عبادات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
(تغییرمسیر به عبادت)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
#تغییر_مسیر [[عبادت]]
{{سیره معصوم}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عبادات در قرآن]] - [[عبادات در حدیث]] - [[عبادات در نهج البلاغه]] - [[عبادات در اخلاق اسلامی]] - [[عبادات در معارف دعا و زیارات]] - [[عبادات در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عبادات (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
*[[عبادت]]، برگرفته از واژه [[عربی]] "[[عبد]]"، به معنای [[بندگی]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۰۶ - ۲۰۷ و خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۴۹.</ref> و [[خضوع]] و تذلل است<ref>لسان العرب، ص ۲۷۱.</ref>. [[عبادت]]، اظهار [[بندگی]] به درگاه [[خداوند]] است. این اظهار [[بندگی]]، شرایطی دارد که در [[سیره]] و [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} بدان پرداخته شده است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲.</ref>.
==ذکر==
*ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲.</ref>.
*ذکر [[خدای سبحان]] از بارزتر مصادیق [[پرستش]] [[خداوند]] است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که [[کامل‌ترین]] آن سات که [[بنده]] [[خداوند متعال]] را یاد کند. [[رسول خدا]]{{صل}} ذکر را تنها زبانی نمی‌دانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد [[پروردگار]] باشد، ذکر او به حساب می‌آورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است: "هر کس از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرد، [[خدا]] را یاد کرده است؛ هر چند [[نماز خواندن]] و [[روزه]] گرفتن و [[قرآن]] خواندنش اندک باشد"<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲.</ref>.
*یاد [[خداوند متعال]] در بیان [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[برترین]] صدقات<ref>الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲</ref> و باعث آسانی [[کارها]] و عامل راغب شدن [[مردم]] به [[آخرت]]<ref>نهج الفصاحه، ص ۳۳۳. </ref> و عملی برشمرده شده است که محبوب‌تر از آن نزد [[خداوند متعال]]<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref> و عاملی مؤثّرتر از آن در [[نجات]] [[بنده]] از بند [[گناهان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، یافت نمی‌شود<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref>. ایشان علاقه به ذکر [[خدا]] را نشانه [[دوست]] داشتن [[خداوند]] و علاقه نداشتن به آن را نشانه [[دشمنی با خدا]] دانسته‌اند<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.</ref>. آن [[حضرت]] روزی خطاب به [[اصحاب]] و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که [[بهترین]] و پاکیزه‌ترین [[اعمال]] شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا می‌برد و برایتان از درهم و [[دینار]] بهتر است و [حتی] از اینکه با [[دشمن]] رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}!"‌ فرمود: "بسیار به یاد [[خداوند عزوجل]] بودن"<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.</ref>. و به [[مسلمانان]] می‌فرمود: "اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین [[بنده]] [[خداوند متعال]] باشید، پس [[خدا]] را فراوان یاد کنید"<ref>کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲-۴۹۳.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر مداومت ذکر تأکید داشته، می‌فرمود: "هیچ چیزی را بر [[یاد خدا]] ترجیح نده!<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.</ref> چرا که غافل شدن از [[یاد خدا]] در هر لحظه از [[عمر]] [[آدمی]] باعث افسوس خوردن در [[روز قیامت]] است"<ref>الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.،</ref>. همچنین فرموده است: "تا وقتی به [[یاد خدا]] باشی؛ [[ایستاده]] یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال [[نماز]] و [[عبادت]] هستی"<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۳.</ref>.
*همچنین در [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} مجالسی سودمند معرفی شده‌اند که در آن، از [[خدا]] یاد شود<ref>حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.</ref> و اگر جز این باشد، چیزی جز [[حسرت]] و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.</ref> ایشان مثال کسانی را که از [[خدا]] را یاد می‌کنند و کسانی که از [[خداوند]] یاد نمی‌کنند، انسان‌های زنده و مرده دانسته<ref>نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.</ref> و فرموده‌اند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست ، مثل چراغ در خانه تاریک است"<ref>العجلونی ، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۳-۴۹۴.</ref>.
*در [[احادیث]] و [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} زنده شدن [[دل‌ها]]<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰. </ref>، شفای [[دل‌ها]]<ref>کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.</ref>، دور شدن [[شیطان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>، ایمنی از [[نفاق]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>، [[دوستی]] [[خدا]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵</ref> و [[مصونیت]]<ref>پیامبر خدا{{صل}}: خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)</ref>، از ثمرات [[یاد خدا]] برشمرده شده است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۴.</ref>.
*[[رسول اکرم]]{{صل}} خود نیز از [[برترین]] ذاکران [[الهی]] بود و می‌فرمود: "[[خداوند]] به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً}}؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.</ref>؛ [[روایت]] شده است که آن [[حضرت]]{{صل}} برنمی‌خاست و نمی‌نشست؛ مگر با ذکر [[خدا]]<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق [[بدن]]، [[خدا]] را [[حمد]] می‌گفت و می‌فرمود: {{متن حدیث| الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى‌ كُلِ‌ حَال‌}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.</ref>؛ در تمام حالات و به طور فراوان، [[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص [[پروردگار]] جهانیان است. [[نزول]] برخی [[آیات]] بر شور و [[اشتیاق]] آن [[حضرت]] در ذکر [[خدا]] می‌افزود؛ آن چنان که [[کفار]] به طعنه و [[استهزا]] می‌گفتند: "او جن‌زده شده است<ref>از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا{{صل}} آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.</ref>"<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۴-۴۹۵.</ref>.
 
==دعا‌==
*واژه "[[دعا]]"، در لغت، برگرفته از کلمه "دَعَو" و به معنای "متمایل کردن چیزی به سمت خود به [[کمک]] صدا و بیان است"<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۵۸. </ref>. بر این اساس، اصل با "[[دعا]]"، [[خواندن]] با صوت و لفظ است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۵.</ref>.
*از [[دعا]] در [[احادیث]] و [[روایات]] [[پیامبر خدا]]{{صل}}، با عنوان "[[برترین]] [[عبادات]]"<ref>وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۱؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۸؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۷۰ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۵.</ref> و "مغز [[عبادات]]"<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۸؛ اعلام الدین، ص ۲۷۸؛ عدة الداعی، ص ۲۹؛ الطبرانی، کتاب الدعاء، ص ۲۴ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۴.</ref> یاد شده است؛ عملی که هیچ چیز از آن، نزد [[خداوند متعال]]، گرامی‌تر نیست<ref>جامع الاخبار، ص ۱۳۱؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۳۶۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۰ و البخاری، الأدب المفرد، ص ۱۵۴. </ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دعا]] را کلید دَرِ [[رحمت]]<ref>الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۴ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۲. </ref> و [[سلاح]] [[مؤمن]]، ستون [[دین]] و [[نور]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] می‌دانست<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۶۸؛ الکافی، ج ۲، ص ۲۶۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۲۲؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۱۹؛ المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۲؛ مسند ابویعلی، ج ۱، ص ۳۴۴ و مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. و می‌فرمود: "با [[سلاح]] [[دعا]] به استقبال [[بلاها]] بروید"<ref>الاختصاص، ص ۳۳۵. </ref> و "امواج [[بلا]] را با [[دعا]] از خود برگردانید"<ref>کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۴۴ و کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} بر [[دعا]] در زمان [[آسایش]] و [[گشایش]] بسیار تأکید داشت و آن را خیر هر دو سرا بر می‌شمرد<ref>مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۱۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۴۴.</ref> و می‌فرمود: "هرکس می‌خواهد که [[خداوند]] در [[سختی]] و [[مصیبت]]، دعای او را [[اجابت]] کند، هنگام [[گشایش]]، فراوان [[دعا]] کند"<ref>قطب الدین راوندی، الدعوات، ص۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۸۲؛ ترمذی، سنن، ۱۹۸۳ق، ج۵، ص۱۳۰؛ المستدرک، ج۱،‌ ص۵۴۴ و مسند ابی‌یعلی، ج ۱۱، ص، ج ۲۸۳.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] کم [[دعا کردن]] را باعث [[نزول]] [[بلاها]] معرفی کرده<ref>المستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۱۶۷ و الدعوات، ص ۲۰.</ref>، می‌فرمود: "بسیار [[دعا]] کنید که [[دعا]] حتّی قضای محتوم (تقدیر قطعی [[خداوند]]) را بر می‌گردانَد"<ref>الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۰۷، کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۳ و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳،‌ ص۳۷.</ref>. و می‌فرمود: "هیچ چیز نزد [[خداوند عزوجل]]، محبوب‌تر از آن نیست که از او درخواست شود؛ پس هیچ یک از شما شرم نکند از اینکه از [[خداوند]] بخواهد درخواست کند"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۷۰؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۲ و تاریخ مدینه دمشق، ج۶۱،‌ ص۲۰۸.</ref>؛ همچنین می‌فرمود: "پس هر یک از شما حاجتش را از پروردگارش بخواهد؛ حتی نمک غذایش را و بند کفش پاره شده‌اش را هم از او بخواهد"<ref>سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۴۳؛، مجمع الزوائد، ج۱۰،‌ ص۱۵۰ و الجامع الصغیر، ج۲،‌ ص۴۴۹.</ref>. نیز فرموده است: "هرگاه یکی از شما چیزی از [[خدا]] می‌خواهد، بسیار بخواهد، زیرا از پروردگار‌ خویش می‌خواهد"<ref>ابن ابی شیبه کوفی،‌ المصنّف،‌ ج۸،‌ ص۱۹۲؛ ابن حبان، صحیح،‌ ج۳،‌ ص۱۷۲ و المعجم الاوسط، ج۲،‌ ص۳۰۱.</ref>. در جای دیگر هم فرموده است: "[[خداوند]] بسیاری از [[خوبی‌ها]] را از بنده‌اش دریغ می‌دارد و می‌فرماید: "به او نمی‌دهم تا از من بخواهد"<ref>مستدرک الوسائل، ج۵،‌ص۱۷۵ و النسفی، تفسیر النسفی، ج۱،‌ ص۲۱۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۵-۴۹۶.</ref>.
 
