بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==تفسیر امانت در عرصه تکوین و تشریع== | ==تفسیر امانت در عرصه تکوین و تشریع== | ||
*اینک سؤال این است که گفتیم امامان معصوم {{عم}} امنای خدای رحمان هستند، اما معنای «امانت» چیست؟ به نظر میرسد باید که «امانت» را هم در «عرصه تکوین» و هم در «عرصه تشريع» تفسیر کنیم. | *اینک سؤال این است که گفتیم [[امامان معصوم]]{{عم}} امنای خدای رحمان هستند، اما معنای «امانت» چیست؟ به نظر میرسد باید که «امانت» را هم در «عرصه تکوین» و هم در «عرصه تشريع» تفسیر کنیم. | ||
==تفسیر امانت در عرصه تکوین== | ==تفسیر امانت در عرصه تکوین== | ||
*در «عرصه تکوین» ائمه معصومین {{عم}} «واسطه فیضاند». امام زین العابدین {{ع}} فرمود: «به برکت ماست که باران نازل میشود و رحمت الهی منتشر میگردد و زمین برکاتش را خارج و ظاهر میسازد و اگر ما نبودیم زمین اهلش را فرو میبرد»<ref>«...بنا ينزل الغيث وبنا ينشر الرحمة ويخرج بركات الأرض ولولا ما في الأرض منّا لساخت باهلها». الأمالی: ۱۵۷ / مجلس ۳۴ / ح ۱۵؛ روضة الواعظين: ۱/ ۴۵۱.</ref> | *در «عرصه تکوین» ائمه معصومین {{عم}} «واسطه فیضاند». [[امام سجاد|امام زین العابدین]]{{ع}} فرمود: «به برکت ماست که باران نازل میشود و رحمت الهی منتشر میگردد و زمین برکاتش را خارج و ظاهر میسازد و اگر ما نبودیم زمین اهلش را فرو میبرد»<ref>«...بنا ينزل الغيث وبنا ينشر الرحمة ويخرج بركات الأرض ولولا ما في الأرض منّا لساخت باهلها». الأمالی: ۱۵۷ / مجلس ۳۴ / ح ۱۵؛ روضة الواعظين: ۱/ ۴۵۱.</ref> | ||
*نظام موجود جهان هستی و قانون حاکم بر آن، «قانون اسباب و مسبّبات» است. | *نظام موجود جهان هستی و قانون حاکم بر آن، «قانون اسباب و مسبّبات» است. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «مشیّت الهی بر این تعلق گرفته است که تمام چیزها با علل و اسباب طبیعی خود جریان پیدا کند، لذا برای هر چیزی، سببی قرار داده است».<ref>«ابى الله ان يجرى الاشياء الّا بالاسباب فجعل لكلّ شیء سببا». اصول کافی: ۱ / ۱۸۳ / ح ۷.</ref> | *[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «مشیّت الهی بر این تعلق گرفته است که تمام چیزها با علل و اسباب طبیعی خود جریان پیدا کند، لذا برای هر چیزی، سببی قرار داده است».<ref>«ابى الله ان يجرى الاشياء الّا بالاسباب فجعل لكلّ شیء سببا». اصول کافی: ۱ / ۱۸۳ / ح ۷.</ref> | ||
*انسان تشنه با آشامیدن آب خنک، سیراب میگردد، سرمازده، با حرارتزایی آتش، گرم میشود، دارو در بهبودی بیمار اثر میگذارد و مادّه سمّی، آدم سالم را به خطر میافکند. در بهاران، از ابر، باران فرو میریزد و آن آب به زمین نیرو بخشیده، انواع گیاهان را میرویاند، حیوان از نبات تغذّی نموده و خود نیز سبب بقا و ادامه حیات انسان میگردد.<ref> توسّل از دیدگاه عقل و قرآن و حدیث: ۲۹.</ref> | *انسان تشنه با آشامیدن آب خنک، سیراب میگردد، سرمازده، با حرارتزایی آتش، گرم میشود، دارو در بهبودی بیمار اثر میگذارد و مادّه سمّی، آدم سالم را به خطر میافکند. در بهاران، از ابر، باران فرو میریزد و آن آب به زمین نیرو بخشیده، انواع گیاهان را میرویاند، حیوان از نبات تغذّی نموده و خود نیز سبب بقا و ادامه حیات انسان میگردد.<ref> توسّل از دیدگاه عقل و قرآن و حدیث: ۲۹.</ref> | ||
در باور مسلمین این عقیده نهادینه شده که نباید «اسباب» را محدود به اسباب و وسایل مادّی دید، از این زاویه است که واسطه فیض بودن امامان معصوم {{عم}} در عرصه معنوی واضح میگردد. آنان در این عرصه امانتدارند و این «واسطهگری» را آنچنان که خداوند دستور داده انجام میدهند. گرچه بر این مطلب بارها تأكید کردهایم که این «واسطه بودن» به اذن خداوند تبارک و تعالی است. این همه تأكید بدان جهت است که پیوسته بر این نکته تأکید کنیم که ما، در نهایت عشق به معصومین {{عم}}، هرگز آنان را از حدّی که خود تعیین کردهاند، بیرون نبرده، این