جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | ||
| عنوان مدخل = جزء بن حدرجان بن مالک یمانی | | عنوان مدخل = جزء بن حدرجان بن مالک یمانی | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
او از [[قبیله ازد]] [[یمن]]، [[صحابی]] و [[خادم رسول خدا]]{{صل}} است. پدرش حدرجان یا حدرد؛ <ref>ابن ماکولا، الاکمال، ج ۲، ص۹۰.</ref> و برادرش قذاذ یا (قداد) نیز در شمار صحابهاند. [[نوادگان]] جزء خبری را [[نسل]] در نسل از یکدیگر، از جزء [[روایت]] کردهاند که براساس آن، قذاذ از منطقه «قَنُونی» در یمن (شش منزلی [[مکه]]) با «مهتران» [[قبیله ازد]] [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید تا [[ایمان]] خود و طایفهاش را اعلام دارد. در آن [[زمان]] ششصد [[خانواده]] در [[اطاعت]] حدرجان بودند و به [[پیروی]] او [[ایمان]] آورده بودند. قذاذ در میان راه به [[لشکریان]] [[مسلمان]] برخورد و اظهار [[مسلمانی]] کرد، ولی سخن وی را نپذیرفتند و شبانه وی را کُشتند. با انتشار این خبر، جزء نزد رسول خدا{{صل}} رفت و با بیان حادثه، خواستار [[خون]] بهای قذاذ شد. به گفته جزء، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر میروید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام میکند | او از [[قبیله ازد]] [[یمن]]، [[صحابی]] و [[خادم رسول خدا]] {{صل}} است. پدرش حدرجان یا حدرد؛ <ref>ابن ماکولا، الاکمال، ج ۲، ص۹۰.</ref> و برادرش قذاذ یا (قداد) نیز در شمار صحابهاند. [[نوادگان]] جزء خبری را [[نسل]] در نسل از یکدیگر، از جزء [[روایت]] کردهاند که براساس آن، قذاذ از منطقه «قَنُونی» در یمن (شش منزلی [[مکه]]) با «مهتران» [[قبیله ازد]] [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسید تا [[ایمان]] خود و طایفهاش را اعلام دارد. در آن [[زمان]] ششصد [[خانواده]] در [[اطاعت]] حدرجان بودند و به [[پیروی]] او [[ایمان]] آورده بودند. قذاذ در میان راه به [[لشکریان]] [[مسلمان]] برخورد و اظهار [[مسلمانی]] کرد، ولی سخن وی را نپذیرفتند و شبانه وی را کُشتند. با انتشار این خبر، جزء نزد رسول خدا {{صل}} رفت و با بیان حادثه، خواستار [[خون]] بهای قذاذ شد. به گفته جزء، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر میروید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام میکند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمتهای بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>. در این باره نازل شد و رسول خدا {{صل}} خونبهای قذاذ را به مبلغ هزار دینار پرداخت و دستور داد صد شتر سرخ موی به من بدهند. آنگاه با بستن پرچمی برای من، در رأس سریهای به سوی قبیله [[حاتم طائی]] اعزام شدم که با غنایمی بسیار و چهل [[زن]] [[اسیر]] به [[مدینه]] بازگشتم. همه [[اسیران]] مسلمان شدند و رسول خدا {{صل}} و اصحابش با آنان [[ازدواج]] کردند <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۳۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. | ||
جزء و عمویش اسود از خدمتگزاران رسول خدا{{صل}} بودند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>. فرزندش [[عبدالملک بن جزء]]، از بزرگان [[شام]] و [[امیران]] دوره [[حجاج]] بود<ref>ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب معد والیمن الکبیر، ج۲، ص۱۹۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۵.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جزء بن حدرجان بن مالک یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۹۰.</ref> | جزء و عمویش اسود از خدمتگزاران رسول خدا {{صل}} بودند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>. فرزندش [[عبدالملک بن جزء]]، از بزرگان [[شام]] و [[امیران]] دوره [[حجاج]] بود<ref>ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب معد والیمن الکبیر، ج۲، ص۱۹۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۵.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جزء بن حدرجان بن مالک یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۹۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |