ابوشداد ذماری عمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:مدخل\]\]↵\[\[رده\:اعلام\]\]↵\[\[رده\:اصحاب پیامبر\]\]' به 'رده:مدخل رده:اعلام رده:اصحاب پیامبر')
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوشداد ذماری عمانی در تراجم و رجال]] - [[ابوشداد ذماری عمانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوشداد ذماری عمانی در تراجم و رجال]] - [[ابوشداد ذماری عمانی در تاریخ اسلامی]]</div>


==مقدمه==
==مقدمه==

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۸

مقدمه

وی صد و بیست سال عمر کرد و از کهنسال‌ترین افرادی است که زمان رسول خدا(ص) را درک کرد، ولی توفیق تشرف خدمت او را نیافت. بدین سبب از او در شمار مخضرمین یاد شده است[۱]. محل سکونت او ذمار یمن، یا "دَمَا" از عمان دانسته شده و او را به اعتبار دما، دمائی و به اعتبار عمان، عمانی گفته‌اند[۲]. ابن حجر، دُمار را از نواحی عمان و او را عمانی دانسته است[۳]؛ چنان که ابن منده و ابونعیم نیز او را عمانی دانسته‌اند [۴]؛ اما ابن عبدالبر[۵] و ابن اثیر[۶] او را ذماری و ذمار را نیز از صنعا دانسته و گفته‌اند: "سكن عمان". ابوشداد گفته است نامه رسول خدا(ص) در قطعه‌ای از پوست به دست من رسید که در آن نوشته بود « مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى أَهْلِ عمان سَلَامُ عَلَيْكُمْ أَمَّا بَعْدُ فَأَقَرُّوا بِشَهَادَةِ انَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ أَدُّوا الزَّكَاةِ وخطوا الْمَسَاجِدِ كَذَا وَ كَذَا وَ الَّا غَزَوتُكُم »؛ نامه‌ای است از محمد رسول خدا به اهل عمان. سلام. اقرار کنید به اینکه خدایی جز خدای یگانه نیست. زکات بپردازید. مسجد بسازید و...، وگرنه به جنگ شما خواهم آمد». ابو شداد می‌گوید: ما کسی را برای خواندن نامه نیافتیم تا جوانی پیدا شد و آن را برای ما خواند[۷]. عبدالعزیز بن زیاد حنظلی می‌گوید: از ابوشداد پرسیدم: در آن زمان که نامه رسول خدا(ص) رسید، چه کسی حاکم یمن بود؟ گفت: "اُسوارٌ مِن اَسوِرَة کسری"؛ سرداری از سرداران کسری که به او "بستیجان" می‌گفتند[۸]. مغلطای[۹] رسیدن نامه رسول خدا(ص) را به دست او، دلیل بر صحابی بودنش ندانسته است. برخی کلمه "سلام" را در نامه آن حضرت، مناسب کفار ندانسته و احتمال داده‌اند اهل عمان مسلمان بوده باشند، ولی زکات نمی‌دادند و نماز اقامه نمی‌کردند[۱۰]. این در حالی است که در نامه‌های دیگر رسول خدا(ص) خطاب به کفار نیز "سلام علیک" آمده است[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، ج۷، ص۱۷۹.
  2. ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۰.
  3. ابن حجر، ج۷، ص۱۷۹.
  4. ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۰؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۰.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۸.
  6. ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۰.
  7. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۹.
  8. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۰.
  9. مغلطای، ج۲، ص۲۷۷.
  10. احمدی میانجی، ج۲، ص۳۴۳.
  11. احمدی میانجی، ج۲، ص۳۵۴.
  12. محمدی، رمضان، مقاله «ابوشداد ذماری عمانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۷۱.