(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{مدخل مرتبط
#تغییر_مسیر [[هارون بن موسی تلعکبری]]
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل = تلعکبری
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط =
}}
== آشنایی اجمالی ==
[[ابومحمد هارون بن موسی بن احمد بن سعید تلعکبری شیبانی]] از [[علما]] و [[محدثان]] بزرگ، گرانمایه، بلند مرتبه، [[موثق]] و دارای [[روایات]] فراوان [[امامیه]] است. <ref>رجال (الطوسی)، ص۵۱۶؛ رجال (النجاشی)، ج ۲، ص۴۰۷.</ref> وی از [[قبیله]] [[بنی شیبان]]<ref>رجال (النجاشی)، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و از [[مردمان]] تلعکبری، مکانی در نزدیکی عکبرا، شهرکی از نواحی «دُجیل» در ده فرسخی [[بغداد]] بود؛ <ref>الانساب، ج۱، ص۴۷۴؛ معجم البلدان، ج۴، ص۱۴۲.</ref> ولی به سبب مرکزیت [[علمی]] بغداد، در این [[شهر]] میزیست. بااین حال از گزارشهای موجود چنین بر میآید که او در پی [[علم]] و [[دانش]] و بهرهگیری از استادان گوناگون و نیز دستیابی به [[احادیث]] فراوان، به [[کوفه]] و [[مصر]] [[سفر]] کرده و از [[دانشمندان]] بسیاری [[اجازه روایت]] گرفته است. نخستین اجازه او در سال ۳۱۳ هجری بوده که پدرش آن را از [[محمد بن محمد بن اشعث کوفی]] برای فرزندش گرفته است. <ref>رجال (الطوسی)، ص۵۰۱ ـ ۵۰۲.</ref> برخی از استادان [[روایی]] تلعکبری عبارتاند از: [[ثقه]] الاسلام [[کلینی]]، <ref>کفایه الاثر، ص۶۱.</ref> [[محمد بن همام بن سهیل اسکافی]]<ref>رجال (النجاشی)، ج۲، ص۲۹۶.</ref> [[ابوغالب زراری احمد بن محمد بن سلیمان]] در سال ۳۴۰ هجری، [[شیخ صدوق]]، [[ابن عقده]] [[احمد بن محمد بن سعید همدانی]]، [[احمد بن نصر بن سعید باهلی]] مشهور به [[ابوهوذه]] و [[ابن ابی هراسه]] که در سال ۳۳۱ هجری اجازه روایت گرفته، [[جعفر بن محمد موسوی حسینی]]، [[ابوعلی احمد بن علی بن مهدی بن صدقه رقی انصاری]] که در سال ۳۴۰ هجری در مصر از این دو [[روایت]] کرده، [[عبیداللّه بن محمد بن فضل طایی]] که در سال ۳۴۱ هجری در مصر روایت کرده، [[علی بن محمد بن محمد شیبانی]] که در کوفه و بغداد از وی روایت آموخته و [[علی بن حسن بن حجاج کوفی]] که در سال ۳۳۳ هجری در [[مسجد جامع]] کوفه از وی [[حدیث]] فرا گرفته است. <ref>رجال (الطوسی)، ص۴۸۳.</ref>
شمار [[مشایخ]] تلعکبری و کسانی که وی از آنان اجازه روایت داشته، بسیارند؛ ازاین رو [[کمال الدین حیدر موسوی عاملی]] ۱۵۰ تن از استادان او را در کتابی مستقل به نام مشیخه التلعکبری گرد آورده است. <ref>الاعلام، ج۸، ص۶۳.</ref>
ابومحمد پس از سالها [[دانش اندوزی]]، جایگاه والایی یافت و بسیاری از [[دانشمندان]] و [[محدثان شیعه]] از مجالس درس او بهره بردند و [[اجازه روایت]] گرفتند. [[ابوالعباس نجاشی]] که در [[نوجوانی]] به خاطر [[دوستی]] با پسرش محمد، به [[خانه]] [[هارون]] رفت وآمد داشت، از برگزاری جلسات درس تلعکبری و حضور جویندگان [[علم]] در خانه او خبر میدهد. <ref>رجال (النجاشی)، ج ۲، ص۴۰۸.</ref> به سبب استادی وی در [[حدیث]]، در این مجالس، برخی کتابها را برای [[آگاهی]] از [[درستی]] محتوای آنها نزد او میخواندند. کتابهای [[سلیمان بن صالح جصاص کوفی]] و [[ابومحمد عبداللّه بن حماد انصاری]] که در سال ۳۷۶ هجری بر وی خوانده شد، از آن جمله است. <ref>کتابخانه ابن طاووس، ص۲۰۱ و ۳۶۰.</ref>
برخی از [[فقیهان]] و [[محدثان]] بزرگ که از [[شاگردان]] و [[راویان]] تلعکبری به شمار میروند، عبارتاند از: [[شیخ مفید]]، [[حسین بن عبیدالله غضائری]]، [[احمد بن عبدون]]، <ref>رجال (الطوسی)، ص۴۶۹.</ref> [[سیدرضی]]، <ref>خصایص الائمه، ص۵۷.</ref> [[ابن قولویه]]<ref>کامل الزیارات، ص۳۴۴.</ref> و [[ابوالحسن محمد بن حسن بن حسین بن ایوب قمی]] که در ۲۷ [[ذی قعده]] سال ۳۷۴ هجری در [[موصل]] از [[هارون بن موسی]] برخی از اصول [[شیعه]]، همانند اصل [[درست بن ابی منصور]] را فراگرفته است. <ref>الاصول الستة عشر، ص۱۶۹.</ref>
چنان که گفته شد، تلعکبری نزد شیعه [[جایگاه علمی]] و [[حدیثی]] والایی دارد؛ اما برخی از [[اهل سنّت]] در صدد [[تضعیف]] او برآمده و با [[رافضی]] خواندن هارون، روایاتش را منکر شده و راویان از وی را اندک شمردهاند. <ref>میزان الاعتدال، ج ۴، ص۲۸۷؛ لسان المیزان، ج ۶، ص۱۸۲.</ref> این [[داوری]] درباره او، غیر منصفانه و متعصبانه است. به این دلیل که افزون بر انبوه [[اخبار]] و [[روایات]] نقل شده از او در [[منابع شیعه]]، به گفته [[شیخ طوسی]]، تلعکبری [[راوی]] همه اصول و تصنیفات [[دانشمندان شیعه]] است<ref>رجال (الطوسی)، ص۵۱۶.</ref> و [[نجاشی]] تصریح دارد که وی [[ثقه]] و مورد [[اعتماد]] است و هیچ طعنی بر او وارد نیست. <ref>رجال (النجاشی)، ج ۲، ص۴۰۸.</ref> ابومحمد تلعکبری بر اساس همان آثار [[شیعه]]، کتابهایی نوشته بود که تنها از کتاب [[المجموع فی علوم الدین]] یاد شده است. <ref>رجال (النجاشی)، ج ۲، ص۴۰۸.</ref> [[مجلسی]] در یادکرد از مصادر خود، از برخی قراین احتمال داده یکی از اصول مورد استفاده او تألیف [[هارون بن موسی]] باشد. <ref> بحارالانوار، ج ۱، ص۷.</ref> اگر همچنین باشد، نمیتوان آن را کتابی جدا از المجموع پنداشت. برخی به [[اشتباه]] کتاب مجموع الدعوات را نیز به وی نسبت دادهاند. <ref>مستدرک الوسائل، ج ۶، ص۸۶.</ref> اما این اثر از آن پسر وی [[ابوالحسین محمد بن هارون تلعکبری]] است که او نیز از [[دانشمندان]] برجسته شیعه بود. مجلسی این کتاب را داشته و بارها از آن استفاده کرده است.<ref>بحارالانوار، ج ۱، ص۳۳، ج ۷۷، ص۱۹۶ و ج ۸۰، ص۱۴۹.</ref>
تلعکبری پس از عمری تلاش در راه [[آموختن]] [[معارف اهل بیت]] {{عم}} و انتقال آن به نسلهای [[آینده]]، سرانجام در ربیع [[الآخر]] سال ۳۸۵ هجری در [[بغداد]] از [[دنیا]] رفت<ref>رجال (الطوسی)، ص۵۱۶.</ref>.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۲، ص۴۷۱ - ۴۷۲.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۳ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۳''']]