الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۳ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| ناشر = انتشارات ' به '| ناشر = ')
 
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان           = الفصول المهمة فی أصول الأئمة{{عم}}، ج ۳
| عنوان پیشین =
| عنوان اصلی     =  
| عنوان = الفصول المهمة فی أصول الأئمة {{عم}}، ج ۳
| تصویر           = 300006941.jpg
| عنوان پسین =
| اندازه تصویر   = 200px
| شماره جلد =
| از مجموعه   =
| عنوان اصلی =  
| زبان           = عربی
| تصویر = 300006941.jpg
|زبان اصلی     =
| اندازه تصویر = 200px
| نویسنده         = [[محمد حر‌ عاملی]]
| از مجموعه =  
| نویسندگان         =  
| زبان = عربی
| تحقیق یا تدوین   =[[محمد قائینی]]  
| زبان اصلی =  
| زیر نظر           =  
| نویسنده = [[محمد حر‌ عاملی]]
| به کوشش           =
| نویسندگان =  
| مترجم             =
| تحقیق یا تدوین =[[محمد قائینی]]  
| مترجمان           =
| زیر نظر =  
| ویراستار         =
| به کوشش =  
| ویراستاران       =
| مترجم =  
| موضوع           = [[امامت]] و [[ولایت]]
| مترجمان =  
| مذهب           = [[شیعه]]
| ویراستار =  
| ناشر           = [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]{{ع}}
| ویراستاران =  
| به همت           =
| موضوع = [[امامت]] و [[ولایت]]
| وابسته به         =  
| مذهب = شیعه
| محل نشر   = قم، ایران
| ناشر = مؤسسه معارف اسلامی امام رضا {{ع}}
| سال نشر       = ۱۳۷۶
| به همت =  
| تعداد جلد        =
| وابسته به =  
| صفحه            = ۴۳۲
| محل نشر = قم، ایران
| قطع            = وزیری
| سال نشر = ۱۳۷۶
| نوع جلد        =گالینگور
| تعداد صفحات = ۴۳۲
| شابک           = (نامعلوم)
| شابک =  
| رده‌بندی کنگره    =‏‫‬‭‏‫‬‭BP۱۳۵‭‏‫‬‭/ح‌۴و۵۰۹۵ ۱۳۷۶
| شماره ملی =‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹
| رده‌بندی دیویی    =‏‫‬‭۲۹۷/۲۱۲‭‬‬
| شماره ملی         =‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹
}}
}}
این کتاب، جلد سوم از مجموعهٔ سه‌جلدی '''[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|الفصول المهمة فی أصول الأئمة]]''' است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از [[ائمه اطهار]]{{عم}} درباره [[اصول دین]] و [[فروع دین]] و طب و [[اصول فقه]] می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر [[محمد حر‌ عاملی]] است و [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]{{ع}} انتشار آن را به عهده داشته است<ref name=p1>[https://www.gisoom.com/book/1128258/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AC%D9%84%D8%AF-2/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>.
این کتاب، جلد سوم از مجموعهٔ سه‌جلدی '''[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|الفصول المهمة فی أصول الأئمة]]''' است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از [[ائمه اطهار]] {{عم}} درباره [[اصول دین]] و [[فروع دین]] و طب و [[اصول فقه]] می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر [[محمد حر‌ عاملی]] است و [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]] {{ع}} انتشار آن را به عهده داشته است.<ref>[https://www.gisoom.com/book/1128258/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>


==دربارهٔ کتاب==
== دربارهٔ کتاب ==
در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.  
در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.  


صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.
صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.


==فهرست کتاب==
== فهرست کتاب ==
{{ستون-شروع|3}}
{{فهرست اثر}}
====فصل‌های مسائل کلی مرتبط با طب و مسائل مرتبط به آن====
==== فصل‌های مسائل کلی مرتبط با طب و مسائل مرتبط به آن ====
*فصل: مریضی از خداوند می‌باشد و درمان نیز از خداوند متعال می‌باشد؛
* فصل: مریضی از خداوند می‌باشد و درمان نیز از خداوند متعال می‌باشد؛
*فصل: انواع داروهای نافع؛
* فصل: انواع داروهای نافع؛
*فصل: در درمان با دارو و بریدن زخم و سوزاندن با آتش و دارویی که مقداری سم در آن باشد که با وجود آن گمان مرگ نرود و تمامی داروهای دیگر ایرادی وجود ندارد، مگر داروهای حرام؛
* فصل: در درمان با دارو و بریدن زخم و سوزاندن با آتش و دارویی که مقداری سم در آن باشد که با وجود آن گمان مرگ نرود و تمامی داروهای دیگر ایرادی وجود ندارد، مگر داروهای حرام؛
*فصل: آنچه که مریض باید از آن پرهیز نماید؛
* فصل: آنچه که مریض باید از آن پرهیز نماید؛
*فصل: پس از هفت روز دیگر پرهیزی نخواهد بود؛
* فصل: پس از هفت روز دیگر پرهیزی نخواهد بود؛
*فصل: مستحب بودن مداوا نکردن تا زمانی که صبر امکان داشته باشد و خطری وجود نداشته باشد؛
* فصل: مستحب بودن مداوا نکردن تا زمانی که صبر امکان داشته باشد و خطری وجود نداشته باشد؛
*فصل: ضرورت مداوا کردن به هنگام نیاز و وجود خطر در صورت ترک مداوا؛
* فصل: ضرورت مداوا کردن به هنگام نیاز و وجود خطر در صورت ترک مداوا؛
*فصل: هیچ دارویی برای تب نافع‌تر از آب خنک و دعا کردن و مصرف شکر در ناشتا نیست؛
* فصل: هیچ دارویی برای تب نافع‌تر از آب خنک و دعا کردن و مصرف شکر در ناشتا نیست؛
*فصل: هیچ دارویی همانند صدقه نافع‌تر برای تمام مریضی‌ها نیست؛
* فصل: هیچ دارویی همانند صدقه نافع‌تر برای تمام مریضی‌ها نیست؛
*فصل: دعا نمودن درمانی برا تمام بیماری‌هاست؛
* فصل: دعا نمودن درمانی برا تمام بیماری‌هاست؛
*فصل: تربت امام حسین{{ع}} درمانی برای تمام بیماری‌هاست و امنیتی از هر ترس است؛
* فصل: تربت امام حسین {{ع}} درمانی برای تمام بیماری‌هاست و امنیتی از هر ترس است؛
*فصل: برخی داروهای بلغم؛
* فصل: برخی داروهای بلغم؛
*فصل: برخی از مواردی که دیده را بینا می‌کند؛
* فصل: برخی از مواردی که دیده را بینا می‌کند؛
*فصل: شرایط شفا یافتن با تربت امام حسین{{ع}}، درود بر صاحب آن؛
* فصل: شرایط شفا یافتن با تربت امام حسین {{ع}}، درود بر صاحب آن؛
*فصل: شفا یافتن با خاک قبر پیامبر اکرم{{صل}} و امامان معصوم{{عم}}؛
* فصل: شفا یافتن با خاک قبر پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}}؛
*فصل: شفا یافتن با گِل ارمنی؛
* فصل: شفا یافتن با گِل ارمنی؛
*فصل: هر بیماری از پرخوری است مگر تب؛
* فصل: هر بیماری از پرخوری است مگر تب؛
*فصل: آنچه از سفره غذا می‌ریزد درمان تمام بیماری‌هاست خصوصا درد خاصره؛
* فصل: آنچه از سفره غذا می‌ریزد درمان تمام بیماری‌هاست خصوصا درد خاصره؛
*فصل: آنچه از دعا که غذا به همراه آن ضرر ندارد و مستحب می‌باشد؛
* فصل: آنچه از دعا که غذا به همراه آن ضرر ندارد و مستحب می‌باشد؛
*فصل: بیماری‌هایی که با شروع غذا با نمک و پایان غذا با نمک درمان می‌گردد؛
* فصل: بیماری‌هایی که با شروع غذا با نمک و پایان غذا با نمک درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که تمامی بیماری‌ها را به جز بیماری مرگ درمان می‌نماید؛
* فصل: آنچه که تمامی بیماری‌ها را به جز بیماری مرگ درمان می‌نماید؛
*فصل: بیماری که با سعد درمان می‌گردد؛
* فصل: بیماری که با سعد درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که باعث فراموشی می‌گردد؛
* فصل: آنچه که باعث فراموشی می‌گردد؛
*فصل: چاق‌کننده و لاغرکننده؛
* فصل: چاق‌کننده و لاغرکننده؛
*فصل: آنچه که با نان برنج درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با نان برنج درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با سویق درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با سویق درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با گوشت گاو و غذای آب‌پز درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با گوشت گاو و غذای آب‌پز درمان می‌گردد؛
*فصل: درمان با لبنیات گاو و چربی‌های آن؛
* فصل: درمان با لبنیات گاو و چربی‌های آن؛
*فصل: آنچه که با گوشت کبک و گوشت پرنده قطا درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با گوشت کبک و گوشت پرنده قطا درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که برای همه چیز نافع است و آنچه که برای همه چیز مضر است؛
* فصل: آنچه که برای همه چیز نافع است و آنچه که برای همه چیز مضر است؛
*فصل: آنچه که با حلیم درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با حلیم درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با خوردن تخم‌مرغ درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با خوردن تخم‌مرغ درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با نمک درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با نمک درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با زیتون درمان می‌گردد؛
* فصل: آنچه که با زیتون درمان می‌گردد؛
*فصل: آنچه که با عسل درمان می‌گردد، و اینکه عسل درمان تمام بیماری‌هاست؛
* فصل: آنچه که با عسل درمان می‌گردد، و اینکه عسل درمان تمام بیماری‌هاست؛
*باب: ما یتداوی منه بالعسل و الحبة السوداء؛
* فصل: آنچه که با عسل و سیاه‌دانه درمان می‌شود؛
*باب: ما یتداوی منه بالسکر؛
* فصل: آنچه با شکر درمان می‌گردد؛
*باب: انه لا ینبغی التداوی بدواء مرّ لغیر ضرورة؛
* فصل: درمان با داروی تلخ در غیر موارد اضطراری توصیه نمی‌شود؛
*باب: ما ینبغی التداوی منه بالسکر السلیمانی و الطبرزد؛
* فصل: آنچه که باید با شکر سلیمانی و طبرزد درمان گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالسمن؛
* فصل: آنچه که با بلدرچین(سمن) درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه باللبن؛
* فصل: آنچه که با شیر درمان می‌گردد؛
*باب: ان اللبن لا ضرر فیه؛
* فصل: در شیر ضرری وجود ندارد؛
*باب: ما یتداوی منه بالجبّن و الجوز؛
* فصل: آنچه که با پنیر و گردو درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالارز؛
* فصل: آنچه که با برنج درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه باللوبیا و الماش؛
* فصل: آنچه که با لوبیا و ماش درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالتمر؛
* فصل: آنچه که با خرما درمان می‌گردد؛
*باب: ان لکل ثمرة سما فینبغی غسلها قبل أکلها؛
* فصل: در هر محصولی سمی وجود دارد، پس شستن آن قبل از خوردنش لازم است؛
*باب: ما یتداوی منه بالتفاح؛
* فصل: آنچه که با سیب درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بسویق التفاح؛
* فصل: آنچه که با سویق سیب درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالکمأة؛
* فصل: آنچه که با "کمأة" درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالتین؛
* فصل: آنچه که با انجیر درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالکمثّری؛
* فصل: آنچه که با گلابی درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالاجّاص؛
* فصل: آنچه که با آلو درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالغبیراء؛
* فصل: آنچه که با درخت "غبیراء" درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالهندباء؛
* فصل: آنچه که با کاسنی درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالحوک؛
* فصل: آنچه که با پونه درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالکراث؛
* فصل: آنچه که با تره درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالسذاب؛
* فصل: آنچه که با سداب درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالسلق؛
* فصل: آنچه که با چغندر درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالدباء؛
* فصل: آنچه که با کدو درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالفجل؛
* فصل: آنچه که با ترب درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالجزر؛
* فصل: آنچه که با هویج درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه باللفت؛
* فصل: آنچه که با شلغم درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالباذنجان؛
* فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالبصل؛
* فصل: آنچه که با پیاز درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالحلبة؛
* فصل: آنچه که با شنبلیله درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالاطریفل؛
* فصل: آنچه که با داروی "اطریفل" درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالعناب؛