==[[آداب]] [[دعا]] در [[سیره]] و [[کلام نبوی]]{{صل}}==
===سادگی الفاظ و پرهیز از سجع پردازی‌===
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از پرداختن به سجع گویی و [[انتخاب]] الفاظ درشت در [[دعا]] برحذر داشته<ref>ملا محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۲، ص۲۹۲ و ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج ۶ ص ۱۹۶.</ref>، فرموده‌اند: "کافی است که هر یک از شما بگوید: خدایا! [[بهشت]] را و هر گفتار و کرداری را که مرا بدان نزدیک می‌گرداند، از تو می‌خواهم و از [[آتش]] و هر گفتار و کرداری که سبب نزدیک شدن من به آن می‌شود، به تو [[پناه]] می‌برم"<ref>شرح نهج البلاغه، ج۶،‌ ص۱۹۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۶.</ref>.
*بررسی دعاهایی که از [[پیامبر خدا]]{{صل}} و نیز [[اهل بیت]] گرامی اش{{عم}} به ما رسیده است، نشان می‌دهد که این [[دعاها]] با آنکه از نظر محتوا بلندترین مفاهیم معرفتی را دربردارند؛ ولی از نظر سادگی و روانی الفاظ نیز غالبا در شمار روان‌ترین و ساده‌ترین [[دعاها]] هستند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۷.</ref>.
===حال دعا‌===
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را به [[غنیمت]] دانستن حال [[دعا]] سفارش می‌کرد و می‌فرمود: "برای هیچ کس در دعایی گشوده نشد؛ مگر آنکه [[خداوند]] در اجابتی را هم در آن [[دعا]] برایش گشوده است. پس هرگاه برای یکی از شما در دعایی باز شد (حال [[دعا]] برای دعاکننده پدید آمد) در [[دعا کردن]] بکوشد؛ زیرا [[خداوند عزوجل]] خسته نمی‌شود تا آنکه شما خسته شوید"<ref>امالی طوسی، ص۶ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۸.</ref>. از این فرصت‌هایی که به فرموده [[پیامبر خدا]]{{صل}} باید مغتنم شمرده شود، هنگام [[رقت قلب]] است و ایشان در این باره فرموده‌اند: "[[دعا]] هنگام [[رقت قلب]] را [[غنیمت]] بدانید که [[رقت قلب]]، سبب [[رحمت]] است" <ref>{{متن حدیث| اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ الرِّقَّةِ فَإِنَّهَا رَحْمَة}}؛ مسند الشهاب، ج۱، ص ۴۰۲؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۳؛ کنز العمال، ج ۲، ص ۱۰۲ و الدعوات، ص ۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۷.</ref>.
===خاکسار بودن در درگاه الهی‌===
*از اموری که در [[سیره]] و [[کلام]] [[نبی اکرم]]{{صل}} جزو [[آداب]] [[دعا]] دانسته شده، [[فروتنی]] در درگاه [[خدا]] است. خاکساری و [[فروتنی]] سائلان در درگاه [[الهی]] در [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} مصادیقی دارد که در ادامه به مواردی از آنها اشاره می‌شود:‌
#'''بلند کردن دست‌ها:''' از سفارش‌های [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود، بلند کردن دست‌ها در زمان دعاست و آن بزرگوار، بلند کردن دست‌ها هنگام [[دعا]] را نشان [[فروتنی]] در درگاه [[الهی]] بر شمرده <ref>پیامبر خدا{{صل}} فرمود: بلند کردن دست‌ها [هنگام دعا]، نشان همان خاکساری است که خداوند عزوجل فرموده است: «ولی نسبت به پروردگارشان ، خاکساری نکردند و به و زاری در نیآمدند». (المستدرک، ج۲، ص ۵۳۸: البیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۷۶؛ کنزالعمال، ج۲، ص۸۵ و عوالی اللآلی، ج۲، ص۴۷).</ref>، می‌فرمود: "[[پروردگار]] شما با [[حیا]] و بزرگوار است و [[حیا]] می‌کند از اینکه کسی دست‌های خود را به سوی او بلند کند و او آنها را خالی و [[ناامید]] بازگرداند"<ref>ابن الأشعث السجستانی،سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۳۴؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۱۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱۱ و صحیح ابن حبان، ج۳، ص۱۶۱.</ref>. [[روایت]] شده است: [[رسول خدا]]{{صل}} هنگام [[نیایش]] و درخواست از [[خداوند]]، دستانش را همچون مستمندی که [[غذا]] می‌خواست، بالا می‌آورد<ref>تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۶۲؛ اعلام الدین، ص ۲۱۳ ؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۴ و الدعوات، ص۲۲.</ref>؛ آن [[قدر]] بالا که سپیدی زیرِ بغل هایش دیده می‌شد<ref>مسند احمد ، ج ۳، ص ۱۸۲ صحیح بخاری، ج۲، ص۲۱؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج۶، ص۱۲ و المستدرک، ج۲، ص۶۱۲.</ref>. همچنین به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} سفارش می‌فرمود: "بر تو [[باد]] بلند کردن دست‌ها به سوی [[پروردگار]] و بسیار پشت و رو کردن آنها"<ref>المحاسن، ج ۱، ص ۱۷ و بحارالانوار ، ج ۶۶، ص ۳۹۲.</ref>. و می‌فرمود: "هرگاه از [[خداوند عزوجل]] چیزی خواستید، با نشان دادن کف دستانتان از او درخواست کنید و هر گاه از او [[پناه]] جستید، با نشان دادن پشت دستانتان از او [[پناه]] جویید"<ref>الجعفریات، ص ۲۲۶ و المستدرک الوسائل، ج۵،‌ ص۱۸۷.</ref>. از دیگر روش‌های [[پیامبر خدا]]{{صل}} در ابراز و اظهار خاکساری در برابر درگاه [[الهی]] این بود که هنگام [[دعا]] دو انگشتش را نزدیک شانه‌هایش [رو به [[آسمان]]] می‌گرفت و [[دعا]] می‌کرد<ref>المستدرک، ج۴،‌ ص۳۲۰</ref> و گاه با انگشتش اشاره می‌کرد؛ ولی آن را تکان نمی‌داد<ref>بیهقی، السنن الکبری ج ۲، ص ۱۳۲ و النسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۳۷۶.</ref>.
#'''[[گریستن]] یا حالت [[گریه]] به خود گرفتن:''' [[تضرع]] و [[زاری]] در درگاه [[الهی]] هم از دیگر مصادیق خاکساری در هنگام [[دعا]] به شمار می‌رود. در روایاتی که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به دست ما رسیده، از [[گریستن]] [[بنده]] از [[ترس]] [[خدا]]، با عنوان "کلید [[رحمت]] و نشانه پذیرش و در [[استجابت]] [[[دعا]]] یاد شده است<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص۹۸ و مستدرک الوسائل، ج۱۱،‌ ص۲۴۷.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} خود نیز هنگام [[دعا]] و درخواست از [[خداوند]]، بسیار می‌گریست<ref>سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۰. </ref> چندان که از شدت [[تضرع]] و [[زاری]]، نزدیک بود عبا از دوشش بیفتد<ref>الدعوات، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۳۹.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} شبی در منزل [[ام سلمه]] بود. پس امّ سلمه متوجه شد که [[پیامبر]]{{صل}} در بستر نیست و از این رو، بنا به [[خصلت]] زنانه، اندکی [[بددل]] شد. پس برخاست و در اطراف خانه به جستجوی ایشان پرداخت و ناگاه دید که [[پیامبر خدا]]{{صل}} در گوشه‌ای از اتاق [[ایستاده]] و دست‌هایش را به طرف [[آسمان]] برده است و [[گریه]] می‌کند و می‌گوید: "خدایا! خوبی‌هایی را که به من ارزانی داشته‌ای، هرگز از من نگیر...! خدایا! هرگز مرا [به اندازه] چشم بر هم زدنی، به خودم وا نگذار!"‌ [[ام سلمه]] برگشت و به [[گریستن]] پرداخت تا جایی که از صدای [[گریه]] او، [[پیامبر خدا]]{{صل}} به سوی او برگشت و فرمود: "ای امّ سلمه! چرا می‌گریی؟"‌ گفت: "[[پدر]] و مادرم به فدایت ای [[رسول خدا]]{{صل}}! چرا [[گریه]] نکنم، در حالی که شما با آن مقامی که نزد [[خدا]] دارید و [[خداوند]]، همه [[گناهان]] قبل و بعد تو را آمرزیده است [این گونه‌ای]...؟!"‌ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "ای امّ سلمه! چه چیز مرا در [[امان]] می‌دارد؟ [[خداوند]]، [[یونس]] بن متّی را یک چشم بر هم زدن، به خودش واگذاشت و در نتیجه، آن شد که شد"<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج ۲، ص ۷۵ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۷ - ۲۱۸. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۹-۵۰۰.</ref>.
*از [[عایشه]]، [[همسر پیامبر]]{{صل}}، نیز [[نقل]] شده است: "شبی [[رسول خدا]]{{صل}} به [[نماز]] ایستاد و [[قرآن]] خواند و گریست. سپس نشست و [[قرآن]] خواند و [[دعا]] کرد و گریست؛ باز، نشست و [[قرآن]] خواند و [[دعا]] کرد و گریست و سپس به بستر رفت؛ باز [[قرآن]] خواند و گریست؛ چندان که گونه‌ها و محاسنش از [[اشک]]،‌تر شد. پس به ایشان گفتم: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} ! آیا [[خداوند]]، [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] تو را نیامرزیده است؟" فرمود: "آری؛ امّا آیا بنده‌ای سپاسگزار نباشم؟"<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۹۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۰.</ref>.
===آهستگی صدا ===
*از دیگر آدابی که [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را بدان سفارش می‌فرمود، آهسته [[خواندن]] [[خدا]] به وقت دعاست. ایشان ‌بلند کردن صدا در [[دعا]] را از جمله اموری می‌دانست که [[خداوند]] آن را خوش ندارد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۲،‌ ص۲۷۵؛ ۳۹۴؛ الجامع الصغیر ، ج ۱، ص ۲۷۱ و کنزالعمال ،‌ ج۱۶، ص۳۸.</ref> و می‌فرمود: "صدایتان را پایین بیاورید؛ چرا که شما [[ناشنوا]] یا غایبی را صدا نمی‌زنید؛ بلکه شنوای نزدیکی را صدا می‌زنید که همواره با شماست"<ref>{{متن حدیث| أَرْبِعُوا عَلَى‌ أَنْفُسِكُمْ‌ إِنَّكُمْ لَا تَدْعُونَ أَصَمَّ وَ لَا غَائِباً إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعاً قَرِيباً وَ هُوَ مَعَكُم‌}}؛مسند احمد،‌ ج۴، ص۳۹۴؛ صحیح بخاری،‌ ج۴، ص۱۶ و سنن ابی داوود، ج۱، ص۳۴۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۰.</ref>.
*برخی [[مفسران]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] از [[قرآن]] که [[خداوند]] می‌فرماید: "و نمازت را با صدای بلند و یا با صدای بسیار آهسته نخوان"<ref>سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref> به [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} استناد جسته، منظور از صلاة را در این [[آیه]] [[دعا]] دانسته<ref>محمد بن جریر طبری، جامع البیان،‌ ج۱۵، ص۱۲۳؛‌ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج ۳، ص ۱۶۹ و قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۲۲۴.</ref> و گفته‌اند: "هنگام [[دعا کردن]]، صدایت را بلند نکن که چون گناهانت را یاد کنی، دیگران آنها را می‌شنوند و به خاطر آنها تو را [[سرزنش]] می‌کنند"<ref>فخر الدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۱۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۰.</ref>.
===پافشاری در دعا‌===
*پافشاری در [[دعا]] از دیگر [[آداب]] دعاست که [[رسول خدا]]{{صل}} به آن اشاره کرده است. آن [[حضرت]] از [[مسلمانان]] می‌خواست که اگر خواهان [[اجابت]] دعایشان هستند خواسته خود را قاطعانه از [[خدا]] بخواهند و می‌فرمود: "هرگاه یکی از شما [[دعا]] کرد، در [[دعا]] [[قاطع]] باشد و نگوید: خدایا! اگر می‌خواهی، بده؛ چرا که [[خداوند]]، وادار کننده‌ای ندارد"<ref>مسند احمد، ج ۳، ص۱۰۱؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۶۳ - ۶۴؛ کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۲۳ و الأدب المفرد، ص ۱۳۴.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۰.</ref>.
*همچنین ایشان [[اصرار]] کردن در [[دعا]] را هم از دیگر [[آداب]] [[دعا]] برشمرده و سماجت کنندگان در [[دعا]] را [[محبوب]] [[خداوند]] دانسته است<ref>عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۲۳؛ جامع الاخبار، ص ۱۳۱؛ الدعوات، ص ۲۰؛ کتاب الدعاء، ص ۲۸ و مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۴۵.</ref>. روزی فرمود: "[[خداوند]] [[رحمت]] کند بنده‌ای را که از [[خداوند عزوجل]] حاجتی بخواهد و در دعایش پافشاری ورزد! دعایش [[مستجاب]] بشود، یا نشود". و سپس این [[آیه]] را [[تلاوت]] کرد: "پروردگارم را می‌خوانم؛ امیدوارم که در [[خواندن]] پروردگارم، [[محروم]] نباشم<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۷۵ و عدة الداعی، ص ۲۰۲. </ref>"<ref>سوره مریم، آیه ۴۸. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۱.</ref>.
*از مصادیق [[اصرار]] و پافشاری در [[دعا]] تکرار [[دعا]] و درخواست است. در [[سیره رسول خدا]] صل آمده است که ایشان هنگام [[دعا]]، سه بار درخواستش را تکرار می‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۳۹۴؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۱ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۰۴.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۱.</ref>.
===[[بلندهمتی]] در [[دعا]]===
*[[بلندهمتی]] و داشتن طبع بلند در [[دعا]] هم از دیگر آدابی است که [[رسول خدا]]{{صل}} در برخی [[روایات]] خود بدان پرداخته‌اند. [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود سفارش می‌فرمود: "از [[خدا]] بخواهید و [در این خواستن از [[خداوند]]] فراوان<ref>عدة الداعی، ص ۴۲ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۵. </ref> و بزرگ بخواهید؛ چرا که هیچ چیز برای او سنگین نیست"<ref>عدة الداعی، ص ۴۲ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۱.</ref>.
*در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "عادت [[پیامبر]]{{صل}} این بود که هرگاه چیزی از او خواسته می‌شد، اگر می‌خواست آن را انجام دهد، می‌فرمود: "باشد" و اگر نمی‌خواست آن را انجام دهد، [[سکوت]] می‌کرد و هرگز پاسخ "نه" نمی‌داد. روزی، بادیه‌نشینی نزد ایشان آمد و چیزی خواست. [[پیامبر]]{{صل}} [[سکوت]] کرد؛ دوباره خواست؛ باز هم [[سکوت]] کرد؛ بار سوم خواست؛ پس [[پیامبر]]{{صل}} با حالت تَشَر به او فرمود " ای [[اعرابی]]! هرچه می‌خواهی، بخواه!". ما به حال او [[غبطه]] خوردیم و گفتیم: الآن، [[بهشت]] را تقاضا می‌کند، اما بادیه نشین گفت: " از تو مرکبی می‌خواهم. " [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "باشد"؛ سپس فرمود: "باز هم بخواه"!‌ گفت: "توشه هم می‌خواهم"؛ فرمود: "باشد"؛ ما از این درخواست‌ها تعجب کردیم. اما [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "چقدر فرق است میان درخواست این بادیه‌نشین و درخواست آن پیر [[زن]] [[بنی اسرائیل]]!"؛ آن گاه فرمود که [[موسی]]{{ع}} از [[خدا]] [[فرمان]] یافت تا از دریا بگذرد؛ پس چون به دریا رسید، مرکب‌ها باز می‌گشتند و از رفتن خودداری می‌کردند. پس [[موسی]]{{ع}} گفت: "پروردگارا! مرا چه شده است؟"‌ [[خدا]] بدو فرمود: "تو نزدیک [[قبر]] [[یوسف]] هستی؛ استخوان‌های او را هم با خودت ببر!"‌ اما [[قبر]] با [[زمین]]، یکسان شده بود و [[موسی]]{{ع}} نمی‌دانست که آن کجاست؛ عده‌ای گفتند: " اگر کسی باشد که جای [[قبر]] را بداند، آن کس، پیرزنی از [[بنی اسرائیل]] است. شاید او بداند که [[قبر]] کجاست"؛ [[موسی]]{{ع}} او را احضار کرد و فرمود: "تو می‌دانی [[قبر]] [[یوسف]] کجاست؟"؛‌ گفت: " آری"؛‌ فرمود: " آن را به من نشان بده!"‌ گفت: "نه به [[خدا]]! مگر آنکه آن‌چه از تو می‌خواهم، به من بدهی"؛ فرمود: "باشد"؛‌ گفت: "از تو می‌خواهم که در [[بهشت]] با تو در یک درجه باشم"؛ فرمود: "[فقط] [[بهشت]] را بخواه"؛ گفت: "نه، فقط با تو باشم"؛ [[موسی]]{{ع}} سعی داشت او را از نظرش منصرف کند که [[خداوند]] تبارک و تعالی به او [[وحی]] فرمود: "هرچه می‌خواهد به او عطا کن؛ زیرا از [درجه] تو چیزی کم نخواهد کرد"؛ پس [[موسی]]{{ع}} به آن پیرزن قول داد و او جای [[قبر]] را به ایشان نشان داد و [[موسی]]{{ع}} استخوان‌ها را بیرون آورد و از دریا گذشت"<ref>الکافی، ج ۸، ص ۱۵۵؛ الدعوات، ص ۴۰ - ۴۱؛ المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۳۷۵ و کنز العمال، ج ۲، ص ۶۱۶ - ۶۱۷، و با اندکی تغییر در: من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۹۳ - ۱۹۴؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۲۸ و المستدرک، ج ۲، ص ۴۰۴ - ۴۰۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۱-۵۰۲.</ref>.
===[[دعا]] برای عموم===
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مسلمانان]] توصیه می‌فرمود که "هرگاه دعایی می‌کنید، دایره دعایتان را وسیع بگیرید و در آن همه مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] را در نظر بگیرید؛ زیرا چنین دعایی به [[اجابت]]، نزدیک‌تر است"<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۱۳۰ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۸۵.</ref>. [[روایت]] شده است، روزی مردی در حضور [[رسول خدا]]{{صل}} در حال [[دعا]] گفت: "خدایا! [[پیامبر]]{{صل}} را بیامرز! مرا نیز بیامرز!" آن [[حضرت]]{{صل}} به او فرمود: "چرا دور [[رحمت خدا]] را سنگ‌چین کردی؟ چرا فقط من و تو؟ هرگاه [[دعا]] می‌کنید دعای شما عمومی باشد که احتمال [[اجابت]] آن بیشتر است"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۸۷؛ اعلام الدین، ص ۳۹۴ و شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۱۶۲.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۳.</ref>.
===شتاب نورزیدن در [[استجابت دعا]]===
*[[رسول خدا]]{{صل}} در این باره فرموده است: "هیچ کس نیست که از [[خدا]] چیزی بخواهد، مگر آنکه [[خدا]] خواسته‌اش را [[اجابت]] می‌کند و آن را یا در همین [[دنیا]] به او می‌دهد، یا گناهانش را به اندازه آن‌چه [[دعا]] کرده است، از او می‌زداید، به شرط آنکه برای گناهی یا بریدن پیوند [[خویشاوندی]] [[دعا]] نکند و یا [برای برآورده شدن دعایش] شتاب نورزیده باشد"؛‌ گفته شد: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! شتاب کردن چیست؟"‌ فرمود: "بگوید: "بارها پروردگارم را خواندم؛ اما مرا [[اجابت]] نکرد، پس خسته شود و [[دعا کردن]] را رها کند"<ref>صحیح مسلم، ج ۸، ص ۸۷؛ السنن الکبری، ج ۳، ص ۳۵۳ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۵۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۳.</ref>.
===خوش‌بین بودن به [[اجابت]]===
*از دیگر [[آداب]] [[دعا]]، خوش بین بودن به [[اجابت]] آن، است؛ از این رو، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مسلمانان]] چنین توصیه می‌فرمود: "در محضر [[خدا]] با [[یقین]] داشتن به [[اجابت دعا]] کنید و بدانید که [[خداوند]]، دعای برخاسته از [[دل]] غافل و بی‌توجّه را [[مستجاب]] نمی‌کند"<ref>اعلام الدین، ص ۲۹۵؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۱۷۷ و المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۳.</ref>. در [[حدیثی]] دیگر نیز از آن بزرگوار آمده است: "به هر که [[[توفیق]]] [[دعا]] داده شود، از [[اجابت]]، [[محروم]] نمی‌شود؛ چرا که [[خداوند عزوجل]] می‌فرماید: "مرا بخوانید تا شما را [[اجابت]] کنم<ref>سوره غافر، آیه ۶۰. </ref>"<ref>امالی طوسی، ص ۴۵۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۲۰۲؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۸۴ - ۸۵ و کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۷۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۳-۵۰۴.</ref>.
===آمین گفتن پس از [[دعا]]===
*[[رسول خدا]]{{صل}} به آمین گفتن پس از [[دعا]] نیز تأکید داشتند<ref>جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۷؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۲۱۳ و الضحاک، الآحاد و المثانی، ج ۳، ص ۱۱۹</ref> و آمین را "مُهر [[پروردگار]] جهانیان بر [دعای] [[بندگان]] مؤمنش" دانسته‌اند<ref>کتاب الدعاء، ص ۸۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۵۹.</ref>. همچنین، آن [[حضرت]] دعاکننده و آمین گو را در مُزد، شریک یکدیگر دانسته و فرموده‌اند: {{متن حدیث| الدَّاعِي‌ وَ الْمُؤَمِّنُ‌ فِي‌ الْأَجْرِ شَرِيكَان‌}}<ref>مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۴۰: الجعفریات، ص ۳۱: الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۳ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۷۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۴.</ref>.
 
==شروط [[اجابت]] دعا‌==
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[استجابت]] [[دعاها]] را دارای شروطی دانسته‌اند که در ادامه به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم:‌
===صفای [[باطن]]===
*در برخی [[روایات]] [[نقل]] شده از [[رسول خدا]]{{صل}}، صفای [[باطن]] و [[پاکی]] ضمیر، از شروط [[اجابت دعا]] دانسته و از [[مسلمانان]] چنین خواسته شده است:  با انگیزه و [[نیت]] صادقانه و دلی [[پاک]] از [[خدا]] بخواهید"<ref>{{متن حدیث| فَاسْأَلُوا اللَّهَ‌ رَبَّكُمْ‌ بِنِيَّاتٍ‌ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ‌ طَاهِرَةٍ}}؛ مقصود از قلب طاهر، به فرموده امام صادق{{ع}}، دلی است که در آن جز خدا چیزی نباشد {{متن حدیث| الْقَلْبُ‌ السَّلِيمُ‌ الَّذِي‌ يَلْقَى‌ رَبَّهُ‌ وَ لَيْسَ‌ فِيهِ‌ أَحَدٌ سِوَاه‌}}. (الکافی، ج ۲، ص ۱۶ و تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۲۳)؛ اقبال الاعمال، ص ۲؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۳؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۴۶ و عیون اخبار الرضا{{ع}} ، ج ۱، ص ۲۹۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۴.</ref>.
===[[حضور قلب]]===
*ایشان دعای برخاسته از [[دل]] فرد غافل و بی‌توجه را [[شایسته]] [[اجابت]] [[الهی]] نمی‌دانست<ref>اعلام الدین، ص ۲۹۵؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۱۷۷ و المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۳.</ref> و می‌فرمود: "دعایی که با [[حضور قلب]] باشد، رد نمی‌شود"<ref>مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۵.</ref>.
===[[رزق]] حلال‌===
[[رسول خدا]]{{صل}} [[دعا]] را کلید [[حاجت]] و لقمه [[حلال]] را دندانه‌های آن کلید دانسته<ref>محمد محمدی ری شهری، حکمت نامه پیامبر اعظم{{صل}}، ج ۱۰، ص ۲۱۱.</ref>، فرموده است: "هر که خوش دارد دعایش [[مستجاب]] شود، باید در آمدش را [[پاک]] کند"<ref>الجعفریات، ص ۶۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷ و بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۷۳.</ref>. در [[حدیثی]] دیگر آمده است: "[[بنده]]، دستش را به سوی [[خدا]] بر می‌دارد، در حالی که خوراکش [[حرام]] است. با چنین وضعی، چگونه دعایش پذیرفته می‌شود؟"<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۹.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۵.</ref>.
*[[روایت]] شده است که روزی مردی خطاب به آن [[حضرت]] گفت: "[[دوست]] دارم دعایم [[مستجاب]] شود"؛
[[پیامبر خدا]]{{صل}} در پاسخ او فرمود: "از [[حرام]] دوری کن، دعایت [[مستجاب]] می‌شود"<ref>کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۵.</ref>.
*[[ابن عباس]] نیز [[روایت]] کرده است که چون این [[آیه]] نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} [[تلاوت]] شد: "ای [[مردم]]! از آن‌چه در [[زمین]]، [[حلال]] و [[پاکیزه]] است، بخورید"<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>؛ [[سعد بن ابی وقّاص]] برخاست و گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! [[دعا]] کن که [[خدا]] مرا [[مستجاب]] الدعوه گرداند"؛ [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "ای سعد! خوراکت را [[پاک]] گردان تا [[مستجاب]] الدعوه شوی. [[سوگند]] به آن که [[جان]] [[محمّد]]{{صل}} در دست اوست، بنده‌ای که لقمه [[حرام]] به شکمش وارد می‌کند، [[چهل]] روز، هیچ عملی از او پذیرفته نمی‌شود. هر بنده‌ای که گوشتش از [[حرام]] و [[ربا]] بروید، [[آتش]] به او سزاوارتر است"<ref>مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۲۹۱؛ المعجم الأوسط، ج ۶، ص ۳۱۱ و الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۶۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۵.</ref>.
===عمل===
*آن [[حضرت]]{{صل}} [[دعا کننده]] بدون عمل را به [[تیراندازی]] [[تشبیه]] کردند که با کمان بی‌زه، نیز می‌اندازد<ref>الجعفریات، ص ۲۲۴؛ الدعوات، ص ۱۹ و فتح الباری، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. آن [[حضرت]] فرموده است: "از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرید تا او نیز [با [[اجابت]] خواسته‌هایتان] از شما [[فرمان]] ببرد"<ref>الجعفریات، ص ۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۶۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۶.</ref>.
===مقتضای [[حکمت]] و مصلحت‌===
*[[خداوند]] برخی دعاهای بندگانش را به سبب [[مصلحت]] و یا حکمتی برآورده نمی‌سازد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: "گاهی [[آدمی]] حاجتی را از [[خدا]] می‌طلبد؛ امّا [[خداوند]] به سبب خیر و مصلحتش، آن را از او دور می‌گردانَد و به او نمی‌دهد". <ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۱،‌ ص۲۸۴ و الجامع الصغیر، ج۱،‌ ص۳۰۵.</ref> همچنین ایشان در [[روایت]] دیگری فرموده است: "همانا [[بنده]] در آستانه رسیدن به حاجتی از حاجت‌های [[دنیا]] قرار می‌گیرد؛ امّا [[خداوند]] از فراز [[هفت آسمان]]، از او یاد می‌کند و می‌فرماید: "[[فرشتگان]] من! این بنده‌ام به حاجتی از حاجت‌های [[دنیا]] نزدیک شده است؛ اگر در آن را برایش بگشایم، دری به سوی [[آتش]] را برایش گشوده‌ام؛ پس، آن را از او دور کنید!"<ref>حکمت نامه پیامبر اعظم{{صل}}، ج ۱۰، ص ۲۲۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۶.</ref>.
 
==موانع [[اجابت دعا]]==
*از دیگر موانع [[استجابت دعا]] می‌توان به این موارد اشاره کرد:
===[[ستم]] کردن‌===
*[[پیامبر خدا]]{{صل}} [[ستم]] به دیگران را باعث [[اجابت]] نشدن [[دعا]] می‌دانست و می‌فرمود "[[ستم]] نکنید که در این صورت، [[دعا]] می‌کنید و دعایتان [[مستجاب]] نمی‌شود؛ [[باران]] می‌طلبید و نازل نمی‌شود، و از [[[خدا]]] [[یاری]] می‌جویید و [[یاری]] نمی‌شوید"<ref>مجمع الزوائد،. ج ۵ ص ۲۳۵ و الدر المنثور، ج ۱، ص ۳۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۶.</ref>.
===بریدن از [[خویشاوندان]]===
*بریدن از [[خویشاوند]] و ترک [[صله رحم]] نیز [[مانع]] [[استجابت]] دعاست. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "بُریدن پیوند [[خویشاوندی]]، [[مانع]] [[اجابت دعا]] می‌شود"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۳۴ و الحلوانی، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص ۳۷. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۷.</ref>.
===[[امید]] بستن به غیر [[خدا]]===
*[[رسول خدا]]{{صل}} در این باره فرموده است: "هر گاه یکی از شما خواست که آن‌چه را از پروردگارش می‌خواهد، به او بدهد، باید از همه [[مردم]]، چشم [[امید]] بر کَند و به غیر [[خدا]] هرگز امیدی نداشته باشد. پس هرگاه [[خدا]] [[قلب]] بنده‌ای را این گونه دانست، هر چه را که او از [[خدا]] بخواهد، به او عطا می‌کند"<ref>ابوطالب یحیی بن حسین، تیسیر المطالب، ص ۳۲۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۷.</ref>.
 
==[[بهترین]] اوقات [[دعا]]==
*در [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} اوقاتی [[بهترین]] زمان‌های [[استجابت دعا]] معرفی شده‌اند، مانند شب‌های [[جمعه]]<ref>سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۲۴؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۶ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۵۹.</ref>، [[شب نیمه شعبان]]<ref>صنعانی، المصنف، ج ۴، ص ۳۱۷. </ref>، شب [[عرفه]]<ref>اقبال الاعمال، ص ۳۲۵.</ref>، شبهای عیدهای قربان و فطر<ref>صنعانی، المصنف، ج ۴، ص ۳۱۷.</ref>، [[دل]] شب<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۳۵؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۸۵ و نسائی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۲۰۱.</ref>، هنگام سحرگاهان<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۹۴ و بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۱۶۷.</ref>، هنگام [[اذان]]<ref>کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۳۵؛ المعجم الأوسط، ج ۹، ص ۸۴ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۳۳۴.</ref>، بین [[اذان]] و اقامه<ref>الدعوات، ص ۳۶؛ شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، ص ۴۶ و بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۳۴۹.</ref>، هنگام [[نماز]]<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۹ - ۲۱۰ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۱۸ و امالی صدوق، ص ۵۷۵.</ref>، هنگام [[سجده]]<ref>سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۲۰۰؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۴۲۱ و صحیح مسلم، ج ۲، ص ۴۹ - ۵۰.</ref>، [[روز جمعه]]<ref>معانی الأخبار، ص ۳۹۹ - ۴۰۰؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۳۰ و صحیح مسلم، ج ۳، ص ۵.</ref>، اول [[رجب]]<ref>همان. </ref>، [[ماه رمضان]]<ref>همان. الکافی، ج ۴، ص ۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۷ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref> و....<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۷.</ref>.
 
==بافضیلت‌ترین حالت‌ها و مکان‌ها برای [[دعا]]==
*همچنین [[پیامبر خدا]]{{صل}} در بیانات خود، برخی اماکن را با فضیلت‌ترین مکان‌ها برای [[استجابت دعا]] دانسته‌اند؛ در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است که در هفت حالت و مکان، دست‌ها را به [[دعا]] بلند کنید: "در حال [[نماز]]؛ هنگام دیدن [[کعبه]]؛ در بالای [[صفا و مروه]]؛ در شامگاه [[عرفه]]؛ در هنگام حضور در جمع، در کنار دو جمره، و در زمان [[خواندن]] [[[نماز]]] میّت"<ref>کوفی، المصنف، ج ۱، ص ۲۶۸؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۲۱ و المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۳۰۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۸.</ref>.
 
==استغفار‌==
*از دیگر عباداتی که در [[سیره]] و [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} فراوان از آن یاد شده، آمرزش‌خواهی در درگاه [[الهی]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} [[استغفار]] را "[[بهترین]] [[عبادت]]"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۱۷؛ الجعفریات، ص ۲۲۸ و المحاسن، ج ۱، ص ۳۱. </ref> و آن را "داروی [[گناهان]]"<ref>ثواب الاعمال، ص ۱۶۴؛ الجعفریات، ص ۲۲۸ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳.</ref> و "زایل کننده غم‌ها"<ref>الکافی، ج ۸، ص، ۹۳؛ المحاسن، ج۱، ص۴۳؛ کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۴۷ و تاریخ بغداد، ج۲، ص۵۰.</ref> و "مایه جلب روزی"<ref>الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۳۸؛ کنزالعمال، ج۳،‌ ص۲۵۹ و محمد بن اسحاق، مسند ابراهیم بن ادهم، ص۱۹-۲۰.</ref> دانسته و به [[مسلمانان]] سفارش کرده‌اند که فراوان [[آمرزش]] بخواهید؛ ایشان فرموده‌اند: "خوشا به حال کسی که در [[نامه]] اعمالش، آمرزش‌خواهی بسیار وجود داشته باشد"<ref>الشعرانی، العهود المحمدیه، ص ۲۷۵.</ref>. و "هر کس بسیار [[آمرزش]] بخواهد، [[خداوند]] از هر غمی برای او گشایشی و از هر تنگنایی برای او راه نجاتی قرار می‌دهد"<ref>الدعوات، ص ۸۶؛ محمد بن یزید القزوینی، ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۵۵، سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۰ و المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۸۲.</ref>. همچنین فرموده است: "هر کس [[دوست]] دارد که [[نامه]] اعمالش او را خوشحال کند، آمرزش‌خواهی را در آن بسیار گرداند"<ref>مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۲۰۸؛ کتاب الدعاء، ص ۵۰۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۵۴.</ref>. چرا که "آمرزش‌خواهی در [[نامه اعمال]]، مانند [[نور]] می‌درخشد"<ref>الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۷۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۷۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۸.</ref>.
*روزی [[رسول اکرم]]{{صل}} در جمع [[اصحاب]] و [[یاران]] خود فرمود: "[[خداوند متعال]] گنهکاران را می‌آمرزد؛ مگر کسی را که خودش نخواهد آمرزیده شود"؛ [[اصحاب]] گفتند: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! چه کسی خواهان آن است که آمرزیده نشود؟" فرمود: "کسی که [[آمرزش]] نمی‌طلبد"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۲۲.</ref>.‌ آن [[حضرت]]، [[بهترین]] [[استغفار]] را نزد [[خدا]]، [[ترک گناه]] و [[پشیمانی]] [از آن] دانسته<ref>مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۳. </ref> و فرموده است: "هیچ صدایی نزد [[خداوند]]، [[دوست]] داشتنی‌تر از صدای [[بنده]] اندوهناک نیست"؛‌
گفته شد: "مقصود چیست؟" ‌فرمود: "بنده‌ای [[گناه]] می‌کند و به خاطر آن، [[ترس]] از [[خداوند]]، وجودش را پر می‌کند و می‌گوید: "پروردگارا!" و [[خدا]] می‌فرماید: "منم [[پروردگار]] تو. تو را می‌آمرزم، آن گاه که از من [[آمرزش]] بطلبی و پاسخت را می‌دهم، آن‌گاه که مرا بخوانی"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۳۱۸ - ۳۱۹ و کنزالعمال، ج ۴، ص ۲۲۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۸-۵۰۹.</ref>.
*در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} [[آمرزش]] خواهی، [[جایگاه]] مهمی دارد و [[نقل]] شده است که [[پیامبر]]{{صل}} خود، بیش از همه [[مردم]] [[استغفار]] می‌کرد<ref>دلائل النبوة، ج ۱، ص ۳۵۶؛ عبد بن حمید الکسی، منتخب عبد بن حمید، ص ۴۲۷، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۸؛ صحیح، ابن حبان، ج ۳، ص۲۰۷ - ۲۰۸ و الطبرانی، مسند الشامیین. ۱۹۹۶م، ج۱، ص۱۶۹.</ref> و با آنکه گناهی نکرده بود، اما هر روز هفتاد مرتبه [[استغفار]] می‌کرد<ref>الکافی، ج ۲، ص۴۳۸؛ ارشادالقلوب، ج۱، ص۴۵ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۷۳.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است، [[رسول خدا]]{{صل}} از هیچ [[مجلسی]]، گرچه کوتاه، بر نمی‌خاست؛ مگر اینکه ۲۵ بار [[استغفار]] می‌کرد<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۴؛ عدة الداعی، ص ۲۶۵ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳.</ref>. ابن [[عمر]] نیز [[روایت]] کرده است که ما در یک مجلس، صد بار این [[دعا]] را از [[رسول خدا]]{{صل}} می‌شمردیم: "پروردگارا! مرا ببخش و [ به [[رحمت]] خویش] به من باز گرد که توبه‌پذیر [[مهربانی]]"<ref>سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۳۹؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۱۵۷ و السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۹.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} خوش داشت که در زمان [[استغفار]]، ذکر استغفارش را سه بار تکرار کند<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۳، مسند احمد، ج ۱، ص ۳۹۴؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۱ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۰۴.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۹.</ref>.
 
