قرب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییر هدف تغییرمسیر از قرب الهی در قرآن به تقرب به خداوند در قرآن)
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
#تغییرمسیر [[تقرب به خداوند در قرآن]]
{{امامت}}
 
'''تقرّب''' نزدیکی جستن به خدا<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/8/36.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۸، ص: ۳۹۵]</ref>.
 
==واژه‌شناسی لغوی==
*تقرّب مصدر باب تفعّل و از ریشه «ق ـ رـ ب» است. قُرب در لغت خلاف بُعد<ref>لسان العرب، ج ۱۱، ص ۸۲؛ مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۸۰؛ مفردات، ص ۶۶۳، «قرب».</ref>. و به معنای نزدیکی است<ref>ترتیب العین، ج ۳، ص ۱۴۵۴؛ الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۸؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۲۱۱، «قرب».</ref>؛ خواه مادی یا معنوی<ref>التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۶،«قرب».</ref>، بنابراین در موارد گوناگونی مانند نزدیکی از حیث زمان، مکان، نسبت، منزلت و... به کار می‌رود<ref>مفردات، ص ۶۶۳؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۳؛ نثر طوبی، ص ۲۹۳ - ۲۹۴، «قرب».</ref>. گفته شده است: قرب در مکان و قربت در منزلت و قربی و قرابت در خویشاوندی استعمال می شوند<ref>المصباح، فیومی، ص ۴۹۵، «قرب».</ref>. به اعتقاد برخی واژه قرب ابتدا درباره پدیده‌های جسمانی به اعتبار نسبت مکانی آن‌ها  به کار می‌رفت؛ ولی پس از آن توسعه یافت و در غیر مکان مانند نزدیکی از جهت زمان نیز استعمال شد و سپس مجدداً گسترش یافت و در حقایق غیر جسمانی نیز به کار رفت<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۰.</ref>. تقرّب در لغت به معنای طلب نزدیکی است<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۲۱۱.</ref>.
*در فرهنگ اسلامی، تقرّب به معنای طلب نزدیک شدن به خداوند با انجام دادن عملی است<ref>الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۹؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۶۶۴؛ تاج العروس، ج ۲، ص ۳۰۸، «قرب».</ref> و کسانی که به قرب الهی رسیده‌اند "مُقَرَّب" نامیده می‌شوند و از آنجا که در حقیقت  خدا بنده خویش را به خود نزدیک می‌سازد، یکی از اسماء الهی "مُقَرِّب"<ref>المقام الاسنی، ص ۹۵؛ المصباح، کفعمی، ص ۳۵۸.</ref> است.
*تقرّب و قرب در علوم گوناگون اسلامی خصوصاً عرفان کاربرد فراوان دارند؛ عارفان قرب را به صورت‌های گوناگونی تعریف کرده‌اند؛ مانند استغراق وجود سالک در عین جمع "مقام جمع"، با غیبت از جمیع صفات خود، تا جایی که از صفت قرب، استغراق و غیبت خود هم غایب شود، از میان برداشتن هرچه پیش آید، اطاعت خدا<ref>مصباح الهدایه، ص ۴۱۷ - ۴۱۸؛ خلاصة شرح تعرّف، ص ۳۳۵ - ۳۳۶؛ فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص ۶۳۷.</ref>، نزدیکی به خدا با مکاشفه و مشاهده<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.</ref> و انقطاع از غیر خدا<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.</ref>.
*در فلسفه اخلاق، برخی قرب به خدا را مطلوب نهایی انسان و ملاک ارزشمند بودن فعل اخلاقی را تأثیر آن در نزدیک کردن صاحبش به خدا دانسته‌اند<ref>فلسفه اخلاق، ص ۱۸۲.</ref>.
*در علم فقه، قصد قربت، شرط صحت عبادات دانسته شده<ref>الروضة البهیه، ج ۱، ص ۳۲۱؛ روض الجنان، ص ۲۷.</ref>. و وجوب آن در عبادات با آیات، روایات و اجماع ثابت شده است<ref>مدارک الاحکام، ج ۱، ص ۱۸۶؛ ج ۳، ص ۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱۸؛ مستند الشیعه، ج ۲، ص ۴۵.</ref>؛ ولی فقیهان در تفسیر قصد قربت مفاهیم دیگری به جز قرب روحانی را ارائه کرده اند<ref>ذخیرة المعاد، ص ۲۴؛ مفتاح الکرامه، ج ۲، ص ۳۱۲ - ۳۱۳؛ مستند الشیعه، ج ۲، ص ۴۸.</ref>. یکی  از بزرگ ترین فقیهان امامیه، قصد قرب روحانی را از غایات و انگیزه‌های قصد امتثال دانسته و گفته است: قصد قرب روحانی قطعاً واجب نیست و اثبات وجوب آن با آیات و روایات ناممکن است<ref>جواهر الکلام، ج ۲، ص ۸۶ - ۸۸؛ ج ۹، ص ۱۵۷.</ref>.
*برای قرب تقسیماتی ذکر شده است که مهم‌ترین آن‌ها تقسیم به قرب فرایض و نوافل است. عارفان با اقتباس از حدیث مشهور نبوی<ref>الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۷۷۰.</ref> این تقسیم را ارائه کرده و در توضیح آن گفته‌اند: قرب فرایض هنگام فنای ذات بنده در ذات خداوند حاصل می‌شود و نتیجه آن این است که بنده، گوش و چشم و دست خدا می‌گردد و قرب نوافل، هنگام فنای صفات وی در صفات الهی حاصل می‌شود و نتیجه آن این است که  خدا، گوش و چشم بنده می‌گردد، بنابراین رتبه قرب فرایض از قرب نوافل برتر است<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۰ - ۳۵۱؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳؛ فرهنگ نوربخش، ج ۶، ص ۲۴۲ - ۲۴۳.</ref>؛ ولی برخی مرتبه قرب نوافل را برتر دانسته‌اند<ref>شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۲۹؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.</ref>.
*برپایه تقسیم دیگری، قرب یا با علم نظری به دست می آید یا با علم کشفی یا با عمل و قسم سوم، خود یا با ادای واجبات حاصل می‌شود یا با انجام دادن مستحبات و برترین قرب، علم کشفی توحید است<ref>رساله‌های شاه نعمت الله ولی، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>.
==تقرّب در قرآن==
*قرآن کریم در آیات بسیاری با واژه‌ها و تعبیرهایی گوناگون، به گونه‌ای بر تقرّب و مسائل آن تأکید کرده است؛ مانند:
# '''مشتقات قرب:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا }}﴾}}<ref> و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ }}﴾}}<ref> و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد؛ سوره مائده، آیه:۲۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ}}﴾}}<ref> و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها‌ی بهشتی آسوده‌اند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.</ref>.
# '''[[طلب وسیله]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا }}﴾}}<ref> آن کسانی که (مشرکان به پرستش) می‌خوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز می‌جویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیک‌تر گردند و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند؛ بی‌گمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است؛ سوره اسراء، آیه:۵۷.</ref>؛
# '''[[لقاء الله]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> و گفتند: چرا نشانه‌هایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمی‌شود؟ بگو: جز این نیست که نشانه‌ها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم؛ سوره عنکبوت، آیه: ۵۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا }}﴾}}<ref> بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.</ref><ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۵، ص ۵۵۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۰۶ ؛ ج ۱۶، ص ۱۰۲؛ چهل حدیث، ص ۴۵۳ ـ ۴۵۴ ، ۶۰۱.</ref>؛
# '''[[طلب وجه الهی]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ }}﴾}}<ref> و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه:۲۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا }}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد؛ سوره بقره، آیه:۷۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ }}﴾}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند.و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸ - ۳۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا}}﴾}}<ref> با خود می‌گویند: شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الأَعْلَى}}﴾}}<ref> و کاری جز جستن (خشنودی) ذات بلند مرتبه پروردگار خویش (ندارد)؛ سوره لیل، آیه:۲۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }}﴾}}<ref> و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان  و در پایان روز  در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی؛ سوره انعام، آیه:۵۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}﴾}}<ref> و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود  که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه  است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه:۲۸.</ref><ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۶۸؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۰۲.</ref>.
# '''[[عندیت]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ }}﴾}}<ref> در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند؛ سوره قمر، آیه:۵۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}﴾}}<ref> بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}﴾}}<ref> سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست و او برای کارهایی که می‌کردند یار آنان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}﴾}}<ref> و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان؛ و آن کسان که کافر شدند و آیات ما را دروغ شمردند دوزخی‌اند؛ سوره حدید، آیه:۱۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران می‌گویند: بی‌گمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.</ref><ref>مفردات، ص ۵۹۰، «عند»؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۸۳؛ ج ۱۴، ۲۶۵.</ref>؛
# '''[[مقام محمود]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا }}﴾}}<ref> و پاره‌ای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد؛ سوره اسراء، آیه:۷۹.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۲۲۵.</ref>؛
# '''توبه به سوی خدا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ }}﴾}}<ref> و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهره‌ای نیکو بهره‌مند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم؛ سوره هود، آیه:۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ }}﴾}}<ref> و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید؛ سوره هود، آیه:۵۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}﴾}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه:۶۱.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ }}﴾}}<ref> و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بی‌گمان پروردگار من بخشاینده‌ای دوستدار است؛ سوره هود، آیه:۹۰.</ref><ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>. با این توضیح که در این آیات به استغفار و سپس توبه فرمان داده شده است و چون استغفار توبه از گناهان را در بردارد، می توان گفت مقصود از توبه در این آیات، توبه کردن از گناهان نیست، بلکه حرکت و تقرّب به سوی خداست<ref>راهنما، ج ۸، ص ۱۴.</ref>.
# '''[[رفتن به سوی خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ }}﴾}}<ref> و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم می‌روم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص ۸۹؛ التبیان، ج ۸، ص ۵۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۷۴.</ref>.
# '''[[آمدن نزد خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}﴾}}<ref> که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.</ref>
# '''دنو]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى }}﴾}}<ref> سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.</ref><ref>راهنما، ج ۱۵، ص ۴۱۷.</ref>.
# '''[[صعود]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ }}﴾}}<ref> هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد و آنان که نیرنگ‌های بد می‌بازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه:۱۰.</ref>.
# '''[[اتخاذ سبیل]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا }}﴾}}<ref> بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد؛ سوره فرقان، آیه:۵۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا}}﴾}}<ref> بی‌گمان این یک پند است و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد؛ سوره مزمل، آیه:۱۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا}}﴾}}<ref> بی‌گمان این یک پند است پس هر که خواهد، راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد؛ سوره انسان، آیه:۲۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}﴾}}<ref> و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ }}﴾}}<ref> راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> و چگونه کفر می‌ورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما می‌خوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref><ref>الصافی، ج ۴، ص ۲۱؛ ج ۵، ص ۲۴۳ ، ۲۶۶؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۶۹؛ ج ۱، ص ۳۳.</ref>.
# '''[[ولایت]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}}﴾}}<ref> آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند؛ سوره یونس، آیه:۶۲.</ref><ref>شرح فصوص الحکم، ص ۴۴۰ ـ ۴۴۱.</ref>.
# '''[[رفع]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ }}﴾}}<ref> آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده  تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم سپس بازگشت شما به سوی من است و در آنچه اختلاف می‌داشتید میان شما داوری خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه:۵۵.</ref><ref>راهنما، ج ۲، ص ۴۵۷.</ref>.
# '''[[عمل صالح]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا }}﴾}}<ref> بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۷۰.</ref>.
# '''[[نسک]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}﴾}}<ref> بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است؛ سوره انعام، آیه:۱۶۲.</ref><ref>روح البیان، ج ۳، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.</ref>.
# '''[[تسلیم چهره به سوی خدا]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ}}﴾}}<ref> و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است؛ سوره لقمان، آیه:۲۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}}﴾}}<ref> آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً }}﴾}}<ref> و بهدین‌تر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت؛ سوره نساء، آیه:۱۲۵.</ref><ref>روح البیان، ج ۸، ص ۵۰۲.</ref>.
# '''مشتقات [[اخلاص]]:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}﴾}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ }}﴾}}<ref> ما این کتاب را به حقّ به سوی تو فرو فرستاده‌ایم، از این روی خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌داری بپرست؛ سوره زمر، آیه:۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ }}﴾}}<ref> بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ }}﴾}}<ref> بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب می‌سازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز می‌گردید؛ سوره اعراف، آیه:۲۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}﴾}}<ref> و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه:۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ }}﴾}}<ref> که بی‌گمان خدای شما یگانه است؛ سوره صافات، آیه:۴.</ref> عمل خالص، عملی است که هیچ انگیزه ای جز طلب قرب الهی در آن نیست<ref>محجة البیضاء، ج ۸، ص ۱۲۹؛ التبیان فی آداب حملة القرآن، ص ۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۹۸.</ref> در روایات<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۸۷ - ۱۸۸؛ ج ۲، ص ۷۴ - ۷۵ ، ۸۰ ، ۱۹۶؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۲۴.</ref> و ادعیه<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۴۵؛ المعجم المفهرس لالفاظ صحیفة السجادیه، ص ۴۶۸ - ۴۷۰.</ref> نیز به تقرّب، توجّهی ویژه شده است.
 
==مفهوم تقرّب==
*نزدیکی بنده به خدا دو گونه است: عام و خاص. قرب عام آن است که هر انسانی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلاقِيهِ}}﴾}}<ref> ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید؛ سوره انشقاق، آیه:۶.</ref> بلکه هر موجودی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ }}﴾}}<ref> راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه:۵۳.</ref> پیوسته به سوی خدا نزدیک شده، سرانجام به اسمای لطف یا قهر او می رسد<ref>المیزان، ج ۱، ص ۲۸ ؛ ج ۳، ص ۱۹۵.</ref>. در قرآن کریم آیات فراوانی با تعبیرهایی گوناگون نظیر رجوع{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> آیا جز دین خداوند را باز می‌جویند با آنکه آنان که در آسمان‌ها و زمینند خواه‌ناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده می‌شوند؛ سوره آل عمران، آیه:۸۳.</ref>، صیرورت{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}﴾}}<ref> و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست؛ سوره نور، آیه:۴۲.</ref>، حشر{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند؛ سوره انعام، آیه:۳۸.</ref>، انتهاء{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى }}﴾}}<ref> و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست؛ سوره نجم، آیه:۴۲.</ref> و ایاب{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ}}﴾}}<ref> بی‌گمان بازگشتشان به جانب ماست؛ سوره غاشیه، آیه:۲۵.</ref> بر این مطلب دلالت دارند؛ اما قرب خاص آن است که تنها انسان‌های مؤمن هر یک به اندازه درجه ایمان و عمل صالح خود به خدا نزدیک می‌شوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref>و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه:۹۹.</ref> و در نهایت، تنها برخی به لقای الهی می‌رسند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند.در بهشت‌های پرنعمت.دسته‌ای بسیار از پیشینیانند.و اندکی از پسینیان؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۴.</ref>. محور بحث در این مقاله قرب خاص و طلب آن است.
*آیات و روایات تقرّب، برخی از فرقه‌های اسلامی را به اندیشه تجسم کشانده است؛ ولی همه مفسران با واکنش جدی به این رویکرد تصریح کرده‌اند که نزدیکی بندگان به خداوند، نزدیکی مکانی<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۴۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.</ref> یا زمانی<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.</ref> نیست و قول مشبّهه که از نزد خدا بودن فرشتگان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ}}﴾}}<ref> بی‌گمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمی‌ورزند و او را پاک می‌خوانند و برای او سجده می‌کنند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۶.</ref> چنین برداشت کرده‌اند که خدا مکان و جهت دارد باطل است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.</ref>؛ اما در اینکه نزدیک شدن بندگان به خداوند که در آیات متعددی مانند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند  و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا}}﴾}}<ref> مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه:۱۷۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ}}﴾}}<ref> و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها‌ی بهشتی آسوده‌اند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ }}﴾}}<ref> آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بی‌گمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه:۲۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ}}﴾}}<ref> که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند؛ سوره مطففین، آیه:۲۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ }}﴾}}<ref> هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.</ref> به آن اشاره شده است، حقیقی است یا مجازی، اختلاف نظر هست.
*برخی با رویکردی فلسفی، نزدیکی بندگان به خداوند را حقیقی و آن را قرب ذاتی، معنوی<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴؛ التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۸، «قرب».</ref>. و روحانی<ref>مفردات، ص ۶۶۵، «قرب»؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.</ref> دانسته اند که واقع شدن بنده در معرض شمول رحمت الهی<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.</ref> و اتصاف به صفات الهی، مانند حکمت، علم، حلم، رحمت و غناست، گرچه متصف شدن انسان‌ها به این صفات، مانند اتصاف خداوند به آن‌ها نیست<ref>مفردات، ص ۶۶۴ - ۶۶۵ ؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.</ref>. خداوند کمال مطلق و نامحدود است و از طرفی، حقیقت وجود، مساوی با کمالی است و هر کمال  واقعی مانند علم، قدرت، حیات، اراده و... به حقیقت وجود باز می گردد. موجودات در اصل آفرینش "قوس نزول" یا در مرحله بازگشت به سوی خدا "قوس صعود" به هر نسبت که از وجودی کامل‌تر "قوی‌تر و شدیدتر" برخوردار باشند، همان اندازه به خداوند که وجود محض و کمال صرف است نزدیک‌ترند.
*انسان به حکم مرتبه وجودی خود باید این بازگشت را با اختیار و عمل خویش انجام دهد. وی با پیمودن طریق طاعت پروردگار، واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کرده، به کانون نامتناهی هستی نزدیک می شود<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۲، «ولاها و ولایتها».</ref>.
*بعضی با دیدگاهی اخلاقی ـ عرفانی پس از آنکه قرب به خداوند را تخلّق به اخلاق الهی از لحاظ علمی و عملی و حقیقت آن را فنای فی الله و بقای بالله دانسته‌اند که پس از حصول ملکه، استقامت و تمکین به دست می‌آید، هرگونه قربی حتی ذاتی را نفی کرده‌اند<ref>اسرار الحکم، ص ۵۱۴.</ref>.
