ابومویهبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابی‌حاتم')
 
خط ۶: خط ۶:
ابومویهبه [[مرد]] [[نیکوکاری]] بود<ref>ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.</ref> که در [[جنگ]] [[مریسیع]]<ref>بلاذری، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۴.</ref> افسار شتر [[عایشه]] را<ref>واقدی، ج۲، ص۴۲۷؛ بلاذری، ج۲، ص۱۲۶.</ref> در دست داشت. وی از رسول خدا {{صل}}<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۰ و ۴۵۲؛ ابن حزم، ص۲۸۶.</ref> و از عایشه [[تفسیر آیه]] [[حجاب]] {{متن قرآن|وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ}}<ref>«روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند» سوره نور، آیه ۳۱.</ref> را [[روایت]] کرده است<ref>ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.</ref>.
ابومویهبه [[مرد]] [[نیکوکاری]] بود<ref>ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.</ref> که در [[جنگ]] [[مریسیع]]<ref>بلاذری، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۴.</ref> افسار شتر [[عایشه]] را<ref>واقدی، ج۲، ص۴۲۷؛ بلاذری، ج۲، ص۱۲۶.</ref> در دست داشت. وی از رسول خدا {{صل}}<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۰ و ۴۵۲؛ ابن حزم، ص۲۸۶.</ref> و از عایشه [[تفسیر آیه]] [[حجاب]] {{متن قرآن|وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ}}<ref>«روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند» سوره نور، آیه ۳۱.</ref> را [[روایت]] کرده است<ref>ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.</ref>.


از وی روایت دیگری نقل شده است: رسول خدا {{صل}} مرا از [[خواب]] بیدار کرد و فرمود: ای ابومویهبه! من به [[استغفار]] برای [[اهل]] [[بقیع]] [[مأمور]] شده‌ام. آنگاه به سوی بقیع حرکت کردیم تا اینکه در بقیع توقفی کرد و فرمود: {{متن حدیث| اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ اَلْقُبُورِ وَ لِيَهُنْكُمْ مَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ مِمَّا فِيهِ اَلنَّاسُ أَقْبَلَتِ اَلْفِتَنُ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ يَتْبَعُ آخِرُهَا أَوَّلَهَا }}؛ سپس به من گفت: ای ابومویهبه! کلید خزاین [[دنیا]] و [[آخرت]] و [[بهشت]] به من داده شد. سپس میان خزاین [[دنیا]] و [[دیدار]] پروردگارم مخیر شدم. گفتم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، کلید خزاین دنیا و [[آخرت]] رو [[بهشت]] را بگیر. [[حضرت]] فرمود: ای ابومویهبه! نه به [[خدا]] [[سوگند]]، من دیدار پروردگارم را برگزیدم و برای [[اهل]] [[بقیع]] [[طلب]] [[مغفرت]] کردم. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از بازگشت از [[حجة الوداع]] در بستر [[بیماری]] افتاد<ref>ابن هشام، ص۲۹۱-۲۹۲؛ ابن قتیبه، ص۱۴۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸؛ ابن شبه، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ بلاذری، ج۲، ص۲۱۴؛ دارمی، ج۱، ص۳۶؛ حاکم، ج۳، ص۵۸؛ طبری، ج۲، ص۳۱۰.</ref>، زمانی که [[پیامبر]] در بستر بیماری بود، به نوبت به [[خانه]] [[زنان]] خود می‌رفت. چون حضرت [[قادر]] به حرکت نبود، او را در پارچه ای قرار می‌دادند که هرکس یک گوشه پارچه را می‌گرفت تا حضرت را حمل کنند. از این روی، أبو مویه به یکی از چهار نفری بود که یک گوشه آن را برای حمل حضرت می‌گرفت<ref>بلاذری، ج۲، ص۲۱۶؛ شامی، ج۱۲، ص۲۳۷.</ref>. پس از چند روزی، حضرت با دنیا [[وداع]] کرد. [[عبدالله بن عمرو بن عاص]] و [[عبید بن جبیر]] از او [[روایت حدیث]] کرده‌اند <ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۸؛ ابن ابی حاتم، ج۱، ص۳۴۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۸.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومویهبه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۴۰.</ref>
از وی روایت دیگری نقل شده است: رسول خدا {{صل}} مرا از [[خواب]] بیدار کرد و فرمود: ای ابومویهبه! من به [[استغفار]] برای [[اهل]] [[بقیع]] [[مأمور]] شده‌ام. آنگاه به سوی بقیع حرکت کردیم تا اینکه در بقیع توقفی کرد و فرمود: {{متن حدیث| اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ اَلْقُبُورِ وَ لِيَهُنْكُمْ مَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ مِمَّا فِيهِ اَلنَّاسُ أَقْبَلَتِ اَلْفِتَنُ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ يَتْبَعُ آخِرُهَا أَوَّلَهَا }}؛ سپس به من گفت: ای ابومویهبه! کلید خزاین [[دنیا]] و [[آخرت]] و [[بهشت]] به من داده شد. سپس میان خزاین [[دنیا]] و [[دیدار]] پروردگارم مخیر شدم. گفتم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، کلید خزاین دنیا و [[آخرت]] رو [[بهشت]] را بگیر. [[حضرت]] فرمود: ای ابومویهبه! نه به [[خدا]] [[سوگند]]، من دیدار پروردگارم را برگزیدم و برای [[اهل]] [[بقیع]] [[طلب]] [[مغفرت]] کردم. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از بازگشت از [[حجة الوداع]] در بستر [[بیماری]] افتاد<ref>ابن هشام، ص۲۹۱-۲۹۲؛ ابن قتیبه، ص۱۴۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸؛ ابن شبه، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ بلاذری، ج۲، ص۲۱۴؛ دارمی، ج۱، ص۳۶؛ حاکم، ج۳، ص۵۸؛ طبری، ج۲، ص۳۱۰.</ref>، زمانی که [[پیامبر]] در بستر بیماری بود، به نوبت به [[خانه]] [[زنان]] خود می‌رفت. چون حضرت [[قادر]] به حرکت نبود، او را در پارچه ای قرار می‌دادند که هرکس یک گوشه پارچه را می‌گرفت تا حضرت را حمل کنند. از این روی، أبو مویه به یکی از چهار نفری بود که یک گوشه آن را برای حمل حضرت می‌گرفت<ref>بلاذری، ج۲، ص۲۱۶؛ شامی، ج۱۲، ص۲۳۷.</ref>. پس از چند روزی، حضرت با دنیا [[وداع]] کرد. [[عبدالله بن عمرو بن عاص]] و [[عبید بن جبیر]] از او [[روایت حدیث]] کرده‌اند <ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۸؛ ابن ابی‌حاتم، ج۱، ص۳۴۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۸.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومویهبه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۴۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۰

مقدمه

وی از موالی رسول خدا (ص) بود که حضرت او را آزاد کرد[۱] و از خدمتکاران ایشان گردید[۲]. نام وی ناشناخته و شهرت او به کنیه‌اش است[۳]. برخی کنیه او را ابوموهبه و ابو مهویه نیز گفته‌اند[۴] که باید اشتباه از نساخ باشد. وی از قبیله مزینه[۵] بود و منابع موجود، از تاریخ تولد و وفات و شرح حالش مطلبی ذکر نکرده‌اند.

ابومویهبه مرد نیکوکاری بود[۶] که در جنگ مریسیع[۷] افسار شتر عایشه را[۸] در دست داشت. وی از رسول خدا (ص)[۹] و از عایشه تفسیر آیه حجاب ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ[۱۰] را روایت کرده است[۱۱].

از وی روایت دیگری نقل شده است: رسول خدا (ص) مرا از خواب بیدار کرد و فرمود: ای ابومویهبه! من به استغفار برای اهل بقیع مأمور شده‌ام. آنگاه به سوی بقیع حرکت کردیم تا اینکه در بقیع توقفی کرد و فرمود: « اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ اَلْقُبُورِ وَ لِيَهُنْكُمْ مَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ مِمَّا فِيهِ اَلنَّاسُ أَقْبَلَتِ اَلْفِتَنُ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ يَتْبَعُ آخِرُهَا أَوَّلَهَا »؛ سپس به من گفت: ای ابومویهبه! کلید خزاین دنیا و آخرت و بهشت به من داده شد. سپس میان خزاین دنیا و دیدار پروردگارم مخیر شدم. گفتم: پدر و مادرم به فدایت، کلید خزاین دنیا و آخرت رو بهشت را بگیر. حضرت فرمود: ای ابومویهبه! نه به خدا سوگند، من دیدار پروردگارم را برگزیدم و برای اهل بقیع طلب مغفرت کردم. رسول خدا (ص) پس از بازگشت از حجة الوداع در بستر بیماری افتاد[۱۲]، زمانی که پیامبر در بستر بیماری بود، به نوبت به خانه زنان خود می‌رفت. چون حضرت قادر به حرکت نبود، او را در پارچه ای قرار می‌دادند که هرکس یک گوشه پارچه را می‌گرفت تا حضرت را حمل کنند. از این روی، أبو مویه به یکی از چهار نفری بود که یک گوشه آن را برای حمل حضرت می‌گرفت[۱۳]. پس از چند روزی، حضرت با دنیا وداع کرد. عبدالله بن عمرو بن عاص و عبید بن جبیر از او روایت حدیث کرده‌اند [۱۴][۱۵]

منابع

پانویس

  1. حمادبن زید بغداددی؛ ص۱۱۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۲.
  2. ابن قتیبه، ص۱۴۸؛ ابن حبیب، ص۱۲۸.
  3. بخاری، ص۷۳؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۴۶؛ ابن عساکر، ج۴، ص۲۹۸.
  4. بلاذری، ج۲، ص۱۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۴.
  5. ابن سعد، ج۲، ص۳۸۶؛ حماد بن اسحاق، ص۱۱۱.
  6. ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.
  7. بلاذری، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۴.
  8. واقدی، ج۲، ص۴۲۷؛ بلاذری، ج۲، ص۱۲۶.
  9. ابن حبان، ج۳، ص۴۵۰ و ۴۵۲؛ ابن حزم، ص۲۸۶.
  10. «روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند» سوره نور، آیه ۳۱.
  11. ابن حجر، مقدمه فتح الباری، ص۳۱۲.
  12. ابن هشام، ص۲۹۱-۲۹۲؛ ابن قتیبه، ص۱۴۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸؛ ابن شبه، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ بلاذری، ج۲، ص۲۱۴؛ دارمی، ج۱، ص۳۶؛ حاکم، ج۳، ص۵۸؛ طبری، ج۲، ص۳۱۰.
  13. بلاذری، ج۲، ص۲۱۶؛ شامی، ج۱۲، ص۲۳۷.
  14. احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۸؛ ابن ابی‌حاتم، ج۱، ص۳۴۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۸.
  15. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابومویهبه»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۴۰.