==[[نماز]]==
*بی‌تردید، [[جایگاه]] [[نماز]] در میان [[عبادات]]، جایگاهی ویژه است؛ [[رسول خدا]]{{صل}} نیز آن را [[نور]] چشم خود<ref>الکافی، ج ۵، ص ۳۲۱؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۲۸ و المستدرک، ج ۲، ص ۱۶۰.</ref> و خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را در [[نماز]] می‌دانست و آن را معیار و شاخص [[شناخت]] [[کافر]] از [[مؤمن]] و [[مخلص]] از [[منافق]] معرفی می‌کرد و می‌فرمود: "[[نماز]]، ستون [[دین]] و [[پناهگاه]] تن و زینت [[اسلام]] و [[مناجات]] دو [[دوست]] و مایه برآمدن [[نیاز]] و بازگشت [[توبه]] کار و یاد [[مرگ]] و [[برکت]] در [[مال]] و [[گشایش]] روزی و [[نور]] چهره است"<ref>جامع الاخبار، ص ۷۲ - ۷۳.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۰.</ref>.
*[[پیامبر خدا]]{{صل}} بر [[نماز]] اوّل وقت بسیار تأکید داشت و آن را "[[رضوان]] [[خداوند]]" برمی‌شمرد<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ مفتاح الفلاح، ص ۱۸۱ و الدارقطنی، سنن، ج ۱، ص ۲۵۹.</ref> و [[برتری]] [[نماز]] اوّل وقت را بر [[نماز]] آخر وقت همچون [[برتری]] [[آخرت]] بر [[دنیا]] می‌دانست<ref>کنزالعمال، ج ۷، ص ۳۶۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۰.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} هم در بیان و هم در [[سیره]] خود نیز توجه ویژه‌ای به [[نماز]] داشت. آن [[حضرت]]، خود در این باره به [[یار]] دیرین و [[وفادار]] خویش، [[ابوذر غفاری]] چنین فرموده است: "[[خداوند متعال]]، روشنی چشم مرا در [[نماز]] نهاده و آن را [[محبوب]] من ساخته است؛ همان گونه که خوراکی را برای گرسنه و [[آب]] را برای تشنه گوارا ساخته است؛ همانا گرسنه با خوردن [[غذا]]، سیر و تشنه با نوشیدن [[آب]] سیراب می‌شود، ولی من از [[خواندن نماز]] سیر نمی‌شوم"<ref>اعلام الدین، ص ۱۹۱؛ امالی طوسی، ص ۵۲۸ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۵۴.</ref>.‌ علاقه‌مندی [[حضرت]] به [[نماز]] به گونه‌ای بود که با [[اشتیاق]] تمام، [[منتظر]] داخل شدن وقت [[نماز]] بود و [چون وقت [[نماز]] می‌رسید] به مؤذنش می‌فرمود: "ای بلال [با [[اذان]] گفتن]! ما را راحت کن!"<ref>الدارقطنی، علل، ج ۴، ص ۱۲۲ و تاریخ بغداد، ج ۱۰، ص ۴۴۲.</ref> هرگاه چیزی او را [[اندوهگین]] می‌ساخت، با [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] بر دفع آن [[یاری]] می‌جست<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref> و هرگاه به مصیبتی دچار می‌شد، برمی‌خاست، وضو می‌گرفت و دو رکعت [[نماز]] می‌خواند و چنین [[دعا]] می‌کرد: {{متن حدیث| اللَّهُمَ‌ قَدْ فَعَلْتُ‌ مَا أَمَرْتَنَا فَأَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا}}<ref>مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۹۵ و مسکن الفؤاد، ص ۵۰ ٢.</ref>؛ خدایا! آن‌چه را [[دستور]] داده بودی، انجام دادم؛ پس آنچه را به ما [[وعده]] داده‌ای، محقق فرما!"‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۰.</ref>.
*[[روایت]] شده است که هرگاه [[خانواده]] [[پیامبر]]{{صل}} به چیزی [[نیازمند]] می‌شدند، به ایشان می‌فرمود: "به پا خیزید و [[نماز]] بخوانید!" و می‌فرمود: "پروردگارم به من چنین امر کرده است: "و [[خانواده]] خود را به [[نماز]]، [[فرمان]] ده و بر انجام آن [[شکیبا]] باش! از تو روزی نمی‌خواهیم (بلکه ) ما خود به تو روزی می‌دهیم و [[عاقبت]] [[نیک]] برای افراد باتقواست<ref>سوره طه، آیه ۱۳۲. </ref>"<ref>صنعانی، المصنّف، ج ۳، ص ۴۹ و الدر المنثور، ج ۴، ص ۳۱۳.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} حتی در سفرهایش هم از [[اقامه نماز]] مستحبی غافل نبود. [[نقل]] شده است، ایشان از منزلی به منزل دیگر کوچ نمی‌کرد، جز آنکه در آن منزل دو رکعت [[نماز]] می‌گزارد و می‌فرمود: "می‌خواهم این مکان برایم به [[نماز خواندن]] [[گواهی]] دهد"<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۳۰۰؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۰۰؛ مجمع الزوائد، ج ۲، ص ۲۸۳ و مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۰-۵۱۱.</ref>.
*[[علی]]{{ع}} می‌فرمود: "روز [[بدر]] (شب روز [[بدر]]) همه ما خوابیده بودیم، مگر [[رسول خدا]]{{صل}} که زیر درختی [[نماز]] می‌خواند و تا صبح [[گریه]] می‌کرد"<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۳۱۸؛ مسند ابی یعلی، ج ۱، ص ۲۴۲ و صحیح ابن حبان، ج ۶، ص۳۳.</ref>. از [[حضرت خدیجه]]{{س}} نیز [[روایت]] شده است که وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} به خانه وارد می‌شد، ظرف [[آب]] می‌خواست،‌ وضو می‌گرفت و دو رکعت [[نماز]] کوتاه می‌گزارد و سپس به بستر [[خواب]] می‌رفت"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۱؛ رضی الدین حلی، العدد القویه، ص ۲۲۲ و ابن حاتم عاملی، الدر النظیم، ص ۴۵۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۱.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} در شبانه روز دو برابر نمازهای [[واجب]]، [[نماز]] مستحبی می‌خواند<ref>الکافی، ج ۳، ص ۴۴۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۴؛ همو، الاستبصار، ج ۱، ص ۲۱۸ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۶۵.</ref> و چون [[ماه مبارک رمضان]] می‌رسید، بر [[نماز]] خواندنش افزوده می‌شد<ref>اقبال الاعمال، ص ۲۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۲۳ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۸۲.</ref>. آن [[حضرت]]{{صل}} تا زمان وفاتش بسیار [[نماز]] گزارد و در طول ایام [[بیماری]] که به [[وفات]] ایشان انجامید، نشسته [[نماز]] می‌خواند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۹۱ و ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۱-۵۱۲.</ref>.
*ایشان بر [[نماز]] اول وقت به شدت [[مراقبت]] داشت تا آن حد که از [[عایشه]] - [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} - [[نقل]] شده است که می‌گفت: "هیچ گاه ندیدم [[پیامبر خدا]]{{صل}} تا زمان [[مرگ]] [[نماز]] در غیر وقت آن بخواند"<ref>المستدرک، ج ۱، ص ۱۹۰؛ سنن الدارقطنی، ج ۱، ص ۲۵۸ و البیهقی، معرفة السنن والآثار، ج ۱، ص ۴۵۶.</ref>. خوردن [[غذا]] و یا چیز دیگری باعث تأخیر در [[نماز]] اول وقت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} او نمی‌شد و هنگامی که وقت نمازش را فرا می‌رسید، ایشان [از شدّت [[اشتیاق]] به آن، به گونه‌ای [[رفتار]] می‌کرد که] گویا [[خانواده]] و [[دوست]] را نمی‌شناخت<ref>السنن الکبری، ج ۳، ص ۷۴ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۷۶. </ref>. [[عایشه]]، [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌گوید: "[[رسول خدا]]{{صل}} با ما سخن می‌گفت و ما با او سخن می‌گفتیم، اما همین که وقت [[نماز]] می‌رسید، به ایشان حالتی دست می‌داد که گویی نه او ما را می‌شناسد و نه ما او را می‌شناسیم"<ref>عدة الداعی، ص ۱۵۲؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۳۲۴ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۲.</ref>.
*زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[نماز]] می‌ایستاد، از [[ترس]] [[خدا]] رنگ از رخسارش می‌پرید<ref>سید بن طاووس، فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.</ref> و [از شدّت خاکساری] گویا جامه‌ای به کنار افکنده بود<ref>سید بن طاووس، فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.</ref>. چون به [[نماز]] می‌ایستاد، صدایی سوزناک مانند صدای جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش می‌رسید<ref>الخصال، ج ۱، ص ۲۸۲؛ فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.</ref>. با آنکه گناهی نداشت، اما از [[ترس]] [[خدا]] چندان می‌گریست که جای نمازش تر می‌شد<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۴۰ و بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۹۳.</ref>؛ از وقتی که [[آیه]] "ای جامه به خویشتن فرو پیچیده! در شب به پا خیز مگر اندکی"<ref>سوره المدثر، آیه ۱ - ۲.</ref> بر [[پیامبر خدا]]{{صل}} نازل شد، آن [[حضرت]]، تمام شب را به [[عبادت]] می‌پرداخت، تا جایی که پاهایش ورم کرد؛ به گونه‌ای که [موقع [[نماز خواندن]]] یک پایش را بلند می‌کرد و یکی را روی [[زمین]] می‌گذاشت. پس [[جبرئیل]] بر آن [[حضرت]]، نازل شد و فرمود: "طه"، هر دو پایت را بر [[زمین]] بگذار ما [[قرآن]] را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی<ref>سوره طه، آیه ۱ – ۲.</ref>"<ref>سید بن طاووس، فتح الأبواب، ص ۱۷۰؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۲۵۵ و صحیح بخاری، ج ۲، ص ۴۴.</ref>. و در [[نقلی]] دیگر آمده که چون [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[نماز]] می‌ایستاد، بر سرْ انگشتان پایش می‌ایستاد تا اینکه [[خداوند سبحان]] [[آیه]] فرو فرستاد که: "طه، ما [[قرآن]] را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت بگیری"<ref>الکافی، ج۲،‌ ص۹۵ و وسائل الشیعه، ج۵،‌ ص۴۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۲-۵۱۳.</ref>.
*[[عایشه]]، [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}}، در [[وصف]] عبادت‌ها و نمازهای ایشان گفته است: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شب‌ها [[قیام]] می‌کرد، (به [[عبادت]] برمی‌خاست) تا اینکه پاهایش ترک برداشت (ورم کرد). پس به ایشان گفتم: ای [[رسول خدا]]! چرا چنین می‌کنی (خود را به [[سختی]] می‌افکنی) در حالی که [[خداوند]]، [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] تو را آمرزیده است؟"‌ فرمود: "آیا نمی‌پسندی و [[دوست]] نداری که [[عبد]] شاکر [[خداوند]] باشم؟"<ref>دلائل النبوه، ج ۲، ص ۳۵۴؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۱۵؛ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۴۴ و صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۴۲</ref>‌
از [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[نماز]] [[پیامبر]]{{صل}} پرسیده شد؛ فرمود: "[[پیامبر خدا]]{{صل}} از آغاز روز تا زوال [[خورشید]]، هیچ [[نماز]] نمی‌خواند و هنگام زوال، هشت رکعت [[نماز]] می‌خواند که همان [[نماز]] [[توبه]] کنندگان است. در این ساعت، درهای [[آسمان]]، گشوده و [[دعا]] پذیرفته می‌شود؛ نسیم‌های [[رحمت]] می‌وزد و [[خداوند]] به آفریده‌هایش می‌نگرد. پس هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع باز می‌گشت، چهار رکعت [[نماز ظهر]] می‌گزارد و بعد از ظهر، دو رکعت [[نماز]] و سپس دو رکعت دیگر می‌خواند و هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع، باز می‌گشت، چهار رکعت [[نماز عصر]] می‌گزارد و بعد از [[مغرب]]، چهار رکعت [[نماز]] می‌خواند و سپس نمازی نمی‌خواند تا شفق فرو [[رود]] و هنگامی که فرو می‌رفت، [[نماز]] عشا را می‌گزارد. [[پیامبر]]{{صل}} پس از آن به بسترش می‌رفت و [[نماز]] نمی‌خواند تا هنگامی که شب از نیمه می‌گذشت، و آن گاه هشت رکعت [[نماز]] می‌گزارد و در پاره چهارم شب، سه رکعت [[نماز]] وَتْر می‌گزارد و در آنها "[[فاتحة الکتاب]]" و {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}} می‌خواند و سه رکعت را با یک [[سلام]] دادن، از هم جدا می‌کرد و سخن می‌گفت و نیازهایش رامی‌طلبید و از نمازگاهش بیرون نمی‌آمد تا اینکه رکعت سوم [[نماز]] وَتْر را بخواند و در آن پیش از [[رکوع]]، قنوت می‌خواند. سپس [[سلام]] می‌داد و دو رکعت [[نماز]] [نافله] [[فجر]] را هنگام دمیدن سپیده یا اندکی پس و پیش می‌گزارد. سپس دو رکعت [[نماز صبح]] (یعنی سپیده‌دمان) را هنگامی می‌خواند که سپیده، گسترش می‌یافت و به خوبی روشن می‌شد. این شیوه [[نماز]] گزاردن [[پیامبر خدا]]{{صل}} تا هنگام قبض روحش بود"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۳-۵۱۴.</ref>.
*نمازهایی که [[حضرت]]{{صل}} به تنهایی اقامه می‌کرد، طولانی‌ترین [[نمازها]] در بین [[مردم]] بود؛ اما نمازهایی که با [[مردم]] اقامه می‌کرد<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۱۵۸؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۱۸؛ السنن الکبری، ج ۳، ص ۱۱۸ و المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>، در عین کامل بودن، از [[نماز]] همه [[مردم]] سبک‌تر بود<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۳؛ سنن ترمذی، ج ۱، ص ۱۵۱ و صحیح مسلم، ج ۲، ص ۴۴. در این باره روایت مشابهی نیز از جابر بن سمره روایت شده که گفته است: «با پیامبر اکرم{{صل}} نماز می‌گزاردم؛ هم نمازهایش میانه بود و هم سخنرانی‌اش». ر.ک. صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۱؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۹، السنن الکبری، ج ۳، ص ۲۰۷ و مسند احمد، ج۵،‌ص۹۳.</ref> و به [[یاران]] خود نیز توصیه می‌فرمود: "هرگاه یکی از شما با [[مردم]] به [[جماعت]] [[نماز]] گزارد، باید [[نماز]] را کوتاه بخواند؛ چرا که در میان [[نماز]] گزاران، افراد [[ناتوان]] و [[بیمار]] و [[کهنسال]] نیز وجود دارند؛ هرگاه کسی از شما به تنهایی [[نماز]] می‌خواند، می‌تواند هر چه می‌خواهد، [[نماز]] را طولانی بگزارد"<ref>شافعی، کتاب الأم، ج ۱، ص ۱۸۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۱؛ صنعانی، المصنّف، ص ۳۶۲ و صحیح ابن‌حبان، ج ۵، ص ۵۷.</ref>. می‌فرمود: "مثل نمازهای پنج گانه مثل نهر گوارایی است که جلو منزلتان جاری است و شما هر روز پنج بار در آن نهر شستشو می‌کنید. پس چنین فردی چگونه باز آلوده است؟"<ref>مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۳۰۰؛ المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۶۴ و الدر المنثور، ج ۳، ص ۳۵۴ - ۳۵۵.</ref> از [[سلمان]] [[روایت]] شده که گفته است: "روزی با [[رسول خدا]]{{صل}} زیر درختی نشسته بودیم. آن [[حضرت]]{{صل}} شاخه‌ای را که برگ‌هایش خشکیده بود، تکان داد و همه برگ‌ها بر [[زمین]] ریخت؛ سپس به من فرمود: "ای [[سلمان]]! از من نمی‌پرسی چرا چنین کردم؟"‌ گفتم: ای [[رسول خدا]]{{صل}} چرا چنین کردید؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[مؤمن]] آن گونه که [[دستور]] رسیده است، وضو بگیرد و پس از آن نمازهای پنج گانه را به جا آورد، گناهانش می‌ریزد، همچون برگ‌های این شاخه." آن‌گاه [[حضرت]]{{صل}} این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: "در دو طرف روز و اوائل شب، [[نماز]] را به پا دار؛ چرا که [[حسنات]]،‌ [[سیئات]] و آثار آن را از بین می‌برد<ref>سوره هود، آیه ۱۱۴. </ref>"<ref>المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۵۷؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۴۳۷ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۹۷ - ۲۹۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۴-۵۱۵.</ref>.
 