*در مقایسه میان دیدگاه فلسفی و عرفانی می توان گفت دیدگاه فلسفی بر مبنای تشکیک در وجود است که بر اساس آن مخلوقات دارای اصالت و وجودند، گرچه وجود آن ها ضعیف و عین ربط به خداست، بنابراین نزدیک شدن آنان به خدا ذاتی و معنوی است؛ ولی بر اساس دیدگاه عرفانی تنها خدا دارای اصالت و وجود است و آفریدگان تنها مظهر وجود و نمودی از آویند، پس حتی قرب ذاتی نیز تصور کردنی نیست.
*در برابر معتقدان به حقیقی بودن قرب الهی، برخی مفسران با رویکردی کلامی، نزدیک شدن به خداوند را مجازی و آن را نزدیک شدن به بهشت و نعمت‌های بهشتی و برخورداری هرچه بیشتر از آن‌ها<ref>ر ک: مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۱، «ولاها و ولایتها».</ref> یا  نزدیک شدن به ثواب و کرامت الهی<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۴۹؛ ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۲۷.</ref> و فضل و رحمت خداوند<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.</ref> یا قرب به شرف نظیر نزدیک بودن وزیر به پادشاه<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.</ref> دانسته‌اند.
*بعضی در تفسیر نزد خدا بودن فرشتگان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ}}﴾}}<ref> بی‌گمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمی‌ورزند و او را پاک می‌خوانند و برای او سجده می‌کنند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۶.</ref> گفته‌اند: فرشتگان در مکانی هستند که خداوند به آن مکان کرامت و شرافت بخشیده است<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۱۱۱.</ref> و  برخی نیز هر گونه قرب حسی و عقلی میان ممکنات و خداوند را نفی کرده و نسبت میان جمیع ممکنات و واجب را نسبت بُعد و مباینت صرف معنوی دانسته‌اند<ref>احیای حکمت، ج ۲، ص ۵۱۵.</ref>.
==عوامل تقرب==
*قرآن کریم مقرَّب بودن را، هم صفت برخی از انسان‌ها{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.</ref> و هم ویژگی برخی فرشتگان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا}}﴾}}<ref> مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه:۱۷۲.</ref> دانسته است، پس مقام قرب همیشه مقامی اکتسابی نیست، زیرا فرشتگان مقامات خود را کسب نمی کنند، بلکه این مقام برای آنان غیر اکتسابی "وَهْبی" است؛ ولی انسان ها باید با عمل آن رابه دست آورند<ref>المیزان، ج ۳، ص ۱۹۵.</ref> قرب الهی تنها با پاک کردن پلیدی‌ها<ref>مفردات، ص ۶۶۵؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۴، ص ۲۵۴.</ref>، دوری از دنیا و شرور آن<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.</ref>، نفی صفات ناپسند و خودبینی و حصول تسلیم صرف و فنای کامل و عبودیت تام<ref>التحقیق، ج ۹، ص ۲۲۸، «قرب».</ref> به دست می‌آید و این به معنای در آمدن تحت ولایت الهی است، از این رو مقربان، اولیای الهی هستند<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.</ref>.
*تنها مقرِّب حقیقی خداست و اوست که برخی انسان‌ها را به خود نزدیک می‌کند، چنان که در آیاتی این امر را به خود نسبت داده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا}}﴾}}<ref>او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.</ref> و این مطلب از به کار رفتن صیغه اسم مفعولِ "مقرَّبون" در آیاتی دیگر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ}}﴾}}<ref> که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند؛ سوره مطففین، آیه:۲۱.</ref> نیز فهمیده می‌شود؛ ولی تلاش انسان‌ها نیز در طول مقرِّب بودن خداوند می‌تواند در نزدیک ساختن آنان به خدا مؤثر باشد.
*در قرآن کریم از آنچه انسان را به خدا نزدیک می‌کند با واژه‌هایی نظیر "قربان"، "وسیله"، "نُسُک" و "قربة" یاد شده است. قربان گرچه در اصل مصدر است؛ ولی به معنای هر چیزی است که با آن به سوی خدا تقرّب جویند و در عرف مسلمانان معمولاً برای قربانی به کار می‌رود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۴۵۰؛ مفردات، ص ۶۶۴؛ بصائر ذوی المتییز، ج ۴، ص ۲۵۳.</ref>. انجام دادن کاری نیک به قصد تقرّب به خدا امری فطری است و قدمتی به درازای تاریخ انسان دارد. دو فرزند آدم هر یک فعلی را به قصد تقرّب به خدا انجام دادند<ref>جامع البیان، ج ۶، ص ۲۵۴ - ۲۵۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۸۲؛ تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref>؛ ولی تنها عمل فرزند پرهیزگار پذیرفته شد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ }}﴾}}<ref> و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت:بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد؛ سوره مائده، آیه:۲۷.</ref> گفته شده است: قربان در امت های گذشته مانند صدقه‌ها و زکات‌ها در امت اسلامی است؛ علامت قبول یا رد شدن آن در زمان‌های گذشته این بود که آنچه پذیرفته می‌شده با آتشی می‌سوخته است؛ ولی در امت ما قربان، اعمال پسندیده مانند نماز، روزه، صدقه و زکات است و در دنیا نمی‌توان فهیمد کدام یک از قربان‌ها پذیرفته شده‌اند<ref>جامع البیان، ج ۶، ص ۲۶۰.</ref> طبق آیه‌ای یهودیان ادعا کرده‌اند که خداوند با آنان عهد بسته که به هیچ پیامبری ایمان  نیاورند، مگر صدقه<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۲۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۸۹؛ فتح القدیر، ج ۱، ص ۴۰۶.</ref> یا عمل نیک<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۰.</ref> دیگری جهت تقرّب به خدا بیاورد و آتش آن را بسوزاند. آنان از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز چنین درخواستی داشتند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ }}﴾}}<ref> کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۸۳.</ref> در آیه‌ای به مؤمنان فرمان داده شده است که به سوی خدا وسیله بجویند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.</ref> بر اساس آیه‌ای دیگر از میان اولیای الهی آنان که به خدا نزدیک‌ترند در پی وسیله‌ای برای تقرّب هرچه بیشتر به او هستند[۶۵] یا آنکه اولیای الهی در پی وسیله ای هستند تا دانسته شود کدام یک به خدا نزدیک ترند<ref>الصافی، ج ۳، ص ۱۹۸؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۲۳۷.</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا }}﴾}}<ref> آن کسانی که (مشرکان به پرستش) می‌خوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز می‌جویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیک‌تر گردند و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند؛ بی‌گمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است؛ سوره اسراء، آیه:۵۷.</ref>
*بر اساس احتمالی، مراد از این دو آیه جستن وسیله‌ای است که انسان را به خدا نزدیک می‌کند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۵۱.</ref> و این وسیله مفهوم وسیعی دارد و هر کار نیک و شایسته و هر صفت پسندیده‌ای را در بر می‌گیرد که از جمله آن‌ها توسل به مقربان الهی برای بهره‌مندی از شفاعت آنان است<ref>فقه القرآن، ج ۱، ص ۳۶۹؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۳؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۱۲۸.</ref>، چنان که در روایاتی "وسیله" به [[امام]] تفسیر شده است<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۱۶۵.</ref>.