* فصل: آنچه که با عناب درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالحنظل؛
* فصل: آنچه که با حنظل درمان می‌گردد؛
*باب: انه لا بائس بمداواة الیهود و النصاری للمرضی؛
* فصل: اشکالی در درمان مریض‌های یهودی و مسیحی نیست؛
*باب: ما ینبغی ترک مداواته ان امکن؛
* فصل: آنکه درمان نکردن او در صورت امکان بهتر است؛
*باب: ما یتداوی منه بالصبر و المرّ و الکافور؛
* فصل: آنچه که با گیاهان "صبر"، "مرّ" و "کافور" درمان می‌گردد؛
*باب: کثرة شرب الماء مادة لکل داء؛
* فصل: نوشیدن فراوان آب، ماده‌ای برای درمان هر بیماری؛
*باب: ان ماء زمزم شفاء من کل داء مع قصد الشفاء؛
* فصل: قطعا نوشیدن آب زمزم به قصد شفا، شفای هر بیماری است؛
*باب: ان ماء میزاب الکعبة شفاء؛
* فصل: قطعا نوشیدن آب ناودان کعبه شفا و درمان است؛
*باب: ان سؤر المؤمن شفاء؛
* فصل: قطعا باقیمانده غذای مؤمن شفا و درمان است؛
*باب: ان ماء المطر شفاء من کل داء اذا قرئ علیه الحمد و الاخلاص و المعوذتان سبعین مرة؛
* فصل: قطعا آب باران اگر بر آن سوره‌های حمد و اخلاص و معوذتین هفتاد مرتبه خوانده شود، شفای هر بیماری است؛
*باب: ان کل مأکول أو مشروب یبقی منه فی البدن أربعین یوما؛
* فصل: قطعا اثری از هر آشامیدنی یا خوردنی تا چهل روز در بدن باقی می‌ماند؛
*باب: انه لا یجوز الاستشفاء بشیء من المحرمات أکلا و شربا؛
* فصل: درمان نمودن با نوشیدنی یا خوردنی حرام جایز نیست؛
*باب: انه لا یجوز التداوی بشیء من المحرمات کالخمر و النبیذ اکتحالا؛
* فصل: درمان نمودن با حرام از قبیل باده و هر شراب مست‌کننده جایز نیست؛
*باب: ما یتداوی منه بالاستنجاء بالماء البارد؛
* فصل: آنچه که با شستن موضع مدفوع با آب سرد درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی به الاسنان و اللثة؛
* فصل: آنچه که برای درمان دندان‌ها و لثه به کار می‌رود؛
*باب: أدویة الحمی؛
* فصل: داروهای تب؛
*باب: ما یتداوی منه بالحجامة؛
* فصل: آنچه که با حجامت درمان می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به التخم؛
* فصل: آنچه که برای درمان پرخوری و چاقی به کار می‌رود؛
*باب: ما یداوی به وجع الخاصرة؛
* فصل: آنچه که برای درمان درد لگن خاصره به کار می‌رود؛
*باب: جواز التداوی بأبوال الابل و البقر و الغنم و البان الاتن؛
* فصل: جایز بودن درمان با ادرار شتر و گاو و گوسفند، و شیر ماده الاغ؛
*باب: ما یقطع الدم عن المرأة؛
* فصل: آنچه که باعث قطع خونریزی زن می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به ضعف البدن و القلب؛
* فصل: آنچه که باعث درمان ضعف قلب و بدن می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به القولنج؛
* فصل: آنچه که بیماری قولنج را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به الدود فی البطن؛
* فصل: آنچه که کرم در شکم را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به البلغم و المرة و ما یزید اللحم و ینقصه؛
* فصل: آنچه که غلبه بلغم و صفرا را درمان می‌نماید و گوشت را زیاد و کم می‎کند؛
*باب: ما یداوی به الرطوبة و الیبوسة؛
* فصل: آنچه که رطوبت و یبوست را درمان می‌سازد؛
*باب: ان القیء ینفع کل داء؛
* فصل: استفراغ برای هر بیماری نافع است؛
*باب: ما یداوی بالحرمل و الکندر؛
* فصل: آنچه که با اسپند و کندر درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالحبة السوداء؛
* فصل: آنچه که با سیاهدانه درمان می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به تقطیر البول؛
* فصل: آنچه که تکرر دردناک ادرار را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الریاح الشابکة و التی تمیل الوجه و العین؛
* فصل: آنچه که بادهای پیچیده که باعث کج شدن صورت و چشم می‌گردد را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به الوضح و البهق؛
* فصل: آنچه که بیماری پیسی و بهق را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به وجع الرأس؛
* فصل: آنچه که سردرد را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الحصاة؛
* فصل: آنچه که سنگ کلیه و مثانه را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الیرقان؛
* فصل: آنچه که بیماری یرقان را درمان می‎سازد؛
*باب: ما یداوی به وجع الاذن؛
* فصل: آنچه که درد گوش را درمان می‎سازد؛
*باب: ما یداوی به کثرة العطش و یبس الفم و الریق؛
* فصل: آنچه که تشنگی بسیار و خشکی دهان و آب دهان را درمان می‌سازد؛
*باب: جامع فی ادویة الامراض؛
* فصل: گردآورنده‌ی داروی تمام بیماری‌ها؛
*باب: ما تداوی به البواسیر؛
* فصل: آنچه که بواسیر را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به الوسخ الکثیر؛
* فصل: آنچه که کثیفی بسیار را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی منه بالاثمد؛
* فصل: آنچه که با اثمد درمان می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به من الرمد؛
* فصل: آنچه که درد چشم را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به السل؛
* فصل: آنچه که بیماری سل را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به السعالغ
* فصل: آنچه که سرفه را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به بیاض العین و وجع الضرس و الریاح فی المفاصل؛
* فصل: آنچه که سفیدی چشم و درد دندان و باد در مفاصل را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به برد الرأس؛
* فصل: آنچه که سردی سر را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به ریح ام الصبیان؛
* فصل: آنچه که باد ام صبیان را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به البلة و الضعف فی المولود؛
* فصل: آنچه که رطوبت و ضعف نوزاد را برطرف می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به لدغة الحیة و العقرب؛
* فصل: آنچه که گزیدگی مار و عقرب را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الشوصة؛
* فصل: آنچه که درد شکم را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به الفالج و اللقوة؛
* فصل: آنچه که بیماری فلج و تشنج را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به وجع الحلق؛
* فصل: آنچه که درد حلق را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به برد المعدة و خفقان الفؤاد؛
* فصل: آنچه که سردی معده و تپش قلب را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به وجع الطحال؛
* فصل: آنچه که درد طحال را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به وجع الجنب؛
* فصل: آنچه که درد کلیه را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به البطن؛
* فصل: آنچه که شکم درد را درمان می‌کند؛
*باب: ما یداوی به اوجاع الجسد و غلبة الحرارة؛
* فصل: آنچه که دردهای بدن و غلبه حرارت را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الزحیر؛
* فصل: آنچه که دل‌پیچه را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به المغص؛
* فصل: آنچه که درد قلب را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی به البواسیر و الارواح؛
* فصل: آنچه که بواسیر و باد را درمان می‌سازد؛
*باب: ان البان اللقاح شفاء من کل داء؛
* فصل: شیر شتر درمان هر بیماری است؛
*باب: ما یداوی به البرص و الجذام و الداء الخبیث؛
* فصل: آنچه که برص و جذام و بیماری خبیث را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الفزع؛
* فصل: آنچه که ترس را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یداوی به الجنون و الصرعغ
* فصل: آنچه که جنون و صرع را درمان می‌نماید؛
*باب: ما یداوی بالدواء المسمی بالشافیة و هو لأکثر الامراض و العلل؛
* فصل: آنچه که به وسیله‌ی داروی شافیه درمان می‌گردد، و این دارو درمان بسیاری از بیماری‌هاست؛
*باب: ما یداوی به جمیع الامراض و العلل؛
* فصل: آنچه که تمام بیماری‌ها را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یتداوی به لقوة الجماع و کثرة الماء؛
* فصل: آنچه که زودانزالی را درمان و موجب کثرت منی می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالباذنجان؛
* فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
*باب: ما یداوی به الجرح؛
* فصل: آنچه که زخم را درمان می‌سازد؛
*باب: ما یتداوی منه بصلوة اللیل؛
* فصل: آنچه که با نماز شب درمان می‎گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالسفر خصوصا الی الحج و العمرة؛
* فصل: آنچه که با مسافرت خصوصا سفر حج و عمره درمان می‌گردد؛
*باب: ما یتداوی منه بالصوم؛
* فصل: آنچه که با روزه درمان می‌گردد؛
*باب: جمل من تشریح الابدان ؛
* فصل: سخنانی در توصیف بدن‌ها؛
*باب: ما یتداوی به المستحاضة؛
* فصل: آنچه که زن مستحاضه بدان درمان می‌گردد؛