==[[روزه]]==
*کف [[نفس]] در مقابل [[گناهان]] و امساک از خوردن و آشامیدن، فریضه‌ای است که در [[فرهنگ دین]] از آن با عنوان [[روزه]] یاد شده است<ref>الجوهری، الصحاح، ج ۵، ص ۱۹۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۳۲۳ و المفردات الفاظ القرآن، ص ۵۰۰.</ref>. [[روزه]] از بزرگ‌ترین عباداتی است که در [[دین اسلام]] عموماً و در [[سیره]] و بیان [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} خصوصاً بدان پرداخته و رهنمودهایی برای انجام هر چه بهتر آن بیان شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} [[روزه]] را سپری در برابر [[آتش]] ([[عذاب الهی]])<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۴؛ صنعانی، المصنّف، ج ۳، ص ۱۵۷ و ابن خزیمه، صحیح، ج۳، ص۱۹۳.</ref>، و [[سکوت]] [[روزه‌دار]] را [[تسبیح]]، خوابش را [[عبادت]] و دعایش را [[مستجاب]] دانسته است و برای عمل او پاداشی مضاعف قائل شده‌اند<ref>الجامع الصغیر ، ج ۲، ص ۱۰۰ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۴۴۹. </ref>. ایشان [[روزه]] را تنها عملی معرفی کرده‌اند که [[خداوند]]، خود، [[پاداش]] آن بر عهده گرفته است<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۵، التهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۱۵۲؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۷۰ و صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۹۷.</ref>. در [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فایده‌های بسیاری برای [[روزه]] برشمرده شده که در ادامه به مواردی از آنها اشاره می‌شود:‌
#'''[[سلامتی بدن]] :''' از اموری که در بیانات [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از فواید [[روزه]] دانسته شده، [[سلامتی]] جسمانی است. [[رسول خدا]]{{صل}} روزه‌داری را مایه [[سلامت]] [[بدن]] دانسته<ref>دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الدعوات، ص ۷۶؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۶۸؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۰۳ و العهود المحمدیه، ص ۱۷۳.</ref>، درباره آن احادیثی را بیان فرموده‌اند. ایشان در روایتی ضمن اشاره به وجود [[روزه]] در گذشته، فرموده‌اند: "[[خداوند]] به یکی از [[پیامبران بنی اسرائیل]] [[وحی]] کرد که به [[قوم]] خودت بگو که هیچ بنده‌ای برای من [[روزه]] نمی‌گیرد، مگر آنکه تنش را سالم می‌سازم و [[پاداش]] او را بزرگ می‌دارم"<ref>تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۳۱۵ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۳۱۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۵.</ref>.
#'''دریافت [[حکمت]] :''' اجتناب از [[پرخوری]] و [[شکمبارگی]] از علت‌های اصلی به دست آوردن [[حکمت]] است، از این رو، [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مسلمانان]] چنین توصیه می‌فرمود: "هرگاه اهل [[گرسنگی]] و [[اندیشه]] را دیدید، به آنان نزدیک شوید؛ زیرا [[حکمت]]، با آنها همراه است"<ref>کنزالعمال، ج ۹، ص ۳۷. </ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۶.</ref>.
#[[اجابت دعا]]: فایده دیگری که در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} بدان اشاره شده، [[اجابت]] دعای [[روزه‌دار]] است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} دعای [[روزه‌دار]] را از دعاهایی برشمرده‌اند که [[خداوند]] رد نمی‌کند<ref>عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۲۳؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۶۳؛ کوفی، المصنّف، ج ۲، ص ۴۲۵ و اسحاق بن راهویه، مسند ابن راهویه، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. همچنین فرموده‌اند: "هر روزه‌داری [[دعا]] مستجابی دارد"<ref>مسند الشهاب، ج ۲ ، ص ۱۲۸؛ الدعوات ص ۲۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۱۵.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۶.</ref>.
#'''آسودگی در روز حساب‌:''' [[روزه]] در [[احادیث نبوی]] از عوامل آسودگی و [[آرامش]] خاطر [[مؤمنان]] در [[روز قیامت]] دانسته شده و [[رسول خدا]]{{صل}} در روایتی خطاب به یارانش فرموده است: "چون [[روز قیامت]] شود، روزه‌داران از گورهای خود بیرون می‌آیند. آنان با بوی روزه‌داری‌شان شناخته می‌شوند و دهان‌هایشان خوشبوتر از بوی مُشک است و [[[فرشتگان]]] همراه سفره‌ها و تُنگ‌های مُهر خورده با مشک، با آنان [[دیدار]] می‌کنند و به آنها گفته می‌شود: "بخورید که [[گرسنگی]] کشیدید و بنوشید که [[تشنگی]] را [[تحمل]] کردید؛ [[مردم]] را واگذارید و به [[آسایش]] بپردازید؛ زیرا آن گاه که آنان آسوده بودند، شما [[رنج]] کشیدید". پس می‌خورند، می‌آشامند و می‌آسایند؛ در حالی که [[مردم]] در [[رنج]] و تشنگی‌اند<ref>الدر المنثور، ج ۳، ص ۱۸۲.</ref>. همچنین ایشان فرموده‌اند: "هرکس برای [[رضای خدا]] یک روز را [[روزه]] بدارد، به اندازه بیست سال از توقفش در [[روز قیامت]] کاسته می‌شود"<ref>تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۲۳۷ و ابن جوزی، الموضوعات، ج۲، ص۲۲۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۶.</ref>.
#'''[[شفاعت]] در [[آخرت]] :'''[[روزه]] در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} از [[شفاعت]] کنندگان در روز [[محشر]] برشمرده شده است؛ [[شافعی]] که شفاعتش درباره صاحبش رد نمی‌شود<ref>مسند احمد، ج۲، ص۱۷۴؛ مستدرک، ج۱،‌ ص۵۵۴ و الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۳</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۷.</ref>.
#'''[[نجات]] از [[آتش جهنم]] :'''[[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "هر کس یک روز برای [[خدا]] [[روزه]] بگیرد، [[خداوند]]، میان او و [[آتش]] فاصله‌ای به اندازه فاصله [[آسمان‌ها]] تا [[زمین]] قرار می‌دهد"<ref>سنن ترمذی، ج ۳، ص ۸۹؛ کوفی، المصنّف، ج ۴، ص ۵۷۲ و المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۱۱۲.</ref>. همچنین ایشان [[پاداش]] یک روز [[روزه]] مستحبی را [[بهشت]] دانسته‌اند<ref>ثواب الاعمال، ص ۵۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۸۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۰۱.</ref>.‌ از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[اسامة بن زید]] سفارش کرد و فرمود: "ای [[اسامه]]! در راه [[بهشت]] باش و مبادا تو را از آن جدا سازند"؛ [[اسامه]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! آسان‌ترین چیزی که با آن می‌توان این راه را پیمود، چیست؟" فرمود: "[[تشنگی]] در گرمای سوزان و درهم شکستن نفْس‌ها در برابر لذّت‌های [[دنیا]]. ای [[اسامه]]! [[روزه]] بگیر ! چرا که آن، سپر بازدارنده از [[آتش]] است و اگر بتوانی که در حالت گرسنگیِ شکم باشی و مرگت فرا رسد، چنین کن!"<ref>دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۷۰ و بحارالانوار ، ج ۹۳، ص ۲۵۸.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۷.</ref>.
===[[روزه]] حقیقی‌===
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]] را از شرایط روزه‌داری برشمرده، همواره بر این مطلب تأکید کرده‌اند که [[مسلمانان]]، تنها به پرهیز از مبطلات [[روزه]] بسنده نکنند؛ بلکه به [[روح]] و [[حقیقت]] [[روزه]] توجه کنند که همان، [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]] است، تا علاوه بر رعایت شرایط درستی [[روزه]]، شرط قبولی آن نیز فراهم آید؛ آن [[حضرت]] فرموده است: "[[روزه]]، فقط پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست؛ بلکه پرهیز از بیهوده گویی و [[دشنام]] دادن نیز جزو آن است"<ref>کوفی، المصنّف، ج ۲، ص ۴۲۲؛ صحیح ابن حبان، ج ۸، ص ۲۵۶ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۵۰۷</ref>. ایشان در روایتی دیگر فرمود: "هرکس سخن [[حرام]] و [[نابخردی]] و عمل به آن را رها نسازد، [[خداوند]] به اینکه او از خوردنی و نوشیدنی اش دست بکشد، نیازی ندارد"<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۴۵۳ - ۴۵۴؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۲۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۳۹ و سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۵۲۸ - ۵۲۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۷-۵۱۸.</ref>.
*[[روایت]] شده است، روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به زنی [[روزه‌دار]] برخورد که به کنیز خود [[دشنام]] می‌داد. پس غذایی خواست و به او فرمود: "بخور!"‌ آن [[زن]] گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} من روزه‌ام"؛ فرمود: "چگونه روزه‌ای، در حالی که به کنیزت [[دشنام]] دادی؟! [[روزه]]، تنها نخوردن [[غذا]] و نوشیدنی نیست؛ همانا [[خداوند]]، [[روزه]] را حجابی در برابر کار و سخن [[زشت]] قرار داده است؛ حال آنکه [[روزه‌دار]] با گفتن سخنان [[زشت]] و انجام امور [[حرام]]، [[روزه]] خود را افطار می‌کند. چه اندک‌اند روزه‌داران و چه بسیار‌اند گرسنگان!"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۸۷؛ تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۱۹۴ و اقبال الاعمال، ص ۸۶. </ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۸.</ref>.
*در روایتی دیگر نیز آمده است: "دو [[زن]]، [[روزه]] بودند و درباره [[مردم]] [[غیبت]] می‌کردند. پس [[پیامبر خدا]]{{صل}} ظرفی خواست و به آن دو فرمود: "قِی کنید!" پس آن دو، چرک و [[خون]] و گوشت تازه قی کردند؛ سپس فرمود: "این دو [[زن]]، با [[حلال]] [[روزه]] گرفتند؛ امّا با [[حرام]] افطار کردند"<ref>شهید ثانی، کشف الریبه، ص ۸ و مسند ابی‌یعلی، ج ۳، ص ۱۴۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۸.</ref>.
===[[روزه]] [[ماه رمضان]]===
*همچنین [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[ماه رمضان]] و [[میزان]] [[پاداش]] [[روزه]] در آن می‌فرماید: "هر کس یک روز از [[[ماه]]] [[رمضان]] را برای [[خدا]] [[روزه]] بگیرد، [[پاداش]] روزه‌اش به اندازه‌ای است که اگر همه [[مردم]] [[دنیا]] از آغاز تا فرجام [[دنیا]]، گرد آیند، وی می‌تواند آنان را سیر و سیراب کند، بدون آنکه از [[بهشتیان]] چیزی بخواهد"<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۹۰؛ مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۴۲ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۴۸۱.</ref>.
[[پیامبر خدا]]{{صل}} در روایتی دیگر خطاب به [[اصحاب]] فرمود: "[[ماه رمضان]]، همچون ماه‌های دیگر نیست؛ زیرا پاداش‌ها در آن، دو برابر می‌شود. آن، [[ماه]] روزه‌داری و [[عبادت]]، [[ماه]] [[توبه]] و [[استغفار]]، و [[ماه]] [[تلاوت قرآن]] است. آن، ماهی است که در آن، درهای [[بهشت]]، گشوده و درهای [[آتش]]، بسته است و ماهی است که اجل‌ها در آن نوشته و روزی‌ها پخش می‌شوند.‌ و در آن، شبی است که هر [[فرمان]] حکمت‌آمیزی، در آن مقدّر (جدا) می‌شود و میهمانان [[خانه خدا]] در این [[ماه]] نوشته می‌شوند. در این [[ماه]]، [[فرشتگان]] و [[روح]] الأمین به [[اذن]] پروردگارشان بر مردان و [[زنان]] [[روزه‌دار]]، درباره هر کاری فرود می‌آیند. آن شب تا دمیدن صبح، [[سلامت]] است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۸-۵۱۹.</ref>.
*هرکس در [[ماه رمضان]] آمرزیده نشود، تا سال [[آینده]] آمرزیده نمی‌شود. پس هم‌اکنون که در [[توبه]]، گشوده و [[دعا]] [[مستجاب]] است، به [[کارهای نیک]] بشتابید، پیش از آنکه کسی بگوید: "دریغا بر آن کوتاهی‌ای که در حضور [[خدا]] کردم و من از مسخره‌کنندگان بودم"<ref>شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثه، ص ۹۵ - ۹۶ و بحارالانوار، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱۹.</ref>.
===[[خطبه]] [[پیامبر]]{{صل}} هنگام فرا رسیدن [[ماه]] رمضان‌===
*از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] شده است که: "روزی [[پیامبر خدا]]{{صل}} برای ما [[خطبه]] خواند و فرمود: "ای [[مردم]]! همانا [[ماه]] [[خدا]]، همراه با بر کت و [[رحمت]] و [[آمرزش]]، به شما روی آورده است؛ ماهی که نزد [[خدا]] [[برترین]] ماه‌ها، روزهایش [[برترین]] روزها، شب‌هایش [[برترین]] شب‌ها و ساعاتش [[برترین]] ساعات است. [[ماه رمضان]]، ماهی است که در آن به میهمانی [[خدا]] [[دعوت]] و از شایستگان [[کرامت]] [[خداوند]] شده‌اید. نَفَس‌هایتان در آن، [[تسبیح]]، خوابتان در آن، [[عبادت]]، عملتان در آن، پذیرفته و دعایتان در آن، پذیرفته است. پس با نیّت‌های راست و دل‌های [[پاک]]، از پروردگارتان بخواهید تا برای روزه‌داریِ آن و [[تلاوت]] کتاب خویش، به شما [[توفیق]] دهد؛ زیرا بدبخت، کسی است که در این [[ماه]] بزرگ، از [[آمرزش خداوند]] [[محروم]] بماند.‌ با [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] خود در این [[ماه]]، [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] [[روز قیامت]] را یاد کنید. به [[نیازمندان]] و بینوایانتان [[صدقه]] بدهید، به بزرگان خود [[احترام]] بگذارید، بر کوچک‌هایتان ترحم و به بستگانتان [[نیکی]] کنید. زبانتان را نگه بدارید و چشم‌هایتان را از [[حرام]] بپوشانید و گوش هایتان را بر [[حرام]] ببندید. به [[یتیمان]] [[مردم]] [[محبّت]] کنید تا به [[یتیمان]] شما [[محبّت]] ورزند. از گناهانتان به پیشگاه [[خداوند]] [[توبه]] کنید و هنگام [[نمازها]]، دستانتان را بر آستان او به [[دعا]] بلند کنید؛ چرا که آنها (هنگام [[نمازها]]) [[برترین]] ساعت‌هایند و [[خداوند]] [در آن ساعت‌ها] با نظر [[رحمت]] به بندگانش می‌نگرد و چون با او [[مناجات]] کنند، پاسخشان را می‌دهد و چون او را صدا بزنند، جوابشان را می‌گوید و چون او را بخوانند، اجابتشان می‌کند.‌ ای [[مردم]]! جان‌های شما در گرو کارهای شماست. پس با آمرزش‌خواهی خود، آنها را آزاد سازید در حالی که پشت‌های شما از بار گناهانتان سنگین است. پس با طول دادن سجده‌های خود، آنها را سبک کنید و بدانید که [[خداوند]] که یادش والاست، به [[عزّت]] خودسوگند خورده است که نمازگزاران و [[سجده]] کنندگان را [[عذاب]] نمی‌کند و در روزی که [[مردم]] در پیشگاه [[پروردگار]] جهانیان [برای حساب] می‌ایستند، آنان را با [[آتش]] هراسان نمی‌سازد. ای [[مردم]]! هر که از شما در این [[ماه]]، به روزه‌داری افطاری دهد، [[پاداش]] او برای آن، نزد [[خدا]] [[[پاداش]]] آزاد کردن یک برده و [[آمرزش گناهان]] گذشته اوست ".‌ گفتند: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! همه ما [[توانایی]] این کار را نداریم".‌ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خود را از [[آتش]] نگه دارید، هر چند با یک دانه خرما؛ خود را از [[آتش]] نگه دارید، هر چند با یک جرعه [[آب]].‌ ای [[مردم]]! هر کس اخلاقش را در این [[ماه]]، [[نیکو]] سازد، او در آن روز که گام‌ها بر [[صراط]] می‌لغزند، وسیله‌ای برای عبور از [[صراط]] دارد و هر کس در این [[ماه]] بر بردگان خود آسان بگیرد، [[خداوند]]، حساب او را آسان خواهد گرفت و هر کس در این [[ماه]]، [[شر]] خود را از [دیگران] باز دارد، [[خداوند]] در روز دیدارش، [[خشم]] خویش را از او باز خواهد داشت و هر که در این [[ماه]]، یتیمی را گرامی بدارد، [[خداوند]] در روز [[دیدار]]، گرامی اش خواهد داشت و هر که در آن به [[خویشاوند]] خود [[نیکی]] کند، [[خداوند]] در روز [[دیدار]] با رحمتش به او [[نیکی]] خواهد کرد و هر کس در آن از [[خویشان]] خود ببُرد، [[خداوند]] در روز [[دیدار]]، رحمتش را از او قطع خواهد کرد و هر کس در آن، [[نماز]] [[مستحب]] بخواند، برای او دوری از [[آتش]] نوشته می‌شود و هر کس واجبی را در آن ادا کند، [[پاداش]] کسی را دارد که هفتاد [[واجب]] را در ماه‌های دیگر ادا کرده است و هر کس در آن بر من بسیار [[صلوات]] بفرستد، [[خداوند]] در روزی که وزنه [[اعمال]] سبک می‌شود، وزنه [[اعمال]] او را سنگین می‌کند و هر کس در آن، آیه‌ای از [[قرآن]] [[تلاوت]] کند، [[پاداش]] کسی را دارد که در ماه‌های دیگر، کل [[قرآن]] را خوانده است. ای [[مردم]]! در این [[ماه]]، درهای [[بهشت]]، باز هستند، پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نبندد و درهای [[دوزخ]] بسته‌اند؛ پس از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نگشاید و شیطان‌ها در بند هستند؛ پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نسازد."‌ من برخاستم و گفتم: ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! [[برترین]] [[کارها]] در این [[ماه]] چیست؟ فرمود: "ای [[ابوالحسن]]! برترینِ [[کارها]] در این [[ماه]]، پرهیز از انجام [[حرام‌های الهی]] است "<ref>امالی صدوق، ص ۹۳ - ۹۵؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۴۵ - ۳۴۷ و عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۵ – ۲۹۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۰-۵۲۱.</ref>.
===[[جایگاه]] [[روزه]] در [[سیره نبوی]]{{صل}}===
*[[روزه]] در [[سیره نبوی]]{{صل}} محببوب‌ترین [[اعمال]] و "[[نور]] چشم [[رسول خدا]]{{صل}}" دانسته شده است<ref>مکارم الاخلاق، ص ۳۴ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۹.</ref> و هرگاه چیزی آن [[حضرت]] را [[اندوهگین]] می‌ساخت، با [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] به دفع آن می‌پرداخت<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۰۳. </ref>. [[روایت]] شده است، [[رسول خدا]]{{صل}} دو برابر [[روزه]] [[واجب]]، [[روزه]] [[مستحب]] می‌گرفت<ref>الکافی، ج ۳، ص ۴۴۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۴؛ الاستبصار، ج ۱، ص ۲۱۸ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۶۵</ref>. ایشان نه روز اول ذی‌الحجه<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۲؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۵۴۵ و السنن الکبری، ج ۴، ص ۲۸۵.</ref> و سه روز از هر [[ماه]] را [[روزه]] می‌گرفت<ref>همان.</ref> و کمتر جمعه‌ای بود که [[روزه]] نباشد<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۸۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۴۰۶ و سنن ترمذی، ج ۲، ص ۱۲۳. </ref>. [[حضرت]]، روزهای [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]] را نیز [[روزه]] می‌گرفت و می‌فرمود: "[[اعمال]] [[بندگان]] در روزهای [[دوشنبه]] و [[پنجشنبه]] (به پیشگاه [[الهی]]) عرضه می‌شود. [[دوست]] دارم عمل من در حالی عرضه شود که روزه‌دارم"<ref>الشمائل المحمدیه، ص ۱۷۷؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۰۱ و سنن ترمذی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۱.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} به روزه‌داری بسیار علاقه داشت و گاه آن [[قدر]] [[روزه]] می‌گرفت که از شدت [[تشنگی]] کامش به هم می‌چسبید و وقتی [[عایشه]] به ایشان می‌گفت: "چرا چنین می‌کنی (خود را به [[سختی]] می‌افکنی) در حالی که [[خداوند]]، [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] تو را آمرزیده است؟" می‌فرمود: "آیا نمی‌پسندی که [[عبد]] شاکر [[خداوند]] باشم"<ref>فتح الأبواب، ص ۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۵۷ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>.‌
[[روایت]] شده است، آن [[حضرت]] در آغاز [[بعثت]] آن [[قدر]] پی در پی [[روزه]] می‌گرفت که [[مردم]] می‌گفتند، ایشان افطار نمی‌کند. سپس آن [[قدر]] افطار می‌کرد که می‌گفتند، ایشان دیگر [[روزه]] نمی‌گیرد. آن گاه از این روش دست برداشت و یک روز در میان [[روزه]] می‌گرفت. بعد، آن را ترک کرد و سه روز ایام البیض (سیزده و چهارده و پانزدهم هر [[ماه]]) را [[روزه]] می‌گرفت و سرانجام از آن هم صرف نظر کرد و سه روز را در دهه‌های [[ماه]] پخش کرد: [[پنج شنبه]] دهه اول، و چهارشنبه دهه دوم، و [[پنج شنبه]] دهه سوم: و تا زنده بود این روش را ادامه داد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۹۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۸۱ و ثواب الاعمال، ص ۷۹ - ۸۰. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۲.</ref>.
*آن [[حضرت]] در [[ماه]] [[شعبان]] بیش از هر [[ماه]] دیگری [[روزه]] می‌گرفت؛ به گونه‌ای که از [[عایشه]] [[نقل]] شده است: "ندیدم [[رسول خدا]]{{صل}} در هیچ ماهی بیش از [[ماه]] [[شعبان]] [[روزه]] بدارد. آن [[حضرت]] بیشتر [[ماه]] [[شعبان]] بلکه تمام آن را [[روزه]] بود"<ref>صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۴۴؛ صحیح ابن حبان، ج ۸، ص ۴۰۹ و العینی، عمدة القاری، ج ۷، ص ۸۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۲.</ref>.
*از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده است که می‌فرمود: "[[رسول خدا]]{{صل}} [[ماه]] [[شعبان]] و [[ماه رمضان]] را [[روزه]] می‌گرفت و آن دو را به هم وصل می‌کرد؛ ولی دیگران را از این کار [[نهی]] می‌کرد و می‌فرمود: "این دو [[ماه]]، [[ماه]] خداست و [[روزه]] آن، [[کفاره گناهان]] قبل و بعد آنها خواهد بود"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۹۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۲ و الاستبصار، ج ۲، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۲.</ref>.
 
