بحث:معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==[[محمد تقی مصباح یزدی]]==
==[[محمد تقی مصباح یزدی]]==
===تعريف معجزه===
===تعریف معجزه===
* معجزه عبارتست از: امر خارق العاده‌اى كه با اراده خداى متعال از شخص مدّعى نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادّعاى وى باشد.
* معجزه عبارتست از: امر خارق‌العاده‌ای که با اراده خدای متعال از شخص مدّعی [[نبوت]]، ظاهر شود و نشانه صدق ادّعای وی باشد.
* چنانكه ملاحظه مى‌شود اين تعريف، مشتمل بر سه مطلب است:
* چنانکه ملاحظه می‌شود این تعریف، مشتمل بر سه مطلب است:
# پديده هاى خارق العاده‌اى وجود دارد كه از راه اسباب و علل عادى و متعارف، پديد نمى‌آيد.
# پدیده‌های خارق‌العاده‌ای وجود دارد که از راه اسباب و علل عادی و متعارف، پدید نمی‌آید.
# برخى از اين امور خارق العاده، با اراده الهى و با اذن خاص خداى متعال، از پيامبران، ظهور مى‌كند.
# برخی از این امور خارق‌العاده، با اراده الهی و با اذن خاص خدای متعال، از پیامبران، ظهور می‌کند.
# چنين امر خارق العاده‌اى مى‌تواند نشانه صدق ادّعاى پيامبر باشد و در اين صورت، اصطلاحاً «معجزه» ناميده مى‌شود.
# چنین امر خارق العاده‌ای می‌تواند نشانه صدق ادّعای پیامبر باشد و در این صورت، اصطلاحاً «معجزه» نامیده می‌شود.


===امور خارق العاده===
===امور خارق العاده===
* پديده هايى كه در اين جهان، پديد مى‌آيد غالباً از راه اسباب و عللى است كه با آزمايشهاى گوناگون، قابل شناخت مى‌باشد مانند اكثريت قريب به اتفاق پديده هاى فيزيكى و شيميايى و زيستى و روانى. ولى در موارد نادرى، پاره‌اى از اين پديده ها بگونه ديگرى تحقق مى‌يابد و مى‌توان كليّه اسباب و علل آنها را بوسيله آزمايشهاى حسى شناخت و شواهدى يافت مى‌شود كه در پيدايش اينگونه پديده ها نوع ديگرى از عوامل، مؤثر است مانند كارهاى شگفت انگيزى كه مرتاضان، انجام مى‌دهند و متخصصان علوم مختلف، گواهى مى‌دهند كه اين كارها براساس قوانين علوم مادى و تجربى، انجام نمى‌يابد. چنين امورى را «خارق العاده» مى‌نامند.
* پدیده‌هایی که در این جهان، پدید می‌آید غالباً از راه اسباب و عللی است که با آزمایش‌های گوناگون، قابل شناخت می‌باشد مانند اکثریت قریب به اتفاق پدیده‌های فیزیکی و شیمیایی و زیستی و روانی. ولی در موارد نادری، پاره‌ای از این پدیده‌ها بگونه دیگری تحقق می‌یابد و می‌توان کلیّه اسباب و علل آنها را بوسیله آزمایش‌های حسی شناخت و شواهدی یافت می‌شود که در پیدایش اینگونه پدیده‌ها نوع دیگری از عوامل، مؤثر است مانند کارهای شگفت انگیزی که مرتاضان، انجام می‌دهند و متخصصان علوم مختلف، گواهی می‌دهند که این کارها براساس قوانین علوم مادی و تجربی، انجام نمی‌یابد. چنین اموری را «خارق العاده» می‌نامند.


===خارق العاده هاى الهى===
===خارق العاده های الهی===
* امور خارق العاده را مى‌توان به دو بخش كلى، تقسيم كرد: يكى امورى كه هر چند اسباب و علل عادى ندارد، اما اسباب غيرعادى آنها كم و بيش در اختيار بشر قرار مى‌گيرد و مى‌توان با آموزشها و تمرينهاى ويژه‌اى به آنها دست يافت مانند كارهاى مرتاضان. بخش ديگر، كارهاى خارق العاده‌اى است كه تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهى مى‌باشد. و اختيار آنها بدست افرادى كه ارتباط با خداى متعال ندارند سپرده نمى‌شود و از اينروى داراى دو ويژگى اساسى است. اولا قابل تعليم و تعلّم نيست، و ثانياً تحت تأثير نيروى قويترى قرار نمى‌گيرد و مغلوب عاملِ ديگرى واقع نمى‌شود. اينگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزيده خداست و هرگز در دام گمراهان و هوسبازان نمى‌افتد ولى اختصاص به پيامبران ندارد بلكه گاهى ساير اولياء خدا هم از آنها برخوردار مى‌شوند و از اينروى، باصطلاح كلامى، همه آنها را «معجزه» نمى‌خوانند و معمولاً چنين كارهايى كه از غير پيامبران سرمى زند بنام «كرامت» موسوم مى‌گردد چنانكه علمهاى غيرعادى الهى هم منحصر به «وحى نبوّت» نيست و هنگامى كه چنين علمهايى به ديگران داده شود بنام «الهام» و «تحديث» و مانند آنها ناميده مى‌شود.
* امور خارق العاده را می‌توان به دو بخش کلی، تقسیم کرد: یکی اموری که هر چند اسباب و علل عادی ندارد، اما اسباب غیرعادی آنها کم و بیش در اختیار بشر قرار می‌گیرد و می‌توان با آموزش‌ها و تمرین‌های ویژه‌ای به آنها دست یافت مانند کارهای مرتاضان. بخش دیگر، کارهای خارق‌العاده‌ای است که تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهی می‌باشد. و اختیار آنها بدست افرادی که ارتباط با خدای متعال ندارند سپرده نمی‌شود و از اینروی دارای دو ویژگی اساسی است. اولا قابل تعلیم و تعلّم نیست، و ثانیاً تحت تأثیر نیروی قویتری قرار نمی‌گیرد و مغلوب عاملِ دیگری واقع نمی‌شود. اینگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزیده خداست و هرگز در دام گمراهان و هوسبازان نمی‌افتد ولی اختصاص به پیامبران ندارد بلکه گاهی سایر اولیاء خدا هم از آنها برخوردار می‌شوند و از اینروی، باصطلاح کلامی، همه آنها را «معجزه» نمی‌خوانند و معمولاً چنین کارهایی که از غیر پیامبران سرمی زند بنام «کرامت» موسوم می‌گردد چنانکه علم‌های غیرعادی الهی هم منحصر به «وحی نبوّت» نیست و هنگامی که چنین علم‌هایی به دیگران داده شود بنام «[[الهام]]» و «[[تحدیث]]» و مانند آنها نامیده می‌شود.
* ضمناً راه بازشناسى اين دو نوع از خوارق عادت «الهى و غيرالهى» نيز معلوم شد يعنى اگر انجام دادن امر خارق العاده‌اى قابل تعليم و تعلّم باشد يا فاعل ديگرى بتواند جلو ايجاد يا ادامه آنرا بگيرد و اثرش را خنثى سازد از قبيل خوارق عادت الهى نخواهد بود. چنانكه تبهكارى و فساد عقايد و اخلاق شخص را مى‌توان نشانه ديگرى بر عدم ارتباط وى با خداى متعال، و شيطانى يا نفسانى بودن كارهايش بحساب آورد.
* ضمناً راه بازشناسی این دو نوع از خوارق عادت «الهی و غیرالهی» نیز معلوم شد یعنی اگر انجام دادن امر خارق‌العاده‌ای قابل تعلیم و تعلّم باشد یا فاعل دیگری بتواند جلو ایجاد یا ادامه آنرا بگیرد و اثرش را خنثی سازد از قبیل خوارق عادت الهی نخواهد بود. چنانکه تبهکاری و فساد عقاید و اخلاق شخص را می‌توان نشانه دیگری بر عدم ارتباط وی با خدای متعال، و شیطانی یا نفسانی بودن کارهایش بحساب آورد.
* در اينجا مناسب است به نكته ديگرى اشاره كنيم كه فاعل كارهاى خارق العاده الهى را مى‌توان خداى متعال دانست (علاوه بر فاعليتى كه نسبت به همه مخلوقات و از جمله پديده هاى عادى دارد) از اين نظر كه تحقق آنها منوط به اذن خاص وى مى‌باشد (پانویس: ر. ك: سوره رعد آيه 37، سوره غافر آيه 78)، و مى‌توان آنها را به وسايطى مانند فرشتگان يا پيامبران، نسبت داد به لحاظ نقشى كه بعنوان واسطه يا فاعل قريب دارند چنانكه در قرآن كريم، احياء مردگان و شفاء بيماران و خلق طير، به حضرت عيسى (عليه السلام) نسبت داده شده است (پانویس: ر. ك: سوره آل عمران آيه 49، سوره مائده آيه 110) و بين اين دو نسبت، تعارض و تضادى وجود ندارد زيرا فاعليّت الهى در طول فاعليّت بندگان است.
* در اینجا مناسب است به نکته دیگری اشاره کنیم که فاعل کارهای خارق‌العاده الهی را می‌توان خدای متعال دانست (علاوه بر فاعلیتی که نسبت به همه مخلوقات و از جمله پدیده‌های عادی دارد) از این نظر که تحقق آنها منوط به اذن خاص وی می‌باشد<ref>ر. ک: سوره رعد آیه ۳۷، سوره غافر آیه ۷۸.</ref>، و می‌توان آنها را به وسایطی مانند فرشتگان یا پیامبران، نسبت داد به لحاظ نقشی که به‌عنوان واسطه یا فاعل قریب دارند چنانکه در قرآن کریم، احیاء مردگان و شفاء بیماران و خلق طیر، به حضرت عیسی{{ع}} نسبت داده شده است<ref>ر. ک: سوره آل عمران آیه ۴۹، سوره مائده آیه ۱۱۰.</ref> و بین این دو نسبت، تعارض و تضادی وجود ندارد زیرا فاعلیّت الهی در طول فاعلیّت بندگان است.


