| مداخل مرتبط = [[واد غیر ذی زرع در قرآن]] - [[واد غیر ذی زرع در حدیث]]
| پرسش مرتبط =
}}
==مقدمه==
{{متن قرآن|رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ}}<ref>«پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.</ref>.
«[[قبیله]] [[ابراهیم]] روزگاری در [[کشور بابل]] ([[بین النهرین]]) نزدیک محلی به نام اور که شهری در [[کلده]] بود سکونت [[اختیار]] کردهاند»<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۸۸.</ref>.
مادرش به [[دلایل]] [[امنیت]] او را در غاری، مخفیانه نگاه داشت و در آن [[غار]] به پرورش و بزرگ کردن او [[همت]] گماشت. [[حضرت ابراهیم]] با مساعد شدن شرایط به [[شهر]] بازگشت و از دیدن [[کرنش]] [[مردم]] به مجسمهها و [[پرستش]] آنها به [[تعجب]] افتاد. فلذا مردم را به [[یکتاپرستی]] [[دعوت]] کرد. سارا؛ [[همسر]] اول او نازا بود. [[کنیز]] سارا یعنی [[هاجر]] همسر دوم او شد و اسماعیل را به [[دنیا]] آورد. در این [[زمان]] [[حس]] [[حسادت]] همسر اول تحریک شد و ابراهیم را مجبور به [[مهاجرت]] کرد. ابراهیم و هاجر و اسماعیل به سرزمینی رسیدند که بیآب و علف بود.
بودن کلمات {{متن قرآن|غَيْرِ ذِي زَرْعٍ}} بلافاصله [[آدم]] را متوجه مکانی میکند که محل واد به کمک او روشن و مشخص میگردد.
{{متن قرآن|بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ}} یعنی [[مکه]]
«کسانی که به مکه رفتهاند به خوبی میدانند [[خانه خدا]] و [[مسجد الحرام]] و به طور کلی مکه در لا به لای یک مشت کوههای خشک و بیآب و علف، قرار گرفته است، گوئی صخرهها را قبلاً در [[تنور]] داغی بریان کردهاند و بعد بر جای خود [[نصب]] نمودهاند»<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۴۲۰.</ref>. «[[سرزمین مکه]] در آن هنگام خشک و بیآب و علف بود و [[آفتاب]] گرم آن [[مادر]] و [[کودک]] را ناراحت میساخت»<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۵۹۶.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۸۱۴.</ref>
==[[راز]] اسکان از زبان [[مولای متقیان]]==
«[[امام علی]]{{ع}} راجع به راز قرار گرفتن [[ذریه ابراهیم]] و خانه خدا در [[وادی]] غیر قابل کشت و [[دعوت]] [[مردم]] به آن میفرماید: اگر [[خدا]] [[اراده]] میفرمود که [[خانه]] خود را در میان باغها و نهرها و زمینهای هموار قرار دهد [[ارزش]] [[جزا]] را بر حسب کوچکی [[آزمایش]] [[بلا]] ناچیز میگردانید اما [[خداوند]] بندگانش را با انواع [[سختیها]] میآزماید و به رویدادهای ناخوش [[مبتلا]] میفرماید تا [[کبر]] و [[خودستایی]] از دلهایشان بیرون رود و [[فروتنی]] در جانشان جایگزین گردد»<ref>باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۵۵.</ref>.
از انضمام مطالب بالا به این جمع بندی میرسیم که {{متن قرآن|وَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ}} «[[مکه]] یا همان [[فاران]]» است. البته برای [[شهر مکه]] در [[منابع اسلامی]] و [[دینی]] نامهای دیگری نیز علاوه بر فاران؛ ذکر گردیده است.
«در [[آیه]] ۳۵ همین [[سوره ابراهیم]] از مکه با عنوان «بلد» ([[شهر]]) یاد میکند اما در این آیه از آن با عنوان [[سرزمین]] فاقد آب و [[گیاه]] یاد میکند زیرا در آغاز ورود [[ابراهیم]]{{ع}} به مکه آنجا سرزمین خشک و سنگلاخی بود اما در سفرهای بعدی آن [[حضرت]] به مکه با پیدایش چشمه [[زمزم]] و اقامت [[قبایل]] اطراف، آنجا تدریجاً به شهری تبدیل شده بود»<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۳۶۵.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۸۱۵.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010430.jpg|22px]] [[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|'''اماکن جغرافیایی در قرآن''']]