دیدگاه متکلمان امامیه درباره عصمت چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۲
، ۶ ژانویه←پاسخ جامع اجمالی
(←پانویس) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
عالمان شیعه بر [[حقیقت عصمت]] [[اتفاق نظر]] دارند؛ هرچند اختلافهای جزئی در کلماتشان و در تعریف آن به چشم میخورد؛ لکن آن [[اختلافات]] خللی به حقیقت عصمت نمیزند. با این بیان، به بررسی معنای اصطلاحی واژه عصمت، در میان متکلمان شیعی میپردازیم: | عالمان شیعه بر [[حقیقت عصمت]] [[اتفاق نظر]] دارند؛ هرچند اختلافهای جزئی در کلماتشان و در تعریف آن به چشم میخورد؛ لکن آن [[اختلافات]] خللی به حقیقت عصمت نمیزند. با این بیان، به بررسی معنای اصطلاحی واژه عصمت، در میان متکلمان شیعی میپردازیم: | ||
از قدیمیترین کتابهای | از قدیمیترین کتابهای در دسترس که در آن مفهوم [[کلامی]] [[عصمت]] مطرح شده است، کتاب [[فضل بن شاذان]]<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۸۳ - ۱۸۵.</ref> و کتابهای کلامی [[خاندان نوبختی]] و [[متکلمان]] دیگر [[دوران غیبت صغرا]] مانند [[ابن قبه]] را میتوان نام برد. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[اعتقادی]] خود، [[رهبران الهی]] را در همه احوال و اوصاف [[معصوم]] از هرگونه [[عصیان]]، نقص و [[جهل]] میشمارد<ref>مارتین مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۴۷۰.</ref>؛ اما در کتاب [[روایی]] و [[فقهی]] مشهور خود [[من لایحضره الفقیه]] پس از ذکر [[روایات]] سهوالنّبی در [[نماز]] مینگارد: «[[امام]] و [[پیامبر]] از آنجا که انساناند، از [[سهو]] و خطاهایی که در [[زندگی]] عادی بشری اتفاق میافتد، مصون نمیباشند»<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱ ص۳۶۰؛ نکته شایان ذکر این است که شیخ صدوق تأکید کرده است که سهو پیامبر با سهو دیگران تفاوت دارد. سهو پیامبر سهوالنّبی و رحمانی است که به اعتقاد وی برای آنکه مردم در حق پیامبر غلو نکنند و او را پرستش نکنند یا برای اینکه افراد عادی که در نماز دچار سهو میشوند، مورد ملامت قرار نگیرند، خداوند پیامبر را به چنین سهوی گرفتار کرده است. درحقیقت شیخ صدوق میخواهد با این تبصره مقام نبوت را از شبهه خطا و سهو شیطانی مصون بدارد.</ref>. او در جای دیگری از رساله اعتقادی خود میگوید: «[[حضرت رسول]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} [[برتر]] از فرشتگاناند»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۰.</ref> و «[[خداوند]] [[جهان]] را برای محمد {{صل}} و [[امامان]] برخاسته از [[خاندان]] او [[آفریده]] است»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۳.</ref>. | ||
#[[ابواسحاق نوبختی]] در تعریف [[عصمت]] میگوید: «عصمت لطفی است که در هر کس که وجود داشته باشد او را از [[ارتکاب گناه]] باز میدارد؛ اما نه به گونهای که مجبور بوده و [[قدرت]] بر [[معصیت]] از او گرفته شده باشد وگرنه [[معصوم]] مستحق [[پاداش]] نمیباشد»<ref>ابواسحاق نوبختی، الیاقوت، ص۱۹۶. عبارت او در تعریف عصمت چنین است: {{عربی|العصمة لطف يمنع من اختصّ به من الخطاء و لا يمنعه على وجه القهر، و إلّا لم يكن المأثوم مثابا}}.</ref><ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۱.</ref> | #[[ابواسحاق نوبختی]] در تعریف [[عصمت]] میگوید: «عصمت لطفی است که در هر کس که وجود داشته باشد او را از [[ارتکاب گناه]] باز میدارد؛ اما نه به گونهای که مجبور بوده و [[قدرت]] بر [[معصیت]] از او گرفته شده باشد وگرنه [[معصوم]] مستحق [[پاداش]] نمیباشد»<ref>ابواسحاق نوبختی، الیاقوت، ص۱۹۶. عبارت او در تعریف عصمت چنین است: {{عربی|العصمة لطف يمنع من اختصّ به من الخطاء و لا يمنعه على وجه القهر، و إلّا لم يكن المأثوم مثابا}}.</ref><ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۱.</ref> | ||
# [[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» مینویسد: «عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا میدارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع میگردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}، النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>. | # [[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» مینویسد: «عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا میدارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع میگردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}، النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>. |