===ويژگى معجزات انبياء===
===ویژگی معجزات انبیاء===
سومين مطلبى كه در تعريف معجزه، به آن اشاره شد كه معجزات پيامبران، نشانه صدق ادّعاى ايشان است و از اينروى، هنگامى كه امر خارق العاده‌اى باصطلاح خاصّ كلامى «معجزه» ناميده مى‌شود كه علاوه بر استناد به اذن خاص الهى، بعنوان دليلى بر پيامبرى پيامبران پديد آيد. و با اندكى تعميم در مفهوم آن، شامل امور خارق العاده‌اى نيز مى‌شود كه بعنوان دليل بر صدق ادّعاى امامت، انجام يابد. و بدين ترتيب، اصطلاح «كرامت» اختصاص مى‌يابد به ساير خارق العاده هاى الهى كه از اولياء خدا صادر مى‌شود در برابر خوارق عادتى كه مستند به نيروهاى نفسانى و شيطانى است مانند سحر و كهانت و اعمال مرتاضان، اينگونه اعمال، هم قابل تعليم و تعلّم است و هم بوسيله نيروى قويترى مغلوب مى‌گردد و معمولاً الهى نبودنِ آنها را مى‌توان از راه فساد عقايد و اخلاقِ صاحبانشان نيز شناخت.
سومین مطلبی که در تعریف معجزه، به آن اشاره شد که معجزات پیامبران، نشانه صدق ادّعای ایشان است و از اینروی، هنگامی که امر خارق‌العاده‌ای باصطلاح خاصّ کلامی «[[معجزه]]» نامیده می‌شود که علاوه بر استناد به اذن خاص الهی، بعنوان دلیلی بر پیامبری پیامبران پدید آید. و با اندکی تعمیم در مفهوم آن، شامل امور خارق‌العاده‌ای نیز می‌شود که به‌عنوان دلیل بر صدق ادّعای امامت، انجام یابد. و بدین ترتیب، اصطلاح «کرامت» اختصاص می‌یابد به سایر خارق العاده های الهی که از اولیاء خدا صادر می‌شود در برابر خوارق عادتی که مستند به نیروهای نفسانی و شیطانی است مانند سحر و کهانت و اعمال مرتاضان، اینگونه اعمال، هم قابل تعلیم و تعلّم است و هم بوسیله نیروی قوی‌تری مغلوب می‌گردد و معمولاً الهی نبودنِ آنها را می‌توان از راه فساد عقاید و اخلاقِ صاحبانشان نیز شناخت.
* نكته‌اى كه در اينجا بايد به آن توجه كرد اين است كه آنچه را معجزات انبياء (عليهم السلام) مستقيماً اثبات مى‌كند صدق ايشان در ادّعاى نبوّت است و اما صحّت محتواى رسالت، و لزوم اطاعت از فرمانهايى كه ابلاغ مى‌كنند مع الواسطه و بطور غيرمستقيم، ثابت مى‌شود. و به ديگر سخن: نبوّت انبياء (عليهم السلام) با دليل عقلى، و اعتبار محتواى پيامهايشان با دليل تعبّدى، اثبات مى‌گردد.
* نکته‌ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که آنچه را معجزات [[انبیاء]]{{عم}} مستقیماً اثبات می‌کند صدق ایشان در ادعای نبوت است و اما صحّت محتوای [[رسالت]]، و لزوم اطاعت از فرمان‌هایی که ابلاغ می‌کنند مع الواسطه و بطور غیرمستقیم، ثابت می‌شود. و به دیگر سخن: نبوّت انبیاء{{عم}} با دلیل عقلی، و اعتبار محتوای پیام‌هایشان با دلیل تعبّدی، اثبات می‌گردد.


