خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '=='
جز (جایگزینی متن - '{{امامت}} ==مقدمه==' به '{{امامت}} ==مقدمه==')
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '==')
خط ۴: خط ۴:
==فرازی از [[خطبه]]==
==فرازی از [[خطبه]]==
*ای [[رسول خدا]]، [[سلام]] من و دخترت (که اینک در جوار تو فرود آمده شتابان به تو پیوسته است) بر تو باد. ای [[رسول خدا]]، از [[فراق]] [[برگزیده]] تو [[شکیبایی]] من کاستی گرفته، در [[غم]] فقدانش تاب و توانم نمانده است، اما آنچه از [[اندوه]] این فاجعه می‌کاهد، [[فراق]] عظیم و حضرتت و [[مصیبت]] سنگین و کمرشکن تو است که بس توان‌فرساتر باشد. آری، این من بودم که سر نازنینت را بر لحد [[گور]] نهادم و میان گردن و سینه‌ام جانت را (که از کالبد برون می‌شد) احساس کردم، "همه از آن خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم." اینک آن [[امانت]] [[مقدس]] بازگردانده و آن گروگان عزیز باز پس گرفته می‌شود. از این پس اندوهم همیشگی و شبم گاه بی‌تابی و [[بیداری]] است تا به هنگامی که [[خداوند]] مرا نیز سرایی برگزیند که تو را در آن [[جایگاه]] باشد. زود باشد که دخترت تو را در جریان [[اخبار]] هم‌داستانی امتت در جهت هضم [[آزار]] و اذیّت وی قرار دهد. با این همه تو نیز با [[اصرار]] از او بپرس و چگونگی رفتارشان را با ما از او بجوی که آن همه به زمانی بود که چندانی از رحلتت نگذشته و یادت از خاطره‌ها نرفته بود. اینک من با شما دو عزیزم وداع می‌کنم بی‌آن‌که از بودن با شما احساس خستگی و تنگی کنم، که اگر به خانه بازگردم نه از خستگی است و اگر بمانم نه از بدبینی به آن وعده‌هاست که [[خدا]] [[صابران]] را بدان نوید داده است.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 361.</ref>.
*ای [[رسول خدا]]، [[سلام]] من و دخترت (که اینک در جوار تو فرود آمده شتابان به تو پیوسته است) بر تو باد. ای [[رسول خدا]]، از [[فراق]] [[برگزیده]] تو [[شکیبایی]] من کاستی گرفته، در [[غم]] فقدانش تاب و توانم نمانده است، اما آنچه از [[اندوه]] این فاجعه می‌کاهد، [[فراق]] عظیم و حضرتت و [[مصیبت]] سنگین و کمرشکن تو است که بس توان‌فرساتر باشد. آری، این من بودم که سر نازنینت را بر لحد [[گور]] نهادم و میان گردن و سینه‌ام جانت را (که از کالبد برون می‌شد) احساس کردم، "همه از آن خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم." اینک آن [[امانت]] [[مقدس]] بازگردانده و آن گروگان عزیز باز پس گرفته می‌شود. از این پس اندوهم همیشگی و شبم گاه بی‌تابی و [[بیداری]] است تا به هنگامی که [[خداوند]] مرا نیز سرایی برگزیند که تو را در آن [[جایگاه]] باشد. زود باشد که دخترت تو را در جریان [[اخبار]] هم‌داستانی امتت در جهت هضم [[آزار]] و اذیّت وی قرار دهد. با این همه تو نیز با [[اصرار]] از او بپرس و چگونگی رفتارشان را با ما از او بجوی که آن همه به زمانی بود که چندانی از رحلتت نگذشته و یادت از خاطره‌ها نرفته بود. اینک من با شما دو عزیزم وداع می‌کنم بی‌آن‌که از بودن با شما احساس خستگی و تنگی کنم، که اگر به خانه بازگردم نه از خستگی است و اگر بمانم نه از بدبینی به آن وعده‌هاست که [[خدا]] [[صابران]] را بدان نوید داده است.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 361.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==