←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار | پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار باشد؛ یکی: «[[شناخت معارف و احکام اسلامی]]» و دیگری: «[[معرفت به مصالح و مفاسد امور]]» و [[شئون]] مربوط به [[مدیریت جامعه]] که از آن به عنوان «[[کفایت در رهبری]]» یاد میشود. | ||
[[متکلمان اسلامی]] در [[لزوم معرفت]] و [[کفایت | [[متکلمان اسلامی]] در «[[لزوم معرفت]]» و «[[کفایت در امامت]]» اختلافی ندارند؛ ولی در گستره و چگونگی آن؛ دیدگاههای متفاوتی اظهار کردهاند. [[شیعه امامیه]] [[علم]] و [[کفایت]] در [[امامت]] را در عالیترین سطح لازم دانسته است<ref>تلخیص المحصّل؛ ص۴۳۰؛ قواعد المرام؛ ص۱۷۹؛ المنقذ من التقلید؛ ج۲؛ ص۲۹۰ـ ۲۹۵؛ الذخیره فی علم الکلام؛ ص۴۳۳ـ ۴۳۴؛ الشافی فی الامامه؛ ج۱؛ ص۱۶۳ـ ۱۶۵.</ref>. [[معتزله]] [[علم به احکام شریعت]] را از [[صفات لازم]] [[امام]] دانستهاند. البته؛ آنان [[علم بالفعل]] به همه [[احکام]] را شرط ندانسته و گفتهاند [[تحصیل علم]] از طریق [[اجتهاد]] نیز کافی است و اگر از این طریق نیز نتواند [[احکام شریعت]] را به دست آورد میتواند به [[مجتهدان]] [[رجوع]] کند و مطابق [[رأی]] آنان [[حکم]] نماید<ref>المغنی؛ ج۱؛ ص۱۹۸ و ۲۰۹.</ref>. | ||
[[متکلمان اشعری]]؛ [[علم به احکام شریعت]] و داشتن [[بصیرت]] و [[کفایت]] لازم در [[مدیریت]] را از شرایط [[امام]] دانستهاند. مقصود آنان از [[علم به شریعت]]؛ [[علم]] حاصل از طریق [[اجتهاد]] است<ref>تمهید الأوائل؛ ص۴۷۱؛ الارشاد جوینی؛ ص۱۶۹ـ ۱۷۰؛ اصول الدین بغدادی؛ ص۱۴۷؛ شرح المقاصد؛ ج۵؛ ص۲۴۴.</ref> از سخن مؤلف و [[شارح مواقف]] به دست میآید که شرط [[علم اجتهادی]] برای [[امام]]؛ [[رأی]] [[اکثریت]] [[اشاعره]] است؛ ولی برخی از آنان آن را شرط ندانستهاند<ref>شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۴۹.</ref> چنان که از گفتار [[مولوی]] "محمد عبدالعزیز فرهاری" به دست میآید که [[متکلمان ماتریدیه]] نیز در این باره همین دیدگاه را داشتهاند. اکثر آنان معتقدند [[امام]] باید در اصول و [[فروع دین]] [[مجتهد]] باشد؛ ولی برخی از آنان [[اجتهاد]] را شرط ندانستهاند؛ با این همه قول دوم را ترجیح داده است<ref> النبراس؛ ص۵۳۶.</ref>. | [[متکلمان اشعری]]؛ [[علم به احکام شریعت]] و داشتن [[بصیرت]] و [[کفایت]] لازم در [[مدیریت]] را از شرایط [[امام]] دانستهاند. مقصود آنان از [[علم به شریعت]]؛ [[علم]] حاصل از طریق [[اجتهاد]] است<ref>تمهید الأوائل؛ ص۴۷۱؛ الارشاد جوینی؛ ص۱۶۹ـ ۱۷۰؛ اصول الدین بغدادی؛ ص۱۴۷؛ شرح المقاصد؛ ج۵؛ ص۲۴۴.</ref> از سخن مؤلف و [[شارح مواقف]] به دست میآید که شرط [[علم اجتهادی]] برای [[امام]]؛ [[رأی]] [[اکثریت]] [[اشاعره]] است؛ ولی برخی از آنان آن را شرط ندانستهاند<ref>شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۴۹.</ref> چنان که از گفتار [[مولوی]] "محمد عبدالعزیز فرهاری" به دست میآید که [[متکلمان ماتریدیه]] نیز در این باره همین دیدگاه را داشتهاند. اکثر آنان معتقدند [[امام]] باید در اصول و [[فروع دین]] [[مجتهد]] باشد؛ ولی برخی از آنان [[اجتهاد]] را شرط ندانستهاند؛ با این همه قول دوم را ترجیح داده است<ref> النبراس؛ ص۵۳۶.</ref>. |