====نوادر الكليات====
==== مباحث غیر متداول مسائل کلی ====
*باب: جملة من أصناف الناس الذين لا ينجب منهم أحد و لا يفعلون الخير إلا نادرا؛
* فصل: برخی از دسته‌های مردم که کسی از ایشان نیک نمی‌گردد و عمل خیر را مگر به صورت نادر انجام نمی‌دهند؛
*باب: ان لكل اهل بيت حجة يحتج به عليهم يوم القيامة؛
* فصل: برای هر اهل خانه‌ای حجتی است که روز قیامت بر ایشان محاجه می‌گردد؛
*باب: نبذة من الخصال التى لا يخلو منها احد إلا نادرا؛
* فصل: برخی ویژگی‌ها که کسی از آنها خالی نیست، مگر به صورت نادر؛
*باب: انه ما من خلق الا و قد امر عليه آخر يغلبه ؛
* فصل: هیچ مخلوقی نیست مگر اینکه شخص دیگری بر او غالب می‌گردد؛
*باب: انه لا يكون البرق إلّا وقت المطر و لو كان في مكان آخر؛
* فصل: برق جز در زمان باران نمی‌زند، حتی اگر باران در جای دیگری باشد؛
*باب: انه لا يدعو احد الى ضلال الا وجد من يتابعه؛
* فصل: کسی به سوی گمراهی دعوت نمی‌کند مگر اینکه کسی از او پیروی می‌کند؛
*باب: انه ما من قطرة تنزل من السماء الا و معها ملك ؛
* فصل: هیچ قطره‌ای از آسمان فرود نمی‌آید مگر اینکه به همراه خود فرشته‌ای دارد؛
*باب: ان المطر ينزل فى كل يوم في مكان ما؛
* فصل: باران هر روز بر جایی فرود می‌آید؛
*باب: انه ما خرجت ريح قط الا بمكيال الّا ريح عاد و ما نزل مطر قط الّا بوزن الا زمن نوح{{ع}}؛
* فصل: هیچ باد و طوفانی ایجاد نشد مگر با یک اندازه‌ی معینی به جز طوفان قوم عاد، و هیچ بارانی نبارید مگر با یک وزن معینی به جز باران حضرت نوح {{ع}}؛
*باب: انه ليس من سنة اقل مطرا من سنة؛
* فصل: هیچ سالی کمتر از سال دیگر باران نباریده است؛
*باب: ان كل مولود يولد على الفطرة؛
* فصل: هر نوزادی به همراه فطرت به دنیا می‌آید؛
*باب: ان ذكر اللّه حسن على كل حال؛
* فصل: یاد خداوند متعال در هر حالی نیکوست؛
*باب: وجوه الرؤيا؛
* فصل: گونه‌های خواب و رؤیا؛
*باب: ان كل ريح موكل بها ملك، و كلّ ريح لها اسم؛
* فصل: بر هر بادی فرشته‌ای گمارده شده است، و هر بادی دارای نامی است؛
*باب: اول ما خلق اللّه؛
* فصل: اولین مخلوق خداوند متعال؛
*باب: انه لا عدوى و لا طيرة و نحوهما؛
* فصل: واگیر و فال بد و اموری از این قبیل وجود ندارد؛
*باب: استحباب التسمية عند كل فعل؛
* فصل: مستحب بودن شروع هر کاری با نام خداوند متعال؛
*باب: انه لا اسراف فيما يصلح البدن؛
* فصل: در هر چیزی که مصلح بدن انسان است اسراف معنا ندارد؛
*باب: استحباب التمشط عند كل صلوة فرض أو نفل؛
* فصل: مستحب بودن شانه زدن هنگام هر نماز واجب یا مستحب؛
*باب: استحباب الادهان بدهن البنفسج و اختياره على سائر الادهان؛
* فصل: مستحب بودن روغن‌مالی کردن با روغن بنفشه، و برگزیدن آن از میان روغن‌های دیگر؛
*باب: ان انفع الادهان للبدن الرازقي و هو الزنبق؛
* فصل: نافع‌ترین روغن‌ها برای بدن انسان روغن رازی است که همان زنبق است؛
*باب: استحباب اختيار الآس و الورد على انواع الريحان؛
* فصل: مستحب بودن برگزیدن گیاه آس و گل‌ها بر سایر گیاهان خوشبو؛
*باب: ان العرب كانت اقرب الى الدين الحنيفى من المجوس في جميع الأشياء؛
* فصل: قوم عرب در تمامی امور به دین حنیفی از مجوس نزدیک‌تر بوده‌اند؛
*باب: انه لا يبغض عليا و الأئمة إلّا منافق أو ولد زنا أو من حملت به أمه في الحيض؛
* فصل: هیچ فردی بغض علی و امامان معصوم {{عم}} را ندارد مگر منافق یا زنازاده یا کسی که مادرش او را در حیض حامله شده باشد؛
*باب: انه يكتب للمريض كل ما كان يعمله في صحته من الحسنات لا من السيئات ان كان مؤمنا ؛
* فصل: برای هر انسان مریضی اگر مؤمن باشد، تنها حسناتی که در حالت سلامت انجام می‌دهد نوشته می‌شود نه سیئات؛
*باب: ان المرض كفارة لذنوب المؤمن ؛
* فصل: بیماری کفاره‌ی گناهان انسان مؤمن می‌باشد؛
*باب: عدم جواز الشكوى الى أحد من أهل الخلاف و جوازها إلى المؤمنين؛
* فصل: جایز نبودن شکایت بردن نزد کسی از مخالفین، و جایز بودن بردن شکایت نزد مؤمنان؛
*باب: ان من فعل شيئا من أفعال الخير عن الميت كالصلوة و الصوم و الحج و غيرها، ضوعف الثواب للحي و الميت؛
* فصل: هر کس کاری از کارهای نیک را به نیابت از میت همانند نماز و روزه و حج و امور دیگر را انجام دهد، ثواب آن کار برای زنده و میت مضاعف می‌گردد؛
*باب: ان كل من حضره الموت، يوكل به ابليس شيطانا يضله؛
* فصل: هر کس مرگ نزد او آید، ابلیس شیطانی را برای گمراه نمودن او می‌گمارد؛
*باب: ان كل مؤمن لا يخرج عن الدنيا إلا برضا منه؛
* فصل: هر مؤمنی جز با رضایتش از دنیا خارج نمی‌گردد؛
*باب: انه ينبغى لمن عمل عملا ان يحكمه؛
* فصل: هر که کاری انجام می‌دهد لازم است که آن کار را محکم و بی‌نقص انجام دهد؛
*باب: كراهة كتم موت ميت مات فى غيبته؛
* فصل: کراهت مخفی نمودن مردن کسی که در زمان عدم حضور و غیبت فوت نمایند؛
*باب: استحباب احتساب موت الاولاد و الصبر عليه؛
* فصل: مستحب بودن اعتنا به مرگ فرزندان و صبر نمودن نسبت به آنها؛
*باب: استحباب الاسترجاع عند كل مصيبة و كلما تذكر مصيبة؛
* فصل: مستحب بودن استرجاع نمودن در هر مصیبت، و نیز هر زمان مصیبت را به یاد آورد؛
*باب: وجوب الرضا بالقضاء مطلقا ؛
* فصل: واجب بودن رضایت داشتن نسبت به قضای الهی به صورت مطلق؛
*باب: انه ينبغى الصبر على المصائب و البلايا؛
* فصل: سزاوار است که بر مصیبتها و بلاها صبر نمود؛
*باب: ان اشد الناس بلاء الأنبياء ثم الأوصياء ثم الأماثل؛
* فصل: شدیدترین بلاها برای مردم به ترتیب از آن انبیاء سپس اوصیاء و سپس اماثل و برگزیدگان است؛
*باب: انه ما من اهل بيت الّا و ملك الموت يتصفحهم كل يوم خمس مرات؛
* فصل: هیچ اهل خانه‌ای نیستند مگر اینکه ملک الموت روزانه پنج بار به ایشان توجه می‌کند؛
*باب: انه لا بأس بلبس جميع الجلود إلا ما استثنى ؛
* فصل: اشکالی بر پوشیدن تمامی پوست‌ها مگر موارد استثنا وجود ندارد؛
*باب: كراهة لبس الثياب السواد إلّا ما استثنى؛
* فصل: مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه مگر در موارد استثنا؛
*باب: انه ينبغى للشيعة ان يتزينوا بما قدروا عليه ؛
* فصل: بر شیعیان زیبنده است که بر آنچه توانایی دارند زینت نمایند؛
*باب: ان خير لباس كل زمان، لباس اهله؛
* فصل: بهترین لباس در هر زمان، لباس اهل آن زمان است؛
*باب: كراهة الشهرة فى الملابس و المراكب و غيرها؛
* فصل: مکروه بودن انگشت‌نما شدن به واسطه‌ی نوع لباس و مرکب و امور دیگر؛
*باب: انه لا ينبغى التختم بغير الفضة؛
* فصل: پوشیدن انگشتر غیر نقره سزوار نیست؛
*باب: جواز لبس كل لون من الثياب؛
* فصل: جایز بودن پوشیدن لباس به هر رنگی؛
*باب: ما ينبغى أن يقال عند تلاوة أنواع من الآيات؛
* فصل: آنچه که هنگام تلاوت انواع آیات سزاوار است که گفته شود؛
*باب: جواز القرائة بالقراءات المشهورة بين العامة لا بالقراءات المروية، في زمن الغيبة ؛
* فصل: جایز بودن تلاوت قرآن در زمان غیبت با قرائت‌های مشهور میان مردم، نه تمام مطلق قرائت‌های روایت شده؛
*باب: استحباب تعلّم الناس القران و تعليمه الناس عينا و وجوبه كفاية؛
* فصل: یادگیری قرآن برای مردم مستحب و آموزش آن به صورت عینی مستحب و به صورت کفایی واجب است؛
*باب: استحباب قرائة القرآن على كل حال إلا ما استثنى؛
* فصل: مستحب بودن خواندن قرآن کریم در هر حالی مگر موارد استثنا؛
*باب: استحباب كثرة تلاوة القرآن، و ان كل حرف منه، له ثواب؛
* فصل: مستحب بودن زیاد خواندن قرآن کریم، و اینکه هر حرفی از آن دارای ثواب است؛
*باب: وجوب سجود التلاوة على القارئ، كلما قرأ عزيمة و على المستمع، كلما استمع؛
* فصل: واجب بودن سجده بر قاری قرآن هر زمان که آیات سجده‌دار را تلاوت نمود، و بر شنونده هر زمان که آیات را بشنود؛
*باب: انه يستحب للانسان ان يسجد كلما ذكر نعمة لله عليه او يضع خده على التراب او على القربوس ان كان راكبا و يسجد كلما تجددت نعمة للّه عليه؛
* فصل: مستحب است که انسان هرگاه نعمت پروردگار متعال را به یاد آورد سجده کند و یا اینکه گونه‌ی خود را بر خاک قرار دهد و یا اینکه اگر بر مرکب سوار بود گونه خود را بر برآمدگی زین قرار دهد، و هر گاه نعمت خداوند متعال بر او تکرار شد سجده نماید؛
*باب: ان كل دعاء مشروع يدعو به مؤمن فهو مستجاب او موجب للثواب او دفع العقاب؛
* فصل: هر دعای مشروعی که مؤمن به آن اقدام نماید مستجاب است و یا اینکه مستوجب ثواب است و یا اینکه موجب دفع عقاب پروردگار می‌گردد؛
*باب: استحباب اختيار الدعاء على سائر العبادات المستحبة؛
* فصل: مستحب بودن برگزیدن دعا از میان دیگر عبادت‌های مستحب؛
*باب: انه يستحب للانسان ان يطلب كلما يحتاج اليه من اللّه صغيرا كان أو كبيرا؛
* فصل: مستحب است که انسان هرگاه محتاج امر کوچک یا بزرگی گردد از خداوند متعال درخواست نماید؛
*باب: ان الدعاء يرد انواع البلاء؛
* فصل: دعا انواع بلا را دفع می‌نماید؛
*باب: ان كل عين باكية يوم القيامة الا ثلاث؛
* فصل: هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر سه چشم؛
*باب: ان كل شيء له حد الا الذكر فينبغي الاكثار منه و لا حد له في الكثرة؛
* فصل: هر چیزی حدی دارد مگر ذکر خداوند، پس سزاوار است که فراوان گفته شود و هیچ محدودیتی در کثرت ندارد؛
*باب: ان كل نعمة، يجزي في شكرها الاعتراف بها و قول: الحمد لله؛
* فصل: برای شکر نمودن هر نعمتی اعتراف به آن نعمت و گفتن "الحمد لله" کافی است؛
*باب: استحباب ذكر اللّه و النبى{{صل}} و الائمة{{عم}} في كل مجلس؛
* فصل: مستحب بودن ذکر نام خدای متعال و پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} در هر مجلسی؛
*باب: وجوب الصلوة على محمد و آله كلما ذكر؛
* فصل: وجوب صلوات بر محمد و آل محمد {{عم}} هر زمان نام او برده می‌شود؛
*باب: استحباب تقديم الصلوة على محمد و آله كلما ذكر احد من الانبياء و اراد ان يصلي عليه؛
* فصل: مستحب بودن مقدم نمودن صلوات بر محمد و آل محمد هر زمان نام فردی از پیامبران برده شود و بخواهد بر ایشان صلوات فرستاده شود؛
*باب: استحباب التهليل و اختياره على سائر الأذكار؛
* فصل: مستحب بودن تهلیل گفتن و برگزیدن آن بر دیگر اذکار؛
*باب: ان لكل شىء زكاة؛
* فصل: برای هر چیزی زکاتی هست؛
*باب: ان اللّه ما امر ملائكته بالدعاء لاحد إلا استجاب لهم فيه؛
* فصل: خداوند متعال فرشتگان خود را به دعا کردن برای کسی امر ننمود مگر آنکه دعای ایشان را مستجاب نمود؛
*باب: ما لا ينبغى السفر الا لأجله؛
* فصل: آنچه که سفر جز برای آن سزاوار نیست؛
*باب: ان الطيرة على ما تجعل و انه لا ينبغى الالتفات إليها؛
* فصل: فال امری قراردادی است و سزاوار نیست به آن توجه نمود؛
*باب: انه لا يجوز تعلم احكام النجوم و احوالها إلا ما يهتدى به في بر أو بحر و انه لا يجوز الحكم بها؛
* فصل: یادگیری قوانین و احوال نجوم جایز نیست، مگر برای هدایت در خشکی یا دریا، و جایز نیست بر اساس آن حکم نمود؛
*باب: جملة ممن لا يجوز العمل بقولهم؛
* فصل: گروهی از افرادی که عمل به حرف ایشان جایز نیست؛
*باب: ان من تصدق فليسافر أى يوم شاء و لو في ايام المكروهة؛
* فصل: هر کس صدقه بدهد هر روزی خواست مسافرت نماید، هر چند در روزهایی که سفر در آنها مکروه است؛
*باب: ان على ذروة كل جسر شيطانا  فينبغى التسمية عنده؛
* فصل: در نقطه‌ی اوج هر پلی شیطانی وجود دارد، سزاوار است در آنجا نام خدا برده شود؛
*باب: ان لكل شىء ذروة؛
* فصل: برای هر چیزی نقطه‌ی اوجی وجود دارد؛
*باب: انه لا ينبغى الاسراف في شىء الا في الحج و العمرة؛
* فصل: سزاوار نیست در چیزی اسراف شود مگر در حج و عمره؛
*باب: انه ينبغى لمن اراد سفرا ان يعلم اخوانه و ينبغي لهم اذا قدم أن يأتوه؛
* فصل: بر کسی که قصد مسافرت دارد سزاوار است که برادران دینی خود را باخبر نماید، و بر ایشان سزاوار است که در زمان برگشت او به ملاقات او آیند؛
*باب: حقوق الدواب على اربابها؛
* فصل: حقوق چهارپایان بر صاحبانشان؛
*باب: كراهة ضرب وجوه الدواب و كل ذي روح؛
* فصل: مکروه بودن زدن بر صورت چهارپایان و هر موجود زنده؛
*باب: ان كل لهو باطل الا ثلاثة؛
* فصل: هر کار لهوی باطل است مگر سه کار؛
*باب: كراهة المغالات في قيمة البهائم؛
* فصل: مکروه بودن مبالغه کردن در قیمت چهارپایان؛
*باب: جواز  تزويج الذكران من الطير و البهائم، بابنته و أمه؛
* فصل: جایز بودن ازدواج کردن نرهای پرندگان و چهارپایان با دختر و مادر خود؛
*باب: كراهة اخصاء  الدواب و التحريش بينها إلا الكلاب؛
* فصل: مکروه بودن اخته کردن چهارپایان و آزار جنسی آنها مگر سگها؛
*باب: انه ينبغى معاشرة الناس  حتى العامة بأداء الامانة و اقامة الشهادة و عيادة المرضى و تشييع الجنائز و حسن الجوار و الصلوة في المساجد؛
* فصل: در ارتباط با مردم حتی اهل سنت سزاوار است که ادای امانت و شهادت دادن و عیادت مریض و شرکت در تشییع جنازه و رعایت حسن همسایگی و نماز در مساجد رعایت گردد؛
*باب: استحباب تعظيم الأصحاب و توقيرهم؛
* فصل: استحباب ارج نهادن و احترام گذاشتن به دوستان؛
*باب: استحباب استفادة الاخوان و الاصدقاء و اجتناب عداوة الناس؛
* فصل: مستحب بودن نفع دادن به برادران و دوستان، و دوری از دشمنی با مردم؛
*باب: استحباب التحبب الى الناس و التودد اليهم؛
* فصل: مستحب بودن محبت و مهربانی کردن به مردم؛
*باب: جملة من الأصناف الذين لا ينبغى  ابتداؤهم بالسلام؛
* فصل: بخشی از افراد که سزاوار نیست در برخورد با ایشان اول سلام نمود؛
*باب: ان كل مؤمن له جار يؤذيه؛
* فصل: هر مؤمنی همسایه‌ای دارد که او را آزار می‌دهد؛
*باب: استحباب استثناء مشية اللّه في الكتاب في كل موضع يناسب؛
* فصل: مستحب بودن استثنا کردن مشیت خداوند متعال در قرآن کریم در هر مکانی که مناسب باشد؛
*باب: استحباب حسن الخلق مع الناس ؛
* فصل: مستحب بودن اخلاق نیکو برابر مردم؛
*باب: من ينبغى تقبيل يده و فمه و رأسه؛
* فصل: آنکه بوسیدن دست و دهان و سر او سزاوار است؛
*باب: تحريم كل كذب الا ما استثنى؛
* فصل: حرام بودن هر دروغی مگر موارد استثنا؛
*باب: استحباب النظر الى جميع صلحاء ذرية النبي{{صل}}؛
* فصل: مستحب بودن نگاه به تمامی نیکوکاران از نسل پیامبر اکرم {{صل}}؛
*باب: انه لا يجوز اخذ شيء من تراب الكعبة فمن فعل وجب ان يرده؛
* فصل: برداشتن مقداری از خاک کعبه جایز نیست، هر که چنین کند باید آن را بازگرداند؛
*باب: عدم جواز اخذ شىء من تراب المسجد و حصاه؛
* فصل: جایز نبودن برداشتن مقداری از خاک و ریگ مسجد؛
*باب: ان لكل امام عهدا في عنق اوليائه و ان عليهم ان يزوروه؛
* فصل: برای هر امامی عهدی بر گردن دوستداران او می‌باشد و بر ایشان است که او را زیارت نمایند؛
*باب: افضل البقاع؛
* فصل: برترین بقاع متبرکه؛
*باب: خير المال؛
* فصل: بهترین مال؛
*باب: ان اللّه ما خلق خلقا اكثر من الملائكة و الشياطين؛
* فصل: خداوند متعال مخلوقاتی بیشتر از فرشتگان و شیاطین نیافریده است؛
*باب: ان زيارة الحسين عليه السلام أفضل الاعمال؛
* فصل: زیارت امام حسین {{ع}} برترین اعمال است؛
*باب: عدم استحباب السفر الى زيارة شىء من القبور إلا قبور الأنبياء و الأئمة{{عم}}؛
* فصل: مستحب نبودن مسافرت برای زیارت قبور مگر زیارت قبور پیامبران و امامان {{عم}}؛
*باب: اعظم البر و اعظم العقوق؛
* فصل: برترین نیکی و والاترین حقوق؛
*باب: انه ينبغى للانسان ان يعتبر بكل ما يراه و يتفكر فيه؛
* فصل: سزاوار است که انسان از هر چه می‌بیند عبرت گیرد و در آن تفکر نماید؛
*باب: ان كل معروف صدقة؛
* فصل: هر کار نیکو و معروفی صدقه است؛
*باب: انه ينبغي فعل المعروف مع كل احد؛
* فصل: سزاوار است که کار نیک را در حق همه انجام داد؛
*باب: استحباب فعل المعروف مع العلويين و السادات؛
* فصل: مستحب بودن انجام کار نیک در حق سادات؛
*باب: استحباب نفع المؤمنين؛
* فصل: مستحب بودن منفعت بردن مؤمنان؛
*باب: استحباب ادخال السرور على المؤمنين؛
* فصل: مستحب بودن شاد نمودن مؤمنان؛
*باب: ان اللّه قسم الأرزاق حلالا، لا حراما، فمن تناول حراما نقص عليه من الحلال بقدره؛
* فصل: خداوند متعال روزی‌های حال را تقسیم نمود نه روزی‌های حرام، هر که حرامی را مرتکب شود به همان اندازه از حلال او کسر می‌گردد؛
*باب: ان الارزاق قسمان، موقوف على الطلب و غير موقوف عليه؛
* فصل: روزی‌ها بر دو گونه است، روزی‌هایی که به خواستن و طلب بستگی دارد و روزی‌هایی که به خواستن بستگی ندارد؛
*باب: استحباب مباشرة كبار الامور و الاستنابة فيما سواها؛
* فصل: مستحب بودن انجام مهم‌ترین کارها به صورت بدون واسطه، و انجام کارهای دیگر با نیابت دیگران؛
*باب: انه ينبغى اختيار معالى الامور و ترك حقيرها؛
* فصل: سزاوار است که والاترین کارها برگزیده شود و رها نمودن کارهای پست؛
*باب: انه لم يبق شىء من آثار رسول اللّه {{صل}} لم يغير الا ثلاثة؛
* فصل: چیزی از آثار رسول الله {{صل}} بدون تغییر باقی نمانده است، مگر سه چیز؛
*باب: ان اهل الجاهلية ضيعوا كل شىء من دين ابراهيم{{ع}} إلا  ثلاثة؛
* فصل: جاهلیت همه چیز دین حضرت ابراهیم {{ع}} را تضییع نموده است مگر سه چیز؛
*باب: ألذ اللذات؛
* فصل: لذیذترین لذت‌ها؛
*باب: أعظم الفتن؛
* فصل: بزرگترین فتنه‌ها؛
*باب: أغلب الاعداء؛
* فصل: بیشترین دشمنان؛
*باب: أول ما عصى اللّه به؛
* فصل: اولین چیزی که با آن از خداوند متعال سرپیچی شد؛
*باب: خير النساء؛
* فصل: بهترین زنان؛
*باب: شر النساء؛
* فصل: بدترین زنان؛
*باب: ما يجمع خير الدنيا و الآخرة ؛
* فصل: آنچه که خیر دنیا و آخرت را گرد می‌آورد؛
*باب: ان في كل شىء اسرافا الا النساء؛
* فصل: در هر چیزی اسراف راه دارد جز در زنان؛
*باب: ان اللّه أهلك امة باللواط و لم يهلك أحدا بالزنا؛
* فصل: خداوند متعال امتی را به خاطر لواط هلاک نمود و کسی را به خاطر زنا هلاک نکرد؛
*باب: ان من ألح في اللواط دعى الناس الى نفسه؛
* فصل: کسی که بر عمل لواط اصرار نماید مردم را به سوی خود دعوت می‌کند؛
*باب: انه ليس شىء احب الى اللّه من ان يطاع و لا يعصى؛
* فصل: هیچ چیز برای خداوند متعال محبوبتر از این نیست که اطاعت گردد و از او سرپیچی نشود؛
*باب: ما تعرفه جميع الحيوانات؛
* فصل: آنچه که تمام حیوانات می‌دانند؛
*باب: افضل العبادات؛
* فصل: برترین عبادت‌ها؛
*باب: ان اللّه ما نهى عن شىء الا و قد عصى فيه؛
* فصل: خداوند متعال از چیزی نهی ننموده است مگر اینکه در آن عصیان شد؛
*باب: ان كل رمانة، فيها حبة من الجنة؛
* فصل: هر اناری یک دانه‌ای از بهشت دارد؛
*باب: انه ينبغى المشاركة في كل طعام إلا الرمان؛
* فصل: مشارکت در هر غذایی سزاوار است مگر انار؛
*باب: ان كل ما احل اللّه، فيه صلاح العباد و كل ما حرم، فيه الفساد؛
* فصل: در هر آنچه خداوند متعال حلال نموده است مصلحت بندگان است، و در هر آنچه حرام نموده مایه ضرر است؛
*باب: ان كل ورقه من الهندبا، عليها قطرة من الجنة و على الكراث، قطرات؛
* فصل: بر هر برگی از گیاه کاسنی قطره‌ای از بهشت است و بر گیاه تره قطراتی از بهشت است؛
*باب: خير ماء على وجه الارض و شرماء على وجه الأرض؛
* فصل: بهترین آب بر روی زمین، و بدترین آب بر روی زمین؛
*باب: اصناف القضاة؛
* فصل: انواع قاضیان؛
*باب: اصناف الناس؛
* فصل: گونه‌های مردم؛
*باب: ان اللّه، ما صرف العذاب عن قوم و قد اظلهم إلا قوم يونس ؛
* فصل: خداوند متعال عذاب را از قومی برطرف ننمود و آنان را گمراه نمود، مگر قوم یونس {{ع}}؛
*باب: اول من يدخل الجنة؛
* فصل: اولین کسی که وارد بهشت می‌گردد؛
*باب: ان يوم عاشوراء اعظم الايام مصيبة؛
* فصل: روز عاشورا بزرگترین مصیبت میان ایام را دارد؛
*باب: ان كل جزع و بكاء مكروه الا ما استثنى؛
* فصل: هر جزع و گریه‌ای مکروه است مگر موارد استثنا؛
*باب: ان كل شىء بكى على الحسين الا ما استثنى؛
* فصل: هر چیزی بر امام حسین {{ع}} گریه نمود مگر موارد استثنا؛
*الفهرس.<ref>[http://lib.eshia.ir/11004/3/432 فهرست کتاب در وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>
* فهرست.<ref>[http://lib.eshia.ir/11004/3/432 فهرست کتاب در وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>
{{پایان}}
{{پایان فهرست اثر}}


==دربارهٔ پدیدآورنده==
== دربارهٔ پدیدآورنده ==
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حر عاملی]] (پدیدآورنده)]]
{{پدیدآورنده ساده
شیخ [[محمد حر عاملی]] (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: [[حسن حر عاملی]]، [[محمد حُرّ ]]، [[سید حسن حسینی عاملی]]، [[علامه مجلسی]]، [[ملا محسن فیض کاشانی]]، [[سید هاشم بحرانی]]، [[مولا محمد کاشانی]] به اتمام رساند.
| پدیدآورنده کتاب = محمد حر عاملی}}
 
او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. ''«جواهر السنیّه»''، ''«صحیفه ثانیه»''، ''«الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»''، ''«خلق الکافر»''، ''«وسائل الشیعه»''، ''«هدایه الاُمّه»''، ''«اثبات الهداه»''، ''«بدایه الهدایه»'' برخی از این آثار است<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%AD%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C__a-1331-31141-31216-31217-31523.aspx وبگاه پژوهشگاه باقرالعلوم]</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
==کتاب‌های وابسته==
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|اصل مجموعه]]؛
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۱ (کتاب)]]؛
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۲ (کتاب)]]؛


==دریافت متن==
== کتاب‌های وابسته ==
*[http://up.persianscript.ir/uploads2/baf7-9989-ar-42-a-13921113-alfsul-almuhmh-koli.rar دریافت جلدهای الفصول المهمة فی أصول الأئمة از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
{{آثار وابسته}}
*[http://lib.eshia.ir/11004/3/3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|اصل مجموعه]
*[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/107843/1 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان]
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۱ (کتاب)]
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۲ (کتاب)]]؛


==پیوند به بیرون==
== دریافت متن ==
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/634639 وبگاه سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی ایران]
* [http://up.persianscript.ir/uploads2/baf7-9989-ar-42-a-13921113-alfsul-almuhmh-koli.rar دریافت جلدهای الفصول المهمة فی أصول الأئمة از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
*[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=169444 وبگاه خانه کتاب]
* [http://lib.eshia.ir/11004/3/3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]
*[http://www.ghbook.ir/%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A8/%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C%D9%87/%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85/4-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D9%88%D9%86/14543-%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%84%D8%AF-3 وبگاه بازار کتاب قائمیه]
* [http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/107843/1 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان]
*[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1471 وبگاه کتابخانه دیجیتال نور]
*[http://www.narjes-library.com/2014/02/blog-post_6577.html وبگاه مکتبة نرجس]
*[http://shiabooks.net/library.php?id=2800 وبگاه شیعه بوک]


[[رده:منبع‌شناسى دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب]]
[[رده:منبع‌شناسى دانشنامه مجازی امامت و ولایت به زبان عربی]]
[[رده:کتاب‌شناسی دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب‌شناسی دانشنامه مجازی امامت و ولایت به زبان عربی]]
[[رده:کتاب‌های محمد حر عاملی]]
[[رده:کتاب‌های محمد حر عاملی]]
[[رده:آثار محمد حر عاملی]]
[[رده:آثار محمد حر عاملی]]
[[رده:کتاب‌های محمد قائینی]]
[[رده:کتاب‌های محمد قائینی]]
[[رده:آثار محمد قائینی]]
[[رده:آثار محمد قائینی]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت سه جلدی]]
[[رده:کتاب‌های مورد نیاز کتابخانه دانشنامه امامت‌پدیا]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت منتشر‌شده در ۱۳۷۶]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مورد نیاز کتابخانه دانشنامه]]
[[رده:آثار سیره امام]]
[[رده:آثار سیره امام]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های سیره امام]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های سیره امام به زبان عربی]]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۳

الفصول المهمة فی أصول الأئمة (ع)، ج ۳
زبانعربی
نویسندهمحمد حر‌ عاملی
تحقیق یا تدوینمحمد قائینی
موضوعامامت و ولایت
مذهبشیعه
ناشرانتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع)
محل نشرقم، ایران
سال نشر۱۳۷۶ ش
تعداد صفحه۴۳۲
شماره ملی‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹

این کتاب، جلد سوم از مجموعهٔ سه‌جلدی الفصول المهمة فی أصول الأئمة است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از ائمه اطهار (ع) درباره اصول دین و فروع دین و طب و اصول فقه می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر محمد حر‌ عاملی است و انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع) انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.

صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.

فهرست کتاب

فصل‌های مسائل کلی مرتبط با طب و مسائل مرتبط به آن

  • فصل: مریضی از خداوند می‌باشد و درمان نیز از خداوند متعال می‌باشد؛
  • فصل: انواع داروهای نافع؛
  • فصل: در درمان با دارو و بریدن زخم و سوزاندن با آتش و دارویی که مقداری سم در آن باشد که با وجود آن گمان مرگ نرود و تمامی داروهای دیگر ایرادی وجود ندارد، مگر داروهای حرام؛
  • فصل: آنچه که مریض باید از آن پرهیز نماید؛
  • فصل: پس از هفت روز دیگر پرهیزی نخواهد بود؛
  • فصل: مستحب بودن مداوا نکردن تا زمانی که صبر امکان داشته باشد و خطری وجود نداشته باشد؛
  • فصل: ضرورت مداوا کردن به هنگام نیاز و وجود خطر در صورت ترک مداوا؛
  • فصل: هیچ دارویی برای تب نافع‌تر از آب خنک و دعا کردن و مصرف شکر در ناشتا نیست؛
  • فصل: هیچ دارویی همانند صدقه نافع‌تر برای تمام مریضی‌ها نیست؛
  • فصل: دعا نمودن درمانی برا تمام بیماری‌هاست؛
  • فصل: تربت امام حسین (ع) درمانی برای تمام بیماری‌هاست و امنیتی از هر ترس است؛
  • فصل: برخی داروهای بلغم؛
  • فصل: برخی از مواردی که دیده را بینا می‌کند؛
  • فصل: شرایط شفا یافتن با تربت امام حسین (ع)، درود بر صاحب آن؛
  • فصل: شفا یافتن با خاک قبر پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)؛
  • فصل: شفا یافتن با گِل ارمنی؛
  • فصل: هر بیماری از پرخوری است مگر تب؛
  • فصل: آنچه از سفره غذا می‌ریزد درمان تمام بیماری‌هاست خصوصا درد خاصره؛
  • فصل: آنچه از دعا که غذا به همراه آن ضرر ندارد و مستحب می‌باشد؛
  • فصل: بیماری‌هایی که با شروع غذا با نمک و پایان غذا با نمک درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که تمامی بیماری‌ها را به جز بیماری مرگ درمان می‌نماید؛
  • فصل: بیماری که با سعد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که باعث فراموشی می‌گردد؛
  • فصل: چاق‌کننده و لاغرکننده؛
  • فصل: آنچه که با نان برنج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سویق درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با گوشت گاو و غذای آب‌پز درمان می‌گردد؛
  • فصل: درمان با لبنیات گاو و چربی‌های آن؛
  • فصل: آنچه که با گوشت کبک و گوشت پرنده قطا درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای همه چیز نافع است و آنچه که برای همه چیز مضر است؛
  • فصل: آنچه که با حلیم درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با خوردن تخم‌مرغ درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با نمک درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با زیتون درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با عسل درمان می‌گردد، و اینکه عسل درمان تمام بیماری‌هاست؛
  • فصل: آنچه که با عسل و سیاه‌دانه درمان می‌شود؛
  • فصل: آنچه با شکر درمان می‌گردد؛
  • فصل: درمان با داروی تلخ در غیر موارد اضطراری توصیه نمی‌شود؛
  • فصل: آنچه که باید با شکر سلیمانی و طبرزد درمان گردد؛
  • فصل: آنچه که با بلدرچین(سمن) درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شیر درمان می‌گردد؛
  • فصل: در شیر ضرری وجود ندارد؛
  • فصل: آنچه که با پنیر و گردو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با برنج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با لوبیا و ماش درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با خرما درمان می‌گردد؛
  • فصل: در هر محصولی سمی وجود دارد، پس شستن آن قبل از خوردنش لازم است؛
  • فصل: آنچه که با سیب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سویق سیب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با "کمأة" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با انجیر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با گلابی درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با آلو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با درخت "غبیراء" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با کاسنی درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با پونه درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با تره درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سداب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با چغندر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با کدو درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با ترب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با هویج درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شلغم درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با پیاز درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با شنبلیله درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با داروی "اطریفل" درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با عناب درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با حنظل درمان می‌گردد؛
  • فصل: اشکالی در درمان مریض‌های یهودی و مسیحی نیست؛
  • فصل: آنکه درمان نکردن او در صورت امکان بهتر است؛
  • فصل: آنچه که با گیاهان "صبر"، "مرّ" و "کافور" درمان می‌گردد؛
  • فصل: نوشیدن فراوان آب، ماده‌ای برای درمان هر بیماری؛
  • فصل: قطعا نوشیدن آب زمزم به قصد شفا، شفای هر بیماری است؛
  • فصل: قطعا نوشیدن آب ناودان کعبه شفا و درمان است؛
  • فصل: قطعا باقیمانده غذای مؤمن شفا و درمان است؛
  • فصل: قطعا آب باران اگر بر آن سوره‌های حمد و اخلاص و معوذتین هفتاد مرتبه خوانده شود، شفای هر بیماری است؛
  • فصل: قطعا اثری از هر آشامیدنی یا خوردنی تا چهل روز در بدن باقی می‌ماند؛
  • فصل: درمان نمودن با نوشیدنی یا خوردنی حرام جایز نیست؛
  • فصل: درمان نمودن با حرام از قبیل باده و هر شراب مست‌کننده جایز نیست؛
  • فصل: آنچه که با شستن موضع مدفوع با آب سرد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای درمان دندان‌ها و لثه به کار می‌رود؛
  • فصل: داروهای تب؛
  • فصل: آنچه که با حجامت درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که برای درمان پرخوری و چاقی به کار می‌رود؛
  • فصل: آنچه که برای درمان درد لگن خاصره به کار می‌رود؛
  • فصل: جایز بودن درمان با ادرار شتر و گاو و گوسفند، و شیر ماده الاغ؛
  • فصل: آنچه که باعث قطع خونریزی زن می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که باعث درمان ضعف قلب و بدن می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که بیماری قولنج را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که کرم در شکم را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که غلبه بلغم و صفرا را درمان می‌نماید و گوشت را زیاد و کم می‎کند؛
  • فصل: آنچه که رطوبت و یبوست را درمان می‌سازد؛
  • فصل: استفراغ برای هر بیماری نافع است؛
  • فصل: آنچه که با اسپند و کندر درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با سیاهدانه درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که تکرر دردناک ادرار را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که بادهای پیچیده که باعث کج شدن صورت و چشم می‌گردد را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بیماری پیسی و بهق را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که سردرد را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که سنگ کلیه و مثانه را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که بیماری یرقان را درمان می‎سازد؛
  • فصل: آنچه که درد گوش را درمان می‎سازد؛
  • فصل: آنچه که تشنگی بسیار و خشکی دهان و آب دهان را درمان می‌سازد؛
  • فصل: گردآورنده‌ی داروی تمام بیماری‌ها؛
  • فصل: آنچه که بواسیر را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که کثیفی بسیار را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که با اثمد درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که درد چشم را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که بیماری سل را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سرفه را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که سفیدی چشم و درد دندان و باد در مفاصل را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سردی سر را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که باد ام صبیان را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که رطوبت و ضعف نوزاد را برطرف می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که گزیدگی مار و عقرب را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که درد شکم را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بیماری فلج و تشنج را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که درد حلق را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که سردی معده و تپش قلب را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که درد طحال را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که درد کلیه را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که شکم درد را درمان می‌کند؛
  • فصل: آنچه که دردهای بدن و غلبه حرارت را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که دل‌پیچه را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که درد قلب را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که بواسیر و باد را درمان می‌سازد؛
  • فصل: شیر شتر درمان هر بیماری است؛
  • فصل: آنچه که برص و جذام و بیماری خبیث را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که ترس را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که جنون و صرع را درمان می‌نماید؛
  • فصل: آنچه که به وسیله‌ی داروی شافیه درمان می‌گردد، و این دارو درمان بسیاری از بیماری‌هاست؛
  • فصل: آنچه که تمام بیماری‌ها را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که زودانزالی را درمان و موجب کثرت منی می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با بادمجان درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که زخم را درمان می‌سازد؛
  • فصل: آنچه که با نماز شب درمان می‎گردد؛
  • فصل: آنچه که با مسافرت خصوصا سفر حج و عمره درمان می‌گردد؛
  • فصل: آنچه که با روزه درمان می‌گردد؛
  • فصل: سخنانی در توصیف بدن‌ها؛
  • فصل: آنچه که زن مستحاضه بدان درمان می‌گردد؛

مباحث غیر متداول مسائل کلی

  • فصل: برخی از دسته‌های مردم که کسی از ایشان نیک نمی‌گردد و عمل خیر را مگر به صورت نادر انجام نمی‌دهند؛
  • فصل: برای هر اهل خانه‌ای حجتی است که روز قیامت بر ایشان محاجه می‌گردد؛
  • فصل: برخی ویژگی‌ها که کسی از آنها خالی نیست، مگر به صورت نادر؛
  • فصل: هیچ مخلوقی نیست مگر اینکه شخص دیگری بر او غالب می‌گردد؛
  • فصل: برق جز در زمان باران نمی‌زند، حتی اگر باران در جای دیگری باشد؛
  • فصل: کسی به سوی گمراهی دعوت نمی‌کند مگر اینکه کسی از او پیروی می‌کند؛
  • فصل: هیچ قطره‌ای از آسمان فرود نمی‌آید مگر اینکه به همراه خود فرشته‌ای دارد؛
  • فصل: باران هر روز بر جایی فرود می‌آید؛
  • فصل: هیچ باد و طوفانی ایجاد نشد مگر با یک اندازه‌ی معینی به جز طوفان قوم عاد، و هیچ بارانی نبارید مگر با یک وزن معینی به جز باران حضرت نوح (ع)؛
  • فصل: هیچ سالی کمتر از سال دیگر باران نباریده است؛
  • فصل: هر نوزادی به همراه فطرت به دنیا می‌آید؛
  • فصل: یاد خداوند متعال در هر حالی نیکوست؛
  • فصل: گونه‌های خواب و رؤیا؛
  • فصل: بر هر بادی فرشته‌ای گمارده شده است، و هر بادی دارای نامی است؛
  • فصل: اولین مخلوق خداوند متعال؛
  • فصل: واگیر و فال بد و اموری از این قبیل وجود ندارد؛
  • فصل: مستحب بودن شروع هر کاری با نام خداوند متعال؛
  • فصل: در هر چیزی که مصلح بدن انسان است اسراف معنا ندارد؛
  • فصل: مستحب بودن شانه زدن هنگام هر نماز واجب یا مستحب؛
  • فصل: مستحب بودن روغن‌مالی کردن با روغن بنفشه، و برگزیدن آن از میان روغن‌های دیگر؛
  • فصل: نافع‌ترین روغن‌ها برای بدن انسان روغن رازی است که همان زنبق است؛
  • فصل: مستحب بودن برگزیدن گیاه آس و گل‌ها بر سایر گیاهان خوشبو؛
  • فصل: قوم عرب در تمامی امور به دین حنیفی از مجوس نزدیک‌تر بوده‌اند؛
  • فصل: هیچ فردی بغض علی و امامان معصوم (ع) را ندارد مگر منافق یا زنازاده یا کسی که مادرش او را در حیض حامله شده باشد؛
  • فصل: برای هر انسان مریضی اگر مؤمن باشد، تنها حسناتی که در حالت سلامت انجام می‌دهد نوشته می‌شود نه سیئات؛
  • فصل: بیماری کفاره‌ی گناهان انسان مؤمن می‌باشد؛
  • فصل: جایز نبودن شکایت بردن نزد کسی از مخالفین، و جایز بودن بردن شکایت نزد مؤمنان؛
  • فصل: هر کس کاری از کارهای نیک را به نیابت از میت همانند نماز و روزه و حج و امور دیگر را انجام دهد، ثواب آن کار برای زنده و میت مضاعف می‌گردد؛
  • فصل: هر کس مرگ نزد او آید، ابلیس شیطانی را برای گمراه نمودن او می‌گمارد؛
  • فصل: هر مؤمنی جز با رضایتش از دنیا خارج نمی‌گردد؛
  • فصل: هر که کاری انجام می‌دهد لازم است که آن کار را محکم و بی‌نقص انجام دهد؛
  • فصل: کراهت مخفی نمودن مردن کسی که در زمان عدم حضور و غیبت فوت نمایند؛
  • فصل: مستحب بودن اعتنا به مرگ فرزندان و صبر نمودن نسبت به آنها؛
  • فصل: مستحب بودن استرجاع نمودن در هر مصیبت، و نیز هر زمان مصیبت را به یاد آورد؛
  • فصل: واجب بودن رضایت داشتن نسبت به قضای الهی به صورت مطلق؛
  • فصل: سزاوار است که بر مصیبتها و بلاها صبر نمود؛
  • فصل: شدیدترین بلاها برای مردم به ترتیب از آن انبیاء سپس اوصیاء و سپس اماثل و برگزیدگان است؛
  • فصل: هیچ اهل خانه‌ای نیستند مگر اینکه ملک الموت روزانه پنج بار به ایشان توجه می‌کند؛
  • فصل: اشکالی بر پوشیدن تمامی پوست‌ها مگر موارد استثنا وجود ندارد؛
  • فصل: مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه مگر در موارد استثنا؛
  • فصل: بر شیعیان زیبنده است که بر آنچه توانایی دارند زینت نمایند؛
  • فصل: بهترین لباس در هر زمان، لباس اهل آن زمان است؛
  • فصل: مکروه بودن انگشت‌نما شدن به واسطه‌ی نوع لباس و مرکب و امور دیگر؛
  • فصل: پوشیدن انگشتر غیر نقره سزوار نیست؛
  • فصل: جایز بودن پوشیدن لباس به هر رنگی؛
  • فصل: آنچه که هنگام تلاوت انواع آیات سزاوار است که گفته شود؛
  • فصل: جایز بودن تلاوت قرآن در زمان غیبت با قرائت‌های مشهور میان مردم، نه تمام مطلق قرائت‌های روایت شده؛
  • فصل: یادگیری قرآن برای مردم مستحب و آموزش آن به صورت عینی مستحب و به صورت کفایی واجب است؛
  • فصل: مستحب بودن خواندن قرآن کریم در هر حالی مگر موارد استثنا؛
  • فصل: مستحب بودن زیاد خواندن قرآن کریم، و اینکه هر حرفی از آن دارای ثواب است؛
  • فصل: واجب بودن سجده بر قاری قرآن هر زمان که آیات سجده‌دار را تلاوت نمود، و بر شنونده هر زمان که آیات را بشنود؛
  • فصل: مستحب است که انسان هرگاه نعمت پروردگار متعال را به یاد آورد سجده کند و یا اینکه گونه‌ی خود را بر خاک قرار دهد و یا اینکه اگر بر مرکب سوار بود گونه خود را بر برآمدگی زین قرار دهد، و هر گاه نعمت خداوند متعال بر او تکرار شد سجده نماید؛
  • فصل: هر دعای مشروعی که مؤمن به آن اقدام نماید مستجاب است و یا اینکه مستوجب ثواب است و یا اینکه موجب دفع عقاب پروردگار می‌گردد؛
  • فصل: مستحب بودن برگزیدن دعا از میان دیگر عبادت‌های مستحب؛
  • فصل: مستحب است که انسان هرگاه محتاج امر کوچک یا بزرگی گردد از خداوند متعال درخواست نماید؛
  • فصل: دعا انواع بلا را دفع می‌نماید؛
  • فصل: هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر سه چشم؛
  • فصل: هر چیزی حدی دارد مگر ذکر خداوند، پس سزاوار است که فراوان گفته شود و هیچ محدودیتی در کثرت ندارد؛
  • فصل: برای شکر نمودن هر نعمتی اعتراف به آن نعمت و گفتن "الحمد لله" کافی است؛
  • فصل: مستحب بودن ذکر نام خدای متعال و پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در هر مجلسی؛
  • فصل: وجوب صلوات بر محمد و آل محمد (ع) هر زمان نام او برده می‌شود؛
  • فصل: مستحب بودن مقدم نمودن صلوات بر محمد و آل محمد هر زمان نام فردی از پیامبران برده شود و بخواهد بر ایشان صلوات فرستاده شود؛
  • فصل: مستحب بودن تهلیل گفتن و برگزیدن آن بر دیگر اذکار؛
  • فصل: برای هر چیزی زکاتی هست؛
  • فصل: خداوند متعال فرشتگان خود را به دعا کردن برای کسی امر ننمود مگر آنکه دعای ایشان را مستجاب نمود؛
  • فصل: آنچه که سفر جز برای آن سزاوار نیست؛
  • فصل: فال امری قراردادی است و سزاوار نیست به آن توجه نمود؛
  • فصل: یادگیری قوانین و احوال نجوم جایز نیست، مگر برای هدایت در خشکی یا دریا، و جایز نیست بر اساس آن حکم نمود؛
  • فصل: گروهی از افرادی که عمل به حرف ایشان جایز نیست؛
  • فصل: هر کس صدقه بدهد هر روزی خواست مسافرت نماید، هر چند در روزهایی که سفر در آنها مکروه است؛
  • فصل: در نقطه‌ی اوج هر پلی شیطانی وجود دارد، سزاوار است در آنجا نام خدا برده شود؛
  • فصل: برای هر چیزی نقطه‌ی اوجی وجود دارد؛
  • فصل: سزاوار نیست در چیزی اسراف شود مگر در حج و عمره؛
  • فصل: بر کسی که قصد مسافرت دارد سزاوار است که برادران دینی خود را باخبر نماید، و بر ایشان سزاوار است که در زمان برگشت او به ملاقات او آیند؛
  • فصل: حقوق چهارپایان بر صاحبانشان؛
  • فصل: مکروه بودن زدن بر صورت چهارپایان و هر موجود زنده؛
  • فصل: هر کار لهوی باطل است مگر سه کار؛
  • فصل: مکروه بودن مبالغه کردن در قیمت چهارپایان؛
  • فصل: جایز بودن ازدواج کردن نرهای پرندگان و چهارپایان با دختر و مادر خود؛
  • فصل: مکروه بودن اخته کردن چهارپایان و آزار جنسی آنها مگر سگها؛
  • فصل: در ارتباط با مردم حتی اهل سنت سزاوار است که ادای امانت و شهادت دادن و عیادت مریض و شرکت در تشییع جنازه و رعایت حسن همسایگی و نماز در مساجد رعایت گردد؛
  • فصل: استحباب ارج نهادن و احترام گذاشتن به دوستان؛
  • فصل: مستحب بودن نفع دادن به برادران و دوستان، و دوری از دشمنی با مردم؛
  • فصل: مستحب بودن محبت و مهربانی کردن به مردم؛
  • فصل: بخشی از افراد که سزاوار نیست در برخورد با ایشان اول سلام نمود؛
  • فصل: هر مؤمنی همسایه‌ای دارد که او را آزار می‌دهد؛
  • فصل: مستحب بودن استثنا کردن مشیت خداوند متعال در قرآن کریم در هر مکانی که مناسب باشد؛
  • فصل: مستحب بودن اخلاق نیکو برابر مردم؛
  • فصل: آنکه بوسیدن دست و دهان و سر او سزاوار است؛
  • فصل: حرام بودن هر دروغی مگر موارد استثنا؛
  • فصل: مستحب بودن نگاه به تمامی نیکوکاران از نسل پیامبر اکرم (ص)؛
  • فصل: برداشتن مقداری از خاک کعبه جایز نیست، هر که چنین کند باید آن را بازگرداند؛
  • فصل: جایز نبودن برداشتن مقداری از خاک و ریگ مسجد؛
  • فصل: برای هر امامی عهدی بر گردن دوستداران او می‌باشد و بر ایشان است که او را زیارت نمایند؛
  • فصل: برترین بقاع متبرکه؛
  • فصل: بهترین مال؛
  • فصل: خداوند متعال مخلوقاتی بیشتر از فرشتگان و شیاطین نیافریده است؛
  • فصل: زیارت امام حسین (ع) برترین اعمال است؛
  • فصل: مستحب نبودن مسافرت برای زیارت قبور مگر زیارت قبور پیامبران و امامان (ع)؛
  • فصل: برترین نیکی و والاترین حقوق؛
  • فصل: سزاوار است که انسان از هر چه می‌بیند عبرت گیرد و در آن تفکر نماید؛
  • فصل: هر کار نیکو و معروفی صدقه است؛
  • فصل: سزاوار است که کار نیک را در حق همه انجام داد؛
  • فصل: مستحب بودن انجام کار نیک در حق سادات؛
  • فصل: مستحب بودن منفعت بردن مؤمنان؛
  • فصل: مستحب بودن شاد نمودن مؤمنان؛
  • فصل: خداوند متعال روزی‌های حال را تقسیم نمود نه روزی‌های حرام، هر که حرامی را مرتکب شود به همان اندازه از حلال او کسر می‌گردد؛
  • فصل: روزی‌ها بر دو گونه است، روزی‌هایی که به خواستن و طلب بستگی دارد و روزی‌هایی که به خواستن بستگی ندارد؛
  • فصل: مستحب بودن انجام مهم‌ترین کارها به صورت بدون واسطه، و انجام کارهای دیگر با نیابت دیگران؛
  • فصل: سزاوار است که والاترین کارها برگزیده شود و رها نمودن کارهای پست؛
  • فصل: چیزی از آثار رسول الله (ص) بدون تغییر باقی نمانده است، مگر سه چیز؛
  • فصل: جاهلیت همه چیز دین حضرت ابراهیم (ع) را تضییع نموده است مگر سه چیز؛
  • فصل: لذیذترین لذت‌ها؛
  • فصل: بزرگترین فتنه‌ها؛
  • فصل: بیشترین دشمنان؛
  • فصل: اولین چیزی که با آن از خداوند متعال سرپیچی شد؛
  • فصل: بهترین زنان؛
  • فصل: بدترین زنان؛
  • فصل: آنچه که خیر دنیا و آخرت را گرد می‌آورد؛
  • فصل: در هر چیزی اسراف راه دارد جز در زنان؛
  • فصل: خداوند متعال امتی را به خاطر لواط هلاک نمود و کسی را به خاطر زنا هلاک نکرد؛
  • فصل: کسی که بر عمل لواط اصرار نماید مردم را به سوی خود دعوت می‌کند؛
  • فصل: هیچ چیز برای خداوند متعال محبوبتر از این نیست که اطاعت گردد و از او سرپیچی نشود؛
  • فصل: آنچه که تمام حیوانات می‌دانند؛
  • فصل: برترین عبادت‌ها؛
  • فصل: خداوند متعال از چیزی نهی ننموده است مگر اینکه در آن عصیان شد؛
  • فصل: هر اناری یک دانه‌ای از بهشت دارد؛
  • فصل: مشارکت در هر غذایی سزاوار است مگر انار؛
  • فصل: در هر آنچه خداوند متعال حلال نموده است مصلحت بندگان است، و در هر آنچه حرام نموده مایه ضرر است؛
  • فصل: بر هر برگی از گیاه کاسنی قطره‌ای از بهشت است و بر گیاه تره قطراتی از بهشت است؛
  • فصل: بهترین آب بر روی زمین، و بدترین آب بر روی زمین؛
  • فصل: انواع قاضیان؛
  • فصل: گونه‌های مردم؛
  • فصل: خداوند متعال عذاب را از قومی برطرف ننمود و آنان را گمراه نمود، مگر قوم یونس (ع)؛
  • فصل: اولین کسی که وارد بهشت می‌گردد؛
  • فصل: روز عاشورا بزرگترین مصیبت میان ایام را دارد؛
  • فصل: هر جزع و گریه‌ای مکروه است مگر موارد استثنا؛
  • فصل: هر چیزی بر امام حسین (ع) گریه نمود مگر موارد استثنا؛
  • فهرست.[۲]

دربارهٔ پدیدآورنده

شیخ محمد حر عاملی (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: حسن حر عاملی، محمد حُرّ، سید حسن حسینی عاملی، علامه مجلسی، ملا محسن فیض کاشانی، سید هاشم بحرانی، مولا محمد کاشانی به اتمام رساند. او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. «جواهر السنیّه»، «صحیفه ثانیه»، «الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»، «خلق الکافر»، «وسائل الشیعه»، «هدایه الاُمّه»، «اثبات الهداه»، «بدایه الهدایه» برخی از این آثار است[۳]

پانویس

کتاب‌های وابسته