ابومعمر اشج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
[[ذهبی]]<ref>تجرید، ج۲، ص۲۰۴.</ref> بدون بیان منبع خود می‌گوید: از این [[کنیه]] در شمار [[صحابه]] یاد شده، ولی [[دروغ]] است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۳۴.</ref> او را در بخش چهارم کتابش (توهمات) آورده است و می‌گوید: در برخی از [[روایات]]، از ابوالدنیا اشج با این کنیه، یعنی ابو معمر اشج یاد شده است. به نظر می‌رسد بیان ابن حجر صحیح است و وی همان ابوعمرو عثمان بن خطاب معروف به ابوالدنیا اشج است که می‌گویند عمری بیش از سیصد سال کرد و مدعی بود بسیاری از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}، از جمله [[امیر مؤمنان]]{{ع}} را دیده است. کنیه ابوالدنیا و [[ابومعمر]] و [[لقب]] اشج، کنیه و [[القاب]] اصلی او نبوده، بلکه به مناسبت به او داده شده است، وی مردی از [[مغرب]] بود که در جریان [[جنگ صفین]] [[تصمیم]] می‌گیرد با پدرش به [[امام علی]]{{ع}} ملحق شود، ولی در راه گرفتار کمبود آب می‌شوند. ابوالدنیا برای یافتن آب به اطراف می‌رود و چشمه آبی می‌بیند، ولی چون باز می‌گردد، پدرش را از [[تشنگی]] مُرده می‌بیند. وی خود را به [[صفین]] می‌رساند و به در [[خیمه]] امام علی{{ع}} می‌رود که در این هنگام استر [[رسول خدا]]{{صل}} را برای او آورده بودند تا سوار شود، ولی چون [[عجله]] می‌کند، چوب دستی‌اش که سر آهنی داشته، به سر ابوالدنیا اصابت می‌کند و سر او شکسته می‌شود. آن [[حضرت]] او را صدا می‌زند و از حالش می‌پرسد. وی نیز جریان آمدن خود را به همراه پدرش بازگو می‌کند. ابوالدنیا می‌گوید: حضرت فرمود: آن آب که نوشیدی، [[آب حیات]] بود و سه مرتبه [[دعا]] کرد که [[خدا]] [[عمر]] مرا طولانی کند و از این رو مرا ابومعمر و ابو الدنیا اشج نامید.
[[ذهبی]]<ref>تجرید، ج۲، ص۲۰۴.</ref> بدون بیان منبع خود می‌گوید: از این [[کنیه]] در شمار [[صحابه]] یاد شده، ولی [[دروغ]] است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۳۴.</ref> او را در بخش چهارم کتابش (توهمات) آورده است و می‌گوید: در برخی از [[روایات]]، از ابوالدنیا اشج با این کنیه، یعنی ابو معمر اشج یاد شده است. به نظر می‌رسد بیان ابن حجر صحیح است و وی همان ابوعمرو عثمان بن خطاب معروف به ابوالدنیا اشج است که می‌گویند عمری بیش از سیصد سال کرد و مدعی بود بسیاری از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}، از جمله [[امیر مؤمنان]]{{ع}} را دیده است. کنیه ابوالدنیا و [[ابومعمر]] و [[لقب]] اشج، کنیه و [[القاب]] اصلی او نبوده، بلکه به مناسبت به او داده شده است، وی مردی از [[مغرب]] بود که در جریان [[جنگ صفین]] [[تصمیم]] می‌گیرد با پدرش به [[امام علی]]{{ع}} ملحق شود، ولی در راه گرفتار کمبود آب می‌شوند. ابوالدنیا برای یافتن آب به اطراف می‌رود و چشمه آبی می‌بیند، ولی چون باز می‌گردد، پدرش را از [[تشنگی]] مُرده می‌بیند. وی خود را به [[صفین]] می‌رساند و به در [[خیمه]] امام علی{{ع}} می‌رود که در این هنگام استر [[رسول خدا]]{{صل}} را برای او آورده بودند تا سوار شود، ولی چون [[عجله]] می‌کند، چوب دستی‌اش که سر آهنی داشته، به سر ابوالدنیا اصابت می‌کند و سر او شکسته می‌شود. آن [[حضرت]] او را صدا می‌زند و از حالش می‌پرسد. وی نیز جریان آمدن خود را به همراه پدرش بازگو می‌کند. ابوالدنیا می‌گوید: حضرت فرمود: آن آب که نوشیدی، [[آب حیات]] بود و سه مرتبه [[دعا]] کرد که [[خدا]] [[عمر]] مرا طولانی کند و از این رو مرا ابومعمر و ابو الدنیا اشج نامید.


علمای [[اهل سنت]] این موضوع و روایات او را از امام علی{{ع}} به شدت [[تکذیب]] کرده‌اند <ref>ابن عساکر، ج۳۸، ص۳۴۸-۳۴۹؛ ذهبی، میزان، ج۳، ص۳۳؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۳۴-۱۴۰. برای اطلاع بیشتر از شرح حال او، ر.ک: مدخل أبو الدنیا، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.</ref>.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومعمر اشج»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۴-۵۲۵.</ref>
علمای [[اهل سنت]] این موضوع و روایات او را از امام علی{{ع}} به شدت [[تکذیب]] کرده‌اند <ref>ابن عساکر، ج۳۸، ص۳۴۸-۳۴۹؛ ذهبی، میزان، ج۳، ص۳۳؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۳۴-۱۴۰. برای اطلاع بیشتر از شرح حال او، ر.ک: مدخل أبو الدنیا، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.</ref><ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومعمر اشج»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۴-۵۲۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش