جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] تنها در دو مورد از ابومسروق نامی به میان آمده است: یکی در [[سند]] روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱۳؛ بحار الأنوار، ج۹۲، ص۳۴۹.</ref> که محل بحث این نوشتار نیست؛ و دیگر روایتی که [[شیخ صدوق]] در عیون اخبار الرضا{{ع}} از قول [[جریر بن حازم]] از او نقل کرده است. در این روایت که [[دیدار]] جمعی از [[شیعیان]] [[واقفی]] [[مذهب]] با [[امام رضا]]{{ع}} را گزارش میکند، او به اتفاق افراد سرشناسی مانند علی بن [[حمزه]] بطائنی، [[محمد بن اسحاق بن عمار]]، [[حسن بن مهران]] و [[حسن بن ابیسعید مکاری]] درباره [[نشانههای امامت]] با [[امام رضا]]{{ع}} به گفتوگو پرداختهاند. این گروه که گویی به دنبال شنیدن [[اعتقادات]] خویش از زبان امام رضا{{ع}} بودند و میخواستند ادعای زنده بودن [[امام کاظم]]{{ع}} را از طریق ایشان بشنوند، در ابتدا حال امام کاظم{{ع}} را جویا شدند. [[امام]] پس از بیان درگذشت پدرش، به ذکر دلایلی از [[امامت]] خود پرداخت و فرمود: [[پیامبر گرامی اسلام]] نیز در [[تهدید]] [[ابولهب]] به او گفت: هر چه میخواهی از من سؤال کن؛ [[قدرت]] نداری که خدشهای بر من وارد کنی و این از نشانههای [[نبوت]] او بود. من نیز اولین نشانهای که برای امامت خود میآورم این است که [[ادعای امامت]] میکنم و از این [[جهت]] به شما [[اطمینان]] میدهم که [[هارون الرشید]] نخواهد توانست به من صدمهای وارد کند. حسن بن مهران پذیرش این نشانه را مشروط به آن میداند که امام رضا{{ع}} چنین سخنانی را در میان [[مردم]] و در [[ملأ]] عام اظهار کند. اما امام در پاسخ گفت: [[پیامبر]]{{صل}} نیز در ابتدا ادعای نبوتش را در میان [[دوستان]] و کسانی که به او [[اعتماد]] داشتند، مطرح کرد. پس چگونه من امامت خود را نزد هارون الرشید بیان کنم؟ شما که به امامت [[پدران]] من معتقدید و میدانید که من برای امامت پدرم [[تقیه]] نمیکنم. پس چگونه تقیه و ادعا کنم که پدرم زنده است، حال آنکه او زنده نیست؟<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۳.</ref> بدین گونه امام رضا{{ع}} به [[صراحت]] ادعای [[واقفیه]] را مبنی بر زنده بودن پدرش رد میکند. [[شیخ صدوق]] در ذیل [[روایت]] میافزاید: امام رضا{{ع}} چون اطمینان داشت هارون الرشید نمیتواند به او صدمه بزند، چنین مطلبی را فرمود<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. | در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] تنها در دو مورد از ابومسروق نامی به میان آمده است: یکی در [[سند]] روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱۳؛ بحار الأنوار، ج۹۲، ص۳۴۹.</ref> که محل بحث این نوشتار نیست؛ و دیگر روایتی که [[شیخ صدوق]] در عیون اخبار الرضا{{ع}} از قول [[جریر بن حازم]] از او نقل کرده است. در این روایت که [[دیدار]] جمعی از [[شیعیان]] [[واقفی]] [[مذهب]] با [[امام رضا]]{{ع}} را گزارش میکند، او به اتفاق افراد سرشناسی مانند علی بن [[حمزه]] بطائنی، [[محمد بن اسحاق بن عمار]]، [[حسن بن مهران]] و [[حسن بن ابیسعید مکاری]] درباره [[نشانههای امامت]] با [[امام رضا]]{{ع}} به گفتوگو پرداختهاند. این گروه که گویی به دنبال شنیدن [[اعتقادات]] خویش از زبان امام رضا{{ع}} بودند و میخواستند ادعای زنده بودن [[امام کاظم]]{{ع}} را از طریق ایشان بشنوند، در ابتدا حال امام کاظم{{ع}} را جویا شدند. [[امام]] پس از بیان درگذشت پدرش، به ذکر دلایلی از [[امامت]] خود پرداخت و فرمود: [[پیامبر گرامی اسلام]] نیز در [[تهدید]] [[ابولهب]] به او گفت: هر چه میخواهی از من سؤال کن؛ [[قدرت]] نداری که خدشهای بر من وارد کنی و این از نشانههای [[نبوت]] او بود. من نیز اولین نشانهای که برای امامت خود میآورم این است که [[ادعای امامت]] میکنم و از این [[جهت]] به شما [[اطمینان]] میدهم که [[هارون الرشید]] نخواهد توانست به من صدمهای وارد کند. حسن بن مهران پذیرش این نشانه را مشروط به آن میداند که امام رضا{{ع}} چنین سخنانی را در میان [[مردم]] و در [[ملأ]] عام اظهار کند. اما امام در پاسخ گفت: [[پیامبر]]{{صل}} نیز در ابتدا ادعای نبوتش را در میان [[دوستان]] و کسانی که به او [[اعتماد]] داشتند، مطرح کرد. پس چگونه من امامت خود را نزد هارون الرشید بیان کنم؟ شما که به امامت [[پدران]] من معتقدید و میدانید که من برای امامت پدرم [[تقیه]] نمیکنم. پس چگونه تقیه و ادعا کنم که پدرم زنده است، حال آنکه او زنده نیست؟<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۳.</ref> بدین گونه امام رضا{{ع}} به [[صراحت]] ادعای [[واقفیه]] را مبنی بر زنده بودن پدرش رد میکند. [[شیخ صدوق]] در ذیل [[روایت]] میافزاید: امام رضا{{ع}} چون اطمینان داشت هارون الرشید نمیتواند به او صدمه بزند، چنین مطلبی را فرمود<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. | ||
این [[حدیث]] در برخی از منابع متأخر نیز نقل شده است<ref>أعیان الشیعة، ج۹، ص۱۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۶۰؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، بیآنکه درباره [[راوی]] آن، یعنی ابومسروق گفتوگویی صورت گیرد. [[روایات]] ذکر شده از [[زندگی]] و حضور وی در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} و نیز [[امام رضا]]{{ع}} حکایت دارد و این امر عجیبی نیست، چون با توجه به زمان حضور و فعالیت فرزندش [[هیثم]] که از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} بود<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲.</ref> و گاه با یک واسطه از امام رضا{{ع}}<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۴؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و دو واسطه از امام صادق{{ع}}<ref>الأمالی، مفید، ص۲۲۶.</ref> [[روایت]] میکرد، میتوان همزمانی ابومسروق با امام رضا{{ع}} را امری مقبول دانست، مگر آنکه به یکی از دادههای [[شیخ طوسی]] [[استدلال]] شود که هیثم را در طبقه راویان [[امام باقر]]{{ع}} قرار داده بود<ref>رجال الطوسی، ص۱۴۸.</ref> که در این صورت زنده بودن ابومسروق تا این زمان اندکی بعید به نظر میرسد. ولی این دیدگاه هم با داده دیگر او که هیثم را از کسانی دانسته بود که روایتی از [[ائمه]]{{عم}} ندارند<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۹.</ref> و هم با دیگر دادههای [[روایی]] ناسازگار است، چنان که برخی از رجالیون به آن پرداختهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۸۴.</ref> | این [[حدیث]] در برخی از منابع متأخر نیز نقل شده است<ref>أعیان الشیعة، ج۹، ص۱۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۶۰؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، بیآنکه درباره [[راوی]] آن، یعنی ابومسروق گفتوگویی صورت گیرد. [[روایات]] ذکر شده از [[زندگی]] و حضور وی در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} و نیز [[امام رضا]]{{ع}} حکایت دارد و این امر عجیبی نیست، چون با توجه به زمان حضور و فعالیت فرزندش [[هیثم]] که از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} بود<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲.</ref> و گاه با یک واسطه از امام رضا{{ع}}<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۴؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و دو واسطه از امام صادق{{ع}}<ref>الأمالی، مفید، ص۲۲۶.</ref> [[روایت]] میکرد، میتوان همزمانی ابومسروق با امام رضا{{ع}} را امری مقبول دانست، مگر آنکه به یکی از دادههای [[شیخ طوسی]] [[استدلال]] شود که هیثم را در طبقه راویان [[امام باقر]]{{ع}} قرار داده بود<ref>رجال الطوسی، ص۱۴۸.</ref> که در این صورت زنده بودن ابومسروق تا این زمان اندکی بعید به نظر میرسد. ولی این دیدگاه هم با داده دیگر او که هیثم را از کسانی دانسته بود که روایتی از [[ائمه]]{{عم}} ندارند<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۹.</ref> و هم با دیگر دادههای [[روایی]] ناسازگار است، چنان که برخی از رجالیون به آن پرداختهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۸۴.</ref><ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سیدمحسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق، الأمالی، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: حسین استاد ولی - علی اکبر غفاری، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق؛ عیون أخبار الرضاع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق طلا عبدالحسین بن علی اصغر شبستری (معاصر)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۸ق، قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۹ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا اول، ۱۴۰۶ق؛ نقد الرجال، سیدمصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لاه لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]] و [[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]]، [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی - واسعی (مقاله)|مقاله «ابومسروق عبدالله نهدی کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۵۷۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |