ابوصخر عقیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵۳: خط ۵۳:
نامش [[عبدالله بن قدامه]] از [[بنی عقیل]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۴.</ref> زیرشاخه [[عامر بن صعصعه]] از تیره‌های [[قیس]] عیلان است که به [[کنیه]] اشتهار داشت<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۷.</ref> و ساکن [[بصره]] بود <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.</ref>. در [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] است<ref>ابن حجر، تعجیل، ص۴۹۶.</ref>.  
نامش [[عبدالله بن قدامه]] از [[بنی عقیل]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۴.</ref> زیرشاخه [[عامر بن صعصعه]] از تیره‌های [[قیس]] عیلان است که به [[کنیه]] اشتهار داشت<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۷.</ref> و ساکن [[بصره]] بود <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.</ref>. در [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] است<ref>ابن حجر، تعجیل، ص۴۹۶.</ref>.  


[[بخاری]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۳.</ref>، مسلم<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۸.</ref> و [[دولابی]]<ref>الکنی، ج۱، ص۷۰.</ref>، وی را صحابی دانسته‌اند. استناد ایشان به صحابی بودن او، بر اساس گزارشی است که در پی می‌آید و تنها در صورتی که او مستقیم از [[رسول خدا]] {{صل}} حکایت کرده باشد، صحابی است. ابوصخر عقیلی می‌گوید: چون برای [[تجارت]] به [[مدینه]] آمد، رسول خدا {{صل}} را دید که از یک [[یهودی]] که مشغول خواندن [[تورات]] بالای سر پسر (یا پسر [[برادر]]) در حال احتضارش بود، درباره [[نبوت]] خود و اینکه آیا در تورات از او یادی شده یا نه، [[پرسش]] کرد. [[مرد]] یهودی پاسخ منفی داد، ولی پسرش که در آستانه [[مرگ]] بود گفت: پدرش اوصاف وی را در تورات یافته است. پس از درگذشت پسر، رسول خدا {{صل}} او را [[تجهیز]] کرد و بر او [[نماز]] گزارد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۴۵؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.</ref>. این گزارش گاه از {{عربی|"ابو صخر عن رجل من الاعراب"}} نقل شده<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۴.</ref> که در این صورت، نمی‌تواند از صحابی بودن ابوصخر عقیلی خبر دهد، ولی می‌توان جمله {{عربی|"رجل من الاعراب"}} را وصف خود ابوصخر دانست و حرف "عن" را افزوده نویسندگان بعدی برشمرد. [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۸، ص۲۳۴.</ref> [[راویان]] موجود در [[سند]] این [[روایت]] را [[تأیید]]، و تنها ابوصخر را مجهول معرفی کرده است.
[[بخاری]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۳.</ref>، مسلم<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۴۵۸.</ref> و [[دولابی]]<ref>الکنی، ج۱، ص۷۰.</ref>، وی را صحابی دانسته‌اند. استناد ایشان به صحابی بودن او، بر اساس گزارشی است که در پی می‌آید و تنها در صورتی که او مستقیم از [[رسول خدا]] {{صل}} حکایت کرده باشد، صحابی است. ابوصخر عقیلی می‌گوید: چون برای [[تجارت]] به [[مدینه]] آمد، رسول خدا {{صل}} را دید که از یک [[یهودی]] که مشغول خواندن [[تورات]] بالای سر پسر (یا پسر [[برادر]]) در حال احتضارش بود، درباره [[نبوت]] خود و اینکه آیا در تورات از او یادی شده یا نه، [[پرسش]] کرد. [[مرد]] یهودی پاسخ منفی داد، ولی پسرش که در آستانه [[مرگ]] بود گفت: پدرش اوصاف وی را در تورات یافته است. پس از درگذشت پسر، رسول خدا {{صل}} او را [[تجهیز]] کرد و بر او [[نماز]] گزارد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۴۵؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.</ref>. این گزارش گاه از {{عربی|«ابو صخر عن رجل من الاعراب»}} نقل شده<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۴.</ref> که در این صورت، نمی‌تواند از صحابی بودن ابوصخر عقیلی خبر دهد، ولی می‌توان جمله {{عربی|«رجل من الاعراب»}} را وصف خود ابوصخر دانست و حرف «عن» را افزوده نویسندگان بعدی برشمرد. [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۸، ص۲۳۴.</ref> [[راویان]] موجود در [[سند]] این [[روایت]] را [[تأیید]]، و تنها ابوصخر را مجهول معرفی کرده است.


در کتاب‌های تراجم، از فرد دیگری با نام عبدالله بن قدامه یاد می‌شود که از [[طایفه]] بنوعنبر بوده و پسرش [[قضاوت]] [[شهر بصره]] را از سوی [[ابوجعفر منصور]] بر عهده داشته است<ref>خلیفه، ص۳۸۰.</ref>. این فرد [[عنبری]]، غیر از [[عبدالله بن قدامه]] صاحب این مدخل است.
در کتاب‌های تراجم، از فرد دیگری با نام عبدالله بن قدامه یاد می‌شود که از [[طایفه]] بنوعنبر بوده و پسرش [[قضاوت]] [[شهر بصره]] را از سوی [[ابوجعفر منصور]] بر عهده داشته است<ref>خلیفه، ص۳۸۰.</ref>. این فرد [[عنبری]]، غیر از [[عبدالله بن قدامه]] صاحب این مدخل است.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۷

ابوصخر عقیلی
تصویر قدیمی از بصره
نام کاملعبدالله بن قدامه
جنسیتمرد
از قبیلهبنی عامر بن صعصعه
از تیرهبنی‌عقیل
محل زندگیبصره
از اصحابپیامبر خاتم


مقدمه

نامش عبدالله بن قدامه از بنی عقیل[۱] زیرشاخه عامر بن صعصعه از تیره‌های قیس عیلان است که به کنیه اشتهار داشت[۲] و ساکن بصره بود [۳]. در صحابی بودن وی اختلاف است[۴].

بخاری[۵]، مسلم[۶]، ابن حبان[۷] و دولابی[۸]، وی را صحابی دانسته‌اند. استناد ایشان به صحابی بودن او، بر اساس گزارشی است که در پی می‌آید و تنها در صورتی که او مستقیم از رسول خدا (ص) حکایت کرده باشد، صحابی است. ابوصخر عقیلی می‌گوید: چون برای تجارت به مدینه آمد، رسول خدا (ص) را دید که از یک یهودی که مشغول خواندن تورات بالای سر پسر (یا پسر برادر) در حال احتضارش بود، درباره نبوت خود و اینکه آیا در تورات از او یادی شده یا نه، پرسش کرد. مرد یهودی پاسخ منفی داد، ولی پسرش که در آستانه مرگ بود گفت: پدرش اوصاف وی را در تورات یافته است. پس از درگذشت پسر، رسول خدا (ص) او را تجهیز کرد و بر او نماز گزارد[۹]. این گزارش گاه از «ابو صخر عن رجل من الاعراب» نقل شده[۱۰] که در این صورت، نمی‌تواند از صحابی بودن ابوصخر عقیلی خبر دهد، ولی می‌توان جمله «رجل من الاعراب» را وصف خود ابوصخر دانست و حرف «عن» را افزوده نویسندگان بعدی برشمرد. هیثمی[۱۱] راویان موجود در سند این روایت را تأیید، و تنها ابوصخر را مجهول معرفی کرده است.

در کتاب‌های تراجم، از فرد دیگری با نام عبدالله بن قدامه یاد می‌شود که از طایفه بنوعنبر بوده و پسرش قضاوت شهر بصره را از سوی ابوجعفر منصور بر عهده داشته است[۱۲]. این فرد عنبری، غیر از عبدالله بن قدامه صاحب این مدخل است.

ابن قتیبه[۱۳] و شرح حال نگاران دیگر[۱۴] روایتی از صخر بن قدامه عقیلی نقل کرده‌اند که اگر اشتباهی در نسب وی روی نداده باشد، می‌تواند برادر فرد مورد بحث در این مدخل باشد.[۱۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۴.
  2. ابن حبان، ج۳، ص۴۵۷.
  3. ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.
  4. ابن حجر، تعجیل، ص۴۹۶.
  5. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۳.
  6. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵.
  7. ابن حبان، ج۳، ص۴۵۸.
  8. الکنی، ج۱، ص۷۰.
  9. ابن سعد، ج۱، ص۱۴۵؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۸.
  10. احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۱۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۸۴.
  11. هیثمی، ج۸، ص۲۳۴.
  12. خلیفه، ص۳۸۰.
  13. ابن قتیبه، ص۹۴.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۳، ص۳۳۷.
  15. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابوصخر عقیلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۷۹.