*در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.</ref>، پیش از طلب وسیله به تقوا امر شده است که از آن برمی آید در طلب وسیله نیز باید تقوای الهی را رعایت کرد و نباید از هر وسیله‌ای برای تقرّب به خدا بهره جست<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۳.</ref> بر اساس  احتمالی دیگر در آیات یاد شده واژه "وسیله" خود به معنای قرب و مفاد آیات، طلب قرب الهی است<ref>راهنما، ج ۴، ص ۳۶۷ - ۳۶۸.</ref>.
*قرآن کریم در آیاتی تنها عامل تقرّب به خدا را ایمان و عمل صالح می‌شناساند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ}}﴾}}<ref> و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها‌ی بهشتی آسوده‌اند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.</ref> این برداشت در صورتی است که استثنا در آیه منفصل و مفاد آیه آن باشد که تنها ایمان و عمل صالح انسان را به خدا نزدیک می‌سازند<ref>جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۳۳؛ التبیان، ج ۳، ص ۵۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۸۱.</ref>؛ شاید استثنا متصل باشد، در نتیجه اموال و فرزندان انسان نیز در صورت برخورداری وی از ایمان و عمل صالح، مایه تقرّب او به خدا هستند<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۱۵؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۹۵.</ref>.
*در آیه‌ای ایمان وسیله دستیابی به مقام قرب خدا معرفی شده است<ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۲۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۱۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۲۲.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران می‌گویند: بی‌گمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.</ref>. و در آیه‌ای دیگر از صعود "کلم طیب" به سوی خدا و اینکه عمل صالح آن را بالا می‌برد سخن رفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ }}﴾}}<ref> هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد و آنان که نیرنگ‌های بد می‌بازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت؛ سوره فاطر، آیه:۱۰.</ref> مقصود از صعود، تقرّب به خدا و مقصود از کلم طیب، اعتقادات حقی است که انسان با پذیرش آن‌ها و عمل بر اساس آن‌ها سعادتمند می‌شود و از آنجا که هر اعتقادی قائم به معتقِد آن است، تقرّب اعتقاد به خدا همان تقرّب معتقِد به خداوند است. عمل صالح نیز اعتقاد حق را در صعود به سوی خدا یاری کرده، آن را بالا می‌برد، زیرا هر چه عمل بر اساس اعتقاد تکرار شود، باور راسخ‌تر و روشن‌تر و تأثیر آن بیشتر می‌گردد<ref>راهنما، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref>.
*در آیه ای نیز به کسی که امید دارد به لقای پروردگارش برسد دستور عمل صالح و پرهیز از شرک در عبادت داده شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا }}﴾}}<ref> بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد؛ سوره کهف، آیه:۱۱۰.</ref>.
*در آیاتی متعدد به اموری اشاره شده است که مایه تقرّب انسان به خداست؛ مانند انفاق:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۳۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۹۸؛ نثر طوبی، ص ۲۹۴.</ref>؛ زکات: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ }}﴾}}<ref> آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸ - ۳۹.</ref>؛ اطعام فقیران:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا}}﴾}}<ref> با خود می‌گویند: شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی؛ سوره انسان، آیه:۹.</ref>؛ صبر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ}}﴾}}<ref> و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند؛ سوره رعد، آیه:۲۲.</ref>؛ امید به لقای الهی:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ }}﴾}}<ref> هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است؛ سوره عنکبوت، آیه:۵.</ref>؛ تقوا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ }}﴾}}<ref> برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref><ref>راهنما، ج ۲، ص ۳۵۲.</ref>، دعا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ }}﴾}}<ref> و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران؛ سوره انعام، آیه:۵۲.</ref>؛ دعای [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ }}﴾}}<ref> و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.</ref><ref>جامع البیان، ج ۱۱، ص ۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۳۷۱.</ref>؛ نماز: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَصَلِّ لِرَبِّكَ }}﴾}}<ref> پس برای پروردگارت نماز بگزار؛ سوره کوثر، آیه:۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۷؛ نمونه، ج ۲۷، ص ۳۷۲ - ۳۷۳.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ }}﴾}}<ref> هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۲۸.</ref>؛ سجده:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ }}﴾}}<ref> هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!؛ سوره علق، آیه:۱۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۳؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۵۰۴.</ref>؛ کشته شدن در راه خدا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ }}﴾}}<ref> و کسانی را که در راه خداوند کشته شده‌اند مرده مپندار که زنده‌اند، نزد پروردگارشان روزی می‌برند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۹.</ref>، قربانی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ}}﴾}}<ref>پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن!؛ سوره کوثر، آیه:۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۷.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالأَعْنَاقِ }}﴾}}<ref> آنها را نزد من بازگردانید! آنگاه به دست کشیدن به ساق و گردن‌ها‌ی آنها آغازید؛ سوره ص، آیه:۳۳.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۴۱.</ref>، التزام به آیات الهی و پرهیز از دنیاگرایی و هواپرستی:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد  و از گمراهان شد.و اگر می‌خواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا می‌بردیم اما او به دنیا گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد؛ از این رو داستان او چون داستان سگ است که اگر به او بتازی له‌له می‌زند و اگر او را وانهی (باز) له‌له می‌زند؛ این داستان گروهی است که آیات ما را دروغ شمردند پس این داستان را باز گوی باشد که آنان بیندیشند؛ سوره اعراف، آیه:۱۷۵ - ۱۷۶.</ref><ref>راهنما، ج ۶، ص ۳۴۴.</ref>، پاکی دل از مرض‌های روحی و اخلاقی:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}﴾}}<ref> که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.</ref><ref>راهنما، ج ۱۵، ص ۴۱۸.</ref>، ادای شهادت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ }}﴾}}<ref> گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ سوره طلاق، آیه:۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۶۰.</ref> و تذکر: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ ... لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ }}﴾}}<ref> سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۷.</ref> روایات نیز برای تقرّب به خدا عوامل گوناگونی برمی‌شمرند؛ مانند اطاعت از خدا و [[پیامبر]]{{صل}} و اولواالامر<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷ - ۱۸۸؛ ج۲، ص۷۴ - ۷۵.</ref>، دوری از گناهان، زهد، گریه از ترس خدا<ref>الکافی، ج ۲، ص ۸۰ ، ۴۸۳.</ref>، تلاش برای برآوردن حاجت مؤمن<ref>الکافی، ص ۱۹۶.</ref>، دشمنی با اهل معاصی و دوری از آنان<ref>کنز العمال، ج ۳، ص ۶۵.</ref> تعقل<ref>کنز العمال، ص ۳۸۴.</ref>.
*قرآن کریم در کنار عوامل حقیقی تقرّب به خدا، به پندارهایی اشاره می‌کند که بر خلاف گمان برخی، در نزدیک ساختن انسان به خدا هیچ اثری ندارند. مهم ترین این امور، پرستش آلهه‌ای به جز خداست. مشرکان، آن‌ها را به این انگیزه می‌پرستیدند که آنان را به خدا نزدیک ساخته، در نیازهایشان شفیع آنان باشند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى }}﴾}}<ref> و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم؛ سوره زمر، آیه:۳.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص ۲۲۷ - ۲۲۸.</ref>، چنان که یکی از عوامل پرستش بت‌ها میان قوم عاد، همین امر دانسته شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ }}﴾}}<ref> و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد؛ سوره هود، آیه:۵۳.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref>، لیکن این آلهه به هنگام نیاز مشرکان و نزول عذاب الهی برای مشرکان هیچ سودی نداشته<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۳۹.</ref>، نمی‌توانند آنان را یاری کنند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلَوْلا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً}}﴾}}<ref> پس چرا آن خدایانی که (کافران) به جای خداوند، برای تقرّب (به خداوند به پرستش) گرفته بودند یاریشان نکردند؟؛ سوره احقاف، آیه:۲۸.</ref>، بلکه در آن هنگام گم می‌شوند؛ یعنی رابطه الوهیت و عبودیتی که مشرکان می‌پنداشتند می‌گسلد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ }}﴾}}<ref> بلکه از نظرشان ناپدید شدند؛ سوره احقاف، آیه:۲۸.</ref><ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۲۱۴.</ref>.
*در آیه دیگری عامل تقرّب بودن اموالی که برخی به آن افتخار می‌کنند و فرزندانی که به آنان تکبر می‌ورزند، نفی شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ}}﴾}}<ref> و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها‌ی بهشتی آسوده‌اند؛ سوره سبأ، آیه:۳۷.</ref><ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۲۱.</ref>.
*بر اساس آیاتی یهودیان و نصارا خود را فرزندان و دوستان خدا و از مقربان الهی می‌پنداشتند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۷۲؛ تفسیر غریب القرآن، ص ۹۳؛ المیزان، ج ۵، ص ۲۴۹.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| نَحْنُ أَبْنَاء اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ }}﴾}}<ref> ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ سوره مائده، آیه:۱۸.</ref> و در آیه‌ای از یهودیان خواسته شده است اگر در ادعای خود بر ایمان و قرب به خدا صادق‌اند آرزوی مرگ کنند و به این ترتیب، دروغ بودن ادعای آنان برای همگان آشکار می‌شود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}﴾}}<ref> بگو، اگر راست می‌گویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید؛ سوره بقره، آیه:۹۴.</ref><ref>جامع البیان، ج ۱، ص ۵۹۶.</ref>.
==اهمّیت و آثار تقرّب==
*مطلوب نهایی انسان<ref>فلسفه اخلاق، ص ۱۸۲.</ref> و غایت همه عبادت‌ها<ref>اسرار الحکم، ص ۵۱۴.</ref> رسیدن به قرب الهی است و در میان اولیاء الله، بالاترین مقام از آنِ مقربان است<ref>الفتوحات المکیه، ج ۴، ص ۱۳۷.</ref>. برخی حقیقت جهنم را وسیله دوری از خدا و حقیقت بهشت را ابزار نزدیکی به خدا دانسته‌اند<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۴، ص ۲۶۴.</ref>.
*در قرآن تمام آیات تقرّب و قرب، به گونه‌ای بر اهمیت قرب الهی دلالت و به آن تشویق می‌کنند. تلاش برای تقرب به سوی خدا در کنار تقوا و جهاد می تواند انسان را به سعادت و رستگاری برساند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۳۵.</ref> بر اساس احتمالی در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ }}﴾}}<ref> بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را؛ سوره شوری، آیه:۲۳.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اجر رسالت خویش را تنها آن نهاده است که مؤمنان با خدا دوستی کرده، با اعمال نیک به سوی او تقرب جویند<ref>جامع البیان، ج ۲۵، ص ۳۴ - ۳۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۳؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۲۸۵.</ref>، گرچه با توجه به سیاق آیه و روایات فراوان شیعه و [[اهل سنت]]، این آیه درباره دوستی با [[اهل بیت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۴۵ - ۴۶.</ref>.
*از آنجا که تقرب به معنای نزدیک شدن واقعی به کانون بی نهایت هستی یعنی خداوند است لازمِ آن، شدت و قوت و کمال یافتن وجود است که مساوی است با فزونی و استکمال در کمالات وجودی؛ مانند علم و قدرت و حیات و اراده و مشیت و ازدیاد دایره نفوذ و تصرّف<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۹۲، «ولاها و ولایتها».</ref> عارفان معمولاً قرب را مقدم بر اطاعت و علت آن و نیز اطاعت از خدا را از آثار قرب دانسته‌اند<ref>خلاصة شرح تعرف، ص ۳۳۵؛ دایرة المعارف فارسی، ج ۲، ص ۲۵۳۳.</ref>.