گلهای بی خار جهان هستی را «بندگان صالح خداوند» میدانیم، این در «عرصه تکوین». | در باور مسلمین این عقیده نهادینه شده که نباید «اسباب» را محدود به اسباب و وسایل مادّی دید، از این زاویه است که واسطه فیض بودن [[امامان معصوم]]{{عم}} در عرصه معنوی واضح میگردد. آنان در این عرصه امانتدارند و این «واسطهگری» را آنچنان که خداوند دستور داده انجام میدهند. گرچه بر این مطلب بارها تأكید کردهایم که این «واسطه بودن» به اذن خداوند تبارک و تعالی است. این همه تأكید بدان جهت است که پیوسته بر این نکته تأکید کنیم که ما، در نهایت عشق به معصومین {{عم}}، هرگز آنان را از حدّی که خود تعیین کردهاند، بیرون نبرده، این گلهای بی خار جهان هستی را «بندگان صالح خداوند» میدانیم، این در «عرصه تکوین». | ||
==تفسیر امانت در عرصه تشريع== | ==تفسیر امانت در عرصه تشريع== | ||
*اما در «عرصه تشریع»، امامان معصوم {{عم}} امنای خداوند بوده، نگهبان دین او هستند. اگر پاسداری این پاسداران گلستان دیانت نبود، بی تردید دشمنانی که تمام همّت خود را در جهت نابودی دین به کار گرفته بودند، کامروا میشدند، ولی حضور این نگهبانان شایسته دین بود که آنان را ناکام گذاشت. | *اما در «عرصه تشریع»، [[امامان معصوم]]{{عم}} امنای خداوند بوده، نگهبان دین او هستند. اگر پاسداری این پاسداران گلستان دیانت نبود، بی تردید دشمنانی که تمام همّت خود را در جهت نابودی دین به کار گرفته بودند، کامروا میشدند، ولی حضور این نگهبانان شایسته دین بود که آنان را ناکام گذاشت. | ||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امام علی ابن ابیطالب {{ع}} فرمود: «یا علی! من و تو و دو فرزندت حسن و حسین و نُه فرزند از فرزندان امام حسین {{عم}} و ارکان دین و پایههای اسلام هستیم؛ هرکس مطيع ما باشد، نجات مییابد و هرکس از ما جدا شود، سرانجامش جهنّم است».<ref>«یا علیّ! انا وانت وابناك الحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين {{عم}} اركان الدين ودعائم الاسلام من تبعنا نجی ومن تخلّف عنّا فالی النار». بحارالأنوار: ۳۶/ ۲۷۲.</ref> | *[[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی|امام علی ابن ابیطالب]]{{ع}} فرمود: «یا علی! من و تو و دو فرزندت حسن و حسین و نُه فرزند از فرزندان [[امام حسین]]{{عم}} و ارکان دین و پایههای اسلام هستیم؛ هرکس مطيع ما باشد، نجات مییابد و هرکس از ما جدا شود، سرانجامش جهنّم است».<ref>«یا علیّ! انا وانت وابناك الحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين {{عم}} اركان الدين ودعائم الاسلام من تبعنا نجی ومن تخلّف عنّا فالی النار». بحارالأنوار: ۳۶/ ۲۷۲.</ref> | ||
*[[امام رضا]]{{ع}} در ضمن ویژگیهایی که برای امام معصوم {{عم}} میشمرد این است که: «ناصح لعباد الله حافظ لدين الله».<ref>«او دلسوز بندگان خدا و حافظ دین خداست». اصول کافی: ۱ / ۲۰۲.</ref> | *[[امام رضا]]{{ع}} در ضمن ویژگیهایی که برای امام معصوم {{عم}} میشمرد این است که: «ناصح لعباد الله حافظ لدين الله».<ref>«او دلسوز بندگان خدا و حافظ دین خداست». اصول کافی: ۱ / ۲۰۲.</ref> | ||
*بیتردید اگر امامان معصوم {{عم}} نبودند که از مکتب پیامبر حراست کنند، از دین جز مطالبی سطحی و خرافات، چیزی باقی نمیماند و دقیقاً اسلام به همان سرنوشتی مبتلا میشد که اکنون مسیحیت و یهودیت به آن مبتلا گشته است. | *بیتردید اگر امامان معصوم{{عم}} نبودند که از مکتب پیامبر حراست کنند، از دین جز مطالبی سطحی و خرافات، چیزی باقی نمیماند و دقیقاً اسلام به همان سرنوشتی مبتلا میشد که اکنون مسیحیت و یهودیت به آن مبتلا گشته است. | ||
*دشمنان خارجی و نفوذيها تمام همّت خود را برای تحریف این مکتب به کار گرفتند، اما پاسداری نگهبانان اصیل اسلام؛ یعنی امامان معصوم {{عم}} آنان را ناکام گذاشت. مناسب است در اینجا تنها به یک چهره غارتگر فرهنگی اشاره داشته باشم، او «کعب بن ماتع» معروف به «کعب الأحبار» است. وی یکی از بزرگترین دانشمندان یهود محسوب میشد. در عصر ابوبکر به ظاهر، اسلام را پذیرفت. او به مدینه آمده بود تا از آنجا به بیت المقدس رفته، در آنجا سکونت گزیند، ولی عمر به او اصرار کرد تا در مدينه بماند. او هم تا زمان عثمان در مدینه ماند، سپس به شام رفت و به معاویه پیوست! تمام تلاش «کعب»، نشر اخبار یهود بین مسلمانان بود و در این باره روایات دروغین فراوانی نشر داد، از جمله آنکه گفت: | *دشمنان خارجی و نفوذيها تمام همّت خود را برای تحریف این مکتب به کار گرفتند، اما پاسداری نگهبانان اصیل اسلام؛ یعنی امامان معصوم {{عم}} آنان را ناکام گذاشت. مناسب است در اینجا تنها به یک چهره غارتگر فرهنگی اشاره داشته باشم، او «کعب بن ماتع» معروف به «کعب الأحبار» است. وی یکی از بزرگترین دانشمندان یهود محسوب میشد. در عصر ابوبکر به ظاهر، اسلام را پذیرفت. او به مدینه آمده بود تا از آنجا به بیت المقدس رفته، در آنجا سکونت گزیند، ولی عمر به او اصرار کرد تا در مدينه بماند. او هم تا زمان عثمان در مدینه ماند، سپس به شام رفت و به معاویه پیوست! تمام تلاش «کعب»، نشر اخبار یهود بین مسلمانان بود و در این باره روایات دروغین فراوانی نشر داد، از جمله آنکه گفت: | ||
*«انّ الكعبة تسجد لبيت المقدس فی كلّ غداة!!».<ref>«خانه کعبه هر روز صبحگاهان برای بیت المقدس سجده میکند!!». فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref> | *«انّ الكعبة تسجد لبيت المقدس فی كلّ غداة!!».<ref>«خانه کعبه هر روز صبحگاهان برای بیت المقدس سجده میکند!!». فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref> | ||
*جالب اینجاست که این روایت را برای امام باقر {{ع}} خواندند و گفتند: «کعب راست گفته است!». حضرت فرمود: «دروغ گفتی و کعب چون تو دروغ گفت».<ref> فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref> | *جالب اینجاست که این روایت را برای [[امام باقر]]{{ع}} خواندند و گفتند: «کعب راست گفته است!». حضرت فرمود: «دروغ گفتی و کعب چون تو دروغ گفت».<ref> فروع کافی: ۴ / ۲۴۰ - ۲۳۹ / ح ۱؛ وسائل الشيعه: ۱۳ / ۲۶۲.</ref> | ||
*«کعب» در پی آن بود که یهودیّت را میان مسلمانان نشر داده و ارزشهای آن را به عنوان ارزشهای اسلامی جا بزند. او با تربیت شاگردانی، همانند ابوهریره دوسی، شبیخون گسترده فرهنگی را به مکتب اسلام سامان داد. کعب میکوشید به ابوهریره -که از عصر معاویه به بعد اهمّیّت یافت- تعليمات خاصّی بدهد و او را با بینش یهودی سیراب سازد. ابوهریره، علاوه بر روایات فراوانی که بدون نام از «کعب» نقل میکند، در مواردی هم به وضوح نام کعب را هم میبرد.<ref> الإصابة في تمييز الصحابه: ۳ / ۳۱۷؛ تاریخ الامم والملوك: ۱ / ۷۷.</ref> | *«کعب» در پی آن بود که یهودیّت را میان مسلمانان نشر داده و ارزشهای آن را به عنوان ارزشهای اسلامی جا بزند. او با تربیت شاگردانی، همانند ابوهریره دوسی، شبیخون گسترده فرهنگی را به مکتب اسلام سامان داد. کعب میکوشید به ابوهریره -که از عصر معاویه به بعد اهمّیّت یافت- تعليمات خاصّی بدهد و او را با بینش یهودی سیراب سازد. ابوهریره، علاوه بر روایات فراوانی که بدون نام از «کعب» نقل میکند، در مواردی هم به وضوح نام کعب را هم میبرد.<ref> الإصابة في تمييز الصحابه: ۳ / ۳۱۷؛ تاریخ الامم والملوك: ۱ / ۷۷.</ref> | ||
*ابن کثیر میگوید: «ابوهریره در روایت کردن، تدلیس میکرد؛ یعنی آنچه از پیامبر {{صل}} شنیده و آنچه از کعب شنیده بود، برای مردم تعریف میکرد اما روایت کعب را از روایت پیامبر {{صل}} جدا نمیساخت و معلوم نمیکرد».<ref> البداية والنهايه: ۸ / ۱۰۹.</ref> | *ابن کثیر میگوید: «ابوهریره در روایت کردن، تدلیس میکرد؛ یعنی آنچه از پیامبر {{صل}} شنیده و آنچه از کعب شنیده بود، برای مردم تعریف میکرد اما روایت کعب را از روایت پیامبر {{صل}} جدا نمیساخت و معلوم نمیکرد».<ref> البداية والنهايه: ۸ / ۱۰۹.</ref> |