|
|
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}}
| | #تغییر_مسیر [[ابومعبد خزاعی]] |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اکثم بن جون خزاعی در تاریخ اسلامی]] </div>
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| [[نسب]] [[اکثم]] چنین است: [[اکثم بن جون بن منقذ بن ربیعة بن أصرم بن ضبیس بن حرام بن حبشیة بن کعب بن عمرو بن ربیعه خزاعی]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۵۸.</ref> نام پدرش «ابوالجون» نیز آمده است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۱۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۴۰ و ۳۴۱.</ref>، چنان که برخی نام پدرش را «جون» و نام جدش را «ابوالجون» آوردهاند<ref>فاسی مکی، ج۳، ص۲۱۶.</ref>. کنیهاش [[ابو معبد]] بود<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۴۰.</ref> که به [[ابوسعید]]<ref>ر.ک: تاریخ الصحابه، ج۱، ص۳۹.</ref> تصحیف شده است. با آنکه برخی با [[صراحت]] وی را [[همسر]] [[اممعبد خزاعی]] دانستهاند<ref>بلاذری، ج۱، ص۳۰۹.</ref>، ولی عدهای با تردید به این موضوع نگریسته<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱.</ref> و کسانی هم بدون اشاره به اینکه او همسر اممعبد است، [[روایت]] مشهوری را آوردهاند که از حضور [[رسول خدا]]{{صل}} در خیمه اممعبد هنگام [[هجرت]] به یثرب حکایت دارد و ابو معبد آن را روایت کرده است<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۳۹ و ۳۴۰.</ref>.
| |
| | |
| بسیار شگفت است که بیشتر [[مورخان]] هنگام معرفی [[ابومعبد]]، همسر ام معبد، و [[نقل روایت]] او درباره [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به یثرب، نام ابومعبد را نیاوردهاند، تنها برخی نام او را بیش گفتهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۸۶.</ref>، شاید بدان سبب که اکثم را همان ابومعبد و همسر ام معبد نمیدانند. اما تفکیک بین آن دو، با توجه به اینکه روایت مربوط به هجرت رسول خدا{{صل}} از هر دو نقل شده و [[کنیه]] هر دو نیز ابومعبد است و برخی نیز همو را همسر ام معبد دانستهاند، بسیار دشوار مینماید. وی عموی [[سلیمان بن صرد خزاعی]]، [[رهبر]] [[توابین]] بود<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
| |
| | |
| درباره اکثم این روایت [[شهرت]] دارد که رسول خدا{{صل}} او را به «[[عمرو بن لحی]]» از همه شبیهتر دانست. اکثم از آن [[حضرت]] پرسید که آیا او از این شباهت ضرر میبیند. رسول خدا {{صل}} پاسخ داد: «تو [[مسلمان]] هستی، در حالی که عمرو بن الحی [[کافر]] بود و این شباهت به تو ضرر نمیرساند»<ref>حاکم، ج۴، ص۶۰۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۸. عمرو بن لحی از رؤسای قبیله خزاعه در زمان حاکمیتشان بر مکه بود که نقش مؤثری در رواج بت پرستی در مکه و میان عرب داشت، ر.ک: ابن هشام، ج۱، ص۷۷ و ۷۹؛ أزرقی، ص۱۰۰.</ref>.
| |
| | |
| برخی به جای شباهت به [[عمرو بن لحی]]، شباهت به [[دجال]] را گفته<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۱۹.</ref> و از سوی گروهی این سخن رد شده است<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۸.</ref> و برخی دیگر شباهت به هر دو را آوردهاند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[معبد]] پسر [[اکثم]] به عمرو بن لحی شبیه دانسته شده است<ref>حاکم، ج۴، ص۶۰۵.</ref> که با توجه به [[شهرت]] این [[روایت]] برای اکثم، شاید اشتباهی صورت گرفته باشد.
| |
| | |
| از [[زندگی]] اکثم اطلاعی در دست نیست، جز آنکه گفتهاند او در [[جنگی]] شرکت داشت و بعد از آن برای [[رسول خدا]]{{صل}} از شخصی که [[تلاش فراوان]] در آن [[جنگ]] داشت سخن گفت، اما آن [[حضرت]] سرانجام آن شخص را دوزخی دانست. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.</ref> میگوید: چون این حادثه در [[جنگ خیبر]] رخ داده، میتوان گفت اکثم در [[غزوه خیبر]] حضور داشته است. [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۷، ص۲۱۴.</ref>، افزون بر روایت مزبور روایت دیگری با اندکی تفاوت با ذکر نام اکثم نقل کرده، ولی محل یا نام جنگ را مشخص نکرده است. وی روایت دیگری آورده است که در آن رسول خدا{{صل}} از [[جهنمی]] بودن شخصی که در [[جنگ حنین]] تلاش زیادی داشت، ولی پس از کثرت جراحاتش و درد ناشی از آن خودکشی کرد، [[سخن]] گفته است که در آن نامی از اکثم نیست <ref>هیثمی، ج۷، ص۲۱۳.</ref>.
| |
| | |
| بنا بر [[نقلی]] از انس، که ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.</ref>، بخشی از آن را آورده است، رسول خدا{{صل}} به اکثم فرمود: {{متن حدیث|اغْزُ مَعَ غَيْرِ قَوْمِكَ يُحْسِنُ خَلْقِكَ }}؛ ای اکثم با غیر خویشاوندانت بجنگ تا اخلاقت [[نیکو]] شود»<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۹۴۴؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴؛ بیهقی، ج۹، ص۱۵۷.</ref>. اما چون برخی منابع به جای {{متن حدیث|مَعَ غَيْرِ قَوْمِكَ}}؛ {{متن حدیث|مَعَ قَوْمِكَ}}<ref>ر.ک؛ صفدی، ج۹، ص۱۵۷.</ref>؛ و نیز به جای {{متن حدیث|يُحْسِنُ خَلْقِكَ}}؛ {{متن حدیث|بحْسِنُ خَلْقِكَ}}<ref>متقی هندی، ج۹، ص۱۸۱.</ref>؛ آوردهاند ممکن است معانی دیگری مد نظر [[رسول خدا]]{{صل}} بوده باشد. به علاوه آنکه ابن ابی حاتم به نقل از پدرش، [[ابوسلمه عاملی]] را که در [[سلسله]] سند این خبر قرار دارد متروک و خبر را [[باطل]] دانسته است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
| |
| | |
| به هر حال اگر این [[اکثم]] همان [[همسر]] [[ام معبد]] باشد، از او روایتی درباره مشخصات ظاهری و [[شمایل]] رسول خدا{{صل}} نقل شده است که وی آن را در جریان [[هجرت]] آن [[حضرت]] به یثرب، از همسرش ام معبد شنیده و به دنبال آن [[آرزو]] کرد که اگر رسول خدا{{صل}} را دریابد، در شمار [[یاران]] ایشان درآید<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. اگر این نسبت و [[روایت]] را بپذیریم، وی همان است که در منطقه «قدید»<ref>مکانی در نزدیکی مکه، ر.ک: یاقوت حموی، ج۴، ص۳۱۳.</ref> [[سکونت]] گزید و درگذشت او را در [[زمان]] [[حیات رسول خدا]]{{صل}} میدانند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۸۶.</ref>. با آنکه برخی تنها به اینکه اکثم از رسول خدا{{صل}} روایت نقل کرده است، اشاره کردهاند<ref>ابن ماکولا، ج۲، ص۱۶۲ و ۵۸۲.</ref>، چند روایت از رسول خدا{{صل}} به نقل از اکثم در منابع آمده است<ref>برای نمونه، ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۲۹۶ و ۲۹۷؛ بیهقی، ج۹، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اکثم بن جون خزاعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۱۹-۱۲۰.</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| * [[ابومعبد خزاعی]]
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{منابع}}
| |
| # [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اکثم بن جون خزاعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| {{صحابه}}
| |
| | |
| [[رده:اکثم بن جون خزاعی]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:اعلام]]
| |
| [[رده:صحابه]]
| |