جندب بن نعمان ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==آشنایی اجمالی==
== آشنایی اجمالی ==
با توجه به نسبتش، او را باید از [[قبیله ازد]] [[شنوءه]]، از [[قبایل یمنی]] دانست<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۱۲۰.</ref>. [[کنیه]] وی «ابوعزیز» است<ref>ابن حجر، الاصابه ج۷، ص۲۲۸.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۲۷۷ و نیز ابن اثیر، اسد الغابه ج۶، ص۲۰۹.</ref> نام او را به [[اشتباه]] به صورت «[[ابوعزیز بن جندب بن نعمان]]» آورده است.
با توجه به نسبتش، او را باید از [[قبیله ازد]] [[شنوءه]]، از [[قبایل یمنی]] دانست<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۱۲۰.</ref>. [[کنیه]] وی «ابوعزیز» است<ref>ابن حجر، الاصابه ج۷، ص۲۲۸.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۲۷۷ و نیز ابن اثیر، اسد الغابه ج۶، ص۲۰۹.</ref> نام او را به [[اشتباه]] به صورت «[[ابوعزیز بن جندب بن نعمان]]» آورده است.


[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.</ref> به استناد [[نقلی]] که [[ابن عساکر]] به نقل از [[نوادگان]] او آورده، می‌گوید: جندب به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} رسید و [[اسلام]] آورد و چون در اسلامش [[ثابت قدم]] بود، [[حضرت]] او را به عنوان [[عَریف]] قومش (بزرگ و نماینده قبیله) تعیین کرد. او در دوره [[حکومت]]، [[خلیفه دوم]] به [[شام]] [[هجرت]] کرد و در [[دمشق]] ساکن شد. همچنین در [[نبرد یرموک]] با [[رومیان]] در سال پانزدهم<ref>خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۸۹.</ref>، شرکت داشت. وی سرانجام در دمشق از [[دنیا]] رفت و در منزلش که به نام دارالنخله معروف بود، به [[خاک]] سپرده شد. فرزندش سعید و نواده‌اش [[عمر بن سعید]] نیز در همان [[خانه]] [[دفن]] شده‌اند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۳۱۹.</ref>. اما به نظر می‌رسد با [[استدلال]] به این خبر نمی‌توان جندب را [[صحابی]] دانست؛ زیرا خیلی بعید است رسول خدا{{صل}} شخصی را به [[سرپرستی]] [[قبیله]] بزرگی همچون ازد [[منصوب]] کرده باشد، ولی از او هیچ خبری به جز این خبر باقی نمانده باشد. ابن حجر<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.</ref> نیز با توجه به [[غریب]] بودن اسناد آن، به گونه‌ای که افراد نقل کننده آن به جز در این خبر شناخته نشده‌اند، در [[درستی]] سند این [[حدیث]] تردید کرده است.<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن نعمان ازدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۷.</ref>
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.</ref> به استناد [[نقلی]] که [[ابن عساکر]] به نقل از [[نوادگان]] او آورده، می‌گوید: جندب به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} رسید و [[اسلام]] آورد و چون در اسلامش [[ثابت قدم]] بود، [[حضرت]] او را به عنوان [[عَریف]] قومش (بزرگ و نماینده قبیله) تعیین کرد. او در دوره [[حکومت]]، [[خلیفه دوم]] به [[شام]] [[هجرت]] کرد و در [[دمشق]] ساکن شد. همچنین در [[نبرد یرموک]] با [[رومیان]] در سال پانزدهم<ref>خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۸۹.</ref>، شرکت داشت. وی سرانجام در دمشق از [[دنیا]] رفت و در منزلش که به نام دارالنخله معروف بود، به [[خاک]] سپرده شد. فرزندش سعید و نواده‌اش [[عمر بن سعید]] نیز در همان [[خانه]] [[دفن]] شده‌اند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۳۱۹.</ref>. اما به نظر می‌رسد با [[استدلال]] به این خبر نمی‌توان جندب را [[صحابی]] دانست؛ زیرا خیلی بعید است رسول خدا {{صل}} شخصی را به [[سرپرستی]] [[قبیله]] بزرگی همچون ازد [[منصوب]] کرده باشد، ولی از او هیچ خبری به جز این خبر باقی نمانده باشد. ابن حجر<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.</ref> نیز با توجه به [[غریب]] بودن اسناد آن، به گونه‌ای که افراد نقل کننده آن به جز در این خبر شناخته نشده‌اند، در [[درستی]] سند این [[حدیث]] تردید کرده است.<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن نعمان ازدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۴

آشنایی اجمالی

با توجه به نسبتش، او را باید از قبیله ازد شنوءه، از قبایل یمنی دانست[۱]. کنیه وی «ابوعزیز» است[۲]، ولی ابن عبدالبر[۳] نام او را به اشتباه به صورت «ابوعزیز بن جندب بن نعمان» آورده است.

ابن حجر[۴] به استناد نقلی که ابن عساکر به نقل از نوادگان او آورده، می‌گوید: جندب به حضور رسول خدا (ص) رسید و اسلام آورد و چون در اسلامش ثابت قدم بود، حضرت او را به عنوان عَریف قومش (بزرگ و نماینده قبیله) تعیین کرد. او در دوره حکومت، خلیفه دوم به شام هجرت کرد و در دمشق ساکن شد. همچنین در نبرد یرموک با رومیان در سال پانزدهم[۵]، شرکت داشت. وی سرانجام در دمشق از دنیا رفت و در منزلش که به نام دارالنخله معروف بود، به خاک سپرده شد. فرزندش سعید و نواده‌اش عمر بن سعید نیز در همان خانه دفن شده‌اند[۶]. اما به نظر می‌رسد با استدلال به این خبر نمی‌توان جندب را صحابی دانست؛ زیرا خیلی بعید است رسول خدا (ص) شخصی را به سرپرستی قبیله بزرگی همچون ازد منصوب کرده باشد، ولی از او هیچ خبری به جز این خبر باقی نمانده باشد. ابن حجر[۷] نیز با توجه به غریب بودن اسناد آن، به گونه‌ای که افراد نقل کننده آن به جز در این خبر شناخته نشده‌اند، در درستی سند این حدیث تردید کرده است.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۱۲۰.
  2. ابن حجر، الاصابه ج۷، ص۲۲۸.
  3. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۲۷۷ و نیز ابن اثیر، اسد الغابه ج۶، ص۲۰۹.
  4. ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.
  5. خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۸۹.
  6. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۳۱۹.
  7. ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۷.
  8. قلیچ، رسول، مقاله «جندب بن نعمان ازدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۲۷.