==اعجاز قرآن==
==اعجاز قرآن==
{{اصلی|معجزه قرآن}}
{{اصلی|معجزه قرآن}}

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶

در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معجزه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

محمد تقی مصباح یزدی

تعریف معجزه

  • معجزه عبارتست از: امر خارق‌العاده‌ای که با اراده خدای متعال از شخص مدّعی نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادّعای وی باشد.
  • چنانکه ملاحظه می‌شود این تعریف، مشتمل بر سه مطلب است:
  1. پدیده‌های خارق‌العاده‌ای وجود دارد که از راه اسباب و علل عادی و متعارف، پدید نمی‌آید.
  2. برخی از این امور خارق‌العاده، با اراده الهی و با اذن خاص خدای متعال، از پیامبران، ظهور می‌کند.
  3. چنین امر خارق العاده‌ای می‌تواند نشانه صدق ادّعای پیامبر باشد و در این صورت، اصطلاحاً «معجزه» نامیده می‌شود.

امور خارق العاده

  • پدیده‌هایی که در این جهان، پدید می‌آید غالباً از راه اسباب و عللی است که با آزمایش‌های گوناگون، قابل شناخت می‌باشد مانند اکثریت قریب به اتفاق پدیده‌های فیزیکی و شیمیایی و زیستی و روانی. ولی در موارد نادری، پاره‌ای از این پدیده‌ها بگونه دیگری تحقق می‌یابد و می‌توان کلیّه اسباب و علل آنها را بوسیله آزمایش‌های حسی شناخت و شواهدی یافت می‌شود که در پیدایش اینگونه پدیده‌ها نوع دیگری از عوامل، مؤثر است مانند کارهای شگفت انگیزی که مرتاضان، انجام می‌دهند و متخصصان علوم مختلف، گواهی می‌دهند که این کارها براساس قوانین علوم مادی و تجربی، انجام نمی‌یابد. چنین اموری را «خارق العاده» می‌نامند.

خارق العاده های الهی

  • امور خارق العاده را می‌توان به دو بخش کلی، تقسیم کرد: یکی اموری که هر چند اسباب و علل عادی ندارد، اما اسباب غیرعادی آنها کم و بیش در اختیار بشر قرار می‌گیرد و می‌توان با آموزش‌ها و تمرین‌های ویژه‌ای به آنها دست یافت مانند کارهای مرتاضان. بخش دیگر، کارهای خارق‌العاده‌ای است که تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهی می‌باشد. و اختیار آنها بدست افرادی که ارتباط با خدای متعال ندارند سپرده نمی‌شود و از اینروی دارای دو ویژگی اساسی است. اولا قابل تعلیم و تعلّم نیست، و ثانیاً تحت تأثیر نیروی قویتری قرار نمی‌گیرد و مغلوب عاملِ دیگری واقع نمی‌شود. اینگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزیده خداست و هرگز در دام گمراهان و هوسبازان نمی‌افتد ولی اختصاص به پیامبران ندارد بلکه گاهی سایر اولیاء خدا هم از آنها برخوردار می‌شوند و از اینروی، باصطلاح کلامی، همه آنها را «معجزه» نمی‌خوانند و معمولاً چنین کارهایی که از غیر پیامبران سرمی زند بنام «کرامت» موسوم می‌گردد چنانکه علم‌های غیرعادی الهی هم منحصر به «وحی نبوّت» نیست و هنگامی که چنین علم‌هایی به دیگران داده شود بنام «الهام» و «تحدیث» و مانند آنها نامیده می‌شود.
  • ضمناً راه بازشناسی این دو نوع از خوارق عادت «الهی و غیرالهی» نیز معلوم شد یعنی اگر انجام دادن امر خارق‌العاده‌ای قابل تعلیم و تعلّم باشد یا فاعل دیگری بتواند جلو ایجاد یا ادامه آنرا بگیرد و اثرش را خنثی سازد از قبیل خوارق عادت الهی نخواهد بود. چنانکه تبهکاری و فساد عقاید و اخلاق شخص را می‌توان نشانه دیگری بر عدم ارتباط وی با خدای متعال، و شیطانی یا نفسانی بودن کارهایش بحساب آورد.
  • در اینجا مناسب است به نکته دیگری اشاره کنیم که فاعل کارهای خارق‌العاده الهی را می‌توان خدای متعال دانست (علاوه بر فاعلیتی که نسبت به همه مخلوقات و از جمله پدیده‌های عادی دارد) از این نظر که تحقق آنها منوط به اذن خاص وی می‌باشد[۱]، و می‌توان آنها را به وسایطی مانند فرشتگان یا پیامبران، نسبت داد به لحاظ نقشی که به‌عنوان واسطه یا فاعل قریب دارند چنانکه در قرآن کریم، احیاء مردگان و شفاء بیماران و خلق طیر، به حضرت عیسی(ع) نسبت داده شده است[۲] و بین این دو نسبت، تعارض و تضادی وجود ندارد زیرا فاعلیّت الهی در طول فاعلیّت بندگان است.

ویژگی معجزات انبیاء

سومین مطلبی که در تعریف معجزه، به آن اشاره شد که معجزات پیامبران، نشانه صدق ادّعای ایشان است و از اینروی، هنگامی که امر خارق‌العاده‌ای باصطلاح خاصّ کلامی «معجزه» نامیده می‌شود که علاوه بر استناد به اذن خاص الهی، بعنوان دلیلی بر پیامبری پیامبران پدید آید. و با اندکی تعمیم در مفهوم آن، شامل امور خارق‌العاده‌ای نیز می‌شود که به‌عنوان دلیل بر صدق ادّعای امامت، انجام یابد. و بدین ترتیب، اصطلاح «کرامت» اختصاص می‌یابد به سایر خارق العاده های الهی که از اولیاء خدا صادر می‌شود در برابر خوارق عادتی که مستند به نیروهای نفسانی و شیطانی است مانند سحر و کهانت و اعمال مرتاضان، اینگونه اعمال، هم قابل تعلیم و تعلّم است و هم بوسیله نیروی قوی‌تری مغلوب می‌گردد و معمولاً الهی نبودنِ آنها را می‌توان از راه فساد عقاید و اخلاقِ صاحبانشان نیز شناخت.

  • نکته‌ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که آنچه را معجزات انبیاء(ع) مستقیماً اثبات می‌کند صدق ایشان در ادعای نبوت است و اما صحّت محتوای رسالت، و لزوم اطاعت از فرمان‌هایی که ابلاغ می‌کنند مع الواسطه و بطور غیرمستقیم، ثابت می‌شود. و به دیگر سخن: نبوّت انبیاء(ع) با دلیل عقلی، و اعتبار محتوای پیام‌هایشان با دلیل تعبّدی، اثبات می‌گردد.

اعجاز قرآن

  1. ر. ک: سوره رعد آیه ۳۷، سوره غافر آیه ۷۸.
  2. ر. ک: سوره آل عمران آیه ۴۹، سوره مائده آیه ۱۱۰.