، بزرگان [[شیخیه]] را مبشران [[ظهور]] خود میدانست.<ref> میرزا [[حسین]] [[علی]] نوری ([[بهاء الله]]) از [[شیخ احمد احسائی]] و [[سید کاظم رشتی]] با [[لقب]] «نورین نیّرین» یاد کرده و آنها را مبشّران [[ظهور]] خود و باب میخواند؛ | |||
ایقان، ص ۳ و ۴)</ref> | ایقان، ص ۳ و ۴)</ref> | ||
::::::*'''[[فرقه]] [[شیخیه]]:''' شیخیّه مکتبی است که در اوایل قرن سیزدهم بر اساس تفکرات [[شیخ]] [[احمد احسائی]] پایهگذاری شد و پس از او به وسیله شاگردانش ادامه یافت و به تدریج در برخی از [[عقاید]]، از تشیّع فاصله گرفت. | ::::::*'''[[فرقه]] [[شیخیه]]:''' شیخیّه مکتبی است که در اوایل قرن سیزدهم بر اساس تفکرات [[شیخ]] [[احمد احسائی]] پایهگذاری شد و پس از او به وسیله شاگردانش ادامه یافت و به تدریج در برخی از [[عقاید]]، از تشیّع فاصله گرفت. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۳: | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«"سبئیه" نام فرقهای است که [[گمان]] میکردند [[حضرت علی]] {{ع}} همان [[مهدی موعود]] و [[نجاتبخش]] [[آینده]] است. آنان [[پیروان]] "[[عبدالله بن سبأ]]" هستند. [[عبدالله بن سبأ|عبدالله]] به [[نبوت]] و [[الوهیت حضرت علی]] {{ع}} هم [[معتقد]] بوده است<ref>فرهنگ موعود، حسین کریمشاهی بیدگلی، ص ۱۲۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۹۴.</ref>. | |||
:::::*فرقهای از [[شیعیان]] [[امامیه]] بودند که [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} را [[امام مهدی|مهدی موعود]] پنداشته، به [[غیبت]] او قائل شدند. [[شیخ صدوق]]، آنان را با عنوان واقفیه یاد کرده، مینویسد: "[[واقفیه]] ادعا کردند [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[غیبت]] [[اختیار]] کرده است. ایشان نیز امر [[غیبت]] را صحیح میدانستند؛ اما در وقوع آن در [[امام عسکری|حضرت عسکری]]{{ع}} اشتباه نموده، [[گمان]] کردند [[قائم]] [[مهدی]]، [[امام عسکری|امام یازدهم]] است؛ اما چون [[وفات]] آن [[حضرت]] ثابت شده، گفتار ایشان در این باب [[باطل]] است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، مقدمه</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۰۷ - ۳۰۸.</ref>. | :::::*فرقهای از [[شیعیان]] [[امامیه]] بودند که [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} را [[امام مهدی|مهدی موعود]] پنداشته، به [[غیبت]] او قائل شدند. [[شیخ صدوق]]، آنان را با عنوان واقفیه یاد کرده، مینویسد: "[[واقفیه]] ادعا کردند [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[غیبت]] [[اختیار]] کرده است. ایشان نیز امر [[غیبت]] را صحیح میدانستند؛ اما در وقوع آن در [[امام عسکری|حضرت عسکری]]{{ع}} اشتباه نموده، [[گمان]] کردند [[قائم]] [[مهدی]]، [[امام عسکری|امام یازدهم]] است؛ اما چون [[وفات]] آن [[حضرت]] ثابت شده، گفتار ایشان در این باب [[باطل]] است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، مقدمه</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۳۰۷ - ۳۰۸.</ref>. | ||