اگر معصومان علم تام داشتند چرا نوآوری یا اختراعی در علوم تجربی یا ساخت دارو و غیره نداشتهاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
اگر معصومان علم تام داشتند چرا نوآوری یا اختراعی در علوم تجربی یا ساخت دارو و غیره نداشتهاند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۱
، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (جایگزینی متن - '\|\sپاسخدهنده\s\= \|\sپاسخ\s\=\s(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'' به '| پاسخدهنده = $2 | پاسخ = $1'''$2'''') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:11466.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]]]] | [[پرونده:11466.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]]]] | ||
آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین]»'' در اینباره گفتهاست: | |||
«این عالم و نظام آن بر این اساس است که حوادث و امور مادّی، جز در مواردی که اعجاز و مصالحی اقتضا کند، بر مجرای علوم عادّی و مادّی نوع بشر جریان مییابد. مثلًا با زحمت و کوشش، داروهای انواع بیماریها را کشف و بر قوای طبیعی مسلّط میشوند، یا با قدرت و نیروی بدنی و اسلحه و استقامت و شجاعت جهاد مینمایند، و دشمن را مغلوب میسازند. بنابراین خداوند و کسانی که مجریان مشیّت الهیّه هستند، و از حوادث آینده و امور نهانی و پنهانی به اذن و اعلام خدا اطّلاع دارند، این علوم را در اختیار عامّه نمیگذارند، و نوعاً و اکثراً از آن استفاده نمینمایند؛ زیرا نظام این عالم، اختلال پیدا میکند. هر چند افرادی از برگزیدگان، استعداد تلقّی علوم غیبیّه، و قدرت تصرّف در عالم تکوین را دارند، امّا این قدرت و علم را در زمینه تغییر و تبدیل جریان عالم ماده وارد نساخته و احیاناً و به ندرت از آن استفاده فرمودهاند. چنان که در مورد حضرت موسی مشاهده میشود و در جنگ بدر و نزول ملایکه و در ولادت حضرت عیسی و اسحاق و موارد دیگر، این معنی مشهود شده است؛ امّا این موارد به قدری نیست که نظام این عالم را برهم بزند؛ بلکه این موارد هم برای مصالح دیگر مثل این که دانسته شود دست غیب و قدرت الهی در کار است و آنچه میشود مجرّد تأثیر و تأثّر علل و معلولات طبیعی نیست لازم شده است. حاصل بحث این که: جریان امور عادّی و اختیاری مردم به طور نوع و غالب باید بر اساس علوم عادّی باشد. بنابراین [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} هم این علوم را وارد میدان نمیکنند؛ زیرا وضع دگرگون میشود. شاید یکی از علل آن که علم نجوم و بعضی تشبثّات برای آگاهی از آینده در شرع ممنوع شده، همین باشد که در مواردی که این وسایل اصابه کند، مخالف نظام عادّی حیات است و تعادل موجود را بر هم میزند»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین، ج۱، ص۹۲].</ref>. | «این عالم و نظام آن بر این اساس است که حوادث و امور مادّی، جز در مواردی که اعجاز و مصالحی اقتضا کند، بر مجرای علوم عادّی و مادّی نوع بشر جریان مییابد. مثلًا با زحمت و کوشش، داروهای انواع بیماریها را کشف و بر قوای طبیعی مسلّط میشوند، یا با قدرت و نیروی بدنی و اسلحه و استقامت و شجاعت جهاد مینمایند، و دشمن را مغلوب میسازند. بنابراین خداوند و کسانی که مجریان مشیّت الهیّه هستند، و از حوادث آینده و امور نهانی و پنهانی به اذن و اعلام خدا اطّلاع دارند، این علوم را در اختیار عامّه نمیگذارند، و نوعاً و اکثراً از آن استفاده نمینمایند؛ زیرا نظام این عالم، اختلال پیدا میکند. هر چند افرادی از برگزیدگان، استعداد تلقّی علوم غیبیّه، و قدرت تصرّف در عالم تکوین را دارند، امّا این قدرت و علم را در زمینه تغییر و تبدیل جریان عالم ماده وارد