*قرآن کریم آثار گوناگونی برای قرب بر شمرده است؛ از جمله مقربان، کتاب ابرار را مشاهده می‌کنند که درجه آن‌ها پایین‌تر از مقربان است و در آن کتاب جزای ابرار نوشته شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است.و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟ کارنامه‌ای است نگاشته، که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند ؛ سوره مطففین، آیه:۱۸ - ۲۱.</ref><ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۵.</ref> و طبق آیه دیگری اهل یقین، جهنم را می‌بینند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}﴾}}<ref> هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه:۵ - ۶.</ref> و چون دیدن جهنم همسنگ مشاهده کتاب ابرار است، مقربان، اهل یقین‌اند<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۵.</ref>. در تفسیر آیات ۱۸ - ۲۱ مطّففین آرای دیگری نیز هست<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۷۳؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۴۴۸ - ۴۴۹؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۴۰۲.</ref>.
*دیگر آثار قرب الهی، دوری از تکبر نسبت به عبادت خداوند و خسته نشدن از عبادت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلا يَسْتَحْسِرُونَ }}﴾}}<ref> و هر کس که در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و آن کسان که نزد اویند از پرستش وی سر باز نمی‌زنند و خسته نمی‌شوند؛ سوره تکاثر، آیه:۱۹.</ref><ref>راهنما، ج ۱۱، ص ۳۲۵.</ref> و برخورداری از هدایت الهی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ }}﴾}}<ref> و (ابراهیم) گفت: من به سوی پروردگارم می‌روم که به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ سوره صافات، آیه:۹۹.</ref> و نیز از آثار پرداخت زکات با قصد  تقّرب، زیاد شدن مال در دنیا و ثواب در آخرت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ }}﴾}}<ref> آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند؛ سوره روم، آیه: ۳۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۷۹؛ الصافی، ج ۴، ص ۱۳۴؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۸۵.</ref> و از دیگر آثار مهم قرب خداوند، آسایش و راحتی مقربان هنگام احتضار و بهره‌مندی از روزی بهشتی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ }}﴾}}<ref> اما اگر از نزدیکان (درگاه خداوند) باشد،پس (او را) آسایش و روزی و بهشتی پر نعمت است؛ سوره واقعه، آیه:۸۸ - ۸۹.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۲۱ - ۳۲۲؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۳۹.</ref> در تفسیر این آیه آرای دیگری نیز هست<ref>التبیان، ج ۹، ص ۵۱۴؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۲۳۲ - ۲۳۳.</ref>.
*مقربان در برزخ نیز از رحمت ویژه الهی بی‌بهره نیستند، چنان که کشته شدگان راه خدا، نزد پروردگارشان زنده بوده، روزی می‌خورند و به آنچه خداوند از فضل خویش نصیبشان ساخته است، شادمان‌اند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ }}﴾}}<ref> و کسانی را که در راه خداوند کشته شده‌اند مرده مپندار که زنده‌اند، نزد پروردگارشان روزی می‌برند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۹ -۱۷۰ .</ref> مهم‌ترین اثر قرب خداوند، برخورداری مقربان از رحمت الهی، بهشت مخصوص و نعمت‌های ویژه بهشتی است. خداوند بادیه نشینانی را که با انفاق خویش تقرب به سوی خدا را می‌خواهند، مشمول رحمت خود قرار داده، وارد بهشت خواهد ساخت<ref>جامع البیان، ج ۱۱، ص ۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۶؛ تفسیر جلالین، ص ۲۵۸.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۹۹.</ref> قرآن کریم بهشت مقربان را "جنت نعیم" نامیده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند.در بهشت‌های پرنعمت؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.</ref>. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ }}﴾}}<ref>پس (او را) آسایش و روزی و بهشتی پر نعمت است؛ سوره واقعه، آیه:۸۹.</ref> که برخی آن را درجه بالای بهشت<ref>التبیان، ج ۹، ص ۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۸.</ref> و بعضی بهشت ولایت دانسته‌اند<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۱.</ref> مقربان به سوی ثواب و رحمت الهی و بهشت از دیگر بهشتیان پیشی می‌گیرند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند.در بهشت‌های پرنعمت ؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۵۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۴۸.</ref>.
*خداوند از نعمت‌های گوناگون مقربان در بهشت نعیم چنین یاد می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ لا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلا يُنزِفُونَ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ وَحُورٌ عِينٌ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِيمًا إلاَّ قِيلا سَلامًا سَلامًا }}﴾}}<ref> بر تخت‌هایی گوهرنشان. روبه‌روی هم بر آنها پشت می‌دهند خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند.با جام‌ها و آبریزها و پیاله‌ای از شرابی روان.که نه از آن سردرد گیرند و نه مستی یابند.و میوه، آنچه بگزینند.و گوشت پرندگان، آنچه بخواهند.و سیاه‌دیده زنانی درشت چشم.همانند مروارید فرو پوشیده.به پاداش آنچه انجام می‌داده‌اند.در آن سخن یاوه و گناه‌آلودی نمی‌شنوند.هیچ سخنی نشنوند جز گفته: درود، درود؛ سوره واقعه، آیه:۱۵ - ۲۶.</ref>
*بر اساس برخی آیات نیز در بهشت چشمه‌ای به نام تسنیم هست که تنها مقربان از آن به صورت خالص می‌نوشند؛ ولی ابرار از شرابی ممزوج با تسنیم می نوشند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ}}﴾}}<ref> آری، نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمار‌اند.نشسته بر تخت‌ها (به هر سو) می‌نگرند،شادابی نعمت را در سیمای آنان باز می‌شناسی،به آنان از شرابی دست ناخورده می‌نوشانند،که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبت‌کنندگان باید رغبت کنند.و آمیخته آن از (آب) تسنیم است،چشمه‌ای که مقرّبان (درگاه خداوند) از آن می‌نوشند؛ سوره مطففین، آیه:۲۲ - ۸.</ref><ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۴۰۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۳۹.</ref> برخی مقصود از چشمه تسنیم را معرفت خدا و محبت و لذت لقای او دانسته‌اند<ref>روح البیان، ج ۱۰، ص ۳۷۲.</ref>.
