|
|
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{مدخل مرتبط
| | #تغییر_مسیر [[بنی عامر بن صعصعه]] |
| | موضوع مرتبط = قبایل
| |
| | عنوان مدخل =
| |
| | مداخل مرتبط = [[بنی عامر بن صعصعه در قرآن]] - [[بنی عامر بن صعصعه در معارف و سیره نبوی]] - [[بنی عامر بن صعصعه در تاریخ اسلامی]]
| |
| | پرسش مرتبط =
| |
| }}
| |
| | |
| == نسبشناسی ==
| |
| بنیعامر از [[قبایل]] بزرگ و مهم شبه جزیره و از [[فرزندان]] [[عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن]]، از قبایل [[عدنانی]] بودند که از شاخه [[قیس بن عیلان]] منشعب شدند<ref>المعارف، ص ۸۶؛ جمهرة النسب، ج ۲، ص ۱.</ref>. [[منسوبان]] به آنان را عامری میگفتند<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۱۵۳؛ اسدالغابه، ج ۳، ص ۱۳۸؛ الثقات، ج۳، ص ۳۱۱.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
| |
| | |
| == متحدان بنیعامر ==
| |
| از [[یهودیان]] [[بنینضیر]]<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۹۰؛ المغازی، ج ۱، ص۳۶۴.</ref>، [[بنیقریظه]]<ref>السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۹۰؛ المغازی، ج ۱، ص۳۶۴.</ref> و همچنین قبایل و تیرههای [[بنی غنی بن اعصر]]<ref>المفصل، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref>، بجیله<ref>النسب، ص ۲۶۴.</ref>، [[ثقیف]]<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۹۰.</ref> و [[ایاد]]<ref>المفصل، ج ۱، ص ۵۱۵.</ref> به عنوان متحدان بنیعامر یاد شده است<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
| |
| | |
| == موقعیت جغرافیایی ==
| |
| گستردگی و پراکندگی بنیعامر [[تعیین]] دقیق مناطق مسکونی آنان را دشوار میسازد؛ ولی میتوان عمده حضور آنان را در منطقه جنوب نجد و بین منازل قبایل هوازن، سُلیم و ثقیف دانست. اینان همچنین در برههای از [[زمان]] در [[طائف]]<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۹.</ref> سکنا داشتند. در منابع جغرافیایی از نجد به عنوان عمده منطقه مسکونی بنیعامر یاد کردهاند و در کنار آن از مناطق بسیاری نام بردهاند که از مهمترین آنها میتوان به «یمامه»، «تربه» در نزدیک [[مکه]]، «[[حرّه بنی هلال]]» در [[شرق]] طائف، «حِمَی ضریّه» که عبارت بود از حِمَی رَبَذَه و [[حمی]] [[کلیب]] در اطراف [[مدینه]] (در جهات مدینه، [[فدک]] و [[عوالی]]) اشاره کرد<ref>معجم البلدان، ج ۳، ص ۲۴؛ معجم قبایلالعرب، ج ۱، ص ۱۹۴، ۲۶۷؛ ج۳، ص ۹۸۹، ۱۱۹۵، ۱۲۲۱؛ المفصل، ج ۴، ص ۴۹۸، ۵۲۲.</ref>، چنانکه برخی از بنیعامر چون تیره بنیعقیل در [[بحرین]] ساکن بودند<ref>المفصل، ج ۴، ص ۴۹۸، ۵۲۲.</ref>؛ همچنین از ذویقن، شرَف، شُریف، بئر معونه همگی در نجد و اطراف آن، خرّاء در [[غرب]] یمامه، نامیه، ابرقان و صُفیّه در وسط حمی [[بنی کلاب]] به عنوان برخی از مهمترین آبهای [[بنی عامر]] نام برده شده است<ref>معجمالبلدان، ج ۲، ص ۱۰۴؛ معجم قبایل العرب، ج ۱، ص۱۹۴ـ ۱۹۵؛ ج ۳، ص ۱۱۹۵.</ref>.<ref>[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
| |
| | |
| == [[آداب]] و [[عقاید]] بنی عامر ==
| |
| بنیعامر نیز مانند بسیاری از [[قبایل]] شبه جزیره بتپرست بودند. اینان متولی نگهداری بتی به نام "ذواللبا" بودند<ref>المفصل، ج ۶، ص ۲۱۴.</ref>؛ همچنین در کنار [[قریش]]، [[کنانه]]، [[خزاعه]]، ثقیف و... از حُمْسیها بودند<ref>السیرةالنبویه، ج ۱، ص ۲۰۰؛ النسب، ص ۲۵۹؛ المنمق، ص ۱۲۸.</ref>. این قبایل که بر اثر [[تعصب]] و اهتمام فراوان در [[مناسک]] [[حج]] به حُمْس مشهور شده بودند، برای خود عاداتی ویژه، چون ترک وقوف در [[عرفات]] و عریان [[طواف]] کردن داشتند، ضمن آنکه برای دیگران نیز احکامی خاص چون [[حرمت]] خوردن غذایی که از بیرون [[حرم]] به داخل میآوردند یا [[وجوب]] طواف در [[لباس]] تهیه شده در حرم [[جعل]] کرده بودند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳؛ المنمق، ص ۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref>.
| |
| | |
| از دیگر [[اعتقادات]] بنیعامر و قبایلی چون ثقیف و [[خزاعه]] [[حرمت]] خوردن قسمتی از زراعت خود و همچنین گوشت برخی از حیوانات بود؛ مانند بحیره<ref>ناقهای که پس از دهمین زایمان خود گوشش را میشکافتند و رهایش میکردند</ref> یا سائبه<ref>شتری که بر اثر [[نذری]] آن را رها میکردند یا چون ۱۰ بچه ماده زاییده بود آن را رها میکردند و دیگر نه بر آن سوار میشدند و نه از شیر آن میخوردند</ref> یا وصیله<ref>بچه هفتم گوسفند اگر نر بود آن را [[نذر]] بتها میکردند</ref> یا حام<ref>حیوانی نر که ۱۰ فرزند داشت و از آن پس بر پشت آن بار نمیبردند</ref> بود که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] آنرا رد کرده است<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
| |
| | |
| == بنی عامر و [[اسلام]] ==
| |
| با [[بعثت پیامبر]] {{صل}} بنیعامر نیز مانند بسیاری از [[قبایل]] [[حجاز]] و شبه [[جزیره عربستان]] از [[ظهور]] [[دین جدید]] [[آگاه]] شده، عکس العملهای متفاوتی از خود نشان دادند؛ برخی از عامریان [[اسلام]] آوردند و گروهی [[عناد]] ورزیده، به توهین و ایذای آن حضرت و [[مسلمانان]] پرداختند؛ ولی بسیاری نیز موضع بیطرفانه اتخاذ کردند و به احتمال در [[انتظار]] روشن شدن [[ارتباط]] [[پیامبر]] و [[قریش]] بودند. با توجه به گستردگی [[قبیله]] بنیعامر و حضور آنان در نقاط گوناگون میتوان نوع واکنش آنان به [[ظهور اسلام]] را با توجه به شرایط زیست محیطی و منطقه سکونت آنان بررسی کرد.
| |
| | |
| [[حضرت رسول]] {{صل}} پس از اعلام علنی [[دعوت به اسلام]]، از موسم [[حج]] و حضور [[قبایل]] مختلف در [[مکه]] بهره میجست و به تبیین و [[تبلیغ دین]] خود میپرداخت. بنیعامر نیز از این [[دعوت پیامبر]] بینصیب نماندند، زیرا در یکی از این اوقات حضرت با حضور در میان تیره بنیکعب بن ربیعه، اصول و [[اعتقادات اسلامی]] را به اطلاع آنان رساند؛ ولی این [[دعوت]] که در ابتدا با اقبال [[بنی عامر]] آغاز شده بود در پی حضور بیحرة بن فراس از بنی قشیر و توهین وی به پیامبر {{صل}} بینتیجه ماند<ref>السیرةالنبویه، ج ۲، ص ۴۲۴.</ref>.
| |
| | |
| [[تاریخ]] نگاران همچنین به دفعات از حضور مردان و بزرگانی از بنی عامر در نزد پیامبر و [[پرسش]] از [[دعوت]] آن حضرت و [[دین جدید]] و حتی درخواست [[معجزه]]<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۸؛ تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> خبر دادهاند. در این خصوص آمده است که بزرگی از بنی عامر نزد پیامبر آمد و از آن جناب در خصوص ماهیت و [[حقیقت]] دینش در مقایسه با دینهای [[ابراهیم]]، [[عیسی]] و [[موسی]] {{ع}} و... پرسید پیامبر نیز با تشریح دعوت خود به یکایک پرسشهای او پاسخ گفت. آن مرد نیز با [[پذیرش اسلام]] و اعلام آن، مجلس را ترک گفت<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۷؛ تاریخدمشق، ج ۳، ص ۴۶۹ ـ ۴۷۳.</ref>.
| |
| | |
| با [[هجرت پیامبر به مدینه]] و گسترش و تقویت اسلام، رویکرد بنیعامر به پیامبر شکل گستردهتر و منسجمتری به خود گرفت، به نحوی که در [[سال چهارم هجرت]]، [[ابوبراء عامر بن مالک بن جعفر]] ملقب به ملاعب الاسنّه از بزرگان بنیعامر و تیره بنیکلاب با حضور در مدینه و [[ملاقات]] با حضرت، از پیامبر درخواست اعزام مسلمانانی برای [[تبلیغ]] اسلام در بنی عامر مستقر در نجد کرد و ضمن قبول [[حمایت]] از [[مبلغان]]، [[نگرانی]] پیامبر {{صل}} را از احتمال وقوع خطر جانی برای آنان برطرف کرد<ref>السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۱۸۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۰؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۴۶.</ref>. این حرکتِ [[رئیس]] و بزرگ بنیعامر خود میتواند بیانگر پدید آمدن زمینه [[گسترش اسلام]] در بنیعامر در [[سال چهارم هجری]] باشد. از سوی دیگر برخی از عامریان نیز با آنکه اسلام نیاورده بودند در جوار و [[حمایت]] [[پیامبر]] {{صل}} قرار گرفتند که در این رابطه میتوان به داستان دو عامری اشاره کرد که به دست [[عمرو بن امیه ضمری]] پس از واقعه بئر معونه کشته شدند<ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۵۱؛ السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۱۸۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۱.</ref>.
| |
| | |
| تهییج و تحریک بنی عامر به وسیله [[عامر بن طفیل]] (از بزرگان بنی عامر و از تیره [[بنی جعفر بن کلاب]]) برای [[قتل]] [[مبلغان]] پیامبر {{صل}}<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۴۷؛ السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۱۸۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۰.</ref> و شرکت [[بنی هلال بن عامر]] در [[جنگ حنین]] در کنار [[هوازن]] در [[سال هشتم هجری]]<ref>التنبیه و الاشراف، ص ۲۳۵.</ref> نمونههایی از عنادورزی عامریان با اسلام و پیامبر {{صل}} است؛ همچنین برخی از اینان در واکنش به اسلام قبایلی چون [[غفار]]، [[اسلم]] و [[جهینه]] ضمن [[انکار خداوند]] و [[تکذیب]] پیامبر {{صل}} مدعی میشدند که اگر در این [[دین]] خیر و نفعی بود ما خود زودتر به آن [[ایمان]] میآوردیم.
| |
| | |
| با شروع [[سال نهم هجری]] و ورود هیئتهای متعدد [[قبایل]] به [[مدینه]] ـ با هدف اعلام [[اسلام]] و [[تابعیت]] از [[حکومت]] مدینه ـ [[قبیله بنی عامر]] و تیرههای متعدد آن نیز هریک جداگانه هیئتهایی را اعزام داشتند که در آن میان میتوان به هیئتهای تیرههایی چون [[بنی روأس بن کلاب]]، [[بنی عقیل بن کعب]]، [[بنی جعدة بن کعب]]، [[بنی بکاء]]، [[بنی نمیر بن عامر]]، [[بنی قشیر بن کعب]] و [[بنی کلاب]] اشاره کرد<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۱؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۹۲ ـ ۵۹۹.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
| |
| | |
| == شخصیتهای [[بنی عامر]] ==
| |
| از [[زنان]] معروف بنیعامر چند تن را میتوان یاد کرد؛ از جمله همسران پیامبر از این [[قبیله]] چون:
| |
| # [[زینب]] دختر [[خزیمة بن حارث]] از بنیهلال، معروف به [[امّالمساکین]] که در [[سال سوم هجری]] خود را بهپیامبر {{صل}} بخشید<ref>المحبر، ص ۸۳؛ النسب، ص ۲۶۴؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۰۶؛ المنتخب، ص ۸۸.</ref>؛
| |
| # [[میمونه]] دختر [[حارث بن حزن]] که در سال هفتم پس از عمرةالقضاء در منطقه سَرِف به ازدواج حضرت درآمد<ref>المحبر، ص ۹۱؛ النسب، ص ۲۶۳؛ السیرةالنبویه، ج ۴، ص ۶۴۴ ـ ۶۴۶؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۰۴.</ref>. وی از جمله زنانی بود که گاه با درخواستهای خود برای زیاد شدن [[نفقه]]، پیامبر {{صل}} را در وضعیتی سخت قرار میدادند، به نحوی که خداوند از پیامبر {{صل}} میخواهد زنانی را که تنها خواهان زندگانی [[دنیوی]] هستند به وجهی [[نیکو]] رها سازد؛
| |
| # از دیگر [[زنان]] این [[قبیله]] باید به [[امالبنین]] همسر [[علی بن ابی طالب]] و مادر [[ابوالفضل العباس]] {{ع}}<ref>المعارف، ص ۸۸.</ref>؛
| |
| # [[امّ سعید]] [[همسر]] [[عقیل بن ابی طالب]]<ref>الطبقات، ج ۴، ص ۳۱.</ref>؛
| |
| # [[صفیّه]] همسر [[عبدالمطّلب]]<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۴۲.</ref>؛
| |
| # [[امالفضل]] همسر [[عباس بن عبدالمطلب]]<ref>السیرةالنبویه، ج ۴، ص ۶۴۶؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۰۴.</ref> اشاره کرد.
| |
| | |
| در میان مردان عامری نیز باید از اینان یاد کرد:
| |
| # ابوبراء [[عامر بن مالک]] [[رئیس]] بنیعامر در [[جنگ فجار]] بر ضدّ [[قریش]] و [[کنانه]]<ref> الطبقات، ج ۱، ص ۱۰۲.</ref> و حامی [[مبلغان]] اعزامی پیامبر به نجد در واقعه بئر معونه<ref> الطبقات، ج ۲، ص ۴۰؛ اسدالغابه، ج ۳، ص ۱۳۸.</ref>؛
| |
| # [[قُرّة بن هُبیره]] عامل جمعآوری [[زکات]] از سوی پیامبر در بنیکعب از تیرههای بنیعامر<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۱.</ref> که پس از [[رحلت]] [[حضرت]] از دادن زکات [[قوم]] خود [[امتناع]] ورزید<ref>فتوح البلدان، ص ۱۰۶.</ref>؛ | |
| # [[عامر بن طفیل]] از بزرگترین [[خطیبان]] عرب<ref> المفصل، ج ۸، ص ۷۷۶.</ref> و از [[دشمنان]] سرسخت پیامبر و عامل [[قتل]] مبلغان پیامبر در حادثه بئر معونة<ref> تاریخ دمشق، ج ۲۶، ص ۱۰۳؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۴۸؛ السیرةالنبویه، ج ۳، ص ۱۸۵.</ref>؛
| |
| | |
| و همچنین لیلی و [[مجنون]] که داستان [[عشق]] آنان در منابع ادبی شهره گردید از [[بنی عامر]] بودند<ref>الاغانی، ج ۲، ص ۴۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۵؛ النسب، ص ۲۶۱.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
| |
| | |
| [[سلیم بن قیس هلالی]] از [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[ائمه]] بعدی ایشان تا [[امام سجاد]] {{ع}} و صاحب کتاب مشهور [[اسرار آل محمد]] {{صل}}<ref>ابن الغضائری، رجال، ص۶۳؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۲، ص۳۵۵.</ref>، [[حسان العامری]] از [[یاران]] و [[اصحاب امام سجاد]] {{ع}}، [[ابان بن کثیر عامری غنوی کوفی]]، [[حسین بن ابی العلا عامری]] و [[حسین بن عثمان بن شریک عامری کوفی]] همگی از [[اصحاب]] و روات [[امام صادق]] {{ع}}<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۱۳، ۱۶۴ و ۱۸۲.</ref> و.... را نیز باید از دیگر رجال این [[قوم]] برشمرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
| |
| | |
| == بنی عامر پس از [[پیامبر]] {{صل}} ==
| |
| در پی رحلت پیامبر و [[ارتداد]] [[دینی]] و [[سیاسی]] بسیاری از نو مسلمانان در شبه جزیره، گروهی از بنیعامر پس از تردید بسیار بین باقی ماندن بر اسلام و بازگشت از آن، سرانجام با [[پیروی]] از [[طلیحة بن خویلد اسدی]]، پیامبر دروغینِ [[سرزمین]] نجد، از اسلام رویگردانیدند و ضمن نالایق شمردن [[ابوبکر]]<ref>الفتوح، ج ۱، ص ۱۲.</ref> از دادن زکات به [[حکومت]] [[مدینه]] سرباز زدند. گروهی از آنان حتی از کشتن و [[سوزاندن]] برخی از [[کارگزاران]] پیامبر نیز خودداری نکردند<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[ابوبکر]] با شنیدن خبر [[ارتداد]] بنیعامر ضمن نامهای به [[خالد بن ولید]] او را [[مأمور]] [[سرکوب]] آنان کرد و به او [[فرمان]] قتلعام بنیعامر و [[سوزاندن]] آنان را داد<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[خالد]] نیز در مسیر حرکت خود جهت سرکوب بنیعامر ابتدا با [[طلیحه]] مواجه شد. [[قرة بن هبیره]] عامل جمعآوری [[زکات]] [[بنی قشیر بن کعب]]، از تیرههای بنیعامر که خود از ارسال زکات [[قوم]] خود به [[مدینه]] خودداری کرده بود و [[رهبری]] [[مرتدان]] بنیکعب را عهدهدار بود با دیدن [[سپاه]] خالد از کرده خود هراسناک شد و از بنیعامر نیز خواست تا از ارتداد [[دست]] بردارند و در [[حمایت]] از طلیحه [[جان]] خود را به خطر نیندازند؛ ولی عامریان گفتههای او و [[قرة بن سلمه]] را رد کرده، همچنان تا روشن شدن وضعیت طلیحه، بنیاسد، [[غطفان]] و [[فزاره]] به اقدامات خود ادامه دادند<ref>الفتوح، ج ۱، ص ۱۱؛ الرده، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ الثقات، ج ۲، ص۱۶۳.</ref>. با [[شکست]] [[سپاهیان]] طلیحه و بازگشت [[پیروان]] او به [[اسلام]]، بنیعامر نیز چارهای جز اظهار اسلام ندیدند. پس به دنبال [[تسلیم]] کردن آن دسته از مرتدان خود که به کشتن و سوزاندن [[مسلمانان]] اقدام کرده بودند با اعلام اسلام، با [[حکومت]] مدینه [[بیعت]] کردند. سپاه خالد نیز که به [[فرماندهی]] [[هشام بن عاصی]] به [[سرزمین]] بنیعامر وارد شده بود با به [[اسارت]] گرفتن [[قرة بن هبیره]] و اطرافیانش به مدینه بازگشتند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۶۵؛ فتوح البلدان، ص ۱۰۶.</ref> و بدین شکل [[شورش]] و ارتداد بنیعامر دفع گردید. در این میان [[علقمة بن علاثه]] نیز که رهبری تیره بنیکلاب را در ماجرای ارتداد برعهده داشت متواری شد و [[خانواده]] او پس از [[تبرّی]] جستن از [[اعتقادات]] و اقدامات او از اسارت مسلمانان [[آزاد]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
| |
| | |
| == [[کارگزاران]] و [[حکمرانان]] [[منصوب]] [[خلفا]] ==
| |
| بنیعامر را میتوان در بسیاری از رخدادهای دوران پس از [[پیامبر]] {{صل}}، حاضر دید. از برخی از آنان به عنوان عمّال و [[حکّام]] [[منصوب]] از سوی [[خلفا]] نام برده شده<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۱، ص ۱۴۱.</ref> و گروههایی از آنان در [[فتوحات]] دوره خلفا و پس از آن حضور داشتند<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص ۳۱۳.</ref>.
| |
| | |
| با شروع [[حکومت]] [[علی]] {{ع}} و درگیری حضرت با [[معاویه]] در هر دو سو افرادی از بنیعامر دیده میشوند<ref>المنتظم، ج ۳، ص ۳۳۸؛ تاریخ دمشق، ج ۱۸، ص ۴۴۷؛ ج ۱۹، ص ۳۴؛ ج ۴۰، ص ۲۸۶.</ref>.
| |
| | |
| در حوادث [[قیام امام حسین]] {{ع}} نیز حضور بنیعامر با فردی چون [[شمر بن ذیالجوشن]] از [[بنی ضباب]] که از تیرههای [[بنی عامر]] بود کاملا مشهود است<ref>الطبقات، ج ۶، ص ۱۱۸.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>
| |
| | |
| == تیره های بنی عامر ==
| |
| # [[بنی روأس بن کلاب]] ([[بنی روأس]])
| |
| # [[بنی عقیل بن کعب]] ([[بنی عقیل]])
| |
| # [[بنی جعدة بن کعب]] ([[بنی جعده]])
| |
| # [[بنی بکاء]]
| |
| # [[بنی نمیر بن عامر]] ([[بنی نمیر]])
| |
| # [[بنی قشیر بن کعب]] ([[بنی قشیر]])
| |
| # [[بنی کلاب]]
| |
| # [[بنی کعب]]
| |
| # [[بنی هلال]]
| |
| {{شجرنامه بنی عامر بن صعصعه}}
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{منابع}}
| |
| # [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|''' دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
| |
| # [[پرونده:13681302.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| {{قبایل عرب}}
| |
| | |
| [[رده:قبیلههای عرب]]
| |