نساخته و احیاناً و به ندرت از آن استفاده فرمودهاند. چنان که در مورد حضرت موسی مشاهده میشود و در جنگ بدر و نزول ملایکه و در ولادت حضرت عیسی و اسحاق و موارد دیگر، این معنی مشهود شده است؛ امّا این موارد به قدری نیست که نظام این عالم را برهم بزند؛ بلکه این موارد هم برای مصالح دیگر مثل این که دانسته شود دست غیب و قدرت الهی در کار است و آنچه میشود مجرّد تأثیر و تأثّر علل و معلولات طبیعی نیست لازم شده است. حاصل بحث این که: جریان امور عادّی و اختیاری مردم به طور نوع و غالب باید بر اساس علوم عادّی باشد. بنابراین [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} هم این علوم را وارد میدان نمیکنند؛ زیرا وضع دگرگون میشود. شاید یکی از علل آن که علم نجوم و بعضی تشبثّات برای آگاهی از آینده در شرع ممنوع شده، همین باشد که در مواردی که این وسایل اصابه کند، مخالف نظام عادّی حیات است و تعادل موجود را بر هم میزند»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین، ج۱، ص۹۲].</ref>. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | ||
| تصویر = 11720.JPG |100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]]] | | تصویر = 11720.JPG |100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' نويسنده مقاله ''«[[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | |||
«برای پاسخ به این پرسش، نخست باید دانسته شود که هدف اصلی [[معصوم]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} چیست؟ به طور کلی، هدف اصلی [[انبیا]]{{عم}} هدایت بشر است. باید توجه داشت که موضوع هدایت بشر بسیار گسترده است؛ اما آن چیزی که به بندگی بنده ارتباط دارد، مشخص کردن راه صحیح و همچنین رسیدن به کمالات الهی است. خداوند متعال برخی از امور دنیوی را به انسانها واگذار کرده است تا با استفاده از دانش، تجربه، توان و... به آنها دست پیدا کنند؛ برای مثال، هدف [[معصوم]]{{ع}} آموزش نجاری یا امور اینچنینی به مردم نیست؛ زیرا بشر بدون [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} نیز میتواند به آنها دست پیدا کند؛ چیزی که بشر به آن نیاز دارد و خودش به تنهایی نمیتواند کسب کند، مباحث کلان معنوی و هدایتی است. به تعبیر دیگر، [[معصوم]]{{ع}} مسیر به کمال رسیدن انسان را بیان و مشخص میکند. بنابراین، اختراع رایانه یا برق، بنیانگذاری دانش تجربی و امثال ذلک از وظیفههای [[معصوم]]{{ع}} نیست؛ البته تاریخ و روایات گواه بر این هستند که اگر مردم در این مسائل از [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سؤالی داشتند، [[امام]]{{ع}} با استفاده از دانش خود پاسخگوی آنان بوده است. شواهد فراوانی در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} وجود دارد که آنان در مسائل پزشکی، نجوم و ریاضی ورود کردهاند و برخی از این موارد نیز در کتابهایی چون [[موسوعة الإمام علی بن أبی طالب (کتاب)|موسوعة الإمام علی بن أبی طالب]] و موسوعههای دیگر [[ائمه]]{{عم}} بیان شده است؛ بدین ترتیب دانسته شد هدف [[معصوم]]{{ع}} ورود جدی در این مسائل نیست، بلکه رسالت اصلیشان راهنمایی و راهبری در جهت هدایت بشر بوده و اینگونه امور به عقل و تجربه بشر واگذار شده است. باید دانست رسالت اصلی [[معصوم]]{{ع}} علوم تجربی، پزشکی، یا ساخت دارو و غیره نبوده است؛ البته مردم در موارد زیادی به آنها مراجعه داشتند و نسخههای طبی دریافت میکردند؛ برای نمونه، در روایتی آمده است مردی که مریضی بواسیر داشت خدمت [[امام]]{{ع}} آمد؛ از مشکلش گفت و بیان کرد نزد طبیبان بسیاری رفته ولی نتیجهای نداشته است. حضرت اندکی از درد و مشکلش پرسید و نسخهای نیز برای او تجویز کرد و فرمود:{{عربی|«فَإِنِّي طَبِيبُ الْأَطِبَّاء»}} <ref> من طبیب طبیبان هستم؛ بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۵۹، ص۱۹۹.</ref> مردِ مریض از حضرت سؤال کرد که آیا میتواند همین نسخه را برای فردی دیگر تجویر کند یا خیر؟ حضرت مخالفت کرد و فرمود نوع مریضیهایتان با هم فرق دارد. بنابراین، [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} با اینکه دانشش را داشتند، اما هدف و رسالت اصلیشان پرداختن به این امور نبود؛ اما اگر فردی در این زمینهها سؤالی داشت، حضرات [[معصومین]]{{عم}} پاسخگو بودند»<ref>مکاتبه اختصاصى [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | «برای پاسخ به این پرسش، نخست باید دانسته شود که هدف اصلی [[معصوم]]{{ع}} یا [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} چیست؟ به طور کلی، هدف اصلی [[انبیا]]{{عم}} هدایت بشر است. باید توجه داشت که موضوع هدایت بشر بسیار گسترده است؛ اما آن چیزی که به بندگی بنده ارتباط دارد، مشخص کردن راه صحیح و همچنین رسیدن به کمالات الهی است. خداوند متعال برخی از امور دنیوی را به انسانها واگذار کرده است تا با استفاده از دانش، تجربه، توان و... به آنها دست پیدا کنند؛ برای مثال، هدف [[معصوم]]{{ع}} آموزش نجاری یا امور اینچنینی به مردم نیست؛ زیرا بشر بدون [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} نیز میتواند به آنها دست پیدا کند؛ چیزی که بشر به آن نیاز دارد و خودش به تنهایی نمیتواند کسب کند، مباحث کلان معنوی و هدایتی است. به تعبیر دیگر، [[معصوم]]{{ع}} مسیر به کمال رسیدن انسان را بیان و مشخص میکند. بنابراین، اختراع رایانه یا برق، بنیانگذاری دانش تجربی و امثال ذلک از وظیفههای [[معصوم]]{{ع}} نیست؛ البته تاریخ و روایات گواه بر این هستند که اگر مردم در این مسائل از [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سؤالی داشتند، [[امام]]{{ع}} با استفاده از دانش خود پاسخگوی آنان بوده است. شواهد فراوانی در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} وجود دارد که آنان در مسائل پزشکی، نجوم و ریاضی ورود کردهاند و برخی از این موارد نیز در کتابهایی چون [[موسوعة الإمام علی بن أبی طالب (کتاب)|موسوعة الإمام علی بن أبی طالب]] و موسوعههای دیگر [[ائمه]]{{عم}} بیان شده است؛ بدین ترتیب دانسته شد هدف [[معصوم]]{{ع}} ورود جدی در این مسائل نیست، بلکه رسالت اصلیشان راهنمایی و راهبری در جهت هدایت بشر بوده و اینگونه امور به عقل و تجربه بشر واگذار شده است. باید دانست رسالت اصلی [[معصوم]]{{ع}} علوم تجربی، پزشکی، یا ساخت دارو و غیره نبوده است؛ البته مردم در موارد زیادی به آنها مراجعه داشتند و نسخههای طبی دریافت میکردند؛ برای نمونه، در روایتی آمده است مردی که مریضی بواسیر داشت خدمت [[امام]]{{ع}} آمد؛ از مشکلش گفت و بیان کرد نزد طبیبان بسیاری رفته ولی نتیجهای نداشته است. حضرت اندکی از درد و مشکلش پرسید و نسخهای نیز برای او تجویز کرد و فرمود:{{عربی|«فَإِنِّي طَبِيبُ الْأَطِبَّاء»}} <ref> من طبیب طبیبان هستم؛ بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۵۹، ص۱۹۹.</ref> مردِ مریض از حضرت سؤال کرد که آیا میتواند همین نسخه را برای فردی دیگر تجویر کند یا خیر؟ حضرت مخالفت کرد و فرمود نوع مریضیهایتان با هم فرق دارد. بنابراین، [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} با اینکه دانشش را داشتند، اما هدف و رسالت اصلیشان پرداختن به این امور نبود؛ اما اگر فردی در این زمینهها سؤالی داشت، حضرات [[معصومین]]{{عم}} پاسخگو بودند»<ref>مکاتبه اختصاصى [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. |