|
|
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| | | #تغییر_مسیر [[بنیجمح]] |
| {{امامت}}
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| بنیجُمَح [[فرزندان]] [[جمح بن عمرو]] بودند و در مسلفه مقابل رکن شامی سکونت داشتند. آنان در برخی از جنگهای [[جاهلی]] از جمله [[فجار]] شرکت داشتند. برخی از جمحیان مانند [[عثمان بن مظعون]] و [[بلال بن رباح]] از [[نخستین مسلمانان]] بودند و به [[دستور پیامبر]]{{صل}} برای در [[امان]] ماندن از [[آزار]] مکیان به [[حبشه]] [[مهاجرت]] کردند. اما بسیاری از [[بنیجمح]] با [[اسلام]] و [[پیامبر]]{{صل}} تا توان داشتند [[دشمنی]] میکردند. از جمله دشمنی آنان شرکت در نقشه [[قتل پیامبر]]، [[استهزاء]] و ساحر خواندن ایشان، [[شکنجه]] تازه [[مسلمانها]]، به سخره گرفتن [[آیات قرآن]] و نیز شرکت در جنگهای [[مشرکان]] علیه [[مسلمانان]] میتوان نام برد. آنان در [[نبرد حنین]] به همراه پیامبر جنگیدند و از جمله مؤتلفة قلوبهم بودند که پیامبر{{صل}} [[غنایم]] بسیاری به آنان بخشید. برخی از جمحیان در [[دوران پیامبر]]{{صل}} و بعد از آن مسئولیتهایی مانند [[جانشینی پیامبر]] در [[مدینه]] توسط [[سائب بن عثمان]]، تقسیم [[خمس]]، [[حکمرانی]] [[بحرین]] و امیری [[لشکریان]] و نیز [[منصب]] [[قضا]] را بر عهده داشتند. جمحیان در [[دوران خلافت امام علی]]{{ع}} بر ضد ایشان جنگیدند و بسیاری از آنان در [[جنگ جمل]] و [[صفین]] کشته شدند.
| |
| | |
| ==نسبشناسی==
| |
| بنیجُمَح به [[نسل]] [[جُمَح بن عمرو بن هُصیص بن کعب]] از تیرههای [[قریش]] گفته میشود<ref>نسب قریش، ص۳۸۶.</ref> که از طریق پسرانش [[حذافه]]، [[حذیفه]] و سعد تداوم یافت.<ref>جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۱۵۹.</ref> جمحیها در بخش مَسفله (پایین) [[مسجدالحرام]]، مقابل رکن شامی سکونت داشتند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۲۶۰.</ref> یکی از درهای مسجدالحرام که روبهروی آن قرارداشت، به باب بنیجمح معروف بود.<ref>شرف النبی، ص۴۰۶؛ احسن التقاسیم، ص۷۲.</ref>
| |
| | |
| برخی از بنیجمح چون [[صفوان بن امیه]] در دوران جاهلی از سوی قریش [[مسؤولیت]] چوبههای تیر قرعهکشی و تفال مکیان (ازلام) را بر عهده داشتند.<ref>المنتظم، ج۲، ص۲۱۷؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۱۶۰.</ref> آنها در برخی جنگهای قبیلهای پیش از اسلام از جمله در [[نبرد]] شَمطَه، از [[جنگهای فجار]] و معروف به [[یوم]] عُکاظ<ref>عیون الاثر، ج۱، ص۵۹.</ref> و نیز در نبردی با [[بنی محارب بن فهر]] در جایی به نام [[ردم]] [[بنیجمح]] که در آغاز به بنیفهر تعلق داشت، شرکت یافتند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۱۶۹؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۱۱۴، ۳۰۴؛ معجم البلدان، ج۳، ص۴۰.</ref> سُنبُلَه نام چاهی بود که آنها در [[مکه]] حفر کردند<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۱۹؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۱.</ref>
| |
| | |
| ==[[همپیمانان]]==
| |
| از همپیمانان بنیجمح میتوان به [[آل کثیر بن صلت کندی]]، [[آل ابییسار]] از [[بنیشیبه]]، [[آل ابیفکیهه]] از بنیعبد مناف، <ref>المنمق، ص۲۶۰.</ref> و [[آل شرحبیل بن حسنه]] از [[بنیزهره]] اشاره کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۱۲، ص۹.</ref> بنیجمح در [[اختلافات]] میان [[بنیعبدالدار]] و [[بنیعبدمناف]] که بر سر [[مناصب]] [[کعبه]] روی داد، جانب عبدالدار را گرفتند و [[پیمان]] لعقة الدم ([[حلف]] الاحلاف) را بستند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲.</ref> [[اُبَی بن خَلف]]، از سران جمح، پس از [[ستم]] راندن به مردی از مکیان و نپرداختن بهای کالای خریده شده، مورد [[خشم]] برخی از اعضای پیمان [[حلف الفضول]] قرار گرفت و ناچار شد مبلغ کالا را به صاحبش بپردازد.<ref>المنمق، ص۲۸۱.</ref> بنیجمح در بازسازی کعبه در سال پنجم [[پیش از بعثت]]، بر اساس قرعه، [[مسؤولیت]] بازسازی ضلع غربی کعبه را پذیرفتند<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۸، ۱۱۳؛ ج۱۱، ص۸۸.</ref>.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۱.</ref>
| |
| | |
| ==[[مسلمانان]] بنیجمح==
| |
| برخی از جمحیان از [[نخستین مسلمانان]] بودند. از چهرههای مشهور ایشان میتوان به این افراد اشاره کرد: [[عثمان بن مظعون]] که در [[روزگار]] [[جاهلیت]] شرب خمر را [[حرام]] اعلام کرده بود، <ref>الطبقات، ج۳، ص۳۰۰-۳۰۱.</ref> پسرش [[سائب بن عثمان]] و دو برادرش [[قدامه]] و [[عبدالله]]، [[حاطب بن حارث]] با همسرش مجلل و دو فرزندش [[محمد بن حاطب]] و [[حارث بن حاطب]]، [[سفیان بن معمر]] با دو فرزندش [[جابر]] و [[جناده]] و همسرش [[شرحبیل]] و [[بلال بن رباح]] [[حبشی]]. اینان با توجه به وضعیت [[سختی]] که [[مشرکان]] در مکه برای مسلمانان ایجاد کرده بودند، در [[سال پنجم بعثت]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}} به [[حبشه]] [[هجرت]] کردند<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۱.</ref>
| |
| | |
| ==[[دشمنی]] با [[اسلام]]==
| |
| در برابر، بسیاری از افراد این تیره تا [[فتح مکه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[مخالفت]] کردند و در کوششهای [[قریش]] بر ضد [[پیامبر]]{{صل}} نقش داشتند. از جمله [[صفوان بن امیه]] و [[عمیر بن وهب]] از کسانی بودند که برای [[قتل پیامبر]]{{صل}} [[توطئه]] کردند و در این کار ناکام ماندند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۶۶۱.</ref> از شدیدترین ستیزگران [[بنیجمح]] با [[اسلام]]، [[امیة بن خلف]] و پدرش بودند.<ref>عیون الاثر، ج۱، ص۱۳۰.</ref> [[امیة بن خلف]] از اطعامکنندگان و بخشندگان در [[دوران جاهلیت]] بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۲۸؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۶۵.</ref> نیز [[اشد بن کلده]] ([[ابوالاشد بن اسید]]) جمحی که مردی بسیار [[قوی]] و زورمند بود، یکی از استهزاء کنندگان و [[دشمنان اسلام]] به شمار میرفت که همه [[دارایی]] خود را بر ضد اسلام هزینه کرد و [[آیات قرآن]] را به سخره میگرفت.<ref>تفسیر سمعانی، ج۶، ص۲۲۷؛ البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۰؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۳۱۳؛ روح المعانی، ج۱۵، ص۳۵۲.</ref> از دیگر کارهای بنیجمح در آغاز اسلام، [[شکنجه]] تازه [[مسلمانان]] و [[پیشگیری]] از [[پیوستن]] افراد به پیامبر{{صل}} <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۷۵؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱۷؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۲۰۷.</ref> با ساحر خواندن او و برحذر داشتن [[مردم]] از شنیدن سخنان وی بود. آنان راههای ورودی [[مسجدالحرام]] را میان خود تقسیم کردند تا مانع [[تبلیغ پیامبر]]{{صل}} شوند. از جمله این افراد، [[امیة بن خلف]] و [[اوس بن معیر]] بودند<ref>المحبر، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref>.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۱.</ref>
| |
| | |
| ==بنیجمح بعد از [[هجرت]]==
| |
| بنیجمح پس از [[هجرت پیامبر]] نیز به [[دشمنی]] خود با او ادامه دادند. منابع از حضور بنیجمح در نبردهای [[مشرکان]] بر ضد پیامبر{{صل}} چون [[بدر]] و [[احد]] گزارش دادهاند.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۴۲، ۱۵۱، ۱۵۶.</ref> برخی از آنها در [[نبرد]] بدر کشته شدند و بعضی چون [[ابیبن خلف]] و [[عمیر بن وهب]] [[اسیر]] گشتند و با دادن فدیه به مسلمانان [[آزاد]] شدند.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۰۴.</ref> [[صفوان بن امیه]]، [[زید بن دثنه]] را که پیامبر{{صل}} در سریه [[رجیع]] برای [[آموزش قرآن]] به آبگاهی در ۷۰ کیلومتری شمال [[مکه]] در [[شرق]] عسفان<ref>معجم البلدان، ج۲، ص۲۹؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۸؛ المعالم الاثیره، ص۱۲۵.</ref> فرستاده بود، [[حبس]] کرد و به جبران [[قتل]] پدرش در [[بدر]] او را کشت.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۵۷.</ref>
| |
| | |
| [[بنیجمح]] پس از [[فتح مکه]] در [[غزوه حنین]] [[پیامبر]] را [[همراهی]] کردند و افرادی چون [[صفوان بن امیه]]، [[اُحیحة بن امیة بن خلف]]، و [[عمیر بن وهب بن خلف]]<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۵.</ref> از جمله [[مؤلفة قلوبهم]] بودند که پیامبر{{صل}} اموالی بسیار از غنیمتهای [[نبرد حنین]] را در سال هشتم ق. برای جلب نظرشان به آنها بخشید.
| |
| | |
| برخی از جمحیان در [[روزگار]] پیامبر مسؤولیتهایی را عهدهدار بودند. [[سائب بن عثمان بن مظعون]] از آن جمله است که در [[غزوه بُواط]] [[جانشین پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] شد.<ref>تاریخ ابنخلدون، ج۲، ص۴۲۴-۴۲۵؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۴۶.</ref> [[محمیة بن جزء بن عبد یغوث زبیدی]]، حلیف بنیجمح، نیز تقسیم [[خمس]] را بر عهده داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۷۶؛ المحبر، ص۱۲۸.</ref> برخی از جمحیان چون [[قدامة بن مظعون]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۷۷؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۵۳۲.</ref> و [[سعید بن عامر بن حذیم]]<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۷۳؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۶۶.</ref> در دوران [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] به [[حکمرانی]] [[بحرین]] و مناطقی از [[شام]] رسیدند. [[صفوان بن امیه]] از [[امیران لشکر]] [[مسلمانان]] در [[نبرد]] [[یرموک]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹۶؛ تاریخ دمشق، ج۲۴، ص۱۰۴.</ref>
| |
| | |
| بنیجمح در جنگهای دوره [[امام علی]]{{ع}} بر ضد او شرکت داشتند و تنی چند از آنها در جنگهای [[جمل]]<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۱۳.</ref> و [[صفین]] کشته شدند.<ref>تاریخ دمشق، ج۶۸، ص۱۴۰.</ref> در رخداد [[حره]] و [[حمله]] [[شامیان]] به مدینه، برخی از بنیجمح به [[قتل]] رسیدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۵۱.</ref>
| |
| | |
| شماری از بنیجمح را در [[منصب]] حکمرانی و قضاوت نام بردهاند: [[حارث بن حاطب]] [[حکمران]] مدینه به [[سال ۶۶ق]]. از سوی [[ابنزبیر]]، <ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۳۴۲؛ ج۷، ص۱۱۳؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۸۵.</ref> [[یحیی بن حکیم بن صفوان]] حکمران [[مکه]] در روزگار [[یزید بن معاویه]]، <ref>نسب قریش، ص۳۹۰؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۲۲؛ الاخبار الطوال، ص۲۲۷.</ref> [[محمد بن صفوان]] در منصب قضاوت مدینه در [[حکومت]] [[هشام بن عبدالملک]]، <ref>تاریخ ابنخلدون، ج۳، ص۲۵۳.</ref> [[عبدالله بن صفوان]] اصغر در همین [[منصب]] از سوی [[منصور عباسی]]<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۸۹.</ref>.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۲-۳۴۳.</ref>
| |
| | |
| ==مشاهیر==
| |
| #'''[[عثمان بن مظعون]]''': او چهاردهمین [[مرد]] [[مسلمان]] و از [[مهاجران]] [[حبشه]] و [[مدینه]] و نیز از بدریان و نخستین [[صحابی]] مدفون در [[بقیع]] بود. [[پیامبر]] پس از [[غسل]] و [[کفن]] کردن وی، پیشانیاش را بوسید و او را [[سلف صالح]] خود خواند.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۵۳؛ الاصابه، ج۴، ص۳۸۱.</ref>
| |
| #'''[[قدامة بن مظعون]]''': وی نیز به حبشه و مدینه [[هجرت]] کرد و در [[نبرد]] [[بدر]] و غزوههای دیگر جنگید. او که نخستین [[امیر]] [[بحرین]] از سوی [[عمر بن خطاب]] و شوهر [[خواهر]] وی، [[صفیه]]، بود، به سبب شرب خمر از منصبش برکنار شد و نخستین [[بدری]] بود که حد شراب بر او جاری گشت.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۷۷؛ الاصابه، ج۵، ص۳۲۴.</ref>
| |
| #'''[[سائب بنعثمان]]''': وی همراه [[پدر]] به مدینه و حبشه هجرت کرد و از [[اصحاب بدر]] بود و در نبرد [[یمامه]](۱۲ق.) کشته شد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۵۷۵؛ الاصابه، ج۳، ص۲۰.</ref>
| |
| #'''[[صفوان بن امیه]]''': وی از [[اشراف قریش]] در [[روزگار]] [[جاهلیت]] و مسؤول تیرهای ازلام و از تصمیمگیران اصلی در مسائل مهم [[مکه]] و در شمار مطعمین (تأمین کنندگان آذوقه جنگجویان [[قریش]]) بود که پس از [[فتح مکه]] مسلمان شد و در [[نبرد حنین]] تجهیزات نظامی به رسم عاریه در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار داد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۷۲۱؛ الاصابه، ج۳، ص۳۵۰.</ref>[[منزل]] وی در مکه را [[نافع]] بن عبدالحارث، امیر مکه از سوی [[خلیفه دوم]]، خرید و به [[زندان]] تبدیل کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۲۵۴.</ref>
| |
| #'''[[عبدالله بن صفوان]]''': وی مشهور به [[رئیس]] مکه بود و هنگام استقبال از [[معاویه]] در [[سفر]] [[حج]] او ۲۰۰۰ گوسفند پیشکش کرد و پس از [[همراهی]] با [[ابنزبیر]] با وی کشته شد و سرش را با سرهایی دیگر در دروازه مدینه آویختند.<ref>نسب قریش، ص۳۸۹-۳۹۰؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۴۸-۲۴۹؛ المحبر، ص۱۴۰.</ref>
| |
| #'''[[عمرو بن عبدالله بن صفوان]]''': وی را از کریمان و سخاوتمندان دانستهاند. در دوران معاویه مکیان را [[اطعام]] میکرد و در روزگار [[هشام بن عبدالملک]]، در [[سیادت]] [[مکه]] با [[عبدالعزیز بن عبدالله اموی]] [[رقابت]] داشت.<ref>نسب قریش، ص۳۹۰-۳۹۱؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۴۹-۲۵۰؛ المحبر، ص۱۴۰؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۱۵۵.</ref>
| |
| #'''[[عمیر بن وهب]]''': او از [[اشراف قریش]] بود و در [[بدر]]، شمار و وضعیت [[سپاه اسلام]] را برای [[سپاه]] مکه بررسی کرد. سپس به بهانه آزادکردن پسرش که از [[اسیران]] بدر بود، به [[مدینه]] رفت تا [[پیامبر]] را [[ترور]] کند. هنگامی که [[رسول خدا]] وی را از [[نیت]] قلبیاش [[آگاه]] کرد، [[مسلمان]] شد<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۶۶۲؛ الطبقات، ج۴، ص۱۵۰-۱۵۲.</ref> و در غزوههای [[احد]] و [[فتح]]، در رکاب او بود. وی در [[فتح مصر]] در [[روزگار]] [[عمر]] از سوی [[خلیفه]] به عنوان یکی از چهار معاون [[فرمانده سپاه]] [[اسلام]]، [[عمرو عاص]]، حضور داشت.<ref>نسب قریش، ص۳۹۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۲۱؛ الاصابه، ج۴، ص۶۰۳-۶۰۴.</ref>
| |
| #'''[[ابودهبل وهب بن زمعه]]''': از اشراف [[بنیجمح]] و در شمار [[شاعران]] [[قریش]] بود که [[دل]] در گرو [[عاتکه]] دختر [[معاویه]] داشت و در [[مدح]] معاویه و [[ابنزبیر]] اشعاری سرود.<ref>الامالی، ج۹، ص۱۱؛ الاغانی، ج۷، ص۱۳۷-۱۴۰؛ الاعلام، ج۸، ص۱۲۵.</ref> | |
| #'''[[بلال بن رباح حبشی]]''': [[غلام]] [[امیة بن خلف]] جمحی بود که در برابر شکنجههای طاقتفرسای او [[پایداری]] کرد و در مدینه [[مؤذن پیامبر]]{{صل}} شد و در همه جنگهای [[دوران پیامبر]]{{صل}} کنار او حضور داشت.<ref>المعارف، ص۱۷۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۵؛ الاصابه، ج۶، ص۴۷۶.</ref>
| |
| #'''[[ابومحذوره]]''': از [[مسلمانان]] پس از [[فتح مکه]] و مؤذن پیامبر بود که سمت [[اذان]] گویی در [[دودمان]] او باقی ماند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۵۲؛ سبل الهدی، ج۸، ص۸۶.</ref>
| |
| #'''[[عبدالحکم بن عمرو جمحی]]''': به گزارش [[ابوالفرج]]، او خانهای در مکه داشت که آن را برای انجام سرگرمیهای گوناگون از جمله شطرنج و نرد و... آماده کرده بود.<ref>الاغانی، ج۴، ص۲۵۰.</ref> عبدالله بن سابط نیز از [[تابعین]] و [[فقیهان]] بود.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۴۸.</ref>
| |
| #'''[[محمد بن سلام جمحی]]''': وی از مشاهیر جمحیان است که [[محدث]]، شاعر و [[تاریخنگار]] بود.<ref>الفهرست، ص۱۲۶؛ المعارف، ص۴۰، «مقدمه. </ref>
| |
| | |
| پس از گسترش [[فتوحات اسلامی]]، افراد این تیره افزون بر مکه در مکانهایی چون [[حبشه]]، <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۸۵؛ ج۲، ص۲۵۶.</ref> [[مدینه]]، <ref>اسد الغابه، ج۴، ص۴۵۸.</ref> [[شام]]<ref>الطبقات، ج۴، ص۹۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۹۸۴.</ref>و [[حمص]]<ref>الثقات، ج۳، ص۱۵۵؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۲۱۴-۲۱۵؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۰۳.</ref> [[زندگی]] میکردند.<ref>[[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۳-۳۴۵.</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:54567.jpg|22px]] [[زهره قدمی|قدمی، زهره]]، [[بنیجمح (مقاله)|مقاله «بنیجمح»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴''']]
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:بنیجمح]] | |
| {{قبایل عرب}}
| |