==[[قرآن]]==
*از عبادت‌هایی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به آن به طور ویژه توجه داشت، [[قرائت قرآن]] بود. ایشان فقیر‌ترین خانه را خانه‌ای می‌دانست که از [[کتاب خدا]] تهی باشد<ref>کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۹۳.</ref>؛ از این رو، به [[اصحاب]] و یارانش توصیه می‌فرمود: "برای خانه‌هایتان بهره‌ای از [[قرآن]] قرار دهید که همانا خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده شود، برای ساکنانش [[آسایش]] فراهم می‌آید و خیرش بسیار می‌شود و اهلش از افزونی برخوردار می‌شوند و هرگاه در آن [[قرآن]] خوانده نشود، بر ساکنانش، تنگ و خیرش اندک می‌شود و اهلش در کمبود به سر می‌برند"<ref>عدة الداعی، ص ۲۸۷ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۰</ref>. و می‌فرمود: "[[قرآن]] دوای دردهاست"<ref>مسند الشهاب، ج ۱، ص ۵۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۱۷. </ref>؛ "[[قرآن]] بخوانید؛ به درستی که [[قرآن]] در [[روز قیامت]] برای [[شفاعت]] خواننده‌اش حاضر می‌شود"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۹۶ و مسند الشامیین، ج ۴، ص ۱۰۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۲-۵۲۳.</ref>.
*شدت علاقه ایشان به [[قرآن]] به حدی بود که گفته‌اند، روزی [[عمر بن خطاب]] به نزد [[پیامبر]]{{صل}} وارد شد و دید که آن [[حضرت]]، سخت [[بیمار]] است؛ [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! چقدر حالتان نامساعد است"؛‌
[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "با این حال، دیشب، سی سوره، که هفت سوره بلند هم جزو آنها بود، قرائت کردم؛ [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} با آنکه [[خداوند]]، [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را آمرزیده است، چرا این چنین خود را به زحمت می‌اندازید؟!" فرمود: "ای [[عمر]]! آیا بنده‌ای سپاسگزار نباشم؟!"<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۴.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۳.</ref>.
*از یکی [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}<ref>مانند عبدالله بن عمر، ابن مسعود و.....</ref> درباره علاقه شدید ایشان به [[قرآن]] [[نقل]] شده است که: گفتم "روزی [[رسول]] [[رسول خدا]]{{صل}} به من فرمود: "برای من [[قرآن]] بخوان!"‌
گفتم: یا [[رسول خدا]]{{صل}}! برای شما [[قرآن]] بخوانم و حال آنکه [[قرآن]] بر شما نازل شده است؟‌
فرمود: "[[دوست]] دارم که آن را از غیر خودم بشنوم"<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۳۷۴؛ صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۸۰؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۶ و المستدرک، ج ۳، ص ۳۱۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۳.</ref>.
*گفته‌اند که صدای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خواندن]] [[قرآن]] از همه [[مردم]] دلربا‌تر و دلنشین‌تر بود<ref>سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۵؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۰۸. </ref> و به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود نیز می‌فرمود: "[[قرآن]] را با زیباترین صداها بخوانید"<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۹۲ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۴.</ref>. پیش از [[خواندن]] [[قرآن]]، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم می‌گفت<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص ۴۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۵.</ref> و در [[قرائت قرآن]]، هر آیه‌ای را از [[آیه]] دیگر جدا می‌کرد<ref>مسند احمد، ج ۶، ص ۳۰۳؛ سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص ۲۴۸؛ المستدرک، ج ۲، ص ۲۳۲ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۸.</ref> و هنگام [[قرائت قرآن]]، صدایش را می‌کشید<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۴؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۲ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref>. عادت آن [[حضرت]] این بود که نمی‌خوابید تا "مسبّحات" را قرائت کند و می‌فرمود: "در این سوره‌ها آیه‌ای است که از هزار [[آیه]] [[برتر]] است". به ایشان گفته شد: "مسبّحات کدام سوره‌هاست؟"
فرمود: "سوره‌های حدید، [[حشر]]، صف، [[جمعه]] و تغابن"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۹۰ و بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۱۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴.</ref>.
 
==[[حج]] و [[عمره]] ==
*از دیگر عبادت‌هایی که در [[سیره]] و بیان [[رسول خدا]]{{صل}} جلوه خاصی دارد، انجام مناسک [[حج]] و [[عمره]] است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[حج]] و [[عمره]] را زایل‌کننده [[فقر]] و [[گناهان]]<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴؛ الجعفریات، ص ۶۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵.</ref> و مایه [[توانگری]] [[مردم]]<ref>صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۱۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۰: کنزالعمال، ج ۵، ص ۱۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref> و [[بهشت]] را [[پاداش]] [[حج]] پذیرفته‌شده<ref>کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۳۴۶؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۴۶؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۰۷ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۲۷.</ref> و [[عمره]] کننده را [[کفاره گناهان]]<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹۶. </ref> دانسته است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴.</ref>.
*انجام مناسک [[حج]] از عباداتی بود که آن [[حضرت]]، [[اشتیاق]] زیادی به آن از خود نشان میداد، به گونه‌ای که وقتی در [[مدینه]] به سر می‌بردند، علاقه‌مند بود که [[زائران]] بیت‌ [[الله]] الحرام از [[مکه]] برایش [[آب]] زمزم هدیه بیاورند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۰۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. [[نقل]] شده است، ایشان در زمان انجام [[حج]]، به انجام [[آداب]] و سنت‌هایی مقیّد بود؛ از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} در هر شبانه روز ده بار و در هر مرتبه، هفت بار، دور خانه [[کعبه]] [[طواف]] می‌کرد؛ سه بار اول شب؛ سه بار، آخر شب؛ دو مرتبه، صبح و دو مرتبه، بعد از ظهر و در بین آنها را استراحت می‌کرد"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۲۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۰۷.</ref>. آن [[حضرت]] در زمان انجام [[حج]]، سوره معارج را زیاد می‌خواند و هر وقت سواره‌ای را می‌دید و یا از تلّی بالا می‌رفت و یا از آن سرازیر می‌شد و در آخر شب و در [[تعقیب نمازها]] ‌تلبیه می‌گفت<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۲۴.</ref> و در هر [[طواف]] [[واجب]] و مستحبی، [[حجر الاسود]] را با از [[کف دست]] مسح می‌کرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۰۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۹۴.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴-۵۲۵.</ref>.
*از [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} دو رکن [[حجر الاسود]] و [[رکن یمانی]] را مسح می‌کرد و پس از مسح، آنها را می‌بوسید و صورت مبارکش را بر آنها می‌نهاد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۰۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۱۰۵ - ۱۰۶ و الاستبصار، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref> و در مناسک [[حج]] این‌گونه می‌گفت: {{متن حدیث| اللَّهُمَ‌ لَبَّيْكَ‌ لَا شَرِيكَ‌ لَكَ‌ لَبَّيْكَ‌ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَك‌}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۷؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۹ و الجعفریات، ص ۶۴.</ref>.
 
==تعداد [[حج]] و عمره‌های [[رسول خدا]]{{صل}} ‌==
*از تعداد حج‌هایی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]] و بعد آن تا زمان [[هجرت]] به جا آوردند، اطلاعی در دست نیست<ref>فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۷۱. </ref>. بسیاری از علمای [[اهل سنت]] بر این عقیده‌اند که [[رسول]] خاتم{{صل}} پس از [[بعثت]] و پیش از [[هجرت]] فقط یک بار <ref>المستدرک، ج ۳، ص ۵۵. </ref> و به [[نقلی]] دیگر، دوبار<ref>دلائل النبوه، ج ۵، ص ۴۵۴؛ فتح الباری، ج ۳، ص ۳۴۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۱.</ref> [[حج]] به جا آورده است؛ ولی آن‌چه را که واقدی ترجیح داده و آن را معروف دانسته، این است که [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[بعثت]] فقط یک مرتبه [[حج]] گذارد و آن هم همان است که [[مردم]] به آن [[حجة الوداع]] می‌گویند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۹. </ref>. همه سیره‌نویسان اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، این مسئله را قبول دارند<ref>مسند ابی‌یعلی، ج ۵، ص ۴۱۱؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳ و فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۵-۵۲۶.</ref>.
*در برخی [[روایات]] [[شیعی]] تعداد حج‌های [[رسول خدا]]{{صل}}، هفت، ده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۸ و تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳.</ref>، یازده<ref>تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶ و الکافی، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> و طبق [[نقلی]] بیست بار<ref>محمد بن ادریس حلی، مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵. </ref> [[نقل]] شده است. همچنین طبق برخی [[روایات]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} سه [[عمره]] به جا آورد: [[عمره]] [[حدیبیه]]، [[عمره]] [[قضا]] و عمره‌ای که پس از بازگشت از [[جنگ حنین]] و [[طائف]] در جعرانه احرام بسته بود<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.</ref>. در [[روایات]] دیگری، تعداد آنها چهار مورد دانسته شده است؛ [[عمره]] چهارم، عمره‌ای بود که آن [[حضرت]]، همراه با [[حج]] خود ([[حجة الوداع]]) به جا آورد<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۶۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref>. همه عمره‌های جداگانه [[پیامبر]]{{صل}} در [[ماه]] ذی القعده بود<ref>السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۶.</ref>.
 
==[[حجة الوداع]]==
*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که: "[[رسول اکرم]]{{صل}} در مدت ده سالی که در [[مدینه]] بود، [[حج]] به جا نیاورد تا اینکه [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ...}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار..». سوره حج، آیه ۲۷.</ref> نازل شد. پس، [[رسول اکرم]]{{صل}} عازم [[حج]] شد و به منادیان [[دستور]] داد با صدای رسا به [[مردم مدینه]] و حومه آن اعلان کنند که امسال [[پیامبر]]{{صل}} می‌خواهد به [[مکه]] [[رود]] و [[حجّ]] بگزارد. همه [[مردم مدینه]] و اهل جبال و بادیه‌نشینان از این خبر [[آگاه]] شده و جمع آمدند. [[رسول اکرم]]{{صل}} چهار روز مانده به آخر [[ذی‌قعده]] حرکت کرد و هنگامی که به "ذی‌الحلیفه" رسید، ظهر شد. آن [[حضرت]] در آنجا [[غسل]] کرد و حرکت کرد تا به [[مسجد]] شجره رسید در آنجا [[نماز ظهر]] را خواند و برای [[حجّ]] احرام بست.‌ سپس به راه افتاد تا به بَیداء، نزدیک میل اوّل رسید. [[مردم]]، در دو ردیف برای او صف کشیدند. سپس، ایشان لبّیک حجِّ افراد را گفت و ۶۶ یا ۶۴ شتر برای [[قربانی]] همراه آورد تا آنکه ساعات آخر روز چهارم ذی‌حجّه به [[مکّه]] رسید و هفت دور [[کعبه]] را [[طواف]] کرد و پشت [[مقام ابراهیم]]{{ع}} دو رکعت [[نماز]] خواند. سپس به طرف حجر الأسود باز گشت و بر آن دست کشید؛ جایی که در آغاز [[طواف]] خود نیز آن را لمس کرده بود؛ بعد فرمود: "[[صفا و مروه]] از شعائر خدایند؛ از جایی آغاز کنید که [[خداوند]]، آغاز کرده است"<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۶-۵۲۷.</ref>.
*[[مسلمانان]] می‌پنداشتند سعی میان [[صفا و مروه]] از کارهای ساختگی [[مشرکان]] است اما [[خداوند متعال]]، این [[آیه]] را نازل فرمود: "[[صفا و مروه]] از شعائر خداوندند. پس کسی که به [[حج]] یا [[عمره]] می‌رود، اشکالی بر او نیست که میان آن دو را [[طواف]] کند". سپس [[رسول اکرم]] به [[صفا]] آمد و بالای آن رفت و به رُکن [[یمانی]] رو کرده، [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا گفت و [[دعا]] کرد؛ به اندازه‌ای که سوره بقره با [[آرامش]] خوانده شود. سپس به سوی مروه روان شد و در آنجا نیز به اندازه توقّف در [[صفا]] ایستاد تا آنکه از سعی خود فارغ شد.‌ آن [[حضرت]] پس از فراغت از سعی بین [[صفا و مروه]]، در مروه ایستاد و به [[مردم]] رو کرد و [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] را به جا آورد و پس از [[حمد]] و ثنای [[خداوند]]، فرمود: "این، [[جبرئیل]] است که و با دست به پشت سر خود اشاره کرد که به من [[فرمان]] می‌دهد که [[دستور]] دهم: هر که [[قربانی]] همراه نیاورده است، از احرام در آید. اگر من نیز این را پیش‌تر می‌دانستم، آن‌چنان می‌کردم که به شما [[دستور]] می‌دهم؛ ولی من، [[قربانی]] همراه آورده‌ام و برای کسی که [[قربانی]] آورده است، روا نیست که از احرام در آید تا آنکه [[قربانی]] به محلّ خود برسد".‌ مردی گفت: "آیا از احرام در آییم، در حالی که هنوز از [[عبادات]] خویش فراغت نیافته‌ایم؟!"‌ فرمود: "آری"؛‌ پس مردی از میان جمعیت برخاست و با حالت [[انکار]] گفت: "آیا ما با عنوان حاجیان بیرون آییم، در حالی که از سر ما [[آب]] می‌چکد (یعنی [[غسل]] جنابت کرده باشیم)؟" آن [[حضرت]] به او فرمود: "تو پس از این گفته، هرگز [[ایمان]] نخواهی آورد!" سپس سراقة بن مالک از جا برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]! [[احکام دین]] را به ما چنان بیاموز که گویی امروز آفریده شده‌ایم [ و هیچ نمی‌دانیم]. اکنون به ما بگو این [[حکم]]، مخصوص همین سال است یا برای [[آینده]] هم هست؟" [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: "این [[حکم]]، ابدی و تا [[روز قیامت]] است. "سپس انگشتان خود را در یکدیگر جفت کرد فرمود: "[[عمره]] و [[حج]] این چنین باهم‌اند و [[عمره]] جزو [[حج]] شد تا [[روز قیامت]]"<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۷-۵۲۸.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: بعد، وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} و یارانش به [[مکّه]] رسیدند ، به منزل هیچ‌کس نرفتند و بیرون [[شهر]] [[مکه]] منزل کردند تا روز هشتم که [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[مردم]] [[غسل]] کنند و برای [[حجّ]] احرام ببندند و تلبیه گویند. [[رسول اکرم]]{{صل}} و یارانش لبیک گویان برای [[حج]] حرکت کردند تا اینکه به "[[منی]]" رسیدند. در آنجا [[نماز ظهر]] و عصر و [[مغرب]] و عشا و نیز [[نماز صبح]] را خواندند و صبح کردند در حالی که [[مردم]] به دور آن [[حضرت]] جمع بودند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۸.</ref>.
*عادت [[قریش]] این بود که در [[عرفات]] با [[مردم]] وقوف نمی‌کردند و در مزدلفه می‌ماندند و از آنجا حرکت می‌کردند و دیگران را از این کار [[مانع]] می‌شدند؛ زیرا آنان از [[مساوات]] با [[مردم]] دیگر ننگ داشتند و در مشعر نیز از راهی دیگر باز می‌گشتند تا اینکه [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل کرد : {{متن قرآن|ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ}}<ref>«سپس از همان‌جا که مردم رهسپار می‌شوند رهسپار شوید» سوره بقره، آیه ۱۹۹.</ref>. پس از [[نزول]] [[آیه]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد آنها از مزدلفه ‌به سوی [[عرفات]] حرکت کند و این امر، مخالف تصور [[قریش]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} مانند آنها حرکت کند. سپس، [[رسول اکرم]]{{صل}} به صحرای [[عرفات]] وارد شد و در مکانی به نام "غره" که وسط آن صحرا بود، نزدیک کوه‌های اراک، [[خیمه]] خود را بر پا کرد و [[مسلمانان]] نیز گرد آن [[حضرت]] [[خیمه]] زدند. وقتی ظهر شد، آن [[حضرت]]{{صل}} [[غسل]] کرد و تلبیه را ترک گفت و به محل [[نماز]] آمد و در آنجا [[مردم]] را [[موعظه]] و [[احکام]] و [[اوامر و نواهی]] [[الهی]] را بیان کرد و سپس [[نماز ظهر]] و عصر را با یک [[اذان]] و دو اقامه خواند. سپس از آنجا حرکت کرد و به موقف [[عرفات]] رسید و در آنجا ایستاد. [[مردم]] نیز دور آن [[حضرت]] ایستادند و شترها را خواباندند. پس [[حضرت]] به آنها فرمود: "همه این بیابان و صحرا موقف است و تنها محل وقوف اینجا نیست که من [[ایستاده]] و شترم را خوابانده ام." [[مردم]] هم پراکنده شدند تا اینکه [[خورشید]] غروب کرد. آن گاه [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[دستور]] حرکت داد تا به مزدلفه که همان مشعر الحرام است، رسیدند و در آنجا [[نماز]] [[مغرب]] و عشاء را باز با یک [[اذان]] و اقامه خواندند. [[حضرت]] در آنجا ماند تا اینکه [[نماز صبح]] را نیز به جا آورد<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۸-۵۲۹.</ref>.
*سپس [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] افراد [[ناتوان]] [[بنی‌هاشم]] [[عجله]] کنند و شب‌هنگام، جلوتر از دیگران به سوی [[منی]] حرکت کنند؛ ولی فرمود، تا [[خورشید]] طلوع نکرده است، جمره [[عقبه]] را رمی نکنند. وقتی هوا روشن شد، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] به سوی [[منی]] کوچ کرده، به [[منی]] یا وارد شدند و جمره‌ [[عقبه]] را رمی می‌کردند و شترهایی را که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده بود (۶۴ یا ۶۶ شتر) و قربانی‌های [[علی]]{{ع}}‌ که ۳۴ یا ۳۶ شتنر بود، در آنجا [[قربانی]] کردند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "از هر [[قربانی]]، کمی بگیرید." سپس آنها را در دیگ پختند و [[حضرت]] با [[علی]]{{ع}} از آن خوردند و گوشت و پوست همه قربانی‌ها را [[صدقه]] دادند.
سپس [[رسول خدا]]{{صل}} به [[زیارت]] بیت [[الله]] رفت و بعد به سوی [[منی]] باز گشت و تا آخر روزهای تشریق (سیزدهم [[ماه]]) در آنجا ماند و هر روز سه جمره را رمی کرد و از آنجا حرکت کرد تا به بیابان‌های اطراف [[مکه]] رسیدند. در این هنگام، [[عایشه]] جلو آمد و گفت: "سایر [[زنان]] شما [[حج]] و [[عمره]] را انجام دادند و من [[حج]] را انجام داده‌ام." [[پیغمبر]]{{صل}} او را با برادرش، عبدالرحمن بن ابی بکر به "تنعیم" (محلی خارج [[مکه]] که برای احرام [[عمره]] بدانجا می‌روند) فرستاد و او در آن جا برای [[عمره]] مفرده، [[محرم]] شد و به سوی [[کعبه]] رفت و [[طواف]] کرد و دو رکعت [[نماز]] [[طواف]] خواند، در [[مقام ابراهیم]] و بین [[صفا و مروه]] سعی کرد و نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و همان روز از [[مکه]] حرکت کردند. آن [[حضرت]]، به [[مسجد الحرام]] داخل نشد و [[طواف]] نکرد؛ بلکه از بالای [[مکه]] وارد شد و از پایین [[مکه]] محله "[[ذی طوی]]" خارج شد..."<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵ - ۲۴۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۵۴ - ۴۵۷ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۳ - ۲۱۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۹-۵۳۰.</ref>.
 
==اعتکاف‌==
*اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶. </ref> و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در [[مسجد]] است<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.</ref>؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد [[عبادت]] گفته می‌شود<ref>محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> که از شرایط صحت آن، روزه‌داری<ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.</ref> به مدت سه روز یا بیشتر<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> و خارج نشدن از [[مسجد]] است؛ مگر به سبب حاجتی<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.</ref>. طبق [[احادیث]] و [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ثواب]] ده روز اعتکاف در [[ماه رمضان]]، یا دو [[حج]] و دو [[عمره]] برابر است<ref>عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰.</ref>.
*اعتکاف از سنت‌ها و عباداتی است که همواره [[رسول خدا]]{{صل}} به آن توجه داشت. آن [[حضرت]] از زمانی که به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد تا زمانی که از [[دنیا]] [[رحلت]] فرمود، پیوسته در هر سال، یک دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را به اعتکاف می‌پرداخت، جز سال دوم [[هجرت]] که به [[علت]] هم‌زمانی نشد [[جنگ]] "[[بدر]]" با [[ماه مبارک رمضان]]، [[رسول خدا]]{{صل}} در آن سال در [[مسجد]] معتکف نشد؛ اما در سال بعد، [[حضرت]] دو دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد؛ یک دهه برای همان سال و دهه دیگر برای قضای اعتکاف سال پیش<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰.</ref>.
*در برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است، [[رسول خدا]]{{صل}} در اولین سال حضورش در [[مدینه]]، دهه اول [[ماه رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن [[حضرت]] همیشه در دهه آخر [[ماه رمضان]] اعتکاف می‌کرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.</ref> و چون دهه آخر [[ماه رمضان]] می‌شد، برای [[رسول خدا]]{{صل}} خیمه‌ای مویین می‌زدند و [[حضرت]] برای [[عبادت]]، کمر همّت می‌بست و بستر خوابش را برمی‌چید و از بانوان دوری می‌جست و شب‌ها را [[احیا]] می‌داشت و همه وقت خود را برای [[عبادت]] می‌گذاشت<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref>. آن [[حضرت]] در آخرین [[ماه رمضان]] [[عمر]] خود، بیست روز در [[مسجد]] معتکف شده بود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰-۵۳۱.</ref>.
 
==منابع==
* [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:عبادت]]
[[رده:حضور قلب]]
[[رده:ذکر]]
[[رده:استغفار]]
[[رده:روزه]]
[[رده:حج‏]]
[[رده:دعا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۶

تغییرمسیر به: