(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== توفیر الفیء به ارتقای سطح درآمد گفته میشود. بالا بردن سطح درآمد سرانه، تنها یک هدفاقتصادی نیست، دولتها سعی میکنند با تلاش برای رسیدن به این هدف، [...» ایجاد کرد)
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{مدخل مرتبط
#تغییر_مسیر [[ارتقای سطح درآمد]]
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط =
}}
==مقدمه==
[[توفیر الفیء]] به [[ارتقای سطح درآمد]] گفته میشود. بالا بردن سطح درآمد سرانه، تنها یک [[هدف]] [[اقتصادی]] نیست، [[دولتها]] سعی میکنند با تلاش برای رسیدن به این هدف، [[رضایت عمومی]] و آنگاه [[آرای عمومی]] را به نفع خود جهت دهند. اما این هدف با سایر هدفهای [[سیاسی]] و حتی [[امنیتی]] منافات ندارد. بالا رفتن سطح درآمد ملی میتواند حتی انگیزههای [[خیانت]] مانند [[جاسوسی]] و زمینه [[فساد]] مانند دزدی و [[اختلاس]] را از بین ببرد.
به این لحاظ افزایش سطح درآمد ملی را میتوان از [[اهداف]] [[راهبردی]] به شمار آورد که در [[اقتدار]] و [[امنیت ملی]] نیز تأثیر فراوان دارد و خود یکی از مهمترین اهداف [[توسعه]] محسوب میشود.
اصولاً ارتقای درآمد هر [[خانواده]] شاخصی برای [[پیشرفت]] و [[موفقیت]] اعضای آن به حساب میآید و فقدان آن حاکی از رکود و ناکامی در [[حفظ]] [[موازنه]] در برابر تورم و هزینههای افزوده است. به این ترتیب برای هر فرد، خانواده، [[جامعه]] و [[دولت]] مسئله افزایش درآمد سرانه یک هدف در [[زندگی مادی]] محسوب میشود که با وجود [[اختلاف]] در نوع تلقی آن در اصل ضرورتش، [[وفاق]] عمومی و [[اجماع]] دیده میشود.
علی{{ع}} نیز «توفیر الفیء» را یکی از [[مسئولیتهای دولت]] [[امامت]] و از جمله [[حقوق اجتماعی]] است به شمار آورده و دولت را در این مورد در برابر [[امت]] [[مسئول]] شناخته است.
مؤلفههایی چون توسعه، [[فقرزدایی]]، [[عدالت اجتماعی]]، [[خداجویی]] و [[کمالطلبی]] تبلور یک [[حقیقت]] در مراحل مختلف [[رشد]] و توسعه است که باید به تدریج از نقطه اول آغاز و به نقطه نهایی، نزدیک شود.
[[قداست]] کار که در [[فرهنگ اسلامی]] بر آن تأکید شده اشاره به این حقیقت دارد که حتی از آغاز کار باید پایان را دید و به آن توجه داشت. قداست محیط کار ضمن این که یک عامل بازدارنده از بار آمدن نتایج ناخواسته و منفی است، خود، [[انگیزه]] ارتقای کمی و کیفی کار محسوب میشود.
کار در فرهنگ اسلامی تعهدی است که به صورت تراضی، برابر و خارج از شرایط تحمیلی انجام میشود و هیچ نوع [[وابستگی]] در ماهیت [[قرارداد]] و کار منظور نمیشود. در [[فقه اسلامی]]، وابستگی تحمیلی نوعی [[اکراه]] و وابستگی خارجی نوعی [[سبیل]] منفی، تلقی شده و محکوم به بطلان هستند.
از نظر [[اسلام]] نه تنها، نیروی کار باید مستقل و ناوابسته باشد، بلکه به استعدادهای بالقوه و بالفعل خود تکیه کند و [[رکون]] و ولایشان به نیروی لایزال [[الهی]] باشد، تا با [[امدادهای الهی]]، استعدادهای بالقوه آنان فعلیت یابد و نیروها، شکوفا و بالنده شود و همچنین مشارکت در عمل و [[همگرایی]] در اجرائیات همانند [[مشاوره]] در مدیریتها، مورد تأکید اسلام است.
در [[فرهنگ اسلامی]]، [[روحیه جهادی]] و [[ایثار]] همواره جای «من» و «[[منافع]] من» مینشیند و حتی در جایی که سودی، عاید «من» نمیشود، [[انگیزه]] [[کار و تلاش]] میشود و [[توسعه]] [[پایدار]] به ارمغان میآورد و همچنین کار توأم با [[علم]] قابل تقدیر و موجب [[رفعت]] [[مقام]] است و در اسلام تنها کار پذیرفته، کاری است که توأم با [[تقوا]] انجام گرفته باشد {{متن قرآن|إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>. پس این عوامل و ویژگیهاست که موجب [[تحول]] عمیق در توسعه شده است<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۶۹.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]