دین حنیف در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشکده تحقیقات اسلامی، پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''' به 'پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''') برچسب: واگردانی دستی |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*"حَنَف" در اصل به معنای میل است و "حنیف" کسی است که بر [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} است و [[آیین]] او را از آن رو حنیف گفتهاند که به [[باطل]] میل نداشته است<ref>مجمع البحرین، ۵/ ۴۱.</ref>. کلمه "حنیف"، به معنای [[توحید]] فطری و روش و منش [[انبیای الهی]]- به ویژه [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}- [[دوازده]] بار در [[قرآن]] آمده است و نقطه مقابل [[شرک]] است<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ۱/ ۳۸۷.</ref>. میان حنیف و [[فطرت]]، پیوندی هست<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۷۳؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ {{متن قرآن| وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ }}؛ سوره نحل، آیه ۱۲ و {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}؛ آیه ۱۲۳؛ ر.ک: المعجم الموسوعی للدیانات، ۱/ ۳۴۰.</ref>. [[خداوند]] درباره او میفرماید: "[[ابراهیم]] نه [[یهودی]] بود و نه نصرانی؛ بلکه مسلمانی حنیف بود و از [[مشرکان]] نبود"<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. پارهای [[روایات]]، [[دین اسلام]] را [[آیین]] حنیف سمحه و [[سهله]] خواندهاند <ref>تاریخ قرآن، ۳۷.</ref>. در روزگار [[جاهلیت]] کسی را که از دو [[سنت]] [[ختنه]] و [[حج]] [[پیروی]] میکرد، "حنیف" میگفتند و کسانی را که از بتپرستی دست کشیده بودند، "حنفاء" میخواندند<ref>سیرة رسول الله {{صل}}، ۸۰ و ۸۱؛ اعلام قرآن، ۲۹۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 251.</ref>. | *"حَنَف" در اصل به معنای میل است و "حنیف" کسی است که بر [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} است و [[آیین]] او را از آن رو حنیف گفتهاند که به [[باطل]] میل نداشته است<ref>مجمع البحرین، ۵/ ۴۱.</ref>. کلمه "حنیف"، به معنای [[توحید]] فطری و روش و منش [[انبیای الهی]]- به ویژه [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}- [[دوازده]] بار در [[قرآن]] آمده است و نقطه مقابل [[شرک]] است<ref>ر. ک: تفسیر المیزان، ۱/ ۳۸۷.</ref>. میان حنیف و [[فطرت]]، پیوندی هست<ref>ر. ک: تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۷۳؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ {{متن قرآن| وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ }}؛ سوره نحل، آیه ۱۲ و {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}؛ آیه ۱۲۳؛ ر. ک: المعجم الموسوعی للدیانات، ۱/ ۳۴۰.</ref>. [[خداوند]] درباره او میفرماید: "[[ابراهیم]] نه [[یهودی]] بود و نه نصرانی؛ بلکه مسلمانی حنیف بود و از [[مشرکان]] نبود"<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. پارهای [[روایات]]، [[دین اسلام]] را [[آیین]] حنیف سمحه و [[سهله]] خواندهاند <ref>تاریخ قرآن، ۳۷.</ref>. در روزگار [[جاهلیت]] کسی را که از دو [[سنت]] [[ختنه]] و [[حج]] [[پیروی]] میکرد، "حنیف" میگفتند و کسانی را که از بتپرستی دست کشیده بودند، "حنفاء" میخواندند<ref>سیرة رسول الله {{صل}}، ۸۰ و ۸۱؛ اعلام قرآن، ۲۹۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 251.</ref>. | ||
* [[قرآن کریم]]، "[[فطرت]] [[الله]]" را همان دین حنیف دانسته است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰؛ الالهیات، ۱/ ۱۳- ۱۱.</ref> و [[ابن مسعود]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}} را به معنای {{عربی|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الحنفية}} انگاشته است<ref>تاریخ قرآن، ۳۹.</ref>. بنابراین، [[دین]]، امری است فطری و [[اسلام]]، همان [[دین]] فطری و [[آیین]] سهلگیر حنیف است که با [[آفرینش]] و [[نظام تکوین]] به گونه کامل سازگار است<ref>الاسلام بلا مذاهب، ۴۱؛ تفسیر نمونه، ۱۴/ ۹۴؛ تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۹۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 252.</ref>. | * [[قرآن کریم]]، "[[فطرت]] [[الله]]" را همان دین حنیف دانسته است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰؛ الالهیات، ۱/ ۱۳- ۱۱.</ref> و [[ابن مسعود]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ}} را به معنای {{عربی|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الحنفية}} انگاشته است<ref>تاریخ قرآن، ۳۹.</ref>. بنابراین، [[دین]]، امری است فطری و [[اسلام]]، همان [[دین]] فطری و [[آیین]] سهلگیر حنیف است که با [[آفرینش]] و [[نظام تکوین]] به گونه کامل سازگار است<ref>الاسلام بلا مذاهب، ۴۱؛ تفسیر نمونه، ۱۴/ ۹۴؛ تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۹۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 252.</ref>. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۰
مقدمه
- "حَنَف" در اصل به معنای میل است و "حنیف" کسی است که بر آیین حضرت ابراهیم (ع) است و آیین او را از آن رو حنیف گفتهاند که به باطل میل نداشته است[۱]. کلمه "حنیف"، به معنای توحید فطری و روش و منش انبیای الهی- به ویژه حضرت ابراهیم (ع)- دوازده بار در قرآن آمده است و نقطه مقابل شرک است[۲]. میان حنیف و فطرت، پیوندی هست[۳]. خداوند درباره او میفرماید: "ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه مسلمانی حنیف بود و از مشرکان نبود"[۴]. پارهای روایات، دین اسلام را آیین حنیف سمحه و سهله خواندهاند [۵]. در روزگار جاهلیت کسی را که از دو سنت ختنه و حج پیروی میکرد، "حنیف" میگفتند و کسانی را که از بتپرستی دست کشیده بودند، "حنفاء" میخواندند[۶][۷].
- قرآن کریم، "فطرت الله" را همان دین حنیف دانسته است[۸] و ابن مسعود آیه ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ﴾ را به معنای إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الحنفية انگاشته است[۹]. بنابراین، دین، امری است فطری و اسلام، همان دین فطری و آیین سهلگیر حنیف است که با آفرینش و نظام تکوین به گونه کامل سازگار است[۱۰][۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البحرین، ۵/ ۴۱.
- ↑ ر. ک: تفسیر المیزان، ۱/ ۳۸۷.
- ↑ ر. ک: تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۷۳؛ ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴾؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ ﴿ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴾؛ سوره نحل، آیه ۱۲ و ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾؛ آیه ۱۲۳؛ ر. ک: المعجم الموسوعی للدیانات، ۱/ ۳۴۰.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾؛ سوره آل عمران، آیه ۷.
- ↑ تاریخ قرآن، ۳۷.
- ↑ سیرة رسول الله (ص)، ۸۰ و ۸۱؛ اعلام قرآن، ۲۹۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 251.
- ↑ ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾؛ سوره روم، آیه ۳۰؛ الالهیات، ۱/ ۱۳- ۱۱.
- ↑ تاریخ قرآن، ۳۹.
- ↑ الاسلام بلا مذاهب، ۴۱؛ تفسیر نمونه، ۱۴/ ۹۴؛ تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۹۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 252.