ابوزید اوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امامت جماعت' به 'امامت جماعت'
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [')
جز (جایگزینی متن - 'امامت جماعت' به 'امامت جماعت')
خط ۱۴: خط ۱۴:
ابوزید مورد بحث در این عنوان که [[اوسی]] و مشهور به قاریء است، در [[نسب]] با ابوزید [[قیس بن سکن  خزرجی]] اشتراک نداردز اما اشتراک در کنیه، درگذشتشان در یک واقعه و اینکه هر دو در کار قرآن بوده‌اند، زمینه پدید آمدن اشتباهاتی را فراهم آورده است؛ چنان که [[اهل کوفه]] برخلاف دیگران، در تعیین مصداق "ابو [[زیدی]] که قرآن را در عصر رسول خدا{{صل}} جمع کرد" وی را معرفی می‌کنند<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، ج۴، ص۲۸۱.</ref>. با این حال، او [[اوسی]] است و با سخن [[انس بن مالک]] [[خزرجی]] (تکیه گاه و مورد استناد بیشتر منابع) که می‌گفت یکی از عموهایش با [[کنیه]] [[ابوزید]] به جمع آوری [[قرآن]] [[همت]] گماشته، سازگار نیست<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴۶.</ref>. اینکه [[سعد بن عبید]] در بیشتر موارد به نام شناخته شده نه کنیه ابوزید<ref>ر.ک: طبرانی، ج۶، ص۵۴.</ref> می‌تواند قرینه‌ای بر این باشد که وی مصداق سخن انس بن مالک نیست. افزون بر وجود زمینه‌های [[اشتباه]]، اختلاف‌های پدید آمده در زمینه [[جمع قرآن]]، می‌تواند برآمده از تفاخرات قبیله‌ای میان [[اوس و خزرج]] باشد <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۴.</ref>. در هر حال هر چند سعد بن عبید نمی‌تواند مصداق سخن [[انس]] باشد، ولی از وی با عنوان یکی از کسانی که قرآن را جمع کرد یاد شده است<ref>ابن ندیم، ص۳۰؛ شامی، ج۱۱، ص۳۳۳.</ref>.
ابوزید مورد بحث در این عنوان که [[اوسی]] و مشهور به قاریء است، در [[نسب]] با ابوزید [[قیس بن سکن  خزرجی]] اشتراک نداردز اما اشتراک در کنیه، درگذشتشان در یک واقعه و اینکه هر دو در کار قرآن بوده‌اند، زمینه پدید آمدن اشتباهاتی را فراهم آورده است؛ چنان که [[اهل کوفه]] برخلاف دیگران، در تعیین مصداق "ابو [[زیدی]] که قرآن را در عصر رسول خدا{{صل}} جمع کرد" وی را معرفی می‌کنند<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، ج۴، ص۲۸۱.</ref>. با این حال، او [[اوسی]] است و با سخن [[انس بن مالک]] [[خزرجی]] (تکیه گاه و مورد استناد بیشتر منابع) که می‌گفت یکی از عموهایش با [[کنیه]] [[ابوزید]] به جمع آوری [[قرآن]] [[همت]] گماشته، سازگار نیست<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴۶.</ref>. اینکه [[سعد بن عبید]] در بیشتر موارد به نام شناخته شده نه کنیه ابوزید<ref>ر.ک: طبرانی، ج۶، ص۵۴.</ref> می‌تواند قرینه‌ای بر این باشد که وی مصداق سخن انس بن مالک نیست. افزون بر وجود زمینه‌های [[اشتباه]]، اختلاف‌های پدید آمده در زمینه [[جمع قرآن]]، می‌تواند برآمده از تفاخرات قبیله‌ای میان [[اوس و خزرج]] باشد <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۴.</ref>. در هر حال هر چند سعد بن عبید نمی‌تواند مصداق سخن [[انس]] باشد، ولی از وی با عنوان یکی از کسانی که قرآن را جمع کرد یاد شده است<ref>ابن ندیم، ص۳۰؛ شامی، ج۱۱، ص۳۳۳.</ref>.


سعد قاریء، یکی از [[پیشگامان]] برای حضور در [[جنگ با ایرانیان]] بود. او پس از [[ابوعبید ثقفی]] برای [[جنگ]] اعلام [[آمادگی]] کرد. چون از [[عمر]] خواستند [[فرماندهی]] را تعیین کند، گفت: هر کس پیشی جوید، او [[فرمانده]] است و به [[سعد بن عبید]] و [[سلیط بن قیس]] گفت چنانچه بر ابوعبید پیشی گیرند، آنان را به فرماندهی بر می‌گزیند<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. اما وی در [[نبرد جسر]] ابو عبید (سال سیزده) از جنگ گریخت <ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴.</ref>. عمر بدو پیشنهاد کرد برای [[پاک]] کردن [[خواری]] و [[زبونی]] از پرونده خود، در نبردهای [[شام]] شرکت کند، اما او نپذیرفت و گفت تنها به سرزمینی که از آن فرار کرده و به سوی [[دشمنی]] که بر آنان چنان زخمی وارد کرده، خواهد رفت. به همین منظور در [[نبرد قادسیه]] حضور یافت و همانجا در ۶۴ سالگی کشته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۴؛ ر.ک: ابن عبدالبر، ج۲، ص۱۶۵ و ج۱۱، ص۵۰۴.</ref>. او در شب [[نبرد]] برای [[یاران]] [[خطبه]] خواند و با ابراز [[تمایل]] به [[شهادت]]، از آنان خواست [[خون]] از تن [[شهدا]] نشویند و آنها را در [[لباس]] رزم [[کفن]] کنند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۵۴۳ و ج۵، ص۲۷۴؛ ابن ابی شیبه، ج۷، ص۶۰۷.</ref>. وی [[امام جماعت]] [[مسجد]] [[بنی عمرو بن عوف]] بود که برای [[تصدی]] [[امامت]] [[جماعت]] آن مسجد، [[رقابت]] وجود داشت. چون در [[قادسیه]] کشته شد، بر سر [[جانشینی]] وی [[اختلاف]] شد و سرانجام با نظر مساعد [[عمر]]، [[مجمع بن حارثه]] [[انتخاب]] گردید<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۷۵.</ref>. بیشتر منابع، [[مرگ]] او را در [[نبرد قادسیه]] دانسته‌اند، اما خلیفة بن خیاط<ref>خلیفه بن خیاط، ص۹۱.</ref> درگذشت او را چند ماه پس از حادثه قادسیه نوشته است و از احتمال درگذشت وی بر اثر جراحت سخن می‌گوید. برخی نیز کشته شدن وی را در جسر ابوعبید در قس الناطف نوشته‌اند<ref>مزی، ج۲۲، ص۳۷۴.</ref> که درست نیست و منشأ [[اشتباه]] از آنجاست که [[یوم]] جسر را به جسر ابی‌عبید گویا کرده‌اند؛ حال آنکه یوم جسر، یکی از ایام قادسیه است. عمر در مرگ او اندهگین شد و اظهار داشت: مرگ او، شیرینی [[فتح]] قادسیه را بر کام تلخ می‌کند<ref>بلاذری، ص۳۰۴.</ref>.
سعد قاریء، یکی از [[پیشگامان]] برای حضور در [[جنگ با ایرانیان]] بود. او پس از [[ابوعبید ثقفی]] برای [[جنگ]] اعلام [[آمادگی]] کرد. چون از [[عمر]] خواستند [[فرماندهی]] را تعیین کند، گفت: هر کس پیشی جوید، او [[فرمانده]] است و به [[سعد بن عبید]] و [[سلیط بن قیس]] گفت چنانچه بر ابوعبید پیشی گیرند، آنان را به فرماندهی بر می‌گزیند<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. اما وی در [[نبرد جسر]] ابو عبید (سال سیزده) از جنگ گریخت <ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴.</ref>. عمر بدو پیشنهاد کرد برای [[پاک]] کردن [[خواری]] و [[زبونی]] از پرونده خود، در نبردهای [[شام]] شرکت کند، اما او نپذیرفت و گفت تنها به سرزمینی که از آن فرار کرده و به سوی [[دشمنی]] که بر آنان چنان زخمی وارد کرده، خواهد رفت. به همین منظور در [[نبرد قادسیه]] حضور یافت و همانجا در ۶۴ سالگی کشته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۴؛ ر.ک: ابن عبدالبر، ج۲، ص۱۶۵ و ج۱۱، ص۵۰۴.</ref>. او در شب [[نبرد]] برای [[یاران]] [[خطبه]] خواند و با ابراز [[تمایل]] به [[شهادت]]، از آنان خواست [[خون]] از تن [[شهدا]] نشویند و آنها را در [[لباس]] رزم [[کفن]] کنند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۵۴۳ و ج۵، ص۲۷۴؛ ابن ابی شیبه، ج۷، ص۶۰۷.</ref>. وی [[امام جماعت]] [[مسجد]] [[بنی عمرو بن عوف]] بود که برای [[تصدی]] [[امامت جماعت]] آن مسجد، [[رقابت]] وجود داشت. چون در [[قادسیه]] کشته شد، بر سر [[جانشینی]] وی [[اختلاف]] شد و سرانجام با نظر مساعد [[عمر]]، [[مجمع بن حارثه]] [[انتخاب]] گردید<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۷۵.</ref>. بیشتر منابع، [[مرگ]] او را در [[نبرد قادسیه]] دانسته‌اند، اما خلیفة بن خیاط<ref>خلیفه بن خیاط، ص۹۱.</ref> درگذشت او را چند ماه پس از حادثه قادسیه نوشته است و از احتمال درگذشت وی بر اثر جراحت سخن می‌گوید. برخی نیز کشته شدن وی را در جسر ابوعبید در قس الناطف نوشته‌اند<ref>مزی، ج۲۲، ص۳۷۴.</ref> که درست نیست و منشأ [[اشتباه]] از آنجاست که [[یوم]] جسر را به جسر ابی‌عبید گویا کرده‌اند؛ حال آنکه یوم جسر، یکی از ایام قادسیه است. عمر در مرگ او اندهگین شد و اظهار داشت: مرگ او، شیرینی [[فتح]] قادسیه را بر کام تلخ می‌کند<ref>بلاذری، ص۳۰۴.</ref>.


او از [[راویان]] [[کوفی]] به شمار می‌آمد<ref>ابن عبدالبر، ج۲، ص۱۶۵.</ref>، ولی [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۴۴۵.</ref> با توجه به مرگ وی در نبرد قادسیه و بنای [[شهر کوفه]] پس از قادسیه، این مطلب را درست ندانسته است. [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]] و [[طارق بن شهاب]] از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۸۹.</ref>. [[فرزندی]] با نام [[عمیر بن سعد]] از او باقی ماند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۵۰۵.</ref>، ولی نسلش از میان رفت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴۵.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور ]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزید اوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۲۱-۳۲۲.</ref>
او از [[راویان]] [[کوفی]] به شمار می‌آمد<ref>ابن عبدالبر، ج۲، ص۱۶۵.</ref>، ولی [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۴۴۵.</ref> با توجه به مرگ وی در نبرد قادسیه و بنای [[شهر کوفه]] پس از قادسیه، این مطلب را درست ندانسته است. [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]] و [[طارق بن شهاب]] از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۸۹.</ref>. [[فرزندی]] با نام [[عمیر بن سعد]] از او باقی ماند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۵۰۵.</ref>، ولی نسلش از میان رفت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴۵.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور ]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزید اوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۲۱-۳۲۲.</ref>
۲۱۸٬۴۴۰

ویرایش