==مقربان==
*مقربان هم در میان فرشتگان مصداق دارند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا }}﴾}}<ref> مسیح از اینکه بنده خداوند باشد هرگز سر باز نمی‌زند و فرشتگان مقرّب نیز؛ و هر که از بندگی او سر باز زند و سرکشی کند زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گرد آورد؛ سوره نساء، آیه: ۱۷۲.</ref> و هم در میان انسان‌ها. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند؛ سوره واقعه، آیه:۱۱.</ref> فرشتگان مقرب، فرشتگانی‌اند که خداوند آنان را به خود نزدیک کرده و بر دیگر مخلوقات خود برتری داده است<ref>جامع البیان، ج ۶، ص ۵۰؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۲۵.</ref>. گفته شده است: فرشتگان مقرب ۴ فرشته جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل هستند<ref>فرشتگان، ص ۱۰۱؛ معجم اعلام القرآن، ص ۹۹.</ref>. و از میان آنان جبرئیل مقرب تر است<ref>اعلام قرآن، ص ۲۷۸؛ اعلام القرآن، ص ۲۴۱؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>. برخی، آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى }}﴾}}<ref> سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.</ref> را درباره  نزدیک شدن جبرئیل به خدا دانسته‌اند<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص ۶۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۶۶.</ref>. قرب جبرئیل را می‌توان از آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ}}﴾}}<ref> توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،آنجا فرمانگزاری امین است ؛ سوره تکویر، آیه:۲۰ - ۲۱.</ref> نیز فهمید. انسان‌های مقرب کسانی‌اند که از دیگران در راه بازگشت به سوی خدا پیشی گرفته‌اند<ref>المیزان، ج ۳، ص ۱۹۵.</ref>. میان آنان و پروردگارشان هیچ حجاب قلبی مانند گناه، جهل و شک نیست<ref>المیزان، ج ۱، ص ۲۷۳.</ref> و درجات ایشان نزد خدا بالا و مراتبشان در بهشت عالی است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۴.</ref>. آنان در دنیا به سوی اطاعت الهی، ایمان، هجرت، نمازهای پنج گانه، جهاد، توبه و اعمال نیک و هر آنچه خدا به سوی آن فرا خوانده است پیشی می‌گیرند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ }}﴾}}<ref> آنانند که نزدیکان به خداوند‌اند.در بهشت‌های پرنعمت ؛ سوره واقعه، آیه: ۱۱ - ۱۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۹؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۴۸.</ref>. بر اساس روایتی، "سابقون" ۴ نفرند: هابیل فرزند [[حضرت آدم]]{{ع}}، مؤمن آل فرعون در امت [[حضرت موسی]]{{ع}}، حبیب نجار در امت [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} در امت [[پیامبر|محمد]]{{صل}}<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۲۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۶۵.</ref>. در روایت دیگری "سابقون" [[امام علی|علی]]{{ع}} و شیعیان وی دانسته شده‌اند<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۰۹.</ref>.
*قرآن کریم درباره عدد مقربان فرموده است: بسیاری از آنان از پیشینیان و کمی از ایشان از پسینیان هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ }}﴾}}<ref> دسته‌ای بسیار از پیشینیانند.و اندکی از پسینیان؛ سوره واقعه، آیه:۱۳ - ۱۴.</ref>؛ یعنی بسیاری از مقربان از امت های پیش از امت اسلامی و کمی از آنان از امت اسلامی‌اند<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۵۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۴۹۰؛ جامع البیان، ج ۲۷، ص ۲۲۳.</ref>. برخی گفته‌اند: مقصود آن است که بسیاری از مقربان از مسلمانان صدر اسلام و کمی از آنان از بقیه امت اسلامی هستند<ref>زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۳۴ - ۱۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۳۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۱۵.</ref>.
*قرآن کریم به مقرب بودن برخی پیامبران{{عم}} تصریح کرده است؛ ولی هیچ کس مقرب تر از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیست. چگونگی نزدیک شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به خدا<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۲۸؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۶۶.</ref> هنگام  معراج چنین بیان شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى }}﴾}}<ref> سپس نزدیک شد و فروتر آمد.آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید؛ سوره نجم، آیه: ۸ - ۹.</ref> مفسران این دو آیه را به صورت‌هایی گوناگون تفسیر کرده‌اند<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص ۵۹ - ۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۵۹ - ۶۱؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۱۰۶.</ref>. عارفان در تقسیمی مقربان را ۴ نوع دانسته اند: ۱. کسی که تنها صاحب قرب نوافل است؛ ۲. کسی که فقط صاحب قرب فرایض است؛ ۳. کسی که جامع میان دو قرب با هم است و این شخص، صاحب مرتبه جمع و دارای مقام "قاب قوسین" است؛ ۴. کسی که به هیچ یک از مقامات سه گانه مقید نیست، بلکه به گونه‌ای است که در هر یک از آن‌ها ظهور می‌یابد و میان آن‌ها جمع می‌کند، بی‌آنکه به هیچ یک از آن‌ها مقید شود و این شخص، صاحب مرتبه احدیت جمع و دارای مقام "اَو اَدنی" است و این مقام، بالاصاله به [[رسول اکرم]]{{صل}}اختصاص دارد<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۱.</ref> بدین ترتیب، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در معراج تمام مراحل قرب را به دست آورده‌اند.
*از دیگر پیامبرانی که قرآن کریم مقرب بودن آنان را اعلام کرده عبارت‌اند از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}﴾}}<ref> که دلی پاک را نزد پروردگار خود آورد؛ سوره صافات، آیه:۸۴.</ref>؛ [[حضرت عیسی]]{{ع}}:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند  و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.</ref><ref>راهنما، ج ۲، ص ۴۵۷.</ref>، [[حضرت موسی]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا}}﴾}}<ref>او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم؛ سوره مریم، آیه:۵۲.</ref>، [[حضرت داود]]{{ع}}: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ }}﴾}}<ref> آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بی‌گمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه:۲۵.</ref>، [[حضرت سلیمان]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ }}﴾}}<ref> و بی‌گمان نزد ما او را نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه: 40.</ref> و [[حضرت یوسف]]{{ع}}:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ }}﴾}}<ref> او از بندگان ناب ما بود؛ سوره یوسف، آیه:۲۴.</ref>.
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 
{{دانشنامه امامت-خرد}}
 
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
[[رده:مدخل وابسته به علم معصوم]]
[[رده:مجرای علم لدنی معصوم]]
[[رده:تقرب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۵