سیره سیاسی حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آیه شریف' به 'آیه شریف'
جز (جایگزینی متن - 'آیه شریف' به 'آیه شریف')
خط ۱۶: خط ۱۶:


===[[دادخواهی]] از ابوبکر برای بازپس‌گیری حقوق از دست رفته===
===[[دادخواهی]] از ابوبکر برای بازپس‌گیری حقوق از دست رفته===
از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که على{{ع}} به فاطمه زهرا{{س}} فرمود: «خودت رهسپار شو و [[میراث]] پدر بزرگوارت رسول خدا{{صل}} را درخواست نما». فاطمه{{س}} نزد ابوبکر آمد و فرمود: «چرا مرا از میراث پدرم [[محروم]] کردی و وکیلم را از [[خاک]] بیرون راندی، در صورتی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[فرمان خداوند]] بزرگ آن را به من بخشیده بود؟» ابوبکر در پاسخ گفت: «هرچه شما بگویی، ان‌شاءالله که صحیح است. اما باید بر ادعای خود [[شاهد]] بیاوری». [[ام ایمن]] برای دادن [[گواهی]] نزد ابوبکر آمد و بدو گفت: «ای ابوبکر! تا درباره سخن [[رسول خدا]]{{صل}} با تو به [[احتجاج]] نپردازم، [[گواهی]] نخواهم داد. تو را به [[خدا]]! آیا به یاد نداری رسول خدا{{صل}} فرمود: «[[ام ایمن]] از [[اهل بهشت]] است». [[ابوبکر]] گفت: «درست است». ام ایمن گفت: «من گواهی می‌دهم که خدای والا به [[رسول]] خود سفارش فرمود: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند را بپرداز» سوره روم، آیه ۳۸.</ref> [[پیامبر]] پس از [[نزول]] این [[آیه]] [[شریف]]، [[فدک]] را به عنوان [[حق]] زهرا{{س}} به او بخشید». على{{ع}} نیز همین‌گونه [[شهادت]] داد. ابوبکر سند فدک را نوشت و به [[فاطمه]] سپرد. [[عمر]] از راه رسید و پرسید: «این نوشته چیست؟» ابوبکر گفت: «فاطمه مدعی فدک شده و [[ام‌ایمن]] و علی بر آن گواهی دادند و من سند فدک را برایش نوشتم». عمر نوشته را از فاطمه گرفت و آب دهان بر آن ریخت و پاره کرد و فاطمه{{س}} گریان از آنجا بیرون رفت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۱۲۲.</ref>.
از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که على{{ع}} به فاطمه زهرا{{س}} فرمود: «خودت رهسپار شو و [[میراث]] پدر بزرگوارت رسول خدا{{صل}} را درخواست نما». فاطمه{{س}} نزد ابوبکر آمد و فرمود: «چرا مرا از میراث پدرم [[محروم]] کردی و وکیلم را از [[خاک]] بیرون راندی، در صورتی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[فرمان خداوند]] بزرگ آن را به من بخشیده بود؟» ابوبکر در پاسخ گفت: «هرچه شما بگویی، ان‌شاءالله که صحیح است. اما باید بر ادعای خود [[شاهد]] بیاوری». [[ام ایمن]] برای دادن [[گواهی]] نزد ابوبکر آمد و بدو گفت: «ای ابوبکر! تا درباره سخن [[رسول خدا]]{{صل}} با تو به [[احتجاج]] نپردازم، [[گواهی]] نخواهم داد. تو را به [[خدا]]! آیا به یاد نداری رسول خدا{{صل}} فرمود: «[[ام ایمن]] از [[اهل بهشت]] است». [[ابوبکر]] گفت: «درست است». ام ایمن گفت: «من گواهی می‌دهم که خدای والا به [[رسول]] خود سفارش فرمود: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند را بپرداز» سوره روم، آیه ۳۸.</ref> [[پیامبر]] پس از [[نزول]] این [[آیه شریف]]، [[فدک]] را به عنوان [[حق]] زهرا{{س}} به او بخشید». على{{ع}} نیز همین‌گونه [[شهادت]] داد. ابوبکر سند فدک را نوشت و به [[فاطمه]] سپرد. [[عمر]] از راه رسید و پرسید: «این نوشته چیست؟» ابوبکر گفت: «فاطمه مدعی فدک شده و [[ام‌ایمن]] و علی بر آن گواهی دادند و من سند فدک را برایش نوشتم». عمر نوشته را از فاطمه گرفت و آب دهان بر آن ریخت و پاره کرد و فاطمه{{س}} گریان از آنجا بیرون رفت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۱۲۲.</ref>.


===ایراد [[خطبه]] در [[مسجد النبی]]{{صل}}===
===ایراد [[خطبه]] در [[مسجد النبی]]{{صل}}===
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش